فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف امکان سنجی جرم خیزی از طریق تبیین اثرگذاری مؤلفه های محیطی در کوی مدرس شهر دزفول، به عنوان یکی از پهنه های مصوب اسکان غیررسمی انجام شده است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش و ماهیت، توصیفی، تحلیلی مبتنی به مدل پیمایشی است. شاخص های منتخب بر مبنای آراء خبرگان، با استفاده از تکنیک دلفی و مصاحبه با (۴۰) کارشناس صاحب نظر استخراج شده اند و پس ازآن مدل تحلیلی متشکل از (۴) عامل و (۱۴) زیر عامل در قالب تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) مدل سازی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های محیطی مؤثر بر وقوع جرائم شهری، با واریانس متفاوتی در قلمرو پژوهش پراکنده است. خروجی مدل نشان می دهد بیشترین ارزش فازی مؤلفه های محیطی در قلمرو مطالعه، به شاخص های کاربری های شبانه روزی با ارزش وزنی (۰٫۳۶۹) و ساختمان های متروکه و بدون استفاده با ارزش وزنی (0٫102) تعلق دارد. هم چنین بررسی اعمال ارزش وزن تحلیل سلسله مراتبی فازی در قلمرو پژوهش نشان داده است که پهنه (۳)، جرم خیزترین و پهنه (۲)، ایمن ترین پهنه در ارتباط با عوامل محیطی جرم خیزی محدوده مورد مطالعه شناخته شده اند.
ارزیابی آسیب پذیری محلاّت شهر جیرفت در مقابلِ سیلاب و ارائه راهکارهای حفاظتی
حوزه های تخصصی:
طبق آمار سازمان ملل، سیل و طوفان نسبت به سایر بلایای طبیعی بیشترین خسارات را به سکونتگاه های انسانی وارد آورده اند. کاهش خطرات سیلاب از مهمترین اهداف برنامه ریزی توسعه شهری است. شهر جیرفت در نقطه اتصال 3 رود هلیل، شور و ملنتی واقع شده است و هر ساله از طغیان رودها آسیب می بیند. هدف تحقیق حاضر، اولویت بندی محلاّت شهر جیرفت به منظور برنامه ریزی برای مدیریت سیلاب است. نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، آمار سازمانی و میدانی است. جامعه آماری، کارشناسان منابع طبیعی، برنامه ریزی شهری و ادارات مسئول مدیریت بحران جیرفت هستند. حجم نمونه شامل 53 نفر کارشناسان مربوطه می باشد. تحلیل داده ها با مدل های WP و WASPAS انجام شد. نتایج نشان داد محلاّت شهر به خاطر توسعه فیزیکی بدون برنامه در کنار بستر رودخانه ها آسیب پذیر است. نتایج مدل WP که داده های کمی آسیب های رخ داده در محلاّت مختلف شهر را تحلیل نمود نشان داد بخش مجاور رود هلیل، محلّه سرجاز و محلاّت میانی ملنتی بیشترین آسیب پذیری را در سه دهه اخیر داشته اند. نتایج WASPAS نشان داد محلاّت مجاور هلیل رود، محلاّت میانی شهر در حاشیه رود ملنتی و بخش های محل تلاقی رود ملنتی و شور بیشترین آسیب پذیری را از سیلاب داشته اند و ضروری است در اولویت برنامه ریزی قرار گیرند؛ در حالی که قسمتی از شهر که مجاور بخش میانی رود ملنتی واقع شده، محلّه سرجاز و حاشیه رود شور در رتبه 4 تا 6 آسیب پذیری قرار گرفتند. راهکار حفاظتی مطلوب برای کنترل تأثیرات منفی سیلاب در شهر جیرفت نیازمند ترکیبی از اقدامات سازه ای، مطلوبیت کاربری زمین شهری و مدیریت حوزه بالادست است.
عرصه های درون افزای شهری و کارآمدی سیاست رشد درون افزای کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست توسعة درون افزا، فرایند تولید فضای شهری جدید و توسعة جدید شهری از طریق بهینه سازی استفاده از زمین درون نواحی شهری است. این سیاست در مقایسه با سایر سیاست های رشد در بیرون و پیرامون، با چارچوب پایداری سازگارتر و به اهداف پایداری نزدیک تر است. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی در تهران، عرصه های درون افزایی مطالعه و کارآمدی سیاست رشد درون افزا تحلیل می شود. براساس یافته ها، تهران شهری ظرفیت دار و درنتیجه مستعد برای سیاست رشد درون افزاست. در 30 درصد مساحت شهر بیش از 18 هزار هکتار اراضی و عرصه های درون افزا با 52 درصد اراضی ذخیرة توسعه و نوسازی و فضاهای خالی و بزرگ مقیاس، با اهداف توسعه ای و قابلیت دستیابی بالا وجود دارد. این عرصه ها، الگوی توزیع با آهنگ افزایشی از شرق به غرب و شمال به جنوب و همین طور نظام استقرار بهینه در پهنه های چهارگانه (سکونت، فعالیت، مختلط و حفاظت) شهر دارد و برنامه ریزی رشد شهری را با توسل به سیاست رشد درون افزا امکان پذیر می سازد. وابستگی شهرداری به رانت فضایی ناشی از فعالیت های ساختمانی درون شهر، سوداگری زمین و مسکن درون شهر، آستانة تراکمی پایین و ظرفیت اشباع نشدة تراکم شهری، تمرکزگرایی چرخة شهرنشینی ملی، تغییرات اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی و اصل حفاظت از اراضی پیرامون شهر، دلایل اصلی کاربرد و کارآمدی سیاست رشد درون افزای تهران است.
