فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
شکل گیری و گسترش فقر و نابرابری شهری معاصر درپی گسترش سازوکارهای نظام سرمایه داری جهانی و بیشتر در شکل سرمایه داری دولتی [1] در ایران، شکل گیری دوگانه ی رسمی و غیررسمی در ابعاد اقتصاد و کالبد شهرها را درپی داشته است. در تفسیر و تشریح فرآیند غیررسمی شدن به ویژه در ابعاد فضایی شهر مباحث پردامنه ای جاری است. در این نوشتار با تمرکز بر روش تحلیلی انتقادی و باتوجه به نظریه تولید فضای هانری لوفور مبتنی بر سه وجه فضایی فضا شامل بازنمایی فضا، عمل فضایی و فضای زیسته، نظام تولید و بازتولید فضا در زیست غیررسمی [2] شهری به عنوان مکمل فضای رسمی بررسی شده است. پرسش بنیادین نوشتار این است که نتیجه کوشش و منازعه بر تولید فضای غیررسمی از سه وجه فضایی بازنمایی فضا (پنداشته)، عمل فضایی (دریافته) و فضای زیسته چگونه خود را در شهر نشان داده است و چگونه درک شده است؛ در کوشش برای پاسخ به این پرسش، شهر سنندج، مرکز استان کردستان و یکی از شهرهای دارای فضای غیررسمی گسترده، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که سه گروه فن سالار دولتی و علمی و مردم از شرایط زیست غیررسمی درک و برداشتی متفاوت دارند. هرگروه برپایه ی دیدگاه های خود؛ تفکرات خود را شایسته تر و ورای دیگر گروه های می دانستند و این در صورتی است که ساکنان این سکونتگاه ها خود را بهره ور از این مناطق دانسته و دیدگاه خود را برای ساماندهی مطلوب تر می دانند. تفاوت نگرش و اقدامات سه گروه فن سالاران دولتی و علمی با تجربه ی زیسته ی ساکنان نشان از شکاف عمیق میان این گروه ها و لزوم در نظر گرفتن راهکارهایی بدیل با دیدی انتقادی و یکتا از فضا نسبت به دهه های پیشین را ایجاد کرده است. [1] . State – Capitalist مفهوم «سرمایه داریِ دولتی» به ندرت می تواند از آزمون تحلیل اقتصادیِ جدّی به سلامت عبور کند. زمانی که دولت به مالک انحصاریِ همه ی ابزارهای تولید بدل می شود، عملکرد یک اقتصاد سرمایه داری ازطریق نابودیِ سازوکاری که خونِ چنین نظامی را در گردش نگه می دارد، ناممکن می شود (Hilferding,2010). [2] . Informality
شناسایی مؤلفه های شهروندی تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
117 - 132
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری عاملی بسیار مهم در توسعه شهرها محسوب می شود و همواره گردشگران جهت بازدید از جاذبه های مادی و غیرمادی شهرها قصد سفر می کنند. گردشگری بر اساس وجود جاذبه های تاریخی، فرهنگی–هنری و غیره شکل می گیرد و یکی از پرجاذبه ترین مکان های گردشگری شهرها همین امکانات و سازه ها می باشند لذا توسعه گردشگری شهری و مدیریت خردمندانه آن، نیازمند برنامه ریزی می باشد. در این میان شهروندان تأثیر بسزایی در این توسعه دارند به این دلیل که در بیشتر کلان شهرهای جهان در ساختارهای سیاست گذاری و مدیریت، همسو با فرآیندهای جهانی سازی، خواهان مشارکت و حضور بیشتر شهروندان می باشند. این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه های مؤثر شهروندی بر توسعه گردشگری شهری در شهر یزد انجام شده است. با اجرای این پیمایش میان نمونه منتخب از شهروندان یزد، با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی/تائیدی اقدام به استخراج مؤلفه های شهروندی گردید. با نام گذاری مؤلفه ها و اعتبارسنجی مدل ساختاری، نتایج پژوهش نشان می دهد که می توان مؤلفه های شهروندی را در پنج عامل دسته بندی کرد که این پنج عامل 056/59 درصد از واریانس کل را تبیین می نمایند. اهمیت عامل وظایف شهروندی با 579/31 درصد واریانس نسبت به دیگر عامل ها چشم گیرتر است به این دلیل که از دید شهروندان شهر یزد مؤلفه های وظایف شهروندی می تواند بیشترین تأثیر را در پیشبرد اهداف شهری به سوی توسعه گردشگری شهری داشته باشند. عوامل سواد فناوری، تفکر هدفمند، مشارکت اجتماعی و آگاهی جهانی از دیگر عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شخصیت شهروندی هستند.
تاثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی بر گونه های مسکن طبقه متوسط (در دوره میانی و پایانی پهلوی دوم بین سال های 1332 تا 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
۱۳۳-۱۵۰
حوزه های تخصصی:
جهت شکل گیری مسکن می بایست به ابعاد مختلفی توجه نمود که یکی از مهمترین این ابعاد، طبقه اجتماعی ساکنین آن است. شکل گیری طبقات اجتماعی در هر جامعه متاثر از عوامل اجتماعی و فرهنگی آن به شمار می رود که نوسازی حکومت در دوران پهلوی، منجر به شکل گیری طبقه متوسط جدید در کنار طبقه سنتی جامعه شد. این پژوهش در صدد است با شناسایی تحولات اجتماعی - فرهنگی دوره پهلوی دوم، به بررسی عوامل تاثیرگذار بر ظهور طبقه متوسط جدید و سپس مسکن این طبقه بپردازد. در این راستا، شماری از کوی های مسکونی تهران براساس طبقه اجتماعی ساکنان آن در دو دوره میانی و پایانی پهلوی دوم به عنوان جامعه آماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. این پژوهش بر پایه روش کیفی و بر استدلال منطقی استوار است اما اساس پژوهش تحقیق، تاریخی تفسیری است که استنتاج از تحلیل ها به صورت مقایسه ای صورت می گیرد. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مشاهده میدانی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد طبقه اجتماعی و ویژگی های فرهنگی معیشتی طبقه متوسط جدید جامعه که به دنبال تفکرات مدرن بودند، بر معماری مسکن این گروه تاثیر گذاشته و مسکن مدرن جایگزین مسکن سنتی شده است.
سنجش و ارزیابی سطح پایداری در سکونتگاه های غیررسمی با استفاده از مدل جای پای بوم شناختی (مورد شناسی: محله عباس آباد بالاشهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، گونه ای از سکونت خارج از ضوابط و مقررات رایج موسوم به اسکان غیر رسمی است که همواره به مثابه یک چالش مدیریت و برنامه ریزی شهری مطرح بوده است. با مطرح شدن توسعه پایدار شهری در دهه 1980 و لزوم توجه به همه ابعاد وجودی شهر (اعم از زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی) به عنوان پایه های توسعه پایدار شهری، مطالعات سکونتگاه های غیر رسمی وارد دوره مطالعاتی جدید و بیشتر در ارتباط با ارزیابی سطح پایداری در این گونه سکونتگاه ها شد. تفکر توسعه پایدار باعث پیدایش روش ها و شیوه های کاربردی نوینی در راستای ارزیابی اثرات زیست محیطی از دهه 1990 تا به امروز شده است. در این میان، تحلیل جای پای بوم شناختی یکی از شاخص هایی است که توجه بیشتری را در سطوح آکادمیک، سیاسی و آموزشی به خود جلب کرده است. شهر سنندج نیز مانند بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با مشکلاتی روبه روست که از دهه های 40 و 50 ازجمله با مهاجرت های گسترده روستا شهری، بر هم خوردن تعادل شهر و روستا، توسعه شتابان شهری و از این دست موارد همراه بود و یکی از پیامدهای آن شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی عمده ای در داخل و اطراف شهر بوده است. در این پژوهش با روشی تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی و بهره گیری از مدل جای پای بوم شناختی، سعی شده است تا میزان پایداری محله عباس آباد شهر سنندج ب عنوان یکی از محلات غیررسمی شهر سنندج مورد سنجش قرار گیرد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میزان کل جای پای بوم شناختی محله عباس آباد برابر با 74560.551 هکتار بوده که این مقدار با توجه به جمعیت 19578 نفره این محله، مبیّن سرانه 3.808 هکتار برای هر نفر در سال 1390 است.
تحلیل تطبیقی اثربخشی شاخص دسترسی در میزان وقوع جرم در دو محدوده کلانتری شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش رشد شهرنشینی در بسیاری از نواحی جهان، بویژه در کشورهای در حال توسعه بر مشکلات و نارسایی های زندگی شهری افزوده شده است. از جمله ی این مشکلات می توان به افزایش نرخ جرم و جنایات در شهرها و ناامنی اشاره کرد. بسیاری از جامعه شناسان و برنامه ریزان شهری بر نقش و تاثیر کالبد در پیشگیری و کاهش جرم توافق دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های محیطی-کالبدی موثر در وقوع جرم در شهر اهواز، به مقایسه تطبیقی شاخص منتخب دسترسی (نوع شبکه معابر و وضعیت پیاده رو ها) در دو محدوده کلانتری 15 و 16 شهر اهواز پرداخته است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و به کمک پیمایش میدانی، فضای دو محدوده کلانتری را مورد مطالعه و تطبیق قرار داده است. نتایج آزمون های استفاده شده در محیط نرم افزار GIS نشان داده است که تفاوت در میزان وقوع جرم در دو محدوده کلانتری کاملا آشکار بوده، به طوری که این تفاوت در نوع جرم دو محدوده نیز تاثیر گذاشته است. بررسی های انجام شده در بخش شاخص دسترسی گویای وضعیت نامطلوب این شاخص در محدوده کلانتری 15 بوده است. به گونه ای که نوع شبکه ارتباطی در محدوده دارای بافت شطرنجی بوده و ورودی های این محدوده به نقاط حاشیه نشین و جرم خیز ختم گردیده است. بنابراین می توان گفت ویژگی های دسترسی و شبکه های ارتباطی، نقش بسیار زیادی در تامین ایمنی و امنیت مکان ها و محله های شهری دارند.
