فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
96 - 130
حوزههای تخصصی:
با سیطره ایالات متحده آمریکا بر نظم نوین جهانی، منطقه خاورمیانه به یکی از کانون های اصلی اعمال استراتژی بازدارندگی ایالات متحده آمریکا در دفاع از متحدانش در برابر ایران تبدیل گردید. جمهوری اسلامی ایران نیز در پاسخ به تهدیدات آمریکا و متحدانش و با وجود فشارهای ناشی از محیط منطقه ای و محیط بین الملل، در صدد ایجاد استراتژی امنیتی-دفاعی جامعی در قالب بازدارندگی برآمده است. مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش بوده است که «محیط متحول منطقه ای و بین المللی چگونه بر استراتژی بازدارندگی ایران در برابر آمریکا و متحدانش تاثیر گذاشته است؟». آزمون فرضیه با روش قیاسی-تبیینی و تحلیل داده های اسنادی نشان می دهد که چگونه معضلات اتحاد در منطقه خاورمیانه زمینه ساز گرایش ایران به اتحاد با روسیه و چین که در حال اجرای سیاست منطقه خاکستری در تقابل با آمریکا هستند، شده است. این موارد با بازتولید ابهام و بی ثباتی سبب چالش در بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه می شوند.
تاثیرمشارکت محلی بر بهبود کیفیت زندگی زنان؛ مطالعه موردی: محلات آهنگ، همایون شهر و اقدسیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
287-270
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان مطالعات شهری مشارکت شهروندان را از زیر ساخت های افزایش توانمندی های مدیریت شهری می دانند. مشارکت شهروندان برای این که معنی دار باشد و مفهوم اصلی مشارکت را بیان کند باید در مقیاس محلی باشد و سپس به عرصه فراملی برسد. محله ها به عنوان بنیادی ترین عناصر شهر ها، در شکل دهی و سازماندهی امور شهر تهران جایگاه وی ژه ای دارند. با روی کار آمدن حکومت پهلوی و تلاش برای مدرنیزه نمودن ایران و رشد و افزایش جمعیت شهرها، ساختارهای سنتی زندگی شهری از جمله محله ها دچار دگرگونی شد. قانون انجمن های شهر قبل از انقلاب تصویب شد اما سال ها طول کشید تا با تشکیل و اجرایی شدن شوراهای اسلامی شهر در سال 1377 به زندگی محله ای توجهی دوباره شود. در سال های اخیر محله به عنوان کانون تمرکز و پیوند خدمات شهری -مردم و شهرداری- در کوچکترین حوزه ساختاری شهرداری تهران تعریف شده است. این کانون به گونه ای انتخاب شد که تمام ظرفیت های ممکن شهرداری را بتوان به آن تفویض کرد و در عین حال مشارکت ملموس و عینی شهروندان را در تمام زمینه های قابل مشارکت به آن معطوف نمود و کارکردهایی جدید و به روز را برای آن تعریف کرد، یکی از کارکردهایی که به سرای محله واگذار شده است بهبود کیفیت زندگی ساکنان محله از جمله زنان است. نظریه های جدید اجتماعی مشارکت زنان را در فرایندهای توسعه پایدار امری ضروری می دانند و از آنجا که عرصه فعالیت زنان به صورت سنتی در حوزه های خانواده و محله گسترده تر است؛ مدیریت محلی نقش خاصی را برای زنان در امور شهر متصور شده و برنامه های ویژه ای را برای بهبود کیفیت زندگی آنها اجرا کرده است. در یک رویکرد محیطی زنان توانایی ایفای نقش بیشتری به عنوان رهبران یا مشارکت کنندگان فعال در جوامع کوچک تر مانند محلات شهری را دارند. می توان گفت زنان نقش اساسی در پیوستگی اجتماعی محلی دارند. این نوع پیوستگی به ویژه برای دستیابی به طرح اجتماعی و مدیریت موفق در جوامع چند فرهنگی ضروری است. زیرا تجربه نشان داده است که زنان به ابعاد نیازهای همه گروه ها در اجتماع توجه می کنند و صرفا به دیدگاه و تمایلات اعضای قدرتمند و موثر جامعه محدود نمی شوند و اغلب در پی ایجاد پل هایی روی تقسیم بندی های اجتماعی، فرهنگ و نژادی و نیز ناسازگاری ها در اجتماع هستند، از طرفی مشارکت زنان در امور محلی و استفاده از خدمات ارائه شده در واحدهای محلی برای بهبود کیفیت زندگی زنان موثر خواهد بود و به تبع آن با بهبود کیفیت زندگی زنان، با توجه به نقشی که زن در خانواده دارد، خانواده و به تبع آن جامعه به سوی زندگی بهتری سوق پیدا خواهد کرد. بر این اساس پژوهش حاضر تلاش دارد به بررسی اثر مشارکت محلی زنان در برنامه های سازمان های فعال (سرای محله) بر بهبود کیفیت زندگی آنها بپردازد. محله های آهنگ، همایون شهر و اقدسیه به دلیل فعال بودن در این امر به عنوان نمونه توسط ستاد راهبردی مدیریت محله معرفی و انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از روش پیمایشی با دو هدف توصیف و تبیین استفاده شده است. در سطح توصیف هدف ارائه اطلاعاتی در زمینه میزان مشارکت زنان در اداره امور محله است و در سطح تبیین و تحلیل هدف، یافتن وجود یا عدم وجود رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته است. در ضمن برای تدوین مبانی نظری و مرور بر پژوهش های پیشین به شیوه اسنادی (کتابخانه