فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۸۱ تا ۷٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکیازفاکتورهایمهمدرادارهکردنومدیریتنواحیسکونتیشهریسنجشکیفیتمحیطمی باشد.کیفیتمحیط هایمسکونیموضوعیمهمدرمدیریتشهرهابهویژهکلانشهرهااست.علاوهبراینامروزهباتوسعهتکنولوژیروزبهروزبراهمیتتوجهبهکیفیتمحیط هابهویژهمحیط هایمسکونی(که60درصدوگاهیهمبیشترازمساحتشهررااشغالکردهاست)بیشترمی شود.نوعپژوهش،ازنظرهدفکاربردیوتوسعه ای،ازنظرروشانجامتحقیق،توصیفی-تحلیلیمی باشد.ویژگی هایسن،جنس،سطحتحصیلات،رضایتاقتصادیووضعیتسلامتبهعنوانویژگی هایفردیومستقلدراینزمینهشناساییشده اند،تاتأثیرآنهابررضایت مندیازکیفیتمحیطموردتحلیلقرارگیرد.حجمنمونهبااستفادهازفرمولکوکرانبادرنظرگرفتنفرضیهحداکثرناهمگنی،برایمحدودهموردنظر384نفرمحاسبهشد.بهمنظورتحلیلداده هاومحاسبهازروش هایآمارینظیرتوزیعفراوانی،آزمونتکنمونه ایT،ضریبهمبستگیاسپیرمن،فیوکرامر،رگرسیونوآزموندوربینواتسوناستفادهشدهوبرایتحلیلنتایجداده هاازنرم افزارSPSSبهرهگرفتهشدهاست.نتایجپژوهشنشانمی دهدکهمتغیرجنسیتدرادراکمحیطتأثیرگذاراست،وضعیتتأهلدرهردوجامعهموردتأییدقرارگرفتهاستولیرضایتاقتصادیتنهادرمحلهعامریرضایتبخشنبودهاستوتأییدمی شود،درحالیکهتأثیرهمینعاملدرمحلهکیانپارسردشدهاست.نتایجتحلیلرگرسیونینشانمی دهدکهبعدمشارکتاجتماعیدرامورشهریوبعدسلامتجسمانیدرهردومحلهباعثنارضایتیازکیفیتمحیطزندگیشدهاست.میزانایننارضایتیدرمحلهعامریبسیاربیشترازمحلهکیانپارسمی باشد.پیشنهادمی شودشبکه ایازفضاهایبازوفضاهایتفریحی،گذراناوقاتفراغت،ورزشیوگردشگریوسیستمحملونقلعمومیوهمگانی،خدماتوتسهیلات،فعالیت هایفرهنگیوآموزشیدرمحلاتمسکونیبرایارتقاءکیفیتزندگیساکنانتوسعهیابد..
ارزیابی شاخص های تأثیرگذار بر دل بستگی به محله های مسکونی معاصر مطالعه موردی: شهرک دانشگاه شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
51 - 69
حوزه های تخصصی:
تضعیف سطح دل بستگی به محل سکونت در محلات معاصر شهری به واسطه استفاده از الگوها و سبک های شهرسازی و معماری غیربومی طی دهه های اخیر آن هم به شکلی متمرکز بر مؤلفه های صرفاً کالبدی منجر به بروز سکونتگاه ها و محیط هایی با کمترین میزان برخورداری از حضور پذیری در فضاهای جمعی، تعاملات و مراودات اجتماعی شده است. حال آنکه به نظر می رسد درگذشته یکی از اصلی ترین ویژگی های هر محله وجود ارتباط تنگاتنگی میان مؤلفه های سازنده محیط و حس دل بستگی به مکان بوده است. محله شهرک دانشگاه یزد یکی از محلات جدید در بافت معاصر این شهر است که به نظر می رسد در شکل دادن به ارتباط بین ساکنین و محیط مسکونی ناکام مانده و با مشکلاتی نظیر کاهش ارتباط ساکنین، شکل نگرفتن خاطرات جمعی و رویدادهای گروهی، کاهش حس تعلق و وابستگی و همچنین افول حس دل بستگی ساکنین به محیط سکونت خود درگیر است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و ارزیابی شاخص های مؤثر بر دل بستگی به محله مسکونی در شهرک دانشگاه یزد است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و همبستگی بوده و از پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات و همچنین از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی به منظور تکمیل داده های موردنیاز بهره گرفته شده است. از روش رگرسیون چند متغیره برای تجزیه وتحلیل داده ها و تبیین شدت تأثیر شاخص ها بر دل بستگی به محله در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در بین متغیرهای مطالعه شده، 8 متغیر (ویژگی های سکونتی، تعاملات اجتماعی، حضور پذیری، احساس فردی، احساس جمعی، کالبدی، معنایی و کارکردی) دارای رابطه مستقیم و معنی دار با ارتقای دل بستگی به محله از سوی ساکنین هستند. در میان این متغیر، ویژگی های سکونتی (بتا 463/0)، تعاملات اجتماعی (بتا 431/0) و احساس جمعی (بتا 402/0) به ترتیب از بیشترین سطح معنی داری برخوردارند و تنها متغیر ویژگی های شخصی (بتا 031/0) دارای رابطه معنی داری با ارتقای دل بستگی به محله از سوی ساکنین نمی باشد.
