فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
361 - 383
حوزه های تخصصی:
تحلیل الگوهای فضایی فرسودگی و بررسی روابط فضایی میان فرسودگی و عوامل مؤثر آن، بسیار تأثیرگذار و قابل توجه است؛ زیرا به درک بهتر عوامل مؤثر و بهبود عملکرد مدیریت نوسازی شهری می انجامد. بدین منظور، پژوهش حاضر با روش های آمار فضایی به تحلیل الگوی فرسودگی و عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران درباره توزیع فضایی فرسودگی این ضریب مثبت، و 314/0 است و خوشه ای بودن توزیع فضایی فرسودگی را نشان می دهد. با توجه به اینکه با شاخص موران نمی توان انواع طبقه بندی الگوهای فضایی را شناسایی کرد، تحلیل آماره عمومی G می تواند برای این منظور کارساز باشد. براساس نتایج تحلیل آماری، محله هایی با فرسودگی زیاد کنار هم قرار دارند و از روند خوشه ای با تمرکز بالا برخوردارند. خوشه های خیلی گرم حدود 29/6 درصد از مساحت محدوده فرسوده را به خود اختصاص داده اند و 5 محله را شامل می شوند. همچنین در این پژوهش، عوامل مؤثر بر فرسودگی با روش رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) بررسی شد که در آن میزان فرسودگی به عنوان متغیر وابسته، و شاخص های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل درنظر گرفته شدند. نتایج نشان می دهد مدل مورد نظر با برابر 92/0، و تعدیل شده برابر 84/0 است که دقت قابل قبولی را در مدل سازی روابط فضایی عوامل مؤثر بر فرسودگی شهری نشان می دهد. همچنین خودهم بستگی برآوردشده در مقادیر باقی مانده و حاصل مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی با استفاده از آماره موران I (Moranʼs I) بیانگر عدم خودهم بستگی معنا دار است. مطابق نتایج میزان تأثیرگذاری هریک از شاخص ها بر فرسودگی، متغیرهای نفوذناپذیری، ریزدانگی، کیفیت زیرساخت ها، بار تکفل، مالکیت استیجاری و قیمت زمین، اثری افزایشی بر فرسودگی دارند؛ از این رو می توان این یافته ها را پایه ای علمی برای سیاست گذاری به منظور کاهش فرسودگی و آثار آن دانست.
سنجش و ارزیابی اثرات حکمروایی خوب شهری بر زیست پذیری شهرها (مطالعه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
1 - 18
حوزه های تخصصی:
وجود مسائل و مشکلات ناشی از رشد سریع شهرنشینی در کشور و عدم امکان مدیریت جامعه شهری با ابزارها و شیوه های سنتی موجود، ضرورت تغییر در شیوه مدیریت و اداره شهرها را دو چندان کرده است. این تغییر با استفاده از رویکرد حکمروایی خوب شهری قابل تحقق است. رویکرد مذکور باعث افزایش پایداری، کیفیت زندگی و مطلوبیت زیست در شهرها می گردد. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر حکمروایی خوب شهری بر زیست پذیری شهر بوشهر می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی–تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های موردنیاز پژوهش، از دو شیوه تحلیل اسنادی و پیمایش بهره گرفته شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش ساکنان شهر بوشهر با جمعیت 223504 نفر است که 446 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده است. بر اساس نتایج اسنادی، شاخص های پژوهش در بخش حکمروایی خوب شهری شامل شفافیت، کارایی و اثربخشی، عدالت، قانونمندی، مسئولیت پذیری، پاسخگویی، مشارکت و اجماع محوری می باشد و شاخص های زیست پذیری شهری نیز شامل آموزش عمومی، تفریحات و اوقات فراغت، مراقبت های پزشکی و بهداشتی، امنیت فردی و اجتماعی، پیوستگی و تعلق مکانی، مشارکت و همبستگی، کالاهای مصرفی، اشتغال و درآمد، مسکن، امکانات و خدمات زیربنایی، حمل ونقل، آلودگی، کیفیت بصری (چشم انداز) و کیفیت فضای سبز هستند که رابطه آن ها با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل گردیده است. نتایج نشان داد که وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری و زیست پذیری در شهر بوشهر نامطلوب می باشند. همچنین بین شاخص های حکمروایی خوب شهری و زیست پذیری شهری رابطه ضعیف تا متوسطی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان دهنده تأثیر متوسط و معنادار شاخص های حکمروایی خوب شهری بر زیست پذیری شهر بوشهر است. از بین شاخص های 8 گانه حکمروایی خوب شهری، شاخص های شفافیت؛ عدالت و مسئولیت پذیری، با ضریب بتای 607/0، 593/0 و 513/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر زیست پذیری شهر بوشهر دارند.
