فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
31 - 45
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی شهری و شهرسازی رویکردهای نوینی در زمینه بررسی ادراک کودک از شهر و شناخت نیازهای او در شهر شکل گرفته است. هدف عمده این تلاش ها ایجاد شهرهای دوستدار کودک می باشد که در کنار ایجاد فضایی امن برای زندگی، فضایی نوآورانه برای پرورش خلاقیت کودکان ایجاد گردد از همین روی، شهرها بیشتر برای بزرگ سالان ساخته و پرداخته می شود. بنابراین شهر موردنیاز کودکان باید بازنمایی از حقوق آن ها باشد، شهری که بتواند تعالی تربیتی و منش کودک را زمینه سازی کند و کودکان را برای فردایی بهتر و سالم جامعه پذیر کند. هدف از پژوهش حاضر سطح بندی و رتبه بندی کردن محلات شهر یزد ازلحاظ معیارهای شهر دوستدار کودک است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش محلات شهر یزد را شامل می شود. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای - میدانی بهره گرفته شد. در تحقیق حاضر با استفاده از روش نمونه گیری دلفی، حجم نمونه به تعداد 20 نفر از کارشناسان و متخصصین شهری در نظر گرفته شده است؛ درواقع روش دلفی، روشی نظام یافته است که بر آراء هیئتی از کارشناسان مستقل متکی می باشد و تعداد نمونه از فرمول خاصی پیروی نمی کند. به منظور رتبه بندی و سطح بندی محلات شهر یزد 10 شاخص مورد ارزیابی قرارگرفته شده است. قلمرو مکانی این تحقیق، شهر یزد و ازنظر قلمرو زمانی تهیه داده ها را می توان مربوط به سال 1395 دانست. برای تحلیل ابتدا شاخص های شهر دوستدار کودک را ازلحاظ اهمیت با استفاده از مدل ANP ارزش گذاری کرده و سپس با استفاده از مدل Vikor اقدام به سطح بندی محلات شهر یزد شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد شهر یزد ازلحاظ شاخص های شهر دوستدار کودک کاملاً متفاوت بوده، به طوری که برخی محلات در سطح بالای برخورداری و برخی دیگر در سطح خیلی پایین قرارگرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که محله صفائیه برخوردارترین محله و در رتبه اول این شهر قرارگرفته است و محلات فهادان، مهدی آباد، سجادیه، امیرآباد، کشتارگاه کم برخوردارترین محلات و در رتبه 7 سطح بندی قرارگرفته اند.
یک مدل ترکیبی رگرسیون کاربری اراضی فازی برای ارزیابی کمی آثار سلامت محیطی ناشی از سناریوهای ترافیکی، نمونة مطالعاتی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، روش جدیدی برای مدل سازی کمی آثار سلامت محیط ناشی از سناریوهای ترافیکی پیشنهاد شده است. برای این منظور، دو مدل مبتنی بر سیستم های استنتاج فازی سلسله مراتبی عرضه شده است. در توسعة مدل مورد استفاده برای ارزیابی تأثیر سیستم حمل و نقل در غلظت ذرات معلق، از داده های مربوط به یک مدل پراکنش استفاده شده است. مدل رگرسیون کاربری اراضی فازی 1حاصل افزون بر مزایایی همچون امکان مدل سازی تغییرات غلظت آلاینده با رزولوشن بالا، حجم پردازش مناسب و لحاظ کردن برهمکنش میان انتشار و فرایندهای آب وهوایی، امکان استفاده از داده های توصیفی و غیرقطعی را نیز دارد. برای توسعة مدل مورد استفاده در ارزیابی تأثیر غلظت ذرات معلق ناشی از ترافیک در سلامت، از یک متریک حاصل از مطالعات اپیدمیولوژیک استفاده شده است. مدل پیشنهادی قابلیت های متریک مذکور را، با ایجاد امکان مدل سازی عدم قطعیت ارتباط میان پارامترها و عدم قطعیت مقادیر پارامترها، بهبود داده است. برای افزایش کارآیی هر دو مدل، از ساختار سلسله مراتبی مبتنی بر مسئله و تولید و تنظیم هم زمان توابع عضویت و مجموعة قواعد ازطریق یادگیری استفاده شده است. برای بررسی کارآیی روش پیشنهادی، تأثیر سه سناریوی ترافیکی در سلامت محیطی در شهر اصفهان ارزیابی شده است. از میان سناریوهای یادشده، طرح مناطق کم انتشار و طرح زوج و فرد، به ترتیب، بیشترین و کمترین مزایای مرتبط با سلامت محیطی را دارند. نتایج حاصل نشان می دهد روش پیشنهادی برای ارزیابی سلامت محیطی، در مقایسه با روش های مشابه، دقت و کارآیی مطلوبی دارد.