ای) بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان محلات فعال تهران در زمینه مشارکت در اداره امور شهر تشکیل می دهند که بر همین اساس از بین زنان این محلات دو گروه زنان فعال و غیر فعال انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. در این تحقیق حجم نمونه 240 تن هستند که بر اساس فرمول کوکران تعیین شد که به دو قسمت (124 تن فعال و 116تن غیر فعال) تقسیم می شوند. در روش نمونه گیری دو دلیل مهم انتخاب سرای محلات یکی زن بودن مدیر محله و دیگری معرفی توسط ستاد راهبردی مدیریت محله به عنوان فعال ترین سراها در سطح محلات تهران است که محله های آهنگ، همایون شهر و اقدسیه می باشند. برای انتخاب فعالین محلی از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است و در مورد افراد غیر فعال روش نمونه گیری تصادفی را برگزیده ایم. برای گردآوری اطلاعات، از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. پرسش نامه پس از احراز اعتبار و پایایی آن در مراحل مقدماتی پژوهش، برای جمع آوری داده های مورد نیاز در مرحله ی نهایی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که وجود نهاد مدیریت محله نشان می دهد که مشارکت شهروندان به عنوان ضرورت و نیاز زندگی جمعی به رسمیت شناخته شده است و زنان نیز به عنوان شهروندان جامعه از این امر مستثنی نیستند. سرای محلات به عنوان یکی از زیر نهادهای مدیریت محله فعال است که استفاده از خدمات ارائه شده در آن می تواند
تبیین عوامل سیاسی کلیدی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران در افق زمانی 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
69 - 95
حوزههای تخصصی:
سیاست و مؤلفه های وابسته به آن جایگاه و نقش برجسته ای در روابط میان کشورها و سنجش قدرت ملی آن ها دارد، در این میان قدرت دفاعی کشورها نیز بی تأثیر از سیاست های حاکم بر کشورها و عوامل و متغیرهای سیاسی نبوده و افزایش قدرت نظامی-دفاعی کشورها رابطه مستقیم و معناداری با عوامل سیاسی حاکم و تصمیم گیری های سیاسی دارد. در همین راستا در مقاله پیش رو در راستای پاسخ به این سؤال که از میان عوامل سیاسی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران، کلیدی ترین و تأثیرگذارترین عوامل کدامند؟ با هدف شناسایی عوامل سیاسی کلیدی مؤثر بر قدرت دفاعی ایران، با مبنا قرار دادن نظریه بازدارندگی به عنوان چارچوب نظری تحقیق و تلفیقی از روش های توصیفی-تحلیلی و پیمایشی(استفاده از نظر 50 نفر از خبرگان و تکمیل پرسشنامه)، ضمن شناسایی نیروهای پیشران سیاسی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و بکارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع، عوامل سیاسی کلیدی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران مشخص و سناریوهای مربوط تدوین گردیده است. بر طبق یافته ها و نتایج عوامل سیاسی کلیدی بدست آمده می بایست در تدوین راهبردهای نظامی و دفاعی کشور لحاظ و مورد توجه قرار گیرند.
پیش نگری امواج گرمایی مخاطره آمیز در آذربایجان شرقی با مدل سازی گزارش ششم تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
125 - 145
حوزههای تخصصی:
امواج گرمایی ازجمله خطرناک ترین تهدیدات آب وهوایی مرتبط با گرم شدن کره زمین و وردایی اقلیمی هستند که در سال های اخیر روندی افزایشی داشته اند. در پژوهش حاضر جهت پیش نگری تغییرات مکانی شدت امواج گرمایی در استان آذربایجان شرقی از دو پایگاه داده استفاده شده است. پایگاه نخست؛ داده های روزانه دمای بیشینه در 5 ایستگاه همدید استان شامل تبریز، مراغه، جلفا، اهر و میانه برای بازه ی زمانی 1981 تا 2021 میلادی به عنوان دوره داده های تاریخی-پایه است. پایگاه دوم؛ برونداد مدل منتخب CanESM تحت سناریوی دوگانه اقتصادی-اجتماعی SSP1 حاصل از گزارش ششم تغییر اقلیم CMIP6 در دوره آینده از سال 2022 تا 2065 میلادی است. درست سنجی داده های دوره پایه با دوره آتی با سنجه های استاندارد انجام شد و با تکنیک رگرسیونی گام به گام، شدت امواج گرمایی استان مورد تبیین قرار گرفت. نتایج حاکی از این است که در تمام ایستگاه های موردبررسی، شدت امواج گرمایی تا سال 2065 میلادی افزوده خواهد شد و گستره بزرگی از وسعت استان را در بر خواهد گرفت. به طوری که در نیم سده آینده، شدت امواج گرمایی در تبریز با 3/1؛ در مراغه با 1؛ در جلفا با 7/0؛ در اهر با 1 و در میانه با 4/1 درجه سانتی گراد افزایش پیدا می کند. همچنین با گرم تر شدن هوای کره زمین ناشی از اثرگذاری تغییرات اقلیم جهانی، امواج گرمایی کوچک تر به هم می پیوندند و امواج گرمایی شدیدتر، بزرگ تر و ماناتری را به وجود خواهند آورد. همچنین نتایج نشان داد با کاهش عرض جغرافیایی در این استان و همجواری با مناطق پست و کم ارتفاع، بسامد و شدت رخداد امواج گرمایی نیز بیشتر خواهد شد.
