فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۳٬۹۲۲ مورد.
۱۰۴۱.

رتبه بندی ظرفیت گردشگری ورزشی طبیعت محور در مسیرهای گردشگری استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسیر گردشگری ورزشی طبیعت محور استان لرستان روش EDAS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۲۲۹
گردشگری ورزشی طبیعت محور به عنوان یکی از انواع گردشگری نقش مهمی در توسعه مناطق بازی کرده و می تواند تأثیر مهمی در ارتقا سلامت جسمی و روحی گردشگران داشته باشد. این نوع از گردشگری یکی از سازگارترین الگوها را با راهبردهای توسعه پایدار در مقیاس منطقه ای ارائه می کند. استان لرستان به دلیل قرارگیری در رشته کوه زاگرس، از ظرفیت های طبیعی متعددی همچون کوه ها و آبشارهای منحصربه فرد، رودخانه های متعدد و دریاچه هایی با اکوسیستم کم نظیر برخوردار است. از این رو این استان می تواند به عنوان یکی از قطب های مهم در زمینه گردشگری ورزشی طبیعت محور در سطح کشور محسوب شود؛ هرچند که تاکنون از ظرفیت های بالقوه و بالفعل این استان در زمینه گردشگری ورزشی طبیعت مبنا استفاده مؤثر نشده است. هدف این پژوهش تعیین ظرفیت و رتبه بندی مسیرها گردشگری استان بر مبنای گردشگری ورزشی طبیعت محور است. بدین منظور، ابتدا معیارها و شاخص های مورد نیاز از پژوهش های پیشین استخراج گردیده و سپس با بهره مندی ازنظر متخصصان، برای استان لرستان بومی سازی شده است. وزن معیارها نیز بر اساس آرای کارشناسان و با به کارگیری روش بهترین بدترین معیار در نرم افزار لینگو مشخص گردیده است و درنهایت مسیرهای گردشگری استان بر اساس ظرفیت گردشگری ورزشی طبیعت مبنا رتبه بندی شده است. یافته ها نشان می دهد که مسیرهای خرم آباد الیگودرز، خرم آباد دورود، خرم آباد بروجرد در رتبه های اول تا سوم و مسیرهای خرم آباد کوهدشت، خرم آباد دلفان، خرم آباد پلدختر، خرم آباد ازنا، خرم آباد دوره و خرم آباد سلسله به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
۱۰۴۲.

قابلیت سنجی منطقه ۵ شهر تبریز در پیاده سازی اصول رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشد هوشمند شهری برنامه ریزی حمل و نقل توسعه پایدار شهری الگوی فضایی کاربری زمین منطقه ۵ شهر تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸
رشد هوشمند شهری انطباق نیازهای کالبدی، اجتماعی و اقتصادی کنونی و آینده جوامع شهری با تکیه بر سه مفهوم اختلاط کاربری، دسترسی و تراکم در محیط های شهری و خلق مکان هایی با ویژگی های منحصر به فرد به منظور کاهش هزینه های شهرسازی و آسایش شهروندان است. هدف این پژوهش بررسی و قابلیت سنجی وضعیت رشد هوشمند در محدوده منطقه ۵ شهر تبریز است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناختی توصیفی - تحلیلی است. برای انجام این پژوهش ۳ شاخص رشد هوشمند شامل مدیریت کالبدی و حفاظت از فضاهای باز، اختلاط کاربری و شبکه دسترسی و حمل ونقل موردمطالعه قرار گرفتند. در بخش نخست تحقیق اقدام به سنجش وضعیت توسعه کالبدی منطقه طی سه بازه زمانی ۶۳، ۸۷ و ۹۵ شد. در بخش دوم پژوهش وضعیت اختلاط کاربری اراضی و شبکه دسترسی محلی و ناوگان حمل ونقل عمومی اتوبوس، تاکسی و مترو و کیفیت شبکه دسترسی مورد ارزیابی قرار گرفت. در فرایند پژوهش از نرم افزارهای Arc Gis وGoogle Earth و همچنین ابزارها و مدل های تحلیل گر شبکه و Z-score استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در بعد شاخص اختلاط کاربری، با توجه به کارکرد ناحیه ای - منطقه، کاربری های مسکونی، تجاری و گردشگری و جهانگردی دارای بیش ترین حجم اختلاط بوده اند که شاخص نهایی اختلاط با مقدار 6/1 زیاد ارزیابی شد. در بخش نهایی به منظور تعیین وضعیت دسترسی و کیفیت خدمات ناوگان عمومی ازطریق ابزار تحلیل شبکه با درنظرگرفتن فضای فاصله ای منهتن در یک فضای ۵۰۰ متری شعاع دسترسی به مسیرهای ارتباطی در محیط ArcMap مدل سازی شدند که شاخص دسترسی بر اساس مدل تحلیل شبکه در محدوده های چهارگانه اصلی به ترتیب برای تاکسی، اتوبوس و سپس مترو قابل دارای بهترین وضعیت ارزیابی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد مدیریت توسعه کالبدی منطقه ی ۵ شهر تبریز با نوسان همراه بوده و توسعه ی کالبدی آن بعد از دهه ۸۷ به بعد روند زایشی به خود می گیرد که بیش ترین روند توسعه ی آن به سمت فضاهای بیرون از منطقه در محدوده ی شرق بوده است.
۱۰۴۳.

تحلیل فضایی آسیب پذیری شبکه معابر شهری در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری شبکه معابر زلزله بخش مرکزی زنجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۹۰
معابر شهری به عنوان یکی از عناصر مهم کالبدی شهر، نقشی چشم گیر در میزان آسیب پذیری دارند به طوری که در صورت مسدود شدن ممکن است خسارات و صدمات را به هنگام و بعد از وقوع زلزله به چندین برابر برسانند؛ مسائل و آسیب هایی سبب روی آوردن به مدیریت بحران به عنوان رویکردی جهت کاهش آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی خصوصاً زلزله در شهرها شده است بنابراین بررسی شبکه معابر با توجه به ارتباط تنگاتنگ آن با سایر کاربری ها دارای اهمیت هست. هدف از این تحقیق تحلیل فضایی آسیب-پذیری شبکه معابر به منظور کاهش میزان آسیب پذیری آن در برابر زلزله بخش مرکزی شهر زنجان می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مجموعه داده های بلوک های آماری سال 1395، طرح تفصیلی 1394 و نظرات ۱۴ داور به تدوین شاخص های جامع پرداخته و برای تجزیه وتحلیل از مدل AHP در محیط ArcGIS و درنهایت با تلفیق معیارها و تولید لایه ها از منطق فازی به تحلیل آسیب پذیری شبکه معابر شهری در برابر زلزله پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که بخش مرکزی شهر زنجان آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله های احتمالی داشته باشد. به طوری که از کل معابر منطقه موردمطالعه با مساحت 82 هکتار، 9.2 هکتار آسیب پذیری خیلی زیاد، 20.4هکتار آسیب پذیری زیاد، 25.4 هکتار آسیب پذیری متوسط، 11.5هکتار آسیب پذیری کم و 15.5 هکتار از آسیب پذیری خیلی کم برخوردار بوده است. که درمجموع 29.6 هکتار از سطح معابر از آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد برخوردار هستند. درنهایت می توان بیان داشت که مهم ترین عوامل آسیب پذیر شبکه معابر در بخش مرکزی زنجان شامل فرسودگی بافت جداره معبر، تراکم بالای جمعیت مرتبط با معبر و درجه محصوریت بالای معابر می باشد.
۱۰۴۴.

