فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۲٬۲۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اغلب شهرهای کشورهای در حال توسعه با مسئله سکونتگاه های غیررسمی مواجهند. شکل گیری و رشد این سکونتگاه ها به دلایلی از جمله ساخت و سازهای شتابان و خارج از عرف ساختمانی، از مسائل تهدید کننده برای اجتماعات ساکن در آنها محسوب می شود. از آنجایی که خطر زمین لرزه در اغلب مناطق ایران، سکونتگاه های شهری و از جمله سکونتگاه های غیررسمی را تهدید می کند، بررسی، سنجش و تحلیل میزان آسیب پذیری این سکونتگاه ها در مقابل خطر وقوع زمین لرزه های احتمالی برای بکارگیری اصول مدیریت بحران در مقیاس محله ای ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی میزان آسیب پذیری محله زیر نهر تراب پارس آباد در برابر خطر وقوع زمین لرزه احتمالی است. این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. بعد از مطالعات اسنادی و تدوین مبانی نظری، داده های خام به صورت میدانی و از نهادهای متولی گردآوری شده اند. سپس برای تعیین وزن معیارها، از روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. در ادامه از مدل های همپوشانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) از جمله شاخص همپوشانی وزین (WOI) برای تلفیق زیرمعیارها و تعیین میزان آسیب پذیری ساختمان ها، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که؛ در هنگام وقوع زلزله احتمالی، میزان آسیب پذیری حدود 80 درصد از واحدهای ساختمانی محله زیر نهر تراب، زیاد و بسیار زیاد است. از این رو،، برای پیشگیری از وقوع بحران، پیشنهاداتی بر مبنای مؤلفه های پژوهش ارائه شده اند.
پیش بینی تغییرات فصلی پارامترهای اقلیمی مناطق حفاظت شده در سال های 2011 تا 2039 با مدل HadCM3 (مطالعه موردی در استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت و برنامه ریزی در مناطق حفاظت شده ایران، مستلزم داشتن اطلاعات کافی از تغییرات آب و هوا، منابع آب و خاک و شرایط رشد و توسعه اکوسیستم ها و زیستگاه های حیات وحش در آینده است. اقلیم یکی از ستون های شکل گیری و اساس تغییرات این زیست بوم ها محسوب می شود. در پژوهش حاضر، داده های HadCM3 با استفاده از مدل LARS-WG و تحت سه سناریوی B1، A2 و A1B در منطقه حفاظت شده لشکردر ملایر در استان همدان ریز مقیاس نمایی شد. سپس تغییرات پارامترهای بارش، کمینه دما، بیشینه دما و تابش در سال های 2011 تا 2039 برای فصول مختلف پیش بینی گردید. نتایج نشان داد که بیشترین تغییرات بارش در فصول بهار و زمستان و بیشترین تغییرات مربوط به دما در فصول تابستان و بهار رخ می دهد. بیشترین تغییرات ساعات آفتابی در فصل تابستان و کمترین تغییرات در فصل پاییز و زمستان رخ خواهد داد. بارش در اکثر ماه ها روند افزایشی داشته که بیشترین آن در ماه های مارس، آوریل و دسامبر و کمترین آن مربوط به ماه های می و ژانویه است. پارامترهای هواشناسی دمای کمینه و دمای بیشینه در تمام ماه ها روند افزایشی خواهند داشت. تغییرات ساعت آفتابی در ماه های آوریل، اوت، سپتامبر و دسامبرکاهشی و در بقیه ماه ها افزایشی است. به طور کلی نتایج نشان می دهد با تغییر سناریوهای اقلیمی که ریشه در مدیریت انسانی دارد پارامترهای هواشناسی در فصل زمستان روند کاهشی بیشتری نسبت به سایر فصول خواهند داشت. این درحالی است که فصل تابستان همواره دارای روند افزایشی در این پارامترهاست. بنابراین شرایط رشد و نمو و فنولوژی گیاهان، حاصلخیری ماهیانه و سالیانه، متابولیسم میکروبی خاک و شرایط رطوبتی زیست بوم تغییر یافته، بنابراین لزوم تغییر برنامه های مدیریتی در 30 سال آینده این منطقه حفاظت شده ضرورت می یابد.