اولویت بندی راهبردها در تهیه سند "چارچوب طراحی شهری" در مرکز شهر جدید گلبهار با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از شهرهای جدید با هدف جذب سرریز جمعیتی شهرهای بزرگ مکان یابی و احداث شده اند. شهر جدید بایستی با برنامه ریزی و طراحی مناسب از تمام تسهیلات لازم برخوردار باشد. مرکز شهرهای جدید به عنوان یکی از مهم ترین عناصر هویت بخش، بستری برای فعالیت های شهری، حضور و تعاملات میان مردم است، لذا طراحی مناسب مراکز و فضاهای شهری حائز اهمیت است. بنابراین تهیه اسناد هدایت طراحی شهری برای مرکز شهر ضروری است. تهیه سند "چارچوب طراحی شهری" مرکز شهر با هدف کیفیت بخشی به مرکز و درنتیجه تمام شهر تاثیرگذار است. هدف مقاله حاضر ارائه راهبردهای اساسی در تدوین چارچوب طراحی مرکز گلبهار و اولویت بندی آن ها می باشد. راهبردهای پیشنهادی در پنج نظام استخوان بندی، دسترسی، کاربری، کالبدی و منظرشهری با استفاده از مدل سلسه مراتبی AHP با استفاده از نظر مدیران و متخصصان تاثیرگذار در گلبهار اولویت بندی شده است. نتایج حاصل نشان داد که ارتقای کیفیت های کالبدی (1418/0)، حمل و نقل عمومی کارا (1412/0) و طراحی محورهای دید و تقویت کریدورهای بصری (1216/0) از اصلی ترین اولویت ها می باشد. در انتها نیز سیاست ها و نقشه های چارچوب طراحی شهری با توجه به اهمیت راهبردها پیشنهاد شده است.
ارزیابی سطح آمادگی فیزیکی–کالبدی خانوارهای شهر کرمان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله از مهم ترین سوانح طبیعی است که بر تمامی ابعاد زندگی جوامع تأثیر می گذارد و در صورت عدم آمادگی جامعه در برابر آن، تلفات انسانی و خسارات اقتصادی بسیاری را موجب می شود. در حقیقت در زمان بروز سانحه زلزله آنچه بیشتر موجب تلفات می شود، تخریب های ناشی از محیط فیزیکی–کالبدی جوامع است که بدون استاندارد ساخته شده اند؛ بنابراین آمادگی از نظر بستر فیزیکی، قبل از وقوع سانحه مهم ترین مقوله ای است که می تواند آسودگی خاطر شهروندان، امنیت جانی و مالی آن ها و ایمنی زیرساخت های شهری را فراهم آورد. در این راستا هدف از این پژوهش، تبیین تفاوت های آمادگی از نظر بستر فیزیکی–کالبدی در سطح مناطق شهر کرمان و ارتباط میزان آمادگی خانوارها با پایگاه اقتصادی–اجتماعی است. روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی و از نوع کاربردی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش اسنادی–کتابخانه ای و بررسی های میدانی به کمک ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش ۱۴۱۸۶۷ خانوار ساکن در چهار منطقه شهر کرمان است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳۵۰ خانوار برآورد شده است. روش نمونه گیری نیز خوشه ای متناسب با حجم است. نهایتاً پس از گردآوری و ورود داده ها در محیط نرم افزار SPSS، با انجام آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، توکی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق ازلحاظ سطح آمادگی تفاوت وجود دارد به طوری که منطقه یک با میانگین 73/107 بیش ترین و منطقه چهار با میانگین 73/97 کم ترین آمادگی از نظر بستر فیزیکی–کالبدی قبل از وقوع سانحه را دارد، همچنین آمادگی خانوارها با سطح معنی داری ۰۰۲/۰ و مقدار ضریب پیرسون ̽ ̽ ۱۶۳/0 با پایگاه اقتصادی–اجتماعی آن ها دارای همبستگی معنی داری است یعنی هر چه پایگاه اقتصادی–اجتماعی خانوارها بهبود یابد به همان نسبت وضعیت آمادگی آن ها در برابر سوانح نیز افزایش می یابد.