تحلیلی بر وضعیت زوال شهری در بخش مرکزی شهر ارومیه (مطالعه موردی: منطقه 4)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
267 - 285
حوزه های تخصصی:
زوال شهری ماهیتی پیچیده و چندبعدی دارد و دربرگیرنده ابعاد محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و ذهنی است که در پاسخ گویی به نیاز شهروندان ناتوان و درمانده است و موجب ناپایداری و تهدید شهروندان و زیست پذیری شهر می شود. در پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر به بررسی وضعیت زوال بخش مرکزی ارومیه طی یک دوره 30 ساله از سال های 1365-1395 پرداخته شده است. راهبرد پژوهش از نوع قیاسی و در چهارچوب روش های تحلیلی و هم بستگی با تأکید بر نگرش سیستمی بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از شاخص های تراکم جمعیتی، امنیت عمومی- اجتماعی و جمعیت فعال در بعد ویژگی های اجتماعی، شاخص میزان جابه جایی جمعیت و حس تعلق ساکنان به محله، در بعد تعامل اجتماعی، شاخص کیفیت بناها، میزان سازگاری کاربری ها، استخوان بندی ساختمان ها و میزان نفوذپذیری کالبدی در بعد کالبدی و شاخص دسترسی به فضاهای عمومی و دانه بندی اراضی در بعد کیفیت محیط و شاخص های میزان دسترسی به خدمات بهداشتی، میزان دسترسی به خدمات آموزشی، میزان دسترسی به خدمات فراغتی و میزان دسترسی به خدمات فرهنگی در بعد خدماتی استخراج شد تا وضعیت زوال شهری در منطقه مرکزی شهر ارومیه با استفاده از روش تحلیل عاملی بررسی شود. نتایج پژوهش از روش تحلیل عاملی بر اساس شاخص نهایی مرکب نشان می دهد که امتیاز نهایی به دست آمده در بخش مرکزی ارومیه در دوره 1385 با افت محسوس در مقایسه با دو دوره 1365 (53/6) و 1375 (73/6) به میزان 91/5 رسیده است که این امر نشان دهنده شروع زوال و افت در این بخش است. همچنین در دوره 1395 میزان شاخص نهایی با افت شدید در مقایسه با دوره 1385 و دوره های دیگر به 85/4 رسیده و این امر موجبات زوال بیشتر این محدوده را فراهم کرده است. به عبارت دیگر در فاصله زمانی سال های 1365 و 1375 کیفیت منطقه افزایش چشمگیری داشته است، اما هرچه از سال 1375 به 1395 حرکت کردیم، شاخص مرکب به شدت کاهش یافته که این امر نشان دهنده فرسوده شدن منطقه مدنظر است.
بازشناسی مؤلفه های شکل دهنده سرزندگی خیابان به مثابه ارتقاء کیفیت زندگی اجتماعی در فضاهای شهری کوچک مطالعه موردی: خیابان شهید چمران شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
41 - 54
حوزه های تخصصی:
سرزندگی یکی از مؤلفه های اصلی تأمین کننده کیفیت مطلوب فضای شهری است. محیط های شهری سرزنده، زمینه ساز ایجاد و افزایش سرمایه های اجتماعی می باشند. ازآنجاکه امروزه شاهد تنزل سرزندگی در عرصه های عمومی و متعاقباً کاهش حضور داوطلبانه مردم در فضاهای شهری هستیم، ضروری به نظر می رسد که در پی ساخت محیط های شهری سرزنده تر باشیم. هدف از انجام پژوهش حاضر بازشناسی مؤلفه های مؤثر بر سرزندگی و تأیید مؤلفه ها در خیابان شهید چمران شهر شیراز می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، توصیفی-تبیینی و ازلحاظ کاربست نتایج، کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، کمی است. روش تحقیق از نوع همبستگی رگرسیون و تحلیل عاملی می باشد. در این تحقیق در ابتدا بامطالعه مبانی نظری و پیشینه پژوهش ابعاد و مؤلفه های مؤثر در سرزندگی خیابان های شهری مورد شناسایی قرارگرفته و در غالب مدل جامع تبیین شد. بر اساس نتایج می توان بیان کرد مؤلفه های بازشناسی شده سرزندگی شهری شامل مؤلفه کالبدی-عملکردی با متغیرهای عملکرد، ایمنی، نظارت جمعی، دسترسی، خوانایی کالبدی و آسایش اقلیمی، مؤلفه زیباشناختی با متغیرهای تنوع، نورپردازی، نفوذپذیری و خوانایی و جذابیت بصری، مؤلفه زیست محیطی با متغیرهای سایه اندازی محیط، پوشش گیاهی و عاری بودن از آلودگی و مؤلفه فرهنگی و اجتماعی و متغیرهای آسایش اجتماعی و روانی، هویت برجسته و منحصربه فرد، ارزش های فرهنگی و تعاملات اجتماعی می باشد. در ادامه این مدل با استفاده از با استفاده از ابزار پرسشنامه و نرم افزار AMOS در خیابان شهید چمران شهر شیراز موردبررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی مؤلفه های بازشناسی شده در خیابان شهید چمران شهر شیراز نشان داد، ارتباط معناداری بین مؤلفه های پژوهش و متغیرهای آن ها و همچنین بین مؤلفه های پژوهش برقرار است. همچنین بیشترین وزن استاندارد مربوط به ارتباط بین مؤلفه های زیباشناختی و کالبدی-عملکردی می باشد که بیان کننده همبستگی بالای این دو مؤلفه است. به طورکلی می توان بیان کرد این مدل دارای برازش خوبی برای خیابان چمران شهر شیراز می باشد.
کاربست سیاست های کاربری زمین در راستای ارتقای تاب آوری شهری، مطالعه موردی: شهر رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
39 - 54
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین قابلیت بالایی در بهبود شرایط سکونتگاه های انسانی و افزایش تاب آوری شهرها در برابر مخاطرات دارد. با توجه به ابعاد ساختار مکانی- فضایی و تأثیرگذاری ابزارهای تحلیلی و سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین بر شدت و نوع توسعه، ابزاری مهم برای کاهش خطرات محسوب می شوند. درواقع هدف از این پژوهش، کاربرد سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین در راستای بهینه سازی و استفاده از توانایی ها و تاب آور کردن شهر در برابر مخاطرات طبیعی است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش ماهیتی توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها با مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و برداشت های میدانی از طریق ابزارهایی همانند مشاهده و تکمیل پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان ساکن در شهر رودبار بوده که تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. پایایی پرسشنامه نیز با آزمون آلفای کرونباخ 915/0 محاسبه شد. از رگرسیون چندگانه که یک پیش شرط لازم برای موردبررسی قرار دادن رابطه معناداری است استفاده شد. متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین به میزان 68 درصد توانایی برآورد ارتقاء شاخص نهادی، 61 درصد اقتصادی، 57 درصد کالبدی و 55 درصد بعد اجتماعی تاب آوری شهری را دارد. و همچنین ضریب بتای متغیرها نیز از بیشترین به کمترین بدین شرح است؛ 826/0 نهادی، 761/0 کالبدی و 742/0 اجتماعی. این ضرایب مثبت بیان گر آن است که اگر یک انحراف معیار از متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین در شهرستان رودبار افزایش یابد به این میزان که اگر سیاست کالبدی حفظ تناسب میان توسعه عمودی و افقی اجرا شود به همان میزان نیز تنوع مسکن به لحاظ تاب آوری در شهر افزایش می یابد. با مقایسه برخی از شاخص های تاب آوری شهری با ابعاد سیاست های کاربری زمین مشخص شد که اگر سیاست های کاربری زمین در شهر رودبار طبق برنامه ها و طرح های تهیه شده اجرا شود شاخص های تاب آوری شهری رودبار نیز قابل ارتقاء است.
