فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۶۱ تا ۶٬۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی، مفهومی برای نشان دادن میزان رضایت فرد از زندگی و به عبارتی معیاری برای تعیین رضایت و نارضایتی افراد و گروه ها از ابعاد مختلف زندگی است. این ابعاد، زمینه های تغذیه ای، آموزشی، بهداشت، امنیت و اوقات فراغت را شامل می شود. از سوی دیگر، امروزه در ادبیات برنامه ریزی توسعه، مباحث کیفیت زندگی به عنوان یک اصل اساسی، پیوسته مورد نظر برنامه ریزان و مدیران توسعه است. با این توصیف، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد و بررسی ارتباط میان شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد، درصدد پاسخگویی به این پرسش هاست که میزان کیفیت زندگی، از نظر جامعة نمونه در دو محلة خیرآباد و عیش آباد چگونه است و آیا بین شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در دو محلة مورد مطالعه رابطه وجود دارد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و فرم برداشت میدانی، از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T، آزمون U مان ویتنی و آزمون خی دو) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعة آماری این پژوهش، دو روستای ادغام شده در شهر یزد (خیرآباد و عیش آباد) با جمعیت 11054 نفر است که در این بین، 370 نفر به عنوان نمونه درنظر گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که براساس دیدگاه جامعة نمونه، به طور کلی، میزان رضایت در همة ابعاد مورد بررسی، کیفیت زندگی (اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی) پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده است و تنها در تعدادی از گویه ها، از جمله امنیت اماکن عمومی، میزان وقت آزاد، تسهیلات مناسب منزل و وضعیت زیرساخت ها، میزان رضایت ساکنان تا حدودی بالاتر از متوسط ارزیابی شده است. همچنین براساس نتایج آزمون کای اسکویر، بین شاخص های ذهنی و عینی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد رابطه ای وجود ندارد.
ارزیابی راهبردی وضعیت تکوین مدیریت یکپارچه کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در غیاب مدیریت واحد شهری، تداخل در امور و فعالیت های موازی از توان مدیریتی شهر کاسته و خود مانعی برای سستی یا توقف جریان مدیریت مطلوب می شود. روش تحقیق این پژوهش تلفیقی از روش کمّی و کیفی است و پژوهش براساس مصاحبه های عمیق، مطالعات اسنادی و کمّی سازی عوامل راهبردی انجام شده است. به منظور تعیین موقعیت راهبردی مقصد و اولویت بندی عوامل درونی و بیرونی و تعیین نوع استراتژی های چهارگانه در راستای اهداف از ابزار IEA استفاده شد و در نهایت با استفاده از روش QSPM اولویت های راهبردی تعیین شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نمره نهایی عوامل داخلی شهر تبریز برابر با ۲۱/۲ است که از نظر عوامل داخلی در ارتباط با مدیریت واحد شهری دچار ضعف است. همچنین نمره نهایی عوامل خارجی نیز در همین راستا برابر با ۱۰/۲ است که نشان از نبود واکنش مناسب مدیریت شهری در ارتباط با فرصت ها و تهدیدها دارد. با توجه به ماتریس عوامل داخلی و خارجی نیز، شهر تبریز از نظر مدیریت واحد شهری موقعیت تدافعی دارد. راهبردهای پیشنهادی، ایجاد سازوکار تحقق مدیریت واحد شهری در قالب اقدام ها، قوانین و تصمیم ها در سطح ارگان ها و سازمان های مرتبط، بهره گیری از تجربیات و راهبردهای کشورهای پیش رو براساس پتانسیل های بومی محلی و در نهایت تقویت جایگاه شوراهای اسلامی و افزایش اختیارات قانونی آن ها به منظور مشارکت هرچه بیشتر شهروندان است.
بررسی انطباق مصالح به کار رفته در ساختمانهای بلند مرتبه با شرایط اقلیمی و آسایش ساکنان(نمونه موردی شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
انسان همواره در طول تاریخ سعی می نماید به منظور ایجاد سرپناهی مناسب برای سکونت آن را با محیط پیرامون خود هماهنگ سازد تا بتواند شرایط مناسبی برای ادامه حیات خویش ایجاد کند و در حقیقت نوع ساخت و معماری در این شرایط مناسب دخالت مستقیمی دارد. اما امروزه معماری های متفاوتی به وجود آمده که به وسیله عدم توجه به اقلیم و شرایط زیست اقلیمی آسایش را از ساکنین آنها سلب نموده است. مساله این است که آیا مصالحی که امروزه در ساخت بناهای بلندمرتبه مورد استفاده قرار می گیرد با توجه به اقلیم منطقه انتخاب می شود؟ و آیا این موارد می تواند بر آسایش ساکنین تاثیرگذار باشد؟ در این مقاله به عنوان نمونه موردی دو ساختمان بلند مرتبه از دو طیف متفاوت ساختمانهای بلند شهر همدان انتخاب شده است و با استفاده از نظرسنجی از ساکنین ، داده های آن به وسیله نرم افزار spss تحلیل شده است. بدین ترتیب ساکنین ساختمانی که با مصالح وارداتی ساخته شده است در نبود آسایش حرارتی سکونت دارند. تابش آفتاب از جداره های شیشه ای و جریان هوای سرد از درزهای بین مصالح از عوامل برجسته ای است که باعث مختل شدن آسایش ساکنین می شود. توجه به این نکته ضروری است که استفاده از مصالح مناسب در نماسازی و ساخت و ساز ساختمانهای بلند مرتبه یکی از عوامل مهمی است که از نظر صرفه جویی در مصرف انرژی و دست یابی به آسایش ساکنین نقش اساسی را ایفا می کند.
