فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۴۱ تا ۸٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزش های جغرافیایی فرصت هایی هستند که مطلوب بازیگران سیاسی اعم از فردی یا گروهی واقع می شوند. این ارزش ها و عوامل جغرافیایی در مجموعه های کلی: شامل مکان و فضای جغرافیایی، الگو های فضایی و انسان ها قرار دارند که مطلوبیت سیاسی پیدا می کنند و توجه بازیگران را به خود جلب می نمایند. به عبارتی آن ها بار سیاسی به خود می گیرند و بدین ترتیب ماهیت ژئوپلیتیکی می یابند. ایران و عراق در منطقه ژئواستراتژیک خاورمیانه قرار گرفته و از موقعیت و شرایط خاصی برخوردارند بطوریکه مورد توجه قدرت های جهانی قرار گرفته اند. اما عوامل و ارزش های جغرافیایی دو کشور یکسان نیست. و ایران در این زمینه برتری زیادی نسبت به عراق دارد. هدف از این تحقیق بررسی شرایط، موقعیت و عوامل و ارزش های ژئوپلیتیکی دو کشور ایران و عراق و شناخت جایگاه دو کشور در این زمینه است. که با بررسی صورت گرفته با روش تحقیقی توصیفی و تحلیلی به این نتیجه می رسد که این شرایط و ویژگی ها در ایران نسبت به عراق بسیار مطلوب تر و برتری قرار دارد.
آسیب شناسی مبانی نظری برنامه ریزی و نظام برنامه ریزی طرح های شهری و روستایی با رویکرد آمایش گردشگری (استان های ایلام، کرمانشاه و لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله،شناسایی مشکلات موجود در مبانی نظری برنامه ریزی و نظام برنامه ریزی طرح های شهری و روستایی در بخش های مختلف به ویژه در بخش گردشگری می باشد روش استفاده شده در این پژوهش،کیفی و مبتنی بر تکنیک دلفی می باشد.مطالعه میدانی در سطح سه استان غربی کشور انجام گرفته است و در هر یک از استان ها90 نفر، مرکب از3گروه:1-کارشناسان ومدیران عضو کارگروه معماری و شهرسازی2-مهندسین مشاور و پیمانکاران3- افراد دانشگاهی آشنا با طرح های شهری و روستایی انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های متعدد بر اساس مراحل نه گانه دلفی در یک دوره2ساله نظرات آن ها اخذ گردید و در نتیجه به دلیل حاکم بودن تفکر سرمایه داری، غالب بودن برنامه ریزی اکتشافی برفرایند برنامه ریزی و هم چنین اتمام عمر طرح هایی که به روش پوزیتویستی تهیه می شوند و آنچه در این تحقیق در خصوص علل ناکامی طرح های توسعه شهری و روستای به دست آمد نشان می دهد طرح هایی که برای توسعه نقاط روستایی و شهری در محدوده استان های ایلام، لرستان و کرمانشاه تهیه می شوند دارای اشکالات شکلی و محتوای فراوان بوده و قادر به ایجاد سکونت گاه شهری و یا روستایی ایدآل و زیبا نخواهند بود
امکان سنجی استقرار صنایع کوچک (تبدیلی کشاورزی ) با استفاده از مدل تحلیلیSWOT مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعتی کردن روستاها با توجه به رسالت ها و اهدافی که به دنبال خواهد داشت ،گامی اساسی جهت نیل به توسعه پایدار روستایی می باشد. مقاله حاضر امکان سنجی استقرار صنایع کوچک (تبدیلی کشاورزی )در روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت را با توجه به قابلیت ها ومحدودیت ها ی پیش روی هدف و هم چنین تعیین و ارائه استراتژی ها و راهکارهای مناسب را در خصوص هدف مورد نظر مورد بررسی قرار داده است. و بر این اساس پرسش کلیدی پژوهش عبارتست از این که آیا امکان ایجاد صنایع تبدیلی کشاورزی در روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت وجود دارد یا نه؟ بدین منظور پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی – تحلیلی است.جهت ارائه استراتژی ها ی و راهکارهای مناسب از طریق تعیین نقاط قوت ،ضعف، فرصت ها و تهدیدها از مدل تحلیلی SWOTاستفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که محدوده مورد مطالعه جهت استقرار صنایع از نقاط قوت و فرصت بیشتری هم چون ویژگی ها ی زیست محیطی ،اقتصادی و اجتماعی نسبت به تعداد ضعف ها و تهدیدها پیش رو دارامی باشد، بنابراین علاوه برکارکردهای فعلی می توان کارکرد صنعتی را جهت رسیدن به توسعه پایدار برایش در نظر گرفت.
