فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۹۴۱ تا ۸٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
توسعه مناطق روستایی از گذشته تاکنون با چالش های ساختاری و مسائل کارکردی فراوانی مواجه بوده است و راهبردهای گوناگونی از سوی جامعه علمی ارائه شده است. یکی از این راهبردها که در کشورهای جهان نقش مؤثری در زیست پذیری مناطق روستایی به دنبال داشته است، رونق و توسعه گردشگری است. هدف از این پژوهش، تحلیل اثرات توسعه گردشگری بر زیست پذیری مناطق روستایی در شهرستان طارم است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، 10 روستای گردشگری شهرستان طارم است که براساس گزارش سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری استان انتخاب شدند. برای انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 337 خانوار برآورد شده است و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کمّی مبتنی بر آمار توصیفی (میانگین) و استنباطی (t تک نمونه ای، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر) و مدل تاپسیس (به منظور مقایسه روستاهای مورد مطالعه از نظر وضعیت زیست پذیری) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از نظر شاخص های توسعه گردشگری و زیست پذیری، مناطق روستایی دارای وضعیت مطلوب بوده است. همچنین می توان بیان کرد که اثرات توسعه گردشگری بر زیست پذیری مناطق روستایی حدود 69 درصد مثبت تلقی شده است؛ به طوری که بیشترین تأثیر مربوط به بُعد کالبدی با ضریب تأثیر کل 321/0 و بُعد اقتصادی با ضریب تأثیر کل 229/0 است و کمترین اثرات مربوط به بُعد زیست محیطی با ضریب تأثیر کل 091/0 است.
چارچوب کیفی برنامه ریزی و طراحی عرصه های میانی مجتمع های مسکونی برای ارتقاء استقلال حرکتی کودکان، نمونه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
63 - 78
حوزه های تخصصی:
استقلال حرکتی کودکان به عنوان یک کیفیت کلیدی محیط های دوستدار کودک، نمایه ای از میزان پذیرش کودکان در جامعه است. این کیفیت امکان بازی های آزادانه و متنوع را برای کودکان فراهم می کند و در شکل گیری شخصیت اجتماعی و حس استقلال آنها نقش بسزایی دارد. عوامل فردی، اجتماعی و محیطی مؤثرترین عوامل در شکل گیری و ارتقای استقلال کودکان در تحرک و بازی در محیط های خارج از خانه هستند. طی سال های اخیر، با افزایش مسائل اجتماعی محدودکننده حضور کودکان در محیط های عمومی و تبدیل آنها به تله های اجتماعی والدین، مفهوم استقلال حرکتی کودکان گسترده تر شده و علاوه بر حرکت کودکان بین خانه و مدرسه، حرکت آزادانه کودک بین خانه و محیط های پیرامون آن نیز مورد توجه قرار گرفته است. استقلال حرکتی کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی به عنوان فضای واسط بین خانه با محله و شهر زمینه ساز و تقویت کننده استقلال حرکتی کودکان در محیط های عمومی و شهری خواهدبود. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین مهمترین عوامل و شرایط اثرگذار بر استقلال حرکتی خانه محور کودکان است. باتوجه به ماهیت موضوع و ضرورت نگاه به آن از دید کودکان، والدین، متخصصین و مدیران شهری از روش نظریه زمینه ای استفاده شده و با 107 نفر از مشارکت کنندگان مذکور تا حد اشباع نظری مصاحبه شد. به دلیل اهمیت کیفیات کالبدی محیط، مشاهده میدانی مستقیم در عرصه های میانی 15 مجتمع مسکونی منتخب در شهر تهران نیز انجام شد و یادداشت های کیفی تهیه شد. داده های به دست آمده در نرم افزار Maxqda به صورت کیفی تحلیل شده و تعداد 74 مفهوم، 25 کد محوری و نُه مقوله اصلی استخراج گردید؛ یکپارچه و بهینه سازی کدها و مقوله ها انجام شده و سپس ارتباط آنها با مقوله هسته ای پژوهش تعیین گردید. مدل مفهومی حاصل نشان می دهد عوامل زمینه ای و مداخله گر شامل چارچوب های قانونی، ضوابط و مقررات، شیوه اجرا و نظارت، پذیرش جامعه نسبت به موضوع و فرهنگ سازی پیرامون حضور مستقل کودکان در عرصه های میانی مجتمع های مسکونی دارای اهمیت قابل توجه هستند. کیفیت های کالبدی محیط نظیر ایمنی و امنیت کودکان، دسترسی به بازی، دسترسی به طبیعت و فضای سبز و بهداشت می توانند موجب تعدیل و بهبود اتمسفر اجتماعی مجتمع و انسجام بیشتر آن به نفع حضور مستقل و آزادانه کودکان و دستیابی به سلامت روانی و جسمانی آنها گردند.
