فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
57 - 68
حوزه های تخصصی:
با نگاهی اجمالی به وضعیت شهر پیرانشهر می توان شیوه نظام سرمایه داری و سود طلبی شخصی و کاهش دخالت ارگان های دولتی را به راحتی مشاهده نمود به گونه ای که در بیشتر موارد شهر به حال خود رها شده است و حق به شهر در بحبوحه سود طلبی های شهروندان و ارگان ها به فراموشی سپرده شده است. حق به شهر امروزه در تقابل چنین مسائل شهری آمده است و تلاش همه را در بازساخت شهری قابل زیست و پایدار می طلبد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف ارزیابی حق به شهر در شهر پیرانشهر صورت گرفته است. شاخص هایی که برای ارزیابی این آزادی تغییر و بازساخت شهر در پژوهش حاضر بیان شده اند، شمولیت اجتماعی، دسترسی فضایی، حکمروایی و سرزندگی شهری می باشند. این مؤلفه ها و زیرشاخص های آن ها از دیدگاه مردم با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل یافته ها از آزمون T- test تک نمونه ای استفاده شده است. در ادامه با استفاده آزمون میانگین محلات پانزده گانه شهر پیرانشهر از لحاظ تحقق حق به شهر رتبه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان دهنده نارضایتی شهروندان در دو مؤلفه حکمروایی شهری و دسترسی فضایی می باشد ولی در شاخص های شمولیت اجتماعی و سرزندگی شهری تا حدودی رضایت شهروندان را به همراه داشته است. در شاخص نهایی که ترکیب سازشی از 4 مؤلفه اصلی و زیرشاخص های آنها می باشد با عنایت به پایین بودن مقدار میانگین از حد متوسط و در سطح اطمینان 95%، می توان چنین اظهار نمود که حق به شهر در شهر پیرانشهر مورد رضایت شهروندان نمی باشد. بررسی میانگین شاخص های حق به شهر در هر یک از محلات شهر پیرانشهر نشان می دهد که محلات 2، 3 و 4 بیشترین میزان رضایتمندی از حق به شهر را اظهار نموند و در مقابل محلات 14، 15 و 7 شهر کمترین میزان رضایتمندی را داشتند.
ارائه الگوی ژئومارکتینگ مبتنی بر توسعه زیرساخت های گردشگری شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها معمولاً بسته به موقعیت جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و متناسب با جامعه شهروندی از یک سری امکانات و خدمات نظیر پایانه های مسافربری هوایی، زمینی، ریلی و دریایی، مراکز تفریحی، فروشگاهها، مراکز درمانی و... برخوردار بوده و در صنعت گردشگری در بیشتر موارد به عنوان مبادی ورودی و خروجی و تامین اقامت گردشگران مورد توجه هستند، حال آنکه امروزه شهرها با بهره مندی از انواع جاذبه ها و رویدادها و همجواری با یک سری جاذبه های پیرامونی امکان تبدیل به یک مقصد گردشگر پذیر را داراهستند، هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی ژئومارکتینگ مبتنی بر توسعه زیرساخت های گردشگری شهری تهران می باشد که با استفاده از ابزار سیستم های اطلاعات جغرافیایی(ژئومارکتینگ) مکان یابی هدفمند و جانمایی مناسب برای ایجاد و توسعه زیرساخت های گردشگری شهری تهران و در نتیجه تسهیل و تقویت روابط گردشگر(مشتری) و جامعه میزبان(فروشنده) را ممکن و مدیران شهری را نیز در اتخاذ تصمیم گیری های کلان شهری و یاری می نماد. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده و تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز به روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفته است. نمونه گیری به روش نمونه گیری نظری و با بهره مندی از تکنیک های هدفمند (قضاوتی) انجام شده است. جامع ه آماری مطابق با الگوی نظام مند نظری ه داده بنی اد، از میان خبرگان و مدیران با سابقه فعال در بخش های دولتی و خصوصی گردشگری و مدیریت شهری انتخاب شدند. نتایج تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی منتج به شناسایی الگوی مربوطه بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد گردید، یافته های این پژوهش حاکی از آن است که برای تبدیل شهر تهران به یک مقصد گردشگری شهری ضمن توجه به تمامی مقوله ها و زیرمقوله های شناسایی شده در این پژوهش، با استفاده از مدل ارایه شده و اطلاعات و داده های ژئومارکتینگ، برای برنامه ریزی اراضی شهری و مکان یابی نیازهای شهری و گردشگری، طراحی و اجرای تمامی پروژه ها را ملزم به داشتن پیوست گردشگری پایدار نموده و دسترسی به آنها از طریق نقشه های دیجیتالی ممکن باشد.