تحلیل روند تغییرات و پیش بینی پارامترهای حدی دمای ناحیه جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش دمای کره زمین باعث بروز ناهنجاری هایی در اقلیم کره زمین می شود که این امر بر تمام زوایا زندگی و حیات بشر تاثیر گذار است. در این راستا، هدف از این مطالعه بررسی تغییرات دما و پیش بینی دمای حدی (حداکثر و حداقل دما) در استان گیلان و مازندارن است. جهت این بررسی از مدل آماری- دینامیکی SDSM و برای تحلیل تغییرات و روند دما از تکنیک آماری و گرافیکی من- کندال استفاده شده است. داده های روزانه دمای ایستگاه رشت، رامسر و بابلسر طی دوره آماری 1961 تا 2010 از سازمان هواشناسی کشور و نیز داده های مدل گردش عمومی HadCM3 از پایگاه های مربوطه اخذ شد. دوره مورد مطالعه به سه دوره تقسیم بندی شد. نتایج حاکی از وجود روند مثبت معنی دار در حداقل و حداکثر دمای ماهانه و سالانه هر سه ایستگاه در دوره اول و سوم است. همچنین در دوره دوم، روند معنی داری در دماهای حدی رامسر و حداکثر دمای رشت دیده نمی شود. آزمون گرافیکی کندال بر روی دماهای حد سالانه سه دوره اعمال شد که نتایج حاصل نشان داد که با عدول از مرز بحرانی 1/96± در سطح 95 درصد اطمینان وقوع تغییرات از نوع روند افزایشی و نیز تغییرات از نوع ناگهانی در هر سه ایستگاه رخ داده است. در دوره پیش بینی شده، بیش ترین تغییر در حداقل دمای ماهانه و سالانه دیده می شود. افزایش حد دما حدوده 0/1 تا 1/7 درجه سانتیگراد پیش بینی شد. نوسانات کوتاه مدت و رخداد روند مثبت معنی دار هم در حداکثر و هم در حداقل دما گویای افزایش دما در سال های آتی خواهد بود که حاکی از وقوع تغییرات اقلیمی رخ داده می باشد.
مقایسه کارایی مدل WEPPو MPSIAC با مقدار رسوب مشاهده ای در برآورد فرسایش خاک و میزان رسوب مطالعه موردی: (حوضه آبخیز گوجان چال نمد استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت منابع آبی در مناطق خشک و نیمه خشک، و همچنین مشکلات مربوط به فرسایش و رسوب، تبیین شیوه های مدیریتی مناسب ضروری است. فرسایش خاک و تولید رسوب ازجمله محدودیت های اساسی در استفاده از منابع آب وخاک به شمار می رود،. این تحقیق در حوضه گوجان چال نمد از زیر حوضه های زاینده رود اجرا گردید. هدف از این پژوهش، ارزیابی کارایی مدل های WEPP و MPSIACدر برآورد فرسایش و رسوب می باشد. در این تحقیق ابتدا کلیه عوامل موردنیاز در هر دو مدل، به ترتیب پس از ساختن فایل های مربوط به پارامترها، و تعیین امتیاز 9 عامل مؤثر در هر واحد کاری، جمع آوری، و در صورت نیاز اندازه گیری، و نهایتاً میزان رسوب ویژه برآورد گردید. خروجی هر دو مدل نشان داد که مقدار رسوب برآورد شده توسط مدل های WEPP و MPSIAC به ترتیب 14/4 و 1/9 تن در هکتار در سال می باشد. با در دست داشتن مقدار رسوب مشاهده ای( 27/5 تن در هکتار در سال) و مقایسه آن با مقدار رسوب برآورد شده توسط دو مدل فوق، و انجام آنالیزهای آماری، نتایج نشان داد که مدل WEPP با داشتن 21 درصد خطای نسبی در برآورد رسوب، دارای خطای کمتر و مدل MPSIAC با 72 درصد خطای نسبی در برآورد رسوب، دارای خطای بیش برآوردی می باشد. به طورکلی نتایج نشان داد که مدل WEPP کارایی بهتری نسبت به مدل MPSIAC در برآورد رسوب منطقه موردمطالعه دارد.
مدل سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری قطعه مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبیه سازی رشد شهری، در یک مسیر پایدار و بهینه، همواره از چالش های موجود در عرصه های مدیریت و برنامه ریزی شهری می باشد. هدف از این تحقیق شبیه سازی رشد شهری به وسیله خودکاره سلولی برداری و نمایش چگونگی رشد و توسعه شهر در یک ساختار قطعه مبنا، با تفکیک پذیری مکانی بالا، می باشد. در این مدل ساختار همسایگی به صورت یک بافر خارجی از لبه های پارسل و بر اساس یک تابع وزن دار از مولفه های فاصله، مساحت و کاربری قطعات کاداستری تعریف شده است. مدل ارائه شده با استفاده از داده های مکانی منطقه 22 شهرداری تهران پیاده سازی و تحلیل شده است. نتایج ارائه شده بیانگر توانایی مدل در ارزیابی اثرات متقابل کاربری های مختلف شهری در اندازه های مختلف و فاصله های گوناگون از یکدیگر بوده و همچنین نشان دهنده رشد شهر در یک تناسب قابل قبول چیدمان کاربری های مختلف شهری می باشد. از آنجایی که در این مدل، امکان تخصیص کاربری های مختلف شهری فراهم شده، می توان از آن در زمینه تصمیم گیری های مکانی و برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بهره جست.
