فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۸۱ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
20 - 41
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر بستر طبیعی، جغرافیایی و کالبدی روستا ها که بخش مهمی از مفاهیم کالبدی روستاها را شکل می دهند در طراحی های جدید، چندان مورد توجه قرار نمی گیرند؛ این مسئله سبب شده است علیرغم تفاوت های زمین ه ای، بافت های جدید روستایی در اکثر مناطق کشور مشابه یکدیگر شوند و ساختار منسجم بسیاری از روستاها در توسعه بافت روستا، درمعرض زوال و نابودی قرار گیرند؛ روستاهای شمال ایران نیز از این وضعیت مصون نمانده و از شخصیت کالبدی آنها، خصوصیات بارزی باقی نمانده و بافت جدید، به صورتی ناهمگون و بدون شناخت و توجه به مفاهیم موجود در معماری منطقه، طراحی شده که با روندی فرسایشی، نابودی اصالت محیط کالبدی را در پی داشته است. هدف این پژوهش، استخراج مفاهیم و معیارهایی است که کالبد روستا را متمایز کرده و شباهتش را با جامعه همسان آشکار نماید. در این مسیر، درک و فهم ارزش های زمینه ای بسیار کارگشا و مفید بوده و برای نزدیک شدن به الگوی جدید، بسیار مهم تلقی می شوند، بنابراین در بخش اول مفاهیم اصلی پژوهش شامل زمینه، روستا و معماری روستایی بررسی شده و در نهایت ویژگی های معماری روستایی زمینه گرا و معیارهای قابل بررسی از دیدگاه رویکرد زمینه گرایی، ارائه شده است؛ در بخش دوم ب ا انتخ اب 3 نمونه از میان خانه های روستای بلیران (واقع در استان مازندران-شهرستان آمل)، به سنجش و ارزیابی این مفاهیم و معیارها در خانه های روستا پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ویژگی های معماری روستایی زمینه گرا، قابلیت تطبیق با کالبد روستا را دارا می باشد و می تواند بهترین و مناسب ترین الگو برای دستیابی به معماری در این منطقه باشد؛ بنابراین با بهره گیری از این ویژگی ها و معیارهای بررسی شده، امکان دستیابی به گونه ای از معماری وجود دارد که در امتداد معماری گذشته واقع شده و با کمک امکانات امروزی و پتانسیل های محیط، جریان منطقی و صحیحی در توسعه کالبدی بافت ایجاد می نماید.
مدیریت ریسک فعالیت دامداری در نواحی روستایی شهرستان گلپایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
1 - 19
حوزه های تخصصی:
صنعت دامپروری یکی از فعالیت های اقتصادی در روستاها به شمار می رود که این بخش با امنیت غذایی و سلامت جامعه گره خورده است و یک صنعت پویا و اشتغال زاست که به عنوان یکی از اصلی ترین بخش های تولید مواد پروتئینی و لبنی اهمیت بسزایی در تغذیه انسان ها دارد. و می توان گفت که یکی از مخاطره آمیزترین فعالیت های کشاورزی، زیر بخش دامداری است و بسیاری از عوامل کنترل ناپذیر، مانند عوامل جوی، خشکسالی ها و بیماری ها بر این فعالیت اقتصادی اثر منفی دارند. همچنین مخاطراتی مانند تغییرات قیمت و بی ثباتی عوامل تولید نیز این امر را در کشور تشدید می کند. براین اساس پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با هدف کاربردی به بررسی و شناسایی مدیریت ریسک دامداری در نواحی روستایی شهرستان گلپایگان انجام پذیرفته است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از داده های رسمی و مکتوب در ابتدا به صورت کتابخانه ای و سپس براساس پژوهش ها و در مطالعات میدانی از مشاهده همراه با مصاحبه به ره برده شده است. جامعه آماری تحقیق کل خانوارهای دامدار روستاهای مزرعه، قالقان، اسفرنجان و رباط قالقان است که مجموعا 200 خانوار بوده است، و به منظور برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید، که از این 200خانوار، تعداد 132 خانوار به عنوان جامعه هدف مصاحبه شونده تعیین شده است، و شیوه مصاحبه به صورت نیمه ساختاری بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نخست ریسک تأمین علوفه و نهاده های دامی در روستاهای مورد مطالعه دارای اهمیت و فراوانی بیشتری است و در مراتب بعدی ریسک عوامل طبیعی (سرمای شدید، هوای بسیار گرم و خشکسالی) و سرقت با سهم و فراوانی برابر دارای اهمیت هستند. و فعالان اقتصاد دام برای کاهش ریسک های موجود نخست اقدام به کاشت علوفه های کم آب بر و ذخیره سازی نهاده ها می کنند؛ همچنین برای کاهش ریسک عوامل طبیعی و سرقت اقدام به ساخت پناهگاه های مسقف مناسب فصل سرد سال و سم پاشی جایگاه دام در فصل گرما و نصب دوربین و دزدگیر در دامداری های خود می کنند.
ارزیابی اثرات استقرار شهرک های صنعتی بر کیفیت زندگی شهری (مطالعه موردی: شهر دندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹
97 - 114
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی به دلیل گسترش روند صنعتی شدن و پیشرفت فناوری مورد غفلت قرار گرفت. لذا، در پژوهش حاضر به ارزیابی تطبیقی کیفیت زندگی در محلات شهری و تأثیر ایجاد شهرک های صنعتی بر روی آن در شهر دندی پرداخته است. پژوهش از نوع کاربردی و به روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها با استفاده از روش های کتابخانه ای میدانی انجام گرفت. جامعه آماری بالغ بر 1018 خانوار و حجم نمونه 279 بوده است. برای تجزیه وتحلیل از روش های آماری ویلکاکسون و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج تحقیق حاصل از آزمون ویلکاکسون نشان می دهد که شهرک های صنعتی بر روی شاخص های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، دسترسی و شاخص (زیرساخت ها، تأسیسات و حمل ونقل) کیفیت زندگی، تأثیر مثبت داشته و تنها بر روی شاخص زیست محیطی کیفیت زندگی، تأثیر منفی گذاشته است. در بین شاخص های کیفیت زندگی برای همه محلات، شاخص اجتماعی بیشترین شدت تفاوت بین دو دوره را دارد. آماره z شاخص اجتماعی برای کل محلات شهر004/14- به دست آمد و کمترین شدت تفاوت بین دو دوره قبل و بعد از تأسیس شهرک های صنعتی مربوط به شاخص کالبدی است. آماره z شاخص کالبدی بین دو دوره قبل و بعد از احداث شهرک های صنعتی 994/9- می باشد. نتایج حاصل از مجموع شاخص های کیفیت زندگی در سطح محلات شهر دندی نشان می دهد که محله فردوس وضعیت بسیار خوبی دارد و محله کالسیمین از لحاظ کیفیت زندگی در وضعیت خوبی قرار دارد. محلات قدیم پایین و امیرالمؤمنین از لحاظ کیفیت زندگی در وضعیت ضعیفی و محلات ادارات و قدیم پایین از لحاظ کیفیت زندگی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارند.