بررسی پراکندگی مکانی - زمانی گاز مونوکسید کربن در اتمسفر ایران با استفاده از داده های Aqua/AIRS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلودگی هوا مونوکسید کربن AIRS سنجش از دور ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۹۸
با توجه به اهمیت حیاتی هوا و سیر صعودی افزایش عوامل آلوده کننده ی آن، ضرورت مطالعه ی عوامل آلاینده ی آن به منظور آگاهی از وضعیت موجود امری ضروری به نظر می رسد. پدیده ی آلودگی هوا یکی از مهمترین معضلات بخشهای زیادی از کشور ایران می باشد که به دلایل متعددی روز به روز بر میزان آن افزوده شده است. مونوکسید کربن یکی از خطرناکترین آلاینده های معیار هوا می باشد که با توجه به اهمیت مطالعه ی آن، تکنیکها و روشهای متعددی جهت پایش آن در اتمسفر کره زمین به کار گرفته شده است. در این مطالعه نیز از داده های مونوکسید کربن سنجنده ی AIRS Aqua/ که امکان بررسی میزان و روند تغییرات گاز مونوکسید کربن را در اتمسفر تمام جهان فراهم نموده استفاده گردید. داده های مربوطه با فرمت NetCDF طی دوره ی آماری (2018 – 2003) از وبگاه https://disc.gsfc.nasa.gov/datasets/AIRS3STM_006 استخراج و با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS و Grads بارزسازی و تحلیل شده است. نتایج حاصله بیانگر کاهش میزان مونوکسید کربن در طول سریهای زمانی ماهانه و سالانه ی بوده است. در این میان تفاوتهای ماهانه و فصلی بسیار چشمگیر بوده به طوری که به لحاظ ماهانه، بیشترین میزان مونوکسید کربن در ماههای ژانوبه، فوریه و مارس و کمترین میزان آن در ماههای آگوست، سپتامبر و اکتبر اتفاق افتاده است. در میان فصول، بیشترین و کمترین میزان مونوکسید کربن به ترتیب در فصول زمستان و تابستان مشاهده گردید. به لحاظ مکانی نیز، بیشترین میزان مونوکسید کربن سطحی با میانگین ppb 150 بر فراز شهر تهران و ناحیه ساحلی دریای خزر و کمترین میزان آن با میانگین ppb 115 بر روی ارتفاعات زاگرس بارزسازی گردید.
۱۰۴۵.

اولویت بندی حوزه آبخیز سردآبرود از نظر سیل خیزی با استفاده از مدل SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیل خیزی مدیریت سیلاب مدل SWAT حوزه آبخیز سردآبرود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۴ تعداد دانلود : ۴۱۹
سیلاب یک پدیده طبیعی است که هر ساله باعث به وجود آمدن خسارات سنگین جانی و مالی می شود و جوامع بشری آن را به عنوان یک واقعه اجتناب ناپذیر پذیرفته اند. در این تحقیق برای پیش بینی سیل خیزی حوزه آبخیز سردآبرود از مدل هیدرولوژیکی SWAT استفاده شد. هدف اصلی در این تحقیق، بررسی کارایی مدل SWAT در پیش بینی سیلاب و اولویت بندی زیرحوزه ها در حوزه آبخیز سردآبرود می باشد. برای واسنجی مدل از برنامه SUFI2 استفاده شد. بعد از اتمام واسنجی و بهینه شدن مدل در منطقه مطالعاتی اقدام به اعتبارسنجی مدل گردید. واسنجی مدل برای سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹، و اعتبارسنجی نیز بر اساس آمار سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ انجام پذیرفت. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از شاخص های آماری R2 ، bR2 و ضریب نش ساتکلیف استفاده گردید. پس از واسنجی مدل این ضرایب به ترتیب ۷۷/۰، ۶۳/۰، ۷۷/۰ و برای مرحله اعتبارسنجی آن ۷۹/۰، ۷۶/۰ و ۷۱/۰ برآورد گردید. نتایج آنالیز حساسیت، 31 پارامتر موثر بر رواناب نشان داد  پارامترهای ثابت تخلیه آب زیرزمینی، زمان تاخیر آب زیرزمینی و حداقل مقدار ذخیره آب لازم برای ایجاد جریان پایه به ترتیب حساسیت بیش تری دارند. برای بررسی سیل خیزی، حوزه آبخیز سردآبرود به ۲۴ منطقه یا زیرحوضه تقسیم گردید. با توجه به نتایج حاصل از اجرای مدل SWAT و تغیر CN برای هر یک از زیرحوزه ها، زیر حوزه شماره ۶ با مقدار رواناب ۰۵/12۳ رتبه اول و هم چنین زیرحوزه شماره ۱۰ با مقدار 86/122 رتبه دوم را از نظر سیل خیزی دارا می باشد و زیرحوزه شماره ۱ با مقدار ۳۳/۱۲ کم ترین مقدار تولید رواناب را دارا می باشد
۱۰۴۶.

رفتار زمانی - مکانی جزیره ی گرمایی کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جزیره ی گرمایی دمای رویه ی زمین کلانشهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۲۴۰
جمعیت شهر اصفهان در طی شش دهه ی گذشته ده برابر شده است. بزرگ شدن شهر اصفهان پیامدهای محیطی بزرگی در پی داشته است. در همین دوره ی زمانی خشکاندن زاینده رود، افزایش دما و وردش بارش شرایط محیطی را وخیم تر کرده است. پیدایش جزیره ی گرمایی تنها یکی از پیامدهای تغییرات محیطی دهه های گذشته است. جزیره ی گرمایی برای تندرستی و مصرف آب و انرژی شهروندان پیامدهایی دارد. در این پژوهش داده های دمای رویه ی زمین سنجنده ی مودیس از 1379 تا 1395 برای گذر شب و روز به کار گرفته شد. به کمک این داده ها آب و هوای پس زمینه ی کلانشهر اصفهان با شگرد نمودار دورسو شناسایی شد. سپس یاخته ی نماینده ی شهر و یاخته ی نماینده ی آب و هوای پس زمینه شناسایی و نمایه ی جزیره ی گرمایی کلانشهر اصفهان محاسبه شد. بررسی ها نشان داد کلانشهر اصفهان در هنگام روز از پیرامون خود سردتر و در هنگام شب حدود دو درجه ی سلسیوس گرم تر از پیرامون خود است. شدت جزیره ی گرمایی در دی ماه بیشینه است و در تابستان ضعیف تر می شود. با توجه به رفتار زمانی و مکانی جزیره ی گرمایی کلانشهر اصفهان به نظر می رسد تغییراتی که شهر در رطوبت، سپیدایی و ترکیب جو ایجاد کرده نقش مهمی در پیدایش جزیره ی گرمایی داشته است. از آنجا که آب یکی از عوامل اثرگذار بر شدت جزیره گرمایی شهر اصفهان است زاینده رود در تعدیل دمای رویه ی زمین در محدوده ی کلانشهر اصفهان نقش بزرگی داشته است و خشکاندن آن پیامدهای زیست محیطی داشته است.
۱۰۴۷.