ارزیابی دلبستگی به مکان: تبیین عوامل و شاخص ها
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به مکان از مهم ترین ابعاد رابطه انسان و مکان است که باید مورد توجه طراحان قرار گیرد. در روند شکل گیری دلبستگی به مکان، دو عنصر انسان و مکان از طریق عنصر سوم تعامل انسان و مکان به لحاظ شناختی، عاطفی و عملکردی، وارد یک فرآیند می گردند که در این فرآیند زمان به عنوان عامل چهارم قابل طرح است. این پژوهش ابتدا به بررسی نظریه های موجود در زمینه حس دلبستگی به مکان و چگونگی درک آن توسط مردم پرداخته و عوامل مؤثر بر این حس را بررسی می کند و درنهایت مدلی برای نشان دادن چگونگی تأثیرات این عوامل ارائه می کند. در این مدل، ارزیابی دلبستگی به مکان شامل دو مرحله ارزیابی عوامل انسانی و مکانی و ارزیابی تعامل انسان- مکان خواهد بود. در مرحله اول سه عامل ویژگی های کالبدی، ویژگی های فعالیتی و ویژگی های فردی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. در مرحله دوم نیز پنج شاخص: هویت مکانی، وابستگی کارکردی به مکان، دلبستگی عاطفی، معنا و پیوند و مشارکت اجتماعی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
چالش های شبکه های تعاونی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت را می توان فرآیند تصمیم گیری و تصمیم سازی اختیاری، آگاهانه و داوطلبانه فردی و جمعی، جهت قدرت یابی برای رفع نیاز و تحقق اهداف خاص در شرایط ویژه که به صورت خودجوش یا برنامه ریزی شده، می تواند به اجرا درآید، در نظر داشت. شکل گیری تشکل های توانمند ضمن آنکه با دیدگاه های جدید در خصوص حقوق مردم سازگارتر است، به طور بالقوه می تواند به عنوان ابزاری در جهت سپردن امور مردم به خود آن ها عمل نموده و فرصت لازم را برای پرداختن دستگاه های دولتی به وظایف اساسی و رسالت های خود فراهم آورد. فرآیند توسعه پایدار روستایی به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد که یکی از مهم ترین عوامل آن، توسعه تعاونی ها بوده که می تواند همگام با سیاست های دولت در بهبود شرایط کار، زندگی، تولید، ارائه خدمات، ارتقاء سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم روستا نقش مؤثری ایفاء نماید. هدف از این پژوهش، شناخت چالش های تعاونی های روستایی ایران بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری، تعاونی های روستایی ایران است و نمونه ها، افراد متخصص و خبره و ذینفعان در این زمینه تشکیل داده است. به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش متغیرهای مورد تحقیق، از روش های پیمایشی و اسنادی بهره گرفته شده و برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها، از آزمون های آماری نظیر تحلیل های رگرسیونی چندگانه با روش گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که موانع سیاسی با ضریب تأثیر 0.594، بیشترین تأثیر و عوامل اجتماعی فرهنگی با ضریب 099/0 کمترین چالش را در تعاونی های روستایی دارد.