ارزیابی اثرات زیست محیطی تفرجگاه های شهری (منطقه موردی: منطقه گردشگری مروارید شهر نکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
101 - 115
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت و کاهش دسترسی شهروندان به محیط های باز و طبیعی، نیاز به گردش و تفریح و توسعه تفرجگاه های شهری بیش از پیش احساس می شود. صنعت گردشگری دارای مزایای متعددی است. از جمله این مزایا نقش چشمگیر این صنعت در بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی مردم است. گردشگری در محیط طبیعی، فرهنگی و اجتماعی صورت می پذیرد و دارای تاثیرات متعدد و متنوعی است که تاثیر بر محیط زیست یکی از آن هاست. چنانچه توسعه گردشگری بر اساس نگرش های زیست محیطی و پایداری توسعه نباشد در طول زمان اثرات منفی بسیاری بر محیط زیست وارد می شود و تخریب ان را بدنبال دارد. انجام مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی از جمله روش های شناسایی اثرات محتمل توسعه و کاهش اختلالات زیست محیطی و اطمینان از پایداری توسعه گردشگری است.یکی از رایج ترین روش های ارزیابی اثرات زیست محیطی، ماتریس لئوپولد است. اثرات اجرای پروژه در دو فاز ساختمانی و بهره برداری مشخص گردید. همچنین چک لیست اثرات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که پروژه چه در مرحله ساختمانی و چه در مرحله بهره برداری دارای پیامد منفی با میانگین رده بندی 1/3- نمی باشد، در نتیجه توسعه منطقه گردشگری مروارید شهر نکا با در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی و راهکارهای کاهش اثرات منفی و ضعیف تایید می شود.
تحلیل اثرات رشد پراکنده رویی شهری بر زیست پذیری محلات شهری مورد: شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف:هدف اصلی این مطالعه تحلیل و تأثیر پراکنده رویی شهری بر زیست پذیری محلات شهر مراغه می باشد، آن از سه هدف فرعی تشکیل شده است: بررسی پراکنده رویی شهری، بررسی زیست پذیری محلات و در نهایت سنجش میزان تأثیر گذاری شاخص های پراکنده رویی بر میزان زیست پذیری محلات شهر می باشد. تعداد شاخص های پراکنده رویی شهری 6 مورد و تعداد شاخص های زیست پذیری15 شاخص بوده است. روش:روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که از روش های پیمایشی نیز استفاده شده است.جمع آوری اطلاعات شاخص های پراکنده رویی از طریق مطالعه طرح جامع وتفضیلی شهر که از طریق نرم افزار GIS استخراج شده است. گردآوری اطلاعات زیست پذیری محلات شهر از طریق پرسشنامه به تعداد 383 انجام شده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره و رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. یافته: داده های فضایی باید از طریق مدل ها و روش های فضایی موردتجزیه و تحلیل قرار گیرند.نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که تعدادی از شاخص ها در محلات شهر ضریب مثبت و تعدادی ضریب منفی دارند. ولی اینکه در کدام محلات ضریب مثبت و منفی بوده است، مشخص نبود، برای این منظور از رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شد، در نهایت نتایج آن به صورت فضایی در سطح محلات نشان داده شد. نتایج :نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخص دسترسی در رگرسیون چند متغیره و وزنی جغرافیایی بیشترین ضریب مثبت را در پیش بینی زیست پذیری محلات داشته است. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره با رگرسیون وزنی جغرافیایی تفاوت داشتند.
تأثیر هویت مکانی بر نگرش ساکنان نسبت به اثرات گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری (مورد شناسی: منطقه گردشگری کمردوغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
167 - 180
حوزه های تخصصی:
از آنجا که گردشگری اساساً یک پدیده مکان محور است، این فرض وجود دارد که هویت مکانی افراد، نگرش و حمایت از توسعه گردشگری ساکنان را تحت تأثیر قرار دهد؛ از این رو، هدف این مطالعه بررسی این مسأله است که آیا هویت مکانی ساکنان محلی می تواند نگرش آن ها را نسبت به اثرات گردشگری و همچنین حمایت از توسعه گردشگری تحت تأثیر قرار دهد. هویت مکانی به وسیله چهار اصلِ تمایز، تداوم، اعتماد به نفس و خودکارآمدی هدایت می شود. برای سنجش هویت مکانی ساکنان منطقه گردشگری کمردوغ و نیز نگرش و حمایت از توسعه گردشگری، پرسشنامه ای طراحی شد. جمعیت مورد مطالعه شامل ساکنان منطقه گردشگری کمردوغ بودند. اندازه نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (220=n) تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری و برای آزمون فرضیه های تحقیق، از رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد، ارتباط مثبت و معناداری بین حمایت از توسعه گردشگری با تمایز، عزت نفس، خودکارآمدی و نگرش نسبت به اثرات مثبت گردشگری وجود دارد. متغیّر نگرش نسبت به تأثیرات منفی گردشگری رابطه منفی و معناداری با حمایت از گردشگری داشته است. رگرسیون نشان داد که خودکارآمدی، عزت نفس و تداوم، پیش بینی کننده های قابل توجهی از نگرش نسبت به اثرات مثبت گردشگری می باشند. همچنین درباره پیش بینی کننده های اثرات منفی گردشگری، تمایز و تداوم، تأثیر منفی و اعتماد به نفس تأثیر مثبتی بر نگرش نسبت به اثرات منفی گردشگری داشته اند. همچنین، نتایج رگرسیون نشان داد که تمایز، تداوم، اعتماد به نفس و نگرش نسبت به اثرات منفی و مثبت گردشگری بر حمایت ساکنان از توسعه گردشگری تأثیر می گذارد. این مقاله استدلال می کند که اثرات مثبت و منفی احساس شده از گردشگری و حمایت از توسعه گردشگری، تابع هویت مکانی و عناصر آن می باشند.
