فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندان در امور شهری در واقع توسعه از مردم، با مردم و برای مردم است؛ بنابراین بسترسازی لازم برای مشارکت اجتماعی شهروندان و درک جایگاه آنان در هر برنامه ریزی توسعه، بسیار ضروری است. به عبارتی مشارکت شهروندان در تصمیم گیری ها، برنامه ریزی ها و کلیه فعالیت ها و امور شهری، موردتوجه مدیران، برنامه ریزان و صاحب نظران توسعه اجتماعی مخصوصاً در حوزه برنامه ریزی شهری و شهرسازی قرارگرفته است. در این میان مفاهیم متعددی در ارتقای مشارکت شهروندان تأثیرگذار می باشد؛ که ازجمله مهم ترین آن ها می توان به متغیرهای متعدد سرمایه اجتماعی و متغیر شاخص های مدیریتی می باشد. لذا هدف مقاله حاضر بررسی شاخص های سرمایه اجتماعی و شاخص های مدیریتی متأثر برافزایش میزان مشارکت شهروندان در امور مربوط به امور شهری می باشد. لذا تحقیق موردنظر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و مواد و روش از نوع توصیفی – تحلیلی می باشد. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید که با توجه به مشخص بودن حجم جامعه آماری و ضریب اطمینان 95% با توجه به جمعیت شهر پارساباد مغان تعداد نمونه 322 بدست آمد که برای نتیجه گیری بهتر تعداد پرسشنامه ها به تعداد 390 عدد افزایش یافت. در این پژوهش برای سنجش متغیرها و پاسخگویی به فرضیات تحقیق و تأثیر هر یک از معیارهای سرمایه اجتماعی و شاخص های مدیریتی مشارکت شهروندان قابل اندازه گیری بر میزان مشارکت شهروندان به عنوان متغیّر وابسته و همچنین تأثیر مستقیم و غیرمستقیم هر یک از متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، روش پیرسون جهت شناخت میزان ضریب همبستگی و رگرسیون خطی جهت ضریب تعیین و Beta مورد استفاده قرارگرفته است تا اطلاعاتی در زمینه علّیت ها و روندهای موجود به دست دهد. لذا از بابت اینکه تعداد سؤالات برای هر کدام از متغیرها زیاد بوده، لذا در ابتدای امر با استفاده از روش تحلیل عاملی به کاهش تعداد داده ها (برای متغیر شاخص های مدیریتی تعداد 4 متغیر با کدهای MI، متغیر سرمایه اجتماعی به 6 متغیر با کدهای SC و برای متغیر مشارکت شهروندان تعداد 4 متغیر نهایی با کدهای P) پرداخته شده است. نتایج نشان داد که میان متغیرهای سرمایه اجتماعی و شاخص های مدیریتی با ارتقای میزان مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود دارد.
تدوین سناریوهای مؤثر بر پیشرفت اسلامی- ایرانی با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای (مورد: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اﻟﮕﻮی اﺳﻼﻣﯽ- اﯾﺮاﻧﯽ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ با رویکرد ﻣﻨﻄﻘﻪای، ﭼﺎرﭼﻮﺑﯽ ﺑﺮای ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﺣﺮﮐﺖ اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮐﺸﻮر، ﻫﻢراﺳﺘﺎ ﺑﺎ ﺟﻬﺖﮔﯿﺮی اﺳﻼﻣﯽ- ﻣﻠﯽ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ اﺳﺖ. ﻣﺒﻨﺎی اﯾ ﻦ اﻟﮕﻮ، ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻋﺪاﻟﺖ اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﻨﻄﻘﻪای و ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﮐﻠﯽ آن، ﺗﺤﻘﻖ ﻋﺪاﻟﺖ ﺗﻮزﯾﻌﯽ و ﺗﺨﺼﯿﺼﯽ در ﺳﻄﻮح ﻣﻨﻄﻘﻪای و ﺑﯿﻦﻣﻨﻄﻘﻪای اﺳﺖ. هدف پژوهش حاضر تدوین سناریوهای مؤثر بر پیشرفت اسلامی ایرانی با رویکرد برنامه ریزی منطقه ای (آذربایجان غربی) است. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش های جدید آینده پژوهی، پیمایش نظرات متخصصان (در چند مرحله) در قالب پرسشنامه (به صورت ماتریس اثرات متقابل) است. برای تجزیه و تحلیل نتایج تحقیق از نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد استفاده شده است. عوامل کلیدی مؤثر بر پیشرفت اسلامی- ایرانی با استفاده از نرم افزار میک مک [1] مشخص شد و برای هرکدام از عوامل کلیدی چند عدم قطعیت در نظر گرفته شد و در نهایت سناریوهای مهم تأثیرگذار در پیشرفت آینده استان با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد[2] تدوین شد. با توجه به نتایج نرم افزار میک مک 8 عامل کلیدی تأثیرگذار شناسایی شدند. نتایج مستخرج از سناریو ویزارد 8 سناریو با سازگاری قوی، 124 سناریو با سازگاری ضعیف و 121 سناریوی ناسازگار بود. از بین سناریوهای محتمل سناریوی شماره 8 بهترین وضعیت ها را برای آینده پیشرفت اسلامی- ایرانی استان در بر دارد. سناریوهای شماره 7، 6، 5 سناریوهایی هستند که بیشتر روند موجود را برای آینده استان در نظر گرفته اند و در نهایت سناریوهای شماره 4، 2، 1، 3 سناریوهایی هستند که شامل وضعیت های نسبتاً بحرانی و بحرانی هستند. [1] . MICMAC [2] . Scenario wizard
بررسی رابطه علی بین توسعه انسانی و حکمرانی خوب؛ کاربردی از روش پانل علیت
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
78-86
حوزه های تخصصی:
توسعه انسانی از رویکرد توانایی های شخصی با توجه به بردار عملکرد متفاوت لذت بردن از سطوح مختلف رفاهی به عنوان یکی از بهترین شاخص های رفاهی مد نظر است. از طرفی برای توازن توسعه و رشد در تمامی سطوح، مداخله دولتی یا کیفیت دولت (حکمرانی خوب) امری ضروری است. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه علی میان توسعه انسانی و حکمرانی خوب برای کشورهای در حال توسعه آسیایی می باشد. بدین منظور با استفاده از روش پانل علیت و داده های 2013-1996 به بررسی ارتباط میان آن ها پرداخته شده است. نتایج نشان داده است که در بلندمدت بین حکمرانی خوب و توسعه انسانی رابطه علی دوطرفه وجود دارد، ولی در کوتاه مدت این رابطه یک طرفه و از سوی توسعه انسانی به حکمرانی خوب می باشد.
تحلیل جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی (مطالعة موردی: مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: رویکرد حکمروایی خوب روستایی با تأکید بر سه رکن اصلی دولت، بخش خصوصی و جامعة مدنی به حضور فعّال و اثرگذار این ارکان در سایة مشارکت، شفافیّت، پاسخ گویی، قانون مندی، عدالت، اجماع گرایی، مسؤولیت پذیری،کارآیی و توسعة انسانی تأکید دارد. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه مدیریت روستایی مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب در توسعة پایدار روستایی «مقایسة بخش مرکزی کوهدشت و بخش لواسانات شمیرانات» است.
روش: پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوة گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعة آماری؛ شامل خانوارهای روستایی دو منطقة مورد مطالعه با ۲۷ روستای نمونه و ۲۸۰ خانوار است. ابزار گردآوری داده ها از نوع پرسش نامه بوده که به صورت تصادفی در روستاهای نمونه تکمیل شد. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها نیز از مدل ویکور و آزمون های آنوا توکی و رگرسیون چند متغیّره استفاده شده است.
یافته ها: مطابق یافته های مدل ویکور، مدیریت مبتنی بر رویکرد حکمروایی خوب و سطح پایداری سکونت گاه ها در دو منطقة مورد مطالعه از وضعیّت بسیار متفاوتی برخوردار است؛ به طوری که در هر دو منطقه، روستاهایی که از وضعیت حکمروایی خوبی برخوردارند، پایداری بهتری نیز دارند. هم چنین، تحلیل رگرسیون چند متغیّره، نشان دهندة تأثیر و ارتباط معنی دار بین مؤلفه های حکمروایی خوب و توسعة پایدار روستایی است.
محدودیّت ها: محدودیّت های این پژوهش شامل وسیع بودن حجم نمونه و جامعة مورد مطالعه و تطابق مدل نظری پژوهش با مدل تجربی آن بود.
راه کارهای عملی: درنظرگرفتن رویکرد حکمروایی خوب در نظام مدیریت روستایی می تواند موجب سرعت بخشی روند توسعة پایدار روستایی شده و از ناپایداری سکونت گاه ها جلوگیری کند.
