فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
براساس قوانین و مقررات، 27906 آبادی دارای سکنة کشور که 2/43 درصد از کل آبادی های کشور را تشکیل می دهند و دارای جمعیت زیر 100 نفرند روستاهای کوچک به دلیل احرازنکردن شرایط تأسیس دهیاری و نداشتن شورای اسلامی روستایی، از موهبت داشتن نهاد مدیریت روستایی بی بهره اند. استقرار مدیریت روستایی در چنین سکونتگاه هایی به دلیل خصوصیات و شرایط ویژة آنها با چالش های متعددی روبه روست. هدف مطالعة حاضر، بررسی و شناسایی چالش های استقرار مدیریت روستایی در روستاهای کوچک و پراکندة کشور است. روش مطالعة حاضر ازنظر هدف در زمرة مطالعات کاربردی و ازنظر تکنیک گردآوری داده ها، مطالعة اسنادی است. داده های مورد نیاز، از منابع اطلاعاتی متعدد، سرشماری های موجود (سال های 1335 تا 1390 خورشیدی) و لایه های اطلاعات مکانی استخراج شدند و با استفاده از نرم افزارهای آماری (SPSS) و سامانة اطلاعات جغرافیایی (Arc Gis) تجزیه و تحلیل شدند. رویکرد پژوهش حاضر ازنظر نوع تحلیل، تحلیلی توصیفی است و خصوصیات روستاهای کوچک و فاقد شورای اسلامی روستایی در ایران در ادوار مختلف در آن توصیف و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهند که روستاهای مطالعه شده با چالش های متعددی ازجمله تغییرات جمعیتی و پیری جمعیت، پایین بودن سطح سواد، پایین بودن سطح اشتغال، سطوح پایین خدمات دهی عمومی، سطوح پایین فعالیت بخش خصوصی، پراکنش و انزوای زیاد و نیز تراکم اندک جمعیتی مواجه اند. این چالش ها امکان استقرار مدیریت روستایی را در روستاهای یادشده با مشکل مواجه می کنند.
کاربرد شاخص های آسایش حرارتی در طراحی مسکن پایدار (مطالعه موردی شهر ایلام)
حوزه های تخصصی:
ایجاد محیطی سالم و مطبوع برا ی زندگی در فصول مختلف سال، از دیرزمان مساله ای حیاتی برای بشر بوده است. توجه به آسایش حرارتی در طراحی معماری برای ارتقا آسایش و ایجاد ساختمانی با کیفیت بالا و کم مصرف دارای اهمیت می باشد. با شروع مدرنیته ساخت مسکن با پیشرفت تکنولوژی متکی بر انرژی های فسیلی افزایش یافت به گونه ای که برخی با طرح معماری بین المللی و منشور آتن، تأمین رفاه و آسایش حرارتی کاربران را بدون تکیه بر اصول طراحی اقلیمی و بومی میسر دانستند. هدف از این مطالعه بررسی نقش عناصر اقلیمی بر پایداری مسکن در شهر ایلام بر اساس شاخص ماهانی است که به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و داده های تهیه شده از ایستگاه هواشناسی شهر ایلام و سایت سازمان هواشناسی کشور برای دوره 21 ساله می باشد. به این منظور تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارExcel و بر اساس شاخص ماهانی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شهر ایلام از نظر شاخص های خشک و مرطوب بر اساس جدول کسمائی 6 ماه از سال بصورت مشترک دارای شاخص A_1 وA_2 و 4 ماه از سال A_1 و براساس جدول رازجویان 10 ماه از سال شاخص A_1 و 6 ماه A_2 و 5 ماه A_3 می-باشد. در پایان پژوهش پیشنهادها و راهکارهایی ارایه می گردد.
