فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۸۱ تا ۴٬۷۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر کشور به سبب شرایط خاص کالبدی، جمعیتی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از بالاترین نرخ بزهکاری در بین شهرهای کشور برخوردار است. در بخش مرکزی این شهر که به طور تقریبی بر منطقه 12 و بخشی از منطقه 11 شهرداری تهران منطبق است، نسبت وقوع جرایم بسیار بیشتر از سایر مناطق است. هدف مقاله حاضر شناسایی نحوه توزیع فضایی نوع و میزان جرایم مرتبط با مواد مخدر در محدوده بخش مرکزی تهران و بررسی عوامل مکانی و کالبدی تسهیل کننده ارتکاب جرایم در این محدوده از شهر است. روش پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی، تحلیلی است و برای شناسایی الگوهای فضایی بزهکاری از آزمون های آماری مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، آزمون خوشه-بندی، روش درون یابی و تخمین تراکم کرنل در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش به صورت تمام شماری (بدون استفاده از روش های نمونه گیری) از پرونده های کیفری نیروی انتظامی و واحدهای اجرایی مرتبط فرماندهی انتظامی تهران بزرگ از تاریخ 1/1/87 لغایت 30/11/87 استخراج گردیده است. بدین ترتیب جامعه آماری مطالعه حاضر مجموعه جرایم ارتکابی قاچاق و سوءمصرف مواد مخدر است که در دوره زمانی پژوهش (فروردین تا اسفند 87) در محدوده بخش مرکزی شهر تهران به وقوع پیوسته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد پراکندگی جرایم مورد بررسی در بخش مرکزی تهران از الگوی فضایی خوشه ای پیروی می کند، به این معنی که محل های خرید و فروش و سوءمصرف مواد مخدر تحت تأثیر ویژگیهای ساختاری و کالبدی این بخش و قرار گیری ایستگاههای مترو و راه آهن در این بخش تأثیر پذیرفته است. همچنین تفاوت در ساختار اجتماعی و اقتصادی ساکنین این محدوده، الگوی مصرف انواع مواد مخدر را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین ساماندهی و توانمند سازی کالبدی این بخش از شهر تهران جهت مقابله با ناهنجاری های اجتماعی مورد بررسی در کنار اتخاذ سیاست های پیشگیرانه اجتماعی و فرهنگی یک ضرورت محسوب می شود.
سطح بندی و میزان توسعه یافتگی خدمات بهداشتی و درمانی شهرستانهای استان کرمان با استفاده از شاخص های تمرکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و درمانی در اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آن تأکید شده است. اگر چه سطوح متفاوت خدمات بهداشتی و درمانی به دلیل سطوح متفاوت جمعیتی شهرها پذیرفته شده است اما در بسیاری موارد این نسبت بر قرار نیست زیرا شهرها و مناطقی وجود دارند که با داشتن جمعیت زیادتر، از سطح پایین تری از خدمات بهداشتی و درمانی بهره می برند در این صورت است که بحث محرومیت بهداشتی و درمانی مطرح می شود. در این مقاله چگونگی توزیع و سطوح متفاوت برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی در شهرستان های استان کرمان مورد بررسی قرار می گیرد. هدف پژوهش بررسی امکانات بهداشتی درمانی هر یک از شهرستانهای استان، تحلیل امکانات هر یک، مقایسه آنها با یکدیگر و پی بردن به میزان نابرابری ها، اختلافات و امکانات بهداشتی و درمانی درگستره وسیع استان کرمان است. روش پژوهش از نوع کمی- تحلیلی بوده است و قلمرو پژوهش را شهرستان های استان کرمان در سال 1390 تشکیل می دهند. یافته های پژوهش با بهره گیری از شاخص تمرکز وگستاف، پاسی و دورسلر نشان می دهد که بیشترین بهره مندی از خدمات بهداشتی و درمانی متعلق به در شهرستان کرمان است این شهرستان با شاخص ترکیبی 10.5 در رتبه نخست استان قرار گرفته است. نتایج این مدل نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز، شهرستان کرمان؛ در سطح فرا تمرکز شهرستان رفسنجان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های بم، جیرفت و سیرجان و در سطح فرو تمرکز شهرستان-های بافت، زرند، کهنوج، شهر بابک، بردسیر، عنبرآباد، راور، رودبار جنوب، فهرج، انار، رابر، ریگان، منوجان، قلعه گنج و کوهبنان قرار دارند. شاخص تمرکز وگستاف نشان می دهد که بیشترین تمرکز خدمات بهداشت و درمان به شهرستان کرمان تعلق داشته است و این شهرستان با شاخص ترکیبی 147.25 در رتبه نخست استان کرمان قرار گرفته است. شاخص ترکیبی مدل تمرکز وگستاف نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز شهرستان کرمان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های رفسنجان، بم، جیرفت، سیرجان و بافت؛ در سطح فرو تمرکز شهرستان های زرند، کهنوج، شهر بابک، عنبرآباد، بردسیر، انار، رابر، ریگان، فهرج، منوجان، رودبار جنوب، قلعه گنج، راور و کوهبنان قرار دارند. یافته های پژوهش با بهره گیری از این دو مدل نشان می دهد که شهرستان کرمان در رتبه نخست و شهرستان کوهبنان در رتبه بیستم استان قرار گرفته است.