تأثیر چشم اندازهای شهری بر سلامت روان شهروندان مطالعه موردی: مناطق 2 و 9 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
17 - 33
حوزه های تخصصی:
در علم جغرافیا، چشم اندازها همواره با عامل فرهنگ پیوند می خورند. ازاین رو، می توان چشم انداز را به مفهوم فرم های قابل رؤیت در سطح زمین و ترکیب آن ها باهم در نظر گرفت. برای حفظ سلامت روان و رفتار و پیشگیری از استرس می توان از چشم انداز سازی و استفاده از مناظر زیبا در کالبد و زیرساخت های شهری سود برد؛ اما اینکه این چشم اندازهای شهری تا چه میزان بر سلامت روانی شهروندان تأثیر می گذارند سؤال اصلی این پژوهش است که سعی در مطالعه آن دارد. پژوهش حاضر ازنظر هدف؛ کاربردی و توسعه ای و ازلحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد که ابتدا پس از تشریح مفاهیم مربوط به چشم اندازهای شهری و سلامت روان با روش کتابخانه ای، پرسشنامه چشم اندازهای شهری در 9 شاخص و 65 گویه و پرسشنامه GHQ در 4 شاخص و 28 گویه در طیف لیکرت تهیه شد؛ حجم نمونه پرسشنامه بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، در 2 منطقه 384 به دست آمد که به صورت سهمیه ای و تصادفی بین مناطق توزیع و جمع آوری گردید.؛ و سپس در محیط نرم افزار spss به تحلیل نهایی صورت گرفت که نتیجه بررسی پرسشنامه GHQ در سطح مناطق نشان داد که نمره سلامت روان منطقه 2 بالاتر از سطح متوسط و نمره سلامت روانی در منطقه 9 کمی پایین تر از سطح متوسط نمره این پرسشنامه قرار دارد. در تحلیل رگرسیونی خطی چندگانه به این نتیجه رسیدیم که در منطقه 2 شاخص های وضعیت زیست محیطی، وضعیت اقتصادی، وضعیت آموزشی، وضعیت شبکه های ارتباطی و حمل ونقل، وضعیت امنیتی، وضعیت مسکن، وضعیت مشارکت، وضعیت تجاری فرهنگی و وضعیت طراحی و مبلمان شهری به ترتیب بر روی سلامت روان افراد تأثیرگذار است و در منطقه 9 شاخص های وضعیت اقتصادی، وضعیت مشارکت، وضعیت تجاری فرهنگی، وضعیت طراحی و مبلمان شهری، وضعیت شبکه های ارتباطی و حمل ونقل، وضعیت امنیتی، وضعیت آموزشی، وضعیت زیست محیطی و وضعیت مسکن به ترتیب شاخص های اثرگذار بر سلامت روان افراد در این منطقه هستند.
راهبردهای کاهش آسیب پذیری بافت مسکونی در برابر خطر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
265 - 288
حوزه های تخصصی:
مدیریت مخاطرات در برنامه ریزی شهری اهمیت و جایگاه ویژه ای در کاهش حجم آسیب های طبیعی و تلفات انسانی دارد. ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر این مخاطرات به عنوان عوامل تعیین کننده میزان خطر می تواند از ابعاد مختلف، به کاهش خسارات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از وقوع چنین حوادثی منجر شود. مطالعه حاضر با هدف ارائه راهکارهایی برای کاهش آسیب پذیری بافت مسکونی منطقه 6 تهران در برابر زلزله، در دو مرحله صورت گرفت. در مرحله اول، بافت مسکونی از ابعاد آسیب پذیری (بنا، سکونتگاه، فیزیکی، اجتماعی و انسانی) بررسی شد. جامعه آماری این مرحله، سرپرستان خانوارهای منطقه 6 هستند که درمجموع 331 خانوار به نسبت ساختمان های مسکونی، با روش نمونه گیری طبقه بندی از محله های منطقه یادشده انتخاب و بررسی شدند. ابزار اندازه گیری در این مطالعه پرسشنامه است که روایی آن به کمک استادان و کارشناسان تأیید شد. پایایی مقیاس های آن 682/0 و 792/0 به دست آمد و محاسبه و تأیید شد. ارزیابی آسیب پذیری با تکنیک های فازی، و ارزیابی فضایی با تحلیل های فضایی میان یابی (کریجینگ) صورت گرفت. درنهایت، با استفاده از روش FUZZY AHP، میزان اهمیت عوامل به کاررفته تعیین، و میزان کل آسیب پذیری منطقه در پنج بعد آسیب پذیری مشخص شد. براساس نتایج پهنه بندی آسیب پذیری کل، محله های امیرآباد، نصرت، قزل قلعه، دانشگاه تهران و پارک لاله آسیب پذیری کم (6/0-73/0) و محله های شریعتی، آرژانتین-ساعی، بهجت آباد و گاندی آسیب پذیری متوسطی دارند (4/0- 6/0). یافته های پژوهش در مرحله دوم نشان دهنده قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهاست. 22 کارشناس و استاد صاحب نظر، پرسشنامه این مرحله را مدنظر قرار دادند. درنهایت، با استفاده از مدل SWOT راهکارهای کاهش آسیب پذیری در منطقه ارائه شد. براساس نتایج پژوهش نیز راهبردهای تهاجمی مهم ترین راهبردهای شناسایی شده هستند.
برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهر جدید اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
57 - 75
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری کامل ترین قرارگاه های انسان را تشکیل می دهند و</strong> </strong> دربردارنده مراکز مهم اقتصادی، علمی، تفریحی، پزشکی می باشند و همچنین از جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی برخوردارند</strong> .</strong> به</strong> </strong> موازات افزایش تعداد افراد ساکن در شهرها، محیط زیست</strong> </strong> شهری نیز بیشتر به چالش کشیده می شود و پیامدهای منفی بسیاری به همراه خواهد داشت. ازاین رو توجه به ابعاد پایداری شهری، می</strong> </strong> تواند به ایجاد شهری پایدار و در تعامل و هماهنگی با محیط</strong> </strong> زیست کمک کند. هدف کلی پژوهش، ارائه راهبرد برتر پایداری در شهر جدید اندیشه و هدف جزئی آن تحلیل عوامل درونی و عوامل بیرونی مربوط به پایداری در محدوده مذکور است. الگوی حاکم بر پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، هدف</strong> </strong> گرا است. شیوه گردآوری داده</strong> </strong> ها اسنادی- میدانی بوده و نوع داده</strong> </strong> ها، کمی- کیفی (پرسشنامه</strong> </strong> ای) می</strong> </strong> باشد. تجزیه وتحلیل داده</strong> </strong> ها به</strong> </strong> وسیله مدل سوات و برنامه</strong> </strong> ریزی استراتژیک کمی انجام پذیرفت. یافته</strong> </strong> های پژوهش نشان می</strong> </strong> دهد که عواملی با ماهیت کالبدی، خدماتی، اقتصادی، دسترسی و حمل ونقل به پایداری در شهر جدید اندیشه کمک نموده اند و مهم ترین عواملی که پایداری را در آن تحدید می کنند، ماهیت اجتماعی، زیست محیطی دارند و مهم ترین راهبرد برای تقویت پایداری در شهر جدید اندیشه عبارت است از توجه به رعایت عدالت در توزیع خدمات و امکانات به گونه ای که مانع از مهاجرت شهروندان به پایتخت شود.</strong>
ارزیابی سطح پایداری اجتماعی در بافت های تاریخی شهری مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
19 - 36
حوزه های تخصصی:
در بین محققان اتفاق نظر وجود دارد که لازمه تبدیل محله های تاریخی شهری به مکان هایی برای زندگی جمعی، توجه به جنبه های پایداری اجتماعی در این محله ها است. در واقع، مهم ترین وجه تأثیرگذار بر حفاظت محله های تاریخی در روند توسعه پایدار شهری، به مؤلفه اجتماعی آن بازمی گردد. هدف این پژوهش سنجش پایداری اجتماعی محله های شش گانه بافت تاریخی شهر اردبیل می باشد. حجم نمونه شامل 384 نفر از ساکنان بافت تاریخی شهر اردبیل است که به روش تصادفی ساده نمونه گیری شدند. سنجه های پژوهش نیز در قالب یک پرسشنامه محقق ساخته با 10 مؤلفه اصلی پیاده سازی شد که عبارت اند از: (امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، هویت جمعی، سرزندگی، تعامل اجتماعی، حس تعلق، کیفیت مسکن، بهره مندی اقتصادی، و عدالت فضایی). نتایج نشان می دهد که پایداری اجتماعی در بافت تاریخی اردبیل درمجموع پایین است. بااینکه مؤلفه های امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تعامل اجتماعی و حس تعلق وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر مؤلفه ها داشتند، اما ناپایداری در وضعیت اقتصادی ساکنان، پایین بودن کیفیت کالبدی بافت و دسترسی نامناسب به خدمات عمومی، عامل مهمی در تشدید ناپایداری اجتماعی محدوده موردمطالعه بود. در بین محله ها نیز، تفاوت های فضایی معنی داری از نظر میزان پایداری اجتماعی مشاهده شد. در واقع، موقعیت مکانی هر یک از محله ها و نحوه دسترسی به خدمات شهری، بر پایداری اجتماعی آن ها مؤثر بود. نتایج این مطالعه ضمن تأکید بر ضرورت ارزیابی پایداری اجتماعی در سطح محله های شهری، نقش ابعاد اجتماعی توسعه پایدار را در ارتقای کیفیت بافت های تاریخی برجسته می سازد.
بررسی مطلوبیت فضایی خانه های سنتی بر اساس مؤلفه های راندمان عملکردی (مطالعه موردی: خانه های دوره قاجار در شهر یزد)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۳
۱۰۷-۱۲۱
حوزه های تخصصی:
خانه های سنتی ایران نمونه ای از مسکن بومی است که دارای خصوصیات کالبدی و عملکردی متفاوتی است. توده و فضا در این خانه ها به دلایل گوناگونی شکل می گرفته است ، که از این میان می توان به ، اقلیم و اب و هوا، مناسبات فرهنگی، ویژگی های اجتماعی و .. اشاره کرد. عوامل دیگری نیز در شکل گیری گونه های مختلف این مسکن بومی نیز دخالت داشته است چرا که شکل گیری ساختاری و فضایی این نوع مسکن علاوه بر اقلیم می تواند متاثر از ویژگی های عملکردی باشد و این موضوع می تواند تاثیر بسزایی در کیفیت عملکردی و کارکردی این خانه ها داشته باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی راندمان عملکردی و نقش حیاط در خانه های سنتی و بررسی ان در این خانه ها می باشد . در این خصوص منظور از راندمان عملکردی مطلوب فضا، یکپارچگی فضایی،سیرکولاسیون حرکتی،نفوذ پذیری و انعطاف پذیری فضایی در خانه ها تعریف شده است. برای دستیابی به این منظور که تعداد حیاط چه تاثیری در این مطلوبیت فضایی دارد ،ابتدا نمونه های موردی در شهر یزد بر اساس تعداد حیاط (1حیاطه،2حیاطه،چندحیاطه) انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل خانه ها نحو فضا است که در ان با استفاده از نمودارهای توجیهی به تجزیه و تحلیل روابط فضایی خانه پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که خانه های یک حیاطه با حیاط مرکزی که اطراف ان را توده و فضا تشکیل داده است بنا به دلایلی ، از میزان نفوذپذیری بیشتری (وجود عمق نسبی کمتر نسب به نمونه های دو حیاطه و چند حیاطه) برخوردار است و همچنین انعطاف پذیری و اتصال فضایی بالاتری نسبت به سایر نمونه های دیگر را داراست. و همچنین به دلیل دسترسی مناسب تر فضاها و ارتباط موثر تر این فضاها در خانه های یک حیاطه نشان می دهد که این خانه ها در مقایسه با سایر نمونه ها از مطلوبیت فضایی بیشتری برخوردار می باشند.