بررسی تأثیر تبلیغات رویدادی بر نگرش ها و مقاصد بازدیدی (مورد مطالعه: جشنواره گلاب گیری قمصر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویدادهای فرهنگی هنری و جشنواره های آیینی از عوامل مهم جذب گردشگر به شمار می روند. در میان تمام شهرهای ایران، قمصر کاشان جایگاه ویژه ای داشته و یکی از اصلی ترین شهرهای گردشگری کشور به شمار می آید. در فصل بهار و تابستان، این شهر به یکی از مهم ترین مقاصد گردشگران بدل شده و سفرهای بسیاری به قمصر کاشان صورت می گیرد تا علاوه بر بازدید از جاذبه های تاریخی و طبیعی این شهر، در مراسمی گلاب گیری که یکی از رسوم و آیین دیرینه و دیدنی است، شرکت کنند. بنابراین، پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثرات تبلیغات رویدادی بر نگرش های بازدیدکنندگان نسبت به شهر و همچنین مقاصد آنها جهت بازدید از شهر میزبان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه گردشگران داخلی و خارجی شهر قمصر کاشان بوده اند که در جشنواره گلاب گیری اردبیهشت ماه 1397 شرکت کرده اند و با روش نمونه گیری در دسترس 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار اصلی جهت گردآوری داده ها، پرسشنامه است. برای بررسی و تایید روایی پرسشنامه پژوهش روایی محتوا، روایی سازه و روایی همگرا بررسی شد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزار SPSS و LISREL انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مطابقت بالای تصویر بین رویداد خاص و شهر میزبان بر نگرش و قصد بازدید از شهر میزبان تأثیر معنادار دارد؛ همچنین نگرش و قصد بازدید از شهر میزبان بر انتخاب شهر معروف در تبلیغات رویدادی تأثیر معنادار دارد.
پایش سلامت شهروندان با رویکرد مکان یابی بهینه دکل های مخابراتی تلفن همراه (مورد شناسی: منطقه 1 شهرداری شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش تقاضا برای خدمات ارتباطی تلفن همراه، فزونی تعداد دکل های مخابراتی را به ویژه در نقاط شهری در طی سالیان اخیر به دنبال داشته است. از مسائل مهمی که به موازات افزایش تعداد دکل های مخابراتی گریبان گیر جوامع بوده، نگرانی های مرتبط با خطرات احتمالی ناشی از تشعشعات دکل های مذکور بر سلامتی شهروندان است. در این بین مناطق مسکونی و مراکز حساس جمعیتی بخش هایی از شهر به شمار می روند که شهروندان مدت زمان طولانی تری را در معرض تشعشات دکل های مخابراتی تلفن همراه قرار می گیرند و به تبع آن نگرانی های مربوط به سلامت شهروندان ابعاد جدی تری را در مناطق مذکور به خود می گیرد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر پایش سلامت شهروندان با رویکرد مکان یابی بهینه دکل های مخابراتی تلفن همراه در منطقه 1 شهرداری شهر زنجان است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ کاربست نتایج، کاربردی است. گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای و بازدیدهای میدانی انجام شده و برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد استفاده قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در حال حاضر، به دلیل وجود عدم قطعیت در پاسخ گویی به خطرزا بودن تأثیرات بلندمدت تشعشعات دکل های مخابراتی تلفن همراه بر سلامت شهروندان، راه حل موجود اجتناب از قرارگیری در معرض تشعشات دکل ها است. براساس پژوهش حاضر از مجموعه 29 دکل موجود در محدوده مورد مطالعه، 5 دکل به دلیل عدم رعایت فاصله استاندارد با مناطق مسکونی و مراکز جمعیتی حساس بایستی جابه جا شوند.
تحلیل فضایی دسترسی پذیری گروه های آسیب پذیر به خدمات عمومی با رویکرد شهر فراگیر (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد شهر فراگیر با تمرکز بر گروه های آسیب پذیر، اقلیت ها و افراد محروم خواهان برقراری عدالت و کاهش نابرابری ها در عرصه های مختلف است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل فضایی میزان فراگیری فضاهای شهر تهران به منظور بررسی وضعیت گروه های آسیب پذیر در دستیابی به خدمات شهری است. افراد آسیب پذیر در پژوهش کمی حاضر شامل زنان، کودکان، سالمندان، بی سوادان، بیکاران، مهاجران و خانوارهای دارای معلولیت هستند که به عنوان گروه های هدف ارزیابی شده اند. همچنین در این پژوهش با مقایسه و اعتبارسنجی از سه روش مختلف از روش های داده کاوی فضایی به نام های تحلیل مؤلفه های اصلی، خوشه بندی طیفی و همچنین نگاشت خودسازمان ده استفاده شده است. اعتبارسنجی و ارزیابی گزینه های مختلف در خوشه بندی، با استفاده از چهار شاخص ارزیابی درونی روش های خوشه بندی و مقایسه بهترین روش و بهینه ترین تعداد خوشه ها انجام شده است. براساس نتایج این پژوهش، روش نگاشت خودسازمان ده و همچنین پنج خوشه به عنوان بهترین گزینه انتخاب شدند. بر مبنای خروجی های نهایی، حدود 31 درصد از مساحت اراضی دارای جمعیت شهر تهران دسترسی پذیری کمتر از متوسط دارند که توزیع فضایی آن ها نشان دهنده از استقرار بیشتر این مناطق در نواحی نزدیک به مرز و همچنین مناطق غربی و جنوبی است. از سوی دیگر مناطق مرکزی و شمالی شهر تهران، دسترسی پذیری مناسب و بسیار مناسبی دارند که حدود 40 درصد از مناطق مسکونی تهران را تشکیل داده اند. نتایج تحلیل گروه های آسیب پذیر نیز بیان کننده سکونت بیش از 30 درصد زنان، کودکان و بی سوادان در مناطق دارای سطوح دسترسی پذیری پایین تر از متوسط است. درمجموع با ارزیابی اطلاعات استخراج شده از میان گروه های آسیب پذیر، به ترتیب مهاجران، سالمندان و بیکاران بهترین شرایط و همچنین خانوارهای دارای معلولیت، زنان و بی سوادان وضعیت نامناسب تری از سایر گروه ها دارند.