ارزیابی و سنجش عوامل کلیدی موثر بر شهر خلاق با رویکرد سناریو مبنا (مطالعه موردی: شهر بیرجند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
72 - 89
حوزه های تخصصی:
مفهوم شهر خلاق، از میانه دهه 1990 به بعد، ابتدا در بریتانیا و سپس در آمریکا، به یک پارادایم معمول و یک مدل جدید از گرایش به برنامه ریزی و سیاست های شهری تبدیل شده است. هدف این پژوهش، ارزیابی و سنجش عوامل کلیدی موثر بر شهر خلاق در شهر بیرجند با رویکرد سناریومبنا در افق1430 می باشد. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و روش بررسی آن، توصیفی – تحلیلی و از نظر ماهیت، به دلیل رویکرد آینده پژوهی، تحلیلی - اکتشافی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز تحقیق، با روش های اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق، 20 نفر از کارشناسان و متخصصان و نخبگان است. جهت تحلیل شاخص ها و معیارها، از نرم افزارهای میک مک ( MicMac ) و سناریو ویزارد ( Scenario Wizard ) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد 16 عامل کلیدی در آینده شهر خلاق بیرجند تاثیرگذارند. همچنین، 5 سناریو با ترکیب های متفاوتی از سه وضعیت، مطلوب، ایستا و بحرانی، احتمال وقوع در شهر خلاق شهر را دارند که 25/26 درصد وضعیت بحرانی، 25/46 درصد در حالت ایستا و 5/27 درصد وضعیت مطلوب صفحه سناریو را به خود اختصاص داده است. با این وضعیت، به نظر می رسد وضعیت های مطلوب و ایستا بخش عمده ای از صفحه سناریوها را به خود اختصاص داده اند و وضعیت های بحرانی و ایستا به ترتیب در الویت های بعدی قرار دارند. در خوش بینانه ترین حالت، 1 سناریو (چهارم) از 5 سناریو مؤثر بر شهر خلاق از وضعیت تقریبا مناسبی برخوردار خواهد بود که به تنهایی دارای 6 وضعیت مطلوب می باشد و 4 سناریوی دیگر، نسبت این سناریو (چهارم) مطرح شده دارای مطلوبیت کمتری هستند.
تحلیل بقاء سکونتگاه های روستایی منطقه قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن حاضر تضمین بقا الگوهای فضایی موجود ازجمله دغدغه های جدی مدیران و برنامه ریزان شهری و منطقه ای محسوب می گردد. در سنجش میزان بقا، یکی از روش های مؤثر و کارآمد، آنالیز بقا می باشد. هدف این پژوهش کاربست تحلیل بقاء در قالب نگرش توسعه پایدار محلی - منطقه ای است که به صورت توصیفی - تحلیلی از نوع مقطعی بر روی تمامی سکونتگاه های روستایی منطقه قزوین انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها و تعیین میزان بقا از روش کاپلان مایر در نرم افزار SPSS و برای مقایسه میانگین میزان بقا از آزمون لگ رنک استفاده شد. نوآوری اصلی این پژوهش، به کارگیری آنالیز بقا در سنجش میزان بقا در انواع الگوهای فضایی و جمع بندی مؤلفه های متناظر با آنالیز بقا است. که هر روستا را مانند یک شخص با مؤلفه های: دموگرافیک، بیولوژیکی و اجتماعی - اقتصادی در نظر گرفته است. نتایج نشان داد چشم انداز بقا روستاهای شهرستان های قزوین، آبیک و بوئین زهرا به علت روند توسعه ناپایدار و روابط مخرب اکولوژیکی منطقه کلان شهری تهران در چند دهه اخیر بسیار کوتاه است همچنین چشم انداز بقا شهرستان های آوج، البرز و تاکستان هرچند نسبت به مناطق یادشده از شرایط بهتری برخوردارند اما همچنان به لحاظ بقا وضعیت نگران کننده ای دارند. با آگاهی از میزان بقا می توان، با اتخاذ سیاست های مراقبتی برای مناطق پرمسئله و اقدامات لازم جهت پذیرش نقش های فرامنطقه ای متناسب با توان حیاتی آن ها، به افزایش طول عمر و بقاء این سکونتگاه ها کمک نمود.