بررسی عوامل موثر بر بازآفرینی محلات تاریخی با تاکید بر رویکرد برندسازی شهری (نمونه موردی: محله سنگ سیاه شیراز)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، برندسازی شهری به یکی از موضوعات و رویکردهای مهم اتخاذ شده توسط مدیریت شهری برای بهبود رقابت پذیری شهرها در عرصه شهرهای جهانی تبدیل شده است. برندسازی شهری با بهره گیری از راهکارهای بازاریابی مکان و مداخلات مکان-مبنا، تصویر ذهنی (سیمای) شهر را بهبود بخشیده، شهروندان را به سکونت در شهر یا منطقه مورد برندسازی علاقه مند ساخته و در جذب سرمایه گذار و گردشگر به شهر نقش موثری ایفا می کند. علاوه بر این، برندسازی شهری در فرایند بازآفرینی بافت های تاریخی نیز می تواند موثر واقع شود. در پژوهش حاضر، تاثیر استراتژی های برندسازی شهری بر بازآفرینی محله سنگ سیاه شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. با بهره گیری از چارچوب نظری موجود، چهار مولفه "مداخلات فضایی"، "مداخلات غیرفضایی"، "مداخلات بازاریابی و ارتقای مکان" و "روایت های شفاهی و تاثیرات غیرمستقیم برندسازی" تعریف شده است. از آن جا که روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از پیمایش میدانی می باشد، با توزیع 360 پرسش نامه در محله سنگ سیاه داده های مورد نیاز پژوهش جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که هر چهار عامل ذکر شده همبستگی معنادار مثبت با بازآفرینی محله سنگ سیاه دارند. متغیر "دسترسی و زیرساخت" با ضریب همبستگی پیرسون 0.83 بیشترین میزان تاثیر بر توسعه محله و "تاثیرات غیر مستقیم برندسازی" با ضریب 0.38 کم ترین تاثیر را از دیدگاه ساکنین دارا هستند. نتایج پژوهش از بسیاری ابعاد با پژوهش های پیشین مطابقت داشته و نیاز محله سنگ سیاه به مداخلات فضایی و کالبدی در درجه اول را نشان می دهد که زیرساخت اقدامات فرایند برندسازی شهری را نیز تشکیل می دهد.
نقش کیفیت زندگی در ایجاد تاب آوری اجتماعی
حوزه های تخصصی:
کاهش سطح آب های زیرزمینی و کاهش میزان بارندگی در ایران به ویژه در سال های اخیر زمینه تغییرات عمده ای را در معیشت های شهری و روستایی فرآهم آورده است. این مقاله در پی پاسخ گویی به این سؤال است که آیا کیفیت زندگی ذهنی می تواند باعث سرعت بخشیدن به انطباق پذیری در برابر تغییرات ایجاد شده در معیشت شهری و روستایی شود؟ برای پاسخ دادن به این سوال روستایی به عنوان نمونه مورد مطالعه در این تحقیق در استان همدان انتخاب شد. در این روستا در سالهای اخیر کاهش چشمگیر آب های زیرزمینی اتفاق افتاده است و همزمان با آن روند مهاجرت از این روستا سیر افزایشی شدیدی را نشان داده است. در این تحقیق پرسشنامه ای 10 سواله در بین 307 نفر از سرپرستان خانوار این روستا توزیع گردید و مصاحبه های عمیقی در کنار این پرسشنامه ها به عمل آمد. درنهایت از طریق تحلیل های آماری مشخص گردید عامل رضایتمندی از زندگی توانسته است در کنار عواملی نظیر نهادسازی، کیفیت روابط اجتماعی و یادگیری، روند انطباق پذیری را در بین روستایین تسریع بخشیده و به عنوان یک عامل شتاب دهنده موجب افزایش اجتماعی تاب آوری و کاهش آسیب پذیری در برابر تغییرات اقلیمی گردد. درنهایت روستاییان مجدداً برای دستیابی به رضایتمندی از زندگی که در روستای خود داشتند همراه با آموزش هایی که در شهرهای صنعتی مورد مهاجرتشان دیده بودند به روستای زادگاهشان بازگشته و به مشاغلی غیر از کشاورزی که تحت تأثیر تغییرات اقلیمی کارایی خود را ازدست داده بود مشغول شدند. این مؤکد نقش کیفیت زندگی ذهنی به عنوان عاملی کمک کننده برای انطباق پذیری در برابر تغییرات اقلیمی خواهد بود.
