فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
زندگی شهری در دبی
حوزه های تخصصی:
جزیره کیش (2)
تحلیل شاخص های حکمروایی خوب شهری در راستای استراتژی توسعه شهری مورد شناسی: محدوده بافت فرسوده شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، حکمروایی خوب شهری به عنوان یکی از شاخه های استراتژی توسعه شهری (cds) در جهان مطرح شده است. در این رویکرد، کمبودهای رویکرد متداول به مدیریت شهری (دستور از بالا، صرفاً تکنوکرات و محافظت از ساختار قدرت موجود) نشانه گرفته می شود؛ بنابراین، در شهر نیز به طور مشخص، برقراری حکمروایی خوب، مورد تأکید قرار می گیرد و معیارهایی برای خوب شدن حکمروایی در نظر گرفته می شود. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در بافت های فرسوده شهر کرمان از دید شهروندان و شناسایی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در هر یک از حوزه های بافت فرسوده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شده است و با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون های T-Test، تحلیل واریانس و رگرسیون چند گانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 114946 است که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 321 محاسبه شده است. نتایج حاصل از آزمون T-Test بیانگر این است که شاخص های حکمروایی خوب در بافت های فرسوده شهر کرمان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس نشان می دهد که از بین حوزه های بافت فرسوده شهر کرمان، حوزه یک و پنج به ترتیب با میانگین 96/1 و 12/2 در بدترین وضعیت قرار دارند. همچنین، از بین شاخص های حکمروایی خوب شهری، شاخص پذیرا و پاسخ دهنده و مسئولیت پذیری به ترتیب با ضریب تأثیر 246/0 و 233/0 اثرگذاری و قدرت تبیین بیشتری نسبت به بقیه شاخص های بررسی شده در تحقق حکمروایی خوب شهری در بافت فرسوده این شهر دارد. در پایان نیز با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهادهایی جهت بهبود وضعیت این شاخص ها در بافت فرسوده شهر کرمان ارائه شد.
تحلیل تطبیقی نقش سرمایه اجتماعی در پایداری محله ای در بافت های فرسوده و جدید (نمونه موردی: محلات نارمک و یوسف آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی پایدار محله ای توانا یی جوامع کوچک محلی (محلات)، در بهره برداری و استفاده از منابع طبیعی، انسانی و اکولوژیکی بوده است. در واقع استفاده از سرمایه اجتماعی به عنوان راه حلی قابل اجرا در سطح اجتماعات محلی برای مشکلات توسعه مورد توجه سیاست گذاران و مسئولان سیاست است. بنابراین، درک مکانیزم و نقش سرمایه اجتماعی برایتحققهدفکوچک سازی وظایفوواگذاریمسئولیت هابهنهادها، فراهم نمودن زمینه برای گسترش سرمایه اجتماعی در راستای افزایش تعاملات و ارتباطات اجتماعی و فرهنگی در سطح محله ای به منظور کمک گرفتن از شهروندان در رسیدن به توسعه پایدار، از اهم اهداف تحقیق حاضر است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. در این راستا تجزیه تحلیل داده ها با تکمیل پرسشنامه جهت سنجش میزان سرمایه اجتماعی و پایداری محله ای انجام گرفته است. به این منظور ابتدا با استفاده از ادبیات نظری تحقیق، شاخص های سرمایه اجتماعی و پایداری محله تعیین شده، سپس جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسن و رگرسیون برای آزمون فرضیات تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه ای مستقیم و معناداری بین متغیر سرمایه اجتماعی و پایداری محله ای وجود دارد.
انارک
سنجش و ارزیابی وضعیت حقوق شهروندی در رابطه شهروندان با سازمان متروی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات بزرگ شهرهای ایران نابسامانی ترافیکی و حمل ونقل، ناآگاهی شهروندان از مقررات و قوانین و رعایت نکردن آن و همچنین رعایت نکردن حقوق شهروندان از سوی سازمان های مربوط به حمل ونقل از جمله مترو یا نبود قوانین در این زمینه است. یکی از نشانه های جامعة پایدار، رعایت حقوق شهروندی است و شهروندان و سیستم حمل ونقل شهری حقوقی متقابل نسبت به هم دارند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت حقوق شهروندی در رابطه با سازمان مترو است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و با روش توصیفی- تحلیلی و به صورت پیمایشی انجام گرفته است. جامعة آماری شامل استفاده کنندگان از مترو در شهر تهران است. با توجه به نتایج این پژوهش، بین سه متغیر مورد بررسی یعنی آگاهی از حقوق شهروندی و حقوق متقابل، مشارکت شهروندی و عملکرد مترو رابطة معناداری وجود دارد، اما در زمینة سایر متغیرها معناداری مشاهده نشده است. بین جنس و شغل و تحصیلات با سه متغیر مورد بررسی یعنی آگاهی از حقوق شهروندی و حقوق متقابل، مشارکت شهروندی و عملکرد مترو رابطة معناداری وجود ندارد و شهروندان فقط استفاده کنندگان مترو هستند و هیچ مشارکت اجتماعی و مالی در طرح مترو نداشته اند؛ بنابراین، احساس مسئولیت و تعهد آن ها در سطحی پایین قرار دارد و سازمان نیز در این زمینه از چیزی استقبال نکرده است. در پایان پژوهش، در راستای تدوین حقوق و قوانین شهروندی و حقوق متقابل آن ها با سازمان مترو، راهکارهایی ارائه شده است.