چشم انداز تحولات کالبدی- فضایی روستاهای پیرامون شهر ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
37 - 54
حوزه های تخصصی:
کشور ما، از دیرباز روابط متقابلی میان شهر و روستا وجود داشته که بر حسب شرایط گوناگون جغرافیایی، تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مکان ها و زمان های گوناگون تفاوت هایی را چه از نظر شکل و چه از نظر محتوا نشان می دهد. آشکار است که در شکل پذیری و تحول سکونتگاه های روستایی مجموعه عوامل و نیروهای متفاوت و متنوعی نقش آفرین هستند. بر همین اساس، تحقیق حاضر به دنبال بررسی تحولات کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر ابهر و تأثیرگذاری حاصل از تعامل با شهر ابهر بر روند تحولات فضایی آن می باشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از منظر بررسی، توصیفی- تحلیلی بوده که جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در آن، به دو روش مطالعه کتابخان ه ای و میدانی صورت پذیرفته است. بر این مبنا رشد افقی و خزش سریع شهر ابهر طی سال های اخیر سبب شده که سکونتگاه های روستایی واقع در حاشیه و پیرامون آن در معرض ادغام و الحاق در خارج از بافت و در برخی موارد در طرح آتی شهر و روستاها قرار گرفته و دچار تحولات ساختاری- فضایی زیادی باشد. این تحولات در همه روستاها یکسان نبوده و برخی روستاها نسبت به شرایطی که برخوردار بوده اند به صورت متفاوت دست به تغییرات فضایی زده اند که از مهمترین آن موارد می توان به تغییرات قیمتی در کاربری اراضی، تغییر در الگوی مسکن، تغییرات زیست محیطی، تحولات اجتماعی- اقتصادی و عملکردی این سکونتگاه های روستایی اشاره نمود.
اثرات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیرساختی گردشگری بر جامعه میزبان از نگاه مسولان و مردم محلی (مطالعه موردی روستاهای افرینه، پران پرویز و ولیعصر شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
84 - 97
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از مه م ترین صنعت های اقتصادی در سرتاسر دنیا شناخته می شود که رشد و گسترش آن اثرات بسیار زیادی بر جامعه محلی می گذارد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیرساختی گردشگری بر جامعه میزبان از نگاه مسئولان و مردم محلی در روستاهای شهرستان پلدختر انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است که به دو روش مطالعه کتابخان ه ای و پیمایشی میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دو گروه مسئولین و مردم محلی تشکیل داده اند. در گروه اول تعداد 30 نفر از مسولین شهرستان و مسئولین روستاهای مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. همچنین در گروه مردم محلی براساس سرشماری سال 1395 جمعیت سه روستای افرینه، پران پرویز و ولیعصر برابر با 4084 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 351 نفر به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی طبقه بندی شده انتخاب گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای، آزمون دانکن و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که مهم ترین اثر گردشگری از نگاه مسئولین بر جامعه میزبان بر بعد اقتصادی با میانگین 544/3 است ولی از نظر مردم محلی بیشترین تأثیر بر بعد کالبدی با میانگین 224/3 است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بعد اقتصادی با مقدار اثر کلی 734/0 بیشترین تأثیر را بر توسعه روستایی جامعه میزبان داشته است و بعد کالبدی با مقدار اثر کلی 321/0 کم ترین تأثیر را داشته است. همچنین نتایج آزمون میزان اثرگذاری گردشگری بر ابعاد مختلف در روستاهای مورد مطالعه متفاوت بوده است.
مدل تصمیم گیری چند معیاره برای انتخاب مکان های مناسب صنایع براساس روش های Swara وFuzzy-Gis(مطالعه موردی:استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹
77 - 96
حوزه های تخصصی:
انتخاب سایت صنعتی یکی از تصمیمات ضروری کلیدی در فرآیند راه اندازی، گسترش یا تغییر مکان انواع سیستم های صنعتی است و یکی از مهم ترین و طولانی ترین تصمیماتی که مدیران عملیاتی با آن مواجه هستند، تصمیم گیری در مورد محل استقرار تأسیسات صنعتی جدید است. بر این اساس هدف از این مطالعه، انتخاب مکان مناسب برای صنایع بر اساس روش های Swara و Fuzzy در استان کرمانشاه و در محیط Gis بوده است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی و تحلیلی می باشد. در این مطالعه، از مدل های تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی تناسب زمین برای پیشنهاد مکان های مناسب برای مناطق صنعتی در استان کرمانشاه استفاده شده است. سیستم های اطلاعات جغرافیایی (Gis) و تصمیم گیری چند معیاره (Mcdm) با هم ترکیب شده اند تا به طور مشخص مناطق مناسب برای صنایع را شناسایی کنند. برای تشخیص بهترین سایت صنعتی از ده معیار استفاده شد. معیارهای انتخاب شده از طریق جمع آوری نظرات خبر گان با استفاده از تکنیک Swara مشخص گردید. این معیارها شامل فاصله از آ ب های سطحی، شیب، فاصله از نقاط شهری و روستایی، فاصله از جاده، مناطق حفاظت شده، فاصله از مناطق گسلی، نوع کاربری زمین، نقشه دما و باران هستند. سپس کلیه معیارها با فرمت مشابه به Gisوارد و استانداردسازی شدند. در مرحله بعد از روش Swara برای وزن دهی معیارها استفاده شد و درنهایت کلیه لایه ها با استفاده از روش Fuzzy وزن دار تلفیق شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که، از کل مساحت 24640 کیلومتر مربع استان کرمانشاه، 11/9 درصد، معادل 37/2224 هکتار در سطح کاملاً مناسب،26 درصد، معادل 09/6414 هکتار در سطح مناسب، 69/18 درصد، معادل 09/4606 هکتار در سطح بی تفاوت، 26 درصد، معادل 22/6393 هکتار در سطح نامناسب و 5/14 درصد، معادل 80/3574 هکتار در سطح کاملاً نامناسب جهت استقرار صنایع در استان کرمانشاه قرار دارند.