تحلیل فضایی فقر شهری از لحاظ شاخص های کالبدی در کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
21 - 38
حوزه های تخصصی:
استان اصفهان ، به عنوان صنعتی ترین استان کشور در مدت یک دهه گذشته شناخته می شود و به همین خاطر به یکی از مهاجرپذیرترین استان های کشور تبدیل شده است. این مهاجرت بی رویه و کنترل نشده پیامدهای نامطلوبی از جمله حاشیه نشینی و تشکیل محله های فقیرنشین را به دنبال داشته است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، تحلیل فضایی و پهنه بندی محله های فقیرنشین کلان شهر اصفهان بر اساس شاخص های کالبدی جهت برنامه ریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و افزایش کیفیت زندگی آنها است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن، توصیفی-تحلیلی است. داده های پژوهش از بلوک های آماری(1395) مرکز آمار ایران تهیه شده اند. روش های آماری مورد استفاده برای تحلیل داده ها، مشتمل بر AHP ، تاپسیس (Topsis) وHotspot است. بر اساس یافته های پژوهش، شاخص های قدمت بنا(با امتیاز 246 %)، ریزدانگی(با امتیاز 192/0) و تسهیلات(با امتیاز 181/0) تأثیر بیشتری در شکل گیری پهنه های فقر در کلان شهر اصفهان را داشته اند. شاخص های قدمت بنا و تعداد اتاق به ترتیب بیشترین و کم ترین ضریب تاثیر را داشته اند. بر اساس شاخص نهایی وضعیت فقر از لحاظ شاخص های کالبدی، 30 محله(16/15 %) دارای کیفیت مناسب، 35 محله(23/18 %) دارای کیفیت نسبتاًمناسب، 38 محله(79/19 %) در وضعیت متوسط، 45 محله (44/23 %) در وضعیت نسبتاً نامناسب و در نهایت 22 محله معادل 46/11 % از کل محله ها در وضعیت نامناسبی قرار دارند. در واقع، حدود 35% از محله های کلان شهر اصفهان در وضعیت نامناسبی قرار دارند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که محله های دارای ارزش های بالاتر از میانگین در مرکز و تا حدودی در جنوب شهر و محله های دارای ارزش پایین تر از میانگین در شرق کلان شهر اصفهان قرار گرفته اند.
ارزیابی جاذبه های گردشگری شهری با روش ارزش گذاری مشروط(CVM) مطالعه موردی جاذبه شورابیل اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
57 - 70
حوزه های تخصصی:
دلبستگی و علاقه انسان به جاذبه های طبیعی در حاشیه ی شهرها ریشه در نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی او دارد. دریاچه ی شورابیل واقع در شهر اردبیل با پتانسیل بالای اکوتوریسم است که از جاذبه های گردشگری در استان و منطقه محسوب می شود. هدف این پژوهش برآورد ارزش گردشگری جاذبه ی شورابیل اردبیل با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط است که تعیین میانگین تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان و عوامل مؤثر در تمایل به پرداخت آنها با بهره گیری از پرسشنامه انتخاب دوگانه انجام گرفت. برای اندازه گیری میزان تمایل به پرداخت از مدل رگرسیونی لاجیت استفاده شده است که بر اساس روش حداکثرنمایی، پارامترهای مدل برآورد شده است. بدین منظور داده های مورد نیاز با مطالعات میدانی و تکمیل 232 پرسشنامه با روش تصادفی ساده در جاذبه مذکور در خرداد و تیر ماه 1393 جمع آوری گردیدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماریSPSS و Shazam و نرم افزار ریاضی Maple استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد 68 درصد بازدیدکنندگان حاضر به پرداخت مبلغی برای بازدید تفرجگاه شورابیل هستند. متغیرهای میزان تحصیلات، جنسیت، رضایت بازدیدکنندگان، مبلغ پیشنهادی، بعد خانوار و میزان درآمد عوامل مؤثر در تمایل به پرداخت هستند، در حالی که متغیر سن معنی دار نبود. میانگین تمایل به پرداخت در بین بازدیدکنندگان 12000ریال و ارزش تفریحی این جاذبه 72/18میلیارد ریال برآورد گردید. نتایج نشان می دهد تفرجگاه های طبیعی در شهرها برای مردم دارای اهمیت و ارزش قابل توجهی هستند که این ارزش برای سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان توجیهی فراهم می کند تا برای توسعه ی گردشگری پایدار و بالا بردن رفاه گردشگران و همچنین برای حفاظت اکوسیستم این گونه جاذبه های طبیعی مدیریت کارآمدتری در راستای توسعه گردشگری پایدار داشته باشند.