تحلیل فضایی مسجد در شهر اردبیل در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
55 - 66
حوزههای تخصصی:
شهر اردبیل به عنوان یکی از شهرهای مهم قلمرو تمدن دوران اسلامی معاصر در دهه های اخیر، با رشد شتابان شهرنشینی در دوره ی معاصر (از دهه ی 1340) مواجه بوده است. این روند منجر به ایجاد عدم توازن در توزیع مناسب فضایی خدمات و فضاهای عمومی شهری شده است. از جمله ی این فضاها، مسجد به عنوان یکی از ارکان شهر در دوره ی تمدن اسلامی معاصر است. توزیع نامتوازن فضایی مساجد در سطح شهر مسئله و تلاش برای ایجاد توازن در توزیع فضایی آن، چالش پیش روی برنامه ریزان، مدیران و سیاست گزاران شهری است. از این رو، ایجاد تعادل و توازن در توزیع مناسب مکانی مساجد از طریق برنامه ریزی فضایی، تحلیل فضایی این فضاها در مقیاس شهری و محله ای را ضروری مینماید. با درک این ضرورت، مقاله حاضر با هدف تحلیل الگوی فضایی پراکنش فضایی مساجد، ارتباط مساجد با تراکم جمعیت، ارتباط با فضاهای تاریخی شهر و تعیین سطح برخورداری محلات شهری از مساجد به عنوان فضاهای مذهبی و اجتماعی تهیه شده است. مقاله حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است. در گام نخست، مکان استقرار 179 مسجد از اسناد شهری استخراج شده است. در گام دوم، از فنون آمار فضایی همانند کرنل، نزدیکترین همسایگی، خود همبستگی فضایی و رگرسیون وزنی جغرافیایی در محیط نرم افزار آرک.جی.ای اس برای تحلیل های فضایی داده ها استفاده شده است. یافته های مقاله نشان میدهند که الگوی پراکنش فضایی مساجد اردبیل از نوع خوشه ای است. همچنین رابطه ی معنی دار مثبتی بین توزیع فضایی مساجد با تراکم جمعیت و ارکان تاریخی شهر وجود دارد. نتیجه اینکه، توزیع فضایی مساجد در سطح محلات شهر اردبیل به صورت ناهمگون است. در پایان بر مبنای یافته ها، پیشنهاداتی برای توزیع متناسب و عادلانه مساجد، ارائه شده است.
بررسی و تحلیل فضایی نابرابریهای اجتماعی درمناطق شهری با رویکرد شهر متراکم مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
27 - 38
حوزههای تخصصی:
نابرابری های اجتماعی پدیده ای است که بر تمام مناسبات اجتماعی انسان ها تأثیر می گذارد. تحلیل فضایی توسعه، میزان نابرابری ها و محرومیت نواحی مختلف را مشخص و اولویت اقدامات برای ارتقای سطح زندگی را معلوم می کند. در ادبیات برنامه ریزی شهری دیدگاه های متفاوتی وجود دارند که سعی نموده اند تراکم را به عنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار در توسعه یافتگی مناطق معرفی نمایند. شهر متراکم یکی از الگوهای فرم پایدار می باشد که با هدف جلوگیری از گسترش شهر، به دنبال توزیع مناسب خدمات و تقویت شاخص های اقتصادی_اجتماعی در بین مناطق است. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی است که در آن از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون T و مدل های تصمیم گیری چند معیاره (TOPSIS,SAW,VIKOR) و C.V استفاده شده است. در این تحقیق شاخص های توسعه براساس پنج بعد و 44 متغیر تعریف شده اند و داده های تحقیق نیز از بلوک های آماری سرشماری سال1390 استخراج شده است. جامعه آماری پژوهش، 12 منطقه شهر بابل بوده که محدوده های آن منطبق بر تقسیمات کالبدی مرکز آمار ترسیم شده است. بر اساس نتایج پژوهش، توزیع و پراکنش شاخص های توسعه در شهر بابل نوعی عدم تعادل فضایی را نشان می دهد، به طوری که نزدیک به 8/25 درصد از جمعیت شهر در مناطق توسعه یافته (3، 4و10) ، 5/14 درصد جمعیت در مناطق با توسعه متوسط (7و12) و 5/59 درصد در مناطق ضعیف و کمتر توسعه یافته (1 ،2 ،5 ،6 ، 8 ، 9و11) ساکن هستند. همچنین نواحی مرکزی شهر از سطح توسعه یافتگی بیشتری نسبت به مناطق پیرامونی و نیمه پیرامونی برخوردار می باشند و تفاوت معناداری میان ضریب توسعه در بین مناطق براساس طبقه بندی تراکم ساختمانی دیده می شود؛ به طوری که میانگین این ضریب در مناطق متراکم بیشتر از مناطق کم تراکم است. در نهایت مناطق 3 و 4 به عنوان مناطق توسعه یافته و مناطق 6 و 9 به عنوان مناطق کمتر توسعه یافته شهر بابل مشخص شده اند.