مشارکت مردمی کلید تحقق پذیری طرح های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده (نمونه مطالعاتی: محله جولان شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فرا روی مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما است. ارزیابی تجارب گذشته و تحلیل سیاست های پیشین نشان می دهد که تحقق اهداف و برنامه های بهسازی و نوسازی بافت های شهری مستلزم تعهد مشترک، رویکردی جامع و هماهنگ و برنامه ریزی با مشارکت کلیه نقش آفرینان به ویژه ساکنان و مالکان این محدوده ها است. اﻧﺪیﺸﻪ ﻣﺸﺎرکﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان در اداره اﻣﻮر ﺷﻬﺮ ﻗﺪﻣﺘی دیﺮیﻨﻪ و به اندازه ﺗﺄﺳ یﺲ ﺷ ﻬﺮ دارد. بافت های ﻓﺮﺳﻮده ﺷﻬﺮ همدان علی الخصوص محله جولان در ﺣ ﺎﻟی از ﭼﺮﺧ ﻪ رﺷ ﺪ و ﺗﻮﺳ ﻌﻪ بازمانده اند ک ﻪ توانمندی های ﻧﻬﻔﺘﻪ و ظرفیت های ﻻزم را ﺟﻬﺖ ایﻔﺎی ﻧﻘﺸی تعیین کننده در فرآیند ﺗﻮﺳﻌﻪ ایﻦ ﺷﻬﺮ دارا ﻫﺴ ﺘﻨﺪ از ایﻦ رو ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﻮﺳﺎزی بافت های ﻓﺮﺳﻮده ﺑﺎیﺪ از اﻫﺪاف اﺻﻠی ﻧﻮﺳﺎزی و ﺑﻬﺴﺎزی ﺷ ﻬﺮ همدان ﺑﺎﺷ ﺪ تا در ﺑﺮاﺑﺮ توسعه نیافتگی و ﻓﺮﺳﻮدﮔی ایﺴﺘﺎدﮔی کﻨﺪ. در ایﻦ ﺻﻮرت ﺗﺤﻘﻖ اﻫ ﺪاف ﻧﻮﺳ ﺎزی، به عنوان اﺛ ﺮ ﻧﻬ ﺎیی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﻮﺳﺎزی بافت های ﻓﺮﺳﻮده ﻧیﺎزﻣﻨﺪ آن اﺳﺖ ﺗﺎ کﻠیﻪ تلاش ها در ایﻦ ﺳﻤﺖ جهت گیری و ﻣﻌﻨ ﺎدار ﺷ ﻮﻧﺪ. لذا این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی به تبیین اهمیت موضوع مشارکت ساکنین در امر بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده پرداخته و بهسازی و نوسازی های مشارکتی را در محله جولان شهر همدان را مورد بررسی قرار می دهد. طبق نتایج و یافته های تحقیق که با از طریق مشاهده و مصاحبه مستقیم با ساکنان محله به دست آمده است، الگویی مشارکتی در برنامه بهسازی و نوسازی محله جولان شهر همدان ارائه شد. این الگو که متخصصین ، بخش دولتی و مردم، در تمامی مراحل آن حضور دارند، می تواند راهگشای طراحان و برنامه ریزان شهری در تحقق پروژه های نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده بالأخص بافت فرسوده محله جولان باشد و در نهایت ، به راهبردهایی برای اصلاح و بهبود بافت فرسوده ی شهری محله جولان شهر همدان منجر شده که در متن مقاله به تفصیل به آن اشاره شده است.
سنجش توسعه یافتگی بر اساس شاخص های امنیّت اقتصادی و تحلیل شهرستان (مطالعه موردی: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
101 - 110
حوزه های تخصصی:
آمارهای مرکز آمار ایران نشان می دهد که، استان سیستان و بلوچستان با توجّه به دوره های پنج ساله آمار نفوس و مسکن مرکز آمار ایران ، روند رو به کاهش در شاخص های اقتصادی داشته است. یکی از عوامل تأثیرگذار بر روی اقتصاد استان بحث امنیّت اقتصادی استان است. سطح بندی امنیّت اقتصادی شهرستان های استان برای دستیابی به مدل توسعه می تواند به عنوان یک مسیر درست محسوب شود. ازاین رو، سؤال تحقیق عبارت است از: وضعیت پهنه بندی شهرستان های استان سیستان و بلوچستان در بُعد امنیّت اقتصادی چگونه است؟ پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نوع تحقیقات علمی است و بر اساس ماهیت و روش از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است. ماهیت داده های مورداستفاده کمّی است و شیوه گردآوری داده ها و اطلاعات میدانی و اسنادی است. چارچوب نگارش را می توان بر پایه رابطه متقابل شاخص های امنیّت در بُعد اقتصادی، جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی (مصاحبه) و تهیه پرسشنامه گردآوری شده است. بر اساس نتایج حاصله در حوزه امنیّت اقتصادی در شاخص های قاچاق کالا و ارز و غیره، بازارچه های مرزی، نرخ بیکاری، درآمد متغیر، فقر مالی، اشتغال و فرصت های شغلی توسط اتباع بیگانه، محرومیت شهرستان درزمینه زیربناها، کمبود آب و خشک سالی های پی درپی، شغل های کاذب، دوری از محورهای اصلی توسعه، امنیّت شغلی شهرستان های فنوج، قصرقند، مهرستان (زابلی)، زابل و کنارک به ترتیب اولویت نسبت به دیگر شهرستان ها دارای امنیّت بیشتری می باشند.