بررسی و مقایسه روند بیابان زایی در مناطق خشک و نیمه خشکبا تاکید بر معیار اقلیم(مطالعه موردی: دشت عباس و دشت دهلران، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیابان زایی IMDPA اقلیم دشت عباس دشت دهلران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۲۷۹
در حال حاضر بیابان زایی به عنوان یک معضل گریبان گیر بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه است. این معضل مشتمل بر فرآیندهایی است که هم زائیده عوامل طبیعی بوده و هم به عملکرد نادرست انسان برمی گردد. هدف از این پژوهش مقایسه بیابان زایی و خشکسالی دشت عباس و دشت دهلران به ترتیب با مساحت 34104 و 54252 هکتار می باشد .در این مطالعه با استفاده از مدل ایرانی IMDPA شدت بیابان زایی دشت عباس و دشت دهلران در دوره زمانی 88-1384و 93-1389 مورد ارزیابی قرار گرفت. به همین منظور معیار اقلیم به عنوان موثرترین معیار ارزیابی بیابان زایی در نظر گرفته شد. برای معیار اقلیم سه شاخص بارش سالانه، شاخص خشکسالی SPI و استمرا خشکسالی در نظر گرفته شد. بعد از آماده سازی داده ها با استفاده از جدول امتیازدهی مدل IMDPA هریک از شاخص ها بصورت لایه های اطلاعاتی وارد نرم افزار Arc GIS 9.3 شد. در نهایت با استفاده از میانگین هندسی نقشه های تهیه شده دو دوره زمانی با هم ادغام شده و با قرار دادن لایه های امتیاز دهی شده سه شاخص مذکور نقشه نهایی مدل IMDPA از اقلیم دشت عباس و دشت دهلران تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص SPI به عنوان موثرترین شاخص،در دشت عباس در دو دوره به ترتیب با میانگین وزنی 04/3 و 5/3 در طبقه شدید با زیر کلاس 2 و 3 قرار دارد. در مقابل در دشت دهلران نیز شاخص SPI در دوره اول و دوم با میانگین وزنی 93/1 و 25/2 در طبقات متوسط زیر کلاس 1 و 2 و 3 و شدید زیر کلاس 1 قرار گرفته است. می توان نتیجه گرفت که شدت بیابان زایی در دشت عباس در مقایسه با دشت دهلران از نظر اقلیم در شرایط نامطلوبیقرار دارد. بطوری که وقوع بیابان زایی با شدت بیشتر در دهه های آتی دور از انتظار نخواهد بود
۱۰۴۸.

بررسی تاثیر روند تغییرات کاربری اراضی روی افت تراز آب زیرزمینی (محدوده مطالعاتی: ماهیدشت کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری اراضی تزار آب زیرزمینی ماهیدشت فیروزآباد کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۶۳۸
کمبود منابع آب سطحی سبب برداشت بی رویه از آب زیرزمینی در بسیاری از نقاط جهان و افت شدید سطح سفره های آب زیرزمینی شده است. با افزایش روز افزون جمعیت برداشت بی رویه از این منابع بیشتر شده و این ذخایر طبیعی با تهدید جدی مواجه شده اند از طرفی تغییرات کاربری اراضی بر روی منابع آب زیرزمینی موثر بوده و کمیت و کیفیت آب های زیرزمینی را تحت تاثیر قرار می دهد. دشت ماهیدشت در استان کرمانشاه و د ر نزدیکی شهر کرمانشاه واقع شده است که در چند دهه اخیر به دلیل رشد جمعیت کاربری اراضی دچار تغییراتی شده است که این تغییر ات بر روند بهره برداری از منابع آب تاثیر گذاشته و اثرات مهمی را بر منابع آب زیرزمینی، برجای گذاشته است در تحقیق حاضر با استفاده از تصاویر سنجنده لندست و سنتینل 2 ، نقشه های کاربری اراضی برای منطقه مورد مطالعه در چهار سال 2009، 2000، 1987 و 2017 اقدام و شناسایی تغییرات کاربری اراضی در یک بازه زمانی 30 ساله مشخص شد. سپس براساس اطلاعات 44 عدد چاه های پیزومتری مربوط به دوره زمانی 1379 تا 1395 میزان و روند تغییرات سطح آب زیرزمینی مشخص گردید نتایج حاصل از پردازش تصاویر ماهواره ای در مناطق فیروزآباد و ماهیدشت بین سال های 1987 تا 2017 نشان دهنده افزایش مساحت طبقه کاربری اراضی کشاورزی آبی و کاهش مساحت طبقه کاربری اراضی کشاورزی دیم می باشد. با توجه به بررسی های به عمل آمده از دلایل عمده کاهش سطح آب آبخوان می توان به کاهش میزان بارندگی ها خصوصا بارش برف و کاهش تغذیه آبخوان و افزایش تعداد چاه های عمیق منطقه و استخراج بی رویه آب های زیرزمینی خصوصاً طی سال های اخیر اشاره کرد.
۱۰۴۹.