پهنه بندی اراضی شهرستان گناباد برای دفن پسماند روستایی به روش تحلیل شبکه ای (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفظ محیط زیست ازجمله ضرورت های توسعه پایدار، به ویژه توسعه پایدار روستایی، محسوب می شود. یکی از مسائلی که محیط زیست روستاها را تهدید می کند عدم توجه به نحوه جمع آوری و دفن زباله ها در محیط روستایی است. برای اطمینان از رعایت ضوابط محیط زیست و رعایت اهداف توسعه پایدار و نیز جلوگیری از آلودگی زیست محیطی، پهنه بندی اراضی برای دفن بهداشتی زباله و دستیابی به اهداف توسعه پایدار امری ضروری به نظر می رسد. این تحقیق سعی دارد اراضی شهرستان گناباد را برای دفن پسماند نقاط روستایی مورد بررسی قرار دهد. ازاین رو برای انجام این پژوهش مهم ترین شاخص های بکار گرفته شده جهت پهنه بندی عبارت اند از: فاصله از منابع آب، پوشش گیاهی، بافت خاک، ارتفاع، شیب، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از نقاط جمعیتی. لایه ها و داده ها براساس فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) وزن دهی شده و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) محل های مناسب دفن پسماند سکونتگاه های روستایی مشخص گردید. روش تحقیق بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی و بر مبنای هدف کاربردی و تحقیقاتی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی- پیمایشی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از بین 8 محل موجود دفن پسماند روستایی تنها 3 محل با معیارهای محیطی منطبق بوده و در پهنه کاملاً مناسب قرار دارد و 1 محل در پهنه مناسب، 3 محل در پهنه نسبتاً مناسب و 1 محل در پهنه نامناسب قرار دارد.
بخش اول: شناسایی محل
حوزه های تخصصی:
مطالعه تطبیقی رویکرد کالبدی- فضایی و سیاست های مرتبط با آن در برنامه های توسعه روستایی طیّ دو دهه ی اخیر (مورد: شهرستان قائم شهر، مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به مقوله ی توسعه ی روستایی به مثابه فرآیندی است که باید وضعیت جوامع روستایی را در همه ابعاد محیطی- اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی- مدیریتی و کالبدی- فضایی ارتقاء داده و در تعامل با مناطق شهری و بخش های دیگر، امکان دستیابی به تعادل های ناحیه ای، منطقه ای و ملی را فراهم سازد. چراکه جمعیّت روستاهای ایران حدود 30 درصد از کل جمعیّت کشور را شامل می شود، لذا هرگونه تحرک اقتصادی و اجتماعی آنان در سطوح ملی، منطقه ای و ناحیه ای بر بسیاری از موضوعات تأثیرگذار خواهد بود. بنابراین با توجه به اهمیّت توسعه ی روستایی در مقیاس کلان، تحقیق حاضر در مقیاس خرد به منظور تعیین نقش و تأثیر سیاست های دولت طیّ دو دهه ی اخیر در توسعه ی روستایی در روستاهای واقع در شهرستان قائم شهر با رویکرد کالبدی- فضایی انجام شده است. بطورکلی، مطالعه ی مقایسه ای نقش آثار و عملکردهای رویکرد کالبدی- فضایی در برنامه های توسعه در روستا می باشد. تحقیق حاضر، از لحاظ هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیّت و روش شناسی؛ توصیفی و تحلیلی است. مسأله ی اصلی این است که مشخص شود دولت در زمینه ی رویکرد کالبدی- فضایی چه سیاست هایی در مقیاس ملّی، منطقه ای و ناحیه ای و در جهت توسعه ی روستایی طیّ دو دهه ی اخیر (برنامه های دوم تا پنجم توسعه) داشته است و تعیین شود که این رویکردکالبدی- فضایی و سیاست های مرتبط با آن چه آثار و پیامدهایی بر روی روستاها داشته و در نهایت به ارائه ی راهکارها در جهت بهبود وضعیت روستا و توسعه ی روستایی پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در برنامه ی پنجم در مقایسه با سایر برنامه ها در زمینه ی کالبدی- فضایی؛ سیاست هایی نظیر؛ مقاوم سازی، بهسازی و طرح هادی روستایی موفق عمل کرده است.