بررسی تطبیقی اثربخشی تولید فضای سواره و پیاده مداری بر کیفیت محیط زیست شهری (مورد: مناطق 22گانه کلانشهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کلانشهر تهران در دهه های اخیر با آلودگی های محیط زیستی زیادی مواجه بوده است و کیفیت آن تحت تأثیر قرار گرفته است. این وضعیت با افزایش روزافزون جمعیت و به تبع آن افزایش چشمگیر اتکا به وسایل حمل و نقل موتوری جهت سفرهای درون و برون شهری در این کلانشهر مقارن بوده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت محیط زیست شهر تهران و پیوستگی فضایی آن با متغیرهای حمل و نقل سواره محور و دوچرخه/پیاده محور می باشد. این پژوهش با روش کمی و با استفاده از داده های سالنامه آماری استان تهران در سال ۱۳۹۸ انجام شده است. از روش وزندهی آنتروپی شانون و تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره پرومتئه برای ارزیابی و رتبه بندی مناطق شهر تهران از نظر کیفیت محیط زیست، از خوشه بندی سلسله مراتبی در محیط SPSS برای خوشه بندی مناطق ۲۲گانه و از تحلیل خودهمبستگی موران دو متغیره در نرم افزار Geoda برای بررسی پیوستگی فضایی متغیرهای حمل و نقل با کیفیت محیط زیست استفاده شده است. نتایج بیانگر وجود تفاوت های فضایی عمده میان مناطق مختلف کلانشهر تهران از نظر کیفیت محیط زیست می باشد و مناطق 22گانه در چهار خوشه عمده تقسیم بندی شده اند. روابط مثبت و منفی بین متغیرهای حمل و نقل با کیفیت محیط زیست در قالب الگوهای مختلف فضایی در مناطق مشاهده گردید و خوشه ها و ناخوشه های فضایی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تولید فضای سواره محور و افزایش تولید سفر، تحت تأثیر ساخت فضای مصنوعی جاده ها در چرخه دوم انباشت سرمایه و سبک تولید انبوه خودرو فوردیسم، همبستگی فضایی منفی با کیفیت محیط زیست شهری دارد.
تحلیل روابط فضایی میان مفاهیم کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و کارآفرینی روستایی (موردمطالعه: شهرستان دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
670 - 699
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل روابط فضایی میان مفاهیم کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و کارآفرینی روستایی در شهرستان دزفول انجام شده است. این تحقیق به لحاظ روش شناسی، توصیفی و تحلیلی و نیز از حیث گردآوری داده ها، به طریقه میدانی و پیمایشی صورت پذیرفت. برای بررسی موضوع از بین 238 آبادی دارای سکنه شهرستان دزفول، تعداد 147 مورد روستای هدف بر مبنای فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته است که حاوی 250 متغیر آشکار و 23 متغیر نهان در سازه های سه گانه است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار روستاهای این شهرستان به تعداد 30032 نفر تشکیل داده که مطابق فرمول کوکران و روش نمونه گیری چندمرحله ای، پرسش نامه ها به طور تصادفی بین 379 نفر از سرپرستان خانوار روستاهای هدف توزیع گردید. در این پژوهش، برای تحلیل روابط زوجی و کلی میان مفاهیم از مدل سازی معادلات ساختاری و جهت بررسی وضعیت روستاهای شهرستان دزفول به لحاظ روابط بین سازه ها، از تکنیک تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی استفاده شد. این تحلیل ها در برنامه های SPSS Amos،SmartPLS ،Excel و ArcGIS صورت گرفت. نتایج نشان داد، روابط زوجی مثبت و مستقیم مفاهیم با سطح معناداری کمتر از خطای مفروض 05/0 مورد تأیید است. بیشترین سهم روابط سازه ها مربوط به حلقه کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی با ضریب مسیر 949/0 و کمترین سهم مربوط به حلقه کیفیت زندگی و کارآفرینی روستایی با ضریب مسیر 875/0 است. با ترکیب لایه های تحلیل رابطه خاکستری و تحلیل فازی، وضعیت نامناسب نزدیک به دو سوم روستاهای منطقه در جریان روابط کلی مفاهیم پژوهش مشخص شد.
بازتعریف مسیرهای گردشگری در بافت تاریخی بازار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
96 - 112
حوزه های تخصصی:
حفظ و احیا بافت های تاریخی همواره مهمترین دغدغه های شهرسازان در دوره های مختلف بوده است. رونق صنعت گردشگری یکی از راه های حفظ و احیا این گونه بافت ها، می باشد چرا که با وجود پیشرفت تکنولوژی و ساخت فضاهای شهری جدید، بافت های قدیمی و تاریخی همچنان نقاط عطف شهرها هستند و اغلب تمایل گردشگری در این فضاها و مکان ها بیشتر است. از دیگر سو، تعریف و باز تعریف مسیرهای گردشگری پیاده در این بافت ها می تواند باعث ایجاد جریان زندگی در کالبد قدیم شود و از فرسودگی عینی و ذهنی بافت جلوگیری کنند. بافت تاریخی بازار تهران با قدمت بیش از 200 سال دارای ظرفیت های مناسب گردشگری پیاده است و هر روزه میزبان گردشگران مختلف بوده، اما فقدان مسیرهای گردشگری مناسب باعث متروکه شدن، فراموشی و مورد بازدید قرار نگرفتن بخش های از این محدوده شده است. مقاله حاضر با هدف و ماهیت کاربردی، بررسی مسیرهای پیاده گردشگری بافت تاریخی بازار تهران را هدف اصلی خود قرار داده است و در چهار بخش متوالی با استفاده از تئوری گراف، الگوهای رفتاری غالب را به صورت یک مسئله برنامه ریزی خطی توسط نرم افزارGIS معادل سازی نموده و در نهایت 10 مسیر استخراج نموده است. در ادامه جهت الویت بندی و دسته بندی مسیرها، از مدل چند معیاره ویکور استفاده شده و ده مسیر در غالب سه دسته، مسیرهای گردشگری تجاری، فرهنگی و آیینی دسته بندی و برای هر دسته یک مسیر پیشنهادی در نرم افزارGIS طراحی و ارائه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مسیرهای گردشگری تجاری 70 درصد الگوهای رفتاری محدوده را در برگرفته است که با تعریف مسیرهای گردشگری هدفمند، می توان ضمن تامین اهداف گردشگری، مسبب بازدید از دیگر بناها و بافت های قدیمی شد.