تحلیلی بر عوامل مؤثر در قابت پذیری اقتصادی مقاصد گردشگری روستایی، مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
68 - 83
حوزه های تخصصی:
مناطق روستایی با توجه به ارایه ترکیبی از جاذبه های گردشگری طبیعی و فرهنگی ناشی از ویژگی های جغرافیایی و شیوه های زندگی به عنوان مقاصد گردشگری ارزان برای گذران اوقات فراغت و تفریح شناخته می شود. توسعه گردشگری روستایی از دیدگاه بیشتر محققان به عنوان ابزاری بازآفرینی و احیای مجدد اقتصادی- اجتماعی مناطق روستایی برای نیل به توسعه پایدار مطرح است. افزایش تعداد گردشگران ورودی به مناطق روستایی، به بروز نیازها و تقاضاهای جدید در مناطق گردشگرپذیر روستایی منجر شده است که ارایه مزایای رقابتی نقش مهمی در وفاداری گردشگران، رضایت و حمایت مجدد از مقاصد می شود. تحقیق حاضر با هدف نقش حمل ونقل در رقابت پذیری اقتصادی مقاصد گردشگری روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی مبتنی بر گردآوری داده ها با استفاده از روش های میدانی (مشاهده و تکمیل پرسشنامه) است. بدین منظور در سطح تحلیل روستا، با توجه دارای سکنه بودن 9 روستا از روش تمام شماری استفاده شده است. در سطح تحلیل خانوار از 1312 مورد، با استفاده از فرمول کوکران تعداد 297 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده و پرسشنامه با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک تکمیل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری از قبیل t تک نمونه ای، تحلیل خوشه ای، همبستگی پیرسون و کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین سه شاخص رقابت پذیری مورد مطالعه (جاذبه های مقصد، خدمات پایه و زمینه های گردشگری)، شاخص جاذبه های گردشگری با میانگین عددی 98/3 بیشترین تأثیر را دارد. همچنین، با توجه به میزان ضریب همبستگی 837/0 بین شاخص های رقابت پذیری گردشگری و توسعه اقتصاد روستاهای هدف گردشگری رابطه همبستگی معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. علاوه بر این، نتیجه آزمون کروسکال والیس نشان داد که تفاوت معناداری در بین روستاهای هدف در شاخص های رقابت پذیری و توسعه اقتصادی وجود دارد که نقش عوامل جغرافیایی از قبیل اقلیم، ناهمواری ها و تنوع جاذبه های گردشگری در این تفاوت قابل توجه است
رتبه بندی زمینه های توسعه اکوتوریسم، گردشگری تاریخی و انسان ساخت در جهت توسعه پایدار منطقه ای (مطالعه موردی: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
19 - 36
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان فعالیتی که در دنیای امروز توان تأثیرگذاری بر فرایند توسعه متوازن و خردورزانه را در همه عرصه ها به نمایش گذاشته، مورد توجه طیف وسیعی از سیاست گذاران و برنامه ریزان نظام های سیاسی و مدیران اجرایی در کشورهای مختلف قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، به منظور تحلیل رتبه بندی زمینه های توسعه گردشگری از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردیده است. بدین منظور ابتدا امکان انجام تحلیل عاملی بر روی نمونه تحقیق، با استفاده از آزمون بارتلت و شاخص کفایت نمونه برداری KMO مورد بررسی قرار گرفت. مقادیرKMO برابر با 71/0 به دست آمد. همچنین مقدار آماری آزمون کرویت معادل 84/2323 برآورد شد که سطح معنی داری آن کمتر از 001/0 می باشد. بنابراین علاوه بر کفایت نمونه برداری، اجرای تحلیل عاملی نیز مقبول است. همین طور از آزمون T تک نمونه ای جهت بررسی و رتبه بندی شهرستان های استان استفاده شد. نتایج در بخش جاذبه های انسان ساخت نشان داد که شهر کرمانشاه از نظر جاذبه های انسان ساخت دارای وضیعت مطلوبی می باشد. همچنین نتایج این آزمون در بخش گردشگری تاریخی و فرهنگی برای شهرستان های کرمانشاه، پاوه، دالاهو، هرسین ، و صحنه به ترتیب برابر با 90/4، 69/4، 89/3 ، 12/3 ، 01/3 می باشد. در نهایت در بخش گردشگری طبیعی این شاخص برای تمامی شهرهای کرمانشاه به استثناء شهر سرپل ذهاب، قصر شیرین، اسلام آباد غرب و سنقر در وضعیت مطلوبی قرار دارد. یافته های حاصل از آزمون فریدمن نشان می دهد که در همه شهرستان ها به استثنای شهرستان های سرپل ذهاب، قصرشیرین، اسلام آباد و کنگاور شاخص های طبیعی در رتبه اول قرار دارد و در بقیه شهرستان ها نیز به غیر از شهرستان قصرشیرین جاذبه های طبیعی در اولویت دوم برنامه ریزی ها قرار دارد. نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس در بخش گردشگری انسانی نشان می دهد که بین شهرستان ها از نظر شاخص های گردشگری انسان ساخت تفاوت فاحشی وجود دارد.
