فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۰۱ تا ۴٬۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بهبود کیفیت زندگی در یک مکان خاص یا برای اشخاص و گروه های خاص همواره کانون اصلی توجه برنامه ریزان بوده است. در واقع بهبود کیفیت زندگی در هر جامعه ای، یکی از مهم ترین اهداف سیاست های عمومی آن جامعه می باشد. در سال های اخیر مطالعات پیرامون کیفیت زندگی به طور عمده بر ماهیت شهری تمرکز کرده و بحث بر روی کیفیت زندگی شهری در میان تحقیقات و مطالعات تجربی رواج یافته است. امروزه با افزایش مهاجران به شهرهای بزرگ جهت دستیابی به شغل و وضعیت بهتر اقتصادی و به دلیل عدم توانایی اسکان در بخش های رسمی شهری به قسمت های حاشیه ای شهرها و سکونتگاه های غیررسمی متوسل می شوند. در این قسمت از شهرها زیرساخت های لازم شهری فراهم نبوده و ساکنان این مناطق از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار نیستند این مشکل در کلان شهر تهران هم در محلات مختلف وجود دارد؛ بنابراین، ضروری است در این سکونتگاه ها میزان رضایت از کیفیت زندگی مورد بررسی قرار گرفته و مهم ترین عوامل نارضایتی شناسایی شده و برای برطرف کردن این موارد اقدام گردد. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون چند خطی بهره برده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین نارضایتی از عوامل اقتصادی و امنیتی در محله مورد نظر می باشد؛ همچنین، تحلیل ها نشان می دهد که عوامل کالبدی و خدمات و دسترسی بیشترین تأثیر ذهنی را بر کیفیت زندگی می گذارد.
نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر ایجاد نهادهای اجتماعی در شهر فردوسیه- شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل کم رنگ شدن مشارکت شهروندان در امور و مسائل شهری و همچنین اعتماد اندک به این نهادها،سرمایه اجتماعی به عنوان هر آنچه که در زندگی شهروندان مهم می باشد، با مؤلفه هایی همانند اعتماد، مشارکت و انسجام اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی نقش به سزایی را ایفا می کند. بنابراین ضرورت مطالعه بیشتر در این زمینه که مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی از نظر شهروندان در شهر فردوسیه چه نقشی را دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. مقاله حاضر در نظر دارد که به نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در سطح شهر فردوسیه بپردازد و همچنین مقدار همبستگی آنها را در ایجاد نهاد اجتماعی محله محور تعیین کند و مؤلفه مؤثرتر را نیز مشخص نماید. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی و پیمایشی می باشد و ابزار آن برای پژوهش مصاحبه و استفاده از پرسشنامه و تحلیل نتایج آن ها با نرم افزار SPSS است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که مؤلفه مشارکت با میزان 712/0 درصد، اعتماد با میزان 615/0 درصد و انسجام اجتماعی با 264/0 درصد به ترتیب در ایجاد نهادهای اجتماعی در شهر فردوسیه نقش تعیین کننده ای دارند و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی معلوم شد که در میان مؤلفه های سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت شهروندان با 2/53 درصد در ایجاد نهادهای اجتماعی محله محور در شهر فردوسیه از اهمیت بالاتری برخوردار می باشد و یکی از ویژگی های این نهادها بهره گیری از نظرات شهروندان در امور شهری می باشد.
اولویت بندی مقاصد گردشگری پیرامونی کلان شهرها مورد: حومه های ییلاقی شمال تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت جاذبه ها و توزیع زیرساخت ها بر اساس رتبه جذب گردشگر در هر منطقه، یکی از مسائل اساسی در صنعت گردشگری است که موجب می شود با در نظر گرفتن جاذبه ها و موقعیت آن ها نسبت به ایجاد تأسیسات و زیرساخت های گردشگری اقدام گردد. در همین راستا تشکیل سلسله مراتبی از نواحی گردشگری که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع گردشگر و ارائه خدمات مناسب و کارکرد مطلوب داشته باشد، ضروری است. هدف پژوهش، تحلیل شاخص های جاذبه های گردشگری مقاصد پیرامون کلان شهر تهران و اولویت بندی این نواحی و عوامل اثرگذار بر انتخاب مقاصد گردشگری است. ازاین رو پژوهش حاضر بر آن است با توجه به نیازهای گردشگری روزانه سطح شهر تهران، به رتبه بندی مقاصد گردشگری در محور شمالی تهران بپردازد. روش تحقیق ازنظر ماهیت مبتنی توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. تحلیل داده ها با استفاده از الگوی تحلیل فرایند شبکه ای و سلسله مراتبی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل؛ محورهای گردشگری شمال تهران؛ لواسانات، دارآباد، کن و سولقان، توچال، دربند و درکه است که برخی از این محورها دارای روستاهایی باقابلیت گردشگری است. نمونه آماری مبتنی بر روش کوکران، تکمیل پرسشنامه و تحلیل فرایند شبکه ای در برنامه ریزی گردشگری نواحی پیرا شهری کلان شهر تهران است. شاخص های تاریخی، اکو توریستی، زیرساخت ها، اماکن مذهبی و منابع آبی از مهم ترین مؤلفه های سطح بندی جاذبه های گردشگری برای پژوهش انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد نخست مقصد گردشگری لواسانات با 43% به عنوان مهم ترین مقصد گردشگری و سپس محورهای توچال با 31%، دربند با 21% و کن – سولقان با 17% در رتبه های بعدی قرار دارند، درنهایت، محور دارآباد با 14% پایین ترین رتبه مقصد گردشگری حومه های شمال تهران را داشته است.