اثر تغییر اقلیم و نوسانات الگوی گردش های جوی بر روی رودخانه مرزی ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی اثر تغییر اقلیم و نوسانات الگوی گردش های جوی بر روی رودخانه مرزی ارس پرداخته شده است. پژوهش ها نشان می دهد که دلیل اصلی پدیده تغییر اقلیم، انتشار بیش از حد گازهای گلخانه ای در جو می باشد. علت افزایش گازهای گلخانه ای خصوصا دی اکسیدکربن (به عنوان موثرترین گاز گلخانه ای موجد تغییر اقلیم) در سال های اخیر عمدتا افزایش سوخت های فسیلی، احتراق و جنگل زدایی است. بنابراین افزایش های اخیر به طور عموم نتیجه فعالیت های بشری بوده است. حوضه رودخانه ارس هم از اثرات زیانبار تغییر اقلیم و به تبع آن تغییر در الگوی گردش های جوی در امان نبوده است، به طوری که نوسانات ایجاد شده سبب شده تا الگوهای بارشی حوضه رودخانه ارس تغییر مکان داده و عمدتا به سمت عرض های جغرافیایی بالا متمایل شده اند. همین امر موجب شده تا بارش در حوضه رودخانه ارس نه تنها کاهش یابد بلکه نوع بارش ها هم تغییر پیدا کند. هم چنین حساس بودن جریان پایه این رودخانه نسبت به آب سرشاخه های ورودی از کشورهای ایران، ترکیه، آذربایجان و ارمنستان، هر گونه احداث سد یا بند بر روی این سرشاخه ها که موجب کاهش آب ورودی به رودخانه ارس شود، احتمال وقوع تنش های مرزی و خدشه دار شدن روابط سیاسی به ویژه در ارتباط با مسائل انرژی از جمله آب را افزایش می دهد
واکاوی حساسیت انسانی کلان شهر تهران در برابر آلودگی هوا با بهره گیری از تلفیق GISو AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوای کلان شهرها و در این میان به ویژه کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه بیش از پیش آلوده می باشند.هوای کلان شهر تهران نیز بیش از پیش آلوده بوده، که این آلودگی تاکنون باعث خسارات سنگین مالی و جانی شده و بنابراین طبیعی است که در زمینه کنترل آلودگی هوای تهران تاکنون طرح هاا و پژوهش ها ی متعددی صورت پذیرفته باشد.اما مسئله این است که شهر تهران در عمل فاقد یک پهنه بندی به لحاظ حساسیت انسانی به جهت استفاده در برنامه ریزی ها ی آتی می باشد.لذا این پژوهش به سبب اهمیت موضوع با روشی تحلیلی-کاربردی و با بهره گیری از تلفیق ا GISو AHP و با استفاده از معیارهای کودکان بین صفر تا14 سال،افراد بالای60 سال،مراکز بهداشتی،تعداد خانوار ساکن،جمعیت،کاربری مسکونی،مراکز درمانی وبیمارستان ها ،مهد کودک ها و باشگاه هاا ودر نهایت آموزشگاه ها به هدف واکاوی و پهنه بندی بر مبنای حساسیت انسانی شهر تهران در مقابل آلودگی هوا به تحقیق پرداخت.بر اساس نتایج تحقیق ، مناطق حساس و انسانی شهر تهران به لحاظ آلودگی هوا، مشخص گردید.