اولویت بندی نماگرهای رشد هوشمند در راستای باز زنده سازی بافت های تاریخی (مطالعه موردی: بازار شهر کاشان)
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی در شهرها گرانبهاترین یادگار دوران معماری گذشته هستند که سالیان طولانی از ساخت آنها می گذرد و در گذر زمان دچار فرسودگی کارکردی شده اند که باز زنده سازی بافت های تاریخی ضرورتی اجتناب ناپذیر در جهت حفظ آنها به شمار می رود؛ به همین منظور، افراد صاحب نظر در این باره در پی نظریاتی هستند که بتوانند بدون آسیب رساندن به این بناهای با ارزش آنها را باز زنده سازی کنند. نظریه رشد هوشمند در مقوله شهر و توسعه پایدار با حمایت از بازسازی بافت های قدیمی و حومه ها در دستور کار برنامه ریزان شهری قرار دارد؛ به همین دلیل در این مقاله شاخص های رشد هوشمند در بازار سنّتی کاشان سنجیده می شود. هدف این پژوهش، بررسی پتانسیل نماگرهای رشد هوشمند در راستای باز زنده سازی بازار سنّتی کاشان است. بازار کاشان، یکی از قدیمی ترین بازارهای ایران است که توجّه به ابعاد فیزیکی، جسمی، روحی و معنوی انسان از جمله محلاّت قابل پیاده روی و خلق اجتماعات محلی و ... در ساخت این بنا رعایت شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از تکنیک ANP و نرم افزار Super Desicion و ترکیب آن با ضریب Entropy ، SMART و WSM و با تکنیک ادغامی بردا معیارها اولویت بندی گردید. نتایج نشان می دهد که در بین معیارهای رشد هوشمند، کاربری ترکیبی زمین و خلق محلاّت قابل پیاده روی بهترین و گزینه های متنوع حمل و نقل، طراحی فشرده ساختمان ها و خلق اجتماعات با احساس تعلق مکانی کمترین پتانسیل را در وضع موجود بازار کاشان داشتند.
ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی در برابر زلزله (مطالعه موردی: حاشیه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مهم این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان آسیب پذبری سکونت گاه های حاشیه ای شهر مشهد در برابر زلزله است. این پژوهش بر اساس مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و عوامل بیرونی مناطق آسیب پذیر را شناسایی و برای کاهش میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله راهکارهایی ارایه شده است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش روش تحلیلی– توصیفی با نگرش سیستمی است. مدل مورد استفاده، مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و بیرونی و شاخص های آن بوده که با استفاده از نرم افزار ARC GIS و مدل AHPمیزان آسیب پذیری مناطق حاشیه شهر مشهد ارزیابی شده است. در این پژوهش، تعداد 1181 خانوار در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد بر اساس روش مورگان انتخاب و مصاحبه شدند.
یافته ها: تجزیه وتحلیل عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار برآسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای در برابر زلزله در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد نشان داد که 70 درصد از مساکن در مناطق مذکور دارای آسیب پذیری خیلی بالا و بالا هستند.
محدودیت ها/ راهبرد ها: از محدودیت های عمده تحقیق در سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی به دلیل غیر قانونی بودن آن، نبود اطلاعات دقیق و معتبر و عدم همکاری ساکنان با پرسش گران است.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکارها در کاهش میزان آسیب پذیری مساکن حاشیه شهر مشهد در گام اول، شناسایی مناطق آسیب پذیر و تعریف معیارهای آسیب پذیری و نیز، انجام مطالعات تفصیلی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فیزیکی در محدوده تحقیق است؛ علاوه بر این، نظارت مستمر برای جلوگیری از ساخت و سازهای غیر قانونی و ارایه تسهیلات قانونی از جمله اعطای وام مسکن، وام های نوسازی و بهسازی جهت مساکنی که قبلاً به صورت خود جوش و بی برنامه احداث شده اند، در مدیریت بحران مؤثر است.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در این است که تا کنون با مدل های مورد بررسی، مناطق حاشیه شهر مشهد از دیدگاه آسیب-پذیری محیطی (زلزله) شناسایی نشده است.