بکار گیری مدل شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (M .L.P) در پهنه بندی آسیب پذیری شهری با تاکید بر زلزله(مورد مطالعه منطقه٢٠ شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل MLP روش استاندارد حداکثر - حداقل سکونتگاههای شهری بافت فرسوده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۷۷
منطقه 20 (شهرری ) جنوبی ترین منطقه شهری، شهرداری تهران با 453740 نفر جمعیت و وسعت 22 کیلومتر مربع داخل محدوده شهری و 178 کیلومترمربع خارج محدوده است.خطر زمین لرزه در این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی و زمین ساختی، وجود گسل های متعدد در اطراف آن، وقوع زلزله های مخرب تاریخی متعدد در محدوده آن و سایر شواهد تکتونیکی و زمین شناختی بسیار بالا ارزیابی می شود. این پژوهش بابررسی وضع موجود و تحلیل وسطح بندی آسیب پذیری سکونتگاههای منطقه و با بهره گیری مدل MLPراهبرد تازه ای را دراین خصوص ارائه نموده است.نتایج حاصل از مدل بر اساس متغییر های ورودی نشان میدهد که روش استاندارد طبقه بندی نسبت به روش استاندارد حداکثر وحداقل ازکارایی و دقت بالاتری برخوردار است.با مشاهده نقشه روش استاندارد طبقه بندی در مدل بکار گرفته شده درمی بابیم که لکه های نارنجی و تقریبا آبی که بیشتر در مرکز منطقه پراکنده شده اند بیشترین همبستگی را با بافت های فرسوده راداشته ودرجه آسیب پذیری بالایی را به خود اختصاص داده است براساس نتایج حاصل از مدل مورد نظر به لحاظ گستردگی و پهنه آسیب پذیری ،ازمساحت کل منطقه ، 21 درصد دارای آسیب پذیری بالاوبسیار بالا،61درصددارای آسیب پذیری متوسط،18درصد ازمساحت منطقه دارای آسیب پذیری کم میباشد ونتایج لایه های جمعیتی نشان میدهد که 8/56درصد از کل جمعیت منطقه دارای درجه آسیب پذیری بالا ، بسیار بالا و9/27درصد بادرجه متوسط آسیب پذیری و1/14درصد با درجه آسیب پذیری کم میباشد که نشان دهنده تراکم جمعیتی درساختمانهای فرسوده باعرض معابرکم میباشد.همچنین نتایج حاصل ازلایه های نوع مصالح واماکن مهم منطقه حاکی از آن است که بیشترین آسیب پذیری به لحاظ نوع مصالح به ترتیب فلزی،آجری،نیمه فلزی وغیره...بوده واماکن مهمی مانندمراکزآموزشی،کلینک ودرمانگاهها منطقه از بیشترین درجه آسیب پذیری برخوردار هستند.
۱۰۵۰.

ارائه الگوی مدیریت راهبردی فضایی گردشگری میراث شهری (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت راهبردی - فضایی گردشگری میراثی گردشگری میراث شهری شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۶
ادبیات حوزه ی گردشگری میراثی، در دوره های اخیر حکایت از توجه و علاقه ی فزاینده ی افراد و گروه ها به این نوع از گردشگری دارد. به نحوی که در دهه های اخیر شاهد بسط مفهوم گردشگری میراثی توسط سازمان های بین المللی و ملی در این راستا بوده ایم. شهر تهران نیز به عنوان پایتخت کشور ایران دارای پتانسیل های قابل توجه در زمینه گردشگری میراثی بوده که به علت عدم مدیریت مناسب نتوانسته از این پتانسیل و ظرفیت بهره مناسبی ببرد. هدف این مقاله ارائه الگوی مناسب مدیریت راهبردی فضایی گردشگری میراث شهری تهران می باشد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر داده های پیمایشی می باشد. در راستای دستیابی به هدف پژوهش از آزمون های آماری تی تک نمونه ای، آزمون فریدمن، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد تفاوت معنادار بین شاخص های مدیریت راهبردی فضایی گردشگری میراثی از دیدگاه گردشگران وجود دارد. همچنین طبق نتایج شاخص توانمندسازی بالاترین نقش را در مدیریت راهبردی گردشگری میراثی داشته و پس از آن سیاست عمومی و بازار بیشترین رتبه میانگین را دارا می باشند. کمترین میانگین نیز مربوط به محصول و پذیرش اجتماعی می باشد. در بین سه منطقه مورد مطالعه از دیدگاه گردشگران منطقه 20 شرایط مناسب تری داشته و منطقه 6 و 12 به ترتیب شرایط نامناسب تری از لحاظ شاخص های توسعه پایدار گردشگری میراثی دارا می باشند. تفاوت بین مردم محلی و گردشگری در این زمینه نیز مشهود است. همانطور که در بخش قبلی توضیح داده شد که منطقه 20 از لحاظ مردم محلی شرایط نامناسب تری نسبت به مناطق 6 و 12 است.
۱۰۵۱.

شناسایی مناطق در معرض هجوم ماسه های روان با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و GIS مطالعه موردی: شهرستان های ریگان، فهرج و نرماشیر، استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گسترش تپه های ماسه ای آسیب پذیری شاخص SDEVI پردازش تصاویر ماهواره ای استان کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۲۳۳
پیشرفت تپه های شنی و ماسه ای تهدید بزرگی برای زمین های کشاورزی، مناطق مسکونی و ساکنان بخش های شرقی و جنوب شرقی استان کرمان است. به طوری که امروزه وقوع طوفان های مکرر شن و ماسه، از اساسی ترین معضلات زیست محیطی این مناطق به شمار می آید. هدف از این تحقیق شناسایی و پتانسیل یابی محدوده شهرستان های ریگان، فهرج و نرماشیر به لحاظ هجوم ماسه های روان، است. بدین منظور از شاخص آسیب پذیری گسترش تپه های ماسه ای (SDEVI)* استفاده شد. در این راستا از 5 فاکتور و عامل مؤثر در گسترش شن های روان شامل، شدّت باد، رطوبت خاک، توپوگرافی، نوع لیتولوژی و پوشش گیاهی استفاده شد. بعد از تهیه نقشه های مربوطه، تمامی آنها به لحاظ میزان تأثیر در آسیب پذیری رتبه بندی و در محیط GIS با هم تلفیق شده و نقشه آسیب پذیری نهایی تهیه گردید. بر این اساس منطقه ای به وسعت 3650 کیلومتر مربع از محدوده مورد مطالعه در بخش آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد قرار دارد. نیمه جنوبی شهر نرماشیر، تعداد 68 روستا و بخش هایی از راه ارتباطی بین سه شهرستان فهرج، ریگان و نرماشیر در معرض خطر خیلی زیاد هجوم شن های روان قرار دارد. به منظور صحت سنجی نتایج حاصل از شاخص SDEVI از تصاویر سنجنده OLI مربوط به ماهواره-ای لندست 8 و تصاویر راداری SENTINEL 1 استفاده شد. با تقسیم باند مادون قرمز بر باند آبی، مناطق ماسه ای مشخص شده و با اعمال تکنیک بارزسازی تغییرات همبستگی (CCD) ** بر روی تصاویر راداری، میزان پایداری و ثبات پهنه های ماسه ای مشخص شد. نتایج به دست آمده، صحت شاخص آسیب پذیری مذکور را مورد تأیید قرار می دهد. * Sand Dune Encroachment Vulnerability Index ** Coherency Change Detection
۱۰۵۲.