شناسایی و پهنه بندی کانون های وقوع جرم(سرقت مسلحانه) شهر اهواز بین سالهای 1390 تا 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرقت مسلحانه در بین انواع سرقت دارای اهمیت مطالعاتی فوق العاده ای است زیرا همزمان امنیت جانی و مالی افراد جامعه را تهدید می کند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و پهنه بندی کانون های وقوع سرقت مسلحانه در شهر اهواز در فاصله زمانی سالهای 1390 تا 1393 می باشد. مدل به کار رفته تابع تحلیلی بیضی انحراف معیار از مباحث آمار فضایی می باشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که کانون های وقوع سرقت مسلحانه در شهر اهواز در بخش های مرکزی شهر قراردارند و محدوده کانونهای جرم-خیز در حال گسترش می باشد. همچنین، مشخص شد که میزان سرقت مسلحانه در سال 1391 نسبت به 1390 از قسمتهای شمال شرقی و جنوب غربی به بخش های شمال و جنوب شهر جابه جا شده است. در سال 1392 نسبت به سال 1391 سرقت مسلحانه از بخش های شمالی و جنوبی به سمت بخش های شرقی و غربی تغییر جهت داده اند. سال 1393 نسبت به سال 1392 تغییر چندانی نداشته است.
طرح های توسعه شهری و شرکت پردازش
حوزه های تخصصی:
سنجش رابطه محیط با ترس از جرم در مجموعه های مسکن مهر (مطالعه موردی: شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
515 - 537
حوزه های تخصصی:
مطالعه رابطه متقابل محیط شهرها با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجار آن، موضوعی است که طی چند دهه اخیر به مطالعات جغرافیایی افزوده شده و چارچوبی علمی و عملی برای تحلیل فضایی- مکانی بزهکاری و مطالعه ناهنجاری در فضای جغرافیایی فراهم کرده است. پژوهش حاضر در حوزه جغرافیایی مجموعه مسکن مهر پاکدشت انجام شده است؛ مجموعه ای که علی رغم مدت کوتاه شکل گیری، براساس آمار و اطلاعات، یکی از کانون های اصلی جرم و ناهنجاری های اجتماعی در این شهرستان است. در پژوهش حاضر، با شناسایی عوامل مؤثر بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر امام رضای پاکدشت، بخشی از معضلات اجتماعی را که مجموعه های مسکن مهر به شهر تحمیل کرده اند شناسایی، و برای رفع آن ها راهکارهای درخور ارائه می کنیم؛ بدین منظور از دو دسته عوامل عینی (فقر و مهاجرت) و ذهنی (ویژگی های محیطی از نگاه شهروندان) استفاده کرده ایم. روش این پژوهش تحلیلی-توصیفی است. ابتدا تعدادی معیار و شاخص براساس مرور متون و تجارب مرتبط به دست آمده و با توجه به آن پرسشنامه ای تنظیم شده است. درادامه به منظور جمع آوری اطلاعات، 384 پرسشنامه (براساس فرمول کوکران) به صورت تصادفی در بین ساکنان توزیع شده است. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از تحلیل عاملی و رگرسیونی خطی انجام گرفته است. چهار عامل کالبدی، اجتماعی، رضایتمندی و امنیت در مجموعه مسکن مهر مقدار ویژه بزرگ تر از یک دارند که نشان دهنده حدود 63 درصد از تغییرات است، همچنین با توجه به نتایج، فقر در دسته عینی، و عوامل کالبدی در دسته ذهنی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ترس از جرم در مجموعه مسکن مهر هستند.
تحلیل تطبیقی دسترسی به فضاهای عمومی و کارکرد سیمای شهری با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: مناطق 1 و 2 شهر کرمان)
حوزه های تخصصی:
شهر، فضایی کالبدی- کارکردی برای انجام انواع فعالیت های انسانی است و آراستگی و زیبایی محیط آن آرامش روح و روان را برای شهروندان در بر دارد. دستیابی به عدالت فضایی در توزیع فضاهای عمومی شهری هدف برتر و با اهمیّتی برای برنامه ریزان شهری بوده است، از این رو هدف این پژوهش، تحلیل تطبیقی دسترسی مناسب به فضاهای عمومی و سیمای شهری بافت قدیم واقع در منطقه یک و بافت جدید واقع در منطقه دو شهر کرمان با رویکرد توسعه پایدار می باشد. روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، برداشت های میدانی، گردآوری شده است. معیارهای دسترسی مناسب به فضاهای عمومی، سیمای شهری و کیفیت مسکن مشخص گردید و محدوده مورد مطالعه، منطقه 1 و 2 شهر کرمان مشخص گردید و داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار 10.3 ArcGIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت رتبه بندی محلات مورد مطالعه از مدل AHP بهره برده شده است. نتایج نشان می دهد که محلات مورد مطالعه بافت جدید (سرجنگلداری با 428/0 امتیاز و الغدیر2 با 304/0) در رتبه های اوّل و دوم و محلات مورد مطالعه بافت قدیم (ناصریه با 169/0 و قلعه محمود با 084/0 امتیاز) در رتبه های سوم و چهارم قرار گرفته اند؛ در نهایت دسترسی مناسب به فضاهای عمومی و سیمای شهری بافت جدید شهر کرمان با توجه به نتایج به دست آمده از وضعیت مطلوبی نسبت به بافت قدیم برخوردار می باشند و ضرورت دارد برنامه ریزی مناسبی برای بالا بردن مطلوبیت فضاها در بافت قدیم صورت گیرد.