تعیین اولویت احیاء بافت های فرسوده شهری با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره (نمونه: محله سرشور مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد به عنوان دومین شهر پرجمعیت ایران با ۲۲۴۵ هکتار بافت فرسوده شهری که یک سیزدهم مساحت شهر را شامل می-شود، با معضلی بزرگ برای احیا این بافت مواجه می باشد. محله سرشور مشهد که در محدوده اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) قرار گرفته، با وسعتی حدود ۶۱ هکتار و شامل ۲۱۶۶ قطعه است. هدف پژوهش، اولویت بندی قطعات محله سرشور برای احیاء می باشد تا جهت دهی مناسبی برای دستگاه های متولی، ساکنین و سرمایه گذاران وجود داشته باشد. روش تحقیق، توصیفی/ تحلیلی است و برای رسیدن به هدف، پنج شاخص قدمت، تعداد طبقات، کاربری، مصالح و دوام، انتخاب و از طریق برداشت میدانی از محدوده جمع آوری گردید. برای تعیین وزن هر یک از معیارها و زیر معیار ها، تعداد ۵۰ عدد پرسشنامه در دو مرحله از متخصصان این حوزه گردآوری و سپس این اوزان یکسان برای هر یک از معیارها و زیر معیار ها به همراه اطلاعات برداشت شده، به صورت جداگانه در مدل های تحلیل سلسله مراتبی، تحلیل شبکه ای، فازی و همپوشانی وزنی در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی وارد و اجرا شد که خروجی نهایی نقشه ها به صورت قطعاتی با بیشترین تا کمترین اولویت جهت احیاء به تفکیک هر مدل و کاربری طبقه بندی گردید. نتایج حاصل از پژوهش بیان گر آن است که در محله سرشور اولویت اول احیا، قطعات با کاربری مسکونی (۵۲ قطعه) و در مرحله بعد قطعات با کاربری تجاری/ اداری (۱۳۲ قطعه) قرار دارد. همچنین مشخص گردید که مدل های تصمیم گیری چند معیاره جهت تعیین اولویت احیا قطعات بافت های فرسوده شهری کارایی داشته و مدل فازی در مقایسه با سایر مدل های مورد بررسی دقت بیشتری دارد.
تحلیل اثر گذاری جاذبه های گردشگریِ استان لرستان و اولویت بندی آنها در راستای سرمایه گذاری و توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر فرایند توسعه منطقه ای مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان و برنامه ریزی قرار گرفته است. لذا آنها به دنبال کاهش چالشهای توسعه منطقه ای و تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیست محیطی در مناطق مختلف می باشند. هدف از این پژوهش بررسی اثرات گردشگری و اولویت بندی مناطق گردشگری مصوب در سطح استان لرستان به منظور معرفی به سرمایه گذاران است تا بتواند زمینه مناسبی برای تحرک بخشی به اقتصاد منطقه و برنامه ریزی بهتر برای توسعه مبتنی بر گردشگری در سطح استان را ارایه کند. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده تحقیق توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامع آماری تحقیق شامل دو سازمان صنایع دستی گردشگری و استانداری که مجموعاً 58 نفر محاسبه شده است و به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته اند، که از این مجموعه 35 نفر حاضر به پاسخ گویی شدند و جامع آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره توصیفی (میانگین، انحراف معیار و واریانس) و اسنباطی (t تک نمونه ای، همبستگی و تحلیل واریانس) به تحلیل اثرات گردشگری و تکنیک تشابه به راه حل ایده آل (TOPSIS) اقدام به تعیین اولویت هر یک از مناطق مصوب سازمان میراث فرهنگی در استان شده است. یافته های آزمون t تک نمونه ای نشان داد، میانگین مورد نظر برای تمامی ابعاد به جزء شاخص های سرمایه گذاری و مشارکت، بالاتر از شرایط مطلوب (3) ارزیابی شده است و تفاوت معناداری آن نیز برای همه شاخص ها کاملا ً معنادار است. همچنین نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه مشاهده شده بین شاخص گردشگری و توسعه منطقه ای، رابطه همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین میزان معناداری این تأثیرات در سطح 95/0 درصد قابل تبیین است. نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که بیشترین اثر کلی مربوط به ابعاد اقتصادی با میزان (529/0) بوده است. و بعد زیست محیطی با میزان (287/0) دارای کمترین اثر کلی در توسعه منطقه مورد مطالعه بوده است. همچنین نتیجه مدل تاپسیس نشان دهنده تفاوت زیاد در سطح برخورداری مناطق نمونه پیشنهادی است، به طوری که مناطق نمونه مور زرین و قلعه فلک الافلاک به ترتیب با ضریب 69/0 و 64/0 برخوردارترین و مناطق نمونه مخمل کوه و کمالوند به ترتیب با ضریب 03/0 و 04/0 به عنوان کم برخوردارترین گزینه ها در بین مناطق نمونه گردشگری استان لرستان بوده اند.
سنجش پتانسیل ظرفیت های بازآفرینی فرهنگ مبنا در محله فهادان یزد با هدف توسعه گردشگری در محله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
59 - 74
حوزه های تخصصی:
ارتباط تنگاتنگ فرهنگ با اقلیم، محیط زندگی و شیوه زندگی ساکنان، می تواند زمینه ای قوی، جاذب و متنوع یعنی استفاده حداکثری از سرمایه فرهنگی که با تلقی کردن فعالیت ها و رویدادهای فرهنگی به مثال عامل تسهیل گر و نیروی محرکه بازآفرینی شهری منجر به بازآفرینی فرهنگ مبنا می گردد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ظرفیت های رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در موفقیت گردشگری شهری در محله فهادان یزد است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای- اسنادی و میدانی - پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش گردشگران داخلی و خارجی در شهر یزد و محله فهادان می باشند که نمونه آماری آن برابر با 268 نفر می باشد. نتایج تحقیق با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که در میان چهار مؤلفه بازآفرینی فرهنگ مبنا یعنی کیفیت های زیست محیطی، صوری، عملکردی و معنایی، مؤلفه معنایی بیشترین ظرفیت را در محله به منظور ایجاد بازآفرینی فرهنگ مبنا و توسعه گردشگری داراست و در مقابل مؤلفه عملکردی نیاز به تقویت و برنامه ریزی بیشتری متناسب با اهداف بازآفرینی و توسعه گردشگری دارد. این ترتیب اولویت ها نشان از این است که محله فهادان با توجه به قدمت و پیشینه تاریخی خود از "بعد معنایی" و تصویر ذهنی بالایی برای بازدیدکنندگان محله برخوردار است به طوری که انتقال معنا به خوبی در محله صورت گرفته است. عناصری که توانسته است در تصویر ذهنی استفاده کنندگان جای خود را باز کند، بقعه شیخ فهادان، مسجد قدمگاه، مسجد فهادان، مدرسه ضیائیه (زندان اسکندر) می باشند. سازمان فضایی موجود محله تا حد زیادی با تصویر ذهنی گردشگران تطابق دارد. همچنین وجود تعاملات اجتماعی در یک فضای عمومی محلی باعث شده است تا استفاده کنندگان این فضاها را دوست داشته باشند و به صورت داوطلبانه بخواهند که در آن فضا حضور پیدا کنند.