سنجش شاخص های سرمایه اجتماعی در محلات بافت تاریخی شهر یزد (نمونه موردی: محله پشت باغ)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۵
۹۳-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
روابط اجتماعی در بافت تاریخی شهر یزد بر اساس هویت محله ای شکل گرفته اند. انباشت این روابط در طی سالیان، مجموعه گسترده ای از پیوندهای اجتماعی را در بین ساکنان سبب شده است. از آنجا که در چند دهه اخیر به دلایلی، مفهوم سرمایه اجتماعی در بافت تاریخی شهر یزد رو به نزول نهاده، ضروری است تا با تعیین سطح سرمایه اجتماعی در این محلات، نسبت به تقویت شاخص های آن اقدام گردد. هدف اصلی از این پژوهش، اندازه گیری سرمایه اجتماعی در محله تاریخی پشت باغ یزد است. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. پس از بررسی منابع معتبر در این زمینه و با توجه به شرایط و مقتضیات جامعه موردمطالعه، تعداد 12 شاخص مشتمل بر ظرفیت پذیرش تفاوت ها، اطلاعات و آگاهی از محله، احساس امنیت، فعالیت گروهی و هدف مشترک، مشارکت در اجتماع محلی، توانمندسازی، حس اعتماد، شبکه های حمایتی، ارزش ها و هنجارهای جمعی، حس تعلق، پیوندهای همسایگی و بها دادن به زندگی تعیین گردید. در این پژوهش جهت نمونه گیری از روش تصادفی مرحله ای استفاده شد. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه متشکل از 333 نفر از ساکنین محله پشت باغ است که هرکدام یک خانوار را نمایندگی می کند. نتایج نشان می دهند با توجه به سطح معنی داری شاخص ها تمامی آن ها بر روی سرمایه اجتماعی تأثیرگذارند و بین آن ها با سرمایه اجتماعی رابطه چندگانه وجود دارد. همچنین سرمایه اجتماعی در بافت تاریخی محله پشت باغ در سطح متوسط قرار دارد که عامل اصلی آن را می توان خالی از سکنه شدن محدوده مورد مطالعه در پی مهاجرت ساکنین اصلی به حومه شهر و جایگزینی آن ها با اتباع بیگانه و اقشار کم درآمد دانست.
تأثیر تصویر ذهنی ساکنان از محل سکونت خود بر میزان حمایت آنان از گردشگری (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 16
حوزه های تخصصی:
تصویر ذهنی (مثبت یا منفی) که ساکنان یک منطقه از محل سکونت خود دارند بر میزان حمایت آن ها از گردشگری در آن منطقه تأثیر بسزایی داشته و می تواند بر توسعه گردشگری نقش تعیین کننده ای داشته باشد. بنابراین در این مطالعه به بررسی میزانحمایتساکنانازتوسعهگردشگری و تبیین عوامل مؤثر بر سطح حمایت (تصویر ذهنی) پرداخته شده است. تحقیقحاضرازنظرهدف، کاربردیوازنظرشیوه گردآوریاطلاعات،تحقیقیتوصیفی – تحلیلیاست. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از رویکرد معادلات ساختاری، روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. ابزاراصلیگردآوری اطلاعات نیز پرسشنامهمی باشد. بدین منظور تعداد 384 پرسشنامه بهروش نمونه گیری طبقه ای ساده، در سه ماهه دوم سال 1395 (تیرماه الی شهریورماه) بین جامعهآماری تحقیق که شامل سهگروهخانوارهایساکنمعمولی،فعالانبخشتجاری-خدماتیومسئولینبخشعمومیبوده، توزیع گردیده است. نتایجتحقیقنشانمی دهد ارتباط مثبت و معناداری بین تصویر ذهنی ساکنان از شهر تبریز و حمایت آنان از توسعه گردشگری وجود دارد. بالاترین میزان حمایت از توسعه گردشگری به ترتیب مربوط به ساکنان شاغل در بخش تجاری و خدماتی (ضریب مسیر 376/0)، ساکنان شاغل در بخش عمومی (ضریب مسیر 227/0) و درنهایت خانوارهای ساکن معمولی (ضریب مسیر 212/0) می باشد. حمایتاندکساکناناز توسعهگردشگری می تواند ناشی ازنگرانی های آن هانسبتبه اثراتوپیامدهاینامطلوبتوسعهگردشگرییا عدم بهره مندی از منافع حاصل از گردشگری در جامعه میزبان باشد. بنابراین علی رغم اینکه هر سه گروه از توسعه گردشگری حمایت می کنند، میزان این حمایت اندک بوده و مسئولان امر باید سیاست گذاری های مناسبی جهت افزایش حمایت جامعه میزبان ترتیب دهند.
بررسی اثرات اجتماعی- فرهنگی توسعه گردشگری شهری ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری، پیش از آنکه یک صنعت و فعالیت اقتصادی باشد، پدیده ای فرهنگی است و نقش مهمی در ایجاد تغییرات فرهنگی ایفا می کند. در این تحقیق تلاش شده است تا اثرات اجتماعی- فرهنگی گردشگری شهری ایلام از دیدگاه ساکنان و گردشگران ورودی به شهر ایلام مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. جامعه آماری این تحقیق، جامعه میزبان و گردشگران ورودی به شهر ایلام است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای هر دو جامعه 700 نفر در نظر گرفته شد. اطلاعات به شیوه میدانی و با استفاده از پرسش نامه جمع آوری گردید. پرسش نامه مورد استفاده در این پژوهش، محقّق ساخته است که روایی آن به وسیله استادان و متخصصان تأیید شده و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 0/873 محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کای اسکور، همبستگی اسپیرمن و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که توسعه گردشگری شهر ایلام، در تغییرات اجتماعی و فرهنگی تأثیر معناداری داشته و بین توسعه گردشگری و افزایش تغییرات فرهنگی و اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین، پنج عامل افزایش روابط اجتماعی و برقراری ارتباط مناسب در میان شهروندان، شناخته شدن شهر در سطح منطقه، افزایش سرخوردگی و کاهش اعتماد به نفس ساکنان، تغییر الگوی صمیمیت بین ساکنان شهر و ازدحام و شلوغی به عنوان اثرات اجتماعی- فرهنگی در شهر ایلام شناسایی شد.