جغرافیای رادیکال؛ رویکرد میان رشته ای در جغرافیای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور علوم میان رشته ای و تخصص طلبی بعد از تحولات علمی در قرن 19 محصول شرایط تاریخی بود. فقدان نظریه های عام و فراگیر، زمینه ساز تجزیه علوم اجتماعی و به تبع آن جغرافیا گردید. علم جغرافیا نیز در گذر زمان به دو رشته جغرافیای طبیعی و جغرافیای انسانی تقسیم شد. هرکدام از این رشته ها از علوم مشابه و همجوار به منظور غنی سازی مبانی نظری و توسعه قلمرو مطالعاتی خود استفاده کردند. جغرافیای انسانی در قرن نوزدهم بیشتر از انسان شناسی تأثیر پذیرفت و در اول قرن نوزدهم و اول قرن بیستم تحت تأثیر جامعه شناسی بود و از نیمه قرن بیستم تاکنون متأثر از علوم زیستی، روانشناسی، اقتصاد سیاسی و نظریه های اجتماعی بوده است. یکی از زیرشاخه های جغرافیای انسانی که عمدتاً تحت تأثیر اقتصاد سیاسی و ایدئولوژی های چپ قرار گرفت جغرافیای رادیکال بود. جغرافیای رادیکال با رویکردی بنیادستیز، بر عدالت اجتماعی تأکید می ورزد و با بررسی کیفیت زندگی انسان ها در فضاهای مختلف سعی در تغییر مناسبات اجتماعی و اقتصادی و فضایی دارد. بنابراین پویایی و برخورد انتقادی از ویژگی های جغرافیای رادیکال است.
کاربرد چیدمان فضایی در خیابان ولیعصر شهر باشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲۹
۹۰-۸۱
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان بزرگترین محل تجمع انسانی هم از رفتار و عملکرد انسان های ساکن، تأثیر پذیرفته و شهر را بر اساس نیازها و خواسته های خودشان شکل داده اند و هم شهرها و چگونگی قرار گیری فضاها در کل سیستم شهر بر نوع رفتارها و عملکرد انسان ها تأثیر گذاشته است. که با مطالعه و شناخت این روابط می توان هر فضایی یا هر نوع کاربری را در جای خود استقرار نمود. در این بین نظریه چیدمان فضایی، نظریه نسبتاً جدیدی است که ریشه در علم ریاضیات گسسته (نظریه گراف ها) دارد و از دهه 1980 وارد مباحث شهرسازی و معماری شده است. این نظریه به بررسی روابط بین چیدمان فضاها و رفتار افراد در این فضاها با استفاده از عامل های وضوح، اتصال، هم پیوندی، عمق و نقشه هم پیوندی می پردازد. با استفاده از این نظریه و تحلیل عاملها در نرم افزارهای Arcgis, Arc view در شهر باشت به بررسی علت تجمع کاربری های تجاری در خیابان ولیعصر و به تبع آن تراکم رفت آمدهای سواره و پیاده در این خیابان بپردازد. در نهایت با این پژوهش مشخص می گردد که علت تجمع کاربری ها و به تبع آن تراکم رفت و آمدها بالا بودن وضوح، اتصال، هم پیوندی و پایین بودن عمق در خیابان ولیعصر شهر باشت است.
مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی شهرهای میانی ایران؛ مورد پژوهی: زنجان و همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۶۸-۵۳
حوزه های تخصصی:
مدیریت یکپارچه شهری مدیریتی است هم افزا،با حضور تمامی ذی نفعان و ذی نفوذان شهری در چارچوب نهادی، سازمانی و قانونی مشخص به منظور ارتقاء سطح مدیریت شهری و پایدار نمودن زیست پذیری شهر. این مقاله سعی بر آن داشته است با بررسی ساختار مدیریت شهری شهرهای میانی ایران (زنجان و همدان) در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی با نگرش مدیریت یکپارچه بپردازد. روش تحقیق پژوهش از نوع پیمایشی- کمی بوده که با استفاده از روش اسنادی و میدانی گردآوری داده ها صورت پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای ستاد توانمند سازی اسکان غیررسمی، (بخش دولتی و عمومی) نهادهای مردمی و مردم ساکن در بافتهای اسکان غیر رسمی و فعالان اقتصادی (بخش خصوصی) مستقر در این بافتها می باشد. حجم نمونه برآورد شده برای بخش دولتی و عمومی 18 سازمان، برای بخش مردمی 620 نمونه و برای بخش خصوصی510 نمونه بوده است که با استفاده از روش آزمون میانگین و مدل تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل داده ها صورت پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد در شهرهای میانی ایران مدیریت یکپارچه شهری عملکرد نیافته و مدیریت شهری دارای نگرش و کارکرد سنتی است و نتیجه این نوع نگرش ناکارمدی طرح های ساماندهی و گسترش مسائل شهری در بافتهای اسکان غیررسمی است. از طرف دیگر تشریک مساعی نهادی (هم افزایی نهادی) بعنوان پیش شرط پیاده سازی مدیریت یکپارچه در حال حاضر در این شهرها نامناسب و در پایه چرخه حیات مدیریت یکپارچه شهری واقع شده است.