مقایسه ترجیح و ادراک مردم از پارک های شهری طبیعی- ارگانیک و منظم - هندسی مطالعه موردی: پارک لاله و پارک دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
5 - 16
حوزه های تخصصی:
در دهه های پایانی قرن بیستم تغییر سریعی در نگرش ها نسبت به طبیعت درمحیط شهری به وجود آمده است که نشان می دهد اگاهی بیشتری نسبت به طبیعت در میان عموم مردم و متخصصان ایجاد شده است. مزایا و فواید ارتباط با طبیعت توسط روان شناسان محیطی مورد تحقیق وبررسی قرارگرفته است و میتوان گفت که چنین ارتباطی برای سلامت انسان ضروری است و وجود مناطق باز و طبیعی مزایای زیبایی شناسی و روانی زیادی در بر دارد. برای افزایش استفاده عموم از فضاهای سبز شهری بهتر است این فضاها بر اساس ترجیحات و نیازهای عموم مردم طراحی شوند. پژوهش هایی وجود دارد که نشان می دهد در کشورهای غربی و به ویژه اروپایی برخی از مردم به منظر طبیعی و نامنظم در مناطق شهری اهمیت نمی دهند و آن را نامرتب ، ناهنجار، بی ارزش یا حتی ترسناک میدانند و منظرهای شهری منظم و طراحی شده را ترجیح میدهند. این پژوهش دیدگاه مردم را نسبت به منظرهای ارگانیک شهری در مقایسه با طرح های منظم تر و هندسی بررسی می کند. نظر عموم با استفاده از پرسش نامه با نمونه گیری تصادفی در دو فضای ارگانیک، و منتظم و هندسی مورد سنجش قرار گرفته و این دو شیوه طراحی با هم مقایسه شدند. نتایج نشان میدهد اگرچه استفاده کنندگان از هر دو پارک فواید و ویژگی های مثبت را در هر یک از آنها اشاره می کنند( در جزئیات) اما به طورکلی جامعه مورد مطالعه درک مشخصی از طراحی ارگانیک و طبیعی نداشته، الگوی شطرنجی را برای فضاهای سبز شهری ترجیح می دهند و برای آن فواید و ارزش های بیشتری قائلند. شناخت درک و دریافت مردم از شیوه های طراحی منظر و توجه به ترجیحات و نیازهای آنها در استفاده از فضاهای سبز می تواند به طراحان منظر در طراحی این فضاها و نیز افزایش استفاده از آنها کمک کند.
تحلیل بازآفرینی بافت های فرسوده شهری با تاکید بر نقش و عملکرد ذینفعان محلی با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
51 - 68
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان دومین انقلاب در فرهنگ بشری با پیشینه درخشان درزمینه مدیریت شهری در عصر حاضر با یکی از بزرگ ترین چالش های خود با عنوان بافت های فرسوده دست وپنجه نرم می کند. این تحقیق با تحلیل های ساختار شکنانه از روند برنامه ریزی مرسوم زمان حال؛ بر تحلیل بازآفرینی بافت های فرسوده شهر زنجان در بازه زمانی آینده تأکید دارد. بدین منظور جهت جمع آوری اطلاعات از دو روش میدانی-کتابخانه ای بهره برده شده و برای تحلیل از 40 شاخص در قالب 3 مؤلفه ( اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فضایی) استفاده شده است. برای ارزیابی روابط بین شاخص ها و عملکرد هریک از آن ها درروند بازآفرینی شهری از نظر کارشناسان متخصص در این زمینه و از نرم افزار MICMAC استفاده شده که درنهایت 12 شاخص به عنوان کلیدی ترین عوامل شناسایی و متناسب با آن 6 گمانه محتمل با اجماع نظر کارشناسان طراحی شده و برای ارزیابی گمانه ها از نظرات 4 گروه ( شهروندان، کسبه، اجتماعات محلی، مدیران شهری) در محیط SMIC استفاده شده است. نتایج حاصل از ارزیابی یافته های تحقیق نشان داده است که بازآفرینی بافت های فرسوده شهر زنجان دارای 64 سناریو با درجات احتمال تحقق مختلف بوده است. در این میان 30 سناریو با ضریب احتمال 0 وجود داشته و در مقابل 20 سناریو با ضریب احتمال قوی شناسایی شده است و سناریوهای 64 و 50 محتمل ترین سناریوها بوده اند که بر ایستا بودن وضعیت درآمد- اشتغال و روند تسهیلات دولتی، افزایش میزان آلودگی، افزایش عمر ابنیه و کاهش کیفیت آن ها دلالت دارد که با توجه به نتایج تحلیل های صورت گرفته، در مرحله اول باید زمینه بهبود تعلق خاطر در شهروندان ایجاد و در مرحله بعدی با بهبود زمینه های ارائه تسهیلات دولتی، زمینه را برای گروه های مختلف به منظور فعالیت هرچه بیشتر فراهم کرد.