ارزیابی فعالیت های نئوتکتونیکی در گستره آتشفشانی-رسوبی راوه-راهجرد (سلفچگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
25 - 39
حوزههای تخصصی:
تکتونیک ژئومورفولوژی یکی از دانش های مورداستفاده مهم در بررسی زمین ساخت جنبا است. تحلیل های کمی مبتنی بر شاخص های مورفومتری تعریف شده از روش های در دسترس و نسبتاً ارزان محسوب می شود که برای درک تفاوت ها در میزان فعالیت زمین ساختی در چشم اندازهای جوان کاربرد دارد و با توجه به سرعت بالا و هزینه پایین در استفاده از این گونه روش ها، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این شاخص ها به صورت ابزار شناسایی پایه برای تشخیص تغییر شکل های تکتونیکی یا تخمین ناپایداری نسبی فعالیت های تکتونیکی در منطقه ای ویژه به کار می روند. البته این بررسی ها در مناطق متشکل از سنگ های آتشفشانی از حساسیت بیشتری به ویژه در تعریف دقیق مرز زیرحوضه ها برخوردار است. در این مطالعه گستره ای متشکل از رخنمون سنگ های آتشفشانی و نهشته های جوان که در جنوب سلفچگان و در مرز استان های قم-مرکزی قرار دارد، برای مشخص کردن فعالیت های نئوتکتونیکی بر اساس شش شاخص مورفومتری گرادیان طولی رودخانه (SL)، نسبت پهنای کف دره به عمق (Vf)، انتگرال هیپسومتری (Hi)، شکل حوضه آبریز (Bs)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af) و تقارن توپوگرافی عرضی (T) موردبررسی قرار گرفت. درنهایت پس از محاسبه شاخص ها با میانگین گرفتن از آن ها و محاسبه شاخص فعالیت نسبی (Iat) گستره از لحاظ فعالیت به چهار رده تقسیم شد که در این تقسیم بندی رده های 1 تا 4 به ترتیب بیانگر بیشترین تا کم ترین فعالیت زمین ساختی است که بر این اساس مشخص شد که 86/2 درصد حوضه ها در رده 2، 43/51 درصد حوضه ها در رده 3 و 71/45 درصد حوضه ها در رده 4 جای می گیرند.
ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر برنامه ریزی تخصیص بهینه منابع آب در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
157 - 172
حوزههای تخصصی:
کاهش نزولات جوی در پی تغییر شرایط اقلیمی در سال های اخیر اثرات نامطلوبی بر بخش های مختلف به خصوص منابع آب استان گذاشته است. مدیریت این شرایط نیازمند شناخت دو بعد رفتار اقلیمی و تخصیص بهینه و کارآمد منابع آب در بخش های مهم و آب بر مانند کشاورزی است. در این پژوهش ابتدا به شناخت رفتار اقلیمی و پیش یابی تغییرات اقلیمی با نگرش ارزیابی دوره های خشک در دهه میانی بر اساس سناریوی انتشار(RCP4.5) و مدل (HadGEM2-ES) برای پهنه های استان پرداخته شد. پهنه های خطرپذیر در برابر نوسانات اقلیمی شناسایی شدند. در ادامه برای کنترل و تخصیص بهینه منابع آب حوضه آبریز در استان با استفاده از روش برنامه ریزی سازشی(CP) ابتدا معیارهای تخصیص استخراج و وزن دهی شدند و نهایتاً تحلیل حساسیت به نوسانات اقلیمی انجام شد. سهم هر منطقه از موجودیت آب های سطحی تخصیص داده شد. نتایج نشان داد که با لحاظ نمودن وضعیت اقلیمی و تحلیل حساسیت پذیری مدل از متوسط 12 میلیارد متر مکعب ذخیره سطحی، مناطقی مانند یاسوج و سی سخت با افزایش طول دوره های خشک در آینده حساسیت پذیری بیشتری از خود نشان می دهند و در مقادیر تخصیص بهینه نهایی سهم بیشتری را به خود اختصاص می دهند(به ترتیب 33 و 19 درصد). در مقابل مناطق گرم و خشک مانند باشت، چرام و گچساران بدلیل حساسیت پذیری کمتر به ترتیب با 6، 7 و 10 درصد کمترین سهم اختصاصی را دریافت کردند.
مورفومتری و بازسازی زمین لغزش معلم کلایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
59 - 78
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها حجم زیادی از مواد را در یک مکان جابه جا نموده و در جای دیگر بر جای می گذارند به علاوه باعث افزایش رسوب در پایین دست حوضه می شوند که علاوه بر تهدیدات جمعیتی و فرسایشی، چشم انداز منطقه را به شدت متأثر می سازند. در این مقاله زمین لغزش معلم کلایه در حوضه الموت، یکی از زیرحوضه های اصلی شاهرود، بررسی می گردد. اساس تشخیص، شناسایی و بررسی زمین لغزش معلم کلایه بر مشاهدات میدانی و تفسیر پدیدارشناسانه آن استوار است. به این منظور علاوه بر مورفومتری اشکال مختلف در داخل خود زمین لغزش، به مناطق مرتفع مسلط به زمین لغزش صعود نموده و نقش لندفرم های مسلط به زمین لغزش در وقوع این حادثه کاتاستروفیک مورد ارزیابی قرارگرفت. با استفاده از نرم افزار Arc GIS، توپوگرافی قبل از زمین لغزش بازسازی گردید و نسبت به وضع موجود، تجزیه وتحلیل شد. با انجام محاسبات رستری در Arc GIS حجم مواد تخلیه شده توسط زمین لغزش برآورد گردید. زمین لغزش معلم کلایه با ابعاد 3/1 کیلومتر عرض (قسمت تاج زمین لغزش)، 6/1 کیلومتر طول و متوسط 80 متر عمق در کنگلومرای اندژ رخ داده و حجمی معادل 91 میلیون مترمکعب مواد را جابه جا نموده است. حضور کنگلومرا با شیب بسیار تند و سیلتستون مارن دار که با جذب آب که حالت اشباع داشته است منجر به جابه جایی مواد در یک سطح وسیع شده است؛ مساحت سطح گسیختگی زمین لغزش در حدود 632/2 کیلومترمربع و گسترش مواد جابه جاشده در سطحی معادل 5/13 کیلومترمربع است. زمین لغزش های کوچک در بالادست، شرایط هیدرولوژیکی مناطق پایین دست را به هم می ریزد و شرایط زمین لغزش های بزرگ فراهم می نماید.