تحلیل عملکرد مدیریت شهری بر پایة معیارهای پایداری محله ای در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت نوین شهری در قالب فرایند یکپارچه سازی کوشش های کنش گران شهری با شکل دهی به فضای زیستی در همة زمینه ها، با هدف بهبود اوضاع زیست- محیطی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فیزیکی و اقتصادی شهرها و به طور ویژه محله های شهری، در پی افزایش رفاه شهروندان و دستیابی به توسعة پایدار محله ای و شهری است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن است تا با شناسایی و تحلیل عملکرد مدیریت شهری، نقش و جایگاه این کنش گر را در پایداری محله های ناحیة تاریخی شهر یزد مورد بررسی قرار داده و با توجه به اهمیت این کنش گر راهبردی و کلیدی در شهرها، به تحلیل آن بپردازد. این نوشتار کوشیده است با رویکردی کاربردی- توسعه ای و با روش اسنادی و پیمایشی، پس از شناخت وضعیت رضایت از عملکرد مدیریت شهری در پایداری محله ای در چهار بُعد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست- محیطی و فیزیکی- کالبدی، با استفاده از ابزار پرسشنامه به هدف فوق دست یابد. نتایج به دست آمده از آزمون های آماری T-test و تحلیل واریانس، مبیّن این نکات است که عملکرد مدیریت شهری در قالب ابعاد چهارگانة پایداری محله ای در محله های بافت تاریخی شهر یزد، شرایط مطلوبی را دارا نبوده و از حد متوسط کمتر است. همچنین، نتایج آزمون تحلیل واریانس بیان می کند که از نظرِ شهروندان، عملکرد مدیریت شهری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، زیست- محیطی و فیزیکی- کالبدی بین محله ها، تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما از نظرِ شاخص های بُعد اقتصادی بین محله های نه گانة بافت تاریخی، تفاوت معناداری وجود نداشته و شهروندان همة محله ها عملکرد مدیریت شهری را ضعیف ارزیابی کرده اند.
ارزیابی عوامل اثرگذار بر پذیرش خدمات الکترونیک توسط شهروندان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای کیفیت بهره وری و افزایش دسترسی از مزایای ایجاد خدمات الکترونیک است، اما واضح است که بدون هیچ تقاضایی از سوی شهروندان، پیاده سازی آن ها متوقف خواهد شد. با توجه به اهمیت موضوع، این مقاله به ارزیابی عوامل اثرگذار بر پذیرش خدمات الکترونیک توسط شهروندان شهر مشهد می پردازد و در این راستا از مدل پذیرش تکنولوژی (TAM) بهره می گیرد. در این مدل دو متغیر درک از سودمندی و سهولت استفاده از خدمات الکترونیک تعیین کننده می باشند و منجر به تمایل شهروندان به استفاده از خدمات الکترونیک می شوند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و به منظور ارزیابی و الویت بندی عوامل شناسایی شده ازطریق مطالعات کتابخانه ای، از روش پرسش نامه بهره می گیرد. جامعه آماری شامل شهروندان مشهد بوده و بر اساس فرمول کوکران، ۳۸۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت بررسی میزان و نوع تأثیر ابعاد شناسایی شده بر متغیرهای وابسته مدل پذیرش تکنولوژی از آزمون رگرسیون اینتر، برای ارزیابی گویه های موجود در هریک از ابعاد، از تحلیل عامل تأییدی و نهایتاً جهت الویت بندی گویه های تأییدشده از آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج نشان می دهد که ابعاد شناسایی شده دارای اثر مثبت مستقیم بر درک شهروندان از سودمندی و سهولت استفاده از خدمات الکترونیک هستند و اثرگذاری گویه های موجود در آن ها تأیید شد و در الویت بندی گویه ها اضطراب افراد هنگام مواجهه با رایانه در ارتباط با سودمندی درک شده و زیرساخت های موجود در ارتباط با سهولت درک شده دارای بالاترین الویت می باشند.
بررسی و پهنه بندی میزان مصرف انرژی برق در شهرهای استان خراسان شمالی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
71-87
حوزه های تخصصی:
تولید و مصرف انرژی برق در کشور یکی از موضوعات مهم در سیاست گذاری و برنامه ریزی های کلان توسعه ای کشوراست. انرژی، علاوه بر اینکه یکی از عوامل مهم تولید به شمار می رود، استفاده بیش از حد آن موجب افزایش آلودگی های زیست محیطی و گاز های گلخانه ای در کره زمین و افزایش دمای آن شده است. آگاهی از پراکندگی مصرفی انرژی برق، زمینه ساز برنامه ریزی و سیاست گذاری های درست محیطی است. این پژوهش با هدف شناسایی تغییرات مکانی مصرف انرژی انجام شده است. نخست پایگاهی از داده ای شبکه ای مصرف انرژی استان خراسان شمالی ایجاد شد. سپس دوره آماری 1394- 1395 برای 8 شهرستان از استان، میزان مصرفی مشترکین برق در سطح (شهر، روستایی، خانگی، عمومی، کشاورزی، صنعتی، تجاری، روشنایی معابر) انتخاب و یاخته ای به ابعاد 15*15 کیلومتر بر منطقه مورد مطالعه گسترانیده شد. به منظور دست یابی به تغییرات درون سالی مصرف انرژی از روش زمین آمار در محیط برنامه نویسی GIS استفاده و باIDW مورد درون یابی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که بیشترین مصرف انرژی برق در بخش های شهری، خانگی، تجارتی، عمومی و روشنایی معابر را شهرستان بجنورد و بیشترین مصرف انرژی برق را در بخش های روستایی و کشاورزی را شهرستان اسفراین و همچنین در بخش صنعتی شهرستان جاجرم می باشد. مجموع میزان مصرف انرژی برق طی دوره مورد بررسی در بخش های شهری، روستایی، خانگی، تجارتی، کشاورزی، صنعتی و روشنایی معابر در شهرستان بجنورد با 332976 و شهرستان شیروان با میزان مصرفی 61006 مگاوات ساعت و کم ترین میزان مصرفی با 23001 مگاوات ساعت در شهرستان راز و جرگلان می-باشد. مجموع میزان مصرف برق بخش های مختلف بیش ترین میزان مصرف در مرکز استان (بجنورد) با 29% مصرف انرژی برق و با (124708) تعداد مشترک و همچنین شهرستان اسفراین با 16% و (52075) تعداد مشترک و کمترین میزان مصرف انرژی برق در بخش صنعتی در شهرستان راز و جرگلان با 2% و (10269) تعداد مشترک می باشد.