تأثیر متقابل ساختار فضایی و نظام جریان های مؤثر منطقه ای در البرز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث بسیار مهم در مطالعات منطقه ای و آمایش سرزمین، از دیرباز تحلیل و بررسی تغییرات ساختار و ارتباط آن با تحولات جریان های شکل دهنده آن است. بدین ترتیب، در این مقاله سعی بر آن است تا تغییرات ساختار فضایی منطقه در پهنه البرز جنوبی مشتمل بر شش استان کشور با تأکید بر جریان مسافران جابه جاشده بررسی شود. در این مقاله به منظور پاسخ گویی به پرسش ها و دستیابی به اهداف ترسیم شده از روش تحقیق توصیفی و تحلیل بهره گرفته شده است. روش تحقیق مقاله از نظر هدف کاربردی و بنیادین و از منظر نوع در دسته مطالعات پس رویدادی قرار می گیرد. برای تحلیل و بررسی ساختار فضایی فعالیت و نظام سکونتگاهی در این مقاله شامل انواع آزمون ها در نرم افزار Arc GIS و آزمون های آماری تحلیلی نرم افزار UCINET و نرم افزار NET DRAW با هدف بررسی سازمان فضایی جریان ها استفاده شده است. بر اساس بررسی ها، الگوی ساختار فضایی جمعیت و فعالیت به عنوان یک کل هماهنگ در ارتباط نزدیک با تغییرات نظام جریان فضایی مسافران در دوره مورد مطالعه است و این مهم در گذر زمان به دلیل تغییرات در نقش پذیری فضا، گاهاً تصویر متفاوتی به نمایش گذاشته است.
این جا لندن
تحلیلی بر اثرات سرمایه اجتماعی در اخلاق زیست محیطی روستاییان مطالعه موردی: دهستان چایپاره بالا؛ شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بروز بحران های زیست محیطی ناشی از دخالت بی رویه انسان باعث شده است اندیشه های مربوط به نحوه تعامل انسان با محیط و از جمله مفهوم اخلاق و جایگاه آن در حفظ و بهره برداری بهینه از محیط زیست مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته و ضرورت ارزیابی مواضع کنونی انسان نسبت به طبیعت با توجه به ابعاد اخلاقی و معنوی مورد تأکید قرار گیرد. تحقیق حاضر به تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی در اخلاق زیست محیطی روستائیان پرداخته است. نوع تحقیق، کاربردی و ماهیت و روش آن توصیفی - تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمارهای توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (کای دو و رگرسیون خطی) صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، روستاهای دهستان چایپاره بالای شهرستان زنجان است که در سرشماری سال 1390 دارای 15022 نفر جمعیت و در قالب 3584 خانوار بوده است. واحد تحلیل، خانوارهای روستایی ساکن در این دهستان می باشند، به منظور سازگاری درونی و پایایی پرسشنامه گویه های طرح شده از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که مقدار آن 86/0 درصد به دست آمد. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود تفاوت معنادار آماری میان متغیر وابسته اخلاق زیست محیطی و متغیر مستقل سرمایه اجتماعی است. بررسی های پژوهش حاضر نشان می دهد براساس سرمایه اجتماعی، تفاوت معناداری در میزان اخلاق زیست محیطی روستایی به دست آمده و جهت این رابطه نیز مثبت برآورد شده است که نشان دهنده وجود رابطه مستقیم می باشد. براین اساس می توان گفت که با افزایش سرمایه اجتماعی، میزان اخلاق زیست محیطی نیز افزایش پیدا می کند.
نقش نیازمندی های اساسی در رفتارتوسعه ای روستاییان (مطالعه موردی: بخش سردار جنگل شهرستان فومن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این بررسی، آزمون نقش سلسله مراتب نیازهای انسانی ابراهام مزلو در در رفتار توسعه ای جامعه روستایی است. از این رو، در این پژوهش، این پرسش مطرح می شود که روستاییان کشور از نظر دستیابی به نیازهای خود در چه مرحله ای قرار دارند و وضعیت موجود چه نقشی در رفتار توسعه ای آنان ایفا می کند.
روش: ناحیه مورد مطالعه تحقیق حاضر را نواحی روستایی بخش سردار جنگل شهرستان فومن تشکیل می دهد. ابتدا، روستاها به سه گروه جلگه ای، پایکوهی و کوهستانی تقسیم شده و سپس به تناسب تعداد آبادی های هر تیپ، روستاهای نمونه مشخص و با استفاده از روش کوچران ، 300 خانوار به عنوان جامعه نمونه تحقیق، به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه ای متشکل از 16 پرسش، از طریق مصاحبه با سرپرست خانوارهای نمونه تکمیل شده است. روایی پرسشنامه از طریق اعتبار محتوا و پایایی پرسشنامه، به واسطه روش تنصیف، مورد بررسی قرار گرفته است. داده های جمع آوری شده بر اساس توزیع فراوانی، آزمون های من-ویتنی و کروسکال والیس تحلیل شده است.