افزایش پایداری فضاهای اقامتی سالمندان بر اساس ارتقاء کیفی قرارگاه های رفتاری (نمونه موردی: خانه سالمندان شهرستان گلپایگان)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
27-40
حوزه های تخصصی:
در دوره ی کنونی به واسطه علم پزشکی و فن آوری از یک سو و کنترل جمعیت از سوی دیگر، تراکم جمعیت در سنین سالمندی رو به افزایش است. آنچه امروزه بدان توجه می شود تنها طولانی کردن زندگی سالمندان نیست بلکه چگونه گذراندن این دوره از زندگی و افزایش کیفیت زندگی در این برهه است. دوران سالمندی مانند دیگر دوره های زندگی انسان نیازها و ویژگی های خاص خود را دارد و ازاین رو سالمند برای پاسخ گویی به این نیاز ها رفتارهایی متناسب را انجام می دهد. ازآنجایی که کالبد رفتار و رفتار کالبد را می سازد و سازگاری انسان و محیط، تحت تأثیر ارزش ها، معانی ذهنی انسان و قابلیت های محیط پدید می آی . د هر رفتار نیازمند قرارگاه رفتاری و ظرف کالبدی متناسب است تا رفتار باکیفیت بیشتری ظهور یابد بر این اساس ، زندگی کردن و حضور داشتن در مکانی سازگار با رفتار سالمندان آن ها را در برآورده شدن هرچه بهتر نیاز ها و افزایش کیفیت زندگی و رسیدن به آرامش و آسایش یاری می دهد. بهبود قرارگاه های رفتاری منجر به افزایش پایداری محیط می گردد زیرا اصل طراحی برای انسان آخرین و شاید مهم ترین اصل از معماری پایدار است. این اصل ریشه در نیازهایی دارد که برای حفظ و نگهداری عناصر زنجیره ای اکوسیستم لازم است که آن ها نیز به نوبه خود بقای انسان را تضمین می کنند. این پژوهش از طریق بررسی ساختار محیط ساخته شده و ساختار رفتار متناسب با نیازها و انگیزه های سالمندان به مطالعه وجوه قابلیت- رفتار در سازگاری انسان و محیط پرداخته است و درنهایت نتایج به دست آمده از این بررسی منجر به ارتقاء کیفی قرارگاه های رفتاری است که در افزایش پایداری محیطی مؤثر است. برای دست یابی به این منظور از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی ازجمله مشاهده و مصاحبه بهره جسته می شود و در پایان براساس یافته های پژوهش، راه کارهایی برای طراحی فضاهای مناسب سالمندان منطبق بر نیازهای آن ها در این دوره از زندگی ارائه می گردد.
بررسی الگوی تحقق محله پایدار با رویکرد نوشهرگرایی مطالعه موردی: محله شهید هاشمی نژاد (پاچنار) مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
93 - 108
حوزه های تخصصی:
نوشهرگرایی در پاسخ به نتایج اجتماعی، زیست محیطی و پراکنش ناشی از توسعه های حومه ای در امریکا به وجود آمد و به یکی از رویکردهای جدید در شهرسازی قرن بیستم تبدیل گردیده و تمرکز آن توجه به انسان در برنامه ریزی شهری است. مفهوم تراکم بخشی از جنبش نوشهرگرایی در بخش محلی است بدین صورت که تراکم بهینه موثر بر تحقق مفهوم محله چگونه باید باشد، مورد توجه قرار می گیرد. هدف این پژوهش بررسی شاخص های اثر گذار بر تراکم ساختمانی بر اساس نظریه نوشهرگرایی در محله شهید هاشمی نژاد و سپس ارائه الگوی پیشنهادی تراکم ساختمانی در این محله می باشد. روش تحقیق حاضر مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی می باشد. داده های مورد نیاز به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه گرد آوری شده است. حجم نمونه به روش کوکران و برابر با 343 نفر تعیین شده و نمونه گیری به روش تصادفی سیستماتیک انجام گرفت. از فرایند تحلیل شبکهANP جهت تحلیل داده ها و وزن دهی معیار ها و شاخص ها استفاده که با پرسش از ۱۵ خبره دانشگاهی در رشته های مرتبط بدست آمده است. 6 معیار (جمعیتی، دسترسی به خدمات، دسترسی پذیری، کالبدی فضایی، زیست محیطی و اقتصادی) و 24 زیر شاخص در سطح محله بررسی گردید که شاخص جمعیتی با ضریب وزنی 0.43 از 1 دارای بیشترین تاثیرگذاری را در نحوه توزیع تراکم ساختمانی در حوزه مورد مطالعه (محله شهید هاشمی نژاد) داشته اند. در انتها با روی هم اندازی لایه شاخص ها در نرم افزار GIS تراکم پیشنهادی برای این محله ارائه می گردد که نتایج حاصل نشان می دهد بیشترین تراکم پیشنهادی (زیاد و خیلی زیاد) در حاشیه خیابان های اصلی و مرز محله می باشد و هر چه به عمق بافت محله پیش می رویم از شدت تراکم کاسته می شود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر شکل گیری مهاجرت برگشتی (مورد شناسی: بخش مرکزی شهرستان دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر شکل گیری مهاجرت برگشتی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دزفول است. این پژوهش ازلحاظ هدف گذاری، کاربردی و ازلحاظ روش شناسی، به صورت توصیفی–تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات، از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. برای رسیدن به اهداف مورد نظر، ضمن بررسی و مطالعه پیشینه و ادبیات تحقیق، شاخص ها و نماگرهایی که بیش ترین اثر را بر مهاجرت برگشتی در منطقه مورد مطالعه داشته اند، شناسایی و سه شاخص (اقتصادی، اجتماعی و محیطی) و 41 نماگر انتخاب شده اند. واحد تحلیل خانوار، مهاجران بازگشتی در هر روستا بوده که براساس فرمول کوکران، 164 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب، ولی درجهت افزایش دقت، 200 پرسشنامه بین مهاجران توزیع شد. شیوه نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری سهمیه ای و پر کردن پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSو سیستم استنتاج فازی در محیط MATLABاستفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون t ساده نشان داد که از دیدگاه مهاجران برگشتی، شاخص اقتصادی و اجتماعی مهم ترین عامل مؤثر بر شکل گیری مهاجرت برگشتی است. نتایج ضریب همبستگی کندال گویای آن است که بین برخورداری روستاها از خدمات و میزان مهاجران برگشتی، ارتباط قوی و مستقیمی وجود دارد؛ همچنین نتایج آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد که در مهاجرت برگشتی منطقه موردنظر، متغیّرهای سن، جنس، تعلق بومی و فاصله سکونت تأثیرگذارند. براساس آزمون فریدمن، دسترسی به خدمات زیربنایی، ارتباطی، رفاهی و اداری، داشتن زمین و مسکن در روستا و فراغت شغلی بازنشستگی، دارای اهمیت بیشتری نسبت به سایر متغیّرها بوده اند. در نهایت نتایج سیستم استنتاج فازی حاکی از آن است که اگر مقدار اثرات اقتصادی 59/3 و اثرات اجتماعی 45/3 و اثرات محیطی 17/3 باشند، آنگاه میزان شکل گیری مهاجرت برگشتی 06/3 خواهد بود و روستاهای مورد مطالعه در مجموعه مهاجرت برگشتی بالا قرار دارند.