سنجش سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران با رویکرد تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهم ترین معیار های اساسی توسعه پایدار در سطح مناطق کشور به شمار می رود. از طرفی یکی از الزامات اساسی فرآیند توسعه پایدار ملی، توجه به ویژگی های منطقه ای با استفاده از مجموعه ای از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی است تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه به مناطق مختلف تخصیص داد. پژوهش حاضر به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران و رتبه بندی آنها براساس میزان توسعه یافتگی، برای هدایت برنامه ریزان و سیاست مداران در تعیین اولویت سرمایه گذاری در استان ها انجام گرفت. بدین منظور، ابتدا 13 شاخص از حوزه های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی شناسایی و داده های متناظر با آنها برای 28 استان کشور ایران گردآوری شد. برای تهیه شاخص ترکیبی از روش تحلیل عاملی استفاده شده و شاخص های ترکیبی برای استان ها محاسبه و سطح بندی شدند. بر اساس این سطح بندی، استان های کهکیلویه و بویر احمد، تهران و سمنان به ترتیب در رتبه های اول تا سوم و استان های کردستان، سیستان و بلوچستان و همدان به ترتیب در رتبه های آخر قرار گرفتند.
برنامه ریزی مسکن شهر میبد با رویکرد توسعه ی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از اساسی ترین نیازهای زندگی انسان هاست و به عنوان کوچکترین عنصر تشکیل دهنده ی سکونتگاه ها و به وجود آورنده یکی از پدیده های جغرافیایی به شمار می رود. لزوم توجّه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه ی پایدار شهری در چهارچوب برنامه ریزی های ملّی، منطقه ای و شهری، بیش از پیش احساس می شود تا بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی، مشکلات شهروندان را برطرف کرده و درنتیجه، محیطی آرام و سرسبز، همراه با امنیّت و آسایش و رفاه برای آنان فراهم شود. بدین منظور، این مقاله، ضمن اشاره ی کوتاهی به ادبیّات نظری و عملی مسکن و توسعه ی پایدار با بررسی شاخص های کمّی و کیفی مسکن شهر میبد برای شناخت وضعیّت مسکن این شهر و به کارگیری این شاخص ها و شاخص های برگزیده زیست اجتماعی و ارزیابی وضعیّت پایداری در مجموعه مناطق مسکونی و محلّه های این شهر می پردازد. هدف این مقاله، بررسی توسعه ی پایدار شهر میبد و برنامه ریزی مسکن آن است. پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای و روش پژوهش ""توصیفی تحلیلی"" است. در این پژوهش از مدل های کمّی و نرم افزارهای رایانه ای استفاده شده است. با توجّه به آمارهای موجود، به ویژه پژوهش میدانی، اقدام به بررسی و شناخت وضعیّت مسکن شهر میبد، به لحاظ شاخص های کمّی و کیفی در دوره های گذشته و حال شده است. نتایج این پژوهش، بیانگر پیشرفت به نسبت مناسب شاخص های کمّی و کیفی در دهه ی 85-1375 است که با روند توسعه ی پایدار در ارتباطی معنا دار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های تراکم در واحد مسکونی، در سال 1385 برابر 81/3 و در سال 1385 متوسّط اتاق 26/4 و متوسّط اتاق برای هر خانوار 19/4 و تراکم نفر در اتاق 89/0 و تراکم خانوار در اتاق 23/0 و درصد کمبود واحد مسکونی در این سال 5/1 بوده است.