بررسی الگوریتم رقابت استعماری (ICA) و کاربرد آن در زمینه جمع آوری زباله های شهری به روش فروشنده دوره گرد (TSP) در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
69 - 85
حوزه های تخصصی:
امروزه سرعت عمل شهرداری ها در زمینه ارائه خدمات شهری و در رأس آن ها جمع آوری زباله های شهری نقش بسیار مهمی درزمینه بهبود کارایی این ارگان و درنتیجه جلب رضایت شهروندان دارد. این در حالی است که باوجود مدرنیزه شدن ماشین آلات جمع آوری زباله ها، مسئله سرعت عمل ارائه خدمات با اینکه همواره تأثیر بسزایی درزمینه کاهش هزینه و بهبود کیفیت ارائه خدمات دارد، عمدتا مورد بی توجهی و غفلت مدیران شهری قرارگرفته است. شهر اردبیل نیز مستثنا از این قضیه نیست. این شهر دارای چهار منطقه و بالغ بر 100 محله مختلف هست که همواره شهرداری را درزمینه سرعت عمل در جمع آوری پسماندهای شهری و ارائه یک چشم اندازی زیبا از شهر با مشکل مواجه کرده است. هدف این مقاله افزودن فاکتور سرعت به فرایند فعالیت اکیپ های جمع آوری زباله از طریق پیشنهاد بهترین مسیر حرکت برای این ماشین آلات با استفاده از مدل الگوریتم رقابت استعماری است.، به این صورت که با برنامه نویسی مربوطه و تعریف موقعیت محلات 100 گانه برای مدل، اقدام به معرفی بهینه ترین مسیرهای حرکت به اکیپ های خدماتی شهرداری می نماییم، با این شرط که از هر محله فقط یک بار عبور کنند و بعد از طی همه محلات درنهایت به نقطه شروع حرکت بازگردند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و در صورت لزوم بررسی میدانی است. یافته های تحقیق نشان داد که الگوریتم مورداستفاده در تحقیق در صورت دریافت اطلاعات مناسب، ابزار کارآمدی به منظور افزایش سرعت عمل اکیپ های جمع آوری زباله های شهری است. همان طور که برای محلات 100 گانه واقع در مناطق 4 گانه شهر اردبیل با تکرار 200 و به ترتیب با ضریب اطمینان 99، 91،93 و 97 درصد و در بازه زمانی30، 22، 30 و 24 ثانیه به بهینه ترین جواب دست یافت. به عبارت دیگر گروه های خدماتی در بازه زمانی کمتر، بهترین مسیر برای حرکت و جمع آوری زباله ها را انتخاب کردند.
تحلیل تأثیر قالیبافی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید فرش دستبافت یکی از فعالیت های مهم و یاریگر معیشت بسیاری از خانوارهای روستایی به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر تحلیل تأثیر قالیبافی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان آق قلا است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر پیمایش و جامعه آماری آن را خانوارهای ساکن در 10 روستای شهرستان آق قلا تشکیل می دهد که 367 خانوار دارای زنان شاغل در تولید فرش دستبافت به عنوان حجم نمونه با فرمول کوکران تعیین گردید. به منظور بررسی شاخص های اقتصادی و اجتماعی از 33 متغیر در قالب طیف لیکرت استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته که روایی محتوایی آن توسط اساتید تأیید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای اقتصادی 82 درصد و متغیرهای اجتماعی 91 درصد به دست آمده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل همبستگی کای اسکوئر و مقایسه میانگین فریدمن و کروسکال والیس در محیط نرم افزاری SPSS و برای تهیه نقشه از نرم افزار ArcGis استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی در مؤلفه های موردبررسی نشان می دهد که رابطه معنادار در سطح اطمینان 99 درصدی بین سطح تحصیلات با متغیرهای اقتصادی و اجتماعی وجود دارد. همچنین نتایج آزمون کروسکال-والیس بیانگر عدم تفاوت خاص به جز افزایش پس انداز بین روستاهای موردمطالعه بوده و تأثیر تولید فرش دستبافت بر تمام روستاها یکسان است. مهم ترین چالش ها را می توان در غیرقابل پیش بینی بودن قیمت مواد اولیه، مشکلات مربوط به تأمین مالی، تولید و عرضه بعضاً تولیدات غیراستاندارد بیان نمود.
تحلیل ضریب نفوذپذیری بافت کالبدی شهر با تأکید بر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از شهرهای ایران بر روی پهنه هایی با خطر نسبی متوسط و زیاد بحران های شهری واقع شده اند. شهرگرگان به علت قرارگیری در شیب زیاد، یکی از شهرهای آسیب پذیر در برابر حوادثی از قبیل زلزله، رانش، ریزش، لغزش می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، قرارگیری قسمتی از شهر در شیب زیاد، عدم رعایت ضوابط و استانداردها در شعاع دسترسی به شاخص های نفوذپذیری، رشد ناموزون و پراکنش نامناسب خدمات در سطح شهر، دسترسی نامناسب به شبکه معابر و عدم ساختار منسجم کالبدی از عواملی هستند که ضرورت پرداختن به مقوله نفوذپذیری بافت کالبدی شهر گرگان را در مواجهه با آسیب های احتمالی ضرورت بخشیده اند. پژوهش حاضر یک مطالعه کاربردی با شیوه توصیفی _تحلیلی می باشد. جهت دستیابی به هدف پژوهش، شاخص های نفوذپذیری با توجه به منابع موجود در دسترس و مطالعات میدانی از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی و نظرسنجی از کارشناسان مربوطه استخراج و بانک داده های مکانی تشکیل شد.همچنین نفوذپذیری شاخص ها براساس اصول پدافندغیرعامل مورد سنجش قرار گرفت. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص ها، از روشAHP-FUZZY در محیط GIS برای ارزش گذاری و تهیه نقشه نفوذپذیری بافت کالبدی شهر استفاده شد، و با نرم افزار 10.3ARC GIS از طریق توابع همپوشانی فازی رستر نهایی نفوذپذیری بافت کالبدی شهر گرگان تهیه گردید. طبق یافته های بدست آمده از تحقیق حدود 40/50 درصد از نواحی جنوبی و حاشیه ای شهر گرگان در معرض نفوذپذیری پایین و آسیب پذیری بالا قرار دارد. نتیجه این امر به علت شیب زیاد، فضاهای خالی کم نسبت به فضاهای پر، کمبود شبکه معابر، تراکم زیاد بن بست ها و تراکم پل های ارتباطی در برابر بحران ها و آسیب های احتمالی شهری می باشد.