تحلیل شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن در مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر مقایسه میانگین شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن بر کالبد و کاربری رو به تغییر شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق تحلیلی – مقایسه ای است و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق متخصصین و کارشناسان شهری مناطق 15گانه شهرداری اصفهان بوده اند. جهت تحلیل داده های به دست آمده، از نرم افزار SPSS و آزمون CSPP استفاده گردید. طبق نتایج به دست آمده بالاترین رتبه از نظر شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن بر کالبد و کاربری رو به تغییر شهر اصفهان، منطقه شش شهرداری و منطقه پنج شهرداری پایین ترین رتبه را به دست آوردند.
تحلیل نابرابری های فضایی-آموزشی و فرهنگی در کلان منطقه ی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه منطقه ای مفهومی جدید در ادبیات برنامه ریزی می باشد که هدف آن خلق چهارچوبی مناسب برای دستیابی به یک بهبودی با ثبات در استانداردهای زندگی برای شهرنشین و روستانشینان است. توسعه ی متعادل و هماهنگ مناطق، یک پیش نیاز بسیار مهم برای حصول پایداری اقتصادی و پیشرفت یکپارچه کشور به شمار می رود. آموزش و شاخص های آن به همراه بخش فرهنگی، به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های توسعه، با ایفای نقش اساسی و سرنوشت ساز خود، در روند توسعه همه جانبه نقش بسیار محوری داشته و شرط لازم برای رسیدن به توسعه جوامع را فراهم می آورند. از این رو توزیع عادلانه و برابری فرصت های آموزشی و فرهنگی در بعد کلان، نوعی نگاه انسانگرایانه را با خود به همراه دارد که غالباً به عنوان یک شاخص جامعه توسعه یافته در نظر گرفته می شود. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نابرابری های بین و درون منطقه ای کلان منطقه آذربایجان از لحاظ شاخص های آموزشی و فرهنگی انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری تمامی شهرستان های کلان منطقه آذربایجان تا سال 1390 می باشد. برای سنجش نابرابری های منطقه ای از بعد آموزشی و فرهنگی در مجموع از 21 شاخص استفاده شده است. جهت تعیین اهمیت شاخص ها از مدلANP و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ویکور استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از مجموع 47 شهرستان مورد بررسی12شهرستان کاملاً برخوردار، 14شهرستان برخوردار، 11 شهرستان نسبتاً برخوردار، 9 شهرستان نابرخوردار و 2 شهرستان کاملاً نابرخوردار می باشند. همچنین بین استان های کلان منطقه آذربایجان بیشترین نابرابری به ترتیب در استان آذربایجان غربی با میانگین امتیاز ویکور 231/0، اردبیل با امتیاز 117/0 و آذربایحان شرقی با امتیاز 098/0 می باشد.
مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی با منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (مطالعه موردی: منطقه یک شهری بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی اولویت های مکانی برای استقرار ایستگاه های آتش نشانی می باشد. مهم ترین مشکل در خدمات رسانی ایستگاه های آتش نشانی منطقه یک شهر بندرعباس، ناکافی بودن تعداد ایستگاه های موجود و محدود بودن شعاع عملکردی آن ها است. در این راستا، شاخص های مطرح به ترتیب اولویت، شامل نزدیکی به پارامترهای شبکه ارتباطی، تراکم جمعیت، مراکز تجاری، مراکز صنعتی، مراکز آموزشی، مراکز اداری، مراکز درمانی و فاصله از پوشش عملکردی هستند. اثر هر یک در ارتباط با مکان گزینی در قالب نقشه در محیط نرم افزاری ارائه گردیده است. در این تحقیق از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فازی (Fuzzy) برای برآورد اهمیت نسبی هر یک از پارامترها استفاده گردید. سپس مقایسه زوجی و مقادیر ناسازگاری قضاوت ها محاسبه گردید که سطح قابل قبولی برابر با 06/0 به دست آمد. بعد از تعیین وزن معیارها در محیط نرم افزار، لایه های اطلاعاتی فازی سازی شده و با تحلیل همپوشانی لایه های فازی وزن دار مکان گزینی نهایی صورت گرفت. نتایج نشان داد که ایستگاه های موجود در محدوده ی شهرداری منطقه یک با اولویت مکانی، جانمایی شده اند. مناطق اولویت دار جهت استقرار ایستگاه های آتش نشانی شامل قسمت هایی از شمال شرقی، شمال غربی، غرب و جنوب منطقه ی یک شهری می شود. قسمت های جنوبی و شمال غربی در حیطه ی شعاع عملکردی ایستگاه های موجود قرار دارد، اما مناطق غربی و شمال شرقی منطقه در خارج از عملکرد ایستگاه هاست. بنابراین نیاز به احداث دو ایستگاه جدید در این محدوده ها به منظور پوشش عملکردی کل منطقه ی یک شهری است. در نهایت با استفاده از داده های رقومی ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، تعدادی مکان با ابعاد مناسب در شمال شرقی و غرب منطقه یک شهری به عنوان مکان های پیشنهادی احداث ایستگاه جدید معرفی شده است.