رتبه بندی زمینه های توسعه گردشگری در نواحی روستایی، با استفاده از تاپسیس خاکستری (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان ورزقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منابع طبیعی و جاذبه های گردشگری ایران گنجینه ای است که برای استفاده بهینه از آن باید توجه گردشگران داخلی و خارجی به جاذبه های روستایی گسترش یابد و روش های مدیریت مؤثر و کارآمد مناسب اتخاذ شود. بهره برداری بهینه از فرصت های موجود در زمینه گردشگری، مانند هر فعالیت دیگری مستلزم انجام مطالعات اصولی و طرح برنامه های مبتنی بر تحقیقات و مدیریت علمی است. از اساسی ترین فعالیت های علمی در حوزه گردشگری، ارزیابی منابع قابل توسعه در این زمینه است. نواحی روستایی دارای منابع و جاذبه های فراوانی است که قابلیت سرمایه گذاری دارد. بنابراین برای فراهم کردن بستر مناسب سرمایه گذاری، شناسایی این نواحی در گام نخست ضروری است و بهترین مکانیسم برای این شناسایی به کارگیری روش های مختلف و دقیق علمی است. شهرستان ورزقان دارای جاذبه های فراوان گردشگری است که تا به حال توجه چندانی به آن نشده است، لذا با ارزیابی دقیق جاذبه های گردشگری و معرفی آن به سرمایه گذاران بخش گردشگری می توان شاهد شکوفایی مناطق روستایی شهرستان از نظر گردشگری بود. جامعه آماری مقاله تمام جاذبه های مطرح شهرستان است که سالانه گردشگران به آنجا مراجعه می کنند. شاخص های مورد بررسی با رویکرد فضایی مکانی برای ارزیابی با توجه به اسناد و منابع موجود مدنظر قرار گرفت و با استفاده از تئوری خاکستری- که یکی از روش های تصمیم گیری تحت شرایط عدم قطعیت است- با تلفیق این روش با تاپسیس به ارزیابی جاذبه های گردشگری، نواحی روستایی مستعد سرمایه گذاری در بخش گردشگری شهرستان ورزقان را مشخص کرده است. براساس نتیجه به دست آمده جاذبة جنگل های ارسباران به عنوان بهترین گزینه بین سایر جاذبه ها برای سرمایه گذاری انتخاب شده است.
امکانسنجی توسعه گردشگری با رویکرد سیستمی در روستاهای حاشیه کویر میقان اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری راهبردی برای توسعه روستایی و پاسخی به جهانی شدن و بازساخت روستاها است. توسعه گردشگری مستلزم نگرشی جامع و سیستماتیک به همه عناصر تشکیل دهنده آن می باشد. روستاهای واقع در حاشیه منطقه کویر میقان به رغم برخورداری از جاذبه های متعدد گردشگری، در فقر و محرومیت به سر می برند. در این راستا هدف تحقیق حاضر امکان سنجی توسعه گردشگری بر اساس سیستم تشکیل دهنده آن است.جامعه آماری سه گروه شامل گردشگران،ساکنان روستاها و مدیران محلی است که با استفاده از روش تصادفی 274 نفر از ساکنان،150 نفر گردشگر و 30 نفر از مسئولین به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی از جمله آزمونT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشانی می دهد به دلیل عدم شناخت گردشگران و نیز فقدان برنامه بازاریابی و تبلیغات،تقاضای گردشگری در وضع موجود در منطقه در حد ضعیف است. همچنین عناصر تشکیل دهنده عرضه گردشگری از دیدگاه خانوار و مسئولان محلی، شامل شاخص های جاذبه ها، حمل و نقل، زیرساخت ها و خدمات، پیشبرد فروش و مشارکت در حد خوب می باشد ولی شاخص اطلاعات بر خلاف سایر شاخص ها در حد ضعیف ارزیابی گردید. به هر حال روستاهای منطقه از جاذبه های بالقوه داخلی و فرصت های بیرونی مناسبی برای توسعه گردشگری برخوردار هستند. در نتیجه با برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه فعالیت های گردشگری از جمله تبلیغات و بازاریابی و توسعه و تجهیز زیرساخت ها و خدمات گردشگری، می توان تقاضا برای توسعه گردشگری در سطح روستاهای منطقه را افزایش داد و از نقاط قوت درونی و فرصت های بیرونی در جهت توسعه گردشگری استفاده کافی به عمل آورد.