نقشه راه استراتژیک توسعه گردشگری ورزشی ایران در شرایط تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹
1 - 21
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری یک صنعت پویا با ظرفیت رشد انفجاری است که سهم قابل توجهی در اقتصاد دنیا پیدا کرده است. گردشگری ورزشی یک بخش مهمی از صنعت گردشگری است. لذا، هدف اصلی تحقیق حاضر طراحی و تدوین نقشه راه استراتژیک توسعه گردشگری ورزشی ایران در شرایط تحریم است. تحقیق از نوع آمیخته (کیفی و کمی) بود. به منظور شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیرامون گردشگری ورزشی ایران از مراحل کدگذاری باز و انتخابی در روش گرندد تئوری استفاده شد. در این تحقیق ضمن بررسی همه مقالات مرتبط داخلی گذشته با 31 خبره مصاحبه های عمیقی انجام شد و از کارگروه تخصصی برای تدوین و ارزیابی استراتژی ها استفاده شد. یافته ها نشان داد «بازاریابی»، «تأکید بر گردشگری فعال»، «ارائه خدمات ضروری»، «خلق تجارب متمایز»، «دور زدن تحریم ها»، «جذب سرمایه و توسعه زیرساخت ها» و «تأکید بر برگزاری رویدادهای ورزشی داخلی و بین المللی با توجه به موقعیت بین المللی ایران در جهان» به ترتیب مهم ترین استراتژی هایی هستند که برای توسعه گردشگری ورزشی ایران مورد نیاز هستند. نتایج نشان داد؛ اولین و بزرگترین اقدامات در زمینه توسعه گردشگری ورزشی در ایران بازاریابی و توسعه گردشگری ورزشی فعال یا گردشگری ماجراجویانه است. برگزاری رویدادهای ورزشی بزرگ به منظور توسعه گردشگری پایدار در ایران درحال حاضر نه امکان پذیر است و نه منطقی. با توجه به ویژگی های جغرافیایی ایران و وجود کوه ها، بیابان ها، دریاها و سواحل زیادی که در ایران وجود دارد و تقاضای بالا و رو به رشدی که گردشگری ورزشی فعال (کوهنوردی، صخره نوردی، بیابان گردی، موج سواری و سایر ورزش های آبی-ساحلی) در بین گردشگران بین المللی پیدا کرده توسعه و بازاریابی گردشگری ورزشی فعال باید در اولویت مسئولان گردشگری کشور قرار گیرد. تأسیس یا همکاری با آژانس های مسافرتی و گردشگری بین المللی در کشورهای دوست و همسایه ایران یکی از مهم ترین اقدامات برای دور زدن تحریم ها در حوزه گردشگری می باشد.
نقش حمل و نقل در توسعه گردشگری روستایی از منظر شاخص های اقتصادی در دوره پسا کرونا، مطالعه موردی: دهستان حصار ولیعصر (شهرستان آوج- استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹
59 - 76
حوزه های تخصصی:
شیوع کووید 19 و اتخاذ سیاست های سختگیرانه منجر شد مناطق روستایی به عنوان مقاصد گردشگری ارزان مورد توجه گردشگران داخلی قرار گرفت. از این رو، تحقیق حاضر به بررسی نقش حمل و نقل روستایی در توسعه گردشگری روستایی در ابعاد شاخص های اقتصادی پرداخته است. قلمرو مکانی تحقیق روستاهای گردشگرپذیر دهستان حصار ولیعصر (شهرستان آوج- استان قزوین) در افق زمانی تابستان 1400 است. تحقیق حاضر از نوع پژوهش های کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق 8 روستای گردشگرپذیر دهستان حصار ولیعصر شهرستان آوج بود که با استفاده از فرمول کوکران (p و q برابر با 5/0) تعداد 190 مورد به عنوان نمونه انتخاب شد. روایی گویه های پرسشنامه با بهره گیری از نظرات متخصصین و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ انجام گرفت و میزان 768/0 محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t تک نمون ه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره خطی استفاده شد. نتایج نشان داد در بعد اقتصادی، شاخص های افزایش ساخت و ساز خانه های دوم گردشگری (99/3) و افزایش سرمایه گذاری و شکل گیری سرمایه (69/3) بیشترین تأثیر مثبت را از توسعه حمل و نقل روستایی پذیرفته اند. همچنین، نتایج رگرسیون خطی چند متغیره نشان داد که حمل و نقل روستایی با ضریب تعیین 846/0 در توسعه گردشگری در ابعاد اقتصادی تأثیر معنادار و مثبتی دارد. به طوری که، با توجه به مقادیر بتا یک واحد تغییر در انحراف معیار شاخص های متغیر مستقل از قبیل "افزایش ساخت و ساز خانه های دوم گردشگری"، "تنوع فرصت های شغلی و درآمدی"، "بهبود دسترسی به خدمات"، "بهبود زیرساخت های گردشگری در روستا" و "افزایش سرمایه گذاری و شکل گیری سرمایه در روستا" در اثر توسعه حمل و نقل روستایی، به ترتیب به اندازه0/401، 0/291، 0/333، 0/260، 0/800، واحد در توسعه گردشگری روستایی از دیدگاه پاسخگویان تأثیر مثبت دارد.