تحلیلی بر میزان احساس امنیت گردشگران شهری (مطالعه موردی: گردشگران داخلی شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ازاین پژوهش تحلیل احساس امنیت گردشگران در شهر گرگان و ارایه راهکارهایی برای ارتقای احساس امنیت گردشگران میباشد. این پژوهش از نظر ماهیت و هدف کاربردی است و روش تحقیق آن توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش گردشگران مراجعهکننده به شهر گرگان در بهار سال 1395میباشد که با بهرهگیری از فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 384 نمونه انتخاب و اطلاعات توسط پرسشنامه محققساخته جمعآوری و از نرمافزار spss برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف پرسشنامه 891/0 به دست آمد که نشان دهنده قابلیت بالایی از اعتماد ابزار مورد تحقیق است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان میدهد که رابطه معناداری بین عملکرد نیروی انتظامی و عملکرد سازمانهای مرتبط با گردشگری با احساس امنیت گردشگران وجود دارد. نتایج آزمونt نشان داد که عملکرد رسانهها در تقویت احساس امنیت گردشگران تأثیر مثبت دارد. همچنین بین متغیرهایی مانند: جنسیت، تأهل، سن، تحصیلات و پایگاه اقتصادی– اجتماعی با احساس امنیت گردشگران تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی عوامل موثر بر امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 17
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، بافت فرسوده شهری و چالش هایی که به دنبال آن شکل گرفته، تبدیل به یکی از مسائل اساسی کشورها شده است. یکی از معضلات جدی بافت های فرسوده شهری، افزایش جرائم شهری در این بافت ها است. احساس ناامنی در جامعه باعث می شود که افراد از حوزه عمومی کناره گیری کرده و زندگی و فعالیت های خود را در انزوا ادامه دهند و درازمدت اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی، بهره وری اقتصادی و اجتماعی افراد خواهد داشت. زنان نیمی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص می دهند و به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین گروه های اجتماعی، که دارای نقش کلیدی در خانواده و تربیت نسل آینده هستند، می باشند. یکی از عواملی که مانع حضور مؤثر و فعالانه زنان می باشد موضوع امنیت به ویژه در بافت های فرسوده است. بر همین اساس ضروری است تا به مسائل زنان به عنوان سرمایه های اجتماعی و انسانی پرداخته شود. پژوهش حاضر به دنبال کشف عوامل اصلی مؤثر در امنیت زنان بافت فرسوده محلات شهری و سپس تحلیل تأثیر و میزان تأثیر هر یک از عوامل بر امنیت زنان بافت فرسوده محله طرشت می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای کشف عوامل اصلی از تحلیل عامل اکتشافی و نرم افزار Spss؛ سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل کشف شده از نرم افزار Smart pls بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل کالبدی، نظارتی و اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه ارتقای امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت دارا می باشند، نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل نظارتی در رتبه دوم و بالاتر از عامل اجتماعی می باشد که خود دلالت بر اهمیت این عامل در بین زنان محله طرشت دارد.
تحلیل مقایسه ای رضایتمندی شهروندان از فضاهای فراغتی، مطالعه موردی: نواحی 1و4 شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فضاهای فراغتی یکی از حوزه های مهم مطالعات شهری است که کیفیت گذران آن اهمیت بیش تری یافته است. پژوهش حاضر به صورت تطبیقی بین شاخص های رضایت مندی از فضاهای فراغتی و بررسی عوامل تاثیر گذار بر میزان رضایت از فضاهای فراغتی در دو ناحیه شهر مراغه انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری مورد مطالعه شهروندان ساکن ناحیه یک و چهار شهر مراغه بوده و حجم جامعه نمونه در هر ناحیه بر اساس فرمول کوکران محاسبه شده است و پرسشنامه ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده در فضاهای فراغتی توزیع شده است. در تحلیل داده های پژوهش از آمارهای توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین میزان رضایت مندی از فضاهای فراغتی، در هر دو ناحیه تفاوت معنی داری وجود دارد. هم چنین با استفاده از تحلیل عاملی، مشخص شد که در ناحیه یک میزان امکانات فضاهای فراغتی و تنوع کمی و کیفی فضاهای فراغتی و میزان دسترسی به آنها با 9/38 درصد واریانس و در ناحیه چهار نیز تنوع کمی و کیفی فضاهای فراغتی و امکانات آنها و هم چنین کارکرد فرهنگی فضاهای فراغتی با 7/38 درصد واریانس بیش ترین و مهم ترین نقش را در شکل گیری میزان رضایتمندی ساکنان از فضاهای فراغتی خود ایفاء می کنند.