ارزیابی و تدوین استراتژی های توسعه پایدار گردشگری با استفاده از تکنیک SWOT و IEA (مطالعه موردی: شهرستان بانه)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
305 - 319
حوزههای تخصصی:
امروزه، گردشگری به پدیده ای تأثیرگذار در اقتصاد جهانی تبدیل شده است؛ به طوری که براساس آمار و ارقام منتشره از سوی سازمان جهانی گردشگری در هزاره جدید به بزرگ ترین منبع درآمد جهانی تبدیل شده است. از این رو، برنامه ریزیوتوسعه گردشگریبه منزلهیکیازمنابعبسیارمهمکسب درآمدوایجاداشتغال،کهتأثیراتاجتماعی، فرهنگیوزیست محیطیفوق العاده اینیزدارد،به منزلهیکنیازمطرحمی شود. بنابراین، در این مقاله به ارزیابی و تدوین استراتژی های توسعه پایدار گردشگری با توجه به قوت ها، ضعف ها، فرصت ها، تهدیدها و تعیین موقعیت استراتژیک بخش گردشگری شهرستان بانه پرداخته شده است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ماهیتأ از نوع توصیفی تحلیلی مبتنی بر مشاهدات میدانی، آرای مردم، برنامه ریزان و گزارش های مستند ارگان ها و سازمان های مربوطه، داده ها و اطلاعات پایه جمع آوری و طبقه بندی شدند. همچنین جامعه آماری پژوهش حاضر سیصد نفر از مردم، برنامه ریزان و نهادهای دولتی است که با روش نمونه گیری هدفمند و تصادفی ساده انتخاب شده اند. در تحلیل داده ها نیز از ابزارهای تحلیلی IEA , SWOT استفاده شده است. در فرایند تحقیق، ضمن بررسی ها و اطلاعات جمع آوری شده، یافته ها با استفاده از ابزار SWOT طبقه بندی و جمع آوری شده است. در نهایت نیز، با استفاده از ابزار IEA، موقعیت استراتژیک بخش گردشگری شهرستان بانه تعیین شد. نتایج نشان می دهد که بخش گردشگری شهرستان بانه در راستای توسعه پایدار گردشگری به لحاظ محیط درونی با ضعف های زیاد و به لحاظ محیط بیرونی با تهدیدهایی روبه رو است که در صورت اتخاذ استراتژی های تدافعی (WT) می توان به نتایج مطلوبی رسید.
بررسی نقش مراکز مذهبی در افزایش سرزندگی شهرهای معاصر؛ مطالعه موردی: محدوده امامزاده صالح تجریش، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۱۵۸-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
شهر مظهر زندگی و منبع نمادین اعتقادات، خاطرات و تعلقات است. شهر تجلی گاه حیات اجتماعی افراد است. حضور افراد، تعاملات افراد، زندگی افراد در شهر آن را سرزنده و پویا می سازد. شهر نمایانگر ارزش ها و هنجارهای ساکنین است. امروزه شهرهای موفق شهرهایی هستند که متناسب با ارزش ها، هنجارها و خواست های ساکنینش توسعه یافته و فضاهایی خلاق، پویا و سرزنده را برای حضور انان فراهم می آورند. از اینرو فضاهای عمومی شهر از مهمترین اجزای شهر محسوب می شوند. شهرهای ایرانی از دیرباز در پیدایش و توسعه خود رنگ و بوی ارزش های دینی و معنوی ساکنان ان را به همراه داشته اند. جانمایی و طراحی مساجد، امامزاده ها، بقاع متبرکه در شهرهای ایرانی موید این موضوع است. جایی که فرد با درون خویش، با معنویت همراه شده و به مبنا پیدایش خود می پیوند. از این رو اماکن مذهبی را می توان دسته ای از فضاهای عمومی به شمار آورد که نه تنها فرد را به مبنا پیدایش خویش پیوند داده بلکه با ایجاد امکان تعاملات اجتماعی و پذیرفتن نقش فرهنگی- اجتماعی نقش مهمی در تقویت وجهه فرهنگی و اجتماعی شهرها ایفا نموده و زمینه ایجاد سرزندگی و پویایی شهری را فراهم می آورد. مقاله حاضر سعی بر آن دارد تا ضمن یافتن مولفه های سرزندگی در شهرهای معاصر به ارائه راهکارهایی جهت بهره مندی از پتانسیل های اماکن و سرمایه های مذهبی جهت ارتقاء سرزندگی شهری بپردازد. لذا با استفاده از روش پژوهش توصیفی و همچنین بهره مندی از تکنیک های دلفی و روش تحلیل سلسله مراتبی، به رتبه بندی و ارزش گذاری مولفه ها و سنجه های واجد ارزش در خلق و ارتقا سرزندگی محله ای پرداخته شده است. یافته های پژوهش موید این مطلب است از میان چهار مولفه اصلی تعریف شده و اثرگذار بر میزان سرزندگی محدوده بترتیب مولفه عملکردی، معناشناختی، اجتماعی- فرهنگی و در نهایت شاخص فرمی بیشترین تاثیر را بروی سرزندگی را دارند. به گونه ای که اماکن مذهبی از طریق همگونی با فعالیت های وابسته و تنوع فعالیتی فضا، پیوند با ارزش های معنوی افراد جامعه، ایجاد کانون های اجتماعی و با توجه به معماری ایرانی اسلامی باارزشی که در خود دارند، پویایی و سرزندگی فضا را در شهرها رقم می زنند.
ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی در مناطق شهری و تبیین عوامل مؤثر بر آن مطالعه موردی: شهر کنارک
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم توسعه رفاه در یک جامعه به کار می رود و دارای دو وجه ذهنی (کیفی) و عینی (کمی) است. سنجش کیفیت زندگی در بُعد ذهنی به منظور پایش برنامه های توسعه در مناطق شهری از ضرورت های اساسی است. ازاین رو شهر کنارک که دریکی از محروم ترین مناطق کشور (جنوب استان سیستان و بلوچستان) ازلحاظ بیش تر شاخص های توسعه یافتگی و کیفیت زندگی قرارگرفته است، ضرورت و ارزش این پژوهش را دوچندان می نماید؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی و تبیین برخی عوامل مؤثر بر آن در شهر نامبرده انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و اخذ اطلاعات میدانی آن مبتنی بر تکمیل پرسش نامه و به روش تصادفی ساده گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای ساکن در شهر کنارک شامل 7975 خانوار بوده است. نمونه آماری با استفاده از روش کوکران 310 نفر محاسبه شد. روایی ابزار تحقیق (پرسش نامه) با بهره گیری از دیدگاه افراد متخصص و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 898/0 تأیید شد. یافته ها با روش های آماری آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون، با بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت زندگی ذهنی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- محیطی کم تر از حد متوسط و باارزش میانگین (2/85) می باشد. درعین حال نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که شاخص های میزان تحصیلات خانوار، وضعیت شغلی، متوسط مالکیت زمین و کالاهای بادوام در کنار میزان تقدیرگرایی، باکیفیت زندگی ذهنی رابطه معناداری دارند، ولی بین نوع مالکیت مسکن و کیفیت زندگی ذهنی ارتباط زیادی وجود ندارد.
ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی در برابر زلزله (مطالعه موردی: حاشیه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مهم این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان آسیب پذبری سکونت گاه های حاشیه ای شهر مشهد در برابر زلزله است. این پژوهش بر اساس مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و عوامل بیرونی مناطق آسیب پذیر را شناسایی و برای کاهش میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله راهکارهایی ارایه شده است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش روش تحلیلی– توصیفی با نگرش سیستمی است. مدل مورد استفاده، مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و بیرونی و شاخص های آن بوده که با استفاده از نرم افزار ARC GIS و مدل AHPمیزان آسیب پذیری مناطق حاشیه شهر مشهد ارزیابی شده است. در این پژوهش، تعداد 1181 خانوار در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد بر اساس روش مورگان انتخاب و مصاحبه شدند.
یافته ها: تجزیه وتحلیل عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار برآسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای در برابر زلزله در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد نشان داد که 70 درصد از مساکن در مناطق مذکور دارای آسیب پذیری خیلی بالا و بالا هستند.
محدودیت ها/ راهبرد ها: از محدودیت های عمده تحقیق در سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی به دلیل غیر قانونی بودن آن، نبود اطلاعات دقیق و معتبر و عدم همکاری ساکنان با پرسش گران است.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکارها در کاهش میزان آسیب پذیری مساکن حاشیه شهر مشهد در گام اول، شناسایی مناطق آسیب پذیر و تعریف معیارهای آسیب پذیری و نیز، انجام مطالعات تفصیلی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فیزیکی در محدوده تحقیق است؛ علاوه بر این، نظارت مستمر برای جلوگیری از ساخت و سازهای غیر قانونی و ارایه تسهیلات قانونی از جمله اعطای وام مسکن، وام های نوسازی و بهسازی جهت مساکنی که قبلاً به صورت خود جوش و بی برنامه احداث شده اند، در مدیریت بحران مؤثر است.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در این است که تا کنون با مدل های مورد بررسی، مناطق حاشیه شهر مشهد از دیدگاه آسیب-پذیری محیطی (زلزله) شناسایی نشده است.
ارزیابی کیفی مکان گزینی وضع موجود فضاهای ورزشی شهرکرد با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و سطح بندی مکانگزینی فضاهای ورزشی شهرکرد بر اساس معیارهای مکان یابی است. روش پژوهش «توصیفی- تحلیلی» بوده که با استفاده از مطالعات میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، تمام فضاهای ورزشی شهرکرد است. در این پژوهش، داده های حاصل از پیمایش میدانی با مدل AHP وزن دهی شده و با استفاده از مدل تاپسیس درجه مطلوبیت و رتبه هریک از فضاهای ورزشی در چهار معیار همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش مشخص شده است. در مرحله آخر جهت رتبه بندی نهایی فضاهای ورزشی شهرکرد، از مدل تصمیم گیری ویکور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، با توجه به وزن های سلسله مراتبی (AHP) و رتبه بندی انجام شده در مدل تاپسیس، بین مکانگزینی وضع موجود فضاهای ورزشی شهرکرد و معیارهای مکانیابی (همجواری، دسترسی، ایمنی و آسایش) تفاوت وجود دارد. یافته های حاصل از روش ویکور نشان می دهد که سالن یادگار امام و مجموعه ورزشی انقلاب در وضعیت مطلوب، مجموعه ورزشی تختی نیمه مطلوب و فضاهای ورزشی حجاب، باستانی و رسالت در وضعیت نامطلوب قرار دارند.