بررسی کلی موانع و محدودیت های توسعه در شهرستان نهاوند
حوزه های تخصصی:
سنجش الگوی استقرار کاربری های حیاتی از منظر پدافند غیرعامل در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با شهری کردن فضای نبرد به خصوص در شهرهای بزرگ و کلان شهرها، توجه به امر پدافند غیرعامل به عنوان یک راه حل جهت کاهش آسیب ها و افزایش توان ها حائز اهمیت است. در این راستا، یکی از راه های حفاظت از کاربری های ویژه (حیاتی، حساس و مهم)، توزیع مکانی مناسب این نوع کاربری ها است. کلان شهر اهواز به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر جایگاه ویژه ای دارد. هدف اصلی از نگارش پژوهش، پس از بازشناسی اصول مکانی پدافند غیرعامل شهری و استخراج استانداردهای مکانی استقرار کاربری های ویژه، مدل مکانی استقرار و همچنین وضعیت همجواری این کاربری ها در کلان شهر اهواز است. نوع پژوهش حاضر، کاربردی- توسعه ای است و با رویکرد توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. جامعه آماری پژوهش، تمامی کاربری های حیاتی شامل پنج دسته تأسیسات و تجهیزات شهری، مراکز مدیریتی، نظامی– انتظامی، پشتیبانی و حمل ونقل کلان شهر اهواز است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از برخی فرمول های کمی و نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. مطابق نتایج، حدود 80/0 درصد از کاربری های حیاتی به لحاظ رعایت اصول همجواری در وضعیت مناسبی قرار ندارند. 69/0 درصد از کاربری های حیاتی از لحاظ جانمایی در سطح ناسازگار نسبت به سایر کاربری اراضی قرار دارند و 13/24 درصد از کاربری های حیاتی موجود کلان شهر اهواز در فاصله ای به نسبت سایر کاربری های ویژه قرار گرفته اند که تراکمی ناسازگار را به وجود آورده اند.
تحلیل روند و نحوه گسترش شهرهای سیاسی - اداری ایران (مورد پژوهشی: یاسوج از پیدایش تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل رشد فیزیکی شهر یاسوج از زمان پیدایش (1343) تا سال 1393 می پردازد؛ ازاین رو رشد و توسعه شهر یاسوج طی شش دوره زمانی سال های 43 تا 45، 45 تا 55، 55 تا 65، 65 تا 75، 75 تا 85 و 85 تا 93 با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی بررسی و تغییرات جمعیتی شهر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند طی دوره 1343 تا 1393، جمعیت شهر یاسوج از 34 نفر به 120 هزار نفر، وسعت شهر از 5 هکتار به 40 هزار هکتار و تراکم ناخالص شهر از 186 نفر به 60 نفر رسیده است. توسعه کالبدی شهر از زمان پیدایش تا سال 1393 در دو محور یاسوج - سی سخت و ضلع شمالی شهر به علت محدودیت های توپوگرافی، شیب زیاد و پوشش جنگلی با محدودیت گسترش روبه رو و بارزترین علت توسعة فیزیکی شهر طی دوره 50 ساله، مهاجرت از روستاها و شهرهای هم جوار به شهر یاسوج بوده است. روند و رشد ناموزون کالبدی - فضایی شهر یاسوج از زمان پیدایش تا امروز باعث شده است مسئله مکان یابی جهت های بهینة توسعه فیزیکی شهر برای جمعیت در حال افزایش، ضرورتی جدی تلقی و جهت های بهینة توسعة آتی شهر یاسوج با استفاده از الگوی تحلیل سلسله مراتبی معکوس IHWP مشخص شوند تا ضمن حفظ توسعه موزون شهر، توسعه پایدار کالبدی - فضایی شهر یاسوج در آینده فراهم شود.