مکان یابی پناهگاه در شهر سمنان با بهره گیری ابزار تحلیلی GIS و فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP با رویکرد مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در امر تصمیم گیری در مساله مکان یابی استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه همراه با سیستم اطلاعات مکانی نتایج کاراتری ارائه می دهد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه یک رویکرد جدید در مکان یابی پناهگاه و کمک به تصمیم گیران و متولیان امور شهری و پدافند غیرعامل درهنگام بروز احتمالی خطر و بحران در اولویت بندی مکان های مناسب و انتخاب مکان بهینه برای احداث پناهگاه چند منظوره در سطح شهر سمنان انجام شد. از روش تاپسیس برای تعیین وزن معیارهای تصمیم و اولویت بندی نواحی شهری و سیستم اطلاعات جغرافیایی در شناسایی مکان های مناسب و از فرایند تحلیل سلسله مراتبی در اولویت بندی مکان ها و انتخاب مکان بهینه استفاده شد. پژوهش به روش توصیفی –تحلیلی که از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نوع روش پیمایشی بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مقایسات زوجی و همچنین پرسشنامه محقق ساخته تاپسیس بود که در اختیار پنج نفر از خبرگان قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر دو بُعد مکانی و مدیریتی در مساله مکان یابی پناهگاه چند منظوره مورد توجه قرار گرفته است.
اهواز
تحلیل عوامل مؤثر در توسعه فیزیکی شهر رحیم آباد (شهرستان رودسر) طی دو دهه ی اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه فیزیکی شهر روندی است که طی آن محدوده های فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در ابعاد افقی و عمودی و در طول زمان از نظر کمی و کیفی افزایش می یابند. روند تحولات شهری در استان گیلان، اراضی حاشیه شهرها را تحت تأثیر روند شهرنشینی قرار داده و در راستای نیاز جمعیت شهری به مسکن جدید، کاربری این اراضی تغییر و به اراضی ساخته شده تبدیل شده است. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه فیزیکی شهر رحیم آباد و اثرات آن بر کاربری اراضی حاشیه شهر رحیم آباد در طی سال های 90 - 1370 می باشد. از این رو پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق روش های اسنادی و مطالعات میدانی بدست آمده است. نتایج حاکی از آن است که شهر رحیم آباد در طی سال های مورد بررسی دو نوع روند توسعه فیزیکی، یکی روند کند و نسبتاً متعادل متناسب با افزایش طبیعی جمعیت شهری طی سال های80-1370 که تأثیر اندکی بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی حاشیه شهری داشته و دیگری روند تند و شتابان در سال های90-1380 را تجربه نموده است. در این دوره حدود 53 هکتار از اراضی کشاورزی به محدوده ساخت و ساز شهری اضافه شده است. همچنین بررسی ها نشان می دهد که در بین عوامل مؤثر محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در توسعه فیزیکی شهر رحیم آباد، سهم عوامل اجتماعی از قبیل افزایش جمعیت، مهاجرپذیری، بهبود شبکه های ارتباطی و عوامل سیاسی مانند نقش خدماتی و حوزه نفوذ بسیار بالای این شهر و بویژه اجرای برنامه های عمرانی دولت یعنی شروع عملیات احداث سد پلرود، بیش از عوامل محیطی و اقتصادی بوده است.