ابزارهای مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت با محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
3 - 12
حوزه های تخصصی:
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام می شود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده می کنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکل گیری نقشه های شناختی در ذهن گردشگران می شود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی بسیار قابل توجه است. بنابراین توجه به مسیریابی گردشگران از جمله کلیدی ترین موضوعات در فضاها و نقاط تصمیم گیری است. هدف از این پژوهش تحلیل فرآیند مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است. روش نمونه گیری با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محدوده 359 نفر محاسبه شده است. تحلیل داده ها و ارزیابی ابزارهای گردشگران در فرآیند مسیریابی با استفاده از تحلیل های آماری شامل تحلیل واریانس یک سویه (آنوا)، آزمون تی وابسته و آزمون K 2 برای اولویت بندی متغیرها و سطح معناداری شاخص ها با استفاده از آزمون دانکن تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان آشنایی با محیط بر انتخاب نوع استراتژی در مسیریابی مؤثر است. گردشگرانی که به دلیل شناخت بیشتر، درک و تحلیل ذهنی عمیق تر از محیط آشنایی بیشتری دارند، از استراتژی پیمایشی با استفاده از بازنمایی جهت و فاصله تعیین مسیر می کنند. این در حالی است که گردشگران با میزان آشنایی کمتر از استراتژی نشانه از طریق بازشناسی نوع نشانه ها و تشخیص موقعیت قرارگیری آنها مسیر خود را پیدا می کنند. اولویت گردشگران برای استفاده از ابزارهای بصری در مسیریابی به ترتیب شامل جاذبه های گردشگری، جداره ها، علائم و الگوی شبکه معابر هستند.
راهکارهای تبدیل گذرهای شهری به پیاده راه در راستای ارتقاء سرزندگی شهری (مطالعه موردی: محور روگذر زندیه شیراز)
حوزه های تخصصی:
خیابان های شهری مهم ترین بخش تشکیل دهنده فضاهای عمومی هر شهرند. در بین خیابان های شهری، خیابان هایی همانند روگذر زندیه که به لحاظ موقعیت در بافت های تاریخی واقع شده و محل عبور و مرور مردم شهر و ارتباط دهنده بین بناهای تاریخی-فرهنگی بوده و نیز ارزش اقتصادی زیادی دارند، از اهمیت بیشتری برخوردارند. طرح های شهرسازی اخیر همانند اجرای ناقص طرح پیاده مداری در فضای باز اطراف ارگ و احداث زیرگذر زند باهدف احیای مجموعه کریم خانی اجراشده؛ اما برآیند این اقدامات باعث عدم همبستگی بین بناهای مجموعه و ناکارآمدی طرح پیاده مداری گردیده است. پیاده راه ها بالاترین حد نقش اجتماعی را دارند، به همین دلیل ساماندهی آن ها مستلزم دقت زیادی است و مهم ترین معیار در این فضاها، حضور و سرزندگی شهروندان در آن هاست. هدف اصلی پژوهش تبدیل روگذر زندیه به یک فضای شهری سرزنده به کمک افزایش کیفیات محیطی است. در این پژوهش با توجه به جمعیت نمونه آماریِ مرتبط با روگذر زندیه، طبق جدول کوکران 383 پرسشنامه تکمیل گردیده و با قرار دادن داده ها در نرم افزار SPSS نتایج زیر حاصل گردید که بین عوامل مؤثر بر کیفیت محیط با سرزندگی فضا و نیز بین مدیریت تردد خودرو و ایجاد یک فضای پیاده محور به هم پیوسته با انسجام کالبدی رابطه معنادار وجود دارد.