یافته ها: آزمون ناپارامتری من– ویتنی (U) با پی والیوی کمتر از 0.05 نشان داد، بخش اعظم جمعیت، یعنی حدود 74 درصد به اصطلاح در تفکر تأمین غذای روزانه خود هستند و مسائلی همچون پایداری توسعه، خودشکوفایی و عزت نفس در تفکر آنان خیالی بیش نیست. آزمون من- ویتنی در رابطه با آمادگی مردم جهت پرداخت هزینه برای آینده بهتر مملکت و روستا و آمادگی آنان برای گذراندن دوره آموزشی برای بهبود و کارایی شغل انجام شد. در هر دو مورد (به ترتیب با پی والوی 0.012 و 0.032) مشخص شد که گروه های درآمدی پایین در اغلب موارد به دنبال نیازهای اولیه خود هستند. آن ها در طرح های توسعه ای روستا مشارکت نمی کنند و انگیزه ای برای ارتقاء سطح توان حرفه ای خود ندارند.
محدودیت ها/ راهبردها: یکی از محدودیت های موجود در ارتباط با تحقیق حاضر، درک واقعیت های ناحیه، آن است که مردم از ابراز عقاید واقعی خود در جامعه امتناع دارند و بر حسب شرایط خاص صحبت می کنند. از این رو، لازم است اینگونه تحقیقات در سطح گسترده تری در روستاهای کشور توسط محققانی انجام شوند که در منطقه مورد مطالعه، مورد وثوق مردم هستند.
راهکارهای عملی: باید کوشید تا ابتدا نیازهای اولیه فیزیولوژیک و امنیتی مورد نیاز جمعیت روستایی تأمین شود، سپس جمعیت را فراخواند تا اهداف توسعه پایدار را پیگیری و آن را در جامعه نهادینه کرد. در این صورت، نیروهای پویای جامعه تقویت می شوند و نیروهای مقاوم به تحولات توسعه ای تعدیل خواهند شد.
اصالت و ارزش:در این تحقیق نظریه مزلو در ارتباط با نقش سلسله مراتب نیازهای انسانی در رفتار توسعه ای روستاییان مورد تأیید قرار گرفت و نشان داده شد که رفتارهای کنونی روستاییان در شرایط تحمیل شده به آن ها منطقی است.
پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر سنندج ناشی از زلزله با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و مدل تاپسیسبا استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و مدل تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاجعه زلزله برای توسعه جامعه یک تهدید بزرگ محسوب می شود و متغیرهای محیطی بر میزان آسیب پذیری ناشی از آن تأثیر می گذارند. هدف این مقاله پهنه بندی میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله در شهر سنندج بر اساس متغیرهای تأثیرگذار است. در این راستا، نقشه نهایی پهنه بندی آسیب پذیری طبیعی منطقه و معیارهای کالبدی (کیفیت سازه ها، تراکم، کاربری، کیفیت بر اساس مصالح مصرفی، فاصله از معابر اصلی و فرعی، فاصله از مراکز درمانی، آتش نشانی و فرودگاه) و معیارهای اجتماعی تأثیرگذار مورداستفاده قرار گرفتند. معیارهای اجتماعی موردبررسی واقع شده است. متغیرها که مجموعاً 15 معیار هست در سیستم اطلاعات جغرافیایی به لایه های اطلاعاتی تبدیل شدند سپس با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس همپوشانی انجام گرفت. در نهایت، میزان آسیب پذیری در پنج گروه از آسیب پذیری بسیار کم تا بسیار زیاد طبقه بندی شد. با مقایسه نتایج دو مدل، مشخص گردید که پهنه های آسیب پذیری، تقریباً مشابه همدیگر هستند با این تفاوت که بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی، مناطق دارای آسیب پذیری بسیار زیاد، دارای درصد و پراکندگی کم تری نسبت به مدل تاپسیس است. هم چنین، مطابق با مدل تحلیل سلسله مراتبی بیش ترین پراکندگی در نواحی با آسیب پذیری بسیار کم رخ داده است. درحالی که طبق مدل تاپسیس نواحی با آسیب پذیری متوسط بیش ترین وسعت را دارا است. مطابق با هر دو مدل مذکور مشخص شد نواحی دارای بیش ترین آسیب پذیری در شمال شهر قرارگرفته اند.
تحلیلی کمی بر نقش مدیریت شهری در ارتقای صنت گردشگری در شهرها (مورد پژوهی: شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری پدیده ایست چند وجهی و موضوع مطالعه بین رشته های مختلفی از قبیل اقتصاد، مدیریت، مردم شناسی، جغرافیا و علوم سیاسی و .... شناخت و درک فرآیند پیچیده اجرائی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گردشگری، نیازمند مدیریتی هدفمند و یکپارچه می باشد، تا ضمن بالا بردن سطح درآمد زایی شهر، فرصت بهره مندی از ابعاد مختلف گردشگری را فراهم سازد. با توجه به پتانسیل های مثبت و موجود گردشگری شهر مرودشت در این مقوله، این شهر مورد پژوهش قرار گرفت. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و مصاحبه با 75 نفر از مسئولین ادارات و تکمیل پرسشنامه توسط 380 نفر از ساکنین محلی بالای 18 سال بوده است. تجزیه و تحلیل نتایج از طریق نرم افزارspss برمبنای دو فرضیه، اهمیت رابطه مدیریت یکپارچه شهری در حوزه گردشگری با x2=49.419 و درجه آزادی 4، تعامل و همکاری مدیریت شهری و ساکنین محلی با x2=136.43 و درجه آزادی 4، مورد تأیید بوده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد هرچه تقویت و انسجام عمل بین مؤلفه های همکاری و ارتباطی مدیریت شهری و ساکنین محلی از استحکام بیشتری برخوردار باشد؛ به همان اندازه در حوزه مدیریت و گردشگری پایدار رابطه ی بهتری وجود خواهد داشت و از طرفی نقش مدیریت هدفمند بیشتر حائز اهمیت خواهد شد.
بررسی روند تاریخی صدور سند مالکیت مسکونی روستایی در ایران
حوزه های تخصصی:
کاربرد مدل LTM در پیش بینی و مدل سازی توسعه فیزیکی شهر ایلخچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی فشارهای سنگینی بر سرزمین و منابع اطراف آن ها وارد کرده و موجب کاهش پوشش گیاهی، کاهش فضاهای باز و مشکلات جدی اجتماعی و زیست محیطی شده است. هدف از این مطالعه، درک عوامل مؤثر در روند توسعة فیزیکی شهر ایلخچی با عنایت به توسعة فضایی پایدار شهری از بعد اکولوژیکی و حفظ شرایط زیست محیطی آن در دو دهة آتی است؛ بدین منظور با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانة لندست 5 و فنون پردازش شیء گرا، تغییرات کاربری اراضی در مقطع زمانی 1360-1390 با تأکید بر گسترش افقی شهر ایلخچی ارزیابی شده است. براساس نتایج، مقدار مساحت شهر ایلخچی از 59/94 هکتار در سال 1363 به 57/438 هکتار در سال 1390 رسیده و 84/195 هکتار از توسعة ذکرشده بر روی اراضی باغی و زراعی صورت گرفته است که لزوم مدیریت توسعة آتی مبتنی بر اصول توسعة پایدار می طلبد. گفتنی است عوامل مؤثر بر توسعة فیزیکی شهر ایلخچی براساس پیشینة تحقیق، در قالب دوازده شاخص شناسایی، و با استفاده از روش شبکة عصبی مصنوعی نقشة احتمال توسعة شهری تهیه شده است. پس از پیش بینی الگوی آتی توسعة شهری در شهر ایلخچی با استفاده از راهبرد حفاظت از باغ ها و فضاهای سبز در فرایند توسعة شهری با بلوک بندی نقشة احتمال توسعة شهری، عواملی چون دادن فضای لازم برای توسعه، استخراج کمربند سبز طبیعی شرقی-غربی به طول پنج کیلومتر، اعمال ممنوعیت توسعه در اطراف کمربند سبز پیشنهادی و حفظ ذخایر اکولوژیک شهر ایلخچی با کاهش تخریب اراضی باغی عملیاتی شده است.
الگوسازی تغییرات کاربری اراضی دهستان های استان اصفهان با استفاده از مدل GWT-test(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت و برنامه ریزی منطقه ای نیازمند اطلاعات فضایی دقیق و به هنگام کاربری اراضی و الگوی تغییرات آن است. رصد و کشف این الگوها اطلاعات مورد نیاز درمورد وضعیت فعلی توسعه و ماهیت تغییرات را به منظور برنامه ریزی درست و دقیق در اختیار برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان قرار می دهد. از این رو، تحقیق حاضر در پی کشف الگوی فضایی تغییرات مکانی-زمانی کاربری اراضی طی یک دوره 10 ساله در سطح دهستان های استان اصفهان است. ﺑﺮﺍی ﺍﻧﺠﺎﻡ دادن ﺗﺤﻘیﻖ، ﻧﻘﺸه ﭘﻮﺷﺶ اراﺿی استان اصفهان با ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی تصاویر ماهواره ای لندستETM + و لندست 8 مربوط به سال های 1381 و 1393 به روش ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﻧﻈﺎرت ﺷﺪه ﺑﺎ اﻟﮕﻮریﺘﻢ ﺣﺪاکﺜﺮ اﺣﺘﻤﺎل در چهار طبقه پوشش گیاهی، آب، اراضی بایر و سکونتگاه تهیه شد. سپس به منظور آزمون ﺗﻐییﺮﺍﺕ ﻓﻀﺎیی-زمانی ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﻣﺤﻠی ﺍﺯ ﻣﺪﻝ ﺁﺯﻣﻮنGWt-test ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ. ﻧﺘﺎیﺞ ﺗﺤﻘیﻖ بیانگر تغییرات ﻓﻀﺎیی عمده کاربری اراضی ﺩﺭ دهستان های استان اصفهان است. همچنین، ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ این تغییرات ﺗﻔﺎﻭﺕﻫﺎی ﻓﻀﺎیی دارد؛ به گونه ای که در زمینه اراضی آبی به جز دهستان جرقویه وسطی تمام دهستان های استان با سطح اطمینان 99/0 درصد تغییرات داشته اند و فرضیه تغییرات درمورد اراضی بایر در 124 دهستان، اراضی سکونتگاهی در 118 دهستان و اراضی پوشش گیاهی در بیش از نیمی از دهستان های استان تأیید شده است. به طور کلی، دهستان های استان به ترتیب در طبقات مربوط به آب، سکونتگاه، اراضی بایر و پوشش گیاهی بیشترین تغییر اراضی را داشته اند. این تحقیق بیشتر به دنبال کشف الگو و تغییرات فضایی اراضی در سطح دهستان های استان اصفهان است. تحقیق در این زمینه و همچنین بررسی علل پیدایش این تغییرات به تحقیقات عمیق تر با رویکرد آمایش سرزمین نیاز دارد.
مطالعه محور شیرازی به عنوان یک مفصل شهری در دسترسی به بخش مرکزی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی ازچالش هایپیشرودرکلانشهرهایامروز دسترسی فضاهایشهریاست؛ امروزه شاهد کاهشکیفیت محیطشهریدربافت مرکزی پایتخت معنوی ایران هستیم. حرممطهرحضرترضا(ع)بهعنوانیکمحدودهخاصشهریزائرانومراجعانبسیاری داردو از پتانسیل هایانسانیواجتماعیبالاییبرخوردار استومی تواندیکفضایشهریمناسب رافراهمکند،ولی به علت مشکلاتناشیازانواعتداخل هاسوارهوپیاده؛ نحوهحضوروحرکتزائریندراینمسیرهاو...چهره این خیابان شلوغ و فاقد ویژگی های مثبت هویتی است. هدف از پژوهش حاضر شناخت سازمان بصری رفتاری خیابان و تحلیل مناظر شهری از طریق برداشت گره ها و نشانه ها در طول محور شیرازی است. مشکلات حرکت پیاده در محور ورود به حرم مطهر مورد مطالعه قرار می گیرد و پیشنهاداتی جهت ارتقاء کیفیت محیطی و ساماندهی آینده محور داده خواهد شد. این بررسی به صورت موردی در محور شیرازی در شهر مشهد صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و بررسی های میدانی (توزیع پرسشنامه و مشاهده) و نیز مصاحبه و گفتگو با متخصصان فعال در این زمینه انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق زائرین و شهروندان حاضر در خیابان شیرازی مشهد می باشند که نمونه ای به حجم 183 نفر با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج حاکی است؛ عدم رضایت مندی زائرین و شهروندان در خیابان شیرازی در رابطه با عرضسوارهرووپیادهرو بخصوص در مراسم مذهبی و اعیاد و نیز عدم رضایت در دسترسی های شهری به علت عدم رعایت مقررات شهرسازی و معماری؛ اغتشاشبصریوعدمهمخوانیمبلمان؛وجودسدمعبر؛ کیفیتنامناسبپیادهرو و کمبود پار کینگ است و رابطه معنادار آن در بخش زائرین با کمبود فضاهای بازعمومیوسبز در این محور. بنابراین، برای ارتقاء سیمای محور شیرازی باید؛ استفاده از کاربری ترکیبی؛ ساماندهی کاربری ها و کانون ها با حفظ محوریت حرم مطهر؛ رعایت معماری اسلامی ایرانی؛ تقویت فضا های باز شهری و سبز در قالب گره های شهری در تقاطع ها و ایجاد نقاط مکث از طریق عقب رفتگی بدنه ساختمان ها که به هویت خیابان به عنوان یکمفصل شهری کمک می کند.
مکان یابی دهکده های گردشگری در شهرهای ساحلی (مورد مطالعه: جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
101 - 119
حوزه های تخصصی:
دردهه هایاخیررشدوگسترشسریعشهرنشینیواستفادهازوسایلحمل ونقل،سببافزایشچشم گیربازدیدازمناطق طبیعیشدهاست. دراینپژوهش جهت مکان یابی دهکده گردشگری 12 معیار تأثیرگذار در مکان یابی، جهت ایجاد دهکده گردشگری تعیین شد و از طریق فرایند تحلیل شبکه ای که یکیازجدیدترینروش هایتصمیم گیریدراینحوزهبه حسابمی آید ارتباط بین معیارها و میزان اهمیت آن ها در مکان یابی مشخص شد. سپس در GIS برای هر معیار نقشه موردنظر تهیه و با ترکیب نقشه ها با استفاده از شاخص همپوشانی و روش منطق فازی با عملگرهای AND و GAMMA، نقشه نهایی مکان های بهینه جهت ایجاد دهکده گردشگری مشخص شد. روشتحقیقدراینپژوهشترکیبیازروش های تحلیلی،توصیفی،اسنادیومیدانیاست. برایتکمیلداده هاواطلاعاتازمطالعاتمیدانیوتکمیلپرسشنامهجهت تجزیه وتحلیلاستفاده شدهاست. نتایج نشان دادند که استفاده از عملگر AND و GAMMA مناطق مساعدتر و بهینه تری نسبت به شاخص همپوشانی مشخص می کنند درنهایت با استفاده از پرسش گری شرطی در GIS مکان موردنظر در ضلع شمالی جزیره قشم در کنار چشم انداز ساحلی و جنگل های حرا می باشد که علاوه بر داشتن قابلیت به منظور ساختن تأسیسات و تجهیزات رفاهی و گردشگری، می تواند در زمینه توسعه جاذبه های طبیعت گردی، ورزشی و تفریحی مکمل نیز کارآمد باشند. به طورکلی، می توان بیان داشت که تسهیلات موردنیاز گردشگران با استقرار در نواحی شمالی کارایی بیشتری خواهند داشت. همچنین نتایج مباحث آماری در نرم افزار SPSS نشان داد کهسطحمعنی داری آنبرابربا صفر است،بنابراین می تواننتیجهگرفتکه توانمندی ها و پتانسیل های جزیره قشم، توانایی و پتانسیل ایجاد دهکده گردشگری را دارا می باشد.
پیش بینی ترافیک تولیدی از کاربری های شهری مورد شناسی: شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین سهم عوامل مختلف در پیش بینی میزان تولید ترافیک از کاربری های شهری در بخش مرکزی شهر نیشابور است. به این منظور، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در قالب همبستگی از نوع پیش بین استفاده شده است. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته بهره برداری شده است. برای تأثیر تغییرات مربوط به هر یک از کاربری های شهری، ابتدا نظر متخصصان و مدیران مرتبط با امر ترافیک پرسیده شد و برای مقایسه این نتایج، نسبت به گردآوری داده های میدانی نیز اقدام شد. نمونه مورد نظر در بخش نظر سنجی از افراد بر اساس جدول مورگان 60 نفر تعیین شد که این افراد به دو گروه مساوی 30 نفری برای افراد شاغل در بدنة مدیریت شهری و سایر افراد تقسیم شدند. داده های گردآوری شده از این طریق با استفاده از نرم افزارهای مختلف به خصوص SPSS و مدل های آمار توصیفی و استنباطی از جمله خی دو و تحلیل رگرسیون چند متغیّره، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که از بین تمام عوامل مورد بررسی (تعداد شاغلان در هر کاربری، محل استقرار، میزان تراکم و نوع عملکرد)، تنها تعداد شاغلان در هر کاربری (تعداد مدیران و کارمندان دائمی و موقت در برابر سایر مؤلفه های هر کاربری و یا عملکرد) می تواند میزان تولید ترافیک هر کاربری (عملکرد شهری) را به طورِ معناداری پیش بینی کند (000/0=P)؛ اما افزودن هر یک از متغیّرهای محل استقرار، میزان تراکم و نوع عملکرد به متغیّر تعداد شاغلان، نمی تواند قدرت پیش بینی تولید ترافیک را به طورِ معناداری افزایش دهد.
تحلیل الگوهای فضایی مهاجرت بین شهرستانی در فضای سرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوهای مهاجرت در دوره های زمانی مختلف اشکال فضایی متفاوتی به خود می گیرد؛ به گونه ای که شهرستان ها در شرایط زمانی و مکانی خاص می توانند مهاجر پذیری/ فرستی بالایی را تجربه کنند. الگوهای نامتوازن مهاجرتی و تجمع و تمرکز آن ها در اطراف سکونتگاه های معین که معمولا دارای فعالیت های مهم اقتصادی و اجتماعی و سیاسی هستند؛ موجب شکل گیری آرایش فضایی متفاوت با سایر مناطق می شود. مقاله حاضر با هدف تحلیل الگوهای فضایی مهاجرت در میان شهرستان های کشور در سال های 1385 و 1390 و به دنبال شناخت ویژگی ها و الگوهای فضایی غالب انجام می شود. روش تحقیق مقاله کمی بوده و رویکرد آن توصیفی- تحلیلی می باشد و در آن از داده های سرشماری نفوس و مسکن و روش های ترکیبی برای تحلیل یافته ها بهره گرفته شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که شهرستان های قرار گرفته در نواحی مرزی که به لحاظ جغرافیایی در حاشیه کشور قرار گرفته اند دارای مهاجر فرستی بالایی بوده و اکثریت شهرستان های مهاجرپذیر در مرکز کشور قرار دارند. از نظر مساحتی نیز بیشترین مساحت کشور (61 درصد سطح کل کشور) در اختیار شهرستان هایی است که دارای مهاجر پذیری بالایی هستند (95 شهرستان). 80 شهرستان مهاجر فرستی بالایی دارند. سایر شهرستان ها از کمترین پویایی در مهاجرت برخوردار بوده اند(78 شهرستان). این یافته ها نشان می دهد هر چه قدر از مرکز به سمت پیرامون کشور حرکت می کنیم روند مهاجر فرستی تشدید می شود که حاکی از اختلاف توسعه در این مناطق و نیازمند توجه ویژه و سیاستگزاری برای دستیابی به تعادل های منطقه ای در نظام برنامه ریزی کشور است.