تحلیل فضایی مهاجرت و خشک سالی در کشور با استفاده از تحلیل لکه داغ و شاخص استاندارد بارش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
81 - 100
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از عوامل متعددی ناشی می شود که نقش هر یک از این عوامل در نقاط مختلف جهان متفاوت می باشد. یکی از این عوامل خشک سالی است که در مناطق خشک و نیمه خشک می تواند تأثیر بیشتری داشته باشد. در کنار این واقعیت شناسایی نقاط کانونی مهاجرت نیز می تواند بر سیاست های اتخاذی مهاجرت مؤثر واقع شود. در مقاله پیش رو از شاخص استاندارد بارش برای پایش خشک سالی کشور در سه دهه اخیر (95-1365) استفاده شد. ابتدا، با استفاده از فراوانی رخداد ماه های خشک سال، گستره کشور در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی گردید. سپس وجود خودهمبستگی فضایی در داده ها با استفاده از شاخص جهانی موران مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه تحلیل لکه داغ با استفاده از داده های میزان خالص مهاجرت در کشور صورت گرفته و کانون های مهاجرتی شناسایی شد. یافته ها نشان داد که الگوی مکانی فراوانی رخداد ماه های خشک سال در طی سه دهه اخیر عموماً از جنوب و جنوب شرقی کشور به سمت شمال و غرب کشور افزایشی است. همچنین مقادیر شاخص موران برای میزان خالص مهاجرت در دوره های مورد بررسی بین 0.17 تا 0.45 قرار داشت که نشان از خوشه بندی در داده های مهاجرت است. تحلیل لکه داغ نیز نشان داد که کانون های مهاجرتی در کشور در مرکز و غرب کشور قرار دارند. تطبیق کانون های مهاجرتی با الگوی رخداد ماه های خشک سال نشان می دهد که کانون های مهاجرتی اعم از مهاجرفرست و مهاجرپذیر در نقاطی با فراوانی رخداد ماه های خشک متوسط تا زیاد قرار دارند که این امر بر شناسایی رابطه این دو مؤثر بوده و آن را می تواند پیچیده سازد.
تاثیر هویت های مکانی بر جهت دهی به الگوی فضایی رای (نمونه پژوهی: حوزه انتخابیه اسفراین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
۴۳۵-۴۱۱
حوزههای تخصصی:
کنش افراد تابعی از ادراک محیطی آنها بر بنیاد منافع و مصالح شان است. رای دهی به عنوان کنشی سیاسی از سوی واجدان حق رای نیز تابعی از ادراک محیطی آنها است که به الگویی فضایی آرا در حوزه انتخابیه جهت و معنا می دهد. در آن دست حوزه های انتخابیه که هویت های مکانی متفاوتی دارند و رقابت بین نواحی مختلف بالا است، مرز بین هویت ها به الگوی فضایی آرا جهت می دهند. حوزه انتخابیه اسفراین در استان خراسان شمالی از هویت های مکانی در قالب زبان نتیجه انتخابات و آراء نامزد پیروز را جهت می دهد. مقاله حاضر بر این فرضیه استوار است که همانندی های هویتی (زبانی) در قالب هویت های مکانی پایه ای ترین عامل شکل دهی به الگوی فضای آرا در این حوزه انتخابی هستند. روش شناسی حاکم بر متن ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد و آمار و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) گردآوری شده سپس با بهره گیری از نرم افزار spss بررسی و واکاوی شده است. نتیجه پژوهش نشان داد عناصر هویت مکانی مانند تعداد جمعیت همشهری و همزبان نامزد، قومیت، همزبانی، جمعیت قوم و همزبانان نامزد، همشهری بودن با نامزد انتخاباتی به ترتیب بیشترین تاثیر را در خلق پایگاه رای کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامی در سطح حوزه انتخابیه داشته و بالعکس تعلق کاندیدای مجلس به حزب خاص، نظر ریش سفیدان و بزرگان طوایف، تجربیات و تحصیلات و اصلح بودن کاندیدا به ترتیب اهمیت کمتری در کسب رای نامزدها داشته است
تبیین ژئوپلیتیکی مفهوم و نقش «رژیم ها» در ساختارهای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۹
115 - 136
حوزههای تخصصی:
رژیم ها، نظریه ای شناخته شده در مطالعات سیاسی و روابط بین الملل است که استفاده زیادی در تحلیل پدیده ها در ابعاد مختلف و در سطوح جغرافیایی فراملی و جهانی دارد. هرچند مفهوم «قدرت» نقش کلیدی در فرآیند شکل گیری مفهوم رژیم ها دارد اما متأسفانه تاکنون ادبیات علمی رشته ژئوپلیتیک برای بررسی پدیده ها از آن بی بهره مانده است. براین اساس، تبیین ژئوپلیتیکی از مفهوم و نقش «رژیم ها» در ساختارهای ژئوپلیتیکی و ورود این مفهوم به تحلیل ها در رشته ژئوپلیتیک، موضوع مقاله حاضر است. این مقاله تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان ساختار و کارکرد مفهوم رژیم ها را با رویکرد ژئوپلیتیکی تبیین کرد؟ در پاسخ به این سؤال و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، فرضیه مقاله عبارت است از این که «رژیم، ساختاری پیچیده ای از عناصر عینی و ذهنی است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم وظیفه سازمان دهی سیاسی فضای ساختار ژئوپلیتیکی را بر عهده دارد و با توزیع فضایی قدرت میان اجزای این ساختار، کارکرد ساختار را کنترل و تولید قدرت می کند؛ درواقع، رژیم ها، عامل تنظیم گر کارکرد ساختارهای ژئوپلیتیکی و یک سیستم حکمرانی اند». یافته های پژوهش نشان می دهد که رژیم های ذهنی موضوع رشته های مطالعات اجتماعی، سیاسی و روابط بین الملل هستند و به طور خاص، موضوع موردبحث در رشته ژئوپلیتیک به شمار نمی آیند اما وقتی در قالب نهادها و سازمان ها عینیت می یابند و بر محیط های جغرافیایی اثر می گذارند، موضوع بحث ما در رشته ژئوپلیتیک می گردند.
آتش سوزی ها در توده های جنگل کاری تنک شده و تنک نشده در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
87 - 101
حوزههای تخصصی:
در جنگل کاری های پهن برگ و سوزنی برگ، تیمارهای جنگل شناسی برای افزایش تاب آوری از طریق بهبود تنوع ساختاری و کلاسه سنی در شمال ایران، اعمال شده است. این تیمارها شامل دست کاری های مکانیکی مانند تنک کردن بود که با تیمارهای کاهش ماده سوختنی سطحی مانند سوزاندن تجویزی همراه نبود. هدف از این مطالعه تجزیه وتحلیل چگونگی اثر تنک کردن جنگل شناسی در سطح توده بر رفتار آتش در مقیاس سیمای سرزمین است. از سیستم مدل سازی آتش FlamMap با الگوریتم حداقل زمان حرکت (MTT) برای شبیه سازی اثر تنک کردن بر رشد آتش بر اساس الگوهای مکانی و زمانی احتراق تاریخی و شرایط آب وهوا و رطوبت ماده سوختنی مرتبط در سیمای سرزمین جنگل سیاهکل استفاده شد. شبیه سازی ها تحت دو سناریو مختلف رطوبت ماده سوختنی انجام شد: 1) رطوبت ماده سوختنی ثابت با تنک کردن توده ها و 2) رطوبت ماده سوختنی کاهش یافته با همان درجه تنک کردن. نتایج نشان داد که تنک کردن به تنهایی می تواند تا حدودی در کاهش شدت آتش مؤثر باشد، به نحوی که سهم سیمای سرزمین با مقادیر کم احتمال سوختن، طول شعله شرطی و اندازه آتش، افزایش یافت. این روند در مقادیر زیادتر این مؤلفه ها یکسان نبود. اگرچه رطوبت ماده سوختنی ریز در توده های تنک شده کمتر از توده های تنک نشده بود، این تفاوت رطوبت ماده سوختنی ناشی از تنک کردن توده بر رفتار آتش در سطح سیمای سرزمین تأثیر مهمی نداشت. یافته های این مطالعه برای ارزیابی اثربخشی کاهش ماده سوختنی ناشی از تنک کردن (بدون آتش تجویزی) می تواند از طریق مدیریت بهتر آتش و ماده سوختنی و سایر اهداف استفاده از زمین در مناطق مستعد آتش سوزی موردتوجه قرار گیرد.
تاثیر موقعیت و ساختار شهر های مرزی بر حس قلمروخواهی حکومت ها (مورد مطالعه: شهر نصیبین در دوره ساسانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
1 - 26
حوزههای تخصصی:
به دنبال انقراض تدریجی سلسله سلوکی که قلمرو آن در دو قدرت اشکانیان در شرق و رومی ها در غرب، به تحلیل رفت؛ اشکانیان با رومی ها هم مرز شدند. مرزهای مشترک این دو قدرت، باعث به وجود آمدن درگیرهایی بین آن ها شد؛ رومی ها با توجه به مشکلات داخلی اشکانیان توانستند بر مناطق ژئوپلیتیک مانند بین النهرین دست پیدا کنند. پس از انقراض اشکانیان، قلمرو آن ها به همراه مرده ریگ درگیرهایشان با روم به ساسانیان انتقال پیدا کرد. ساسانیان از همان ابتدا چون خواهان تسلط بر سرزمین های شرق فرات و بیرون راندن رومی ها ازآنجا بودند، سیاست تهاجمی را در پیش گرفته و به فتح این سرزمین ها در مقاطع مختلف پرداختند. ازجمله شهرهای مهمی که در شمال بین النهرین قرارگرفته بودند، باید به شهر نصیبین اشاره کرد، این شهر باستانی در بین النهرین علیا و در منطقه ای که بعد از ورود مسلمانان به نام جزیره(منطقه میان دجله و فرات) معروف گشت، قرارگرفته است. بر همین اساس، پژوهش حاضر در تلاش است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی به بررسی و تحلیل جغرافیای تاریخی شهر نصیبین از منظر کارکردهای سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی بپردازد. نتایج به دست آمده از پژوهش حاکی از آن است که شهر نصیبین یکی از کانون های اصلی جنگ های ایران و روم در دوره ساسانی بود؛ چنان که این شهر از سویی دسترسی به آن به منزله در دست داشتن بین النهرین و آسیای صغیر بود و از دیگر سو نصیبین در مرزهای ایران و بیزانس واقع شده و جزو نقاطی به شمار می آمد که ترانزیت کالا در آنجا انجام می شد، بنابراین هم ایران و هم بیزانس ازلحاظ سیاسی، اقتصادی و حتی مذهبی نمی خواستند تسلطشان را بر این شهر از دست بدهند؛ بنابراین از دست دادن چنین شهری به عنوان تغییری عمده در توازن قدرت در بین النهرین محسوب می شد، چنان که ایران و بیزانس حاضر به از دست دادن این شهر نبودند و به همین خاطر درگیری های ممتدی میان آن ها به وجود آمد که به مرور تحلیل قدرت دو امپراتوری را به دنبال داشت.
شناخت عوامل راهبردی در سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان با رویکرد آینده پژوهی و تدوین مقدمات سبد سناریوها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
۳۹۱-۳۷۰
حوزههای تخصصی:
عدم توسعه گردشگری در هر مکان جغرافیای بیشتر به دو عامل وابسته است؛ یکی مطلوب نبودن خصوصیات ذاتی مناطق و دیگری عدم تصمیم گیری درست سیاست گذاران و برنامه ریزان. در شرایطی که قابلیت ها و توان های محیطی مناسب ارزیابی شود می بایست ریشه ناکامی در عدم رونق گردشگری و بهبود زندگی مردم را در سیاست گذاری گردشگری جست. در این راستا پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی، به شناخت عوامل راهبردی در سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان به عنوان بخشی از استان کرمانشاه و کردستان و بیست و ششمین اثر میراث فرهنگی ملموس ایران، ثبت شده در فهرست جهانی یونسکو می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، مبتنی بر روش آینده پژوهی و تحلیل ساختاری است و جامعه اماری آن شامل 20 نفر از افرادی است که به صورت تخصصی در حوزه گردشگری فعالیت دارند. در مجموع، دارای 7 مولفه و 36 شاخص اثرگذار، که محصول ادغام، حذف، اصلاح و ویرایش 103 متغیر اولیه بوده که با استفاده از نرم افزار میک مک، 15عامل نهایی به عنوان پیشران موثر بر سیاست گذاری توسعه گردشگری سایت هورامان انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های قوانین و مقررات گردشگری، سیاست های کلان دولت، نیروی انسانی ماهر و اموزش دیده و بازافرینی با رویکرد گردشگری به ترتیب از جمله متغیرهایی هستند که بیشترین سهم را در اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر این سایت دارند
شناخت کارکردهای گفتمان نظامی حکومت افشاریه در ایجاد حس تعلق مردم به قلمرو سرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۹
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هویت مشترک اجتماعی پدیده ای تاریخی بوده و در هر مقطعی از زمان متأثر از فرایندهای سیاسی – اجتماعی صورت بندی ویژه ای از هویت متجانس اجتماعی شکل می گیرد. به بیان دیگر هویت مشترک اجتماعی به معنای ایجاد احساس تعلق به قلمرو سیاسی - اجتماعی معین؛ محصول تلاش آگاهانه یک طبقه سیاسی برای ایجاد ابزاری است که ابقای قدرت و اعمال حاکمیت را تسهیل نماید. میلیتاریسم نادری در عصر افشاریه نقش مهمی در تجمیع اجزای پراکنده طایفه ای- قومی در ایران داشته است. لیکن در این مطالعات کمتر به چگونگی عملکرد نظامی گری حکومت افشاریه و نقش آن در ایجاد حس تعلق مردم به قلمرو سرزمینی پرداخته شده است. در این مقاله کوشش گردیده با اتکا به روش تفسیری؛ چگونگی صورت بندی گفتمانی مفهوم هویت مشترک اجتماعی در سرزمین ایران، در عصر نادرشاه افشار موردبررسی قرار گیرد. در این راستا با واکاوی متن اجتماعی - سیاسی این مقطع زمانی چگونگی ساماندهی مؤلفه های مؤثر بر آن از طریق رویکرد نظامی نادرشاه در ایجاد حس تعلق سرزمینی در ایران موردبررسی قرار می گیرد. نتایج پژوهش نمایان گر آن است که جهت گیری ساخت هویت مشترک اجتماعی در این دوره عمیقاً متأثر از رویکردهای نظامی حاکمیت بوده و عواملی نظیر غیریت سازی ژئوپلیتیک با همسایگان شرقی به ویژه گورکانیان هند، اجبار سیاسی- نظامی در جهت تقریب آموزه های تشیع و تسنن در جهت ایجاد یک امپراطوری بزرگ اسلامی و اعتباردهی به نیروهای نظامی ایلات مهم ترین مؤلفه های ایجاد هویت مشترک اجتماعی در این دوره بوده است.
تحلیل نقش مدیریت روستایی در افزایش میزان تاب آوری نقاط روستایی در برابر خشکسالی از دیدگاه روستاییان (مورد مطالعه: بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
25 - 40
حوزههای تخصصی:
مدیریت اثربخش روستایی نیازمند بهره گیری از الگوها و رویکردهای مدیرتی و نهادی نوین است که در تمام ابعاد منجر به اتخاذ راهبرد و راهکارهایی می شود که خانوارهای روستایی را در برابر مخاطرات مختلف به ویژه خشکسالی تاب آور می سازد. با توجه به این موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت روستایی در تاب آوری روستایئان در برابر خشکسالی انجام شده است.این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است، جامعه آماری 32 روستای دارای دهیاری بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت8038 است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 348 نفر برآورد گردد که به تناسب تعداد سرپرست خانوار موجود در هر روستا توزیع گردید. جهت بررسی موضوع در بخش مدیریت روستایی از چهار شاخص در قالب 40 نماگر و در بخش تاب آوری در برابر خشکسالی از چهار شاخص در قالب 24 نماگر بر اساس مطالعات سایر محققین بهره گرفته شد. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت و پایایی کل آن بر اساس آلفای کرونباخ 784/0 برآورد گردید. نتایج نشان داد از بین شاخص های مدیریت روستایی، مدیریت محیط زیست703/0 از واریانس تاب آوری در برابر خشکسالی را تبیین ومی کند. همچنین بر اساس دیدگاه روستائیان، میانگین شاخص های تاب آوری در ابعاد آمادگی، واکنش و پیشیگری بیشتر از حد متوسط و تنها در شاخص بازتوانی و بازسازی(80/2) میانگین آن پایین تراز حد متوسط بود. از سوی دیگر نتایج تکنیک میرکا بیانگر این است روستای عموقین در بالاترین سطح تاب آوری در برابر خشکسالی و روستای اروانق در پایین ترین سطح قرار دارد. نتایج نشان می دهد مجموعه ای از عوامل به صورت نظام مند، تحولات و نقش مدیریت روستایی را در تاب آوری روستائیان تبیین می کند و مدیریت روستایی با دارا بودن دید همه جانبه می تواند با افزایش میزان تاب آوری روستائیان در برابر انواع بلاهای طبیعی و ارائه آگاهی لازم به آنها، زمینه پایداری نقاط روستایی را فراهم سازد.