«شهرسازی عدالت_ محور »؛ رهیافتی پیشرو در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۲
47 - 58
حوزه های تخصصی:
توجه به الگوها و عناصری که می تواند منجر به شهری عادلانه تر گردد، چندان تازگی ندارد. در همه مکاتب فکری چه چپگرا و چه راستگرا، برنامه ریزان و سیاست گذاران خود را به عنوان قهرمانان برقراری عدالت در جامعه تصور می کنند. با این حال تا دهه 1980این سوسیالیستها بودند که تمرکز محوری خود را بر موضوع عدالت استوار کرده بودند نه لیبرالها. از آغاز قرن بیست و یکم چندین نظریه پرداز مهم غیرسوسیالیست نیز در این حوزه به اظهار نظر پرداختند. از این رو می توان استدلال کرد که مکتب جدیدی با عنوان "شهر عدالت محور" در حیطه مطالعات شهری ظهور کرده است. درنظرگیری عدالت به عنوان ارزش محوری کنش شهرسازی برای برخی نظریه پردازان شهری به ویژه سوزان فاینستاین بسیار جذاب بوده است. از آنجا که شهر عدالت محور یک نظریه واحد نیست، در ابتدا تلاش می شود تا مهمترین آرای مرتبط با این مفهوم شناسایی گردد. پرسشی که در اینجا مطرح می شود آن است که چه مسیرهایی برای رسیدن به شهری عادلانه تر توسط نظریه پردازان برنامه ریزی طی شده است؟ امروزه توجه به شهر و شهرسازی عدالت محور در متون نظری برنامه ریزی شهری آن قدر گسترش یافته است که از طرف برخی اندیشمندان از "شهرسازی عدالت محور" به عنوان جایگزین مناسبی برای الگوی "توسعه پایدار" در قرن کنونی سخن رانده می شود. مقاله حاضر می کوشد ضمن بازشناسی مهمترین نظریه های مرتبط با شهرسازی عدالت محور، به بررسی تطبیقی آنها و بیان ویژگی های هر یک پرداخته و در نهایت مرزبندی روشنی بین شهرسازی عدالت محور با مفاهیم مجاور از جمله عدالت سیاسی، عدالت اقتصادی و عدالت فرهنگی ارائه دهد. در این مسیر دیدگاه های سوسیالیستی )هاروی(، برنامه ریزی ارتباطی )اینز(، برنامه ریزی همگانی )مارکوس(، برنامه ریزی گفتمانی )فیشر( و نظریه شهر عدالت محور )فاینستاین( بررسی و مقایسه شد. در خصوص تفکیک حوزه شهرسازی عدالت محور با سایر مفاهیم مرتبط با عدالت اجتماعی، با توجه به دو معیار "مقیاس" و "نتیجه"پنج حوزه اصلی عدالت شامل: عدالت سیاسی، عدالت قضایی، عدالت اقتصادی، عدالت فرهنگی و عدالت فضایی _ کالبدی، شناسایی شد. در پایان نیز موقعیت شهرسازی عدالت محور در ارتباط با این پنج حوزه اصلی عدالت اجتماعی تعیین گردید. ارتباط بین شهرسازی عدالت محور و عدالت قضایی و سیاسی از طریق عدالت فضایی و تا حدودی عدالت اقتصادی و عدالت فرهنگی برقرار می گردد.
طراحی وب سرویس مدیریت امدادرسانی پس از وقوع سیل با کمک اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه (VGI) بر مبنای تکنولوژی متن باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی به اطلاعات لحظه ای از منطقه و موقعیت جغرافیایی آسیب دیدگان در سرعت و کیفیت امدادرسانی به سیل زدگان نقش مهمی در کاهش خسارات جانی و مالی ناشی از آن ایفا میکند. جمع آوری و پردازش اطلاعات لحظه ای سیل از قبیل وضعیت و موقعیت دقیق آسیب دیدگان با توجه به امکانات سخت افزاری مورد نیاز و اهمیت زمان به موقع پاسخ به نیاز سیل زدگان, بسیار پرهزینه, زمان بر و از جهاتی در کشور ما ناممکن می باشد. در جهت رفع این مشکل , تحقیق حاضر بر آن شده است تا از ظرفیت اطلاع رسانی خود حادثه دیدگان در سیل استفاده کرده و امکان جمع آوری و مدیریت لحظه ای دقیق اطلاعات مکانی و غیر مکانی از طریق مشارکت حادثه دیدگان سیل جهت امدادرسانی سریع و هدفمند متناسب با نیاز اعلام شده از هر حادثه دیده فراهم شود. در این تحقیق با استفاده از فناوری متن باز سیستمی طراحی شده است که بدون نیاز به نصب نرم افزار خاص و با استفاده از مرورگر, متقاضی امداد می تواند با ارسال موقعیت مکانی دقیق خود که توسط سیستم طراحی شده به صورت اتومات برداشت میشود و همچنین اطلاعات مولتی مدیای دیگر همچون عکس و اطلاعات نوشتاری, نوع کمک درخواستی و آسیب وارده را در هر لحظه به مدیران امداد و نجات اعلام کند. این اطلاعات پس از آنالیز در ژئوسرور,به صورت نقشه لحظه ای در دسترس مدیر امداد و نجات قرار دارد و میتواند در تصمیم گیری برای نقشه بندی نوع کمک و امداد برای هر نفر و هم به صورت خوشه ای برای گروهی از افراد در یک محدوده مشخص جغرافیایی استفاده شود. در طراحی سامانه از معماری واسط کاربری برای آسیب دیدگان و مدیران بخش امدادرسانی و در اجرای سامانه از نرم افزارهای متن باز، زبان های برنامه نویسی سمت سرور و سمت کاربر، ژئوسرور و استاندارد WFS برای ارائه ی مکانمند درخواست های کمک بهره گرفته شده است. نتیجه تحقیق ارائه یک سامانه تحت مرورگر بوده که در واسط کاربری, آسیب دیدگان امکان زوم خودکار بر روی موقعیت آن ها و ارسال درخواست کمک شامل مشخصات فردی و نوع آسیب وارده با استفاده از زبان های PHP و SQL فراهم شده است. در واسط کاربری مدیران، درخواست های کمک ارسال شده بصورت مکانمند و متمایز با استفاده از Openlayers و استاندارد WFS به صورت آنلاین به نمایش درمی آیند. اجرای سامانه با این متدلوژی باعث عملی شدن جمع آوری و ارسال داده های دقیق و لحظه ای و متعاقبا کاهش هزینه های جمع آوری داده های جغرافیایی و غیر جغرافیایی تا حد بسیار زیاد ، تسریع در ارسال درخواست کمک توسط آسیب دیدگان، عملکرد بهتر و تسریع در امر امدادرسانی و خوشه بندی هدفمند مکانی کمک رسانی پس از وقوع سیل می شود و این سرویس در مناطقی مانند کشور ما که ار کمبود امکانات تهیه اطلاعات لحظه ای رنج می برد از اهمیت زیادی برخوردار است.