نقش GIS در تجمیع قطعات زمین
حوزههای تخصصی:
مکان یابی مراکز اسکان و امداد از منظر مدیریت بحران با ترکیب تکنیک TOPSIS و روش AHP-GIS در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم از دیدگاه پدافند غیرعامل و مدیریت بحران، شناسایی مکان های مناسب جهت استقرار مراکز اسکان و امداد مصدومین به منظور ساماندهی سریع آسیب دیدگان است. ازاین رو پژوهش حاضر به دنبال شناسایی شاخص های کارآمد جهت مکان یابی مراکز اسکان و امداد و همچنین اولویت بندی این شاخص ها با توجه به شرایط شهر سبزوار است. در این تحقیق ابتدا شاخص های عمده مکان یابی مراکز اسکان و امداد با استفاده از روش تاپسیس اولویت بندی گردیده و سپس بر مبنای شاخص های اولویت بندی شده، مکان یابی مراکز اسکان و امداد برای شهر سبزوار با کمک روش تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که معیارهای نزدیکی به کاربری های مسکونی، نزدیکی به مراکز درمانی، نزدیکی به ایستگاه آتش نشانی، دسترسی مناسب به راه ها و دوری از تأسیسات شهری خطرناک در مکان یابی مراکز اسکان و امداد دارای بیشترین اهمیت می باشد. همچنین با توجه به شرایط و ویژگی های شهر سبزوار معیارهای نزدیکی به کاربری های مسکونی و دسترسی مناسب به راه های دسترسی دارای بیشترین اولویت در مکان یابی این مراکز می باشد. در نهایت بر مبنای معیارهای اولویت بندی شده مشخص گردید بهترین مکان برای مراکز اسکان و امداد در شمال، شمال غرب، جنوب و غرب شهر سبزوار به ترتیب واقع درحوالی خیابان های طالقانی، میدان دکتر علی شریعتی، خیابان امام رضا و خیابان امام خمینی می باشند.
ارزیابی کارکرد شهرهای کوچک در توسعه ناحیه ای روستاهای پیرامون با استفاده از مدل AHP در نرم افزار GIS (مورد مطالعه: شهر بنجار- شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه شهرهای کوچک به عنوان یک فرایند اجتماعی، اقتصادی و فضایی- مکانی در محیط روستایی باعث بهبود و افزایش خدمات به روستاییان و کاهش شدت وابستگی آنان به شهرهای رده بالاتر خود شده و به عنوان مراکزی مناسب در فضاهای روستایی با هدف انسجام فضایی مورد تأکید قرار گرفته اند. در دو دهه گذشته توجه ویژه ای به نقش شهرهای کوچک در توسعه نواحی روستایی و عملکرد مثبت آنها در الگوی سکونتگاهی مناسب در کشورهای در حال توسعه شده است. تحقیق حاضر با تکیه بر مطالعه در شهر کوچک بنجار در پی بررسی کارکرد اجتماعی و اقتصادی به روستاهای پیرامون در زمینه هایی مانند رشد اقتصادی و بهبود خدمات دهی اجتماعی در قالب 11 مؤلفه پرداخته شده است. نوع پژوهش حاضر کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی و اخذ اطلاعات از طریق پرسشنامه و مشاهده در روستاهای بالای50 خانوار با حجم نمونه 365 خانوار، با سطح اطمینان 95 درصد به کمک فرمول کوکران تعیین و انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و پردازش آنها از روش های آماری SPSS,Exsel و از مدل AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی به تعیین اهمیت نسبی فاکتور های مؤثر در سطح برخورداری از امکانات و خدمات روستاهای شهر کوچک بنجار پرداخته شد. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل یافته های پرسشنامه ای با آزمون T تک نمونه ای جهت تحلیل تأثیر کارکرد اجتماعی و اقتصادی شهر کوچک بنجار بر روستاهای اطراف پرداخته شد. که میانگین شاخص اجتماعی (2.72)، مورد تأیید و میانگین شاخص اقتصادی (3.52) رد گردید.