«بررسی تفاوت های رضایتمندی سکونتی در بافت قدیم و بافت جدید» (نمونه موردی: محله خواهر امام و محله منظریه در شهر رشت)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال اول بهار ۱۳۹۲ شماره ۳
۳۷-۴۸
حوزه های تخصصی:
رضایت مندی سکونتی عامل مهمی در توصیف کیفیت زندگی ساکنان یک محیط مسکونی و همچنین عامل اصلی تحرک سکونتی است. چنانچه این نوع از رضایتمندی تأمین نگردد، محلات شامل ساکنانی خواهند بود که هیچ گونه حس تعلق و مسئولیتی در قبال محله زندگی خود نخواهند داشت، از این رو یا از محله مورد نظر نقل مکان نموده و یا به دلایلی چون مسائل اقتصادی مجبور به ادامه زندگی در آن محله با سطح نارضایتی بالا می باشند. این مقاله سعی دارد به بررسی تفاوت های رضایت مندی سکونتی در دو بافت متفاوت (قدیم و جدید) بپردازد و این مهم با شناسایی دقیق وضعیت کنونی هر محله بر اساس برداشت های میدانی، تدوین پرسشنامه و تکمیل آن ها توسط ساکنان هر محل و سپس تحلیل پرسشنامه ها از طریق تکنیک رگرسیون چند متغیره و با کمک نرم افزار SPSS، محقق می شود. دلیل انتخاب دو سایت منظریه و خواهر امام در شهر رشت به عنوان نمونه موردی پژوهش نیز تمایز آشکار میان این دو بافت است. این دو سایت دارای تفاوت های بارزی در نوع بافت، نوع ساکنان، نحوه معیشت و بسیاری از مسائل دیگر هستند. بافت نسبتاً جدید منظریه با سبک مدرن شهرسازی و بافت قدیمی محله خواهر امام با سبک کاملاً ارگانیک آن عاملی برای شناسایی نیازهای ساکنان هر بافت و اولویت های گوناگون آن ها در زمینه معیارهای رضایتمندی سکونتی است.
سنجش کیفیت غنای حسی در ارتقاء فضای شهری (مطالعه موردی: محله سیچان، اصفهان)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۲
۹۷-۱۱۰
حوزه های تخصصی:
قابلیت ها و کیفیت های محیطی در ادراک فضا و در نتیجه تقویت رابطه ی دیالکتیکی انسان- محیط، زمینه ساز حضورپذیری و سرزندگی و به طبع، استمرار و تقویت حیات شهری است و شهروندان با تصاویر ذهنی خود، زمینه، بستر و معنا را در شهر به صورت خودآگاه و ناخودآگاه درک می کنند؛ نخستین بخش از این ارتباط دوطرفه دریافت اطلاعات توسط حواس مخاطب در فضا است و از سوی دیگر شهر همچون ظرفی همواره خاطرات، احساسات و رخدادها را در خود جای می دهد و با تصورات آدمی ممزوج می گردد؛ بنابراین کیفیت اغنای حواس در تقویت این رابطه موثر است. بنابراین عوامل و مولفه های مختلف در طراحی ؛ همچون بافت سطوح بر غنای حس لامسه ، آوا و اصوات محیط بر حس شنوایی و محصوریت کالبدی، مقیاس انسانی، خط آسمان، تناسبات بصری، پوشش گیاهی بر غنای حس بصری تأثیر گذار است. لذا در این مقاله با هدف سنجش کیفیت غنای حسی و میزان تاثیر هر کدام از شاخص ها و معیارها بر روی محله مورد مطالعه، ابتدا با استفاده از مبانی نظری موجود به شناسایی معیارهای کیفی کیفیت غنای حسی پرداخته شد و سپس برای هر یک از معیارها، شاخص های کمی به منظور اندازه گیری استخراج گردید که هر کدام از این شاخص ها با استفاده از روش های گوناگون مورد سنجش قرار گرفت و کمی شد. سپس به منظور فهم بهتر و در راستای هدف پژوهش محله سیچان که در ضلع جنوبی زاینده رود در شهر اصفهان واقع شده، مورد بررسی قرار گرفت و شاخص های کیفیت غنای حسی در آن سنجیده شد و در نهایت به صورت نقشه ای یکپارچه شامل لینک ها در قالب قوت و ضعف مورد تحلیل واقع شد. از نتایج این پژوهش شناسایی ستجه های غنای حسی و نیز ارائه ی روشی به منظور شناسایی قوت ها و ضعف های مبادرت شده است. در نمونه موردی معابر در بخش شمالی محدوده غنای حسی نسباً مناسبی داشته، این در حالی است که غنای حسی در بخش های جنوبی رو به کاهش بوده و این ارزیابی در جدولی تحلیلی بیان گردید.
مدیریت خشکسالی در نواحی روستایی با تأکید بر رویکرد تاب آوری (مورد مطالعه: شهرستان کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند فزاینده ای در بروز بلایای طبیعی وجود دارد؛ روندی که در طول زمان افزایش یافته و بلایای مرتبط با تغییر اقلیم از جمله خشک سالی شایع ترین آن ها بوده است و هنگامی تبدیل به مسئله می شود که اثرهایی در جامعه داشته باشد و این نیز به آسیب پذیری جامعه نسبت به خشک سالی بستگی دارد. بنابراین،آنچه اهمیت دارد نحوهمواجهه با آن است؛یعنی با توجه به اثرهایچشم گیری که دارد، چه اقداماتی برای مقابله با آن انجامگرفته است. به این معنی که اعمال مدیریت در خشک سالی گامی مهم در جهت کاهش میزان خسارت این پدیده و تحت کنترل درآوردن آثار آن است. رویکرد غالب برای مدیریت آن در بیشتر نقاط جهان هنوز انفعالی است؛به این صورت که تمرکز اقدامات پس از وقوع حادثه را شامل می شود. بنابراین، با واردکردن رویکرد تاب آوری به فعالیت های چرخه مدیریت بلایا می توان به رویکرد جامعی برای مدیریت خشک سالی دست یافت که در آن با به کارگیری ظرفیت های روستایی می توان اثرهای نامطلوب خشک سالی را به حداقل رساند. در این رویکرد بر ظرفیت ها، مشارکت، و توانمندسازی و یادگیری جامعه روستایی برای مقابله با بلایا تأکید می شود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به روش کمّی انجام شده است.نگارندگان در صدد بررسی ارتباط بین سرمایه های اجتماع و تاب آوری با میانجیگری متغیرهای مدیریت بلایا در برابر خشک سالی اند. داده های مورد نیاز در این پژوهش با بهره گیری از روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 13000 نفر از افراد روستایی شهرستان کنگاور است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و به تعداد 492 نفر انتخاب شده است. پایایی پژوهش با روش آلفای کرونباخ نشان دهنده پایایی0 / 7است که ضریب به دست آمده قابل اتکاست. به منظور بررسی وضعیت سرمایه های اجتماع قبل و بعد از اقدامات انجام شده از آزمون تی زوجی استفاده شد که نشان دهنده معناداربودن تفاوت بود. همچنین، به منظور بررسی ارتباط و تأثیر متغیرها معادلات ساختاری به کار گرفته شد که با استفاده از آزمون تی روابط بین متغیرها معنادار شناخته شد و سرمایه های اجتماع با میانجیگری چرخه مدیریت بلایا 50درصد از تغییرات تاب آوری را تبیین می کند؛ به این صورت که سرمایه اجتماعی کمترین و سرمایه فیزیکی بیشترین تأثیر را بر تاب آوری داشته است.