تأثیر هویت مکانی بر ایجاد حس وابستگی و نقش آن در شکل گیری منظر شهری (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
69 - 84
حوزه های تخصصی:
هویت مکان، مفهومی کلی و پیچیده از احساسات انسان نسبت به محیط است که در اثر انطباق و استفاده انسان از مکان به وجود می آید. در واقع داشتن تعلق خاطر و ایجاد هویت مکانی – فضایی، از مفاهیم مهم در حس وابستگی شهروندان نسبت به محیط های شهری و همچنین زمینه ساز طراحی پایه های ادارکی و محتوایی برای شکل گیری منظر شهری در نقشه ذهنی و عینی شهروندان است. از این رو پژوهش حاضر در برخورد با مسأله تضعیف پیوند انسان- مکان، در تلاش است تا تأثیر هویت مکانی شهر یاسوج، برحس وابستگی شهروندان نسبت به محیط زندگی خود را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد و در نهایت نقش هویت مکانی را در شکل گیری منظر شهری در بین شهروندان شهر یاسوج مورد کندوکاش قرار دهد. جامعه آماری پژوهش، کل شهروندان شهر یاسوج بوده که از این مقدار حجم جامعه، 383 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و میدانی و برای تجزیه وتحلیل آمار و اطلاعات از نرم افزار AMOS، SPSS و مدل واسپاس استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که که در بین نواحی 4 گانه شهر یاسوج، شهروندان ساکن در ناحیه 4، کمترین تعلق خاطر و هویت مکانی نسبت به شهر یاسوج و شهروندان ساکن در ناحیه 2 با وزن 3729/0، بیشترین تعلق خاطر و هویت مکانی نسبت به شهر یاسوج را دارا می باشند و نواحی 3 و 1 شهر یاسوج به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. در واقع شهروندان شهر یاسوج، تعلق خاطر و ارتباط هویتی زیادی (با میانگین(26/3) و حس وابستگی بالایی (با میانگین73/3) و شکل گیری منظر شهری بسیار زیادی (با میانگین 08/4) نسبت به محل زندگی خود دارند. همچنین بین دو متغیر هویت مکانی و میزان وابستگی شهروندان شهر یاسوج و هویت مکانی و منظر شهری، همبستگی بالایی به ترتیب با میزان بتای 920/0 و 102/0 درصد وجود دارد. همچنین نتایج مدل نهایی برازش شده نشان داد، که هویت مکانی به ترتیب با میزان بتای 65/، و 31/0 درصد به صورت مستقیم باعث افزایش حس وابستگی شهروندان نسبت به شهر یاسوج و شکل گیری نقشه ذهنی و عینی منظر شهری آنها خواهد شد.
تحلیل پدیده پراکنده رویی شهری در دامنه های شهرهای بزرگ مطالعه موردی: دامنه های شمالی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
49 - 62
حوزه های تخصصی:
پراکنده رویی شهری پدیده ای کالبدی _ فضایی است. نوعی گسترش افقیِ پراکنده، کم تراکم، جسته و گریخته و به دور از مراکز شهری که عموماً با عدم اختلاط کاربری همراه است و می تواند مبین اتلاف منابع و سرمایه، تهدید سلامت ساکنان شهر، آسیب رسانی به محیط زیست و تمایل توسعه در حاشیه های شهر و تبدیل مراکز شهری به بافت های فرسوده باشد. البته در این خصوص همه صاحبنظران در مطالعاتشان در خصوص علل، الگو، تبعات و سازوکار به یکسان عمل ننموده اند (اوینگ، 1997؛ گالستر، 2001؛ هَس، 2003؛ دیلمن، 2004؛ آلبرتی، 2005؛ سو، 2010؛ پولیدورو، 2011؛ یو 2013؛ و مانند آن). سئوال نظری این پژوهش این است که این پدیده از چه ابعادی برخوردار است، فرایند آن کدام و از چه سازوکاری تبعیت می کند؟ در این رابطه شهر اصفهان به عنوان مورد پژوهش انتخاب شد؛ زیرا این شهر در سال های اخیر با گسترش افقی لجام گسیخته ای همراه بوده است که پیامدهایی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به بار آورده است. پژوهش حاضر، با هدف تشخیص آسیب شناختی پهنه ها و فرایند پراکنده رویی و سازوکار آن در شهر اصفهان صورت گرفته است. به نظر می رسد بیشترین میزان پراکنده رویی در شهر اصفهان در خارجی ترین نقاط محدوده های شمالی مناطق 7 و 14 شهرداری اصفهان و فرایند آن بر حسب فرایند اکولوژیکی _ اجتماعی استقرار صنایع فلزی و غیرفلزی در حاشیه شمالی شهر و شکل گیری پراکنده سکونتگاه های کارگران، نقش تعاونی های مسکن در تأمین سکونت کارکنانشان، عوامل طبیعی (کم آبی)، شبکه ارتباطی و مهاجرت از مناطق روستایی و الگوی تشکیل فضایی پراکنده با عملکرد صنعتی ، کشاورزی و مسکونی است . پاسخ به سئوال فوق و روش آزمون این فرضیه، در سه مرحله، با استفاده از تحلیل تاریخی _ سیستمی و با بهره گیری از روش کمّی تحلیل عاملی اکتشافی بوده که منجر به شناسایی پهنه هایی با بیشترین میزان پراکنده رویی شهری و سازوکار بوده است.