سنجش درجه توسعه یافتگی دهستان های شهرستان نی ریز با روش تاکسونومی عددی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاط روستایی نقش بسیار مهمی در توسعه و پیشرفت کشورها دارند. اگر نقاط روستایی با اجرای برنامه ریزی دقیق و متناسب با ویژگی های روستاهای آن منطقه توسعه یابند، بی شک در توسعة ملی نقش اساسی ایفا می کنند. نقاط روستایی شهرستان نی ریز واقع در استان فارس به منظور رفع نابرابری ها در توزیع امکانات و خدمات روستاها به یک برنامه ریزی صحیح با مدنظر قراردادن ظرفیت ها و توانمندی های بالقوه و بالفعل نقاط روستایی نیاز دارد. در این پژوهش، به منظور سنجش درجة توسعه یافتگی و تعیین شکاف بین دهستان ها و همچنین نقش فاصلة دهستان ها تا مرکز شهرستان و تأثیر وجود امکانات و خدمات و توزیع آن ها بر توسعه یافتگی دهستان ها، 64 شاخص اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای سال 1390 انتخاب شد و با استفاده از روش آنالیز تاکسونومی عددی دهستان های شهرستان نی ریز بررسی شد. نتایج نشان می دهد دهستان ریزآب از نظر شاخص های جمعیتی، عمرانی، زیربنایی و مراکز خدماتی در رتبة اول قرار دارد و به دلیل داشتن جمعیت و وسعت زیاد نسبت به سایر دهستان ها، توسعه یافته ترین دهستان محسوب می شود. همچنین دهستان هرگان با وجود اینکه فاصلة اندکی با مرکز شهرستان نی ریز دارد، به دلیل جمعیت کم و پراکندگی نقاط روستایی و همچنین کوهستانی بودن، توسعه نیافته ترین دهستان شهرستان به شمار می رود. از نظر سطح توسعه یافتگی از میان نه دهستان شهرستان، دهستان های ریزآب، آباده طشک، رستاق در گروه دهستان های برخوردار، دهستان های بختگان، حنا، دهچاه، مشکان، قطرویه در گروه دهستان های نیمه برخوردار و دهستان هرگان در گروه محروم ترین دهستان طبقه بندی شده اند.
برآورد ارزش گذاری اقتصادی- تفرجگاهی آبشار و محوطه تفریحی خفر و تعیین عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CVM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی تفریحی، همچنین اجرای طرح های مختلف زیست محیطی و ایجاد تفرجگاه های متنوع و مراکز تفریحی گوناگون برای مردم یکی از مسائل مهم در مدیریت در سطح کلان و منطقه ای در هر کشور است. آبشار و محوطه تفریحی خفر به عنوان یکی از جاذبه های اکوتوریستی و ژئوتوریستی استان فارس، از مناطق مهم گردشگری می باشد. لذا مطالعه ارزش اکوتوریستی آن می تواند در پیش بینی نیازها و رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه مؤثر باشد. هدف این پژوهش برآورد ارزش اکوتوریستی آبشار و محوطه تفریحی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط است. برای بررسی عوامل مؤثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، الگوی لوجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد گردید. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 226 بازدیدکننده از منطقه مذکور جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که ٧۵ درصد بازدیدکنندگان، حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده از آبشار مذکور می باشند. همچنین متغیرهای سن، اندازه خانوار، میزان تحصیلات، تمایلات زیست محیطی، درآمد و قیمت پپیشنهادی اثر معنی داری روی احتمال تمایل به پرداخت افراد دارند، ولی متغیرهای جنسیت و فاصله از لحاظ آماری معنی دار نبوده ولی علائم مورد انتظار را دارا بوده اند. میانگین تمایل به پرداخت افراد 6758.8 ریال و ارزش اکوتوریستی آبشار و محوطه تفریحی خفرسالانه حدود 540704000 ریال برآورد گردید.
بررسی روند حجم خشکی رودخانه با استفاده از آزمون نقاط چرخش، من-کندال و اسپیرمن (مطالعه موردی: رودخانه های حوضه دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شرایط مهم در تحلیل سری های زمانی این است که سری زمانی ایستا باشد. یک سری زمانی نسبت به پارامترهای آماری خود ایستاست زمانی که امید ریاضی آن پارامتر مستقل از زمان باشد. با توجه به اینکه اغلب سری های زمانی ناایستا هستند لازم است که عوامل ایجاد ناایستائی شناسائی شده و از سری زمانی حذف شوند. یکی از عوامل مهمی که سبب ناایستایی سری زمانی می شوند، مولفه روند است. در این مطالعه با استفاده از داده های دبی روزانه، سری زمانی حجم آورد خشکی 1 تا 60 روزه رودخانه های حوضه دریاچه ارومیه استخراج شد و سپس روند تغییرات حجم خشکی 1 روزه رودخانه ها با استفاده از سه آزمون نقاط چرخش، اسپیرمن و من-کندال مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان دهنده برتری روش من-کندال و اسپیرمن نسبت به آزمون نقاط چرخش بود و نتایج آزمون های اسپیرمن و من-کندال نشان دهنده روند افزایشی خفیف در 4 ایستگاه از 9 رودخانه حوضه دریاچه ارومیه بود که می-توان این ایستگاه ها را تقریبا بدون روند در نظر گرفت. در 5 ایستگاه روند افزایشی چشمگیر قابل رویت بود.