تحلیل راهبردی تنگناها و فرصتهای توسعه گردشگری شهری(مطالعه موردی: شهر شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هسته گردشگری مانند همه فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد. در این راستا از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل سنتی SWOT می باشد. لذا در مطالعه ی حاضر، ضمن شناخت و معرفی برخی از توانمندی ها جاذبه های گردشگری شهرکرد واقع در استان چهارمحال و بختیاری نگاهی راهبردی به تنگناها و مشکلاتی که فراروی گردشگری شهر شهرکرد می باشد، پرداخته شود. این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی است و با استفاده از مطالعات میدانی و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای،پرسش نامه(از دیدگاه 70 نفر از مسئولان و گردشگران ) و اینترنتی انجام شده است. ابتدا داده ها در نرم افزار exel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی SWOT مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که شهرکرد به رغم برخوردار بودن از ظرفیت های بالای گردشگری در بخش تاریخی و طبیعی با کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی، ضعف تبلیغاتبا مشکلاتی مواجه است؛ از طرف دیگر دارای فرصت های اشتغال زایی برای جوانان تحصیل کرده شهرکرد و ورود ارز و سرمایه گذاری برای شهرکرد می باشد. از راهکارهای مهم توسعه گردشگری شهرکرد افزایش تبلیغات، ایجاد امکانات رفاهی واقامتی،حمایت های دولتی،جذب سرمایه گذاری است.
برنامه ریزی دسترسی غیرفضایی به خدمات بهداشتی-درمانی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع دسترسی به خدمات شهری از جمله مسائل مهمی است که فضای شهر را از ابعاد گوناگون تحت تأثیر قرار می دهد. در برخی مواقع عدم دسترسی مناسب به برخی کاربری ها، سلامت افراد را نیز در معرض خطر می اندازد. خدمات بهداشتی-درمانی نمونه ای از این دست است که الزام دسترسی به موقع و مناسب به آن، برای همه افراد جامعه ضروری است. دسترسی به خدمات از دو بُعد دسترسی فضایی و دسترسی غیرفضایی قابل بررسی است. در این میان شرایط و ویژگی های اقتصادی-اجتماعی جامعه از جمله ابعاد مهم دسترسی غیرفضایی به شمار می آید؛ چراکه دسترسی غیرفضایی مبیّن شرایط اجتماعی و اقتصادی جمعیت استفاده کننده از خدمات است. براین اساس در این مطالعه سعی شده است، دسترسی غیرفضایی به خدمات بهداشتی-درمانی در شهر مشهد مورد تحلیل قرار گیرد. برای این منظور ابتدا مدل مفهومی تحقیق با استفاده از 8 شاخص اجتماعی-اقتصادی تأثیرگذار در سطح 1266 حوزة آماری ساخته شد. استفاده از مدل تحلیل عاملی در خصوصِ ویژگی های اجتماعی-اقتصادی حوزه ها، منجر به شکل گیری 2 عامل اقتصادی و اجتماعی شد که بیش از 74% از کل تغییرات واریانس ها را تبیین می کند. نتیجة به دست آمده از تحلیل عاملی برای هر حوزه به تفکیک هر عامل در محور مختصات (x , y) ترسیم شد و جایگاه هر حوزه به دست آمد. نتیجة این بررسی نشان داد که در شهر مشهد وضعیت متفاوتی از نظرِ شاخص های دسترسی غیرفضایی قابل مشاهده است؛ به گونه ای که 21.6 درصد از جمعیت به دلیلِ پایین بودن جایگاه شاخص های اجتماعی و اقتصادی، اولویت نخست برنامه های بهداشتی-درمانی در خصوصِ ارتقای شاخص دسترسی غیر فضایی به شمار می آیند که این مسئله می بایست در خصوصِ توسعة برنامه های بهداشتی و درمانی مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی و تدوین استراتژی های توسعه پایدار گردشگری با استفاده از تکنیک SWOT و IEA (مطالعه موردی: شهرستان بانه)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
305 - 319
حوزه های تخصصی:
امروزه، گردشگری به پدیده ای تأثیرگذار در اقتصاد جهانی تبدیل شده است؛ به طوری که براساس آمار و ارقام منتشره از سوی سازمان جهانی گردشگری در هزاره جدید به بزرگ ترین منبع درآمد جهانی تبدیل شده است. از این رو، برنامه ریزیوتوسعه گردشگریبه منزلهیکیازمنابعبسیارمهمکسب درآمدوایجاداشتغال،کهتأثیراتاجتماعی، فرهنگیوزیست محیطیفوق العاده اینیزدارد،به منزلهیکنیازمطرحمی شود. بنابراین، در این مقاله به ارزیابی و تدوین استراتژی های توسعه پایدار گردشگری با توجه به قوت ها، ضعف ها، فرصت ها، تهدیدها و تعیین موقعیت استراتژیک بخش گردشگری شهرستان بانه پرداخته شده است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ماهیتأ از نوع توصیفی تحلیلی مبتنی بر مشاهدات میدانی، آرای مردم، برنامه ریزان و گزارش های مستند ارگان ها و سازمان های مربوطه، داده ها و اطلاعات پایه جمع آوری و طبقه بندی شدند. همچنین جامعه آماری پژوهش حاضر سیصد نفر از مردم، برنامه ریزان و نهادهای دولتی است که با روش نمونه گیری هدفمند و تصادفی ساده انتخاب شده اند. در تحلیل داده ها نیز از ابزارهای تحلیلی IEA , SWOT استفاده شده است. در فرایند تحقیق، ضمن بررسی ها و اطلاعات جمع آوری شده، یافته ها با استفاده از ابزار SWOT طبقه بندی و جمع آوری شده است. در نهایت نیز، با استفاده از ابزار IEA، موقعیت استراتژیک بخش گردشگری شهرستان بانه تعیین شد. نتایج نشان می دهد که بخش گردشگری شهرستان بانه در راستای توسعه پایدار گردشگری به لحاظ محیط درونی با ضعف های زیاد و به لحاظ محیط بیرونی با تهدیدهایی روبه رو است که در صورت اتخاذ استراتژی های تدافعی (WT) می توان به نتایج مطلوبی رسید.
سنجش پایداری اقتصادی و اجتماعی محله های شهری با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره (AHP) (مورد شناسی: محله های منطقة یک شهریِ گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص های پایداری در جوامع شهری، به عنوانِ معیارهای پیش آهنگ پایداری و منعکس کنندة مؤلفه های اساسی و بنیادی برای سلامت اقتصادی، اجتماعی یا زیست محیطی جامعه، در بلند مدت و در طی نسل ها محسوب می شوند؛ بنابراین، تأکید بر پایداری فضا های شهری که به پایداری اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی بستگی دارد، به منظور دستیابی به آرمان های شهرنشینی دارای اهمیت فراوانی است. در این میان، سنجش و ارزیابی معیارهای پایداری در محله های شهری، به منزلة کوچک ترین واحد سازمان فضایی شهر، چار چوب مناسبی برای تحقق اهداف پایداری فراهم می آورد. در پژوهش حاضر، به منظور دستیابی به این مهم، نخست با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، فهرست جامعی از شاخص های ارزیابی پایداری فضاهای شهری در زمینه های مورد بحث تهیه و از طریقِ توزیع پرسشنامه اقدام به جمع آوری و کمّی سازی معیارهای منتخب در سطح محله های منطقة مورد مطالعه شده است. به منظورِ تجزیه و تحلیل شاخص ها نیز، تکنیک تصمیم گیری چند معیاره ( AHP ) مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق، از یک سو بیانگر این نکته است که این روش، تحلیل فضایی مطلوبی را از وضعیت پایداری اجتماعی و اقتصادی در سطح محله های منطقة یک شهریِ گرگان نشان می دهد و از سویِ دیگر تفاوت های آشکاری را در سطوح پایداریِ اقتصادی و اجتماعی محله های مختلف شهریِ گرگان بیان می کند؛ به طوری که در بین محله های موردِ بررسی، محلة یک با وزن 0.0835 بالاترین رتبه را در بین سطح پایداری اجتماعی و محلة پنج با وزن 0.2352، بالاترین رتبه را در بین محله ها از نظرِ سطح پایداری اقتصادی به خود اختصاص داده اند که نشان دهندة نابرابری ها و شکاف طبقاتی بالایی در سطح محله های مورد بررسی می باشد.
پتانسیل یابی مناطق توسعه شهری با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
175 - 196
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی و توسعه شهری به ویژه در کشورهای درحال توسعه، به درک الگو و فرایندهای پیچیده رشد شهری با روش علمی و کارآمد نیاز دارد. لازمه ایجاد رشد شهری پایدار و برنامه ریزی توسعه شهری، درک الگوهای صحیح رشد شهری است. کرمانشاه نهمین شهر پرجمعیت کشور و یکی از چهار شهر نخست ایران از نظر حادبودن معضل حاشیه نشینی است. هدف این پژوهش، بررسی پتانسیل توسعه شهری در این شهر است. بدین منظور، شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) با الگوریتم آموزش لونبرگ- مارکوات به کار رفت و داده های مؤثر در توسعه شهری به عنوان لایه های ورودی به شبکه تعیین شد. این لایه ها که در سه گروه اجتماعی-اقتصادی، کاربری زمین و بیوفیزیک قرار می گیرند، شامل 16 لایه هستند. در ادامه، پانصد نقطه به عنوان نقاط آموزشی شبکه تهیه و ۱۲ لایه میانی نیز تعیین شدند. مطابق نتایج، با دورشدن از امکانات و مناطق شهری، پتانسیل ها به شدت کاهش پیدا می کنند و بیشتر مناطق دارای پتانسیل توسعه شهری در نزدیک ترین فاصله این امکانات و مناطق شهری قرار دارند. بیشترین مناطق پتانسیل دار توسعه شهری، در جنوب غرب شهر کرمانشاه و در اطراف جاده های اصلی کرمانشاه-اسلام آباد و کرمانشاه-کنگاور واقع است. مناطق شمالی شهر به دلیل ارتفاع و شیب زیاد، پتانسیل اندکی برای توسعه دارند. همچنین ضریب رگرسیون کلی 9۵ درصدی شبکه که حاصل شرکت تمامی داده ها در شبکه است، کارایی زیاد شبکه عصبی پرسپترون چندلایه را در این مطالعه نشان می دهد.
ارزیابی شاخص های حکمرانی خوب شهری در شهرهای مقصد گردشگری به روش IPA (مطالعه موردی: شهر تنکابن)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
219 - 231
حوزه های تخصصی:
شهرهای مقصد گردشگری شهرهایی هستند که اقتصاد خانوار در اکثر آن ها وابستگی شدیدی به جذب گردشگر دارد؛ به طوری که بسیاری از مشاغل شکل گرفته در این شهرها، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، نیازهای گردشگران را برآورده می کنند و از این طریق خانوار ها به امرار معاش می پردازند. به منظور ایجاد بستر مناسب توسعه گردشگری پایدار شهری، به ویژه در شهرهای مقصد گردشگری، حکمرانی خوب شهری و نزدیک شدن به شاخص های آن ضرورتی تردیدناپذیر است. هدف این تحقیق شناخت جامع میزان اهمیت حکمرانی خوب شهری و ارزیابی عملکرد شاخص های حکمرانی خوب شهری در شهر تنکابن، به عنوان یکی از شهرهای مقصد گردشگری، است. روش تحقیق و گردآوری مطالب از نوع پیمایشی و تحلیلی مبتنی بر پرسش نامه است که پس از تأیید روایی پرسش نامه، در اختیار کارشناسان برجسته مهندسان مشاور و اعضای گروه تخصصی شهرسازی نظام مهندسی استان مازندران و همچنین استادان صاحب نظر دانشگاه مازندران، با شرط داشتن تحصیلات دانشگاهی کارشناسی ارشد یا دکترا در زمینه مدیریت شهری، برنامه ریزی شهری و سایر رشته های مرتبط با امور شهری، قرار گرفت. برای تحلیل آماری از روش IPA استفاده شد. مهم ترین شاخص با کمترین عملکرد، شاخص مشارکت شهروندان تعیین شد که سنگ بنای حکمرانی خوب شهری به منزله روش مدیریت مشارکتی است. شاخص امنیت نیز بالاترین عملکرد را در این شهر داشت. درنهایت، نتیجه گیری شد که شاخص های حکمرانی خوب شهری، با وجود اهمیت بالای آن ها، عملکرد پایینی در مدیریت شهر تنکابن داشت که راهکارهایی به منظور ارتقای آن ارائه شد.
شناسایی و اولویت بندی مولفه ها و فرایندهای موثر در ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین گردشگری کوهستانی-جنگلی، مورد مطالعه: منطقه مازندران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87 - 106
حوزه های تخصصی:
محیط به شدت رقابتی در بخش گردشگری، فعالان این حوزه را وادار می کند تا به دنبال روش های جدید برای بهبود مزیت رقابتی خود باشند. مدیریت زنجیره تامین گردشگری یکی از استراتژی های اثربخش است که بنگاه های فعال گردشگری می توانند برای افزایش مزیت رقابتی خود مورد استفاده قرار دهند. مطالعه در زمینه ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین در بخش خدماتی نظیر گردشگری در مقایسه با بخش تولیدی بسیار محدود است؛ این امر بیانگر ضرورت توجه به مطالعه بیشتر در این حوزه است. از این رو، این پژوهش سعی دارد تا با بررسی ادبیات مربوط به مدیریت زنجیره تامین گردشگری روستایی، فرایندها و مولفه های مدیریت زنجیره تامین در بخش گردشگری روستایی را با استفاده از روش دلفی شناسایی کرده و با استفاده از روش دنپ الگویی از تأثیرگذاری و رتبه بندی فرایندها را از دیدگاه خبرگان ارائه کند. منطقه مورد مطالعه مناطق کوهستانی- جنگلی شهرستان های مازندران مرکزی است. جامعه آماری، خبرگان دانشگاهی و مدیران محلی هستند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. دو پرسشنامه به صورت طیف لیکرت و مقایسات زوجی طراحی و برای امتیاردهی در اختیار آن ها قرار گرفت. برای افزایش روایی صوری از نظر خبرگان و برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب سازگاری مقایسه های زوجی صورت گرفته استفاده شد. پرسشنامه با ضریب سازگاری 0035/0، از پایایی لازم برخوردار بود. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که بنا به نظر خبرگان محلی، فرایند مدیریت ارزیابی عملکرد دارای بالاترین اولویت و فرایند مدیریت دانش دارای کمترین اهمیت در ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین مقصدهای گردشگری شهرستان های مورد مطالعه است.
بررسی اثرات طرح های عملیاتی (طرح های موضوعی و موضعی) بر روی کیفیت زندگی شهروندان در بافت قدیم (مطالعه موردی: شهر ساری)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۷۳-۵۷
حوزه های تخصصی:
با توجه به مسائل و مشکلات روش شناسی در طرح های جامع، توجه و شیوه تهیه و تصویب طرح های جامع و روش های مطالعاتی آنها که معمولاً به صورت خطی انجام می شود و پیوستگی لازم میان اهداف و پیشنهادات وجود ندارد و فرآیند تهیه طرح جدا از فرآیند اجرا و شرایط تحقیق پیشنهادات انجام می پذیرد، تهیه «طرح هاى ساختارى- راهبردى شهر» به جاى طرح هاى جامع شهرى به صورت سنتى و تهیه طرح هاى «موضعى» و «موضوعى» به جاى طرح هاى تفصیلى ارائه گردید. در طرح جامع شهر ساری مصوب 1394 طرح های موضوعی و موضعی تعریف شده است که مؤلفه هایی چون رفاه، ارتقا کیفیت زندگی، ایمنی، سرزندگی و آرامش را در بر می گیرد. این پژوهش بدنبال پاسخ به این سوال است که امروز پس از گذشت چند سال از تصویب طرح آیا طرح های موضوعی و موضعی پیشنهاد شده بر روی کیفیت زندگی شهروندان ساری بخصوص در بافت قدیم شهر تأثیرگذار بوده است؟. بر این اساس پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان بافت قدیم شهر ساری به تعداد 12245بوده که بر اساس فرمول کوکران، 380 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و 76 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری را شامل می شود. داده های گردآوری شده به محیط نرم افزار SPSS انتقال و سپس با استفاده از آزمون های یومن ویتنی، تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد، که تفاوت معناداری بین دیدگاه شهروندان و کارشناسان در زمینه تأثیرگذاری طرح های موضوعی و موضعی بر روی کیفیت زندگی شهروندان ساری وجود نداشت و معتقد بودند که طرح های موضوعی و موضعی بر روی کیفیت زندگی شهروندان بافت قدیم ساری نقش بسزایی دارد.
تحلیل تأثیر طرح های توسعه شهری بر ساختار فضایی خرد و کلانِ شهرها (مطالعه موردی: طرح محور زینبیه شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
645 - 670
حوزه های تخصصی:
بیشازنیم قرنازاجرایطرح هایجامعبر کالبد شهرایرانیمی گذرد که اساس آن ها برگرفته از جنبش مدرن، مبتنی بر ساماندهی به عملکردهای چهارگانه اسکان، کار، آمدوشد (ترافیک) و گذران اوقات فراغت است که نتوانسته اهداف و چشم اندازهای مورد انتظار را باز پس دهد. اجرای این گونه طرح ها بر پیکره بافت های مرکزی شهرها، به تدریج سبب فروریختن ساختار سنتی، اصالت و هویت ذاتی آن ها شده است؛ از این رو نتیجه این طرح ها صِرف تکیه بر مداخلات کالبدی، با نادیده گرفتن روابط فضایی حاکم بین انسان و فضا که از درون مایه های منطق اجتماعی فضاست، چیزی جز ناهمگونی در تقابل بین سنت و مدرنیته نبوده و در این میان، شبکه معابر به عنوان یکی از عناصر مهم کالبدی، نقش اصلی در برقراری روابط فضایی داشته است؛ بنابراین، در این مقاله سعی شده است که با بررسی تأثیر طرح های توسعه بر روابط فضایی حاکم بر ساختار شهر بتوان ارزیابی درستی از موضوع داشت. طرح محور زینبیه در بافت تاریخی شهر زنجان نیز از ناهمگونی های فضایی مستثنا نیست که این امر ریشه در نا آگاهی و تأثیر این طرح بر ساختار و روابط فضایی شهر است؛ بنابراین، هدف این پژوهش تحلیل تأثیر طرح توسعه محور زینبیه در بافت تاریخی بر ساختار فضایی خرد و کلان شهر زنجان به روش چیدمان فضاست. کاربرد اصلی این روشِ هوشمند، رویکردی جدید در تحلیل ساختار و پیکره بندی فضایی براساس روابط فضایی شهری به شمار می آید که در آن پارامترهای نوینی مطرح است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات نظری آن ازطریقمطالعاتکتابخانه ایجمع آوریشده است. تحلیل ها شامل دو بخش از تحلیل های چیدمان فضاست که عبارت است از: 1. بررسی تأثیر طرح زینبیه در مقیاس خرد (سطح محله)؛ 2. بررسی تأثیر طرح مذکور در مقیاس کلان شهر. با نگاهی به نتایج پژوهش درمی یابیم که هرچند در ابتدا تأثیر اجرای این طرح در مقیاس محله، سبب افزایش میزان هم پیوندی شده، از سوی دیگر تفاضل هم پیوندی بین خطوط شبکه محلات دور و نزدیک را به استخوان بندی اصلی شهر افزایش داده است. میزان این افزایش اختلاف تفاضل برای عابران سواره 986/0 و برای عابران پیاده 443/0 بعد از اجرای طرح است که این امر یکی از عوامل مؤثر نشانگر وجود گسست فضایی و انزوای کالبدی حاصل از اجرای آن در محله مورد نظر است. با مقایسه میانگین پارامترهای ترکیبی چیدمان فضا قبل و بعد از اجرای طرح بر بافت قدیم و ارگانیکی، افزایش میزان دید و دسترسی (به دلیل افزایش هم پیوندی)، تضعیف نظام سلسله مراتبی (به دلیل تحمیل الگوی شطرنجی بر بافت ارگانیکی) و افزایش میزان وضوح (به دلیل افزایش ضریب همبستگی) در محله زینبیه به وجود آمده است؛ همچنین در سطح کلان نیز پس از اجرای طرح با کوچک ترین تغییر در میزان هم پیوندی بین دو محور اصلی شهر با اختلاف 074/0 تغییرات بزرگ در ترتیب فضایی و جابه جایی رتبه هم پیوندی بین محورهای اصلی را به وجود آورده است که این عامل در کنار سایر عوامل طراحی شهری بر توسعه و ساختار شهر تأثیرگذار بوده و مجموعه این فرایند بر دیگر مشخصه ها از جمله تغییر کاربری و ارزش املاک، مکان یابی جاذب های فضایی (کاربری ها)، حرکت عابر و ... مؤثر بوده است.