ارزیابی میزان فرسودگی بافت محلات منطقه3 شهراصفهان و جایگاه مشارکت ساکنین در فرآیند ساماندهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل گریبانگیر بافت های شهری مسئله فرسودگی است که در مناطق تاریخی و قدیمی شهرها محسوس تر می باشد. مبحث شاخص شناسی بافت های فرسوده و تعیین میزان فرسودگی در راستای ساماندهی این گونه بافت ها اهمیت ویژه ای دارد. همچنین مشارکت ساکنین در فرآیند ساماندهی، در اجرا و موفقیت طرح ها موثر می باشد. منطقه3 اصفهان به عنوان بافت تاریخی با مساحت قریب 300هکتار بافت فرسوده، مورد مطالعه این پژوهش می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و در روند تحلیل ها از «فرآیند تحلیل سلسله مراتبی1» استفاده شده است. هدف پژوهش، رتبه بندی و اولویت بندی محلات از نظر میزان فرسودگی و تعیین جایگاه تمایل ساکنین به مشارکت در فرآیند ساماندهی می باشد. بدین منظور، شاخص های جدیدی در این زمینه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که محلات جویباره و احمدآباد به ترتیب حائز رتبه یک و هشت از نظر میزان فرسودگی و محلات احمدآباد و نقش جهان به ترتیب بیشترین و کمترین تمایل به مشارکت در ساماندهی را دارا می باشند.
روش ترکیبی ELECTRE-FAHP برای ارزیابی تناسب اراضی با رویکرد مکان یابی دفن پسماند در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله دفن مواد زائد همواره از سال های دور گریبان گیر بشر بوده است. مسائل و مشکلات ناشی از دفن زباله ها سبب شده است تا در برخی از کشورهای جهان زباله دان های روباز جای خود را به محل دفن بهداشتی بدهند. به همین دلیل، موضوع دفن مواد زائد یکی از بحث های مهم در زمینه مهندسی محیط زیست است. در این راستا، پژوهش حاضر در پی یافتن محل مناسب دفن پسماندهای شهری اهواز، طی دو مرحله، با استفاده از تکنیک GIS و روش ترکیبی FAHP- ELECTRE است. در مرحله اول، داده های معیارهای (23 معیار) مؤثر در انتخاب محل دفن پسماند از سازمان های مربوطه جمع آوری شد و با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی تجزیه و تحلیل و استانداردسازی شدند. سپس با ارائه نظر کارشناسی و به کارگیری روش FAHP هریک از معیارها وزن دهی و 17 معیار در این مرحله همپوشانی شدند و حاصل آن 5 مکان مناسب دفن بود که در شمال شرقی و شرق شهرستان اهواز واقع شده اند. در مرحله دوم 5 گزینه به دست آمده با به کارگیری 6 معیار باقی مانده در روش ELECTRE اولویت بندی و در نهایت 3 گزینه با ارزش یکسان به عنوان بهترین مکان های دفن انتخاب شدند. نتایج نشان داد گزینه های انتخابی در مقایسه با مراکز دفن جدید (صفیره) و قدیم (برومی) که در جنوب و جنوب شرقی، در مسیر بادهای شرجی و مناطق با سطح ایستابی بالا قرارگرفته اند، در مکان بهتری واقع شده اند. همچنین، رویکرد ترکیبی FAHP و ELECTRE به دلیل لحاظ کردن ماهیت نادقیق پدیده ها در وزن دهی و رتبه بندی گزینه ها، کارایی بهتری نسبت به روش های پیشین انتخاب مراکز دفن جدید (صفیره) و قدیم (برومی) دارد.