ارزیابی جایگاه گردشگری بافت تاریخی شهر یزد در روند مدل تخریب خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس الگوی «تخریب خلاق»، وقتی ثروت در جامعه انباشته و توزیع می شود، آن جامعه باید متحول شده و از شیوه سنتی خود به یک چیز جدید و مناسب تر تبدیل شود تا به مرحله بعدی توسعه برسد. این روند هم خلاقانه و هم مخرب بوده و یک نوسازی پویا است که می تواند ساختار سنتی قدرت و ثروت را پشت سر بگذارد. این تحول بیانگر پیوند میان منابع اقتصادی و تحقیق و پژوهش و عامل حرکت روبه جلو درراه نوآوری و رسیدن به پویایی است.از طریق این مدل می توان جایگاه یک سایت گردشگری را در مراحل پنج گانه آن ارزیابی و به تناسب آن اقدام به برنامه ریزی نمود. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت، اسنادی پیمایشی است. گردآوری داده ها با استفاده از بازدید میدانی و پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان بافت تاریخی شهر یزد می باشد. تعداد 380 نفر به عنوان نمونه بر اساس فرمول کوکران و به شیوه طبقه ای تصادفی انتخاب و مورد آزمون قرارگرفته است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته و درنهایت نتایج با بررسی تطبیقی مراحل و خصوصیات مدل تخریب خلاق استخراج گردیده است. بر اساس تحلیل های صورت گرفته، میزان رضایتمندی ساکنان از گردشگری و فعالیت های مرتبط در حد بالا بوده اما نگرانی آن ها از ناهنجاری های به وجود آمده مشهود می باشد. با توجه به حمایت هایی که از خلاقیت و کارآفرینی صورت گرفته، میزان سرمایه گذاری ها افزایش یافته و در جهت تلفیق کاربری های سنتی و مدرن می باشد. بر اساس یافته های تحقیق، محدوده موردمطالعه در مرحله کالای پیشرفته قرار داشته که می بایست برنامه ریزان به ویژگی های این مرحله توجه نموده و راهبردها و اهداف متناسب با آن تعیین نمایند.
بررسی پیاده مداری محلات شهری معاصر ایران با رویکرد نوشهرگرایی (نمونه موردی: محله کبابیان، همدان)
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد جمعیت و توسعه شهرنشینی، شهرها با مشکلات بسیاری مواجه شده اند که تأثیر این مشکلات در محلات شهری که درواقع هسته اولیه تشکیل دهنده شهرها می باشند بیشتر به چشم می خورد. یکی از مهم ترین مشکلات و معضلات شهری گسترش افقی شهرها و از بین رفتن پایداری در محلات شهری می باشد. در سال 1980 جنبشی تحت عنوان نوشهرگرایی در آمریکا به وجود آمد که لازمه برطرف کردن این مشکلات را بازگشت به الگوهای سنتی برای محلات شهری می داند. یکی از اصول مهم در نوشهرگرایی قابلیت پیاده روی در محلات شهری می باشد و سنجش شاخص های پیاده روی برای جذب افراد پیاده در فضای شهری در اجرای این شاخص امری ضروری است. به همین منظور در این مقاله به قابلیت پیاده روی در محله کبابیان با توجه به اصول نوشهر گرایی پرداخته شده است. روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و از تحلیل آماری جهت تدقیق پژوهش استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وضعیت محلات معاصر شهر همدان به عنوان نمونه موردی مناسب نبوده و این کیفیت در شرایط حاضر شهرسازی ایران مورد کم توجه ی قرارگرفته است.
تبیین جایگاه آینده در برنامه ریزی شهری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت پیچیده شهرها و رشد شتابان فناوری به همراه وقوع تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... موجب شده است شهرها مورد آماج شدیدترین تکانه ها قرار گرفته و برنامه ریزان شهری نتوانند همپای این تغییرات به حل چالش ها بپردازند. در این راستا، برنامه ریزی راهبردی به عنوان یکی از مهم ترین رهیافت ها در برنامه ریزی شهری که توجه ویژه ای به آینده دارد، دیگر ضمانت کننده موفقیت در چنین محیطی نمی باشد. بنابراین، لازم است تا جایگاه آینده در ارتباط با فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی تبیین گردد. لذا هدف پژوهش صراحت بخشی به جایگاه آینده در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش فراترکیب برای دستیابی به هدف مذکور استفاده شده است. 104 منبع فارسی و انگلیسی در ارتباط با پژوهش استخراج شده که از این میان، 26 منبع با استفاده از روش کَسپ، غربال و با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری شده اند. در مجموع 108 کد، 13مفهوم و 5 مقوله به دست آمده است. نتایج پژوهش گویای آن است در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی لازم است به موضوعات، عمیق تر نگریسته شود و با بهره گیری از نگاهی نقادانه لایه های پنهان شهر مانند موضوعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه قرار گیرند. زیرا که این موضوعات، پیشران و مبنای دستیابی به پیش بینی صحیح از آینده مطلوب هستند. همچنین راهبردها و اقدامات پیشنهادی علاوه بر نوآورانه بودن باید در برگیرنده گونه های مختلفی از آینده های محتمل باشند تا بتوانند دستیابی به آینده مطلوب را، واقع گرایانه تر پی جویی کنند.