آرام سازی ترافیک محله با رویکرد تجدیدحیات با استفاده از مدل SWOT (مطالعه موردی: محله یورد شاهی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرام سازی ترافیک، یکی از اقدامات مهندسی محسوب می شود که می تواند با صرف هزینه های نه چندان بالا سبب کاهش قابل توجه سرعت وسایل نقلیه شده و در نتیجه، در کاهش نرخ تصادفات و تلفات ناشی از آنان تأثیری مشخص بر جای گذارد. ازآنجایی که اجرای طرح های آرام سازی می تواند روند ترافیک معابر به خصوص خیابان های محلی را با تغییر مواجه کند، باید در انتخاب ابزارهای آرام سازی و تعیین مقاطع مناسب جهت اجرای آن ها برای تجدیدحیات محله دقت لازم اعمال شود. آرام سازی ترافیک محلات مسکونی، موضوعی است که جهت حفظ کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و جلوگیری از تعادل نداشتن زیست محیطی محلات مسکونی پیشنهاد می شود. هدف اصلی از نگارش پژوهش، بررسی امکان آرام سازی ترافیک محله یورد شاهی ارومیه با رویکردی در جهت تجدیدحیات این محله است که با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به شناخت و ارزیابی وضعیت موجود محله یورد شاهی ارومیه پرداخته و نتایج به دست آمده را در قالب روش تحلیلی-کاربردی با استفاده از جدول SWOT و اولویت دارترین عوامل در محله را مشخص کرده و به ارائه راهکارهایی در راستای موضوع مورد بررسی خواهیم پرداخت. در نتایج به دست آمده، از پژوهش راهبرد تهاجمی SO به عنوان اولویت دارترین راهبرد شناخته شده که عوامل تهاجمی نشان می دهد و محله یورد شاهی که توان لازم برای برنامه های سامان دهی و آرام سازی ترافیک را دارد، استفاده شد. در انتها نیز براساس یافته های پژوهش، با تأکید بر محله یورد شاهی شهر ارومیه و دستورالعمل مشارکت های اجتماعی در محلات مسکونی، راهکارهایی پیشنهاد شد.
اصول الگوی برنامه ریزی توسعه خانه های دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش خانه های دوم به معنای گسترش مطلوب گردشگری خانه های دوم به همراه بهبود کیفیت خدمات و زندگی در تمامی ابعاد در مقصد گردشگری و رضایت مندی گردشگران و بومیان از فرآیند گردشگری است. هرنوع اقدام برای برنامه ریزی توسعه خانه های دوم نیازمند شناسایی اصول اساسی برنامه ریزی در این زمینه است که بتوان فرایند برنامه ریزی توسعه خانه های دوم را براساس آن ها هدایت و راهبری کرد. شناسایی اصول تأثیرگذار باید براساس مطالعات علمی و تجارب به دست آمده در این زمینه باشد تا بتوان براساس این اصول زمینه مناسب برای کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت خانه های دوم را فراهم کرد. این اثر بنا دارد با شناسایی اصول تدوین الگوی برنامه ریزی توسعه خانه های دوم زمینه را برای توسعه مناسب خانه های دوم به دست آورد. در این پژوهش سعی شده با روش اکتشافی اصول الگوی برنامه ریزی توسعه خانه های دوم به دست آید. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که حفظ چشم اندازهای طبیعی، توجه به ظرفیت تحمل اجتماعی و طبیعی، محافظت از اراضی کشاورزی، رعایت منافع جمعی، مشارکت ذی نفعان و مدیران در فرایند تدوین برنامه توسعه خانه های دوم مهم ترین اصول برنامه ریزی توسعه خانه های دوم است.
بررسی عوامل محیطی، اقتصادی و اجتماعی بر دانش کشاورزان گندم کار دربارة کشاورزی پایدار در استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی پایدار، نظامی است که ضمن مدیریت صحیح و استفاده از منابع برای تأمین نیازهای غذایی بشر، کیفیت محیط زیست و ذخایر منابع طبیعی را افزایش می دهد. هدف از این تحقیق بررسی عوامل محیطی، اقتصادی و اجتماعی بر دانش کشاورزان گندم کار دربارة کشاورزی پایدار در استان اردبیل است. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعة آماری مورد ِنظر را کلیة کشاورزان گندم کار استان اردبیل به تعداد 17500 نفر تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 412 نفر به عنوان نمونة آماری تعیین شد. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوط به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای به دست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسشنامه بین 71/0 الی 82/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که به جز متغیّرهای مقدار علف کش، مقدار آفت کش، تعداد افراد تحت تکفل، سن و سطح کلّ اراضی زیر ِکشت، بین تمامی متغیّرهای تحقیق با دانش کشاورزان گندم کار دربارة کشاورزی پایدار ، رابطة معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیّره نشان داد که متغیّرهای (میزان استفاده از مجرا های ارتباطی، میزان عملکرد، سابقة فعالیت کشاورزی، سواد، سطح مشارکت و فاصله تا نزدیک ترین مرکز خدمات)؛ 63 درصد از تغییرات در متغیّر وابسته را تبیین می کنند. در پایان نیز راهکارهایی برای بهبود دانش کشاورزان و افزایش به کارگیری فعالیت های پایداری ارائه شده است.
سنجش میزان رضایتمندی از پروژه های مسکن مهر مورد شناسی: مسکن مهر شهر جدید سهند تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهة اخیر با رشد و گسترش شهر نشینی در کشورهای جهان سوم به خصوص در کشورمان، تأمین مسکن برای گروه های کم درآمد شهری به یکی از مسائل و چالش های پیشِ روی دولت تبدیل شده است. یکی از سیاست های تأمین مسکن برای این گروه های کم درآمد، پروژة مسکن مهر به عنوان بزرگترین طرح ملی مسکن می باشد که به علت گستردگی طرح و نو بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود؛ از این رو، هدف از این تحقیق سنجش رضایتمندی از پروژة مسکن مهر شهر جدید سهند تبریز می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی بهره جسته و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از مدل های تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیّره در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که میزان رضایتمندی از مسکن مهر شهر جدید سهند در 8 عامل ترکیبیِ ویژگی های کالبدی؛ روشنایی، تهویه و دید و منظر؛ تسهیلات و زیر ساخت ها؛ روابط همسایگی؛ دسترسی ها و حمل و نقل؛ مدیریت و نگهداری ساختمان؛ ویژگی های اقتصادی و امنیت قرار گرفته اند گه در مجموع 78.409 درصد از واریانس را تبیین می کنند. همچنین، نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین رضایتمندی مربوط به عامل اول، یعنی ویژگی های کالبدی است که به تنهایی 15.729 درصد از واریانس را تبیین می کند. کمترین میزان رضایتمندی نیز مربوط به عامل های اقتصادی و امنیت است که به ترتیب 6.732 و 4.227 درصد از واریانس را تبیین می کنند.
ارزیابی وضعیت بازآفرینی فرهنگ محیطی نواحی روستایی (مطالعة موردی: پایلوت ترسیب کربن جازموریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها از روش کتاب خانه ای و میدانی با ابزار مشاهده و پرسش نامه گردآوری شدند. جامعه آماری، محدوده اجرای ترسیب کربن جازموریان است. جامعه نمونه ۸ روستای تحت اجرای ترسیب کربن و ۱۸۰ نفر از اعضای گروه های توسعه ترسیب کربن است که به صورت تمام شماری انتخاب شدند. روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون تحلیل واریانس و تکنیک تولید وزنی است.
یافته ها: در راستای آزمون فرضیه اول، یافته های مدل تولی وزنی نشان داد اعضای گروه های توسعه روستاهای زیارت میرمقداد و حیدرآباد کمترین درجه بازآفرینی و روستاهای بوهنگ، گروچان و چاه دشت بیشترین میزان بازآفرینی فرهنگ محیطی را داشته اند. نتایج تحلیل واریانس فیشر نشان داد بین ۸ روستای پایلوت به لحاظ بازآفرینی فرهنگ محیطی تفاوت معناداری (۰.۰۰۰) وجود دارد. در راستای آزمون فرضیه دوم نتایج نشان داد به جز دو روستای زیارت میرمقداد و حیدرآباد، اجرای ترسیب کربن در منطقه جازموریان توانسته است به ارتقای درجه بازآفرینی فرهنگ زیست محیطی کمک کند که از مصادیق آن ارتقای دانایی مردم در مورد محیط و منابع آن، اجرای پروژه های تولید نهال، نهال کاری، ایجاد بادشکن بیولوژیک، کاهش فشار بر مراتع و ایجاد مشاغل فنی و هنری و غیره می باشد.
محدودیت ها/ راهبردها: بهترین رویکرد برای ارتقای فرهنگ زیست محیطی روستاییان جازموریان، تأکید بر رویکرد دانایی محوری و بهترین راهبرد برای روستاهای منطقه، راهبرد صنعتی شدن (صنایع کوچک، کارگاهی، هنری و مشاغل غیروابسته به آب) و راهبرد توسعه اقدامات محیطی با مشارکت روستاییان می باشد که این دو راهبرد، جای گزین مناسبی برای راهبرد کشاورزی مرسوم است.
راهکارهای عملی: با توجه به ضعف و آسیب پذیری نظام محیطی منطقه، ضعف فرهنگ زیست محیطی روستاییان، و فرصت های ترسیب کربن برای بهبود این ضعف ها می توان راهکارهای عملی از قبیل تداوم برگزاری دوره های فنی و حمایت از مشاغل نوپای ایجادشده برای زنان و مردان، جلب همکاری عملی روستاییان در اجرای پروژه های آبیاری نوین به صورت مشارکتی با سازمان جهاد کشاورزی و غیره ارائه داد:
اصالت و ارزش: اصالت و ارزش یافته های تحقیق به خاطر کشف و ارزیابی تأثیرات برنامه های مشارکتی در ارتقای درجه بازآفرینی زیست محیطی روستاییان می باشد که این تأثیرات در سه بعد اندیشه ای، رفتاری و عملی آشکار است.
ارزیابی و رتبه بندی محلات شهری در نماگر های تفکیک از مبدأ پسماند با استفاده از مدل VIKOR در GIS (مطالعة موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی شتابان و افزایش مصرف مواد، کالاها و تولید پسماند، به کاهش سلامت و بهداشت محیطی در شهرها منجر شده است. از آنجایی که تفکیک از مبدأ روش مناسبی برای کاهش مشکلات حوزة پسماند شهری است، ازاین رو، بررسی وضعیت محلات شهری از نظر نماگر های تفکیک از مبدأ می تواند کمک شایان توجهی به مدیریت پسماند شهری نماید. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری داده های تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده است. قلمرو تحقیق شامل محلات 44 گانة شهرداری اردبیل هستند. با استفاده از روش کوکران 386 واحد ملکی به عنوان حجم نمونه تعیین شد ه اند. نتیجة آزمون پایایی، به روش آلفای کرونباخ، 0.79 محاسبه شده است که پایایی ابزار تحقیق را تأیید می کند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، ضریب تغییرات (C.V) و برای رتبه بندی محلات از مدل VIKOR استفاده شده است. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهند که تنها حدود 47% از واحدهای ملکی، تفکیک از مبدأ را انجام می دهند. نتایج روش ضریب تغییرات هم نشان می دهند که مقدار این ضریب در بیش از 70% نماگر ها بیش از مقدار 100 است که از این نظر، نماگر ها از توزیع همگن برخوردار نیستند. نتایج روش VIKOR نشان می دهند که فقط 8/18% از محلات شهر اردبیل از نظر نماگر های تفکیک از مبدأ پسماند، وضعیت مطلوبی دارند. نتایج تحقیق نشان می دهند که بیش از 80% محلات شهر اردبیل از نظر تفکیک از مبدأ پسماندها در وضعیت نامطلوب قرار دارند. در پایان تحقیق بر مبنای یافته ها و مؤلفه های تحقیق، پیشنهادهایی برای تأمین زیرساخت ها، آموزش، توانمندسازی شهروندان و اجرای برنامة مدیریت جامع پسماند شهر اردبیل ارائه شده اند.
سنجش کیفیت زندگی در محلات شهری در راستای ارتقاء کیفیت زندگی (مطالعه موردی محله قلعه شهر بافق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان عالی ترین نمود تمدن بشر، نقش بنیادی در ایجاد زندگی خوب برای شهروندان دارد. در عین حال، تأکید بر ابعاد کمی رشد شهرها منجر به دو قطبی شدن آنها شده و برای حل مشکلات شهرنشینان و ارتقاء زندگی آنها مفهوم «کیفیت زندگی» مورد تحقیق قرار گرفت. تحولات شهرسازی و رشد شهر بافق، موجب برهم خوردن ساختار محله ای آن گردیده است. محله قلعه از محلات با سطح کیفیت پایین شهر بافق است . عوامل متعددی منجمله کیفیت نامناسب معابر و مصالح ابنیه، کمبود خدمات، عدم جمع آوری زباله ها و تجمع آنها در اراضی بایر و خرابه ها باعث کاهش سطح کیفیت زندگی محله شده و تهدید جدی در جهت تخلیه تدریجی آن محسوب می شود. هدف پژوهش، سنجش کیفیت زندگی در محله قلعه شهر بافق و ارائه راهبردهای مطلوب در جهت ارتقای آن است. لذا، پس از مرور شاخص های کیفیت زندگی و از طریق معیارهای برگزیده و تعریف گویه های مرتبط، میزان کیفیت زندگی در محله مورد سنجش قرار گرفت. پژوهش از لحاظ شیوه انجام، توصیفی – تحلیلی است و از تکنیک SWOT ، QSPM و نرم افزار SPSS برای توصیف، طبقه بندی و تحلیل داده ها استفاده شد. حجم نمونه به روش کوکران، 223 مورد تعیین گردید. بنابر یافته های تحقیق: کیفیت زندگی در محله قلعه، با نمره 4.8 کمتر ازحد متوسط (5) است، مولفه کالبدی با امتیاز 3.8 پایین ترین سطح و مولفه اجتماعی با امتیاز 6.66، بالاترین سطح را از لحاظ کیفی دارا هست. پس، مولفه کالبدی بیشترین تاثیر را در کاهش سطح کیفیت زندگی محله دارد. در پایان، راهبردهای برتر در راستای بهبود کیفیت زندگی محله ارائه شد. از مجموع راهبردها در ابعاد مختلف، تقویت و بهبود منظر محله، بازنگری بافت موجود و طراحی مجدد آن،ایجاد فضاهای پاتوق و فعالیت های جمعی، تقویت بخش کشاورزی بمنظور اشتغال زایی، تعریف و اصلاح سلسله مراتب معابر درونی، بهبود وضعیت بهداشت و ساماندهی زباله ها و ضایعات بعنوان راهبردهای برتر، بیشترین نمره را کسب کردند.
تحلیل مفهوم انسجام ساختار فضایی در محله های تاریخی با روش نحو فضا (نمونه موردی: محله های تاریخی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله های تاریخی ایران به عنوان هسته اولیه پیدایش شهرهای ایرانی، دارای اصول و ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی بوده و هستند. یکی از مهم ترین ویژگی های معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی، انسجام آن هاست. این کیفیت حاصل پیوند و ارتباط اجزای تشکیل دهنده آثار معماری و شهرهاست. افزایش جمعیت و ظهور فناوری های جدید، ساختار شهرها را دستخوش تحولاتی کرد که منجر به ازبین رفتن وحدت و انسجام در معماری و شهرسازی گذشته شد. شهرها و محله ها مجموعه ای از بناها و فضاها به صورت ساختارهای مستقل و مجزایی شدند که بی ارتباط با عناصر هم جوار خود هستند. هدف این پژوهش، تحلیل مفهوم انسجام و عوامل زمینه ساز آن در معماری و شهرسازی کهن ایرانی- اسلامی و به طور خاص در محله های تاریخی است. در این راستا، با استفاده از روش نحو فضا به بررسی این ویژگی در چهار محله تاریخی شهر همدان پرداخته شده است. فضای محله های مورد نظر به صورت محوربندی شده با متغیر انسجام تحلیل و بررسی شده است. مقایسه و تحلیل نتایج نشان می دهد در محله های تاریخی اگر ساختار فضایی آن ها -که به صورت مرکز محله ای و سلسله مراتبی است- حفظ شود، انسجام فضایی از بین نمی رود و به طورکلی، هرچه تخریب بافت و ساخت وسازهای جدید در محله های تاریخی کمتر باشد، ساختار آن ها منسجم تر است و این مسئله بر ساختار و روابط اجتماعی ساکنان محله تأثیرگذار است. نتایج این پژوهش می تواند زمینه ساز ارائه الگوهایی مناسب برای محله های جدید، توسعه محله های تاریخی و حفظ ساختار منسجم آن ها باشد. همچنین، بستری برای پژوهش های آینده در راستای ویژگی های خاص محله های تاریخی فراهم می شود.
تحلیل فضایی مناطق شهری قم به منظور احداث پروژه مسکن اجتماعی با تاکید بر روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات نواحی شهری سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
129 - 149
حوزه های تخصصی:
مسکن اجتماعی به نوعی خاصی از تامین مسکن اطلاق می شود که اساساً توسط دولت ملّی یا محلی و با هدف خانه دار کردن گروه های کم درآمد صورت می گیرد. شهر قم یکی از شهرهای بزرگ ایران است که با توجه به جمعیت بالای آن نیاز به توجه در بخش مسکن دارد. یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد و ساخت پروژه های مسکونی، مکان یابی بهینه آن می باشد. یکی از روش های تصمیم گیری، از طریق وزن دهی به معیارها روش سلسله مراتبی است. با استفاده از این روش، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شده و گزینه های مناسب برای اتخاب مکان بهینه مشخص می شوند. این پژوهش به صورت کاربردی و به روش توصیفی– تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. معیارها و ریزمعیارهای مؤثر در مکان یابی فضاهای مسکونی معرفی و درخت سلسله مراتبی معیارها ترسیم شده است. این معیارها در قالب پرسشنامه ای تنطیم و در بین کارشناسان شهری و مسکن شهرداری قم توزیع شد و برای محاسبه میانگین وزن های داده شده هر معیار و زیرمعیار، از مقایسه زوجی استفاده شده است. پس از انجام محاسبات مربوطه در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نتایج و خروجی مدل به گونه ای بود که منطقه 8 مناسب ترین منطقه برای احداث پروژه مسکن اجتماعی تشخیص داده شد. مناطق 2 و 3 نیز پس از منطقه 8 در اولویت های بعدی قرار می گیرند. در همین راستا، مناطق 5 و 6 و 7 نامناسب ترین مناطق در مکان یابی و احداث این پروژه می باشند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه یکپارچه با تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری (مطالعه موردی: شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابری های ناحیه ای در بسیاری از کشورها چالشی اساسی در مسیر توسعه است؛ در این راستا برنامه ریزی ناحیه ای پاسخی به نارسایی ها و کاستی ها و کوششی در جهت از میان بردن نابرابری ها و تحقق توسعه یکپارچه ناحیه ای است. هدف تحقیق حاضر شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه یکپارچه ناحیه ای با تأکید بر پیوندهای روستایی- شهری در شهرستان مینودشت بوده است؛ بنابراین ماهیت تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. در این راستا از سه تکنیک طوفان مغزی، دلفی و ماتریس اثرات متقاطع (به کمک نرم افزار میک مک) استفاده شد. با استفاده از تکنیک طوفان مغزی و دلفی 54 عامل شناسایی شد که 11 عامل در بخش کشاورزی، 4 عامل در بخش صنعت، 13 عامل در بخش خدمات، 4 عامل در بخش نیروی انسانی، 4 عامل در بخش زیربنایی، 3 عامل در بخش آموزشی، 5 عامل در بخش اجتماعی، 4 عامل در بخش منابع طبیعی و 6 عامل در بخش مدیریت و برنامه ریزی قرار گرفته اند. این عوامل با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده سیستم مورد مطالعه از نوع ناپایدار بوده و بنابراین در آن با پنج دسته از عوامل تأثیرگذار، دو وجهی، تأثیرپذیر، مستقل و تنطیمی سروکار داریم. عوامل تأثیرگذار شامل دوازده عامل از جمله مدیریت یکپارچه ناحیه ای، برنامه محوری، زیرساخت ها، شبکه حمل و نقل ناحیه ای و... است. عوامل مستقل شامل پانزده عامل مانند کشت دانه های روغنی، جنگل ها و مراتع، شبکه های اجتماعی و سازمان های غیردولتی و... می گردد؛ عوامل دوجهی شامل شانزده عامل است که از آن جمله به کارآفرینان، گردشگری ورزشی، امنیت، تجارت الکترونیک، سرمایه های بخش خصوصی و... اشاره نمود. عوامل تأثیرپذیر نیز شامل یازده عامل می گردد که می توان در این زمینه از عواملی نظیر واحدهای خدماتی، تعاونی ها، باغداری، گردشگری فرهنگی، منابع آب و... نام برد. در سیستم مورد مطالعه عامل تنظیمی وجود ندارد.
توسعه بوم گردی با تأکید بر مشارکت جوامع محلی (مطالعه موردی: روستای جنت رودبار، شهرستان رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فایرلو و بو (۲۰۱۲)، معتقدند که گردشگری می تواند نقش مخرب در جوامع میزبان داشته و به عنوان تخریب گر محیط زیست طبیعی عمل نماید. در حالی که گردشگری جدید که در قالب بوم گردی مطرح می شود حساس به مسائل زیست محیطی و همچنین به فرهنگ محلی است و توجه ویژه ای به نگرش جوامع میزبان می دهد. برای دستیابی به بوم گردی محور، لازم است به نقش جامعه محلی و ساز و کارهای حمایت و مشارکت آنها توجه کافی صورت بپذیرد.
رشد و توسعه گردشگری طی سال های گذشته در بسیاری از مناطق شمالی کشور، پیامدهای نامطوب و نامناسبی را به همراه داشته است. روستای جنت رودبار به عنوان یکی از روستاهای شهرستان رامسر، از جمله مناطق مورد توجه برای طرح های بوم-گردی است و تحقیق حاضر در صدد است تا به بررسی مساله توسعه بوم گردی در این روستا با تأکید بر مشارکت جوامع محلی بپردازد. در این راستا، تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به چهار سؤال اساسی ذیل می باشد:
۱- نگرش جامعه محلی نسبت به طرح توسعه بوم گردی چیست؟
۲- اثرات و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بوم-گردی برای جامعه محلی چیست؟
۳- میزان حمایت جامعه محلی از طرح توسعه بوم گردی چقد است؟
۴- عوامل موثر بر میزان حمایت جامعه محلی از طرح توسعه بوم گردی کدامند؟
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل زعفران کارن به توسعه کشت زعفران (مطالعه موردی: منطقه تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: زعفران محصولی با ارزش تولید و بهره وری آب بالا است که توسعه آن فرصتی برای کاهش فقر در مناطق روستایی به شمار می آید. تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه کشت زعفران می تواند در ارزیابی مجموعه سیاست های اعمال شده در این باره مفید واقع شود. هدف از این مطالعه شناخت و اندازه گیری کمّی عوامل تأثیرگذار بر توسعة کشت محصول زعفران در منطقه تربت حیدریه است.
روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را زعفران کاران شهرستان های تربت حیدریه و زاوه استان خراسان رضوی در سال ۱۳۹۳ تشکیل داده اند. در دستیابی به هدف تحقیق از مدل رگرسیونی لوجیت و داده های مقطع زمانی بهره گرفته شده است. حجم نمونه با استفاده از حجم نمونه براساس نرم افزار PASS، ۱۷۰ نفر از زعفران کارانی تعیین شد که امکان توسعه کشت زعفران برای آن ها با توجه به موجودی اراضی قابل اختصاص وجود داشته است.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد داشتن سابق کشت، بالابودن تعداد قطعات زمین، درآمد بالای حاصل از کشت زعفران و وجود تنوع محصول در الگوی کشت، از عواملی هستند که تأثیر مثبتی بر تمایل زعفران کاران به توسعه کشت این محصول دارند، در حالی که بالابودن سن زعفران کار و دارابودن شغل غیرکشاورزی اثر منفی بر این امر خواهد داشت.
محدودیت ها: دسترسی به کشاورزان و کسب اطلاعات در راستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به این نتایج، افزایش کلاس های ترویجی و آموزشی برای بالابردن سطح دانش کشاورزان جوان، تشکیل تعاونی های تولید و پیگیری اجرای سریع تر طرح های و یکپارچه سازی اراضی و نیز توسعه ابزارهای حمایتی به منظور کاهش ریسک تولید و اشتغال متمرکز کشاورزان در زراعت زعفران توصیه می شود.
اصالت و ارزش: یافته های این تحقیق می تواند در جهت برطرف ساختن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوّت متناسب با برنامه ریزی توسعه زعفران در عمده ترین منطقه کشت این محصول مفید بوده و الگویی جهت استفاده در دیگر مناطق کشور باشد.
ارزیابی تأثیرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری شاخص های اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: دهستان سردابه، شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای سیاست هدفمندسازی یارانه ها در ایران از جمله اقداماتی است که با هدف کاهش فقر، کاهش فاصله طبقاتی بین دهک های مختلف جامعه و به ویژه ارتقای شاخص های اقتصادی در مناطق روستایی انجام شده است. تحقیق پیش رو با هدف ارزیابی آثار هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری اقتصادی روستاهای بخش سردابه شهرستان اردبیل انجام گرفته است. این تحقیق از نوع بنیادی اکتشافی و روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی است. داده های مورد نیاز از دو طریق میدانی و اسنادی جمع آوری شده اند. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی ساکنان روستاهای دهستان سردابه (41 روستا) می شود که طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، 9650 نفر جمعیت دارد. حجم جامعه نمونه که از طریق فرمول کوکران برآورد شده است، شامل 369 خانوار می شود که به نسبت جمعیت خانوارهای روستایی از میان 10 روستا به روش تصادفی نظام مند انتخاب شده اند. نتایج این بررسی نشان می دهد که کیفیت شاخص های اقتصادی در روستاهای مطالعه شده با گذشت نزدیک به یک دهه از اجرای این سیاست تحول چشمگیری پیدا نکرده اند. شاخص کل پایداری اقتصادی در روستاهای دهستان سردابه میزان بسیار اندکی رشد یافته است و بین متغیر اصلی پایداری اقتصادی در روستاهای مطالعه شده و اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها ارتباط معنی داری وجود ندارد.
بررسی سیاست های نوسازی بافت فرسوده شهری (مورد مطالعه: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد شهرنشینی، مشکلاز شهری بیش از هر زمان دیگری دامنگیر شهرهای کشزور شزده اسزت. ایزن مشکلاز بر تمامی جنبه های شهرنشینی تأثیر گذاشته و کیفیت کلی زندگی در شهرها را به شدز کاهش داده است. یکی از این مشکلاز، بافت های فرسوده شهری است که موضوع نوسازی و بهسازی آنها در دهه های اخیزر توجزه برنامه ریزان و مدیران شهری را به خود جلب کرده است. سیاست های متفاوز و گزاهی متضزاد، یکزی از موانزع در مسیر نوسازی بافت های فرسوده شهری است. این پژوهش با اسزتفاده از روش کتابخانزه ای و میزدانی بزه د نبزال بررسی و اولویت بندی و شناسایی سیاست های مهزم تأثیرگزذار بزر نوسزازی بافزت فرسزوده شزهر کزرج و نیزز سیاست های تأثیرپذیر از آن است. سیاست های تحت بررسی در این تحقیق عیناً از طرح های تفصیلی شزهر کزرج استخراج شده است. پرسش نامه ها با روش خبره سنجی تکمیل و داده های آن با استفاده از نرم افزارهزای Micmac و Superdecisions ارزیابی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان 11 سیاست برگزیده و با توجزه بزه چهزار معیار هزینه، سرعت اجرا، قابلیت اجرا و حجم اثرگذاری با ترسیم مدل ANP ، سیاست های مهم نوسازی به ترتیزب اسزتفاده از ررفیزت « ،» سیاست اجرای پروژه های محر توسعه، پشتیبان و زیربنایی در محلاز فرسوده « : اولویت است. همچنزین عوامزل مزؤثر بزر » بسترسازی مدیریت یکپارچه در محدوده بافت فرسوده « و » فکری و مالی مردم ساده سازی فرایندها و مراحل اقدام برای نوسازی سزاختم ان هزا در محزلاز « : سیاست های نوسازی عبارز است از سزازوکارهای حمزایتی بزرای تسزریع در « به علاوه .» حمایت از تشکیل دفاتر خدماز نوسازی محلاز « و » فرسوده » استفاده از تشکل های مردم نهاد در محدوده و محزلاز فرسزوده « و » فرایند بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده به عنوان عوامل تأثیرپذیر بر موضوع نوسازی مشخص شدند.
کاربرد فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) در تعیین بهترین کاربری منطقه درکش خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه کارهای اساسی جهت نیل به اهداف جنگلداری و به حداقل رساندن بحران های زیست محیطی، برنامه ریزی استفاده از جنگل با در نظر گرفتن توان طبیعی آن برای کاربری مورد نظر است. در این تحقیق با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه، معیارهای اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی، در ساختار BOCR در رویشگاه جنگلی جوزک- درکش خراسان شمالی ارزیابی و اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که زیرشبکه سودها با وزن کل 55/0 در اولویت اول و زیرشبکه ریسک ها با وزن کل 07/0 در اولویت آخر قرار دارد. در زیرشبکه سودها اولویت اول مربوط به افزایش درآمد بود و الویت اول زیرشبکه ریسک ها را نیز پذیرش اجتماع به خود اختصاص داد. از بین معیارهای استراتژیک نیز معیار اجتماعی وزن بالایی را به خود اختصاص داد (49/0) و بعد از آن معیار اقتصادی با وزن 31/0 و اکولوژیک با وزن 19/0 قرار گرفتند. در نهایت نتایج نشان داد که گزینه های اکوتوریسم با وزن کلی 62/0، حفاظت با وزن کل 19/0 و گزینه بهره برداری از محصولات فرعی با وزن کل 18/0 به ترتیب در اولویت اول، دوم و سوم قرار گرفتند. با توجه به نتایج، عرصه جنگلی مذکور را می توان به سمت کاربری توریستی سوق داد که بی شک تأثیر به سزایی در جلوگیری از تخریب تمامی این عرصه ها، اشتغالزایی با جلب مشارکت مردم و ارج نهادن به سیاست های مشارکتهای مردمی و به دنبال آن افزایش در آمد ساکنان منطقه، کمک در جهت جلوگیری از مهاجرت به شهرها و به طور کلی توسعه روستاهای همجوار ناحیه جنگلی را به دنبال خواهد داشت.
تحلیل عوامل هویت بخش در طراحی بسته بندی صنایع دستی روستایی ایران با رویکرد صادرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنایع دستی به عنوان منبعی غنی از فرهنگ و تمدن ایران، دارای پتانسیل کم نظیری در معرفی ویژگی های فرهنگی و باورهای اجتماعی به دنیا است. استفاده از این پتانسیل به ویژه در میان مخاطبین بین المللی صنایع دستی، نیازمند بهره گیری از اطلاعات و روش های به روز و هوشمندانه است. بسته بندی می تواند به عنوان واسطه ای ارزشمند، جهت معرفی صنایع دستی روستایی ایران به بازارهای جهانی و بهبود و وضعیت آن به شکل مؤثری عمل نماید. یکی ار شاخص های مؤثر در انتخاب و خریداری کالای بسته بندی شده، فاکتورهای ""هویت بخشی"" است. هدف این تحقیق، شناخت و معرفی راه و روشی مناسب برای طراحی شایسته بسته بندی صنایع دستی روستایی ایران با توجه به رویکرد صادرات بوده است؛ به گونه ای که عناصر بصری هویت بخش به طور مناسبی نشانگر هویت و فرهنگ ایرانی باشد. بیان فاکتورهای هویت بخش بدون در نظر گرفتن تأثیر بسته بندی در شناسایی محصول امکان پذیر نیست. برای دستیابی به اطلاعات تعاریف و عملکردهای بسته بندی و مشخص کردن عناصر بصری پایه در بسته بندی، به بررسی نقش بسته بندی صنایع دستی در صادرات پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که در صادرات محصولات و کالاهای صنایع دستی روستایی، اهمیت بسته بندی های چندفرهنگی ضروری است. سپس به منظور ادغام آگاهانه هویت و فرهنگ در طراحی بسته بندی، مدل طراحی فرهنگ محور پیشنهاد شده است. با استفاده از این مدل مشخص گردید که طراحی بسته بندی با توجه به عوامل فرهنگی، می تواند تا از تطابق راه حل های پیشنهادی اطمینان حاصل کند و در عین حفظ ویژگی های فرهنگی و هویتی روستاهای ایرانی در طراحی بسته بندی صنایع دستی، به درک بهتر تجربیات سایر فرهنگ ها و راه حل های کاربردی و مؤثر منتهی شود.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری کالبد مسکن شهری از دیدگاه گونه شناسی با تأکید بر تراکم ساختمانی و تعداد طبقات (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگرگونی های علمی، صنعتی و اقتصادی قرن 18 م، موجب بروز تغییراتی شگرف در نحوة اسکان بشر شد. با رشد فزایندة شهرنشینی کشور در چند دهه گذشته، نیاز به مسکن به یکی از مهم ترین نیازهای جمعیتی شهری تبدیل شده است. مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. براین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های سطح زیربنا و تعداد طبقات مسکونی به عنوان مؤلفه های تأثیرگذار بر فرم کالبدی مسکن، به بررسی مساکن شهر گرگان می پردازد. در پژوهش حاضر، روش تحقیق بر اساس هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش شیوه انجام، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزارهای SPSS و ArcGIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در سطح مناطق سه گانه شهر گرگان، مساکن به لحاظ کالبدی از تنوع برخوردار می باشند به گونه ای که بیشترین تفاوت و تنوع مسکن در منطقه 2 و کمترین تفاوت در منطقه 1 شهری می باشد. تنوع قومیت های ساکن در محلات شهری، تفاوت و تنوع فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی ساکنین از مهم ترین دلایل این امر می باشد.