رویکرد شهروندی فضایی؛ چهارچوبی برای مشارکت شهروندان در فرآیندهای برنامه ریزی شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهروندی فضایی، رویکردی برای آموزش شهروندان به منظور بهره گیری از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی مدرن است. بر این اساس یک شهروند فضایی باید قادر به تفسیر «اطلاعات فضایی» و واکنش منتقدانه به آن ها باشد، به کمک نقشه ها و سایر «نمایه های فضایی» ارتباط برقرار کند و نظرات مشخص مکانی را با استفاده از «جغرافیای رسانه ای» بیان نماید. با توجه به گستردگی فضای ارتباطات و اطلاعات، نیاز مبرمی به درک ویژگی های این مفهوم نوظهور و راهکارهای خاص فرآیند برنامه ریزی شهری مشارکتی، مبتنی بر رویکرد شهروندی فضایی وجود دارد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی بوده و از شیوه های اسنادی و مرور متن در بستر مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است، به این صورت که با مراجعه به منابع معتبر، اطلاعات موردنظر گردآوری گردید. شهروندی فضایی از لحاظ مفهومی از تصاحب فردی و جمعی فضای اجتماعی، سرچشمه می گیرد و از افراد برای دستیابی به صلاحیت های لازم حمایت می کند تا از این طریق، مشارکت فعال تری در جامعه داشته باشند. شهروندی فضایی با ترکیب مفاهیم مطلق، ادراکی و مفاهیم وابسته به فضا، یک دامنه فضایی را به آموزش شهروندی می افزاید. در این رویکرد، دارا بودن مهارت و توانایی ضرورت دارد. صلاحیت های لازم برای شهروندی فضایی، عبارت اند از: ساختارشکنی اطلاعات فضایی قابل دسترس از منابع مختلف؛ ارتقاء بینش شخصی افراد، نسبت به فضای اجتماعی در کنار توانمندسازی آن ها جهت تفسیر و برقراری ارتباط با کمک اطلاعات جغرافیایی. با توجه به مورد پژوهشی، رویکرد پیشنهادی می تواند با آموزش شهروندان، نقش مؤثری را در تحقق اهداف برنامه ریزی راهبردی ایفا کند به گونه ای که ماهیت برنامه ریزی شهری مشارکتی را دگرگون سازد. شهروندی فضایی، چهارچوبی نوین را برای مشارکت عموم مردم در فرایندهای برنامه ریزی شهری ترویج می کند که بر تعامل بی واسطه و دائم بین برنامه ریزان و شهروندان استوار است.
تهیه نقشه مخاطرات بهمن با داده های ماهواره ای و مدل ارتفاعی رقومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که تهیه نقشه مخاطرات بهمن، یک امر بسیار زمان بر است، هدف ما بهبود و توسعه مدل های تهیه نقشه مخاطرات در مناطق دورافتاده وسیع می باشد. این مدل براساس تصاویر ماهواره ای و مدل ارتفاعی رقومی در دو نقطه ازکوه های آلپ سوئیس مورد آزمایش قرار گرفته است. برای شبیه سازی مخاطرات بهمن، مدل (DEM) در رایانه برنامه ریزی وطراحی شده که شامل تعیین مختصات وشاخصه های بهمن در محیط جنگلی است. جنگل ها و مراتع براساس اطلاعات نقشه های موضوعی(TM) طبقه بندی شده بودند. تاکنون فقط یک طبقه بندی واحد جنگلی انجام شده است. درحالی که تفکیک جنگل ها، بوته زارها و مناطق نزدیک به خط حایل (خط فرضی که نزدیک آن هیچ درختی رشد نمی کند) مشکلاتی را ایجاد می کند، طبقه بندی چشمه های آب کوچک و تأثیر بهمن در داخل جنگل موفقیت آمیز بود. مقایسه نقشه های کاربری زمین و اراضی بهمن نشان می دهد که 85 درصد از مناطق خطر و ریسک پذیر، بطور صحیح طبقه بندی شده اند. اما برای کاربرد علمی، تفکیک مناطق خط قرمز و آبی رضایت بخش نبود و اصلاحات بیشتری برای کاربرد عملیاتی نیاز دارد که بایستی مرتفع شود. خط مشی کلی بسیار نویدبخش است و می بایست به سمت هدف های ما، یعنی تهیه نقشه های مخاطرات مورد اطمینان بیشتر با دریچه های بهتر و جدیدتر بسوی تبدیل دوجانبه بین برف و جنگل سوق داده شود.