تحلیل شاخص های خلاقیت شهری در نظام سکونتگاهی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور عصر جهانی در قالب شبکه ها و جریان سرمایه، کالا و خدماتو همچنین با تمرکز عصر پساصنعت بر تولید دانش و اطلاعات، نقش شهرها بسیار مهم، مؤثر و حیاتی است و به همین دلیل در عصر فراصنعت برخلاف عصر صنعت که صنایع، محرک اصلی توسعه هستند؛ شهر خود بستر توسعه و ایجاد عصر پساصنعت گردید. در این بین هر شهری که بستر مناسبی را برای تولید دانش، حفظ و ترویج سنت ها، حضور نهادها، هویت محلی و شهری، صنایع خلاق، اقتصاد خلاق و افراد خلاق مهیا سازد، مطمئناً در توسعه همه جانبه گام موفق تری بر می دارد. ظهور ایده «شهر خلاق» از اواخر دهه 1980 که تلاشی برای بازسازی شهر در سطح جهانی بود، بر این متن استوار است که همیشه بیشتر از پتانسیلی که در یک مکان وجود دارد و یا ما فکر می کنیم، می توان از آن استفاده کرد. این تحقیق با هدف ارزیابی وضعیت شهرهای مراکز شهرستان های مازندران بر اساس شاخص های شهر خلاق انجام شده است. روش بررسی این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی بوده و جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از روش کتابخانه ای استفاده شد. در این تحقیق ضمن شناسایی مهمترین شاخص های شهر خلاق، با استفاده از مدل تحلیل خوشه ای فازی (الگوریتم C-Means) اقدام به خوشه بندی شهرهای استان شد و در ادامه با استفاده از تکنیک ویکور، رتبه بندی این شهرها صورت گرفت تا میزان توسعه یافتگی شهرها بر اساس خلاقیت مورد بررسی قرار بگیرد. نتایج حاصله نشان داد که هرچند قرارگیری شهرها در خوشه های متفاوت، رابطه معنی داری با توزیع و پراکندگی آنها در سطح استان ندارد، اما تمرکز اصلی شهرهای استان به لحاظ توسعه یافتگی از منظر شاخص های شهر خلاق، بر شهرهای مرکزی استان است. همچنین این مطالعات نشان داد که شهر ساری (مرکز استان) و شهر بابل، علاوه بر قرارگیری در یک خوشه (با میزان تعلق 932/0 و 835/0)، به لحاظ توسعه یافتگی نیز در جایگاه نخست و شهرهای گلوگاه، عباس آباد و سورک در رتبه های آخر قرار دارند.
ژئوسیستم تهران و اهمیت آن در ماهیت توسعه ی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوسیستمها یا سیستمهای ژئومورفیک( Geomorphic systems ) عبارت از ساختارهای ارضی با اثرات متقابل فرایندها که به طور مجزا یا مشترک عمل کرده و مجموعه ای از واحد های ارضی را ایجاد می کنند. عناصر ژئوسیستم متشکل از خطوط یا خطواره ها، نقاط، سطوح و احجامی است که نحوه ی روابط این عناصر با هم هویت ساختار فضایی آنها را شکل می دهد. این عناصر در ارتباط با هم فضاهایی را برای کاربریهای مختلف فراهم می کنند. در واقع، الگوهای ساختاری و به تبع آن فضایی عملکردها را جلوه گر می سازند.
این پژوهش در چارچوب روش تحلیل سیستمهای ژئومورفیک و همچنین تحلیل تحولات تاریخی و الگوی دیرینه شناسی مدنیت گذشته واقع بر روی پهنه ی تهران صورت گرفته است. برای این کار از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، DEM تولید شده 20 متر توسط رادار، عکسهای هوایی و تصاویر ماهواره ای لند ست و همچنین گوگل ارث استفاده گردیده است.
یافته های تحقیق بیانگر این هستند که پهنه ای که کلان شهر تهران بر روی آن قرار گرفته را می توان یک پهنه ی گلاسیو-فلوویالی (Glacio-fluvial) نامید. پهنه ای که فرایند های یخی و جریانی به صورت متناوب در کواترنربه عنوان دینامیک بیرونی بیشترین اثرگذاری را در تغییر شکل ساختار اولیه ی آن به مثابه پهنه یا پهنه های زیست- مکان انسانی داشته اند. بعلاوه، فعالیت گسلها ی شمال و جنوب تهران بر گسیختگی و ایجاد ناهمواری و پراکندگی این پهنه ها نقش زیادی ایفا کرده اند. بدین ترتیب، ژئوسیستم تهران را می توان متشکل از مرز، ساختار،عملکرد(رفتار)، دالان، جهت، تحول تاریخی منحصر به فرد، کلیت و انسجام، و ویژگیهای اقلیمی خاص دانست. این عناصر در ارتباط با هم عوارض ژئومورفیکی را شکل داده اند که می توانند الگوی ساخت های شهری و کاربری های اراضی قرار بگیرند. درک این عناصر در چارچوب یک ژئوسیستم با ماهیت منحصر به فرد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که سازگاری و انطباق ساخت های شهر بر این عناصر به شهر ارگانیک و پایدار انجامیده و می تواند به مثابه نقطه عطفی در شهر سازی قرار بگیرد.