نقش مدیریت شهری در تو سعه پایدارگردشگری ساحلی از دیدگاه جامعه میزبان (مطالعه موردی شهر بوشهر )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف مهم مدیریت شهری فراهم ساختن محیط مطلوب برای کار وزندگی شهروندان است. مدیریت شهری ضمن کنترل و نظارت بر ساختار کالبدی، اقتصادی واجتماعی و زیست محیطی، شهرها با اتخاذ خط مشی های بلندمدت راهبردی موجب توسعه پایدار شهرها می گردد. فعالیت گردشگری می تواند با ایجاد فرصت های مناسب اشتغال و کسب درآمد برای ساکنان محلی، امکان توسعه ی پایدار و یکپارچه ی شهری را فراهم سازد. پرسش اساسی پژوهش حاضر این است که رویکرد مدیریت شهری تا چه حد می تواند موجب دست یابی به اهداف توسعه ی پایدارگردشگری گردد. با توجه به این دیدگاه، ه دف مقال ه ی حاضر، بررسی وشناسایی عوامل مؤثر در مدیریت شهری و نقش آن در توسعه ی پایدار گردشگری ساحلی در شهر بوشهر است. روش پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی است که با روش میدانی جهت تکمیل پرسش نامه ها همراه شده است. سپس داده های پژوهش ب ا استفاده از آزم ون t ت ک نمون ه ای از طریق نرم افزارSPSS پردازش و تحلیل شده است. در بررسی نقش اث رات مدیریت در توسعه ی گردش گری ساحلی در شهر بوشهر مشخص گردید که می انگین اث رات هرکدام از ابعاد اجتم اعی، اقتص ادی و زیست محیطی، به ترتیب 0218/4 ، 8101/3، 9008/3 بوده است. بدین ترتیب بُع د اجتماعی، ب الاترین تأثیر مثبت را داشته است. می توان گفت که مدیریت شهری تا کنون اثرات مثبتی بر توسعه ی گردشگری ساحلی در شهر بوشهر داشته است. یکی از مهم ترین کارکردهای آن، ارائه ی امکانات و زیرساخت های اولیه در ساحل بوده که موجبات رضایت گردشگران را فراهم نموده است. اگرچه مدیریت شهری دراین خصوص موجبات رضایت نسبی گردشگران را فراهم نموده است، ولی در جهت تداوم و پایداری گردشگری ساحلی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهر پیشنهاد می شود ضمن جلوگیری از تغییر کاربری های غیراصولی در سواحل، هماهنگی لازم جهت نهادینه کردن تعامل گردشگری با دیگر فعالیت های موجود در شهر و از همه مهم تر، تعامل فرهنگ بومی با جامعه ی میزبان توسط مدیریت شهری صورت گیرد.
بررسی معناداری رابطه جهت گیری مذهبی و شادکامی در بین شهروندان استفاده کننده از فضاهای عمومی شهری، نمونه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
149 - 168
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از مطالعات انجام شده در زمینه کیفیت فضاهای عمومی شهری، حضور شهروندان و چگونگی استفاده ایشان از فضاهای عمومی شهری به عنوان عامل مهم در موفقیت اینگونه فضا ها معرفی شده است. مولفه های محیطی و فردی بسیاری بر حضور شهروندان در فضاهای شهر تاثیرگذارند. در میان عوامل موثر بر حضور افراد در فضای عمومی شهری، دو مولفه شادکامی و جهت گیری مذهبی بیشتر متاثر از بینش و جهان بینی فرد می باشند که در این پژوهش ارتباط میان این دو مولفه تحلیل شده است. به این منظور، این پژوهش از روش تحقیق پیمایشی و پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (QHI) و پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت(ROS) (به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات) استفاده کرده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر مشهد بوده اند که به شکلی در فضاهای عمومی این شهر حضور دارند و از اینگونه فضاها استفاده می کنند. با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه آماری و بر اساس فرمول کوکران (با مقدار خطا 09/0) ، تعداد 120 نفر از جامعه آماری به عنوان گروه نمونه انتخاب شده اند. همچنین روایی و پایایی پرسشنامه این تحقیق با استفاده از روش های اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ (0.76) تایید شده است. با توجه به توزیع نرمال داده ها، جهت تبیین رابطه دوسویه شادکامی و جهت گیری مذهبی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت دوطرفه بین متغیر شادکامی و متغیرهای جهت گیری مذهبی بیرونی (332/0 r= و 01/0>p) و درونی (467/0 r= و 01/0>p) است. بدین معنی که در فضاهای عمومی شهری و در بین گروه های مختلف حاضر در اینگونه فضاها، با افزایش میزان جهت گیری مذهبی بیرونی و درونی شهروندان، میزان شادکامی ایشان نیز افزایش می یابد و برعکس. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده و بر اساس مولفه های شادکامی و جهت گیری مذهبی، راهبردهای طراحی شهری موثر بر ارتقا حضور پذیری فضاهای عمومی شهری گوناگون ارائه شده است.