انباشت سرمایه و تشدید مخاطرات محیطی شهر- منطقه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر - منطقه تهران در معرض مخاطرات محیطی مختلفی است. نقش فرآیند انباشت سرمایه در شرایط خاص اجتماعی ، اقتصادی در شکل پذیری فضاهایی قابل بررسی است که می تواند به زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آورد. هدف اصلی مقاله درک روندهای قانون انباشت سرمایه و اثرش بر آن بخش از مدیریت فضای شهر- منطقه تهران است که زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آوده است. ناحیه مورد مطالعه تحقیق را شهر-ناحیه تهران به عنوان یک ساختار تحلیلی تشکیل می دهد. در جستجوی جمع آوری داده های مورد نیاز تحقیق، پنج فضای مختلف شهری تهران انتخاب شده است. در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از ""روش کیو"" استفاده شده است. مناسب بودن داده ها برای انجام تحلیل عاملی توسط شاخص KMO مشخص شده است. نتیجه نشان داده که چهار عامل مرتبط به هم شامل ""کارکرد سودا گری مستغلات "" ، ""کالایی سازی زمین و مسکن"" ،""مدیریت و نظارت بر فضای شهر- منطقه"" و ""نظارت و کنترل منابع طبیعی"" سبب شده که اقتصاد مولد تضعیف و ساخت و ساز شهری و پیراشهری را به حرفه ای سود آور و جذاب تبدیل شود در نتیجه سازندگان ساختمان در جستجوی سود با استفاده از کالایی شدن زمین و مسکن و نفوذ پذیری قوانین نظارتی، به روش های شبه قانونی هر نوع کاربری اعم از پارک، فضای سبز، منابع طبیعی، مسیل و کوه را به فضای ساخت و ساز تبدیل کرده و فضا برای بروز و تشدید مخاطرات محیطی آماده شده است
ارزیابی خطر ریسک زمین لغزش حوضه آبخیز طالقان رود بر پایه الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناپایداری های دامنه ای، ازجمله پدیده های معمول در بیشتر مناطق کوهستانی ایران است. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین ناپایداری ها، زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه حساسیت پذیری در زیرحوضه های طالقان رود به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور است. ابتدا پس از تهیة نقشة پایة محدودة مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، نقشة عوامل مؤثر در حساسیت پذیری حوضه به زمین لغزش شامل شیب، فاصله از گسل، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، نوع خاک و بارش در محیط GIS تهیه شد. سپس ضریب اهمیت هرکدام از معیارهای مذکور در وقوع زمین لغزش، به کمک الگوریتم سلسله مراتبی AHP به دست آمد که معیارهای شیب، لیتولوژی و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب اهمیت را کسب کردند. سپس بر پایة الگوریتم بهینه سازی ویکور، درجه سودمندی و پشیمانی انتخاب گزینه های برتر (زیرحوضه ها)، مشخص شد. در پایان با محاسبة میزان شاخص بهینة ویکور، برحسب درجة حساسیت پذیری به زمین لغزش، زیرحوضه ها در 3 کلاس کیفی حساسیت پذیری کم، متوسط و زیاد طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد زیر حوضه های زیدشت 1، 2 و دونبولید از بیشترین حساسیت پذیری به وقوع زمین لغزش برخوردارند و حساسیت به وقوع زمین لغزش در زیر حوضه های شهرک، ناویزک و حسنجان حداقل است.
مطلوبیت گردشگری شبانه ی شهری از دیدگاه گردشگران مطالعه ی موردی: گردشگران شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
67 - 85
حوزه های تخصصی:
مقاصد گردشگری و جوامع آنها درصدد یافتن راه های جدیدی برای رقابت در بازار گردشگری هستند و گردشگری شبانه به عنوان یکی از این راه ها در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. شهر شیراز به عنوان یکی از کانون های اصلی گردشگری در کشور، پتانسیل های قابل توجهی در این زمینه دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی مطلوبیت گردشگری شبانه از دیدگاه گردشگران شهر شیراز می باشد. جامعه ی آماری تحقیق، گردشگران وارد شده به شهر شیراز در فروردین 1396 بوده که حداقل به مدت سه شبانه روز در این شهر اقامت داشته اند. حجم نمونه معادل 400 نفر بوده و گردآوری داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه صورت پذیرفته است. پرسشنامه دارای سه بخش شامل مشخصات عمومی گردشگران، ارزیابی گردشگران از میزان مطلوبیت عوامل محیطی و جاذبه های گردشگری شهر شیراز در ساعات شبانه و نظر گردشگران در خصوص میزان اهمیت عوامل محیطی و جاذبه های مختلف در توسعه-ی گردشگری شبانه بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های رتبه های علامت دار ویلکاکسون، فریدمن، من-ویتنی، کروسکال والیس، رگرسیون ساده و چندگانه صورت گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، در میان متغیرهای محیط شبانه ی شهر شیراز، متغیرهای «آب و هوا» و «زیبایی منظر شبانه» از دیدگاه گردشگران مطلوبیت بیشتری داشته اند. در میان جاذبه های مختلف، مطلوبیت شبانه ی بناها و آثار تاریخی در رتبه ی نخست و مطلوبیت شبانه ی جاذبه های فرهنگی، باغ ها و پارک ها، فضاهای تفریحی و جاذبه های مذهبی به طور مشترک در مرتبه ی بعدی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل رگرسیون نشان می دهد که 30.9 درصد از واریانس «رضایتمندی گردشگری» به وسیله ی واریانس متغیرهای «مطلوبیت محیطی» و «جاذبه های گردشگری شبانه» تبیین می شود. همچنین، 54.4 درصد از واریانس «وفاداری گردشگری» به وسیله ی «رضایتمندی گردشگری شبانه» تبیین می شود.