تحلیل اثرات کم آبی بر تولید انگور در نواحی روستایی شهرستان تاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش منابع آب در طی سال های اخیر به صورت تهدیدی جدی برای تاک داران مطرح شده است. این مقاله با هدف بررسی نقش کاهش منابع بر فرایند تولید و عملکرد انگور در استفاده بهینه از آب انجام گرفته است. جامعه، آماری شامل کارشناسان، متخصصان جهاد کشاورزی و باغداران منطقه، که در حدود 20000نفر گزارش شده است. N=20000i ) ). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران n=243 برآورد شد. میزان پایایی پرسش نامه ها به کمک ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است. در ادامه بر اساس روش تحلیل عاملی به بررسی متغیرهای مورد اشاره در مقاله و ارتباط آنها در زمینه کاهش منابع آب بر راندمان محصول پرداخته شد. در این پژوهش، پنج عامل « کاهش دبی چاه های سنتی و افزایش دوره، آبرسانی به گیاه به بیش از یک ماه تا 45روز، کاهش کیفیت آب چاه ها به دلیل افت شدید سطح آب های زیر زمینی، افزایش دما و تبخیرآب پس از تشکیل گل دهی به ویژه در تابستان ها، دیدگاه سنتی و نادرست کشاورزان در مورد میزان آب مورد نیاز گیاه و نهایتا بروز تنش خشکی و شوری در مراحل حساسی از رشد گیاه به عنوان عوامل برتر در تحلیل عاملی به دست آمدند. تحلیل عاملی یافته ها نشان داد که پنج مولفه فوق در کل 415/64 درصد، از واریانس کاهش منابع آب در تولید انگور را تبیین کرده اند. با توجه به وضعیت آبیاری باغات منطقه مورد مطالعه که عمدتا از طریق غرقابی و بدون توجه به نیاز واقعی تاک، انجام می گیرد، با اصلاح روش مزبور، می توان آب مصرفی را به حدود نصف کاهش داد. تاک داران، معمولا با کاهش تعداد دفعات آبیاری با مشکل کم آبی، مبارزه می کنند.
نقش مشارکت های مردمی در سامان دهی بافت فرسوده شهر جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت مرکزی و قدیمی شهرها،که روزگاری مهم ترین و بهترین محله های مسکونی شهرها ب وده ان د و ب ه دلی ل حض ور اجتماعات انسانی امروز دارای عناصر تاریخی و به یادم انی ب اارزش متع ددی هس تند، در ح ال حاض ر،دچ ار فرس ودگی ناکارآمدی شده است. هدف از تحقیق حاضر نقش مشارکت های مردمی در سامان دهی بافت فرسوده شهر جهرم است. از اینرو، چهار شاخص شامل کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی بررسی شده است. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است و به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش بافت قدیم شهر با وسعت 104 هکتار و جمعیت 22375 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 250 نفر محاسبه شده است. در این پژوهش، فرایند محاسبات بر اساس روش تحلیل عاملی انجام گرفته است. بدین منظور، شاخص هایی در ابعاد مختلف بافت فرسوده شامل اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، و زیست محیطی انتخاب شدند. با توجه به نتایج، عامل کالبدی به تنهایی 287/16درصد از واریانس را به خود اختصاص می دهد و بیشترین تأثیر را در بین عوامل چهارگانه دارد. عامل اجتماعی با 044/11درصد از واریانس دومین عامل شناخته می شود. عامل اقتصادی 972/8درصد و عامل زیست محیطی 574/7درصد از واریانس را به خود اختصاص داده است. با توجه به مقدار ضریب همبستگی پیرسون (168/.) رابطه آماری معنی داری بین دو متغیر میزان مشارکت مردمی و میزان اعتماد وجود دارد.