بررسی تغییرات زمانی خط ساحلی شرق تنگه هرمز از طریق تحلیل آماری نیمرخ های متساوی البعد (ترانسکت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سواحل تحت تأثیر دینامیک خشکی و حرکات آب دریا، همواره در معرض تغییر و تحول قرار دارند و درکل پایدار نیستند. این عوامل همراه پدیده های دیگری چون ویژگی های زمین شناسی، اقلیمی و زیستی، لندفرم های متنوعی را در امتداد خطوط ساحلی ایجاد می کنند. در این پژوهش تغییرات خط ساحلی و مورفولوژی پیکان های ماسه ای در ساحل شرقی تنگه هرمز در چهار دوره؛ یعنی سال های 1977، 1989، 2000 و 2005 اندازه گیری شده است. تصاویر ماهواره ای ETM، نقشه ها، نرم افزارها و مدل مفهومی ابزارهای اصلی پژوهش را تشکیل داده اند. هدف اصلی، مقایسه تغییرات خط ساحلی مورد بررسی در یک دوره بیست وهشت ساله از طریق تصاویر ماهواره ای، عکس های هوایی، مدل ریاضی و سپس کنترل میدانی و درنهایت پیش بینی تغییرات درازمدت بوده است. موقعیت ها روی تصاویر ماهواره ای در نرم افزار ArcGIS تطبیق داده و ترسیم شده اند. پهنه ساحلی مورد مطالعه به سه بازه کلی دسته بندی و این سه بازه به 65 ترانسکت در فواصل یکنواخت تقسیم شده اند. میزان تغییرات در امتداد خط ساحلی با استفاده از روش آماری Unvariate یک متغیره، ریشه میانگین مربع خطا RMSE (99/0) برای سال 2030 تخمین زده شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین تغییرات در مورفولوژی پیکان های ماسه ای و در محدوده خورها و مصب رودخانه ها بوده است. همچنین مقایسه زمانی تغییرات نشان می دهد که سدهای ساحلی در بخش دلتاهای بیریزک، زنگلی، حیوی و گز، حجیم تر بوده و تغییرات وسعت و ابعاد آنها در درجه اول، تابع تغییر مسیر دوره ای رود خانه ها در سطح دلتا و سپس راستای امواج غالب است.
تشخیص آنامولی های TEC قبل از وقوع زلزله های بزرگ با تلفیق شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم بهینه سازی توده ذرات(PSO)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث پیش بینی زمین لرزه به منظور کاهش تلفات و آسیب های آن از اهمیت بالایی برخورد ار است؛ به ویژه د ر منطقه لرزه خیزی مانند ایران که سالانه شاهد وقوع این پد ید ه طبیعی می باشد . تشخیص ناهنجاری های قبل از زلزله نقش بسزایی د ر این امر د اراست. تغییرات یونسفری که با اند ازه گیری های از راه د ور(مانند استفاد ه از سیستم تعیین موقعیت جهانی) قابل شناسایی هستند به پیش نشانگرهای یونسفری زلزله معروف می باشند . د ر این مطالعه د و مجموعه د اد ه از محتوای الکترون های یونسفر که حاصل از پرد ازش د اد ه های GPS با نرم افزار Bernese است برای د و مورد مطالعاتی زلزله اهر آذربایجان شرقی (۲۱ مرد اد ۱۳۹۱) و زلزله کاکی بوشهر (20فرورد ین1392) مورد استفاد ه قرار گرفته و نتایج آن با د اد ه های ایستگاه جهانی مقایسه گرد ید ه است. از آنجا که تغییرات TEC[1] رفتاری غیرخطی د ارد بد ین منظور برای پیش بینی و تشخیص تغییرات آن از تلفیق شبکه عصبی ( با به کارگیری پرسپترون چند لایه ([2]MLP)) و الگوریتم PSO[3] استفاد ه گرد ید ه است. الگوریتم PSO با عملکرد ی مبتنی بر جمعیت می تواند د ر بهبود وزن برآورد شد ه توسط شبکه عصبی مؤثر واقع شود . با تجزیه و تحلیل علل ناهنجاری های یونسفر از جمله مید ان های ژئومغناطیسی و فعالیت های خورشید ی و حذف آن ها از پرد ازش های مورد نظر، نتایج حاصل نشان می د هد که برخی از این ناهنجاری ها ناشی از وقوع زلزله است و به کارگیری الگوریتم های هوشمند توانسته است کارآیی مناسبی د ر جهت پیش بینی سری های زمانی غیر خطی د اشته باشد . خروجی حاصل از تلفیق شبک عصبی و PSO نشان می د هد که هر د و ناهنجاری های مثبت و منفی رخ می د هند. ناهنجاری های قبل از زلزله غالباً نزد یک به کانون زلزله رخ می د هند و د ر 3 روز قبل از زلزله اهر آذربایجان شرقی و 2 تا 6 روز قبل از زلزله کاکی بوشهر قابل رؤیت می باشند .
اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه طبیعت گردی روستاهای بخش برزک-کاشان با تلفیق تکنیک های DEMATEL و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش بسیار مهمی از فعالیت های گردشگری در دنیا مبتنی بر بهره مند شدن از طبیعت است و مناطقی که دارای توان های طبیعی با ارزش تری باشند در این زمینه بیشتر مورد توجه قرار می گیرند. هدف پژوهش اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه اکوتوریسم در روستاهای بخش برزک به عنوان ضرورتی برای برنامه ریزی گردشگری است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و نتایج با تلفیق روش های ANP و DEMATEL و استفاده ازنرم افزارهایMATLAB وSuper Decisions مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است از بین 17 معیار مورد بررسی، عامل جلب مشارکت سرمایه گذاران محلی - منطقه ای و واگذاری مسئولیت اداره و سازمان دهی توسعه طبیعت گردی منطقه به آنان، بیشترین امتیاز و رتبه اول را در بین 17 عامل مورد بررسی دارا بوده است. عامل برگزاری تورهای بازدید از منطقه به خصوص در فصل گلابگیری و نیز فصل رویش گیاهان دارویی و توسعه تسهیلات واسطه ای(سفرگذاری ها، گشت پردازها، دفاتر تبلیغاتی و اطلاع رسانی و...) در جایگاه دوم از نظر میزان اهمیت در توسعه طبیعت گردی منطقه قرار دارد. نهایتاً عامل استفاده از مردم محلی(بومی) و علاقه مند برای فعالیت به عنوان راهنمای تورهای طبیعت گردی، افزایش آگاهی و اطلاعات آنان از مزایای گردشگری و بهبود نحوه برخورد با گردشگران در جایگاه سوم عوامل موثر بر توسعه اکوتوریسم در بخش برزک قرار می گیرند.
مکان یابی و اولویت بندی پارک های شهری با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی TOPSIS و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه ی موردی: شهر الشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز شهری از مهم ترین کاربری های شهری است که از آن همانند شش های تنفسی شهرها یاد می کنند. این کاربری می تواند بیشترین نقش را در تغییر هوای شهر و شادابی مردم داشته باشد؛ پس این کاربری می بایست مؤلّفه هایی چون امکانات، زیبایی، امنیّت، دسترسی راحت، توزیع مناسب در سطح شهر و مساحت مناسب داشته باشد تا بتواند نقش خود را به درستی انجام دهد و مورد استقبال خانواده ها قرار گیرد. شهر الشتر ازجمله شهرهایی است که پارک های آن از لحاظ داشتن مؤلّفه های یاد شده در وضعیّت مناسبی نیست و همین مسئله باعث شده که برخی از پارک های آن نقش گذرگاهی به خود بگیرند و با استقبال خانواده ها روبه رو نشود. هدف مقاله ی حاضر، اولویّت بندی پارک های شهر با توجّه به مؤلّفه های داشتن امکانات، زیبایی، امنیّت، دسترسی راحت، توزیع مناسب در سطح شهر و میزان مساحت است. در این پژوهش از روش TOPSIS و سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS)) استفاده شده است؛ بر این اساس، هر کدام از پارک های شهر از لحاظ مؤلّفه های گفته شده، مورد مطالعه، بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اولویّت بندی پارک در شش گام TOPSIS انجام گرفته است. در مرحله ی دوم، داده های اطلاعاتی مؤلّفه های یاد شده از هر پارک به GIS وارد شده تا اولویّت بندی پارک ها از این روش نیز انجام شود. در مرحله ی سوم، نتایج حاصل از مدل TOPSIS و GIS با هم ترکیب شده و نتایج نهایی بهترین پارک شهر و اولویّت بندی پارک ها به دست آمده است. نتایج نشان می دهد، که پارک شهید استویی با رتبه (CL) 783/0 بهترین و در اولویّت نخست قرار دارد، پارک صخره ای با رتبه ی 743/0 در اولویّت دوم، پارک شهید رجایی با رتبه ی 591/0 در اولویّت سوم و پارک شهید باهنر با رتبه ی 170/0 در اولویّت چهارم قرار گرفته است. با استفاده از GIS و از پیوند نقشه های وزن دهی شده با توجّه به میزان اهمّیّت معیارهای مورد نظر، نقشه ی نهایی حاصل شده که در آن پارک شهید استویی با 80 % شرایط، پارک صخره ای با 70 % شرایط، پارک شهید رجایی با 60 % شرایط و در آخر پارک شهید باهنر با40 % شرایط اولویّت بندی شان مشخّص شد. بنابراین استفاده از مدل های کاربردی و توانمند های GIS می تواند ما را در استفاده ی بهتر و مناسب تر از کاربری های زمین شهری و آماده کردن کاربری های دیگر بهره مند کند و از دوباره کاری ها که هزینه ی جاری شهرها را افزایش می دهد بی نیاز کند.