سنجش نقش سازمان های مردم نهاد در افزایش تاب آوری اجتماعی پس از بحران سیل (مطالعه موردی: شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
233 - 249
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه و بررسی نحوه رویارویی با بحران های طبیعی در تاب آور کردن اجتماعات و شهرها در همه ی رشته ها، بیش ازپیش حائز اهمیت است. در بحران های طبیعی سال های اخیر، در کنار کمک های دولتی، سازمان های مردم نهاد نقش بسیار مهمی در بازگشت سریع تر مردم به حالت عادی، ترمیم و بهبود خسارت های وارده ایفا کرده اند؛ اثرگذاری سریع سوانح طبیعی خسارات متعددی را به دنبال دارد به همین دلیل توجه به نقش سازمان های مردم نهاد در مواجهه مؤثر مردم با سیل ضروری است. این پژوهش، کاربردی و از روش توصیفی- تحلیلی، با هدف سنجش وضع سازمان های مردم نهاد در افزایش تاب آوری اجتماعی پس از بحران سیل انجام پذیرفته است. جامعه موردپژوهش خبرگان حوزه شهرسازی و سازمان های مردم نهاد هستند، که در مجموع 49 پرسشنامه بین آنان توزیع شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون t دو نمونه ای مستقل و تحلیل مسیر معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و SmartPLS استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که مسئولیت اجتماعی (890/0)، اعتماد (879/0)، توانمندسازی افراد (879/0) بیشترین و فضاهای آموزش دهنده (663/0)، ارتقاء کیفیت محیط (722/0) و ارائه تجارب داوطلبانه (746/0)، کمترین امتیاز را در مواجهه با تاب آوری به دست آورده اند؛ بنابراین سازمان های مردم نهاد با ایجاد و بهبود فضاهای آموزش دهنده، ارتقاء کیفیت محیط و ارائه تجارب داوطلبانه می توانند در افزایش تاب آوری اجتماعی پس از بحران های آتی مؤثر عمل کنند. همچنین نتایج حاصل از t دو نمونه ای مستقل نشان داد که ابعاد موردنظر در سطح مطلوبی (p<0/05) قرار دارند. درنتیجه پاسخ دو جامعه ی آماری خبرگان شهرسازی و سازمان های مردم نهاد در سنجش نقش سازمان های مردم نهاد در افزایش تاب آوری اجتماعی پس از بحران سیل یکسان نشان داده شده است.
تحلیل ابعاد زیست محیطی بر برنامه های اول و دوم توسعه جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر گفتمان سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
۴۱۰-۳۹۲
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه راهبرد، چارچوب و الگوی حکمرانی و مدیریت سیاسی فضا را مشخص می کنند و این برنامه ها به ابعاد و وجوه مختلف حکمرانی می پردازند که یکی از مهمترین وجوه آن ابعاد زیست محیطی است. در این پژوهش، با هدف بررسی حکمرانی زیست محیطی گفتمان سازندگی با تاکید بر برنامه های اول و دوم توسعه نظام جمهوری اسلامی ایران و با به کارگیری روش تحلیل مضمون در قالب نکات کلیدی، کدگذاری اولیه، مضامین پایه فرعی و اصلی و نیز مضامین سازمان دهنده، ضمن ارائه تصویری کلان از ابعاد زیست محیطی گفتمان سازندگی به دنبال پاسخ به این سوال است که ابعاد زیست محیطی گفتمان سازندگی چگونه است؟ از بین جامعه آماری تحقیق (برنامه های اول و دوم توسعه) با روش نمونه گیری نظری 112 گزاره انتخاب و با کدگذاری آن ها 178 مفهوم اولیه (کد باز) شناسایی شده است. سپس با در نظر گرفتن اشتراکات محتوایی کدهای باز، 52 مضمون پایه فرعی، 14 مضمون اصلی و 9 مضمون سازمان دهنده براساس نظریه های تحقیق، محیط شناسی، نظر نخبگان و تشخیص نویسندگان تولید شده است. مضامین سازمان دهنده شامل بعد اقتصادی (مضمون اصلی اقتصاد سبز)، بعد اجتماعی (مضامین اصلی "رفاه و توسعه اجتماعی" و "تنطیم خانواده")، بعد سیاسی اداری (مضامین اصلی "حکمرانی خوب"، "تمرکززدایی" و "آمایش سرزمین")، بعد دیپلماسی (مضمون اصلی "دیپلماسی زیست محیطی")، بعد اکولوژیکی (مضامین اصلی "حفاظت و احیای محیط زیست"، "سازگاری با زیست بوم" و "مدیریت تغییرات اقلیمی") و بعد خدماتی (مضمون اصلی "حمل ونقل سبز")، بعد حقوقی (مضمون اصلی"حقوق زیست محیطی")، بعد فرهنگی (مضمون اصلی "اصلاح الگوی مصرف") و بعد امنیتی (مضمون اصلی "امنیت زیست محیطی") در قالب شبکه مضامین، ترسیم شده اند.