سنجش زیست پذیری بافت های شهری با تأکید بر پایداری اجتماعی (مطالعه موردی: محلات اسکان غیررسمی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: پایداری اجتماعی به طور کلی با ابعاد کیفی همراه بوده و توأم با آن مفاهیم مشارکت، اعتماد، امنیت، انسجام و کیفیت زیستی را با خود عجین ساخته است. بررسی این مفهوم در محلات با ماهیت اسکان غیررسمی به دلیل رواج الگوی مداخله شهر مدار، شهروند گرا و پایدار بیش از پیش اهمیت یافته است. این مقاله باهدف بررسی زیست پذیری در ابعاد پایداری اجتماعی و سنجش ظرفیت پایداری اجتماعی بافت های اسکان غیررسمی در نمونه موردی شهر همدان نگارش یافته است. روش: روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی داده های مورد نیاز گردآوری شده است. شاخص های پژوهش شامل سه مؤلفه مشارکت، امنیت و کیفیت زندگی می باشد. جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در محلات اسکان غیررسمی شهر همدان با حجم نمونه 360 مورد می باشد. روش تحلیل با استفاده از آماره های میانگین، واریانس و پیرسون، تی تک نمونه ای و تی زوجی انجام یافته است. روایی پژوهش حاصل مطالعات مبانی نظری و پایایی پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با 0.68 به دست آمده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد با وجود تفاوت های مکانی محلات، وضعیت پایداری اجتماعی در محلات مزبور مشابه هم است. اختلاف میانگین شاخص های مورد بررسی مشارکت و امنیت اجتماعی نسبت به هم اندک ولی اختلاف شاخص کیفیت زندگی با سایر شاخص ها نسبتاً زیاد است. نتایج آزمون تی زوجی و پیرسون نشان می دهد شاخص های با یکدیگر در ارتباط بوده و بر همدیگر اثرگذار می باشند. نتایج: شاخص های پایداری اجتماعی زیست پذیری در بعد عینی و ذهنی کیفیت زندگی با توجه به سطح دسترسی به خدمات و رضایت از خدمات ارائه شده شکاف پایین تری دارد که نشان از نارسایی خدمات رسانی و به تناسب سطح انتظار پایین از خدمات رسانی در محلات مزبور دارد.
Factors affecting the Sustainability of Rural Businesses Launched by Women Who Are Members of Microcredit Funds in Mazandaran Province(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
77 - 99
حوزه های تخصصی:
Purpose - Women as half of the human resources in rural areas play an important role in entrepreneurship development in rural communities. The reinforcement of rural women entrepreneurship is an effective approach for two development indices, that is., increasing employment and reducing unemployment. So, given the significance of the sustainability of small and medium-sized businesses of women in the rural economy and rural development, it is important to identify the factors influencing the sustainability of the entrepreneurship process among them. In this respect, this study aimed to explore the factors affecting the sustainability of the business of the entrepreneur women who were members of rural microcredit funds in Mazandaran province. Design/Methodology/Approach- The research was a descriptive one. The statistical population was composed of 776 entrepreneur women who were members of 26 rural microcredit funds in Mazandaran province, out of whom 260 women were sampled based on Krejcie and Morgan’s table. The main research instrument was a self-constructed questionnaire whose face and content validity were confirmed by a panel of experts. Also, average variance extracted (AVE) and composite reliability (CR) supported the convergent validity and the reliability of the instrument, respectively. Data were analyzed by structural equation modeling using the partial least squares technique in the Smart PLS3 software package. Finding- Based on the results, the sustainable businesses of rural women who are members of rural microcredit funds were positively and significantly affected by the infrastructure, educational-skill, policymaking, economic, and environmental-geographical factors (with coefficients of 0.412, 0.219, 0.175, 0.165, and 0.137, respectively) at the 99% confidence level and by personality and attitude (0.183 and 0.162, respectively) at the 95% confidence level. These factors captured 92.3 percent of the variance in sustainable businesses. Research Limitations- The dispersion of microcredit funds across the counties and the difficulty of identifying entrepreneurs in them, which would constitute the statistical population, were the main limitations and challenges of the research. Practical Implication: The most important approaches to developing sustainable businesses among rural women include identifying motivated entrepreneur women, providing adequate facilities, raw materials, and inputs, creating job opportunities for small home jobs in villages to motivate women businesses, promoting communication between rural women and successful entrepreneurs, arranging visits of successful businesses, holding short-term applied skill development courses, and creating proper conditions for the use of the Internet and cyberspace for marketing their products. Originality/Value- Based on the results, various factors significantly influence sustainable businesses of women who are members of rural microcredit funds. Therefore, organizations and officials can contribute to the development of women’s businesses in rural areas through supporting the women by material and spiritual motivations, encouraging them, and reinforcing their commitment and responsibility.
آینده پژوهی ساختار فضایی منطقه ای در ایران (افق 2040)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی ایران حاکی از وجود عدم تعادل ها در قلمرو سرزمینی می باشد. پیام عدم تعادل، ناکارائی اقتصادی- اجتماعی و فضایی است که منجر به توسعه قطبی شده است. لیکن عدم تعادل های درونی در ساختار فضایی مناطق مختلف بیشتر نشانگر تأثیر رفتارهای اقتصادی و اجتماعی بر شکل گیری ساختار فضایی کشور می باشد. امروزه شناخت ساختار حاکم بر نظام فضایی، محققین را ناگزیر به استفاده از مدل ها و روش های کمی و کیفی برای تعیین قانونمندی و تطبیق آن بر فضا نموده است. برنامه ریزی بر پایه سناریو نیز از جمله این روش ها است که در آینده پژوهی بلندمدت به کار می رود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. سناریوهای ارائه شده از نظر الگو، اکتشافی هستند. عوامل کلیدی مورد نیاز پژوهش از مطالعات میدانی و اسنادی استخراج شدند تا در اختیار کارشناس ها قرار گیرند. از روش نمونه گیری غیراحتمالی از نوع در دسترس برای انتخاب کارشناس ها استفاده شد. ماتریس اثرات متقابل برای امتیازدهی و نرم افزار میک مک برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که تمرکز سیاسی و فضایی قدرت، تمرکز مدیریت و برنامه ریزی، برنامه ریزی از بالا به پایین بعنوان سه عامل کلیدی تاثیرگذار هستند. همچنین وضعیت سناریوها نشان داد که نخستین سناریوی ساختار فضایی ایران، مطلوب ترین آنهاست. در سناریوی دوم، وضعیت های مطلوب بر وضعیت های ایستا و بحرانی آن برتری دارد. در سومین سناریو، عوامل مؤثر در وضعیت بینابین قرار دارند. درنهایت در سناریوی چهارم که در نقطه مقابل سناریوی نخست قرار می گیرد، وضعیت های نامطلوب بر وضعیت های بینابین و مطلوب برتری دارد. با وجود تلاش ها برای زمینه سازی سناریوی اول، اما نتایج حاکی از عدم موفقیت آن تا به امروز است.