چالش های محیط زیست هوشمند در کلانشهر مشهد با استفاده از مدل DPSIR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد نقش عوامل موثر در پیاده سازی محیط زیست هوشمند در کلانشهر مشهد را در سه بخش میزان تاثیرگذاری در صورت وقوع، احتمال وقوع گزینه در آینده و تشریح وضعیت موجود بررسی کند. روش پژوهش با استفاده از روش ترکیبی چند جانبه و با گردآوری اطلاعات اسنادی و ابزار پرسشنامه و مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفته است و مبنای تحلیل براساس اجزای مدل DPSIR[1] بوده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 30 نفر از خبرگان در بخش کمی و 9 نفر از متخصصان در بخش مصاحبه های کیفی که با روش گلوله برفی انتخاب شده اند، بوده است. داده های جمع آوری شده با استفاده آزمون T-testدر نرم افزار SPSSمورد تجریه و تحلیل واقع شده است. نتایج نشان میدهد که میزان تاثیرگذاری در صورت وقوع به غیر از بعد مدیریت پسماند در سایر ابعاد شامل مدیریت آب، مدیریت یکپارچه زیست محیطی، زیبا سازی شهری، فرهنگ و هویت، ساختمان هوشمند، مدیریت فاضلاب و توسعه برق سبز بالا بوده است و در احتمال وقوع آینده، گزینه بعد فرهنگ و هویت وضعیت نسبتا مطلوبی را نسبت به سایر ابعاد به خود اختصاص داده است. در تشریح وضعیت موجود شاهد وضعیت نامطلوب محیط زیست هوشمند در کلانشهر مشهد هستیم. در این پژوهش همچنین راهکارهای پیشنهادی جهت رسیدن به وضعیت مطلوب پیشنهاد گردیده است.
[1] Drivers, Pressures, State, Impact, Response
تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر حس اجتماع بافت قدیم و جدید شهر تبریز(نمونه موردی: محله های یاغچیان، سرخاب و دوه چی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه عوامل کالبدی موثر بر شکل گیری تعاملات اجتماعی و به تبع آن حس اجتماع در محله ها نادیده گرفته می شود. به نظر می آید این مسئله ناشی از رشد و توسعه سریع محله ها و بی توجهی به ماهیت اجتماعی آن ها است، درحالی که از دیرباز محله ها نقش ویژه ای در برقراری تعاملات اجتماعی میان شهروندان داشته اند. این تغییرات از طریق تأثیر منفی بر رشد اجتماعی محله ها، منجر به بروز معضلاتی نظیر کاهش همکاری و روابط اعتمادآمیز اجتماعی می شود. پژوهش حاضر با هدف سنجش مؤلفه های تأثیرگذار بر حس اجتماع محله های سرخاب و دوه چی (بافت قدیم) و یاغچیان (بافت جدید) شهر تبریز به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه و انجام آزمون های Spss انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش ساکنان محله های سرخاب و دوه چی (بافت قدیم) و یاغچیان (بافت جدید) شهر تبریز با 300 نمونه آماری (100 نفر از هر محله) است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تأثیر بُعد عینی بر حس اجتماع بیشتر است، همچنین در بُعد عینی نیز مؤلفه کالبد و شاخص مساحت ساختمان و در بُعد ذهنی-روحی مؤلفه معنا و شاخص امنیت بیشترین تأثیر را بر حس اجتماع محله های مذکور دارند؛ بنابراین لازم است برنامه ریزان و طراحان برای ارتقای حس اجتماع در محله های قدیمی و جدید به مؤلفه کالبد از بُعد عینی و مؤلفه معنا از بُعد ذهنی-روحی توجه کنند. بررسی و مقایسه تطبیقی مؤلفه های تأثیرگذار بر حس اجتماع محله هایی با بافت قدیمی و جدید شهر تبریز، نوآوری پژوهش حاضر است.
شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری (مطالعه موردی: منطقه10 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
111 - 126
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، نبود روابط شهر و روستا در یک بستر متوازن و منطقی باعث سیل عظیمی از مهاجرت های روستایی به شهرها از یک طرف و ناکارآمدی نظام مدیریت و برنامه ریزی از سوی دیگر شده است. به طوری که اکثر شهرهای ایران با معضلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حادی گریبان گیر بوده و بافت های ناتوانی را در بدنه خود به همراه داشته اند. شناسایی چنین محدوده هایی اولین اقدام اساسی در راستای ساماندهی و توانمندسازی آن ها می باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری منطقه10 کلانشهر تبریز است. این تحقیق از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از حیث ماهیت و روش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. که با استفاده از شاخص هایی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی- مخاطراتی مبادرت به شناسایی محدوده ها و محلات نیازمند بازآفرینی نموده است. داده های بکار رفته ز طریق سرشماری مرکز آمار در سال 1395 برای بلوک های شهری و همچنین از داده های مکانی مربوط به طرح توسعه و عمران منطقه شهری تبریز اخذ شده است. بدین منظور از GIS و ترکیب آن با مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) برای شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین برخی از محلات شهر تبریز از حیث شرایط اجتماعی-اقتصادی و دسترسی به فضاهای خدماتی شکاف عمیقی ایجاد گشته است. که به ترتیب محلات محمدیه، رضوانشهر و شربت زاده محلاتی با بیشترین فراوانی فضاهای ناکارآمد و نیازمند به بازآفرینی شناسایی شدند و شاخص های اجتماعی نسبت به سایر شاخص ها، بیشترین اثرگذاری را در شناسایی محلات داشته اند.
بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی مقاصد بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری، مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
55 - 71
حوزه های تخصصی:
توسعه گردشگری در مقاصد به همراه اثرات مثبت اقتصادی، پیامدهای زیست محیطی منفی را نیز به ارمغان آورده است. متناسب با این چالش بسیاری از مدیران مقاصد گردشگری بر مدیریت رفتارهای گردشگران تمرکز نموده اند. بر این اساس با توجه به نیاز به مقابله با چالش های مورداشاره، یا حداقل کاهش اثرات نامطلوب و تداوم جذب گردشگران، اقدامات حوزه مسئولیت اجتماعی به عنوان یکی از مؤثرترین راه حل ها برای سازمان های مدیریت حوزه گردشگری شناخته می شود. در این تحقیق تلاش شد تأثیر مسئولیت اجتماعی مقاصد بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری شهر تهران موردبررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق گردشگران ورودی به شهر تهران بود. در جهت تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده پذیر حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی مقاصد تأثیر مثبت و معنی داری بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری (رضایت، اعتماد، وفاداری) داشته است. همچنین یافته ها حاکی از تأثیر مثبت و معنی داری رضایت و اعتماد بر وفاداری گردشگران بود. از بین متغیرهای موردتحقیق مسئولیت اجتماعی با مقدار ضریب مسیر 584/0 بیشترین تأثیر بر متغیر اعتماد داشت به گونه ای که متغیر مسئولیت اجتماعی قادر بود 34 درصد از واریانس متغیر اعتماد را تبیین نماید.
تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی در توسعه محله ای (مورد مطالعه: محله دیزج جنوبی شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
153 - 168
حوزه های تخصصی:
اهمیت بازآفرینی شهری از آنجاست که نمایانگر نگاه برنامه ریزان و شهرسازان به حیات مطلوب شهری و تقابل این شیوه زندگی با شیوه زندگی در برخی بافت ها و نواحی شهر است. در واقع بازآفرینی به معنای بازگرداندن حیات اجتماعی، اقتصادی و محیطی به یک منطقه است. این حرکت مکان ها را دگرگون می کند، تصویر اجتماعی از خودش را تقویت می کند و مکان های زنده و جذاب که سرمایه گذاری درونی پایدار را تشویق می کنند، خلق می کند. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تحلیل رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی با توسعه محله دیزج جنوبی شهر بناب انجام شده است. با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری محله دیزج جنوبی شهر بناب می باشد. اطلاعات مورد نیاز برای بررسی رابطه بازآفرینی فرهنگی اجتماعی و توسعه پایدار محله ای که شامل4 شاخص و 19 معرف بازآفرینی فرهنگی اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و 6 شاخص توسعه محله ای به عنوان متغیر وابسته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. روش نمونه گیری پژوهش به صورت تصادفی ساده و حجم جامعه آماری آن 366 نفر بود. نتایج نشان می دهد که مولفه های اجتماعی و فرهنگی بیشترین تاثیر را در راستای ارتقای توسعه محله دیزج جنوبی داشته اند، به طوری که یک واحد تغییر در انحراف مولفه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 409/0 و 578/0 واحد تغییر در توسعه محله دیزج جنوبی ایجاد خواهند کرد. به طور کلی تمامی مولفه های بازآفرینی فرهنگی اجتماعی تاثیر مثبت داشته اند، بدین معنی که با افزایش مقدار بازآفرینی فرهنگی اجتماعی محدوده مورد مطالعه، توسعه آن نیز افزایش پیدا می کند.