سنجش اثرات سبزینگی گیاهی در تحولات فضایی شدت جزیره حرارتی سطح کلانشهر تهران با استفاده از تصاویر ماهواره ای LANDSAT8 و ASTER(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرارت سطح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس می باشد. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیش بینی تغییرات محیطی و نهایتا سیاستگذاری شهری لازم است. از سمتی هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژیهای کاهش اثرات خرده اقلیم شهری می باشد. در همین راستا جهت تحلیل روندیابی تغییرات حرارتی سطوح و میزان همبستگی فضایی سبزینگی پوشش گیاهی با این پدیده در اثر تحولات شهرنشینی و شهرسازی شهر تهران بین سالهای 94-1382 مورد پژوهش واقع شده است. تصاویر ماهواره ای بدون پوشش ابری و صاف کلانشهر تهران توسط ماهواره ی Landsat8 برای مرداد ماه سال 1394 و ماهواره ی ASTER برای مرداد ماه سال 1382 به کمک نرم افزار Envi و از طریق الگوریتم های مختلف در سنجش از دور به الگوهای فضایی میزان حرارت سطوح و شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) کلانشهر تهران تبدیل شده است. خروجی های فضایی این پژوهش نشان می دهند در طی تقریبا یک دهه ی اخیر کمینه ی و میانگین حرارت سطوح کلانشهری تهران به ترتیب c̊ 3.67 و c̊ 0.47 کاهش یافته است. همچنین میانگین شاخص پوشش گیاهی نرمال شده از0.06- به 0.10 افزایش یافته است. در همین بازه زمانی برآورد همبستگی فضایی بین NDVI با LST در مناطق 22گانه شهر هم حاکی از کاهش 2% است. این کاهش همبستگی به معنای افزایش نقش فعالیت های انسانی بر میزان شدت جزیره حرارتی شهر است. بنابراین توجه به برنامه ریزی فعالیت های انسانی در شهر در راستای جلوگیری از تغییرات اقلیم در کلانشهری همچون تهران بیش از پیش جهت دستیابی به توسعه ی پایدار الزامی به نظر می رسد.
بازشناسی رابطه فضاهای شهری و حرکت های اجتماعی با تمرکز بر شهرهای قاهره، صنعا و منامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه میان فضاهای شهری و حرکت های اجتماعی همواره یکی از دل مشغولی های اصلی نظریه پردازان حوزة مطالعات شهری و جامعه شناسی شهری بوده است. هدف اصلی این مقاله فهم جنبه های کالبدی فرم شهری و تبیین ارتباط آن با حرکت های اجتماعی سال های اخیر در شهرهای قاهره، صنعا و منامه در خاورمیانه است. این مقاله با بازخوانی نظرات متأخر اندیشمندان جامعه شناسی در گرایش تئوری اجتماعی، به صورت اجمالی به تبیین رابطه میان فضاهای شهری و حرکت های اجتماعی از این دیدگاه می پردازد. این پژوهش در قالب سه مقولة موقعیت جغرافیایی، گونه شناسی فضاهای مستعد و آرایش اقشار اجتماعی، به معرفی فضاهای مستعد میزبانی حرکت های اجتماعی پرداخته است و با استفاده از دو رویکرد کمی و کیفی، سعی در تبیین ویژگی های مشترک فضاهای میزبان حرکت های اجتماعی دارد. در این مطالعه سه شهر قاهره، صنعا و منامه به عنوان نمونه های موردی انتخاب، و سعی شده است با بررسی و تحلیل پیکربندی فضایی آن ها و بررسی موقعیت فضاهای میزبان و نیروهای اجتماعی محرک حرکت های اجتماعی در این شهرها، ویژگی های مشترک این حرکت ها شناسایی شود. گفتنی است پیکربندی فضایی نمونه های موردی مطالعه، از طریق تهیة نقشة خطی و تحلیل آن از طریق فن چیدمان فضا صورت می گیرد. یافته های پژوهش در فضاهای موردی مورد مطالعه حاکی از وجود رابطة مستقیم میان خاستگاه حرکت های اجتماعی با موقعیت استقرار و فعالیت گروه های مشارکت کننده است. بررسی های نمونه های موردی نشان می دهد درصورتی که حرکت اجتماعی از بطن اکثریت جامعه برگرفته باشد، فضاهای مرکزی گونه میدان در مقایسه با سایر گونه های فضاهای شهری، اولویت بیشتری در جذب جمعیت میزبان دارد.