مکان یابی مراکز بیمارستانی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از الگوریتم رقابت استعماری (نمونه موردی: منطقه 3 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راهکارهای اساسی در بحث پدافند غیرعامل، پهنه بندی مناسب و مکان یابی کاربری های شهری است. بر این اساس در این پژوهش به مکان یابی مراکز بیمارستانی با رویکرد پدافند غیرعامل در منطقه سه تهران، پرداخته شد. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش از طریق نتایج تفضیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن، طرح های جامع و تفصیلی منطقه 3 تهران و از طریق اسناد، مجلات و کتب مرتبط با موضوع به دست آمد. برای تحلیل داده ها نرم افزارهایAUTO CAD، ARC GIS، Super Decisions، MATLAB به کارگرفته شد و با استفاده از مدل تحلیل شبکه محدوده خدماتی بیمارستان ها، از مدل ANP برای وزن دهی لایه ها بهره گرفته شد که به کمک تابع Weighted Overlay با هم ترکیب شدند و پهنه های مناسب ایجاد مراکز بیمارستانی شناسایی شد. درنهایت از الگوریتم ICA برای مکان یابی بیمارستان ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مکان گزینی بیمارستان ها در منطقه 3 در وضعیت موجود، همسو با رویکرد پدافند غیرعامل نمی باشد و خدمات رسانی آن ها به ویژه در زمان بروز بحران های بشرساخته با نارسایی بسیاری روبروست و موجب افزایش تلفات غیرنظامی می گردد. بنابراین 6 نقطه جدید برای ایجاد مراکز بیمارستانی در منطقه موردمطالعه پیشنهاد گردید. نتایج پژوهش می تواند به برنامه ریزان شهری درزمینه درک و اولویت بندی مسائل شهری و یافتن راه حل هایی درین زمینه کمک کند.
اولویت سنجی تعیین راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی، نقش محوری در برنامه ریزی و توسعه شهرها دارند و از اجزای اصلی یک محیط شهری سالم و با نشاط به حساب می آیند. توسعه کیفی و کمی فضاهای عمومی شهرها، هنگامی روند مطلوب اجرایی و قابل تحققی پیدا خواهد نمود، که اولویت سنجی مسائل موجود در شهرها، مبتنی بر نظریات نوین مشارکت مردمی (دیدگاه استفاده کنندگان) و استفاده از روش های علمی مناسب و کارآمد باشد. از آنجا که نظرات و آراء مختلفی در سطح شهر پیرامون مسائل و اولویت های شهری وجود دارد و اتخاذ تصمیمات می بایست همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف مقاله حاضر، اولویت سنجی و تعیین راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل «فرآیند تحلیل شبکه» (ANP) می باشد. در این پژوهش روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی- کتابخانه ای، بررسی های میدانی، مراجعه مستقیم به سازمان های مربوطه و استفاده از ابزار پرسش نامه بوده که محدوده مورد مطالعه شامل فضای عمومی؛ پارک، خیابان و بازار و هفت فضای شهری مورد بررسی است. ابتداء مهمترین مسائل مرتبط با فضاهای عمومی شهر با استفاده از منابع، مصاحبه و پرسشنامه استخراج گردید، سپس با توجه به ویژگی های ANP و ویژگی مسائل شهر عسلویه، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل ANP مبتنی بر فضاهای عمومی شهر عسلویه شامل 4 خوشه (معیار/گروه) و 14 گزینه (نود/زیر گروه) با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد و نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تأمل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارائه است، از این رو، به سبب حجم گسترده عملیات، تنها برخی از خروجی ها برای نمونه در مقاله آورده شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین و بالاترین اولویت ها مربوط به تعاملات اجتماعی (0.644 نرمال شده خوشه فضای مطلوب شهری)، دسترسی اجتماعی (0.625 نرمال شده خوشه قابلیت دسترسی به فضاهای عمومی) و سازگاری (0.415 نرمال شده خوشه کاربرد بهینه فضاهای عمومی)، با تأکید بر توسعه فضای عمومی بازار شهر (بخش مرکزی) و بخش ساحلی شهر- پارک نگین جهت تعیین راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر عسلویه تعیین گردید.
اولویت های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری در شهرجیرفت با تاکید بر شاخص های اجتماعی- کالبدی
حوزه های تخصصی:
بررسی ها در حوزه اقتصادی- اجتماعی نشان می دهد، فرسودگی بافت های شهری علاوه بر موضوع کالبدی یک فرآیند اقتصادی و اجتماعی نیز هست. وجود 64000 هکتار بافت فرسوده در کشور نوسازی و بهسازی این بافت ها، مدیریت شهری را به چالش کشانده است. امروزه برنامه ریزان شهری به دنبال شناسایی بافت های هستند، که در زمینه های اجتماعی و کالبدی در اولویت نوسازی و بهسازی قرار دارند. این مقاله سعی دارد به شناسایی و اولویت-بندی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و جمعیتی در حوزه های 12 گانه بافت فرسوده شهر جیرفت با 204 هکتار بافت مصوب بپردازد. شیوه تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش های کتابخانه ی، میدانی و پرسشنامه ایست، به منظور اولویت بندی شاخص های مندرج و تعین ضریبشان 20 پرسش نامه تدوین و در اختیار کارشناسان سازمان عمران و بهسازی کرمان قرار گرفت، سپس با مشورت و همکاری شهرداری جیرفت، 100پرسش نامه در جهت تکمیل شاخص های اقتصادی و اجتماعی در اختیار سرپرستان اصیل خانوارهای بافت توزیع شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مدل ارزیابی چند معیاره AHP و نرم افزارGis استفاده شده است. نتایج این تحقیق در اولویت بندی شاخص ها از طریق نرم افزار Expert choice نشان می دهد، شاخص کالبدی با 0.502 امتیاز بعنوان شاخص اول در حوزه مداخله بافت شناخته شد و سپس شاخص های اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی با ضریب امتیاز 0.252 و 0.143 و در نهایت 0.102 در رتبه های بعد قرار گرفتند، سپس با ضریب شاخص ها در رتبه های به دست آمده، حوزه های شماره ی 6،9،10 دارای بدترین شرایط بهسازی و نوسازی و حوزه های شماره 4 و 3، 1 دارای شرایط به نسبت بهتری در بافت فرسوده ی تعیین شدند.
تحلیل فضایی قیمت مسکن با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی (مطالعه موردی شهر مشهد)
حوزه های تخصصی:
قیمت اساسی ترین متغیر بخش مسکن است که در رفاه اجتماعی و اقتصادی شهر بسیار مهم می باشد و عوامل مختلفی بر آن اثر دارند، در این میان عوامل فضایی اهمیت خاصی دارند. لذا در این پژوهش تحلیل توزیع فضایی قیمت مسکن در شهر مشهد و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از رگرسیون وزنی جغرافیایی بررسی شده است. حجم نمونه شامل 1000 مورد از قیمت مسکن ویلایی و آپارتمانی است (628 مورد آپارتمانی و 372 ویلایی)، که از سایت های مربوط به املاک و مستغلات کشور و روزنامه خراسان در طول سال 1389 گردآوری و مختصات جغرافیایی آن ها بر روی نقشه شهر مشهد ثبت شده است. این مطالعه توصیفی و تحلیلی می باشد. نتایج حاصل از مطالعه نشانگر بعد خانوا ر 1.1 در واحد مسکونی است و کمبود مسکن برابر استاندارد در شهر مشهد رقم 58108 واحد مسکونی است.
ارزیابی شرایط مناسب برای فعالیت شنا در سواحل استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت جغرافیایی ویژه و تنوع پدیده های طبیعی باعث شده تا ایران پنجمین کشور دارای جاذبه گردشگری در جهان شناخته شود. در حالی که بررسی های انجام شده براساس آمار سازمان جهانی جهانگردی، حاکی از درصد کم جذب گردشگر در ایران است. با توجه به روند رو به توسعه و سودآوری این صنعت در کشورهایی که در زمینه طبیعت گردی سرمایه گذاری کرده اند، می توان این صنعت را صنعتی همسو با محیط زیست و با بهره دهی بالا درنظر داشت. در این پژوهش آزمونی برای مشخص کردن یکی از پتانسیل های این نوع گردشگری انجام گرفته است. این پتانسیل مورد نظر، فعالیت شنا در سواحل دریای خزر واقع در استان گیلان است. برای این امر داده های ساعتی معیارهای دما، سرعت باد، رطوبت نسبی و طول مدت ساعات آفتابی و ... از سازمان هواشناسی، برای یک دوره چهار ساله از سال 2005 تا 2008 میلادی دریافت شد، دوره ای که در آن داده های سطح دریا مثل ارتفاع امواج و دما قابل دسترسی بودند. ایستگاه های انتخابی عبارتند از: آستارا، بندرانزلی و لاهیجان که داده های مربوط به آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پس از انجام آزمون و به دست آوردن تقویم روزهای مساعد شنا، نتایج نشان داد که بهترین ماه ها برای شنا به ترتیب، آگوست، جولای، جون و سپتامبر هستند. ایستگاه آستارا بهترین مکان برای شنا در طول روزهای هفته و آخر هفته ها است. انزلی و لاهیجان، به ترتیب دومین و سومین مکان مناسب برای شنا هستند. براساس نتایج پژوهش، انرژی تابشی خورشید مهم ترین عامل در انتخاب زمان مناسب شنا در ساحل است؛ چرا که اثر مستقیمی بر شاخص های دیگر تعیین اوقات مناسب شنا، از جمله دمای محیط، دمای آب، سرعت و برودت باد و ... دارد و در واقع اثرات منفی آنها را خنثی می کند و از این طریق بر انتخاب بهترین ساعت انجام شنا و مناسب ترین ماه برای این فعالیت اثر می گذارد.
تدوین و الویت بندی راهبردهای ارتقای کیفیت زندگی شهری در محلات مسکونی کلانشهرها، با استفاده از مدل هایSWOT و ANP. مطالعه موردی: کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۸
59 - 69
حوزه های تخصصی:
استراتژی توسعه شهری فرآیند تهیه چشم انداز توسعه بلندمدت یک شهر است که بر اساس آن برنامه های اجرایی در مقیاس کوتاه مدت و بلند مدت تهیه می شوند. دست یافتن به چشم اندازهای واقعی که مورد توافق عمومی قرار گرفته باشند در این شیوه از برنامه ریزی شهری اولویت و ارجحیت یافته است، زیرا تجربه نشان داده است که موفق ترین اهداف و سیاست ها، در مرحله اجرا، آنهایی هستند که از طرف مردم، مدیریت شهری و دولت مرکزی در مورد آنها توافق و تفاهم وجود دارد. در واقع در اینجا سعی می شود برای دستیابی به اهداف کلان توسعه شهری، همه جناح ها و گروه های ذی نفع, ذی نفوذ, ذی مدخل, ذی ربط و ذی صلاح به نوعی گرد هم آمده و برای آینده شهر تصمیم بگیرند، تصمیمی که در ادامه تبدیل به برنامه ها، طرح های اجرایی می شوند. تدوین راهبردهایی جهت ارتقاء کیفیت زندگی شهری در محلات مسکونی کلانشهر تبریز بر پایه همین مبانی تئوریک و بر اساس مشارکت مردم در جهت رسیدن به چشم اندازهای برنامه توسعه ای تبریز1404 می باشد. در پژوهش حاضر از روش های پرسشنامه و مصاحبه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهایی مانند SPSS و Super Decisions بهره برده می شود. رتبه بندی راهبردها الویت مداخله را در راستاء ارتقاء کیفیت زندگی در کلانشهر تبریز مشخص می کند . در نهایت روند این تحقیق می تواند به عنوان یک مدل جهت استفاده در سایر کلانشهرها مطرح گردد. بر اساس نتایج حاصل شده، راهبرد "استقرار مدیریت بحران شهری متخصص و کارآمد و کسب سطح بالایی از آمادگی جهت مقابله با حوادث غیرمترقبه" بیشترین وزن را به خود اختصاص داده و در الویت اول راهبردهای کلانشهر تبریز قرار گرفته است.
رویکردها وسیاست های نوسازی شهری (از بازسازی تا بازآفرینی شهری پایدار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
17 - 30
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی سیرتحول رویکردها و سیاست های نوسازی شهری از نخستین اقدامات در چارچوب بازسازی تا بازآفرینی شهری پایدار می پردازد. در دهه های اخیر، سیاست های متعددی در رویارویی با مسئله افت کیفیت محیطی، منزلت اجتماعی و سرزندگی اقتصادی شهرها (به ویژه در نواحی درونی آنها) مطرح و برنامه های گوناگونی در این خصوص به اجرا درآمده اتد. در یک نگاه تحلیلی_تاریخی مراحل متمایزی در فرآیند تکاملی این سیاست ها قابل تشخیص هستند. طی سه دهه اخیر در کشورهای توسعه یافته متأثر از دگرگونی های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و همچنین در گذار از اقتصاد صنعتی به اقتصاد خدماتی به منظور حل معضلات و تنگناها در محدوده های شهری رو به افول، رویکردهای مختلفی در تئوری و عمل تجربه شده اند. ادبیات موجود در این عرصه تا آغاز هزاره سوم میلادی به این رویکردها و عوامل مؤثر بر آنها و همچنین تأثیرات آنها بر تحولات شهرها به شکل مشروحی پرداخته است. در سال های اخیر با اولویت یافتن پارادایم(الگو) پایداری، توسعه پایدار و رویکرد بازآفرینی شهری پایدار، عرصه موضوعی جدیدی در ادبیات جهانی مطرح شده است. پرسش این پژوهش و هدف اصلی مطالعه نیز در راستای تبیین این رویکرد نوین و ابعاد و مؤلفه های آن شکل گرفته است، مبنی بر اینکه ابعاد و مؤلفه های "بازآفرینی شهری پایدار" چیستند و چگونه متأثر از "پایداری اجتماعی" به عنوان رویکرد متأخر تبیین می گردند. روش تحقیق پژوهش حاضر متأثر از ماهیت پرسش پژوهش بر مبنای مطالعه اسنادی ، کتابخانه ای و همچنین روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی تهیه و تنظیم شده است. در مقاله حاضر دیدگاه های اندیشمندان و عوامل مؤثر بر دگرگونی ها از حدود نیمه دوم قرن بیستم میلادی تاکنون استخراج، طبقه بندی و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن هستند که رویکرد یکپارچه، کاربرد مفهوم مشارکت در همکاری بخش های خصوصی و دولتی، تأکید بر هویت محلی و حس مکان، شهرها به عنوان مکان های رقابتی ، محیط هایی به لحاظ اجتماعی همه شمول و به لحاظ اقتصادی شکوفاو عرصه های عمومی سرزنده از اهمّ مؤلفه ها و معیارهای بازآفرینی شهری پایدار با اولویت پایداری اجتماعی می باشند.
بهسازی کالبدی_ محیطی بافت مرکزی شهر با رویکرد توسعه شهری پایدار مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۷
73 - 88
حوزه های تخصصی:
مراکز شهرها با سابقه قدیمی، به دلیل مرکزیت جغرافیایی، سهولت دسترسی، مرکزیت ثقل اقتصادی و ویژگی های تاریخی _ فرهنگی دارای پتانسیل بالقوه بالایی می باشند؛ علی رغم ویژگی های مثبت قسمت مرکزی شهرها، بافت آنها از لحاظ مشکلات کالبدی(فرسودگی)، زیست محیطی، درهم پیچیدگی بافت و ضعف زیرساخت ها رنج می برند .یکی از مراکز شهری با چنین مشخصه ای مرکز شهر خرم آباد می باشد. بافت هسته مرکزی این شهر عمدتاَ فرسوده است و نیاز به اقدامات ساماندهی و بهسازی دارد. هدف اصلی این تحقیق با توجه به وسعت دامنه مشکلات این بافت ها، رسیدن به اهداف توسعه پایدار در بهسازی آن می باشد. در همین راستا، تحقیق حاضر به چگونگی تحقق ابعاد کالبدی و محیطی توسعه پایدار در بهسازی بافت های هسته مرکزی شهر خرم آباد پرداخته است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش ، توصیفی _ پیمایشی می باشد و نحوه جمع آوری اطلاعات در بخش معرفی مفاهیم اولیه از روش کتابخانه ای و در بخش جمع آوری مستندات از طریق مطالعات میدانی(پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) است. جامعه آماری مورد نظر، ساکنین قسمتی از بافت هسته مرکزی شهر خرم آباد با جمعیتی بالغ بردو هزارو 797 نفر می باشد. با توجه به بررسی ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی محدوده مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش ترکیبیAHP-SWOT ، نتایج به دست آمده از ارزیابی نهایی عوامل SWOT در چارچوب مدل AHP نشان می دهد که در گروه نقاط قوت، وجود عنصر تاریخی با ارزش(وزن نهایی، 272/0)، وجود محور فعالیت در راستای خیابان های امام خمینی و شهدا (وزن نهایی، 176/0) و امکان دسترسی آسان به سایر نقاط شهر (وزن نهایی، 134/0) به ترتیب مهمترین نقاط قوت و پایین بودن کیفیت ابنیه (وزن نهایی،206/0)، ریزدانگی قطعات (وزن نهایی، 161/0) و وجود معابر تنگ و نفوذناپذیر (وزن نهایی،135/0) به ترتیب مهمترین نقاط ضعف هستند. در عین حال پتانسیل بالای فضاهای بایر (وزن نهایی، 239/0)، پتانسیل ایجاد فضاهای تفریحی _ گردشگری (وزن نهایی، 183/0) و تاریخی بودن حوزه فراگیر و ارتقای فرهنگی (وزن نهایی، 139/0) به ترتیب مهمترین فرصت های محدوده مورد مطالعه، همچنین بی توجهی به تغییر محله برای انطباق با نیازهای روز (وزن نهایی، 266/0)، نا امنی و نفوذ ناپذیری معابر (وزن نهایی، 194/0) و تعریف نشدن فضای باز عمومی در محله ها (وزن نهایی، 143/0) از جمله مهمترین تهدیدهای محدوده مورد نظر به شمار می آیند. به طور کلی نتایج تحقیق بیانگر آن است که مشکلات کالبدی و پس از آن، به ترتیب مشکلات زیست محیطی، معضلات اجتماعی، معضلات اقتصادی، مدیریتی بیشترین درصد معضلات را به خود اختصاص داده است. همچنین در بررسی ابعاد کالبدی، پایین بودن کیفیت ابنیه، ریزدانگی قطعات و نفوذناپذیری معابر از جمله مهمترین مشکلات بافت مورد مطالعه است. بر اساس تحلیل های نهایی در این پژوهش، پیشنهادهای اساسی به منظور بهره برداری از این قوت ها ، فرصت ها، کاهش ضعف ها و تهدیدات در قالب راهبرد های رهگشای مدل SWOT برای بهسازی بافت فرسوده مرکزی شهر خرم آباد در متن مقاله به تفصیل بیان می شود که در آنها از مؤلفه های توسعه پایدار شهری بهره گرفته شده است. در بحث توسعه پایدار هدف، رسیدن به شهری پایدار است و توسعه شهری در صورتی پایدار خواهد بود که کیفیت بالایی از زندگی را برای تمام ساکنانش ارائه دهد و بدین منظور در راستای ارتقای کیفیت زندگی بر بهسازی با راهبردهای ارائه شده به عنوان راهنمای تصمیمات، ابزار عمل برنامه ریزی و ایجاد کننده ارتباط میان عوامل تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا تأکید شده است.
بررسی فرآیند توسعه در منطقه پارک ملی گرمسار با تأکید بر گردشگری
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش فضاهای شهری در ایجاد هویت شهرهای جدید
حوزه های تخصصی:
آسیب شناسی شهرهای جدید در ایران
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییرات شاخص اقلیم گردشگری (T.C.I) در استان اصفهان دوره زمانی (2005 -1976)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به رابطه تنگاتنگ گردشگری و تغییرات اقلیمی، سازمان های گردشگری، ضروری است تا در برنامه ریزی ها و طراحی های آینده خویش پتانسیل تأثیرات تغییر اقلیم را در این ارتباط مدنظر قرار دهند. در این پژوهش بمنظور تعیین روند تغییرات شاخص اقلیم گردشگری استان اصفهان جهت برنامه ریزی و توسعه گردشگری، داده های مورد نیاز از سایت هواشناسی طی دوره آماری (2005-1976) استخراج و سپس با میانگین گیری ماهیانه و فصلی، داده ها به دو دوره 15 ساله تقسیم گردید. در ادامه با استفاده از شاخص T.C.I تحلیل ها برای تک تک فصول انجام شد. این شاخص از شرایط غیر قابل تحمل تا شرایط ایده آل برخوردار می باشد. نتایج به دست آمده جهت پهنه بندی و مشخص نمودن میزان تغییرات به محیط GIS فراخوانی و نقشه ها ترسیم گردیدند. نقشه ها حاکی از آن است که در فصل زمستان، دوره دوم نسبت به دوره اول با کاهش شرایط قابل قبول در غرب استان و افزایش شرایط خوب و خیلی خوب در مرکز و شرق استان مواجه بوده است. در فصل بهار شرایط خیلی خوب که در دوره اول محدوده بسیار کوچکی از غرب استان را در برگرفته در دوره دوم در محدوده استان مشاهده نمی گردد و شرایط عالی در دوره دوم افزایش یافته و شرایط ایده آل کاهش یافته است. شرایط خوب در دوره دوم در فصل تابستان در استان وجود نداشته و بر شرایط ایده آل و عالی در استان افزوده شده و از شرایط خیلی خوب در شرق استان کاسته شده است. در فصل پاییز با کاهش شرایط خوب طی دوره دوم در غرب استان بر دیگر شرایط به خصوص شرایط عالی در گستره اصفهان افزوده شده است. اما آزمون t-test ایستگاه نمونه اصفهان نشان دهنده آن است که شرایط اقلیم گردشگری در فصول (زمستان، بهار و پاییز) دچار تغییر نشده و تنها در فصل تابستان شرایط تغییر کرده است.
روشهای نوین ناحیه بندی در فضاهای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های نوین ناحیه بندی فضاهای جغرافیایی با هدف شفاف سازی زوایای پنهان در برنامه ریزی توسعه ناحیه ای صورت گرفت. تحلیل فضایی با لحاظ دیدگاه غالب مطالعات ناحیه ای در همگونی، فشردگی و برابری درونی و تمایز برون ناحیه ای امکان پذیر می شود. به طور معمول ناحیه بندی به واسطه شاخص های متعدد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی صورت گرفته است. اما در این مقاله عوامل ارزشی و هنجاری برای تعیین درجه توسعه یافتگی ناحیه در اولویت قرار گرفتند. بازاندیشی، تفکر و خلاقیت از ویژگی های پارادایم ارزشی- هنجاری از مکتب آرمان باوری است. در این روش ها از اصول میان رشته ای نظیر اصول مثلثات و قوانین علمی محیط زیست استفاده شده است. روش تحقیق نیز ترکیبی از روش های بنیادی و میان رشته ای است. بر اساس نتایج تحقیق، سه روش نوین قطب بندی فضای ارزشی- هنجاری، جبهه بندی فضا و ناحیه بندی مثلثاتی فضا کشف شدند. در این روش ها بر رویکردهای عمده «بیشینه سازی عوامل مثبت، سازنده و پیشرو»، «کمینه سازی عوامل منفی، مخرب و بازدارنده» و «میانه گرایی» تأکید شد. همچنین چهار منطقه و هشت ناحیه طراحی شدند. منطقه І (1و 5) با سطوح پیشرو- سازنده حائز درجه مطلوبیت و توسعه یافتگی است. منطقه П ( 2و6) با سطوح سازنده – بازدارنده بر توقف توسعه و امکان تحول دلالت دارد. منطقه Ш (3و 7) با سطوح بازدارنده – مخرب حائز درجه نامطلوب و توسعه نیافته است. منطقه IV (4 و 8) د رکشاکش با سطوح مخرب- پیشرو بر رکود و سکنی در فضاهای جغرافیایی دلالت دارد.
بررسی و تحلیل سطح برخورداری شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری از شاخص های توسعه با استفاده از مدل تاپسیس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. شناخت و تجزیه و تحلیل وضع مناطق در زمینه های محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نخستین گام در فرایند برنامه ریزی توسعه منطقه ای است. با این کار تنگناها و محدودیت های مناطق مشخص شده و می توان برای رفع آن ها اقدام کرد. به عبارتی برای تخصیص اعتبارات و منابع میان مناطق مختلف، شناسایى جایگاه آن منطقه در بخش مربوطه و رتبه بندى سطوح برخوردارى از مواهب توسعه ضرورى است. با عنایت به مباحث فوق الذکر در پ ژوهش حاضر سعی شده است، با روش توصیفی- تحلیلی به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان چهار محال بختیاری در شاخص های انتخابی توسعه پرداخته شود. در این پژوهش شهرستان های استان براساس 11 مولفه مختلف توسعه در قالب 50 شاخص (با تاکید بر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) با استفاده از مدل های کمی برنامه ریزی از جمله مدل تصمیم گیری چند معیاره شباهت به گزینه ایده آل TOPSIS و وزندهی شاخص ها با تکنیک AHP، سطح بندی و میزان نابرابری های موجود در شهرستان های استان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این بررسی ها حاکی از آن است که شهرستان های شهرکرد و بروجن به ترتیب با 5721% و 5062% در سطح برخوردار و شهرستان های اردل، فارسان و کوهرنگ به ترتیب با 3838% و3644% و 3071% در سطح نیمه برخوردار و شهرستان لردگان با 2042% در سطح عدم برخورداری هستند. یافته ها نشان می دهد لزوم توجه به برنامه ریزی غیرمتمرکز بر اساس منابع و محدودیت ها به منظور نیل به توسعه و پیشرفت متعادل و یکپارچه منطقه ای، ضرورتی اجتناب ناپذیراست.
بررسی کارایی نواحی مختلف شهرداری مشهد با رویکرد تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به ارزیابیکارایی نواحی شهرداری مشهد با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها در حالت بازده ثابت نسبت به مقیاس و با رویکردی ورودی-محور و خروجی-محور پرداخته است. داده های مربوط به نهاده ها و ستاده ها بر اساس اطلاعات موجود در شهرداری از مدیران نواحی اخذ شده است. 11 عامل نهاده ای و ستاده ای (5 عامل نهاده ای و 6 عامل ستاده ای) بر اساس مطالعات پیشین، وظایف نواحی و نظرات کارشناسان خبره شهرداری مشهد احصا شده است. تعداد نواحی مناطق مختلف شهرداری مشهد 40 ناحیه است که پس از حذف 4 ناحیه به علت فقدان اطلاعات، تعداد 36 ناحیه برای ارزیابی مشخص شده است. نتایج نشان می دهد که در هر دو رویکرد ورودی محور و خروجی محور، 55 درصد نواحی صددرصد کارا است وکمترین میزان کارایی معادل20 درصد و میانگین کارایی36 ناحیه برابر 84 درصد می باشد. نتایج بیانگر آن است که 15 ناحیه از 36 ناحیه مورد بررسی دارای بازده صعودی نسبت به مقیاس و سایر نواحی دارای بازده ثابت به مقیاس هستند. بر اساس نتایج بدست آمده از رویکردهای ورودی محور و خروجی محور پیشنهادهایی مربوط به کاهش لازم در نهاده ها (بدون افزایش ستاده ها) و یا افزایش لازم در ستاده ها (بدون کاهش در نهاده ها) جهت بهبود کارایی نواحی ناکارا (16 ناحیه) ارائه شده است.
ارزیابی توان اکولوژیک حاشیه شهر تبریز به منظور توسعه پایدار شهری با رویکرد MCE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای رسیدن به توسعه پایدار داشتن برنامه ریزی با تکیه بر ارزیابی همه جانبه محیط طبیعی امری ضروری است. با توجه به اینکه محیط زیست طبیعی توان اکولوژیکی محدودی را برای استفاده های انسان داراست، بنابراین، ارزیابی توان اکولوژیکی به عنوان هسته مطالعات زیست محیطی با پیشگیری بحران های موجود، بستر مناسبی را برای برنامه ریزی زیست محیطی فراهم می آورد. تحلیل قابلیت اراضی برای توسعه شهری یکی از اصلی ترین مقولاتی است که برنامه ریزان شهری با آن سروکار دارند. در این مقاله طی رویکرد ارزیابی چند معیاره با استفاده از روش ترکیب خطی وزن دار و در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، ارزیابی توان اکولوژیکی حاشیه شهر تبریز برای توسعه کالبدی بر پایه مشاهدات محیطی (طبیعی و انسانی به تعداد 12 معیار) صورت گرفته و نقشه نهایی در محدوده مذکور تهیه شده است. این نقشه نواحی مناسب برای توسعه کالبدی شهر را نشان می دهد. نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده برنامه ریزان شهری قرار گیرد.