بررسی الگوی جابجایی گردشگران خارجی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک صنعت پر درآمد در سطح دنیا شناخته می شود. بازار جذب گردشگر در حال حاضر به صورت بازار رقابت پذیری در آمده و فراهم آوردن تسهیلات مورد نیاز گردشگران و بهبود امکانات برای آن ها در این میان از اهمیت بالایی برخوردار است.از جمله تسهیلات مورد نیاز گردشگران، خدمات حمل ونقل در جهت آسان سازی رسیدن آنها به مقاصد گردشگری است. جابجایی گردشگران در مقیاس انبوه موجب افزایش فشار به شبکه های ارتباطی شده و به ازدحام ترافیکی و عواقب آن دامن می زند. شناسایی الگوی جابجایی گردشگری می تواند در انتخاب راهبردهای بازاریابی مناسب به متولیان و شرکت های خدمات گردشگری موثر واقع شود. امکانات مناسب جابجایی باعث تقویت ارتباط گردشگران با جامعه محلی و موجب استفاده مؤثر آنها از فرصت های پیش رو می شود. با توجه به توان گردشگری کلانشهر شیراز، پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوهای رفتاری گردشگر ها در انتخاب نحوه جابجایی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن صورت گرفته است.در این راستا، داده های اولیه از طریق تکمیل پرسشنامه(n=100)جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل توصیفی و تحلیلی قرار گرفته اند. با بهره گیری از تحلیل همبستگی و مدل رگرسیون لجستیک اسمی چند وجهی مشخص گردید که عواملی همچون نوع سفر،چگونگی دسترسی به جاذبه های گردشگری، کیفیت راه ها، امنیت، ایمنی، وقت شناسی، تعداد همراهان، فاصله، ستاره هتل، آشنایی با زبان فارسی و هزینه سفر مهمترین عوامل تأثیر گزار بر انتخاب شیوه جابجایی توسط گردشگران هستند.
رهیافتی انتقادی بر تبارشناسی جنسیت زدگی شهر در رویکردهای فمنیستی با تاکید بر ارتقاء جایگاه زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۴۸-۲۹
حوزههای تخصصی:
امروزه مباحث مربوط به حضور اقشار اجتماعی در فضاهای شهری و برخورداری از تعاملات شهروندی که از ابعاد اساسی توسعه انسانی پایدار بشمار می رود، از مقولات مهم مدیریت شهری بوده که تاثیرات خود را در مداخلات معطوف به مساله در نظام برنامه ریزی و جامعه شناسی شهری داشته است. از سویی دیگر، رویکردهای فمنیستی به شهر و جنسیت زدگی فضاهای شهر، نیازمند بررسی ابعاد و مولفه های مربوط به خود در حوزه نظری است که در این مقاله موردنظر قرار گرفته است. روش تحقیق مقاله توصیفی و تحلیلی است که از ابزار گردآوری مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. در پایان ضمن اشاره به انواع رویکردها، گرایشها، نظریه های فمنیستی شهر، به تحلیل و نقد آنها پرداخته شده و در راستای ارتقاء حضور زنان در فضاهای شهری و تحقق موانع موجود برای رفع این ابعاد جنسیت زدگی فضایی، راهکارها و پیشنهاداتی مورد اشاره قرار داده شده است.
شناسایی و تدوین استراتژی های مؤثر مدیریت استراتژیک توسعه شهری شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۴۱۶-۳۹۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش در زمینه شناسایی و تدوین استراتژی های مؤثر مدیریت استراتژیک توسعه شهری شهرستان رامسر در سال 93-1392 انجام شده است. پژوهش در چارچوب توصیفی- تحلیلی مبتنی بر سنجش نظرات70 نفر از خبرگان و افراد مدیریت شهری و دانشگاهی صورت گرفته است. اطلاعات از طریق پرسشنامه خود ساخته و بارگزاره های مطابق با تکنیک SWOT جمع آوری گردیده است. شناسایی استراتژی های مؤثر در هفت مرحله با شناساسس از عوامل چهار گانه عوامل محیطی خارجی و داخلی برآورد گردیده و سرانجام استراتژی های مدیریت توسعه شهری رامسر در قالب استراتژی های SO، WO، ST، WT شناسایی و در جداول خاص و با اولویت معرفی و پیشنهاد گردید.