شبیه سازی جمع آوری رواناب شهری در نواحی خشک، مطالعه موردی اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شبیه سازی جمع آوری رواناب ناشی از رژیم های نامنظم بارندگی و رخداد کل بارش سالیانه در مناطق خشک می باشد. شبیه سازی با استفاده از مدل های هیدرولوژیکی در شهرستان اسلامشهر با اقلیمی خشک انجام شده است. دادهه های مورد استفاده شامل کلیه لایه های مربوط به زیرساخت های شهری سطحی و زیرسطحی جمع آوری رواناب می باشد که از منابع داده های مکانی در نرم افزار ARCGIS تهیه شده است. روش پژوهش در محاسبه رواناب اسلامشهر مدل SCS(CN) در بازه سال های 2005 و 2011 می باشد در این راستا ابتدا مسیر هدایت و جمع آوری رواناب بر اساس داده های ارتفاعی و مشاهدات میدانی تعیین گردید و سپس میزان رواناب تولید شده در هر حوضه ارزیابی و هندسه کانال های آن با مدل شبیه سازی رواناب جوی باغچه در نرمافزار SWMM محاسبه شده است. نوآوری پژوهش شامل ترکیب مدل SCS(CN) در تولید رواناب و مدل جوی باغچه در محیط SWMM می باشد که شیوه ای نو برای جمع آوری رواناب در بهترین نقطه تمرکز را ارائه نموده است به طوری که حداکثر رواناب تولید شده در حوضه های 3، 4 و 5 اسلامشهر وجود دارد. از طرف دیگر رواناب از حوضه های بالادست نیز به آن افزوده می شود لذا بهترین خروجی برای جمع آوری رواناب می باشد. همچنین مدل جوی باغچه به دلیل کاهش رواناب، پتانسیل آسیب پذیری اسلامشهر را در مواجه با خطرات رواناب شهری کاهش می دهد.
واکاوی موانع گسترش کشت هیدروپونیک در توسعه اقتصادی روستایی (موردمطالعه: بخش مرکزی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
832 - 847
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از راه های مناسب برای خودکفایی و امنیت غذایی هر کشوری، گسترش و بهره برداری از گلخانه های هیدروپونیک است. تحقیق حاضر به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی - تحلیلی و میدانی است. با استفاده از فرمول کوکران،260 نفر از کارفرمایان و کارگران مزرعه هیدروپونیک و همچنین روستائیان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. سپس با استفاده از آماره های توصیفی و آزمون فریدمن، تحلیل همبستگی گاما و تکنیک تحلیل عاملی در محیط نرم افزاری SPSS، داده ها مورد سنجش و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج مقایسه میانگین فریدمن نشان داد که بالا بودن هزینه اولیه کشت هیدروپونیک و فقدان مهارت کشاورزان بالاترین مقادیر را به خود اختصاص دادند و به عنوان جدی ترین موانع محسوب می گردند. همچنین نتایج ماتریس تحلیل همبستگی گاما نشان داد بالا بودن هزینه کشت هیدروپونیک با فقدان مهارت کشاورزان تا سطح اطمینان 95 درصد رابطه معناداری با یکدیگر دارند. نتایج تحلیل عاملی نیز موانع کشت هیدروپونیک در روستاها را به چهار عامل اصلی دسته بندی کرد. در این بین موانع نهادی/ اداری با 16/28 درصد واریانس مقدار ویژه به عنوان مهم ترین موانع شناسایی شدند و بعد از آن به ترتیب موانع اقتصادی و اجتماعی، موانع زیرساختی و موانع محیطی در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در ضمن مؤلفه های بررسی شده در مجموع 91/75 درصد از موانع کشت هیدروپونیک در روستاها محسوب شده و حدود 09/24 درصد باقی مانده مربوط به عواملی هستند که در این پژوهش شناسایی نشدند.
بررسی تطبیقی نظام حکمرانی مراتع در ایران قبل و بعد از مصوبه ملی شدن مراتع: کاربستی از قواعد حقوق مالکیت در مدل تحلیل نهادی الینور آسترم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراتع، با وسعت بیش از 80 میلیون هکتار، یکی از منابع بسیار ارزشمند در کشور است و بستر کسب و کارهای مختلفی است. آنچه در رونق بهره برداری پایدار از مراتع و صیانت و احیای آن نقش دارد نوع قواعد حکمرانی و بهره برداری است. تصویب قانون «ملی شدن جنگل ها و مراتع» در دهه 1340 نقطه عطفی بود که قواعد بهره برداری را متأثر کرد و آثار و پیامدهایی به جای گذاشت. در این مقاله با مقایسه تطبیقی قواعد در نظام حکمرانی مراتع به بررسی علت شکل گیری پیامدها پرداخته می شود. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل مضمون داده هایی است که در نتیجه مصاحبه ها و مطالعه اسناد و منابع مردم شناختی گردآوری شده است. رویکرد استفاده شده در این تحلیل مبتنی بر مدل مفهومی IAD است که در سه سطح قواعدی را که ناشی از شرایط فیزیکی و اجتماعی است تشریح می کند. پس از کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار Maxqda ، 472 کد باز در 157 مضمون پایه دسته بندی شده است. این مضامین در سه سطح «قواعد اساسی»، «قواعد انتخاب جمعی»، و «قواعد عملیاتی» به توصیفی از قواعد حکمرانی و اداره مراتع در نظام سنتی و نظام موجود مرتع داری پرداخته است. در نتیجه مشخص شد که نقش مردم در نظام سنتی مراتع حیاتی بوده است. سیاست ملی شدن مراتع یکی از مداخله هایی بود که باعث تغییر قواعد در نظام مرتع داری شد و پیامدهای نامطلوبی به جا گذاشت. به نظر می رسد عمده آثار نامطلوب ناشی از سلب حق مالکیت و مدیریتِ بهره برداران بوده است. برای اصلاح و بهبود نظام مرتع داری ضروری است قواعد سطوح مختلف در نظام مرتع داری و در ادامه ساختار اجتماعی و اقتصادی تغییر کند که لازمه آن اصلاح قانون است.