بررسی و تحلیل فضایی زمانی کانون های سرقت جیب بُری و کش روزنی در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزهکارى از جمله مهم ترین معضلات اجتماعى در اکثر شهرهاى دنیا است که بر زندگى شهروندان تأثیرات منفى می گذارد. این مقاله با هدف شناسایی کانون های سرقت جیب بری و کش روزنی شهر سمنان و تبیین عوامل مؤثر در بروز این بزهکاری در این شهر انجام شده است. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است و برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزهکاری جیب بری و کش روزنی در شهر سمنان از مدل های آماری و گرافیک مبنا در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده، که اطلاعات مورد نیاز از میزان و نوع جرم به صورت مراجعه از نیروى انتظامى اخذ شده است. یافته های مقاله حاضر نشان می دهد که کانون های جرم خیز مربوط به سرقت جیب بری و کش روزنی بیشتر در بخش مرکزی شهر سمنان و محدوده بازار این شهر شکل گرفته است و از نظر زمانی نیز اوج وقوع این سرقت در روزهای شنبه و چهارشنبه هفته و ساعات 9 الی 13 رخ داده است. از سوی دیگر، بالا بودن میزان کاربری تجارى و کمبود یا نبود برخی کاربری های مورد نیاز شهروندان از جمله فضای سبز که نظارت رسمی بر این محدوده ها را بسیار دشوار ساخته، در افزایش توزیع جغرافیایی نوع و میزان جرایم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری مؤثر بوده است که این موضوع با استفاده از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی به اثبات رسید. به نظر می رسد با ساماندهی و ارتقای سرانه های تأسیساتی، تجهیزاتی و خدماتی، ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم، تعریض شبکه معابر و مکان یابی مراکز انتظامی جهت افزایش نظارت رسمی و ایجاد کاربری هایی با ساعات کاری متنوع در طول شبانه روز در این محدوده و اصلاح فیزیکی و کالبدی فضاهای مسکونی این محدوده از تشویق ساکنان و دستگاه های زیربط از قبیل شهرداری بدون توجه به توجیه اقتصادی و درآمدزایی می توان امکان آسیب پذیری این فضاها و میزان وقوع جرایم را کاهش داد.
ارزیابی و طبقه بندی زیرساخت های بیمارستانی در مراکز شهری با تأکید بر پدافند غیرعامل، مورد: بیمارستان شهید بهشتی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
173 - 182
حوزه های تخصصی:
امروزه با استفاده از برنامه های جامع مدیریت بحران می توان با بکارگیری اقدامات مؤثر همراه با طرح های کاربردی و حتی الامکان کم هزینه و چندمنظوره در مرحله آمادگی قبل از بحران، به میزان زیادی از شدت و گستردگی خسارات و تلفات ناشی از خطرات کاست. از مهم ترین این تمهیدات بکارگیری اصول پدافند غیرعامل به عنوان راهکاری جهت کاهش خطرپذیری در برابر خطرات مختلف و افزایش کارایی پس از وقوع خطر است که باید در سطوح مختلف برنامه ریزی منطقه ای، شهرسازی و معماری مورد توجه قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی یکی از کاربری های مهم و حیاتی شهرها در زمان بحران ها یعنی مرکز درمانی و بیمارستان ها، از طریق ارزیابی و طبقه بندی زیرساخت های بیمارستان شهید بهشتی قم است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و از فن مشاهده و مصاحبه، اطلاعات میدانی جمع آوری شده است. به طوری که طبقه بندی زیرساخت براساس تهدیدات مبنا و ماتریس تهدید دارایی در آن صورت خواهد پذیرفت. نتایج حاکی از آن دارد که بعد از حمله بوسیله موشک که بیشترین آسیب جدی را به بیمارستان وارد می کند، شایع ترین حملات تروریستی، بمب گذاری با استفاده خودرو است. با توجه به شناسایی دارایی های با اهمیت زیرساخت ها و محل استقرار هریک از آنها در طبقات ساختمان و تعیین تهدید مبنا هر دارایی و الویت بندی طبقات ساختمان نشان می دهد که طبقه زیرزمین که شامل فضاهای انبار، موتورخانه، منبع آب، هواساز و غذا خوری و... می باشد در معرض خطر بیشتری بوده و نیاز به حفاظت بیشتری دارد. پس از آن طبقه همکف بیمارستان شهید بهشتی رتبه دوم را از نظر میزان تهدیدات کسب نموده و در آخر نیز طبقات اول، سوم، چهارم، پنجم و ششم که بخش های بستری در آن قرار دارد کمترین میزان تهدید را از آن خود نموده است.
بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش براساس فلسفه رئالیسم اسلامی در بافت تاریخی محله سرخاب تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
139 - 150
حوزه های تخصصی:
آنچه در پژوهش حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است، در پاسخ به عوامل سبب ساز عدمِ تحقق مشارکتِ محلی در فرآیند توسعه محلات بافت های تاریخی، تبیین اصول آموزشِ اجتماعی مبتنی بر فلسفه رئالیسم اسلامی و سنجش میزان تأثیرگذاری مؤلفه های مؤثر در بازآفرینی شهری اجتماع محور در یکی از محلات تاریخی تبریز می باشد که علیرغم برخورداری از هویت تاریخی و مذهبی، به دلیل وجود مسائل متعدد اجتماعی، کالبدی و اقتصادی نیازمند برنامه ریزی جامعی است تا مشارکت مردم را در توسعه محلی جلب نماید و کیفیت زندگی را افزایش دهد. روش تحقیق به لحاظِ هدفِ تحقیق توسعه ای و بر اساس ماهیت موضوع توصیفی-پیمایشی محسوب می گردد. در تبیینِ مبانی فلسفی پژوهش از طریق مطالعه اسنادی به روشِ تحلیل محتوا و استدلال منطقی، پایه های فلسفی نظریه اعتباریات به شیوه رئالیسم اسلامی علامه طباطبایی و همچنین دیدگاه های نوینِ جلب مشارکتِ مردمی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور اخذ گردیده است. با مقایسه نتایج حاصل از اجماع نظر خبرگان از یک سو و جمع آوری و تحلیل دیدگاه های ساکنان از سوی دیگر، چنین نتیجه گیری می شود که میزان تأثیر گذاری اجرایِ آموزش های اجتماعی در محله مورد مطالعه بر هر چهار مؤلفه بازآفرینی شهری اجتماع محور اعم از اجتماعی-کالبدی، اجتماعی-اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و اجتماعی-زیست محیطی، بالاتر از حد متوسط است.