واکاوی نقش اقتصاد سیاسی اسلامی بر زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
83 - 96
حوزه های تخصصی:
یکی از نیازهای زیربنایی سازمان یابی فضایی شهرها، برنامه ریزی با توجه به ساختار فرهنگی و ایدئولوژیکی حاکم بر زندگی شهروندان است. در این رابطه، اقتصاد سیاسی اسلامی یکی از نیروهای اصلی در شکل گیری و تداوم سیاست های برنامه ریزی شهرهای اسلامی بویژه ایران می باشد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بدنبال بررسی میزان تأثیر اقتصاد سیاسی اسلامی بر شاخص های زیست پذیری شهری با مورد شناسی شهر زنجان است. جمع آوری اطلاعات با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. جامعه آماری شامل جمعیت 430871 نفری شهر زنجان است که با روش نمونه گیری جدول مورگان 384 نمونه انتخاب شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون K-S، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. طبق یافته ها، وضعیت شاخص زیست پذیری شهر زنجان با میانگین 3/3 و مؤلفه اقتصاد سیاسی اسلامی با میانگین 54/3 است. این مقدار نشان از عملکرد مطلوب شاخص ها دارد. همچنین، طبق نتایج محاسبات آزمون تحلیل مسیر، مقدار اثر کل مؤلفه اقتصاد سیاسی اسلامی بر زیست پذیری شهر زنجان برابر 408/0 بوده، که نشانگر رابطه مطلوب و معنادار است. بدین ترتیب، برای بهبود زیست پذیری شهر زنجان، رعایت حقوق شهروندی، حفظ محیط زیست، جلوگیری از رانت خواری و تغییر کاربری اراضی و افزایش دانش مردم و بینش مسئولین ضروری به نظر می رسد.
تبیین و ارزیابی مولفه های تاب آوری نهادی و اجتماعی در سکونتگاه های خودانگیخته شهری؛ مطالعه موردی: ناحیه منفصل شهری نایسر شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
75 - 88
حوزه های تخصصی:
امروزه اغلب سکونتگاه های خودانگیخته شهری به دلایل مختلفی از قبیل کمبود توان مالی، بالا بودن هزینه تأمین مسکن رسمی، قیمت بالای زمین شهری (به خصوص برای اقشار کم درآمد)، پیشی گرفتن روند توسعه های شهری از برنامه ریزی و مدیریت عقلایی شهری و عوامل متعدد دیگر، در مکان هایی بنا شده اند که اغلب آنها مخاطرات طبیعی یا به دلیل تکنولوژیکی در معرض انواع تهدیدهای طبیعی و مصنوع قرار گرفته اند. در این میان تلاش برای دستیابی به شرایطی که در صورت وقوع بحران، بازگشت آنها را به وضعیت پیش از بحران (اعاده به وضعیت سابق) فراهم سازد و یا انعطاف پذیری آنها را افزایش دهد، امری ضروری است. تاب آوری رویکرد جدیدی است که در پی پاسخ به نیازهای ناشی از تغییرات سریع و پیچیدگی های روزافزون شهرها با چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی و نهادی مطرح شده و در مواجهه با ناشناخته ها و عدم قطعیت ها به کار می رود. هدف از این پژوهش بررسی ابعاد نهادی و اجتماعی تاب آوری در سکونتگاه خودانگیخته نایسر واقع در شمال شرق شهر سنندج و مقایسه آن با حد بهینه مقادیر این شاخص هاست. برای دستیابی به این هدف ابتدا چارچوب نظری و معیارهای موضوع شامل پنج شاخص اجتماعی و سه شاخص نهادی و سپس چارچوب مفهومی موضوع استخراج می شوند. از طرفی به منظور تعریف حد بهینه در این پژوهش و با توجه به عدم وجود سابقه نظری مناسب این رویکرد در کشورمان، حد بهینه تاب آور بودن هر شاخص از مطالعات انجام شده در مناطقی در سطح جهان (ژاپن و کالیفرنیا) حاصل شد که در برابر بحران های متعدد تاب آور بوده اند. برای رسیدن به هدف پژوهش، داده ها با استفاده از مطالعات میدانی، سرشماری های نفوس و مسکن سال 1390 شهر سنندج و اطلاعات حاصل از سرشماری ژاپن و کالیفرنیا و همچنین توزیع 348 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده برداشت شده است. سپس داده های موجود از طریق نرم افزار Spss پردازش شده و با حد بهینه تطبیق داده شد. علاوه بر این امر برای تهیه نقشه ها و انطباق وضعیت های مختلف با ناحیه از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از درجات بسیار پایین تاب آوری نهادی و اجتماعی این سکونتگاه نسبت به حد بهینه این معیارهاست.