مدل MCDM برای انتخاب روستای هدف گردشگری بر اساس روش های SWARA و ARAS (مطالعه موردی: شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاهای هدف گردشگری هر کدام شکل خاصی از زندگی، هنر، فرهنگ و میراث روستایی را در مکان های روستایی به نمایش می گذارند. در فرآیند انتخاب مناسب ترین روستای هدف گردشگری با توجه به معیار های حکمرانی خوب، تصمیم گیرنده گان از روش های تصمیمگیری چند معیاره برای انتخاب روستا استفاده نکردهاند. بنابراین، این مقاله با هدف ایجاد چارچوبی برای انتخاب روستاها در فرآیند انتخاب مناسب ترین روستای هدف گردشگری بر اساس چارچوب swara-aras- mcdmاست. تمرکز این مقاله بر شناسایی معیارهای حکمرانی خوب و رتبه بندی روستاهای هدف گردشگری شهرستان پاوه بر اساس معیارهای انتخابی می باشد. برای سنجش حکمرانی خوب در این تحقیق از ۸ معیار شفافیت، پاسخگویی، حاکمیت قانون، مشارکت، مسئولیت پذیری، أثربخشی و کارایی، اجماع و مشروعیت و برابری و فرآگیری استفاده شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش تحقیق، آمیخته ، از نظرماهیت، توصیفی- تحلیلی و از نظر ابزار، مبتنی بر پرسشنامه نخبگان می باشد. برای تعیین وزن معیارها تیمی متشکل از سه خبره تشکیل شد. از روش swara برای وزن دهی معیارها و از روش aras برای اولویت بندی گزینه ها در ارتباط با مهم ترین معیار های حکمرانی خوب در روستاهای هدف گردشگری در منطقه مورد مطالعه بهره گرفته شد. نتایج روش سوآرا نشان داد که معیار مشارکت با وزن ۰/۱۷۲ مهم ترین معیار حکمروایی خوب در سطح روستاهای شهرستان پاوه است و بعد از آن معیار برابری و فراگیری با وزن ۰/۱۵۴ دومین معیار مهم حکمرانی خوب است و معیار پاسخگویی با ۰/۱۲۰، شفافیت با ۰/۱۱۸، مسئولیت پذیری با ۰/۱۱۱، حاکمیت قانون با ۰/۱۰۹، أثر بخشی و کارایی با ۰/۰۹۲ و اجماع و مشروعیت با ۰/۰۸۸ به ترتیب قرار دارند. نتایج محاسبه روش آراس نیز نشان داد که، روستای داریان با ۰/۸۵۹ دارای بالاترین اهمیت کلی بوده و در رتبه اول قرار دارد و بعد از آن روستای دشه با ۰/۷۶۹ در درتبه دوم،خانقاه با ۰/۷۶۲، و شمشیر با ۰/۷۰۱ در رتبه سوم و چهارم و روستای هجیج بزرگ با ۰/۶۸۶ در رتبه آخر قرار دارد.
تبیین بازاریابی محلی در نواحی روستایی با بکارگیری مؤلّفه های مؤثّر در مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش فعالیّت اقتصاد روستایی در دنیا بسیار مهم تلقّی شده و در ابعاد ملی، منطقه ای و حتّی بین المللی ارزشمند است. اما جایگاه اصلی بازاریابی تولیدات روستایی و سهم پایین دریافت ناشی از فروش تاکنون نتوانسته شایستگی های خود را کاملأ به اثبات برساند. این امر بیشتر ناشی از نقائص موجود در ساختار بازار محصولات روستایی است. باتوجّه به اهمیت موضوع و فقدان رویکرد بازاریابی یکپارچه در بخش محصولات، بویژه در تشکل ها و تعاونی های روستایی به عنوان متولیان تولید و توزیع، لزوم توجه هرچه بیش تر علمی و عملی به مبحث بازاریابی یادآور می شود، دراین راستا روش تحقیق به صورت ارزیابی عملکرد اقتصادی با ارائه مدل سازی ساختاری تفسیری و تعیین ارتباط بین مؤلفه های اعتبار یافته انجام شده است. تحلیل پژوهش با استفاده از به کارگیری مؤلّفه های مؤثر در بازاریابی محلّی در نواحی روستایی از مجموعه ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی با برداشت از مطالعات مشابه و تأیید خبرگان دانشگاهی کسب شده است، که با نظرات مجموعه مذکور به صورت کاراکترهای جداگانه در ماتریس خود تعاملی ساختاری به وجود آمد. بر این اساس مؤلّفه های مناسب سازی زیرساختی و کالبدی، تجهیز فروشگاه مزرعه، تولید انبوه و تنوع محصولات، تحکیم ارتباط کشاورزی، زیرساخت هایICTو گسترش دامنه بازاریابی یکپارچه تنه اصلی مدل را شکل می دهد، همچنین مؤلّفه ی توسعه مزیت های رقابتی توانسته بیش ترین ارتباط را با مؤلّفه کارآمدی صندوق های تسهیل کننده برقرار کند. در نتیجه مدل ارائه شده بازاریابی محلّی در نواحی روستایی با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری برای حصول به جایگاه مناسب خود تاکید بر شبکه یکپارچه با نقش بازیگران روستایی، سازمان های سازنده در استراتژی توسعه ی پایدار دارد و منتج به چارچوب راهبردهای محرومیت زدایی روستایی خواهد بود که به صورت فرآیند زنجیره ای ارائه شده است.
تحلیل روش شناسی مطالعات جغرافیا در ایران،نقدی بر کمی گرایی افراطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد نشانگر پویایی در عرصه های علمی است و علم جغرافیا نیز به عنوان یک علم ریشه دار به ویژه بعد از سال 1923 با نقد انس گرفته است و وجود بسترهای انتقادی را الهام بخش پیشرفت نظریه های علمی و دگرگونی در روش های موجود می داند. اگر صف بندی روش های علمی در جغرافیا را متأثر از دیدگاه های هارتشورن و شیفر و در قالب استثناگرایی و مکتب علم فضایی بدانیم، گرایش های موجود در روش های تحلیل در این علم را نیز می بایست در دو مقوله کمی و کیفی دنبال نماییم. دغدغه جغرافیدانان در به کارگیری کمیت رسیدن به چارچوبی است که بر مبنای آن مطالعات جغرافیایی به قوانینی علمی برسد که بدین منظور به کارگیری استدلال های کمی، علوم جغرافیایی را در رسیدن به این هدف یاری می رساند. براین اساس رویکرد غالب در جغرافیای کشور ما نیز به این طیف فکری گرایش داشته و ابعاد این روش علمی به ویژه دهه اخیر در پایگاه های علمی کشور رشد شتابانی پیدا کرد که مصادیق آن نگارش پایان نامه ها و مقالات فراوان با تحلیل کمی است. این پژوهش به آسیب شناسی روش های کمی در جغرافیای معاصر ایران می پردازد و برای مصادیق این آسیب ها تحلیل محتوای مقالات را در سه مجله علمی - پژوهشی داخلی را دستمایه این بررسی قرار داده است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از منابع اسنادی و بهره گیری از محتوای مقالات فصلنامه های «پژوهش های جغرافیای انسانی»، «مطالعات برنامه ریزی سکونتگاه های انسانی» و «فضای جغرافیایی» به دست آمده است. داده ها با استفاده از اطلاعات مستخرج از این مجلات و تطبیق محتوای این پژوهش ها با مفاهیم، محورها و رسالت های جغرافیدانان مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. نتایج این پژوهش نشان داد که در 6/92 درصد از تحقیقات شیوه گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و در 7/64 درصد از آن ها تکنیک پرسشنامه به عنوان شیوه غالب مورد استفاده قرار گرفته است. در بین سؤالات اساسی جغرافیا هنوز پیگیری چیستی و کجایی پدیده ها غلبه دارد و در 3/79 درصد مقالات شیوه کمی در تحلیل داشته که در بخشی از آنها جهت اثبات بین متغیرها نیازی به همبستگی و تحلیل رگرسیونی وجود نداشته است نتیجه بررسی مقالات در مجلات این پژوهش نشان داد که دغدغه های جغرافیای مدرن در اغلب نوشته های جغرافیایی دیده نمی شود، بطوریکه تنها 30 درصد از پژوهش ها به مسائلی چون «نظریه ای اجتماعی»، «اقتصاد سیاسی» و «نظریه های فرهنگی» پرداخته اند که تا حدی بر محافظه کار بودن پژوهش های جغرافیایی ایران گواهی می دهد.
بازشناسی و اولویت بندی ارزش های میراث فرهنگی در نقش آفرینی توسعه پایدار روستایی بر اساس مدل ارسته (مورد مطالعه: میراث فرهنگی اورامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از کلیدی ترین موضوعات در مباحث مربوط به میراث فرهنگی موضوع ارزش است؛ چراکه تمام آنچه ما در رابطه با میراث فرهنگی انجام می دهیم اعم از شناسایی، حفاظت و معرفی همه به خاطر ارزش هایی است که در میراث فرهنگی مستتر است. همچنین مخرنی غیرقابل جایگزین دانش و یک منبع ارزشمند برای رشد اقتصادی، اشتغال و ارتقای انطباق اجتماعی است که می تواند نقش تعیین کننده ای در توسعه ی پایدار داشته باشد. بااهمیت این موضوع، پژوهش حاضر باهدف بازشناسی و اولویت بندی ارزش های میراث فرهنگی در توسعه ی پایدار منطقه ی اورامان تدوین گردیده است. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر روش تحقیق آمیخته، ازنظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و ازنظر ابزار مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را متخصصین و کارشناسان حوزه میراث فرهنگی و گردشگری منطقه اورامان، فرمانداری های و بخشداری های منطقه اورامان و مدیران محلی (دهیاران و شوراهای اسلامی) تشکیل می دهند. در بخش اول این پژوهش جهت بازشناسی ارزش های میراث فرهنگی منطقه اورامان، مطالعه اسنادی و مصاحبه با جامعه کارشناسان- متخصصان صورت گرفته است. در بخش دوم به منظور اولویت بندی ارزش های میراث فرهنگی منطقه در تحقق توسعه پایدار، ظرفیت های شناسایی شده در قالب 11 ارزش در پرسشنامه ای تحت عنوان میزان اهمیت هر یک از ارزش ها در تحقق توسعه پایدار به تفکیک سه بعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی طراحی و توسط جامعه کارشناسان، نخبگان محلی و مدیران روستایی (146 نفر) مورد ارزیابی قرارگرفته است. درنهایت بر اساس تکنیک آنتروپی وزن دهی شاخص ها و بر اساس تکنیک ارسته رتبه بندی ارزش ها صورت می گیرد. نتایج پژوهش بیانگر 46 ظرفیت در قالب 11 ارزش در منطقه می باشد که از میان این ارزش ها به ترتیب ارزش های معنوی با 5/358 نمره در رتبه اول، تاریخی با ۳۶۷.۵ نمره رتبه دوم، معماری با 5/444 نمره رتبه ی سوم، تفریحی با ۴۹۷ نمره رتبه ی چهارم، اجتماعی با 5/520 نمره رتبه ی پنجم، محیط زیست با نمره ۶۳۱ نمره رتبه ی ششم، آموزشی با 5/557 نمره رتبه ی هفتم، تنوع زیستی با ۶۳۱ نمره رتبه ی هشتم، بصری با 5/672 نمره رتبه ی نهم، هنری با ۶۷۵ نمره رتبه ی دهم و ارزش علمی با ۸۳۳ نمره در رتبه ی یازدهم به ترتیب دارای بالاترین و پایین ترین اهمیت در نقش آفرینی میراث فرهنگی بوده اند
سنجش و رتبه بندی میزان زیست پذیری محلات شهری (نمونه موردی محلات منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرها مکان اصلی کار و زندگی بخش عمده ای از گروه های انسانی است. ولی با مشکلات بسیاری در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی مواجه اند، در این میان مشکلاتی همچون انواع آلودگی، مسائل ترافیک و حمل ونقل و انواع مشکلات زیست محیطی و ... کیفیت زندگی و به تبع آن زیست پذیری در شهرها را به شدت کاهش داده است. از این رو، توجه به کیفیت زندگی، شرایط و امکانات و نیازهای ساکنان شهرها، مساله ای حیاتی می باشد. نیل به زیست پذیری یکی از اهداف استراتژی توسعه پایدار شهری محسوب می گردد که بشر در طول حیات خود به دنبال ارتقای کمی و کیفی آن بوده است. در واقع اصطلاح زیست پذیری اشاره به درجه ملزومات یک جامعه بر مبنای نیازها و ظرفیت های افراد آن جامعه دارد. هدف از پژوهش حاضر، سنجش میزان زیست پذیری در محلات منطقه ی 6 تهران است. بدین منظور ابتدا شاخص های مؤثر در سنجش زیست پذیری از منابع مختلف تهیه و سپس داده ها و اطلاعات مورد نیاز به صورت پیمایشی و ابزار پرسش نامه از 18 محله جمع آوری شده است. در مرحله بعد، میزان اهمیت و تأثیر هر شاخص در زیست پذیری بر اساس روش آنتروپی شانون مشخص شده و محلات مورد مطالعه بر اساس میزان زیست پذیری با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیار ویکور رتبه بندی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد شاخص های آموزش با وزن (125/0)، بهداشت با وزن (117/0) و حمل ونقل با وزن(105/0) بیش ترین اهمیت و تأثیر را در زیست پذیری منطقه ی 6 دارند و شاخص های کیفیت بصری، مسکن و آلودگی به ترتیب با اوزان (065/0، 064/0 و 064/0) دارای کم ترین اهمیت و تأثیر را در زیست پذیری منطقه 6 دارند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از آنتروپی، محلات آرژانتین و امیرآباد با شاخص ویکور (00/0 و 34/0) به ترتیب از زیست پذیری بالاتری برخوردار می باشند و محلات ایرانشهر، نصرت و عباس آباد با شاخص ویکور (95/0، 91/0 و 089) به ترتیب از پایین ترین سطح زیست پذیری در سطح منطقه برخوردارند.
سنجش ابعاد زیست پذیری و توسعه پایدار محله ای (نمونه موردی: محلات شهر سراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال تغییر در شرایط و عوامل موثّر در گسترش و توسعه ی شهری در دوران اخیر، محلّه های مسکونی انسان ساخت جایگاه ویژه ای در شکل گیری شهرها و توسعه ی پایدار آن ها داشته اند. توسعه ی شهری پایدار که ازجمله نظریه ها و سیاست های اخیر و جاری تلقی می شود، بخش عمده ای از ادبیات شهرسازی سال های اخیر را به خود اختصاص داده است. امّا نظریه ی اخیر در مقیاس محلی هنوز به درستی تبیین نشده و می تواند به عنوان موضوع پژوهش ها مدنظر باشد، توسعه ی پایدار در مقیاس محلّه مسکونی است. زیست پذیری بهبود کیفیت فضاهای شهری در شهرهای مدرن همراه با انسانی کردن آن ها تا حد ممکن است. پژوهش حاضر سعی دارد تا وضعیت تنوع و توسعه در محلات مسکونی را به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان توسعه ی پایدار شهری بسنجد. در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. برای سنجش تنوع و توسعه ی محلات و شاخص های زیست پذیری شهری، الگویی کیفی با 3 شاخص کلی (تنوع در ساخت، تنوع در استفاده و تنوع در کاربران) و 69 متغیّر طراحی و استفاده شده است. سپس برای تحلیل اطلاعات و تصمیم گیری نهایی از روش تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) غیر جبرانی ماکسی مین و ماکسی ماکس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب محلات 12، 8، 6، 2، 9، 1، 3، 11، 10، 7، 5 و 4 دارای وضعیت مطلوب تنوع و توسعه بوده اند.
غربالگری اهمیت محیط زیستی اثرات و پیامدهای اقدامات راهبردی توسعه روستایی بر مبنای رویکرد SEA مورد: اقدام راهبردی توسعه اقتصادی منطقه 2 برنامه ریزی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد ارزیابی استراتژیک محیط زیست سیستمی پیشگیرانه و ساختار یافته برای پیش بینی، شناسایی و ارزیابی اثرات محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی گزینه های توسعه در سطوح راهبردی نظام تصمیم گیری است. هدف پژوهش، کاربرد رویکرد مذکور به منظور غربالگری اقدامات رشد و توسعه روستایی با تأکید بر «سند راهبردی توسعه اقتصادی شهرستان های منطقه 2 برنامه ریزی استان خوزستان» است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و مبتنی بر شیوه توصیفی پیمایشی است. غربالگری با استفاده از چک لیست و ماتریس و در چارچوب فن دلفی و نظرسنجی از 26 نفر از خبرگان و کارشناسان مسئول در حوزه های مختلف برنامه ریزی در ارتباط با سه سازه کلیدی و 36 معیار انجام شده است. نتایج نشان داد، اقدام راهبردی از نظر ارتباط با جهت گیری های فراگیر توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطوح ملی، منطقه ایی و محلی به ویژه برای بهبود رفاه و معیشت انسانی جوامع روستایی تحت پوشش از اهمیت قابل توجه برخوردار است. بخش های برنامه ریزی، براساس دستورالعمل های قانونی، جزو حوزه های توسعه دارا/ و یا همراه با اثرات زیست محیطی بالقوه قابل توجه شناخته می شوند و از نظر پیوند و اثرگذاری بر دیگر اقدامات راهبردی، اهمیت محیط زیستی قابل توجه دارد. درجه پیچیدگی مسائل، مشکلات و محدودیت های محیط زیستی مرتبط با حوزه های برنامه ریزی هدف در نواحی روستایی تحت پوشش، بالاتر از حد قابل توجه است. درجه توجه اقدام راهبردی نسبت به جریان سازی و یکپارچه سازی ملاحظات و نگرانی های محیط زیستی به ویژه درنظر گرفتن استانداردها، ارزش ها، قوانین و مقررات (الزامات حقوقی/ مدنی) مرتبط با محیط زیست کمتر از حد قابل توجه است. افزون بر این، اقدام راهبردی در هر یک از بخش های برنامه ریزی هدف، چارچوبی برای ایجاد و توسعه دیگر فعالیت ها و پروژه های عملیاتی در سطوح خُرد تدارک دیده است و براساس اجماع خبرگان، می تواند منجر به بروز اثرات بالقوه قابل توجّه با ماهیت و کیفیت گوناگونی بر محدوده های جغرافیایی و طبیعی و نواحی فرهنگی از جمله سکونت گاه های روستایی و شهری با جمعیت متراکم و مناطق با کاربری فشرده در شهرستان های آبادان و خرمشهر شود.
تحلیل میزان شهرگرایی در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر گرایی به عنوان مرحله ی نهایی و کیفی زندگی شهری یا نتیجه ی شهرنشینی محسوب می شود. شهر گرایی به عنوان سبک جدیدی از زندگی اجتماعی توانسته آثار عمیقی بر رفتار شهروندان ایجاد نماید و این موضوع به یکی از دغدغه های متخصصین شهری تبدیل شده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل موثّر بر میزان شهر گرایی شهروندان سبزوار بر آن است تا دریابد که ساکنان بافت مرکزی، جدید و حاشیه شهر سبزوار تا چه میزان پذیرای فرهنگ شهر گرایی شده اند؟ و شهر گرایی چه تأثیری بر نگرش آن ها گذاشته است؟ این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون Ttestتک نمونه، اسپیرمن، تحلیل واریانس و فریدمن و برای سنجش میزان شهر گرایی در سه بافت موردمطالعه از مدل VIKOR استفاده شده است. حجم نمونه برای سه بافت 382 نمونه انتخاب شده است. مقدار آلفا برای کل شاخص ها برابر با 78/. به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از 6 شاخص موردبررسی در محدوده ی موردمطالعه، شاخص های هویت شهروندی، فردگرایی، بی تفاوتی، تعاملات و عقلانیت رابطه معناداری با میزان شهر گرایی شهروندان شهر سبزوار دارند امّا شاخص ازخودبیگانگی رابطه معناداری با شهر گرایی ندارد و نتایج مدل ویکور نشان می دهد که میزان شهر گرایی در بافت جدید بیش تر است و در مراتب بعدی بافت مرکزی و بافت حاشیه قرار می گیرند. همچنین آزمون فریدمن نشان می دهد که شاخص های ازخودبیگانگی، بی تفاوتی، فردگرایی و تعاملات به ترتیب بیش ترین تأثیر را در میزان شهر گرایی سه بافت موردمطالعه شهر سبزوار را دارا می باشند. بنابراین یافته های تحقیق نشان می دهد که شهر سبزوار به لحاظ درجه شهر گرایی در وضعیت مطلوب و مناسبی قرار ندارد.
الگوی علی توسعه پایدار شهری بر اساس مسئولیت اجتماعی و بهره وری سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از توسعه پایدار شهری که یکی از زیر مجموعه های توسعه پایدار می باشد دستیابی به توسعه متوازن و حفظ پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است .توسعه شهری یک پدیده جهانی است بیشترین رشد و توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه می باشد . در اغلب این کشورها تعداد شهرها در رشد بسیار زیاد بوده و جمعیت شهری نسبت به جمعیت روستایی روبه افزایش است مسئولیت اجتماعی به معنای توجه ویژه سازمان ها در فرآیندهای کسب و کار به مسائل زیست محیطی و اجتماعی است. مسئولیت اجتماعی شرکت از چهار قسمت اقتصادی، قانونی، اخلاقی و بشردوستانه تشکیل شده است. بهره وری سبز یک استراتژی برای افزایش بهره وری و عملکرد زیست محیطی برای توسعه کلی اجتماعی و اقتصادی است. لذا با توجه به اینکه هدف غایی تمامی سازمان ها، افزایش توسعه پایدار می باشد، و نیز با عنایت بر اینکه در جامعه کنونی، افزایش بهره وری و سودآوری معلول استقرار سیستم های مسئولیت اجتماعی است بنابراین انگیزه ای قوی برای انجام تحقیق حاضر شکل گرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف الگوی علی توسعه پایدار شهری بر اساس مسئولیت اجتماعی و بهره وری سبز انجام گردید. تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر شیوه گرد آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کارشناسان معاونت های فنی و عمرانی شهرداری های استان اصفهان به تعداد 114 نفر در نظر گرفته شد، شیوه نمونه گیری به صورت گروهی(طبقه ای تصادقی) و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران به تعداد 88 مشخص گردید. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نظر و سنجش متغیرهای تحقیق، از پرسش نامه استاندارد استفاده شد. روایی ابزار اندازه گیری از طریق محتوایی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. . جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Lisrel,8.8)) و (Spss,24) استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد ابعاد مسئولیت اجتماعی تاثیر معناداری بر توسعه پایدار شهری و بهره وری سبز دارد و بهره وری سبز تاثیر معناداری بر توسعه پایدار شهری دارد.
نقش مقاوم سازی مساکن روستایی در بهبود کیفیّت کالبدی نواحی روستایی (مطالعه ی موردی: دهستان قوچان عتیق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن کوچک ترین شکل تجسّم کالبدی استکه مهم ترین معیار رضایت مندی از آن در استحکام بنا نمود می یابد. نیاز روستاها به مسکن مناسب سبب اجرای اقدامات از سوی ارگان های دولتی مرتبط از جمله بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در قالب اجرای طرح مقاوم سازی مسکن روستایی طی چند دهه بعد از انقلاب شده است. مقاوم سازی، اثرات گسترده ای در مساکن روستایی داشته است. پژوهش حاضر به دنبال تعیین پیامد این برنامه ها بر زندگی روستاییان و کیفیت کالبدی سکونتگاه های روستایی است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. در راستایگردآوری اطّلاعات از روش های کتابخانه ای (فیش برداری) و میدانی (پرسش نامه و مشاهده) بهره برده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطّلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی (t تک نمونه ای، ویلکاکسون و پیرسون) به کار گرفته شده است. دهستان مورد مطالعه مشتمل بر 44 روستا می باشد که از این تعداد 15 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 150 خانوار تعیین و پرسش نامه ها به صورت نمونه گیری سهمیه ای در سطح روستاهای دهستان توزیع شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین مقاوم سازی مساکن روستایی و پایداری کالبدی در منطقه ی مورد مطالعه رابطه معناداری با سطح اطمینان 99 درصد به میزان 277/0 و کیفیت مسکن با 262/0 وجود دارد و علاوه بر این نتایج تحلیل گذشته نگر مبین تفاوت کاملاً معنادار در دوره قبل و بعد از مقاوم سازی در بهبود کیفیّت مسکن و پایداری کالبدی در منطقه ی مورد مطالعه مشاهده شده است. مقاوم سازی مسکن روستایی ضمن افزایش مقاومت بنا و کاهش آسیب پذیری آن در برابر مخاطرات طبیعی؛ بهبود کیفیّت کالبدی در سطح روستاهای محدوده ی مورد مطالعه را در پی داشته است.