مؤلفه های پیوستگی منظر شهری بر افزایش تمایل به پیاده روی در پارک های شهری (مورد پژوهی؛ پارک های شهری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
93 - 104
حوزه های تخصصی:
امروزه حضور در فضاهای شهری به شیوع بیماری های جسمی، روانی و اجتماعی منجر شده است. ارتباط نزدیک میان فعالیت های فیزیکی با محیط شهری پیرامون، این محقق را بر آن داشته تا از دید طراحی محیط و منظر به ارتقاء فعالیت فیزیکی پیاده روی و درنتیجه ارتقاء سلامت شهروندان بپردازد. در این میان نقش پارک های شهری به عنوان فضاهایی جهت ارتقاء فعالیت های اجتماعی و فیزیکی حائز اهمیت است. هدف اصلی در این پژوهش، تحلیل ارتباط میان کیفیت پیوستگی منظر شهری، به عنوان مفهومی جدید در ادبیات معماری منظر، و میزان تمایل به پیاده روی در پارک های شهری است. روش این تحقیق به صورت ترکیبی است: در مرحله ی نخست از روش کیفی در انتخاب نمونه های موردی پارک ها و گزینش مؤلفه های اولویت دارِ پیوستگی منظر بر پیاده روی کمک گرفته شده است، و در مرحله ی بعد از روش تحقیق کمّی، جهت کمّی کردن دو متغیر پیوستگی منظر و پیاده روی بهره گرفته شده و در انتها از مقایسه و تحلیل نتایج، نحوه ی ارتباط میان دو متغیر تحقیق مشخص می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهند پارک جنت با میانگین 65/12 دارای بیشترین و پارک چمران با میانگین 05/12 دارای کمترین میزان پیوستگی منظر شهری هستند. از طرفی پارک جنت با متوسط 14625 نفر پیاده، در سرشماری ها، دارای بیشترین و پارک چمران با متوسط 8324 نفر دارای کمترین میزان پیاده روی است. نتایج این پژوهش بیانگر این مطلب است که، در پارک های با بالاترین درجه ی پیوستگی منظر شهری، بیشترین میزانِ پیاده روی در شهر شیراز به چشم می خورد و از میان مؤلفه های پیوستگی منظر، پیوستگی فرهنگی-اجتماعی و پیوستگی عملکردی، نقش عمده تری در افزایش تمایل افراد به پیاده روی در پارک های شهر شیراز دارند.
تأثیرپذیری انواع مختلف گردشگری از یکدیگر در منطقه آزاد ارس: کاربرد رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی تأثیرپذیری انواع مختلف گردشگری از یکدیگر در منطقه آزاد ارس انجام شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه است که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، اطلاعات 70 نفر از گردشگران این منطقه جمع آوری و با رهیافت مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه دوسویه ای بین گردشگری تاریخی و بوم گردشگری وجود دارد. به عبارت دیگر با افزایش گردشگری تاریخی، میزان بوم گردشگری افزایش می یابد و بالعکس. جهت افزایش گردشگری تاریخی باید میزان رضایت گردشگران از جاذبه های تاریخی پل خداافرین، حمام جلفا، کاروانسرای خواجه نظر، کلیسای چوپان، کلیسای سنت استپانوس و ... افزایش یابد و با افزایش رضایت گردشگران از جاذبه های طبیعی، بوم گردشگری منطقه آزاد ارس نیز توسعه می یابد. میزان رضایت گردشگران از روستای اشتبین، تأثیر معناداری را بر میزان رضایت آن ها از امامزاده سیدمحمدآقا می گذارد. هم چنین یافته های تحقیق حاکی از این است که یکی از عوامل موثر بر گردشگری تجاری میزان رضایت گردشگران از تنوع کالا است و یا به عبارت دیگر جهت افزایش گردشگری تجاری باید میزان تنوع کالاها افزایش یابد. بنابراین بازسازی آثار تاریخی و اماکن مذهبی و توسعه ی طرح های تجاری در منطقه آزاد ارس پیشنهاد می شود.