پایش و اولویت بندی مؤلفه های تاب آوری در بافت های اسکان غیررسمی مطالعه موردی: محله سهرابیه کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
77 - 99
حوزه های تخصصی:
مفهوم تاب آوری، مفهوم جدیدی است که بیشتر در مواجهه با ناشناخته ها و عدم قطعیت ها به کاربرده می شود. لذا آگاهی از وضعیت تاب آوری و تاب آور نمودن جوامع شهری دارای اهمیت خاصی می باشد. محله سهرابیه سکونتگاهی غیررسمی می باشد که ریشه شکل گیری آن به سال 1343 و تحت تأثیر اصلاحات ارضی برمی گردد. آگاهی از وضعیت تاب آوری و میزان آسیب پذیری این گونه بافت ها، امکان مدیریت مناسب و مطلوب را در مواقع بحران امکان پذیر می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش و اولویت بندی مؤلفه های تاب آوری در سطح محله اسکان غیررسمی سهرابیه می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی مبتنی بر داده های اولیه می باشد که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه به صورت نقطه ای و با موقعیت مشخص انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها و سنجش میزان تاب آوری و اولویت بندی مؤلفه های آن در محله سهرابیه از نرم افزارهای SPSS، Smart PLS و برای تحلیل فضایی نیز از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج گویای آن است که تاب آوری محله سهرابیه با میانگین 27/2 در سطح پایینی قرار دارد و در برابر بحران های طبیعی از آسیب پذیری بالایی برخوردار است. در رابطه با وضعیت هر یک از ابعاد و میزان تأثیر آن ها بر میزان تاب آوری بر اساس نتایج مدل سازی ساختاری بعد اقتصادی بیشترین و بعد کالبدی کمترین تأثیر را بر تاب آوری محله سهرابیه داشته داشته اند. نتایج تحلیل فضایی نیز نشان دهنده تفاوت تاب آوری در ابعاد مختلف بر اساس شرایط آن ها در سطوح مختلف محله است. به طوری که تنها مناطق مرکزی محله از وضعیت نسبتاً بهتری برخوردار هستند؛ اما حاشیه های شمالی، جنوبی و غربی محله تاب آوری پایینی دارند و آسیب پذیرتر هستند. با آگاهی از وضعیت تاب آوری در ابعاد مختلف و همچنین شناخت به دست آمده از وضعیت فضایی تاب آوری در سطح محله سهرابیه، می توان از برنامه ریزی و مدیریت بهتری جهت بیشتر تاب آور شدن محله دارا بود.
آینده نگاری روند توسعه فیزیکی شهرها با رویکرد سناریونویسی (نمونه موردی: شهرماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
85 - 100
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان دومین انقلاب بشری، کارخانه تولید ثروت لقب گرفته است. مضاف بر آن کارگاه و بستر آلودگی را نیز برخود نهاده است. پس می توان چنین عنوان داشت که شهر می تواند همچون شمشیر با دو لبه برنده باشد، لذا برای هر اقدام در این بستر لازم است جدا از تبیین وضعیت موجود ، مبادرت به شناسایی عدم قطعیت های آینده های محتمل پیش روی نیز شود تا بیشترین فواید حاصل آید و از کمترین خسران جلوگیری شود. بدین منظور تحقیق حاضر در ابتدا وضعیت توسعه فیزیکی شهر ماکو را با استفاده از مدل هلدرن مشخص نموده و سپس با هدف تبیین عوامل کلیدی مؤثر بر روند توسعه فیزیکی با رویکرد آینده نگاری، سعی بر ترسیم چشم اندازهای محتمل شهر کرده است. بدین منظور از 27 شاخص اثرگذار در روند توسعه فیزیکی شهر ماکو استفاده شده است که با توجه به ارزیابی کاشناسان در محیط میک میک 8 سناریو به عنوان پیشران شناخته شداه اند. سپس برای تعیین آینده های محتمل، پیشران ها در قالب گمانه ها در محیط سناریو ویزارد مورد ارزیابی کارشناسان قرار گرفته اند. نتایج تحقیق توسعه فیزیکی شهری ماکو بیانگر دو قالب سناریو قوی و محتمل بوده است. سناریو قوی شامل سه سناریو(سناریو اول وضعیت مطلوب، سناریو دوم و سوم بحرانی) بوده که فاقد وضعیت ایستا در میان سناریوها بوده است. درمجموع 21 سناریو محتمل برای وضعیت آینده روند توسعه فیزیکی شهر ماکو در افق سال 1404 به دست آمد که وضعیت سناریوهای محتمل بیانگر چهار سناریو مطلوب و 17 سناریو بحرانی بوده است. در این میان سناریوهای 1، 2 و 3 احتمال تحقق بیشتری داشته اند.
ارزیابی شاخص های تاثیرگذار در بازآفرینی گردشگری کلانشهر تهران (مناطق مورد مطالعه: 1 و 12)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: در حال حاضر موضوع بازآفرینی فضای شهری در گردشگری کلانشهرها از نظر برنامه ریزان شهری و سیاست گذاران از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مقاله، ارزیابی شاخص های تأثیرگذار در بازآفرینی گردشگری کلانشهر تهران می باشد. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. برای بی مقیاس سازی شاخص های بازآفرینی از روش آنتروپی شانون استفاده شده است. سپس شاخص های بازآفرینی، با استفاده از مدل تاپسیس و آزمون تی تک نمونه ای اولویت بندی می شوند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد با استفاده از مدل تاپسیس از نظر کارشناسان شاخص عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی با وزن 0/63 بیشترین سهم و شاخص اجتماعی با وزن 0/38 و همچنین شاخص اقتصادی با وزن 0/12 کمترین سهم را در بازآفرینی فضای گردشگری شهری در مناطق مورد مطالعه دارا هستند. همچنین با توجه به آزمون تی تک نمونه ای از دید خبرگان و کارشناسان، نتایج این آزمون نیز نشان می دهد که با در نظر گرفتن آلفای 0/05 در سطح اطمینان 99 درصد در هر سه عامل عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان متغیر مستقل کمتر از 0/05 بوده است. نتایج: نتیجه آزمون تی تک نمونه ای نیز گویای امتیازات دقیق شاخص های بازآفرینی فضای گردشگری تأییدکننده نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک TOPSIS می باشد. در نهایت در این فرضیه تأکید بر آن است که عوامل عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی در بازآفرینی فضای گردشگری مناطق مورد مطالعه مؤثر بوده اما به نظر می رسد که عامل عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی از سهم و نسبت بیشتری در بازآفرینی فضای گردشگری مناطق مورد مطالعه برخوردارند.