طبقه بندی هیدروژئومورفولوژیکی رودخانه جاجرود با مدل روزگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور پیش بینی تغییرات هیدروژئوموفولوژیک رودخانه جاجرود، در جهت احیائ رود و اقدامات مدیریتی به سامان از سیستم طبقه بندی مورفولوژیکی(کمی و کیفی)روزگن بهره گرفته شده است. در این پژوهش 23کیلومتر از رودخانه جاجرود، حدفاصل سد لتیان و سد ماملو مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد بخش اعظم بازه مطالعاتی دارای الگوی D A است و بخش کمی از رودخانه دارای الگوی B با وضعیت بسیار نامطلوبی است. در قسمتهایی با الگوی جریان D3 تغییر در دبی رودخانه به نفع آن نمی باشد و بایستی تدابیر مدیریتی مناسب مانند مقاوم سازی کناره های رودخانه انجام گیرد. مناسب تر است در قسمتهایی با الگوی جریان D4 ، مدیریت مناسبی در خصوص عدم استفاده از برداشت مصالح، عدم اجازه احداث حوضچه های پرورش ماهی سنتی در داخل بستر رودخانه و کنترل کاربری اراضی حاشیه صورت گیرد. تاثیر کنترلی پوشش گیاهی بر الگوی جریانهای D , C , DA , E بسیار بیشتر از الگوی B است. تغذیه رسوبی در الگوهای جریانی C5 , D4 , D5 , C4 , C6 زیاد تا خیلی زیاد می باشد. لذا با انجام اقدامات کنترلی در بالادست رودخانه و عملیات آبخیزداری در کناره ها مانند احداث گابیون، کنترل پوشش کناره ها و اصلاح خاک تا حد زیادی میزان می توان تخریب را کاهش داد.
ارزیابی و تحلیل پتانسیل ها و راهبردهای مؤثّر گردشگری شهر راین با استفاده از مدل برنامه ریزی استراتژیک کمّی QSPM
حوزههای تخصصی:
شهر راین یکی از غنی ترین مراکز گردشگری در استان کرمان، با داشتن کانون جذب گردشگری مانند ارگ، آبشار، مناظر زیبای اطراف، چشمه سارهای کوه هزار، وجود بزرگ ترین دهانه آتشفشانی منطقه، معادن مرمر سبز و صورتی و چشمه های آب معدنی، بقاع متبرکه و فرصت های پیش رو چون موقعیت مواصلاتی استان و خدماتی شهر، ایجاد بازارهای مناسب صنایع دستی و ارائه قابلیت های محلی و ... با ضعف ها و تهدیدهایی مواجه است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدیدهای شهر راین در زمینه توسعه صنعت گردشگری است. روش تحقیق حاضر تلفیقی از روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی است که با استفاده از مدل SWOT به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و راهبردهای مناسب توسعه گردشگری شهر در چهار دسته SO، ST، WO و WT تعیین نموده است. در مرحله بعد برای انتخاب بهترین راهبرد برای توسعه این صنعت ماتریس برنامه ریزی کمّی (QSPM) به کار گرفته شد، جهت تعیین وزن ها عوامل SWOT بر اساس مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از کارشناسان و گردشگران کمک گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد تنوعی، مناسب ترین راهبرد برای توسعه گردشگری منطقه می باشد. راهبردST۳ با میانگین ۴۳/۲ با تأکید بر تبلیغات و اطلاع رسانی به گردشگران درباره قابلیت های منطقه و تدوین قوانین ویژه به منظور استفاده بهینه از پتانسیل ها و جلوگیری از تخریب آنها به عنوان بهترین راهبرد پیشنهاد شده است.