تحلیل فضایی خطر وقوع سیل با رویکرد برنامه ریزی و مدیریت کاربری اراضی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
63 - 80
حوزههای تخصصی:
سیلاب ها یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی در سطح زمین هستند. هدف از تحقیق حاضر تهیه نقشه خطر وقوع سیل در شهر ارومیه و شناسایی مناطق آسیب پذیر است. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت، کمّی - تبیینی و توصیفی است. جهت تهیه نقشه خطر وقوع سیل از 9 پارامتر مؤثر در وقوع این پدیده شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از رودخانه، تراکم آبراهه، لیتولوژی، کاربری اراضی، بارش و شاخص رطوبت توپوگرافیک استفاده شد. به منظور تهیه لایه های اطلاعاتی از نرم افزار ArcGIS و ENVI و جهت وزن دهی معیارها و تعیین مهم ترین معیار از روش وزن دهی فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده گردید. نتایج وزن دهی معیارها نشان داد که دو پارامتر شیب و فاصله از رودخانه به ترتیب با ضرایب وزنی 219/0 و 177/0 بالاترین وزن را در وقوع سیل در سطح منطقه دارند. درنهایت با اعمال وزن های هر یک از معیارها نقشه خطر تهیه شد. نقشه نهایی نشان داد حدود 7/43 درصد از کل مساحت محدوده موردمطالعه در طبقات زیاد و خیلی زیاد از نظر خطر وقوع سیل قرار دارند. این بخش ها بیشتر مجاورت آبراهه های فرعی و اصلی را که در سطح شهر جریان دارند، شامل می شوند. عدم توجه به ملاحظات هیدروژئومورفولوژیکی نظیر تجاوز به حریم قانونی رودخانه ها و ساخت وسازهای غیراصولی در مجاورت آن ها خطر سیل گرفتگی در این بخش ها را افزایش داده است. شهرک بهداری و بیت المقدس و محله های سعدی و رودکی، شهرک شاهد و شهریار و خیابان صد متری و گلشهر ازجمله این مناطق هستند.
ارزیابی حساسیت مخاطره زمین لغزش با استفاده از مدل انتروپی شانون در زاگرس چین خورده، مطالعه موردی: حوضه آبخیز ورن سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۴۲-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
مخاطره زمین لغزش خسارات قابل توجهی به اموال، موجودات زنده و پروژه های مهندسی در همه مناطق کوهستانی وارد می کند. هدف از این پژوهش ارزیابی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش و تهیه نقشه حساسیت آن در حوضه آبخیز ورن سرا می باشد. به منظور پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از شاخص انتروپی، ابتدا محدوده های لغزش مشخص گردید، سپس عوامل مؤثر در وقوع حرکات دامنه ای در محیط نرم افزار ArcGIS تهیه و نقشه حساسیت زمین لغزش منطقه موردمطالعه تهیه گردید. اولویت بندی عوامل مؤثر با استفاده از شاخص انتروپی شانون نشان داد که لایه های شیب، کاربری اراضی، انحنای سطح، شاخص رطوبت توپوگرافی و شاخص موقعیت توپوگرافی بیشترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش منطقه داشته اند. همچنین پهنه بندی حساسیت زمین لغزش با مدل مذکور و ارزیابی دقت آن با استفاده از منحنی ROC بیانگر دقت خیلی خوب مدل (6/79 درصد) با انحراف استاندارد 0228/0 برای منطقه موردمطالعه است. نقشه پهنه بندی گویای آن است که پهنه های کم خطر فقط 13 درصد از منطقه را در برمی گیرند و بیش از 56 درصد منطقه در پهنه با خطر زیاد زمین لغزش قرار دارد که حاکی از پتانسیل بالای منطقه در رخداد زمین لغزش است. ساخت و ساز با فاصله از خطوط گسلی، آبراهه ها و سازند آسماری پرشیب و ایمنی مسیرهای ارتباطی مهم ترین اقدامات برای کاهش میزان خسارات ناشی از زمین لغزش در حوضه آبخیز ورن سرا است.
پایش غلظت دی اکسید نیتروژن در دوره ی کووید-19 با استفاده از داده های ماهواره ی سنتینل-5 (مطالعه ی موردی: کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
113 - 130
حوزههای تخصصی:
دی اکسید نیتروژن یکی از شاخص های مهم در ارزیابی کیفیت هوای شهرها تلقی می گردد، لذا شناسایی پهنه های آلوده به این آلاینده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. یکی از علوم و فناوری هایی که می تواند در کوتاه ترین زمان و با صرف هزینه ی کمتر در رابطه با شناسایی این پهنه ها به متخصصین محیط زیست شهری کمک کند، علم سنجش ازدور ماهواره ای است. در حال حاضر، سنجش ازدور ماهواره ای یک فناوری مفید برای اندازه گیری آلاینده های جوی در سطح جهانی، منطقه ای و شهری می باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر به شناسایی و بررسی توزیع زمانی- مکانی گاز دی اکسید نیتروژن در دوره ی انتشار کووید-19 با استفاده از داده های ماهواره ی Sentinel-5P و تحلیل آن با متغیرهای محیطی در کلان شهر شیراز طی 24 ماه (2019 و 2020) پرداخته است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، بیشترین مقادیر میانگین ماهانه گاز دی اکسید نیتروژن در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ مربوط به فصل پاییز بود. همچنین، منطقه ی 2 شهر شیراز به عنوان آلوده ترین منطقه در دو سال مورد مطالعه شناسایی شد. علاوه بر این، پس از تحلیل پارامترهای باد، بارش و دما مشخص گردید که عامل باد با ضریب همبستگی 638/0- در سطح معناداری، یک درصد نسبت به دیگر عوامل اقلیمی، بیشترین تأثیر را در تغییر مقادیر گاز دی اکسید نیتروژن داشته است. بحران کووید-۱۹ نیز با اثر بر کاهش ترددها و ترافیک شهری، در تغییر مقادیر گاز دی اکسید نیتروژن در سال 2020 نسبت به سال 2019 به صورت ماهانه نقش داشت. الگوی تغییرات میانگین گاز دی اکسید نیتروژن مربوط به داده-های ماهواره ای در سال های مورد مطالعه روند کاهشی داشته که با الگوی تغییرات مقادیر اخذ شده از ایستگاه پایش آلودگی همخوانی داشت. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در زیست پذیری شهری و مدیریت بحران مفید واقع گردد.