نقش و جایگاه قانون در مدیریت شهری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش شناسایی و ردیابی موانع و مسائل اجرایی برنامه های حوزه ی مدیریت شهری و نقش و جایگاه قانون در آن است. با توجه به نظریات مطرح شده، نتیجه گیری مباحث مطالعه شده ذکر شده و پیشنهادات لازم مطرح شده است و تصویر وضع موجود سامانه مدیریت شهری در ایران، تصویری مغشوش است. امور جاری در کشورها براساس مجموعه قوانین آنها اداره می گردد و قوانین و مقررات، نقش ابزار اجرایی مدیران شهری را به عهده دارد؛ اما، علی رغم گسترش شهرها و به تبع آن پیچیده تر شدن مسائل شهری و گسترش حیطه وظایف مدیران شهری، هنوز هم قانون مصوب 1334 شهرداری (با اصلاحات) به عنوان قانون اصلی در شهرداری کلان شهر تهران به حساب می آید و این امر موجب بروز مشکلات عدیده ای گردیده است. مطالعه ی منابع و ماخذ حقوقی، ناکارآمدی و قدیمی بودن قوانین مدیریت شهری را نشان می دهد که روزآمدی این قوانین موجبات ساماندهی بخشی از مشکلات این حوزه را فراهم می نماید. یکی از اقداماتی که می تواند جهت اصلاح روندهای نادرست و یا بهبود وضع موجود موثر واقع شود، آسیب شناسی اجرای طرح های شهری است، چرا که با دیدگاه نقادانه مسائل و مشکلات اجرایی چنین طرح هایی نمایان شده و از این طریق می توان راه هایی را برای جلوگیری از شدت یافتن مسائل و ریشه کن کردن آن ها پیشنهاد داد.
مدل سازی پذیرش فناوری از سوی کاربران برای دستیابی به شهر هوشمند مطالعه موردی: مراکز استان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۲
27 - 42
حوزه های تخصصی:
تکوین فناوری های دیجیتال و در دسترس قرار گرفتن آنها، عملیاتی شدن نظریه شهر هوشمند و دولت الکترونیک را امکان پذیر نموده است. سنسورهای جمع آوری داده های شهری، ابزارهای ویرایش آنلاین سامانه های اطلاعات مکانی و گوشی های هوشمند از جمله فناوری هایی اند که به جمع آوری و گردش سریع اطلاعات شهری کمک می نمایند. در زمینه شناخت، ارتقا و توسعه میزان دقت این فناوری ها، تحقیق های فراوانی منتشر شده است. با وجود این درک دقیقی از چگونگی فرایند پذیرش و عملیاتی کردن آنها توسط کاربران اعم از اشخاص یا سازمان های شهری وجود ندارد. هدف این پژوهش مدل سازی پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استان ها با به کارگیری مدل ساختار یافته می باشد. این مقاله به معرفی یک مدل اولیه شامل نُه سازه می پردازد که براساس مرور ادبیات موضوع طراحی شده است. این مدل براساس داده های 110 پرسشنامه از زاهدان مورد آزمون و اصلاح قرار گرفت. مدل اصلاحی با داده های حاصل از 428 پرسشنامه از بجنورد، اصفهان، شیراز و تبریز مورد اعتبارسنجی و اصلاح نهایی قرار گرفت. مدل نهایی به پنج سازه کارآمد کردن فرد، قابلیت بهره برداری، تسهیل در انجام امور، مزیت نسبی و سازگاری به عنوان اولویت نخست کاربران مراکز استان ها و به سه سازه کیفیت کم خدمات، امنیت داده ها و ذخیره انرژی با عنوان کم اهمیت ترین ها اشاره دارد. مدل پذیرش فناوری توسط کاربران مراکز استان ها، ابزاری مهم برای پیش بینی پذیرش فناوری برای مدیران شهری است. نتایج حاصله می تواند در جلوگیری از تأمین و اجرای ناموفق فناوری در مقیاس کلانشهری که هزینه های بالایی خواهند داشت، مؤثر باشد. مدل ارائه شده در این مقاله می تواند در شهرهای کوچک مقیاس نیز به عنوان تحقیق آتی مورد آزمون قرار گیرد.
اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در توانمندسازی زنان روستایی مورد: مناطق حاشیه نشین چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در راستای توانمندسازی زنان جامعه محلی ارائه شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار در محله های رمین، عثمان آباد، کمب، قدس، مرادآباد و تیس که از آن ها نمونه ای 266 نفری به روش نمونه گیری سهمی انتخاب شد. این پژوهش با روش آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی این روش، باتوجه به استراتژی فراترکیب عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان شناسایی شد و در بخش کمی با پخش دو پرسشنامه، این عوامل در جامعه آماری گفته شده ارزیابی و رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از روش کیفی فراترکیب این عوامل را در 21 شاخص دسته بندی کرد. در بخش کمی، نتایج حاصل از تحلیل نرم افزار SMART PLS نشان داد که تمامی شاخص های حاصل از روش کیفی فراترکیب به جز شاخص برخورداری از مهارت کافی اثر معناداری بر توانمندسازی زنان بلوچ مناطق حاشیه نشین چابهار داشتند و مهم ترین این شاخص ها، شاخص اعتمادبه نفس است و شاخص های انگیزه ایجاد اشتغال، میزان تحصیلات، رفع تبعیض از بازار کار، سیاست های حمایتی دولت به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم ازنظر اهمیت توانمندسازی زنان این منطقه برخوردارند.
نوزایی شهری رویکردی نوین جهت احیا و ارتقا کیفیت زندگی در بافت تاریخی شهرها (نمونه موردی: محدوده میدان امام علی (ع) شهر اصفهان و بافت پیرامون آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
141 - 154
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر رشد بی رویه و ناهماهنگ محیط شهری به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت زندگی شهری، بافت های تاریخی و ارزشمند و انسان تأثیرگذار بوده است.÷ وسعت زیاد بافت های قدیمی و فرسوده و معضلات پیچیده آن ها و تأثیر مستقیم بر کیفیت زندگی شهری، مسئولان شهری را وادار به اتخاذ رویکردهای جدید در جهت مقابله با این معضلات کرده است. رویکردهای مرمت و بهسازی درگذر زمان تکامل یافته اند که از جدیدترین رویکردها می توان به نوزایی شهری اشاره نمود. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی کیفیت زندگی شهری در محدوده پیرامونی بافت تاریخی میدان امام علی (ع) اصفهان بر اساس سه معیار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با رویکرد نوزایی شهری می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و کاربردی می باشد. جامعه آماری ساکنین محدوده موردمطالعه و متخصصین شهری می باشند که 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و پرسشنامه ها بین آن ها توزیع شده است. از طریق روش سوات به تحلیل وضعیت موجود پرداخته و زیرمعیارهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و همچنین گزینه های نوزایی شهری از طریق مدل تحلیل شبکه ای (ANP) اولویت بندی گردیده اند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مهم ترین معیار در جهت ارتقا کیفیت زندگی، معیار اقتصادی با وزن 41/0 و در رده بعد معیار کالبدی با وزن 31/0 و درنهایت معیار اجتماعی با وزن 25/0 می باشد. در زیر معیار اجتماعی میزان رضایت از محله، در زیر معیار اقتصادی بازار مسکن و زمین، در زیر معیار کالبدی نظارت بر ساخت وساز جدید و در گزینه های نوزایی شهری برنامه های توسعه مناسب و انعطاف پذیر از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه شناخته شده اند. بر این مبنا راهکارهایی همچون برقراری تعادل بین عملکردهای بافت از طریق تزریق فعالیت های تجاری و گردشگری، تدوین ضوابط شهرسازی با در نظر گرفتن اقتصاد زمین، نظارت بر نظام انسانی در ساخت وسازهای جدید برای جلوگیری از کم ارزش شدن بناهای باارزش جهت احیا مجدد این محدوده می تواند ارائه گردد.
تعیین مناطق شهر_ بنیاد در ایران مطالعه موردی: استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
63 - 74
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرنشینی منطقه محور به عنوان پدیده ای در حال رشد و فراگیر در مباحث برنامه ریزی منطقه ای و تجزیه وتحلیل سیستم های شهری مطرح است. این پژوهش با هدف ارائه فرایند تعیین مناطق شهر بنیاد، سعی در ارائه گفتمانی واقع گرایانه و تبیین روش شناسایی مناطق شهر بنیاد دارد. بر این اساس پژوهش حاضر در پی پاسخ به سئوالات زیر می باشد: 1. چگونه می توان مناطق شهر بنیاد را تعیین نمود؟ 2. معیارها و شاخص های بومی تعیین مناطق شهر بنیاد کدم اند؟ 3. مناطق شهر بنیاد استان فارس کدم اند؟ از نظر فلسفه تحقیق، پژوهش شناختی حاضر در زمره پژوهش های اثبات گرایانه است و در آن از روش تحلیل داده های ثانویه برای انجام تحلیل ها استفاده شده است. در نهایت با استفاده از شاخص های جمعیت شهرها، تراکم جمعیت مناطق، شدت شهری شدن مناطق، تراکم نقاط شهری مناطق، پیوند فیزیکی بین سکونتگاه ها، فاصله زمانی میان شهرها، وجود جریان های کالایی و مسافر میان شهرها و وابستگی خدماتی شهرها، به تعیین مناطق شهر بنیاد استان فارس پرداخته شده است. بر مبنای این پژوهش، استان فارس دارای یک مجموعه شهری به مرکزیت شهر شیراز و پنج تجمع شهری آباده_اقلید، فسا_جهرم، کازرون _نورآباد، گراش_لار و نیریز _استهبان می باشد. بررسی الگوی ساختار فضایی، ساختار ارتباطی و شاخص شدت شهری شدن این مناطق شهر بنیاد نشان می دهد که مجموعه شهری شیراز و تجمع شهری لار _گراش نسبت به سایر تجمع های شهری از پتانسیل بیشتری برای شکل گیری منطقه ای کاملاً شهری برخوردارند.