واکاوی تغییرات مقادیر حدی بارش در گستره ی ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارش صدک 95 شاخص حدی روند R Climdex

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۳۰۵
هدف از این پژوهش واکاوی و شناسایی تغییرات مقادیر حدی بارش به عنوان نشانه هایی از تغییرات اقلیمی در گستره ی ایران می باشد. برای انجام این تحقیق از داده های روزانه بارش، 76 ایستگاه همدید در دوره ی 1986 تا 2016 استفاده شد. نتایج نشان داد، روند تعداد روزه ای هم راه ب ا ب ارش س نگین درحدود 7 درصد از پهنه ایران منفی و در 93 درصد آن روندی مشاهده نشد. روند روزهای متوالی خشک در 28 درصد از گستره ایران روند مثبت و در 37 درصد دیگرآن روند منفی وجود دارد. روزهای متوالی مرطوب در اکثر گستره ی ایران فاقد روند است. روند مقدار کلّ بارش روزهای مرطوب سالانه در ح دود 99 درصد از گستره ایران منفی است. حداکثر شیب منفی بارش سالانه ی ایران در ایستگاه مسجد سلیمان با شیب 26/8 – مشاهده شد و روند مثبت درایستگاه بندر انزلی وجود دارد. روند روزهای خیلی مرطوب در حدود 78 درصد از گستره ای ران منفی و در حدود 14 درصد روند مثبت و نیز 8 درصد از آن بدون روند است. رون د روزه ای بس یار مرط وب درح دود 70 درصد از گستره ایران منفی است. بیشترین روند افرایشی روزه ای بس یار مرط وب در خرم آباد با شیب 1.4 و بیشترین روند کاهشی در سر پل ذهاب با شیب 2.78- مشاهده می گردد و همچنین در 22 درصد از گستره ایران روند خاصی مشاهده نمی شود. روند مقدار ب ارش ی ک روزه در ح دود 47 درصد از گستره ایران منفی و در 47 درصد آن بدون روند و 6 درصد از آن با روند مثبت است. روند بیشترین مقدار بارش 5 روزه در ح دود 73 درصد از گستره ایران منفی و در 2 درصد آن مثبت و 25 درصد از آن بدون روند است بیشترین شیب روند کاهشی مربوط به ایستگاه های فسا و مسجد سلیمان که به ترتیب برابر 2.4- و 1.9- است.
۱۰۵۳.

شناسایی و تحلیل عملکرد – اهمیت عوامل مؤثر بر گردشگری دریایی (مورد مطالعه: بندر خرمشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری دریایی بندر خرمشهر تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل اهمیت - عملکرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۲۲۶
هدف تحقیق حاضر شناسایی و تحلیل اهمیت - عملکرد عوامل مؤثر در گردشگری دریایی در بندر خرمشهر می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی – اکتشافی و از نوع تحقیقات آمیخته می باشد. بعد از شناسایی عوامل با استفاده از تحقیقات گذشته و مصاحبه با خبرگان (مصاحبه شوندگان نهایی 5 نفر)، دو پرسشنامه برای تحقیق طراحی شد. برای پرسشنامه اول (پرسشنامه دسته بندی عوامل)، جامعه آماری تحقیق گردشگرانی بودند که در سال 1396-1397 از بندر خرمشهر بازدید کردند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد که به روش غیرتصادفی دردسترس انتخاب شدند. برای پاسخ به پرسشنامه دوم جهت تحلیل عملکرد - اهمیت، 7 نفر از گردشگران به روش قضاوتی انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و اکسل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که پنج متغیر تسهیلات رفاهی – خدماتی، عوامل ایمنی و امنیتی، عوامل اجتماعی – فرهنگی، امکانات و جاذبه های گردشگری و عوامل مربوط به دسترسی و آمد و شد بر بهبود گردشگری دریایی تأثیر دارند. همچنین آزمون تحلیل عملکرد – اهمیت نشان داد که دو عامل امکانات و جاذبه های گردشگری و تسهیلات رفاهی و خدماتی عواملی هستند که باید بندر خرمشهر بر آنها تمرکز نماید.
۱۰۵۴.

تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از شاخص های اجتماعی موثر در تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی(نمونه مطالعاتی:روستاهای منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل فضایی تاب آوری شاخص های اجتماعی مخاطرات محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
بلایای اتفاق افتاده در دهه های اخیر، بیانگر این است که جوامع و افراد در معرض مخاطرات، به صورت فزاینده ای آسیب پذیر شده اند ، لذا تاب آوری اجتماعی ظرفیت تبدیل و تحول، تطبیق و سازگاری و توان مقابله با تنش و بحران های اجتماعی می باشد. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی میزان برخورداری جامعه محلی از شاخص های اجتماعی مؤثر در تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی در ناحیه سیستان بود. روش تحقیق به لحاظ ماهیت کاربردی و از حیث روش؛ توصیفی-تحلیلی با رویکرد کمی-پیمایشی مبتنی بر روش مدل سازی معادلات ساختاری است . جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار در 373روستا بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 189 نفر به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده گردید که روایی ابزارها به روش تحلیل عاملی تاییدی و پایایی ابزارها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بررسی و تایید گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز در سطح آمار استنباطی از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار SMART PLS 3 استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که براساس آماره های T و P ضریب مسیر ارتباط شاخص های اجتماعی با تاب آوری اجتماعی معنادار می باشد به گونه ای که مقدار T این مسیر برابر با 28/11 از مقدار بحرانی 58/2 بزرگتر بوده و مقدار P نیز کوچکتر از 05/0 می باشد. همچنین برای تحلیل فضایی عوامل اجتماعی مؤثر بر تاب آوری روستاهای موردمطالعه ازمدل WASPAS استفاده شد که حاکی از آن بود که روستاهای شهرستان زهک، بیشترین میزان Qi و روستاهای شهرستان هامون دارای کمترین میزان Qi می باشند. بنابراین می توان نتیجه گرفت بین شاخص های اجتماعی با تاب آوری روستاییان ارتباط معناداری وجود دارد و همچنین حجم اثر شاخص اجتماعی در حد زیاد می باشد و با توجه به اینکه روستاهایی که دارای Qi بیشتری هستند تاب آوری اجتماعی بیشتری دارند لذا می توان گفت روستاهای منطقه زهک از شاخص های تاب آوری اجتماعی بالاتری برخوردار می باشند.
۱۰۵۵.

روش شناسی علمی در جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم تجربی روش شناسی علمی رویکردهای تبیینی و تفهّمی روش شناسی فرضی- استنتاجی جغرافیای سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۳۴۲
امروزه در جغرافیای سیاسی با نوعی «کثرتگراییِ روش شناختی» که ریشه در دو نگرش کلّیِ «تبیینی» و «تفهّمی» دارند مواجهیم. پیامد این قضیّه، بروز ابهام در جایگاه و هویّتِ علمیِ جغرافیای سیاسی بوده است. در این راستا دو پرسش اساسی مطرح است؛ نخست آنکه روششناسیِ معتبر علمی کدام است؟ دوّم اینکه، چه موضعی در قبال کثرتگراییِ روششناختی در جغرافیای سیاسی میتوان اتّخاذ نمود؟ این مقاله در قالب توصیفی-تحلیلی(منطقی) و معرفت شناختی از موضع عقلانیّت انتقادی نگاشته شده و نتایج آن نشان میدهد، برخلاف تصوّر رایج، روششناسیِ معتبرِ علمی در جغرافیای سیاسی نه منطبق بر روش پوزیتیویستیِ سنّتی است و نه بر اساس روش شناسیهایِ تفهّمی و فراپوزیتیویستی، بلکه روشِ معتبر علمی در این زمینه، روشِ فرضی-استنتاجی به عنوان روشِ نهایی و واحدِ علوم تجربی نظیر جغرافیای سیاسی است. با اینحال، روشهای دیگر بنا بر برخی نکات مثبتِ آنها، صرفاً در مرحله گردآوریِ داده ها مورد استفاده جغرافیای سیاسی قرار میگیرند.
۱۰۵۶.