مقایسه ظرفیت های اجتماعی و نهادی توسعه پایدار در شهرهای کرج و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴
81 - 94
حوزه های تخصصی:
با توسعه شهرها و مطرح شدن رویکرد توسعه پایدار، توجه و رعایت اصول پایداری و پیگیری اهداف آن، هر چه بیشتر در برنامه ریزی توسعه شهرها مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که پیمودن این راه بدون آگاهی از وضعیت شهرها در طی مسیر امکان پذیر نخواهد بود، سنجش میزان دستیابی به اهداف توسعه پایدار در دستور کار دولت ها قرار گرفته است. سنجش میزان پیشرفت پایداری در شهرها از دو بعد اصلی محتوایی و فرایندی قابل بررسی است. بعد محتوایی شامل متغیرهایی است که بر نتیجه نهایی سیاست ها تأثیر می گذارند و شامل سنجش شاخص های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی توسعه پایدار می شوند. در مقابل بعد فرایندی شامل ابزار، روش ها و فرایندهای مختلفی است که برای دستیابی به سیاست های توسعه پایدار مورد استفاده قرار می گیرند و به عنوان پشتیبان و محرک توسعه پایدار محسوب می شوند. هدف تحقیق حاضر علاوه بر تبیین نظری و تشریح رابطه توسعه پایدار با سرمایه اجتماعی، سرمایه نهادی و ظرفیت سازی توسعه پایدار، ارزیابی و مقایسه شاخص های بعد فرایندی توسعه پایدار در دو شهر کرج و قزوین بوده است. تکنیک های اصلی مورد استفاده برای گرد آوری داده ها، مصاحبه با مدیران و کارشناسان و استفاده از پرسشنامه بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار استنباطی و آزمون معناداری میانگین ها و همچنین از روش توصیفی و کیفی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده تفاوت معناداری بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه نهادی و ظرفیت سازی در دو شهر و سطح بالاتر آن ها در شهر قزوین نسبت به شهر کرج است. بدین ترتیب به نظر می رسد که شهر قزوین جهت گیری مناسب تری در حرکت به سوی توسعه پایدار در مقایسه با شهر کرج دارد.
تحلیل فضایی اماکن ورزشی در مناطق 5 و 6 اصفهان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اماکن و فضاهای ورزشی از مهمترین کاربری های شهری در جهت افزایش سلامت جسمانی و روانی شهروندان می باشند، که مکان گزینی بهینه برای آنها از مهمترین وظایف مدیران، مسئولان و برنامه ریزان شهری است. تعدد عوامل مؤثر در مکان یابی اماکن ورزشی با توجه به مشکلات شهرهایی با بافت فشرده همانند اصفهان، استفاده از روش های نوین را امری بسیار ضروری نموده که بی توجهی به این موضوع در بسیاری از موارد موجب هدر رفتن سرمایه های زیادی شده است. هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت مکانی اماکن ورزشی موجود در دو منطقه 5 و 6 شهر اصفهان و ارزیابی عملکرد مدیران مربوطه در زمینه مکان یابی بود، که متعاقبا به واسطه نتایج به دست آمده به تعیین نیازها و کمبود های موجود در محدوده پرداخته شد. در این پژوهش از فن آوری GIS استفاده شد که ابتدا داده های مکانی از روی نقشه های رقومی و خطی تهیه و سپس داده های توصیفی جمع آوری شده از اسناد و مدارک، آمار و مشاهده میدانی با آن ها تلفیق و تشکیل پایگاه اطلاعاتی دادند. برای انجام عملیات تحلیل فضایی از معیارهای سازگاری، ایمنی، جمعیت، دسترسی و توزیع عادلانه استفاده گردید، که با استفاده از یک روش ابتکاری برای هر یک از اماکن ورزشی بر اساس هر معیار امتیازی در نظر گرفته شد. پس از جمع بندی امتیازهای به دست آمده مشخص شد، 7 درصد از اماکن مورد بررسی در وضعیت بسیار نامناسب، 26/52 درصد در وضعیت نامناسب، 63/29 درصد در وضعیت متوسط، 88/9 درصد در وضعیت مناسب و 23/1 درصد در وضعیت بسیار مناسب قرار داشتند. در نهایت، بر اساس نقشه ها و نتایج به دست آمده، کمبودها و نیازهای منطقه از لحاظ تاسیسات ورزشی به طور کامل مشخص گردید.