بررسی تأثیر عوامل کالبدی _محیطی طراحی فضاهای باز شهری بر ارتقائ امنیت اجتماعی سکونتگاه های غیررسمی شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، توجه به مفهوم امنیت شهروندان، به یکی از اولویت های اساسی نظریه پردازان شهری تبدیل شده است. رشد سریع شهرها، مهاجرت روستاییان به شهرها و عدم برنامه ریزی و طراحی مناسب، منجر به ایجاد ساختاری ناهمگون درحاشیه شهرها شده است و به تبع آن سکونت گاه های غیررسمی بوجود آمده اند. یکی از اساسی ترین مشکلات سکونت گاه های غیر رسمی، وجود تهدیدات و خطراتی است که به طور روزمره در فضاهای شهری، زندگی ساکنین را تحت تأثیر قرار می دهد. این محلات به دلیل خارج بودن از برنامه ریزی های رسمی و قانونی توسعه ی شهری و محرومیت از خدمات شهری به شدت در معرض وقوع جرم قرار دارند. تدوین ضوابط کارآمد و متناسب با شرایط محیطی و ارائه الگوهای مناسب، می تواند به کاهش جرم خیزی در فضاهای باز سکونت گاه های غیر رسمی کمک نماید. اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ، با شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر ویژگی های محیطی و تأثیر آن در امنیت اجتماعی، به بررسی این عوامل در فضاهای باز شهری در سکونتگاههای غیر رسمی شهرسبزوار می پردازد. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. روش تحقیق، با استفاده از راهبرد ترکیبی به صورت توصیفی – تحلیلی است و در فرآیند انجام تحقیق از روش های تفسیری و پیمایشی استفاده شده است. گردآوری داده ها در پژوهش حاضر پس از تدوین چارچوب نظری پژوهش با استفاده از تکنیک پرسشنامه به صورت میدانی انجام شده است. تحلیل ها به صورت استنباطی و توصیفی، با استفاده از نرم افزار SPSSانجام شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که در فضاهای باز شهری سکونتگاه های مورد نظر در شهر سبزوار، از بین مؤلفه های کالبدی، شش مؤلفه (آلودگی نمادی، آلودگی دیداری، فعالیت های کاربری زمین، کیفیت کلی سکونت، آلودگی نور و دسترسی) با امنیت اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری دارند و از میان عوامل فوق عامل "" آلودگی نمادی"" با ضریب (0.203) بیشترین تاثیر را دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در پارک های شهری (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارک ها جزئی از نظام کالبدی شهر به شمار می روند که انسان ها همواره با آن در تماس هستند و هدف از طراحی آن ها، توجه به نیازهای انسانی، فرهنگی جامعه و نیز جس تجوی عوام ل ض روری در ایج اد پارک های مناسب شهری است، درواقع، پارک ها پس از خانه مکانی هستند که فرد، بیش ترین برخورد و رفت وآمد را در سطح آن دارد. فضاهای عمومی عنصر مهمی در شکل گیری تعاملات اجتماعی در میان ساکنان آن است؛ بنابراین، در این مطالعه عوامل مؤثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در میان پارک های شهرستان زابل بررسی شده است. روش تحقیق، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است. همچنین در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزار SPSS برای تعیین مؤلفه های مؤثر در ارتقای تعاملات اجتماعی پارک های شهرستان زابل، همچنین برای رتبه بندی پارک ها از مدل تصمیم گیری VIKOVER استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی شاخص های مطرح شده در پژوهش به جز شاخص ورزش و فعالیت های جسمی، در ارتقای تعاملات اجتماعی پارک ها در شهرستان زابل مؤثر است. درجه تعاملات اجتماعی در پارک های مورد مطالعه متفاوت است؛ به طوری که پارک یعقوب الیث با Q 509/0 در رتبه اول، پارک ملت با Q به دست آمده 502/0، پارک معلم با Q 454/0، و پارک الغدیر با Q به دست آمده 450/0 به ترتیب در رتبه های بعدی از لحاظ شاخص های تعاملات اجتماعی قرار گرفتند.
ارزیابی رقابت پذیری منطقه ای در مناطق شهری عملکردی استان مازندران با استفاده از تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، با تسریع فرایند جهانی شدن و افزایش گستره اقتصاد مبتنی بر دانش اطلاعات، مفهوم رقابت پذیری و سنجش آن در بین شهرها و مناطق، توجه زیادی از برنامه ریزان و تصمیم سازان شهری و منطقه ای را به خود جلب کرده است، اما علی رغم گستردگی اهمیت این مفهوم، ابهامات زیادی نیز برای تعریف و سنجش آن عنوان شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با توجه به ادبیات نه چندان گسترده در کشور، با استفاده از آرای صاحب نظران، تعریف روشن و جامعی را از این مفهوم ارائه می کند. سپس، مناطق شهری عملکرد استان مازندران را با استفاده از تحلیل خوشه ای می سنجد و پیشنهاد هایی را برای ارتقای رقابت پذیری مناطق ارائه می کند. یافته های تحلیل خوشه ای در سه سطح و هفت عرصه رقابت پذیری شامل ترکیب و تخصص گرایی صنعتی، محیط کارآفرین، ظرفیت نوآوری، نیروی کار ماهر، استخدام پذیری، سن و اندازه بنگاه و بیانگر برتری سه شهر بزرگ استان که شامل ساری، آمل و بابل در سطح یک است. این خوشه، با ایجاد صرفه های تجمع لازم توانسته جریانی از سرمایه گذاری ها را به سوی خود جلب کند و درنتیجه، محیطی کارآفرین را خلق کند. در سطح بعدی قائمشهر، تنکابن، بابلسر، بهشهر، چالوس قرار گرفته اند. مهم ترین فرصت های رقابتی این گروه، دسترسی به نیروی کار ماهر و استخدام پذیری و عمده ترین ضعف آن ها در نبود پشتیبانی اقتصادی و جمعیتی این شهرها در ساخت محیطی کارآفرین و جذب سرمایه گذاری ها است. به نظر می رسد پیوندهای همکارانه، برای ارتقای کارایی فضایی استان می تواند پشتیبانی برای توسعه اقتصادی مناطق گروه دوم و سوم، برای پوشش ضعف ها و تقویت فرصت های رقابتی استان مازندران باشد.