تحلیل مخاطرات لرزه ای حوضه آبریز تالار و بابل رود بر اساس ارزیابی شاخص های مورفوتکتونیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی مورفوتکتونیک البرز حوضه آبریز زمین لرزه GIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۲۱۷
علمی که تأثیر تکتونیک فعال را با استفاده از شاخص های ژئومورفیک به عنوان سنجش و توصیف کمّی اشکال و چشم اندازهای زمین مشخص نماید، مورفوتکتونیک نامیده می شود؛ اندازه گیری های کمی شرایطی را فراهم می آورد تا با استفاده از آن ها به شناسایی وضعیت مناطق دارای زمین ساخت فعال پرداخته شود. در این مطالعه با استفاده از شاخص های کمی ریخت سنجی بخشی از البرز مرکزی که در محدوده حوضه های آبریز تالار و بابل رود قرار دارد مورد بررسی قرار گرفته است و 5 شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (∆a)، انشعابات (R)، شکل حوضه (Ff)، تراکم زهکشی (Dd) و برجستگی نسبی (Bh) در 15 حوضه زهکشی در محیط نرم افزاری Arc GIS به منظور تعیین کمی میزان تکتونیک فعال این منطقه محاسبه شده است. نتایج به دست آمده از محاسبه شاخص های فوق بیان گر آن است که در محل تقاطع گسل های شمال البرز و خطیرکوه و هم چنین گسل هایی که در دامنه شمالی البرز در اثر فعالیت این گسل های بزرگ شکل گرفته اند مقادیر به دست آمده از شاخص های یادشده، بالا بوده که بیانگر وجود فعالیت تکتونیکی بالا و بسیار بالا در آن نواحی است. در اثر بالا بودن این مقادیر انتظار می رود که ریسک لرزه خیزی منطقه نیز در اثر گسیختگی گسل ها افزایش یابد.
۱۰۵۷.

توزیع فضایی قدرت در الگوی نیمه متمرکز اداره کلانشهر تهران (در ابعاد چهارگانه قضایی، امنیتی، اجرایی و تقنینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی نیمه متمرکز توزیع فضایی قدرت تولی گری قدرت تصدی گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
کلانشهر تهران به عنوان پایتخت و بزرگترین شهر کشور، نیازمند مدیریت کارآمدتر و بهینه ای است که در طیف وسیع پیشنهادات مدیریتی رویکردهای تمرکزگرا تا تمرکززدا، الگوی حکمرانی نیمه متمرکز پیشنهاد کاربردی متفاوتی برای اداره بهتر آن مطرح و مورد ادعا است. از سوی دیگر، با توجه به اینکه توزیع فضایی قدرت، کانون تغییراتی است که الگوی نیمه متمرکز با تحول آن، امکان گذار به اداره کارآمد شهر تهران را رقم خواهد زد، پژوهش حاضر با تکیه بر آن، تلاش دارد به بررسی توزیع فضایی قدرت و اولویت های کاربردی آن در این کلانشهر بپردازد. موضوع اصلی مقاله حاضر عبارت است از ارائه اولویت های توزیع فضایی قدرت برای اداره شهر تهران با رویکرد نیمه متمرکز. در این راستا سوال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه در گذار از الگوی متمرکز کنونی به نیمه متمرکز، توزیع فضایی قدرت در شهر تهران، با چه مشخصاتی در ابعاد چهارگانه اجرایی، قضایی، تقنینی و امنیتی قابل ارائه است؟ در پاسخ به سوال اصلی پژوهش، این فرضیه مطرح است که «به نظر می رسد تفکیک امور حاکمیتی از امور محلی در چهار بُعد اجرایی، قضایی، امنیتی و تقنینی، مهمترین اولویت توزیع فضایی قدرت برای اداره شهر تهران در قالب الگوی نیمه متمرکز است». روش پژوهش، کمی و با توجه به هدف، کاربردی و از نوع حل مسئله است و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل 44 نفر از اعضای هیات علمی رشته جغرافیای سیاسی در سطح دانشگاه های تهران و مدیران ارشد شهرداری تهران است که حداقل مدرک دانشگاهی آن ها کارشناسی ارشد و روش نمونه گیری، گلوله برفی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه است. یافته های پژوهش مهمترین اولویت های اداره شهر تهران مبتنی بر رویکرد نیمه متمرکز را با محوریت توزیع فضایی قدرت در ابعاد تقنینی، اجرایی، قضایی و امنیتی کلانشهر تهران ارائه کرده است.
۱۰۵۸.

Geopolitical Strategy to Settle the Crisis of Pandemic Diseases(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: strategy Pandemic Diseases Geopolitics