تحلیل تأثیر گسترش فضایی شهر تهران در افزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر ایران در منطقه ای با خطر لرزه ای بسیار زیاد قرار دارد. آنچه آسیب پذیری تهران را در برابر زلزله افزایش می دهد، گسترش فیزیکی شهر در ابعاد مختلف است. از آنجا که تحلیل این گسترش، راهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات شهری است، تأثیر توسعه فضایی شهر تهران در افزایش آسیب پذیری زلزله در 200 سال اخیر بررسی شده است. اهداف پژوهش شامل نشان دادن وضعیت گسترش فیزیکی شهر تهران در 200 سال اخیر، تبیین رابطه افزایش جمعیت شهری و رشد کلان شهر تهران و بررسی وضعیت گسترش فیزیکی شهر تهران در ارتباط با آسیب پذیری ناشی از زلزله است. در پژوهش حاضر، وضعیت گسترش فیزیکی تهران از زمانی که روستایی بوده تا زمانی که به کلان شهر ملی تبدیل شده است، مورد بررسی و توصیف قرار گرفته است. همچنین، به منظور تبیین رابطه افزایش جمعیت شهری و رشد کلان شهر تهران داده های جمعیت و مساحت از سال 1165 تا 1387 جمع آوری و با استفاده از مدل هلدرن بررسی شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد با توجه به سوابق زلزله های تاریخی، پیشینه لرزه خیزی و گسل های متعدد، شهر تهران از شهرهای با خطر لرزه خیزی بالاست. گسترش فیزیکی شهر تهران در دوره مورد مطالعه، 91 درصد ناشی از رشد جمعیت بوده و 9 درصد رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است. رشد ناهماهنگ و غیر اصولی شهر تهران، بویژه در چند دهه اخیر، ساخت و ساز در حریم گسل ها و مناطق مستعد ناپایداری زمین شناختی نشان می دهند که در صورت وقوع زلزله ای شدید در تهران، تلفات و صدمات جبران ناپذیری به این شهر و به کل کشور وارد خواهد شد. نهایتاً مهمترین عامل افزایش آسیب پذیری لرزه ای شهر تهران، گسترش افقی شهر، بدون در نظر گرفتن حریم امن گسل هاست.
بررسی تأثیر شرایط اقتصادی بر امنیت غذایی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان پایین ولایت از بخش رضویه شهرستان مشهد)
حوزه های تخصصی:
اولویت بندی دهستان های شهرستان مشگین شهر برحسب سطوح توسعه کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربیات جهانی نشان میدهد بخش کشاورزی به لحاظ تامین مواد غذایی، اشتغالزایی، تأمین ارز و نیز تأمین نیازهای سایر بخشهای اقتصادی من جمله بخش صنعت و نیز سهمی که در تولید ناخالص ملی بر عهده دارد قابل توجه است. از آنجایی که قابلیتها و مزیتهای نسبی محلی و منطقهای هر یک از مناطق روستایی به دلیل تأثیرپذیری از عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و محیطی اعم از امکانات و شرایط جمعیتی، تولیدی، جغرافیایی، اقلیمی، زیرساختی و... همواره متفاوت است و این مهم سبب برتری پارهای از مناطق روستایی به لحاظ توسعه کشاورزی به مناطق دیگر میشود. بدین منظور شناخت مزیتها و توانهای محلی و منطقهای هر یک از مناطق روستایی، از اصول بنیادین برنامهریزیهای توسعه روستایی و کشاورزی محسوب گردیده و راهکارهای عملی نیز با تبیین وضع موجود معنا مییابد. هدف این مقاله، اولویتبندی دهستانهای شهرستان مشگینشهر برحسب سطوح توسعه کشاورزی میباشد. تحقیق از نوع توصیفی ـ تحلیلی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام گرفت. جامعه آماری مورد نظر را کلیه بهرهبرداران کشاورزی در شهرستان مشگینشهر تشکیل دادند. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 185 نفر تعیین شد. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظرات صاحبنظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. هم چنین پس از انجام یک مطالعه راهنما و آزمون پایایی پرسشنامه ضریب کرونباخ آلفا 82/0 به دست آمد. دادههای به دست آمده با استفاده از تکنیک TOPSIS مورد تحلیل قرار گرفتهاند. در این تکنیک، فرض بر این است که مطلوبیت هر شاخص به طور یکنواخت افزایشی (یا کاهشی) است. بدان صورت که بهترین ارزش موجود از یک شاخص نشاندهنده ایده آل مثبت بوده و بدترین ارزش موجود از آن مشخص کننده ایده آل منفی برای آن خواهد بود. هم چنین شاخص ها مستقل از هم هستند. در نهایت، نتایج مدل تصمیمگیری چند معیاره بر اساس وزنهای محاسبه شده نشان داد که در بین دهستانهای شهرستان مورد مطالعه دهستانهای مشگین شرقی و قرهسو از حیث توسعه کشاورزی به ترتیب در رتبه اول و دوم و دهستان نقدی در رده آخر قرار دارد. در نهایت با توجه به تحلیل نتایج، پیشنهاداتی کاربردی ارائه شده است.