مکان یابی جایگاه های سوخت CNG با استفاده از تکنیک های تلفیقی عملگرهای فازی و تحلیل های فضایی GIS، پژوهش موردی: منطقه 7 شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به تعادل در توزیع فضایی منابع و خدمات رسانی در سطح شهرها یکی از اهداف اصلی دولت ها می باشد. منطقه 7 شهرداری مشهد با جمعیتی حدود 220000 نفر و با مساحت محدوده 5200 هکتار یکی از پرترددترین مناطق شهری مشهد است. شبکه جایگاه های سوخت CNG از اجزای اصلی شبکه خدمات شهری است که به عنوان تامین کننده سوخت بخش حمل و نقل درون شهری عمل نموده است که از لحاظ ملاحظات ترافیکی، شهرسازی و ایمنی و محیط زیست دارای اهمیت می باشد. هدف از این تحقیق مکان یابی جایگاه های سوخت CNG منطقه 7 شهر مشهد می باشد. در این تحقیق از روش ها و قابلیت های مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی، و منطق فازی استفاده شده است. برای پیاده سازی عملگر فازی در محیط GIS، ابتدا معیارهای تاثیرگذار در مکان یابی استخراج و وارد محیط GIS شد، این شاخص ها عبارتند از: دسترسی به معابر اصلی درجه یک، مراکز با تراکم جمعیتی بالا، فضای سبز، کاربری های تجاری و فاصله از کاربری مسکونی، کاربری آموزشی و فاصله از ایستگاه های موجود. در مرحله بعد مقدار عضویت فازی برای هر یک از پارامترها (فازی سازی) مشخص شد. سپس لایه های وزن دار شده روی هم گذاشته شد و در نهایت مناسب ترین پهنه در نقشه نهایی نشان داده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که محدوده جنوبی و جنوب شرقی منطقه فاقد جایگاه سوخت می باشد و برای احداث جایگاه های جدید این مناطق در اولویت قرار دارند.
دارالشفا
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر در تعادل بخشی به عرصة فضایی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابری و تفاوت های منطقه ای در بسیاری از کشورها چالش اساسی در مسیر دستیابی به اهداف توسعة متوازن و متعادل است. به ویژه آن دسته از کشورهایی که مانند ایران قلمرو حاکمیتشان مناطق جغرافیایی وسیعی را شامل می شود. در ایران توسعه و زیرساخت های آن در نواحی جغرافیایی کشور در اثر برنامه ریزی های نامطلوب ملی و متمرکز گذشته، تفاوت شدیدی را در روند توسعه ایجاد کرده است. در این پژوهش با به کارگیری روش های اسنادی و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و فن دلفی، داده ها جمع آوری، و با ترکیبی از مدل های کمی و کیفی، تحلیل موردنظر انجام گرفته است. در مرحلة دوم دلفی، با کسب نظر استادان، صاحبنظران و مسئولان و متولیان منطقة مورد مطالعه، ماتریس تأثیر متقاطع بررسی میزان تأثیر عوامل بر همدیگر در نابرابری های منطقه ای استان گیلان تکمیل شد. در مرحلة نهایی نیز با بهره گیری از فنون تحلیلی و نرم افزار MICMAC، عوامل مؤثر در ایجاد نابرابری های استان گیلان بررسی شد و با تحلیل میزان تأثیر متغیرهای مؤثر در ایجاد عدم تعادل های منطقه ای، عامل اصلی «توسعة تک بعدی از منظر فضایی» شناسایی، و در نهایت، راهکارهای مناسب برای تعادل بخشی به سازمان فضایی استان گیلان مطرح شد.
تحلیلی بر ماهیت فضای عمومی در پروژه های بزرگ مقیاس گردشگری شهری بر اساس نظریه «تولید اجتماعی فضا» (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
135 - 159
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های حاکم بر فضاهای عمومی معاصر که پیامدهای آن در سال های اخیر، گردشگری شهری را تحت تأثیر قرار داده است، خصوصی سازی فضای عمومی است که از بارزترین نمودهای آن، می توان به ظهور و توسعه پروژه های بزرگ مقیاس گردشگری شهری اشاره کرد. در این مقاله باهدف شناخت ویژگی های این نوع فضای عمومی و نحوه تولید آن، به مطالعه دو پروژه بزرگ مقیاس باغ کتاب تهران و بوستان ولایت پرداخته شد. در این راستا، نظریه تولید اجتماعی فضا به عنوان مدل نظری پشتیبان پژوهش، مورد آزمون تجربی قرار گرفت. گردآوری داده ها بر اساس روش اسنادی، مشاهده، گفتگو و پرسشگری انجام گردید. نمونه آماری تحقیق شامل اسناد، گزارش ها، سخنرانی ها و متون موجود در خصوص دو پروژه مذکور و همچنین 100 نفر از کاربران فضای عمومی هر سایت بودند. برای تجزیه وتحلیل از روش های آماری و روش تحلیل محتوای کیفی بر مبنای نظریه داده بنیاد استفاده شد. نتایج نشان دادند که بازنمایی فضای عمومی در محیط فکری سازندگان پروژه باغ کتاب مبتنی بر سه گفتمان «فضای یاد دهنده»، «ماندگاری پروژه»، «مقیاس انسانی طراحی و معماری» و در پروژه بوستان ولایت شامل «توسعه جنوب شهر»، «کنترل فضای عمومی»، «تفریحی سازی فضای عمومی» و «توجه به ایدئولوژی اسلامی در طراحی فضای عمومی» می باشد. این گفتمان ها هرکدام به نحوی، منجر به شکل گیری، هدایت و کنترل کنش های فضایی در این دو پروژه شده اند. این کنش های فضایی به دلیل داشتن برخی ویژگی های منفی، موجب نارضایتی کاربران از تجربه حضور در این فضاها شده و نهایتاً به طرد کاربران و عدم استفاده دائمی و مستمر آن ها از فضای عمومی منجر شده اند.
مکان یابی عرصه های مناسب توسعة آتی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل سازگاری و تعیین تناسب و استعداد زمین برای توسعة کالبدی سکونتگاه های شهری از اقدامات اولیه در برنامه ریزی های فضایی و محیطی است. لذا، در این پژوهش سعی شده است تا با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مناسب ترین عرصه های مکان گزینی توسعة آتی شهر یاسوج بر اساس دانش داده ای شناسایی و تعیین شود. دانشداده ای فرایند استفاده و به کارگیری مقدار عددی هر پارامتر در مکان یابی توسعة فیزیکی بدون استفاده و اعمال نظرات کارشناسی را شامل می شود. به منظور دستیابی به اهداف، نخست براساس دانش داده ای و با توجه به ویژگی های ژئومورفولوژی، اقلیمی، زمین شناسی، هیدرولوژی و انسانی منطقه، 15 پارامتر و 84 کلاس برای بررسی تأثیر فرم ها و فرایندهای طبیعی در مکان گزینی آتی شهر یاسوج شناسایی شد که هر پارامتر ارزش عددی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. پس از محاسبة وزن طبقات براساس مقادیر واقعی هر پارامتر و طراحی مدل های دانش داده ای، لایه های رستری پارامترها براساس وزن و مدل های مزبور در محیط نرم افزار ArcGIS با یکدیگر تلفیق، و نقشة پهنه بندی منطقة مطالعاتی به لحاظ مکان های مناسب برای توسعة آتی سکونتگاه یاسوج تهیه شد. نتایج نشان می دهد که پهنة بسیار مناسبی که 72/41% (72/8 کیلومترمربع) از مساحت سکونتگاه فعلی را به خود اختصاص داده، امکان افزایشی معادل 45/77 کیلومترمربع را دارد. همچنین، پهنة مناسبی به وسعت معادل 08/16% (36/3 کیلومترمربع) از مساحت سکونتگاه فعلی، با توجه به نقشة مکان گزینی آتی شهر یاسوج، تا 35/36 کیلومترمربع امکان توسعه دارد.
بزرگراه شهید کلانتری: و تاثیر آن بر تغییر ساختار اقتصادی - اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی منطقه
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی توافقی به منظور اولویت بندی راهکارهای ارتقای سطح آموزش جهت افزایش مشارکت عمومی در زمینه توسعه پایدار و حفاظت از منابع آب زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع آب زیرزمینی، جزو منابع استراتژیک به حساب می آیند و در کشور ما که با کاهش منابع آب جهت بهره برداری مواجه شده است، اهمیت حفاظت از منابع آب زیرزمینی که در برابر خشکسالی و آلودگی، نسبت به منابع آب سطحی، از مصونیت بیشتری برخوردار است، دوچندان گشته است. در شرایط حال حاضر که اکثر آبخوان های کشور با افت شدید سطح آب مواجهند، باید توجه ویژه ای به این مسأله بشود. حفاظت از منابع آب گامی مهم در راستای نیل به چشم انداز توسعه پایدار می باشد و از سویی دیگر، توسعه پایدار بدون مشارکت کارآمد مردم و ذی نفعان میسر نمی شود؛ بنابراین هدف تحقیق حاضر، بررسی چندمعیاره راهکارهای افزایش آگاهی عمومی ذی نفعان در زمینه حضور فعال در فرایند اجرای راهکارهای بهینه مدیریت منابع آب زیرزمینی در محدوده آبخوان کرمان-باغین می باشد. معیارهای ارزیابی، مبتنی بر مفاهیم توسعه پایدار استخراج شده اند و گزینه ها به روش تصمیم گیری چندمعیاره برنامه ریزی توافقی اولویت بندی می شوند. شاخص های استفاده در این تحقیق شامل گسترش نقش بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در بخش تبلیغات و برنامه های آموزشی، میزان صرفه جویی در مصرف آب، کارآفرینی، تطابق روش آموزش با آداب و رسوم و طرز فکر نسبت به حفاظت از منابع، دوره اجرای راهکار، ارتقای نقش زنان در فرآیند محافظت از منابع آب و انعطاف پذیری می باشند. پس از به کاربردن شاخص ها، راهبردهای برتر تحقیق از میان ده گزینه، سرمایه گذاری در تولید فیلم و انیمیشن با محوریت منابع آب و اهمیت محیط زیست، ایجاد یک گروه هدف شامل افراد تأثیرگذار و بانفوذ در جامعه محلی و در آخر تقویت فعالیت های سازمان های مردم ن هاد، برترین گزینه های هم راستا با هدف پژوهش بودند.
تحلیلی بر وضعیت شاغلان بخش اقتصاد غیررسمی (مطالعه موردی: شهر قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش غیررسمی نمودی از تحولات جهان سرمایه داری است که بخش مهمی از اقتصاد را در شهرهای بسیاری از کشورها، بخصوص کشورهای در حال توسعه تشکیل می دهد و نقش عمده ای در ایجاد اشتغال و تولید و ایجاد درآمد ایفا می کند این گونه مشاغل با رشد چشمگیر خود باعث به وجود آمدن معضلات و مشکلات در حوزه مدیریت شهری شده است. بدون تردید ساماندهی این گونه مشاغل نیازمند بررسی و شناخت ویژگی های اجتماعی-اقتصادی حاکم بر آنهاست،گستردگی این مشاغل و درآمدهای حاصل از آن در شهر قروه سبب شده تا این موضوعمورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد، که هدف شناسایی وضعیت اجتماعی– اقتصادی شاغلان بخش غیررسمی شهر قروه بوده است.روش پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلیو شیوه گردآوری داده هااسنادی- پیمایشی است و با توجه به فرضیات مطرح شده ۱۳۰ پرسشنامه تکمیل و به طور تصادفی در اختیار افراد جامعه مورد مطالعه قرار گرفت. در مرحله اول؛ داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و با بهره گیری از آماره های توصیفی-استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که یافته های تحقیق نیز نشان می دهد که: توزیع جغرافیایی این فعالیت ها در شهر قروه یکنواخت نیست - اکثر افراد شاغل در این بخش مالیات پرداخت نمی کنند – بین عدم رضایت شغلی و بخش غیر رسمی رابطه وجود دارد - بین مهاجرت های روستایی و اشتغال در این بخش رابطه وجود دارد. در مرحله دوم با استفاده از نتایج اولیه، بین مهاجرت جامعه روستایی و جامعه شهری مشغول در بخش غیر رسمی آزمون تحلیل واریانس (ANOVA۱) انجام شد که که در آزمون مقایسه بین واریانس های دو گروه اختلاف معنی داری از نظر آماری وجود دارد.
تحلیل الگوی رشد فضایی – کالبدی شهر چابهار با رویکرد رشد هوشمند
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
118-139
حوزه های تخصصی:
افزایش چشمگیر رشد فضایی شهرها در بیشتر شهرهای کشورهای دنیا را با مشکلات متعددی روبه رو ساخته است. هرچند رشد سریع جمیعت علت گسترش فضایی شهرها است، لیکن رشد نامعقول شهرها تأثیر بسزایی در گسترش سریع شهرها را دارد. یکی از راهکارهای مقابله با رشد پراکنده شهرها، رشد هوشمند است. دستیابی به این مهم نیز نیازمند استفاده از روش ها و ابزارهای مناسب و پیشرفته است. تحلیل های آمار فضایی در GIS از جمله روش های توسعه یافته در دهه های اخیر هستند. هدف پژوهش حاضر تحلیل الگوی رشد شهر چابهار است. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش های تجزیه و تحلیل کمی بر اساس مدل های سنجش شکل شهر است. مهم ترین این مدل ها عبارت اند از آنتروپی، شانون، مدل گری و موران می باشند. نتایج تحقیق نشان می دهد روند گسترش شهر از سال های 1335–1390 با درجه تجمع پایین، توزیع نامتعادل جمعیت و اشتغال در سطح شهر، پراکندگی جسته و گریختگی و توسعه منفصل و ناپیوسته و آن هم در فواصل و بخش های حاشیه ای خیلی دور از مرکز شهر و به طورکلی الگوی رشد پراکنش افقی بی رویه می باشد.