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۱۹۱
From the end of 2019, the world has faced with instability resulted from Corona Virus (COVID-19) pandemic (WTO. (1),2020); a fatal and destructive virus which can have many lessons for the vulnerable world. The virus has spread to the entire world and has affected all of the states of the world which have affected by complicated and interwoven economic, social and spatial actions. The twenty-first century world is under threat by one of the smallest microscopic families. One of the hypotheses is that because natural order requirements are neglected, the nature has given the clearest answer and reaction and it will continue, if the destruction continues (Andrawes,2020). It is obvious that COVID-19 is not the first and the last one from pandemic diseases in human live, but it is a part of historical process of pandemic diseases and spreadable to the entire world that some other cases will be emerged in the future. So, based on such experiences, WHO, national and local states, civil organizations and citizens should design appropriate and synergic reactionary patterns to confront with them and execute the designs with previous preparations. The world mutation of the virus is started from a living organism (bat, pangolins or any other creature) in micro space, namely from a local market in Wuhan City (Hui and others,2020:265-266). But, the pattern of virus transmission was in a way that spread to world, rapidly and became a global epidemic and pandemic (Roumina,2020). Local origin, weakness of science, transmission rate, geographic spread pattern, global epidemic, different and doubtful reactions by the states and its destructive and multi-faceted effects can be an experience for the states, citizens and common reactions of the world society to similar threats in the future.    In global scale, the pattern of virus spread is pandemic and has spread to all of the states (WHO,2020). Even the states that have had high level of control power, they have been only able to delay its spread to inside of their territory and have not been made free from economic consequences and global fear from Coronavirus. Today, economic, social and spatial actions in the world are affected by Coronavirus monster. The chain of global production, distribution and consumption is extracted from normal cycle, at least for short term (Nguyen,2020). Because of the decrease in the global production and transportation activities, oil consumption has reached to its lowest rate and its price was negative. Many economic, social, cultural, scientific and administrative activities like business, transportation, trade, education, religious rituals, and tourism etc. activities have been decreased. Decreasing process of global economic growth and falling stock exchange in developed states are emanated from Coronavirus pandemic in the world (The Economic Times,2020). Networked economy and economic interdependence in the world from one hand, and huge effects of this phenomenon on the industrialized developed states are among the issue which will affect the global economy for long time. It seems that heavy shadow of the pattern of global distribution of China’s economic productions is in direct connection with Coronavirus fast spread in the other regions of the world. If this was occurred in any other state in the world, it would not be spread with this speed, geographically/spatially. Spatial and time pattern of Coronavirus spread show China geopolitical power and influence in the other geographic spaces of the world. Although some states closed their political geographic borders to confront with the virus spread, but they were not successful in this domain and the virus spread to the world. Closing or non- systematic hasty controlling of the borders in local and national scales were the first strategy of the states in which only some states earned relative success (Worldometers Website, 2020). It seems that closing or controlling of the international and internal borders with cellular approach toward geographic space and time as human structure habitations to close or reduce spatial transactions to the extent of inevitable necessities is a geographical strategy which can control epidemic diseases and preserve human immunity and guarantee human health and human structures in micro and macro levels. But, unfortunately China as the geographic origin of Coronavirus epidemic (Shadi,2020), and then WHO and consequently national states ignored their political/geographic responsibility and also ignored to codify geopolitical strategy to confront with the virus and acted with delay and incompletely and caused spread of the virus in global scale and pandemic. They should accept the consequences of ignoring the mentioned strategy or postpone in taking appropriate measures to control Coronavirus and development of hygienic threats against micro and macro geographic spaces which act as habitations of human structures and human society totality. At least there is a one difference among the states in the domain of spatial/ geographic reactions towards Coronavirus crisis, and that is the fact that Coronavirus was emanated from Wuhan in central region of China, but China prevented the virus spread to the other spaces of China by taking the strategy of geographic isolation and cutting or decreasing in spatial relations and taking strict state policies (Financial Times,2020). But, some European States, the US and Iran had unsystematic, doubtful and postponed geographic reactions, and caused the virus spread from its origin to the other geographic spaces and caused to incontrollable geographic pollution.       This experience showed that it seems that coherent political systems with higher power of control, ignoring their political ideology, are successful in the domain of human health security than plural political systems and also weak systems. This experience can be starting point in ideological and attitude revolution in the citizens towards political thoughts and state paradigms in the world and can change the citizens’ perceptions and expectations toward the states’ structures and the criteria of legitimacy.                       The level of development and extensive relations with China shows that developed states and also the states which are more dependent in the network of China’s economy are more infected by the virus than developing states. These states have the more cases and deaths. It seems that there is a direct relation between the level of economic interdependence with China’s economy and increase in the cases of Coronavirus and its spread (Goldin,2020). This shows high level and multifaceted level of transactions and mutual interdependence between the states and China as the origin of COVID-19 which caused the virus spread to these geographic spaces and located the cycle of virus spread in the patterns of local and regional spatial actions of the other states. This process caused doubled spread of COVID-19 in geographic spaces of the other continents and global epidemic. The spread and epidemic of the virus in Saudi Arabia, Turkey, Italy, Iran, the Middle East, France, Britain, Eastern and Western Europe countries, Russia, the US and Canada etc. that are among developed states or are in connection with China’s economy is explainable in the frame of interdependence model.  In international scale, the states which reduced, controlled or managed spatial transactions and relations with the origin state namely China were less damaged and some states such as Iran that ignored the threat and continue its spatial transactions with China were more damaged.  The infected countries are faced with different challenges in national scale, and their economies have gotten Corona arrangement, formally and informally. Allocation of huge financial resources to prevent, confrontation, supply of medical equipment and supply of medical expenses have put the economies under pressure. From the other hand, crisis in small, medium and large scale firms have caused decrease in national production and have challenged economic growth and development. In informal economic domain, dark economic boom in economic systems which have gaps, have shown their inefficiency in such a situation. This issue is more critical in the states which face with wide spread of the virus and have not had appropriate financial resources and reserves. However, the lost costs in developed states are more than in developing states and they have suffered more.    Medically, healthy human with immune and resistant immunity system are less vulnerable in confrontation with the virus (WHO (2),2020), likewise in national scale, flexible and powerful systems have more power to cross from the crisis and weak systems will be faced with big challenges emanating from Coronavirus crisis. The consequences of Coronavirus crisis may last for several decades in these systems.   Regarding the above mentioned debate, Coronavirus crisis is one of the least experienced geopolitical crises of last decades which spread to the world incredibly fast and have made vulnerable geographic, biological, economic and social security of the spaces and have shocked and crippled the world. No matter where or what it is originated from, its consequences is global. It has spread to the world in a little time, and infected millions of people, and decreased global economic growth in developed states and it may collapse or bankrupt the economies of the developing states. This dangerous enemy has no weaponry and no complicated equipment, but it is developed through persons and needs and human spatial, economic and social transactions and it is become the biggest challenges of the world in short time and has minimized bilateral and multilateral spatial transactions in all local, area, regional, national and global scales.     So, confront with Coronavirus crisis, COVID-19, and newfound and pandemic diseases requires new applied paradigm in human minds which regardless of enemy-making policies originating from power relations, makes cooperation among the states necessary in interdependent and interconnected world in regional and global scales. It is fact that none of the states, even if it is the most powerful state in the world such as the US, cannot confront with the Coronavirus crisis or similar crises per se. As Coronavirus crisis is global, the exit path also requires global thought based on geopolitical strategy.      The experience of this global crisis shows that the virus threat is not limited to one or several states, but its threat and spread in a state means the threat and spread to the all of states and human being and living on planet earth (WTO (3),2020). Also, control and confront with this threat goes beyond from a state power or regional political system such as the EU. For this reason, there is not an alternative than dependence on multilateral cooperation and participation of all of the states. This crisis can form a geopolitical cooperation pattern base on peace for newfound crises. Dimensions of geopolitical strategy to confront and control of the pandemic epidemics similar to Coronavirus in the world are as under:  1.preliminary and immediate responsiveness of Security Council and General Assembly of the UN as an institution of political management of global space in considering pandemic epidemics as threats to international security and then mobilization of the states and governments to control and confront with it by central role of WHO; 2.inherent responsiveness of WHO to manage operational project of controlling and confronting with epidemics at their preliminary stages and not to find moral suggestions and consultants sufficient; 3.creation of common perception and approach towards epidemics among all of the UN member states as a threat to national security for all of the nations and states; 4.take initiatives to international cooperation and creation of powerful mechanism to form rapid and effective inter-state cooperation to confront with epidemics in regional and global scales by WHO; 5.organizing of operational teams to international technical and consulting helps and supports to the state or states infected by epidemics; 6.duties division and obligations related to public responsiveness of the states to confront with epidemics and mobilization of international and non-infected states facilities to support infected states by WHO; 7.establish united spatial political management among international, regional, national, sub-national, local and residential levels in coordination with WHO and local states to organized, effective and targeted confront with the epidemics; 8.having perception of national security threat towards epidemics spread to internal space of the territory of the states and nation’s habitations by national states; 9.having cellulous approach towards spaces and places of human living in micro scale (family scale of resident, proffered); 10.establish technical, institutional and specialized systems to national monitor and alarm in relation with newfound epidemeis, even usual epidemics in the state; 11.rapid and effective responsiveness of national states to control and confront with microbial threats and preserve bio security of citizens and habitations against epidemics; 12.rapid activation of controlling function and possibly closing the borders and land, air and sea border gates and decrease or stop spatial/ geographic transactions in social, economic and cultural facets with abroad in particular with the infected states and geographic spaces;  13.structural and functional organizing and to give the power and authority to the national and local operating systems to confront with epidemics; 14.emergency isolation and strict control and decrease in geographic (spatial / place) transactions in interstate scales which are suspected to be infected; 15.exertion of hygienic controls to infected persons and isolation of their place from other citizens;  16.justifying citizens and civil institutions in relation with legal and moral responsiveness against other citizen's health and invitation to cooperate with the states and plans of control and confront with epidemics; 17.establish or organizing of sustainable bio-army institution against future biological threats to the state due to supply and guarantee hygienic, food, physical and psychological security of citizens and inner geographic places and spaces of the state; 18.establish united multi-level and multi-faceted management system with accrue duty division between national, province, local and residential levels in a situation of epidemics and pandemics in the state; 19.taking policies and compensatory actions by the central and local states to supply public social welfare services, biological immunity, hygienic and medical services, losing jobs, economic and financial supports etc. in pandemic period to the vulnerable and damaged citizens and paying the costs from national and public resources; 20.permanent monitoring of epidemic situation and simultaneously with starting process of spatial/ social contraction in the state, execution of gradual process of decrease in geographic/ social limitations in national and local levels by the central state and normalization of living situation of the citizens in the country and reaching at final stage of the crisis.
۱۰۵۹.