بررسی اثرات شهرکهای صنعتی بر کیفیت زندگی ساکنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان گرمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد شهرکهای صنعتی در نواحی روستایی با هر هدفی، میتواند در تعدیل مشکلات، تأمین اشتغال و درآمد برای روستاییان و نیز رفاه ساکنان روستاهای اطراف مؤثر باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان اثرگذاری ایجاد شهرکهای صنعتی بر اشتغالزایی در روستاها و وضعیت شاغلان، به ویژه شاغلان روستایی است. مطالعة حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که با اشتغال روستاییان در شهرک صنعتی، چه تغییراتی در سطح زندگی آنان حاصل شده است؟ این تحقیق، بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است که شیوههای جمعآوری اطلاعات در این مطالعه تلفیقی از روشهای اسنادی و پیمایشی است. جامعة آماری تحقیق را شاغلان واحدهای تولیدی شهرک صنعتی به تعداد 56 نفر و کارفرمایان آن ها به تعداد 5 نفر هستندة که به وسیلة ابزار پرسشنامه از آن ها پرسشگری به عمل آمد. در این تحقیق مشخص شد که بیش از نیمی از شاغلان روستایی شهرک صنعتی در روستاهای با فاصة 1 تا 5 کیلومتری و حدود 82% در روستاهای با فاصلة 15 کیلومتری از شهرک صنعتی سکونت دارند. یافته های تحقیق نشان می دهد که واحدهای تولیدی شهرک صنعتی گرمی زمینهساز بهبود سطح زندگی شاغلان روستایی نسبت به دورة قبل از اشتغال شده است؛ بهطوری که امنیت شغلی، تغییر در وضعیت مسکن، تغییر در الگوی مصرف مواد غذایی و کالاهای بادوام، میزان مشارکت و ادامة زندگی در روستا از پیامدهای بارز شهرک صنعتی بر روی زندگی شاغلان روستایی بوده است.
تدقیق انگاره های حاکم بر حضور زنان مسلمان در عرصه های عمومی شهری (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
71 - 85
حوزه های تخصصی:
فرآیند جنسیتی شدن عرصه های عمومی شهری و عدم توجه طراحان شهری به ویژگی ها، نیاز های گروه های مختلف اجتماعی موجب گشته تا این عرصه ها هویت متعالی خویش را از دست بدهند. در این بین به نظر می رسد زنان از جمله گروه هایی باشند که توجه به ویژگی ها و نیازهایشان در طراحی عرصه های عمومی شهری، برای ایجاد انگیزش حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گرو ها نادیده انگاشته شده است. از این رو پژوهش حاضر، با هدف ارایه انگاره های مؤثر بر حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی زنان در عرصه های عمومی شهری و با تأکید بر ترجیحات آنان شکل گرفته است. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و از روش تحقیق پیمایشی در بستر مطالعات میدانی و از شیوه های تحقیق مرور متون و منابع، مشاهده و مصاحبه بهره گرفته شده است. همچنین از پرسش نامه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات، از نرم افزار های SPSS و LISRER به عنوان ابزار تحلیل و ارزیابی داده ها و از مدل ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی) و روش تحلیل حداقل مربعات غیر وزنی به عنوان روش تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که وجود انگاره های دسترسی، امنیت، آسایش، هم آوایی با طبیعت، پویایی و جذابیت، رویداد پذیری و رمز گرایی در عرصه های عمومی شهری، بر انگیزش حضور زنان در این عرصه ها موثر هستند.