دولت الکترونیک: الگویی جدید در اصلاح نظام اداری و ارائه خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۱
۲۶۶-۲۴۷
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین چالش هایی که همواره دولت ها با آن مواجه هستند، پاسخ به خواست ها و انتظارات در حال تغییر شهروندانی است که مشروعیت خود را از آنها کسب می کنند. در راستای پاسخ به این خواسته هاست که دولت باید در جستجوی شیوه های نوینی باشد که نوآوری مستمر در ارائه خدمات خدمات عمومی را برای شهروندان به ارمغان آورد.کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات جهت ارائه خدمات دولتی به جامعه، که از آن تحت عنوان دولت الکترونیک نام می برند، ابتکار عمل جدیدی است که قصد دارد تا زمینه دسترسی شهروندان به خدمات عمومی را از طریق رسانه های الکترونیک فراهم آورد و روابط دولت و شهروندان را به گونه ای جدید پایه ریزی نماید. دولت الکترونیک آغازگر مرحله جدیدی از حیات روابط بین دولت و شهروندان است که توانسته جایگاه خود را به خوبی در میان برنامه اصلاحات مدیریت بخش عمومی و اصلاح نظام اداری باز نماید.آنچه این نوشتار به دنبال آن است تبیین برخی از زوایای دولت الکترونیک همچون مفهوم، سنخ شناسی، دلایل شکل گیری، اهداف و ضرورت ها، مزایا و کاربردها و دلایل گرایش به استفاده از دولت الکترونیک و چالش های فراروی آن می باشد.
تحلیل جغرافیایی کانون های جرم خیز در مناطق شهری اهواز (مورد مطالعه: جرایم اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزه کاری از جمله مفاهیمی است که به شدت تحت تأثیر مشخصه های مکانی و زمانی، زمینه های فرهنگی، مناسبات اجتماعی، ساختار اقتصادی و ملاحظات سیاسی قرار دارد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف تحلیل وضعیت مناطق شهری اهواز به لحاظ برخورداری از جرایم اجتماعی، از پنج شاخص (سرقت، قتل، نزاع، منافی و جعل) استفاده و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل الکتره ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که منطقه چهار و منطقه یک بیشترین جرایم را دارند و منطقه پنج از جرایم کمتری برخوردار است. سپس در محیط ARC/GIS با استفاده از مدل کریجینگ ، از توابع زمین آماری به پهنه بندی جرایم (از درگیری لفظی تا قتل) در مناطق شهری اهواز پرداخته و با استفاده از تجزیه تحلیل نقاط داغ از توابع Spatial Statistics Tools, Mapping Clusters کانون عمده (به عبارتی نقاط داغ) هر کدام از جرایم بر روی نقشه مشخص شده است.
ارزیابی احساس امنیت در مناطق شهری کرمان با استفاده از مدل کوپراس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت مفهومی اجتماعی است و کاربرد آن نیز به گونه ای مرتبط با جوامع شهری معنی پیدا میکند. بدون احساس امنیت، هیچ فضای شهری عرصه حضور و تعاملات اجتماعی شهروندان نخواهد بود. با گسترش شهرنشینی و ایجاد شرایط خاص زندگی، امن سازی فضاهای شهری به عنوان یکی از ضرورت های اساسی شهرسازی مطرح می شود و برنامه ریزان و طراحان فضاهای اجتماعی، به ویژه شهرها، تلاش میکنند تا با شناسایی عوامل تهدیدکننده امنیت، ایمنی را برای استفادهکنندگان از فضاها فراهم کنند تا علاوه بر ابعاد عینی، بر فرایندهای ذهنی ادراک امنیت نیز تأثیر گذاشته و به آسایش روانی ساکنان کمک کند. در این راستا با توجه به اینکه شهر کرمان به عنوان بزرگ ترین جاذب جمعیت جنوب شرق ایران است، این شهرستان به دلیل وجود مراکز خدماتی در جنوب استان، مهاجرپذیری بودن، رشد سریع جمعیت، گسترش فیزیکی شهر، ناهمگونی و انسجام اجتماعی، در زمینه ارتکاب ناهنجاری و جرایم شهری از آمار بالایی برخوردار است که متأسفانه موجب بروز مشکلات متعدد و تحمیل هزینه های غیر قابل جبران مالی، جانی و روحی بر این منطقه شده است؛ ازاین رو، این مطالعه درصدد است، میزان امنیت شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی-توسعه ای و روش آن توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش پس از بررسی مبانی نظری مرتبط مؤلفهای «کاربری اراضی، کیفیت معابر، آسایش بصری، آسایش محیطی، تناسب فرم و اندازه فضا، دسترسی به حمل و نقل عمومی، احساس آشفتگی محیطی و نظارت و کنترل محیط» به عنوان شاخص های منظر شهری بر اساس سنجش احساس امنیت شهروندان عمومی به دست آمد. سپس با توزیع 20 پرسش نامه در میان متخصصان، داده های مورد نظر جمع آوری، در ادامه با روش آنتروپی به ارزیابی شاخص های امنیت پرداخته شده و سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل کوپراس به رتبهبندی مناطق چهارگانه شهر کرمان پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس شاخصهای هشتگانه ارزیابی؛ منطقه 2 دارای وضعیت مناسب تری نسبت به سایر مناطق دارد و منطقه 3 در وضعیت نامطلوبی به لحاظ امنیت شهری قرار دارد.