ارزیابی و مدل سازی تغییرات زمانی- مکانی کاربری اراضی در گسترش شدت بیابان زایی مناطق خشک شمال شرق ایران (سرخس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیش بینی تغییرات کاربری اراضی تصاویر ماهواره ای تخریب زمین مدل ساز LCM بیابان زایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۲۱
تغییرات پوشش زمین در دهه های اخیر مشکلات فراوانی ازجمله تخریب منابع طبیعی را در برداشته است. پیش بینی تغییرات کاربری اراضی نقش مهمی در مدیریت منابع داشته و مدیران را در برنامه ریزی بهتر یاری می دهد. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات کاربری اراضی در گذشته و پیش بینی آن در آینده با استفاده از مدل ساز تغییر زمین (LCM) در توسعه شدت بیابان زایی مناطق خشک شمال شرق ایران، سرخس است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره ای چند زمانه لندست مربوط به سال های 2000، 2005، 2010 و 2015، تغییرات کاربری اراضی طی 15 سال بررسی گردید. وضعیت کاربری اراضی سال 2030 با استفاده از مدل پیش بینی مارکوف و رویکرد مدل سازLCM و بر پایه شبکه های عصبی مصنوعی پیش بینی شد. نتایج نشان داد در طول این دوره، تغییرات کاربری اراضی شامل کاهش سه درصدی مراتع متوسط و غنی، افزایش سه درصدی مراتع فقیر و اراضی بایر و افزایش یک درصدی اراضی کشاورزی بوده است. وسعت پهنه های ماسه ای در کل این دوره بیش از یک درصد افزایش یافته است که نشان دهنده افزایش شدت بیابان زایی است. صحّت نقشه کاربری اراضی پیش بینی شده و نقشه واقعیت زمینی ضریب کاپای 85 درصدی را نشان می دهد. طبق نتایج طی سال های 2000 تا 2015 منطقه مطالعاتی دستخوش تغییرات وسیعی گردیده که عمده این تغییرات در جهت تخریب منطقه بوده است. نتایج پیش بینی مدل ساز نیز ادامه روند تخریب زمین و شدت بیابان زایی را تأیید می کند.
۱۰۶۰.

ارزیابی خطر زمین لرزه و پهنه بندی مخاطرات محیطی مرتبط با آن در محدوده بروجرد، استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر بروجرد زلزله مخاطرات محیطی روانگرایی زمین لغزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۲۱۴
فلات ایران یک ناحیه پهناور فشارشی در طول کمربند فعال کوهزایی آلپ-هیمالیا است که با تداوم حرکت صفحه ها در این ناحیه شاهد فعالیت های لرزه ای در اغلب نقاط ایران هستیم. در این پژوهش بررسی وضعیت لرزه زمین ساخت و تحلیل خطر زمین لرزه با بکارگیری روش تعینی و مطالعه گسل های فعال شهرستان بروجرد واقع در شمال استان لرستان مدنظر بوده است. هدف اصلی پژوهش مقابله با خطر زمین لرزه از طریق پی بردن به بیشینه بزرگی و بیشینه شتاب افقی زمین برای گسل های فعال منطقه و همچنین تحلیل و پهنه بندی مخاطرات محیطی مرتبط با این پدیده می باشد. بدین منظور ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه زمین شناسی و مطالعات میدانی گسل های اصلی منطقه شناسایی و سپس با استفاده از روش قطعی زلزله طرح و با بهره گیری از روابط تجربی موجود بین مشخصه های زلزله، نسبت به تعیین زلزله با بیشترین احتمال اقدام شده است. بر اساس محاسبات انجام شده، بزرگی زلزله های ناشی از فعالیت گسل های اصلی محدوده اطراف شهر بروجرد، بین 6.17 تا 7.07 ریشتر و بزرگترین شتاب افقی (PGA) بر اساس رابطه دونوان و کمبل به ترتیب 0.308 و 321/0 گال می باشد. طبق بررسی های انجام شده دو پدیده روانگرایی و زمین لغزش مهم ترین مخاطرات محیطی پس از رخداد زمین لرزه در سطح شهرستان بروجرد می باشند. در این تحقیق پس از تحلیل مخاطرات روانگرایی و زمین لغزش، ابتدا با استفاده از راهنمای پهنه بندی خطرات ژئوتکنیک لرزه ای و روش منطق فازی؛ به پهنه بندی مخاطرات مذکور پرداخته شده است. سپس با تلفیق نقشه های خطر روانگرایی و زمین لغزش، نقشه مخاطرات محیطی در سطح شهرستان بروجرد تهیه گردیده است. بر اساس نتایج به دست آمده به ترتیب 12.9، 25.6، 24.8، 17.6 و 19.1 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان