فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
سازمان فضایی یا ساماندهی همگن توسعه ی فضا، یکی از دغدغه های بنیادی سیاست مداران و برنامه ریزان در مقیاس های گوناگون ملی، منطقه ای و فرامنطقه ای است. برنامه ریزی، ارتباط و جریان های میان سکونتگاه ها به ویژه در مناطق مرزی، نیاز به سازماندهی فضایی را برای نواحی روستایی به وجود می آورد تا مسائل کلان و ملی، همچون موضوعات امنیتی را بتوان دقیق تر و کارآمدتر سامان دهی کرد. با توجه به چنین اهمیتی، پژوهش پیش روی، کوشیده است تا سطح توسعه ی فضایی دهستان های مرزی استان خراسان جنوبی را مطالعه کند. در پژوهش پیش رو، 23 شاخص از شاخص های توسعه ی فضایی واکاوی شده است. پژوهش، از لحاظ روشی علی- مقایسه ای است و با بهره گیری از روش شباهت به گزینه ی ایده آل (تاپسیس) و روش آنتروپی به بررسی آمایشی 11 دهستان از مجموع دهستان های مرزی استان خراسان جنوبی پرداخته است. نتایج این پژوهش، نشان از آن دارد که دهستان ""مود""، در بالاترین سطح برخورداری نسبت به دیگر دهستان های مورد مطالعه قرار دارد. از لحاظ توسعه ی شاخص های اقتصادی- اجتماعی، آموزشی- فرهنگی، بهداشتی- درمانی و شاخص های زیربنایی، 6 دهستان شامل درح، مومن آباد، میغان، بندان، شوسف و گزیک بعنوان دهستان های نیمه برخوردار و چهار دهستان به ترتیب شامل قهستان، میاندشت، نهارنجان و عرب خانه به عنوان دهستان های محروم شناسایی شدند. از این رو، به نظر می رسد که سازمان فضایی در میان دهستان های مرزی استان خراسان جنوبی، به شدت نامتوازن و نامتجانس است.
تحلیل مدیریت مشارکتی محلات با تأکید بر نقش سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: ناحیه 1، منطقه 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی متکی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی، مدیریت مشارکتی محلات با تأکید بر نقش سرمایه اجتماعی را در ناحیه یک شهرداری منطقه 15 تهران مطالعه کرده است. سه محله شوش، کیانشهر شمالی و افسریه جنوبی به عنوان محلات نمونه انتخاب و سپس با فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 384 نفر برآورد شد. یافته های تحقیق نشان می دهد شهروندان نسبت به مدیریت مشارکتی محلات گرایش مثبت دارند؛ هر چند میزان این تمایل در بین محلات تحت مطالعه یکسان نیست و در محله شوش بیشتر از دو محله دیگر است. در این راستا نتایج آزمون تحلیل واریانس و توکی این تفاوت را به لحاظ آماری معنادار نشان می دهد. علاوه بر این، ارزیابی ها نشان می دهد سطح سرمایه اجتماعی در محلات تحت مطالعه مطلوب است. در این زمینه نیز تفاوت معناداری به لحاظ آماری بین محلات وجود دارد و محله شوش از سرمایه اجتماعی بیشتری برخوردار است. نتیجه آزمون رگرسیون چندگانه توام نشان می دهد بین میزان سرمایه اجتماعی و میزان تمایل شهروندان به مدیریت مشارکتی محلات رابطه معنادار آماری وجود دارد و مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر میزان تمایل شهروندان در مدیریت مشارکتی محلات مؤثرند. پژوهش حاضر نتیجه گیری می کند با افزایش میزان سرمایه اجتماعی در محلات شهری، میزان گرایش شهروندان به مدیریت مشارکتی محلات نیز بیشتر می شود. همچنین میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سازنده سرمایه اجتماعی بر گرایش شهروندان به مدیریت مشارکتی محلات یکسان نیست و تأثیر گذاری مؤلفه عضویت در شبکه های اجتماعی بیشتر از دیگر مؤلفه ها است.
ارزیابی اسکان موقت بعد از زلزله و راهکارهای بهبود کیفی آن متناسب با نیاز آسیب دیدگان (نمونه موردی: روستای سرند-هریس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر ارزیابی و تحلیل مسکن موقت آسیب دیدگان بعد از زلزله جهت شناخت نقاط قوت و ضعف آن در راستای بهینه سازی و ارائه راهکارهای بهبود کیفی آن متناسب با نیاز آسیب دیدگان می باشد. این مطالعه به روش ارزیابی بعد از اجرا، از نوع کاربردی بوده و در آن از روش توصیفی-تحلیلی استفاده گردیده است. و نیز برای جمع آوری اطلاعات از روش های مختلف اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی از طریق انجام مصاحبه، مشاهده و تأکید بر پرسشنامه بهره گرفته شده است. در مجموع معیارهای مورد ارزیابی در جداولی جداگانه با امتیازدهی طیف لیکرت ارزیابی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که آسیب دیدگان از مولفه های کالبدی و اجتماعی مسکن موقت رضایت کم و از مولفه های فنی آن رضایت متوسطی دارند. در این میان نیز مولفه های ""امنیت"" و ""حفظ کرامت انسانی و حریم شخصی"" و ""ادراک محیطی"" از معیار اجتماعی، مولفه های ""بهداشت"" و ""فرم"" و ""معماری و طراحی"" از معیار کالبدی و ""تأسیسات و انرژی"" از معیار فنی و سازه ای کمترین میزان رضایت آسیب دیدگان از مسکن موقت را دربرداشت. بنابراین با تدابیری مانند حصارکشی دور تادور چادرها، برپایی چادرهای فامیلی در کنار هم، مشخص کردن حدود و مرز هر چادر و غیره می توان از حدود مشکلات کاست.
مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری با استفاده از روش های تصمیم گیری چند شاخصه و GIS مطالعه موردی: حوضه آبخیز زیارت استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی در اثر فعالیت های انسانی یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی های منطقه ای می باشد. در بسیاری از مناطق ایران، کاربری اراضی و مدیریت زمین بدون توجه به قابلیت و توان سرزمین می باشد که سبب اتلاف سرمایه و کاهش ظرفیت محیطی می گردد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی همراه با بهره گیری از ابزارهای مدیریتی (روش های تصمیم گیری چند شاخصه) در کنار قابلیت های بالای نرم افزار ArcGIS امکان مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری در حوضه آبخیز زیارت استان گلستان، با توجه به معیارهای شیب، ارتفاع از سطح دریا، بافت خاک، پوشش گیاهی، جهت شیب، سنگ مادر، فاصله از گسل و فاصله از رودخانه، فراهم شده است. در این تحقیق با مراجعه به 10 نفر از متخصصین در رشته مربوطه و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی( AHP ) وزنی برای هر معیار تعیین شده است. در ادامه به منظور تلفیق نقشه های معیار و محاسبه میزان تناسب زمین برای توسعه شهری از تکنیک های SAW و TOPSIS همراه با بهره گیری از قابلیت های نرم افزار ArcGIS 10.1 استفاده شده است. در نهایت در این تحقیق به بررسی سازگاری بین کاربری های موجود در حوضه آبخیز زیارت استان گلستان پرداخته شده است. با توجه به نتایج بدست آمده از مدل سازی تناسب زمین، وسعت مناطق دارای شرایط توسعه شهری با استفاده از تکنیک های TOPSIS و SAW به ترتیب 37 و4/79 هکتار از کل مساحت حوضه آبخیز زیارت محاسبه شده است، اما در حال حاضر وسعت مناطق مسکونی در این حوضه 3/141 هکتار می باشد. در مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری با توجه به وجود وابستگی های مکانی میان نقشه های معیار، بهترین روش در تلفیق معیارها و محاسبه میزان تناسب کاربری ، استفاده از تکنیک TOPSIS است. نتایج سازگاری کاربری ها نشان داد، کاربری اراضی مسکونی با میزان سازگاری 118245/0 کمترین سازگاری را بین کاربری های فعلی موجود در این حوضه دارد. در پایان می توان گفت، با توجه به توانایی های بالای روش های تصمیم گیری چند شاخصه و ArcGIS در مدل سازی تناسب زمین برای توسعه شهری، هر قدر نظرات کارشناسی دقیق تر و داده ها و اطلاعات به روز تر باشند، استفاده از این فنون و ابزار با نتایج بهتری همراه است.
ارزیابی تأثیر معیارهای محیطی بر امنیت محلات شهری، مطالعه موردی محله زرجوب شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی در سکونتگاه های انسانی به شدت تحت تأثیر میزان امنیت در آنهاست. کاهش روابط همسایگی و روابط چهره به چهره در شهر های امروزی منجر به کاهش نظارت عمومی بر مکانهای شهری شده است. ناامنی منجر به کاهش فرصت تعاملات اجتماعی در محیط مسکونی شده و در نتیجه میزان دلبستگی ساکنان به محل زندگی شان در سطح پایینی قرار می گیرد. تحقیقات نشان داده اند که عوامل محیطی در جرم خیزی محیط تأثیر به سزایی دارند. طراحی محیطی مناسب می تواند به افزایش نظارت اجتماعی و کاهش فضاهای بی دفاع در محیط های مسکونی منجر گردد. پایش میزان وقوع جرم در محلات شهری و عوامل محیطی تأثیر گذار بر آن می تواند از راهکارهای اساسی در پیشگیری از وقوع جرایم شهری باشد. به همین منظور مقاله حاضر به بررسی و مقایسه میزان امنیت در نواحی مختلف مسکونی شهر رشت پرداخته و رابطه میزان وقوع جرم در این نواحی را با ویژگی های محیطی هریک از آنها ارزیابی می کند. برای انجام چنین ارزیابی در گام اول و با استفاده از آمار موجود نقشه پهنه بندی میزان وقوع جرم تهیه شده است. نتایج این مرحله نشان می دهد که گلسار و زرجوب به ترتیب امن ترین و ناامن ترین محیط های مسکونی در شهر رشت هستند. در گام دوم با استفاده از تکنیک AHP و نرم افزار Arc GIS به مقایسه این محلات بر اساس معیارهای محیطی تأثیر گذار بر وقوع جرم پرداخته شده است. نتایج در این مرحله نشان می دهد که زرجوب از لحاظ معیارهای محیطی تأثیر گذار بر امنیت دارای بدترین شرایط است. در نهایت با مشخص شدن نقاط ضعف این محدوده در مقایسه با سایر محلات راهکارهای لازم جهت ارتقاء شرایط محیطی ارائه گردیده است. ارائه راهکارها در این مرحله عمدتا بر شناسایی فضاهای بی دفاع و برطرف سازی مشکلات آنها متمرکز بوده است.
بررسی نقش گردشگری خلاق در بازآفرینی بافت تاریخی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت بازآفرینی برای به روزکردن بافت های تاریخی، علاوه بر پاسخگویی به نیازهای مردم و زندگی روزمره، رجوع معناداری به هویت بافت تاریخی دارد که دستیابی به آن تنها در گرو توجه به گردشگری خلاقانه شهری است. از جمله زمینه ها و بسترهای نوین که مسیر بازآفرینی را با گردشگری امکان پذیر می کند، توجه به صنایع فرهنگی و توسعه آن هاست. به کارگیری صنایع فرهنگی، از رویکردهای جامع بازآفرینی شهری بافت تاریخی است که تنها بر پایه جاذبه ها نیست، بلکه با توسعه همه جانبه عناصر صنایع فرهنگی به دست می آید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی قابلیت بازآفرینی بافت تاریخی منطقه 12 از طریق گردشگری خلاقانه است. براساس این پژوهش، زمانی می توان عوامل و عناصر گردشگری را در مسیر بازآفرینی قرار داد که در چارچوب خلاقیت گنجانده شوند؛ بنابراین، جاذبه های تاریخی همراه با عوامل و عناصر فرهنگی براساس گردشگری خلاق، به عنوان صنایع فرهنگی مطالعه شدند و تجزیه و تحلیل آن ها از طریق مدل ها و روش هایی مانند TOPSIS و آنتروپی شانون انجام گرفت. مطابق نتایج، نمایش های عروسکی، شاخص تبلیغات و شاخص نقاشی در کنار جاذبه های تاریخی منطقه، از مهم ترین عوامل و اولویت های صنایع فرهنگی به شمار می آیند که می توان آن ها را در توسعه گردشگری خلاق منطقه با هدف نهایی بازآفرینی به کار گرفت.
راهبردهای توانمندسازی حاشیه نشینان شهری با استفاده از تکنیکQSPM (مطالعه موردی: شهرک شهدای سنقر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی مهمترین عامل پیدایش حاشیه نشینی در شهرها است. اگر چه حاشیه نشینان در قلمرو زندگی اقتصادی - اجتماعی شهرها به سر می برند ولی به عنوان شهروندان رسمی در جامعه پذیرفته نمی شوند.هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای توانمندسازی حاشیه نشینان شهرک شهدای سنقر (از شهرستان های استان مرزی کرمانشاه) است.شناسایی قابلیت ها و محدودیت های حاشیه نشینان برای دستیابی به راهبردهای توانمندسازی آنان بسیار مؤثر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی با بهره گیری از روش دلفی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ایو مصاحبه با کارشناسان و مسئولان شهرداری سنقر می باشد. برای تحلیل داده ها از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که منطقه حاشیه نشین از نظر وضعیت موجود بر اساس ماتریس ارزیابی درونی و بیرونی در وضعیت متوسط قرار دارد و به عبارت دیگر منطقه حاشیه نشین نتوانسته از نقاط قوت بهره برداری لازم را نماید و در استفاده از فرصت های موجود بی بهره بوده است. همچنین نتوانسته از عواملی که موجب ضعف و تهدید آن می شود دوری گزیند. در نهایت پس از تحلیل های انجام شده و ارائه برنامه ریزی راهبردی کمی و اولویت بندی راهبردها، راهبرد بازنگری 5WO یعنی برگزاری کارگاه توجیهی برای مدیران شهری در جهت اجرای طرح توانمندسازیو ساماندهی با امتیاز نهایی 55 / 2 به عنوان مهمترین راهبرد در اولویت قرار گرفته است. راهبرد تهاجمی 5SO یعنی تشکیل کمیته ویژه توانمندسازی و ساماندهی نیز در اولویت دوم قراردارد.
بررسی وضعیّت توسعه ی پایدار شهرستان رشت با استفاده از روش جای پای اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها پس از انقلاب صنعتی به سرعت توسعه یافتند و این رشد و توسعه پیامدهای بسیاری با
خود به همراه داشت. عمده ی آثار این پیامدها بر محیط زیست و کیفیت زندگی مردم این جوامع
وارد شده است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه ی پایدار از سوی سازمان ملل متّحد
مطرح شد و در دستور کار دولت ها و برنام هریزان قرار گرفت. یکی از عناصر اساسی توسع ه ی
پایدار این است که انسان ها در چارچوب ظرفیت زیستی طبیعت زندگی کنند . از آن زمان،
روش های مختلفی برای انداز هگیری توسعه ی پایدار جوامع ابداع شد . روش جای پای
اکولوژیک یکی از این روش ها است. امروزه از این روش، به عنوان شاخص سنجش پایداری در
دنیا استفاده م یشود. بر اساس این روش، توسعه ی یک منطقه زمانی ""ناپایدار "" قلمداد
می شود که میزان جای پای اکولوژیک از ظرفیت زیستی منطقه بالاتر باشد . روش جای پای
اکولوژیک تاکنون برای سنجش پایداری شهرهای بزرگ دنیا مانند لندن، سانتیاگو، لیورپول
مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش جای پای اکولوژیک ، به
بررسی پایداری شهرستان رشت پرداخته ایم. بر اساس محاسبات، جای پای اکولوژیک مصرف
0/ 1 هکتار ب هازای هر نفر برآورد شد. همچنین، ظرفیت زیستی 414 / در شهرستان رشت، 979
هکتار به ازای هر نفر محاسبه شد. با مقایسه ظرفیت زیستی و جای پای اکولوژیک می توانیم
مشاهده کنیم که شهرستان رشت از کسری اکولوژیک رنج می برد . همچنین تحلیل نتایج
به دست آمده نشان م یدهد که شهرستان رشت از دیدگاه اکولوژیک ناپایدار است. درنهایت ،
شاخص جای پای اکولوژیک محاسبه شده در رشت با مقدار این شاخص در ایران و آسیا و دنیا
مقایسه می شود.
نهادهای شهری و مشارکت شهروندان در اداره ی امور شهری (مطالعه ی موردی: شهراصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت به عنوان اساسی ترین عنصر در دست یابی به اهداف توسعه، به ویژه توسعه ی شهری از اهمّیّت خاصّی برخوردار است. هرچه توده ی مردم جامعه مشارکت بیشتری در امور خود داشته باشند، امکان کسب موفّقیّت بیشتر فراهم می شود، اقشار پایین و محروم جامعه از نتایج مشارکت و فواید حاصل از توسعه بهره مند می شوند. امروزه مشارکت شهروندان در امور شهری یک ضرورت است، ضرورتی که می تواند منجر به توسعه ی پایدار شهری شود. عوامل بسیاری بر مشارکت مردم در امور شهری تأثیرگذارند که در مقاله پیش رو، تأثیر نهادهای شهری بر آن مورد مطالعه قرار گرفته است. بنابراین هدف اصلی مقاله، بررسی تأثیر نهادهای شهری برمشارکت شهرندان در امور شهری است. روش پژوهش پیمایشی بوده و با استفاده از ابزار پرسش نامه، از بین سرپرستان خانوارهای هفت منطقه ی شهرداری شهر اصفهان، تعداد700 نفر به شیوه ی نمونه گیری چندمرحله ای، به عنوان نمونه ی نهایی انتخاب شدند. روش های آماری مورد استفاده، شامل r پیرسون، رگرسیون چندمتغیّره و تحلیل مسیر هستند. تمام آمارها و اطلاعات این پژوهش، به کمک نرم افزار SPSS16 برآورد شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر شهروندان اصفهانی، مشارکت بالایی در امور شهری داشته اند. براساس نتایج این پژوهش، رابطه ی معناداری بین اعتماد نهادی و رضامندی اجتماعی با مشارکت وجود دارد. در مجموع، عملکرد نهادهای شهری بر میزان مشارکت شهروندان در امور شهری تأثیرگذار بوده است. میزان اثرهای تحلیل شده ی کلّی نشان می دهد که متغیّرهای مستقل مورد استفاده در این پژوهش، 36 درصد تغییرات متغیّر وابسته را تبیین کرده اند.
واکاوی و بررسی سازه های مؤثر در توسعه تعاونی های تولید روستایی استان خراسان رضوی از نظر کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی و واکاوی سازههای مؤثر در توسعه تعاونیهای تولید روستاییاستان خراسان رضوی است. بدین منظور عوامل مؤثر بر توسعه تعاونیها در سه بعد درون سازمانی، برون سازمانی و ساختاری با استفاده از مدل راهبردی سوات تجزیه و تحلیل شده است.در این بررسی 34 شاخص شناسایی و از طریق مصاحبه حضوری با کارشناسان و تکمیل پرسشنامه، با تکنیک آنتروپی وزن دهی و اولویت بندی شدند. در پژوهش حاضر هدف اصلی آن است که با به کارگیری فرایند برنامه ریزی استراتژیک، ضمن پی جویی توانمندیها به منظور توسعه تعاونیهای تولید، به ارائه راهکارها و تعیین استراتژیهای کاربردی پرداخته شود. نتیجه نهایی مبین آن است که استراتژیهای قابل قبول در توسعه تعاونیها، در اولویت نخست استراتژیهای تهاجمیاند و استراتژی محافظه کارانه در اولویت دوم قرار میگیرد. در واقع استراتژی SO4با امتیاز 19/1 به مثابه بهترین استراتژی در توسعه تعاونیها تلقی میگردد. استراتژی مذکور با کمکهای دولتی از طریق فراهم نمودن منابع مالی، زیرساختها و بستر قانونی عملی میگردد. در عین حال استراتژی محافظه کارانه WO1با امتیاز 17/1 مؤثرترین راهبرد پس از استراتژی تهاجمی قلمداد میشود که بر رفع مشکلات مالی و اعتباری و استفاده مؤثرتر از منابع مالی و انسانی تأکید دارد. یافتههای پژوهش در مجموع بیانگر عملکرد ضعیف تعاونیهاست و بدیهی است زمینهها و زیرساختهای لازم در زمینههایی چون بازنگری در قوانین و مقررات و اصلاح و ارائه سیاستهای صحیح توسط دولت میتواند زمینهای مناسب برای رفع محدودیتها و استفاده مطلوب از ظرفیتهای درونی و فرصتهای بیرونی فراهم آورد.
نقش فضاهای بی دفاع شهری در وقوع جرم با تأکید بر پارک های منطقه 9 مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند شکل گیری و بروز رفتار های خشونت آمیز عوامل متعددی نقش دارند. از جمله مهم ترین آنها فضا های، بی دفاع هستند. فضا های بی دفاع شهری از جمله فضا هایی هستند که به دلیل ویژگی های کالبدی و اجتماعی، فرصت بزهکاری و خشونت در آنها بالاست. در این راستا در این مطالعه به بررسی نقش فضا های بی دفاع شهری در وقوع جرم با تأکید بر پارک های منطقه 9 مشهد پرداخته شده است. روش تحقیق در این مطالعه، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است. جامعه آماری کل منطقه 9 مشهد را شامل می شود که بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان جامعه نمونه مشخص شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله نرم افزار SPSS و مدل وایکور انجام گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که، در تمامی شاخص های مطرح شده سطح معناداری به دست آمده 000/0 است که نشان دهنده رابطه معنادار و مثبت بین عوامل موثر در کاهش امنیت در پارک ها و افزایش میزان جرم است. و همچنین نتایج حاصل از مدل VIKOR نشان داد که، پارک وکیل آباد با Q به دست آمده (1) در رتبه اول و پارک وفا با Q به دست آمده (0.000)، در رتبه های آخر قرار می گیرد.
نقش سرمایه فکری در افزایش کارآیی منابع انسانی کاربری های آموزشی در عرصه مدیریت شهری (مطالعه موردی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند سرمایه فکری از موضوعات جدیدی است که در سال های اخیر در محافل علمی جهان و نیز در کشورمان ایران مطرح شده، اما اهمیت آن به حدی است که امروزه میزان موفقیت هر مجموعه مدیریتی به مدیریت این منبع نامشهود وابستگی پیدا کرده است. از طرف دیگر در عصر جدید، این موضوع کاملاً بدیهی است که مدیریت شهری فقط محدود به عملکرد شهرداری ها و شوراهای شهر نمی باشد، بلکه کلیه سازمان ها، ادارات و مجموعه های شهری که به نحوی بر شهر و شهروندان تأثیر گذارند، در حیطه سیستم مدیریت شهری قرار می گیرند. این تحقیق در پی آن است، نقش سرمایه فکری در افزایش کارآیی منابع انسانی کاربری های آموزشی را مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش نیز کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های پیام نور استان گیلان و تعداد نمونه ها نیز بر اساس روش نمونه گیری گروهی 112 نفر بوده است. برای پاسخ به سئوالات تحقیق نیز از آزمون پیرسون و تحلیل رگرسیونی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین سرمایه فکری و نیز ابعاد مختلف آن (سرمایه های انسانی، ساختاری و رابطه ای) با کارآیی منابع انسانی در دانشگاه های پیام نور استان گیلان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر با افزایش سرمایه فکری و ابعاد مختلف آن، میزان کارآیی منابع انسانی در این کاربری های آموزشی نیز افزایش می یابد.
پیش بینی آلودگی هوای ناشی از حمل ونقل شهری کلانشهر تهران با بهره گیری از تلفیق GIS با مدلLUR وشبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون طرح هایی چند در جهت کاهش آلودگی هوای شهر تهران به مرحله اجراگذاشته شده است. اما مسئله این است که در کنار سایر کاستی ها، این طرح ها اغلب با تبعیت از مدیریت بحران به جای مدیریت ریسک،در واقع عکس العملی منفعلانه ومقطعی در مقابل افزایش آلودگی هوا بوده ودر تصمیمات مدیریتی مبتنی بر این طرح ها از سامانه پشتیبانی تصمیم گیری استفاده نشده است. لذا این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روشی تحلیلی-کاربردی وبا استفاده از داده های ساعتی، غلظت منوکسید کربن 12 ایستگاه از مجموعه ایستگاه های سنجش آلودگی هوا متعلق به شرکت کنترل کیفیت هوا وهمچنین داده های هواشناسی سرعت باد، جهت باد ودما مربوط به ایستگاه مهرآباد، همگی مربوط به سال1389، و داده های حجم همسنگ سواری معابر شهر تهران با هدف پیش بینی زمانی-مکانی آلودگی هوای ناشی از حمل ونقل شهری کلانشهر تهران در راستای کاربرد در سامانه پشتیبانی تصمیم گیری فضایی مدیریت کیفیت هوا و با هدف نهایی مدیریت بهینه حمل و نقل شهری کلانشهر تهران به تحقیق پرداخت. در این راستا، از آنجا که هدف غایی تحقیق حاضر، بهره گیری از نتایج آن در کنترل بهینه حمل و نقل شهری به عنوان منبع مهم آلاینده هوا است؛ از روش LUR برای سنجش شاخص منوکسید کربن در حمل و نقل کلانشهر تهران در کنار سایر آلاینده ها استفاده گردید.سپس از شبکه عصبی مصنوعی برای پیش بینی زمانی احتمال وقوع آلودگی هوا البته با تأکید بر مدیریت ریسک بهره گرفته شد؛ و سپس بر پایه پیش بینی های زمانی حاصل از شبکه عصبی مصنوعی، با استفاده از شاخص کریجینگ مناطقی که احتمال وقوع آلودگی هوا در آنها بالاست، شناسایی گردید. براساس یافته های تحقیق، نتایج مناسب تشخیص داده شد به گونه ای که می توان از این الگو در سامانه پشتیبانی مدیریت کیفیت هوا به هدف نهایی مدیریت بهینه حمل و نقل شهری کلانشهر تهران استفاده نمود.
مدل سازی تفکیک قطعات زمین در فرایند توسعه شهری (مورد شناسی: شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
225 - 252
حوزه های تخصصی:
با پیدایش طرح های توسعه جدید شهری در کشورهای مختلف و همچنین ضرورت بهره گیری مناسب از زمین، مقوله تفکیک اراضی همواره ازموضوعات بحث برانگیز در راستای توسعه های جدید بوده است. هدف اصلی تفکیک اراضی شهری، فراهم کردن حداکثر بهره وری از زمین و فضا و رعایت دسترسی بین قطعات شهری است، به طوری که محیط شهری مطلوب را پدید آورد. عوامل متعددی در تعیین اندازه مساحت قطعات تفکیکی مؤثرند. در این میان ویژگی های اجتماعی- اقتصادی خانوارهایی که پیش بینی می شود در افق طرح در ناحیه توسعه یافته سکونت خواهند یافت، از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این مبنا، در پژوهش حاضر چهار عامل بُعد خانوار، سطح درآمد، قیمت زمین و میزان دسترسی به مراکز شهری، به عنوان متغیّرهای مستقل و مساحت زمین به عنوان متغیّر وابسته انتخاب شده اند و نتایج به دست آمده، از میزان اهمیت هر یک از متغیّرهای مستقل در تبیین متغیّر وابسته در یک رابطه رگرسیون ارائه شده است. منطقه مطالعه موردی، شهر سمنان است که براساس پیش بینی فرایند رشد شهری تا افق طرح جامع (1405)، نیاز به 86 هکتار زمین دارد. فرایند مدل سازی تفکیک زمین در شش گام انجام شده است و ابزار پایه مورد استفاده درجهت تقسیم بندی زمین، مدل ارائه شده توسط داهال و چو (2014) است که براساس اندازه، شکل و جهت، طرح تقسیم بندی قطعات بزرگ زمین را به صورت کاملاً خودکار ارائه می دهد. با استفاده از این مدل، قطعه زمین موردنظر به 16 بلوک اولیه تفکیک می شود. هر یک از بلوک ها با توجه به قیمت زمین و میزان دسترسی خود به مراکز شهری، ارزش یا اهمیت مکانی متفاوتی برای سکونت خانوارها دارند. با محاسبه میانگین شاخص دسترسی و پیش بینی قیمت زمین و درآمد در سال افق و به کارگیری رابطه رگرسیون، مساحت موردنیاز قطعات زمین برای سطوح درآمدی مختلف به دست می آید. از سوی دیگر با محاسبه ارزش مکانی برای هر یک از بلوک ها و با فرض آنکه خانوارهای با سطح درآمدی بهتر تمایل به زندگی در بلوک هایی با ارزش مکانی بالاتر را خواهند داشت، مساحت های به دست آمده به بلوک های مورد نظر تخصیص می یابند. در نهایت برای رسیدن به نتایج بهتر، محدودیت های مدل تقسیم بندی خودکار زمین و همچنین پیشنهادهای مورد نیاز درجهت دستیابی به نتایج دقیق تر، ارائه شده است.
تحلیلی بر مهاجرتهای داخلی و عواقب اقتصادی - اجتماعی آن در کشور
حوزه های تخصصی:
ژئوپلیتیک مواد مخدر و تأثیر آن بر امنیت مرز و مناطق مرزی شرقی(نمونه موردی: مرز خراسان رضوی باافغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تولید و تجارت مواد مخدر با گردش مالی سه هزار میلیارد دلاری آن، امروزه به یک عرصه ژئوپلیتیکی تبدیل شده است. از این رو می توان از آن با عنوان ژئوپلیتیک مواد مخدر یاد کرد. در این عرصه با بازیگرانی در سه سطح محلی، منطقه ای و جهانی روبه رو هستیم؛ به این ترتیب در پایین ترین سطح یعنی سطح محلی، کشاورزان افغانستانی قرار دارند که با وجود زحمت و تلاش زیاد کمترین میزان سود ناشی از این تجارت غیرقانونی را به خود اختصاص می دهند. در سطح دوم، قاچاقچیانی قرار دارند که وظیفه انتقال و قاچاق مواد مخدر را از داخل افغانستان به بازارهای منطقه بر عهده دارند و با توجه به نوع فعالیت خود، سودهای متفاوتی را نیز دارند. سرانجام در بالاترین سطح، مافیای جهانی مواد مخدر و کارتل های بین المللی هستند که در سطح جهانی به این تجارت کثیف مشغولند والبته بالاترین سودها را از آن خود می سازند و عموماً از تعقیب و مجازات قانون در امان هستند. از سوی دیگر تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان دارای آثار و پیآمدهای زیانباری برای همسایه های این کشور به ویژه جمهوری اسلامی ایران است. یافته های تحقیق نشان می دهد همسایگی ایران با افغانستان، همچنین قرار گرفتن ایران در مسیر اصلی قاچاق مواد مخدر، امنیت مناطق مرزی شرق را به طور خاص و امنیت کل کشور را به طور عام از چشم انداز سیاسی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد تهدید جدی قرار داده است. قاچاق مواد مخدر، کالا، رفت وآمدهای غیر مجاز مرزی، قاچاق انسان، افزایش درگیری ها و ناامنی های مرزی، افزایش قتل، شرارت و گروگان گیری در مناطق مرزی، گسترش اعتیاد و پیامدهای منفی پرشمار آن از جمله این تهدیدات است. این مقاله می کوشد با روش توصیفی تحلیلی ضمن تبیین ژئوپلیتیک مواد مخدر در افغانستان به بررسی پیامدهای تولید و قاچاق مواد مخدر بر امنیت مناطق مرزی شرقی کشور بپردازد.
سنجش مناسبت به کارگیری مولفه های موفقیت رقابت پذیری توسعه منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی سازی و پیشرفت های اطلاعاتی و ارتباطی، سبب تغییر جهت رویکردهای سیاسی و طرح الگوواره های » مزیت های رقابتی « به » مزیت های نسبی « کشورها و مناطق، از تکیه بر شده است. رقابت پذیری، انگاشتی که پیش از آن تنها در سطح » رقابت پذیری قلمروئی «واحدهای فعالیتی معنادار بود، از اواسط دهة 1990 میلادی و هم زمان با افزایش تحرک نیروی انسانی و سرمایه و سپس اهمیت مکان، از ترجمان فضایی برخوردار شده و به گفتمان علوم منطقه ای و برنامه ریزی توسعة فضایی راه یافت. در این زمینه، هدف کلان پژوهش پیش رو، پرداختن به دو پرسش مطرح در زمینة رقابت پذیری توسعة منطقه ای است: نخست، چیستی رقابت پذیری منطقه ای و دیگری چرایی رقابت پذیری بیشتر بعضی مناطق در مقایسه با مناطق چارچوب های توسعة « دیگر که پاسخگویی به آن، چگونگی دستیابی منطقه به جایگاه رقابتی و را مشخص می سازد. کاستی رهیافت های رایج در پاسخگویی به این دو پرسش، » رقابت پذیر یکسان فرض کردن میزان اثرگذاری پیشران های شناسایی شده در دستیابی به رقابت پذیری، بی توجهی به نقش متغیرهای مداخله گر )میانجی( در تدوین روابط سببی، ناممکن بودن تعمیم مدل های مرسوم به همة بسترها، شناسایی پیشران های خاص مناطق کشور را به عنوان گام در ،» توسعة فضایی رقابت پذیری منطقه ای ایران « اساسی و نخستین در تدوین مدل نظری دستور کار این پژوهش قرار داده است. با این هدف، پس از بررسی تعاریف مختلف از رقابت پذیری منطقه ای )به عنوان متغیر مکنون وابسته( و شناسایی پیشران های معرفی شده از دیدگاه های نظری متفاوت )به عنوان متغیرهای مکنون مستقل( به روش مطالعة اسنادی، متغیرهای آشکار یا نمایه ها انتخاب می شوند و از طریق اندازه گیری روابط سببی به روش تحلیل مسیر، ضریب اهمیت اثرگذاری پیشران ها در بستر ایران تعیین می شود. ضرورت فراهم بودن داده های مورد نیاز، سطح پژوهش را مقید به مناطق استانی ساخته است.
تحلیل فضایی اماکن ورزشی در مناطق 5 و 6 اصفهان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اماکن و فضاهای ورزشی از مهمترین کاربری های شهری در جهت افزایش سلامت جسمانی و روانی شهروندان می باشند، که مکان گزینی بهینه برای آنها از مهمترین وظایف مدیران، مسئولان و برنامه ریزان شهری است. تعدد عوامل مؤثر در مکان یابی اماکن ورزشی با توجه به مشکلات شهرهایی با بافت فشرده همانند اصفهان، استفاده از روش های نوین را امری بسیار ضروری نموده که بی توجهی به این موضوع در بسیاری از موارد موجب هدر رفتن سرمایه های زیادی شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت مکانی اماکن ورزشی موجود در دو منطقه 5 و 6 شهر اصفهان و ارزیابی عملکرد مدیران مربوطه در زمینه مکان یابی بود، که متعاقبا به واسطه نتایج به دست آمده به تعیین نیازها و کمبود های موجود در محدوده پرداخته شد. در این پژوهش از فن آوری GIS استفاده شد که ابتدا داده های مکانی از روی نقشه های رقومی و خطی تهیه و سپس داده های توصیفی جمع آوری شده از اسناد و مدارک، آمار و مشاهده میدانی با آن ها تلفیق و تشکیل پایگاه اطلاعاتی دادند. برای انجام عملیات تحلیل فضایی از معیارهای سازگاری، ایمنی، جمعیت، دسترسی و توزیع عادلانه استفاده گردید، که با استفاده از یک روش ابتکاری برای هر یک از اماکن ورزشی بر اساس هر معیار امتیازی در نظر گرفته شد. پس از جمع بندی امتیازهای به دست آمده مشخص شد، 7 درصد از اماکن مورد بررسی در وضعیت بسیار نامناسب، 26/52 درصد در وضعیت نامناسب، 63/29 درصد در وضعیت متوسط، 88/9 درصد در وضعیت مناسب و 23/1 درصد در وضعیت بسیار مناسب قرار داشتند. در نهایت، بر اساس نقشه ها و نتایج به دست آمده، کمبودها و نیازهای منطقه از لحاظ تاسیسات ورزشی به طور کامل مشخص گردید.
ارائه مدل برنامه ریزی میان مدت دوچرخه سواری در راستای توسعه پایدار مطالعه موردی: محدوده مرکزی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند رشد شتابان کلانشهرها در جهان، توام با افزایش جمعیت در این شهرها، مشکلات متعددی را مانند معضل ترافیک و اختلال در سامانه حمل و نقل درون شهری بوجودآورده است. ازاین رو معضل مذکور از چالش های اساسی فراروی برنامه ریزی شهری در اواخر قرن بیستم بوده است و بر دستیابی به اهداف توسعه پایدار شهری نهاده است. افزایش سریع وسایل حمل و نقل موتوری بویژه اتومبیل و استفاده زیاد از آن در شهرهای کشور و مشخصاً در کلان شهر اصفهان همراه با رشد جمعیت و گسترش بی رویه آن و عدم برنامه ریزی علمی وجامع ومشکلات عدیده سیستم حمل و نقل عمومی باعث بروز مشکلاتی نظیر آلودگی های شدید زیست وحیطی، تراکم ترافیک، اتلاف وقت، مصرف انرژی و تصادفات شده است. در این راستا ضمن بررسی سهم دوچرخه در سفرهای شهر اصفهان از دهه 60 تا کنون، برای رسیدن به هدف، از یک مدل منطقی ابتکاری متشکل از سه مرحله اساسی بررسی سفرها، تعیین استراتژی مناسب و رتبه بندی نواحی در محدودة مطالعاتی تعیین شده، استفاده گردیده است. روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق بصورت اسنادی-کتابخانه ای، مصاحبه و مطالعات میدانی بوده که با استفاده از مدل SWOT و نرم افزارهای GAUSS و ARCGIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تحقیق نشان می دهد که با توجه به آنکه تعداد زیادی از سفرهای محدوده مرکزی شهر کوتاه برد هستند، به عنوان یکی از مهمترین راه های برون رفت از معضلات حمل و نقل و ترافیک باید برای جلب این سفرها به سوی دوچرخه نسبت به توسعه فراگیر و گسترده زیر ساختها و ارائه تسهیلات دوچرخه سواری بر اساس رتبه بندی نواحی واقع در محدوده بر اساس خصوصیات کالبدی، تعداد سفر دوچرخه و تعداد و نوع کاربری ها اقدام نمود. در انتها رعایت مراحل ذکر شده به عنوان یک مدل مناسب جهت توسعه موفق طرح دوچرخه سواری در اصفهان پیشنهاد می گردد.