تحلیلی بر عوامل مؤثر در پراکنده رویی نواحی شهری (نمونه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
101 - 116
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل و چالش های پیش روی شهرها، پراکنش افقی و ناموزون شهری است که تحت تأثیر عوامل متعددی روی می دهد و در شهرهای امروزه به سرعت در حال گسترش است. مجموعه عوامل موجد پراکنده روئی و تسریع روند آن، می تواند از شهری به شهر دیگر متفاوت باشد. پژوهش حاضر شهر یاسوج را به عنوان یک شهر نوپا و با مقیاس متوسط در سطح ملی به عنوان نمونه موردی انتخاب نموده و سعی در تحلیل عوامل مؤثر بر پراکنده رویی انتخاب نموده است. این مطالعه با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی به بررسی ماهیت و چگونگی پراکنده روئی شهر یاسوج پرداخته است که در این ارتباط از شاخص هایی چون تغییرات نرخ جمعیت در یک بازه پنجاه ساله و مقایسه آن با مساحت و تراکم ناخالص شهری طی این سال ها و نیز تحلیل موضوع با استفاده از مدل هلدرن به منظور اثبات وجود پراکنده رویی در شهر بهره برده است. در نهایت با استناد به دیدگاه کارشناسان و خبرگان امور شهری و با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره به تحلیل ضریب تأثیر هر کدام از شاخص های مؤثر بر این موضوع پرداخته است. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که شهر یاسوج طی سال های اخیر دچار پراکنده رویی است که در این ارتباط معیارهایی چون ضعف در اختلاط کاربری ها، قیمت اراضی شهری، اراضی خالی شهر، مهاجرت، ضعف و ناکارآمدی نظام دسترسی، به ترتیب دارای بیشترین تأثیر در پراکنده روئی شهر یاسوج بوده اند که در این ارتباط ترکیب کاربری ها، استفاده از ظرفیت اراضی خالی درون محدوده شهری، کنترل قیمت اراضی، رفع ضعف های شبکه دسترسی و قاعده مند نمودن در شکل نواحی ساخته شده از جمله راهکارهای پیشنهادی جهت پیشگیری از عارضه پراکده رویی در شهر یاسوج می باشند.
ارزیابی حمل و نقل عمومی کلانشهر اصفهان با تاکید بر خطوط BRT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
3 - 14
حوزه های تخصصی:
امروزه به کارگیری و توسعه سیستم های حمل و نقل عمومی راهکاری مناسب برای کاهش ترافیک شهری محسوب می گردد. اما انتخاب سیستم باید متناسب با ویژگی های شهر و البته قابل رقابت با وسایل نقلیه شخصی باشد تا بتواند مطلوبیت کافی را برای استفاده کنندگان به ارمغان آورد. در این مطالعه مشکلات موجود در سیستم حمل و نقل اتوبوس شهری از دیدگاه استفاده کنندگان بررسی و مشخص شد که مهم ترین مشکل خطوط اتوبوسرانی کلانشهر اصفهان به ترتیب، عدم اطمینان و رعایت زمانبندی حرکت ناوگان، زمان سفر زیاد به دلیل سرعت پایین ناوگان، مدت زمان فعالیت و سرویس دهی، شلوغی ناوگان و سرفاصله زمانی بالاست که راهکار اصلی رفع آن، تخصیص مسیر ویژه به ناوگان اتوبوس شهری یا به عبارتی تبدیل خطوط معمولی اتوبوس شهری به اتوبوس تندرو است. در این پژوهش که از نوع کاربردی است از ترکیب روش های توصیفی_تحلیلی استفاده شده است. اهداف اصلی این پژوهش: تعیین جایگاه سامانه اتوبوس تندرو کلانشهر اصفهان طبق استاندارد BRT 2016 ارائه شده به وسیله مؤسسه ITDP و تعیین امتیاز خطوط، تعیین سطح رضایتمندی استفاده کنندگان با انجام نظرسنجی و همچنین شناخت نقاط ضعف و قوت سیستم از این دو دیدگاه است. نتایج نشان می دهد که امتیاز متوسط خطوط اتوبوس تندرو شهر اصفهان زیر استاندارد برنزی قرار دارد و بیشترین امتیاز کسب شده در معیار مربوط به ایستگاه ها و کمترین امتیاز در معیار مربوط به استفاده از تجهیزات ارتباطی بوده است. ولی از نگاه استفاده کنندگان، خطوط اتوبوس تندرو توانسته 74درصد از امتیاز گروه شاخص های مختلف را به دست آورد و به ترتیب 21 و 13درصد از استفاده کنندگان خودروی شخصی و مسافران تاکسی را جذب خود کند. مهم ترین دلایل مسافران برای استفاده از خطوط اتوبوس تندرو به ترتیب سرعت خوب، نظم زمانی اتوبوس ها و راحتی و آسایش عنوان شده است.