اصالت و ارزش: این مقاله ضمن مقایسة تطبیقی دو منطقه با نظام مدیریت، سطح حکمروایی و پایداری متفاوت، می تواند کاستی های موجود در ساختار مدیریت یک پارچة کنونی روستاهای کشور را واضح تر نشان دهد.
سنجش فضایی رابطه آسیب پذیری محیطی و ظرفیت تاب آوری جامعه روستایی در استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی از تدوین پژوهش حاضر، ارزیابی رابطه بین آسیب پذیری محیطی و تاب آوری جوامع روستایی به منظور ارتقای ظرفیت تاب آوری در نواحی روستایی است. ضرورت وجود تفکر تاب آور در برنامه ریزی مخاطرات محیطی و تاب آورسازی جوامع روستایی به عنوان یکی از جوامع آسیب پذیر در کشور، رویه ها و راه کارهای مقابله با وقوع مخاطره را از پیش در نواحی روستایی ایجاد می کند.
روش: روش پژوهش توصیفی تحلیلی و ماهیت آن کاربردی در نظام برنامه ریزی محلی و توسعه روستایی است. پس از بررسی مبانی نظری و ادبیات حوزه سنجش آسیب پذیری و تاب آوری رویکردی بدیع به این منظور در سطح دهستان های استان آذربایجان شرقی ارائه شد. بر این اساس، دو شاخص کلی سنجش آسیب پذیری (EVI) و تاب آوری جوامع روستایی (RCRI) با استفاده از ۱۲ معیار در محیط نرم افزار GIS انجام گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده میزان آسیب پذیری محیطی بالا در پهنه هایی از مرکز، جنوب و شمال شرق استان در محدوده های مرزی شهرستان های ورزقان، هریس، چاراویماق وکلیبر است؛ جایی که مناطق ذکرشده در پایین ترین وضعیت تاب آوری روستایی قرار گرفته اند. تحلیل نتایج نشان داده است، ۷ دهستان به طور کامل و ۱۶ دهستان با نیمی از مساحت آسیب پذیری روبه رو می باشد. سنجش تاب آوری روستایی نشان دهنده قرارگیری کرانه غربی استان در بالاترین میزان تاب آوری است.
محدودیت ها: عدم وجود ادبیات نظری و رویکرد تجربی منسجم جهت سنجش تاب آوری جوامع روستایی، نبود اطلاعات کافی در سطح روستا و عدم اطلاعات مکانی در سطح روستا.
اصالت و ارزش ها: وجود تفکر تاب آور در نظام برنامه ریزی محلی با برآورد میزان آسیب پذیری در برابر تهدیدات و مخاطرات محیطی زمینه را در تحقق توسعه پایدار روستایی محقق خواهد کرد. پژوهش حاضر با محوریت این موضوع سعی کرده است تصویری از آسیب پذیری و تاب آوری به منظور ارتقای ظرفیت تاب آوری در نواحی روستایی ارائه دهد.
سنجش تأثیرات متغیرهای اجتماعی - اقتصادی بر مصرف گرایی شهروندان (نمونه موردی: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف گرایی شهروندان یکی از چالش های اصلی برنامه ریزی شهری است که در ابعاد مختلفی چون ناپایداری شهرها نمایان شده است و سبک زندگی مردم در کشورهای در حال توسعه با گرایش به مدرنیته مصرف گرا شده است و پایداری شهر را به مخاطره انداخته است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیرات متغیرهای اجتماعی – اقتصادی بر مصرف گرایی شهروندان شهر کاشان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته می باشد جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از روش های مدل یابی معادلات ساختاری( SEM ) با استفاده از نرم افزار Amos و هم چنین برای ارزیابی فراوانی داده های پرسشنامه از نرم فزار SPSS استفاده شده است. در نهایت، تأثیرات متغیرهای اجتماعی – اقتصادی بر مصرف گرایی توسط الگوی معادلات ساختاری ( SEM ) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، که نتایج نشان می دهد با بالاتر رفتن شاخص اقتصادی درآمد و شاخص اجتماعی تحصیلات مصرف گرایی هم بالاتر ، با بالاتر رفتن بعد خانوار و سن مصرف گرایی کاهش می یابد.
تحلیلی بر تعامل کیفیت زندگی عینی و ذهنی برمبنای دسترسی به خدمات عمومی در بافت تاریخی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر موضوع کیفیت زندگی شهری و ارتقاء رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی خود توجه بسیاری از محققان و سازمان های جهانی را به خود جلب کرده است؛ تا آنجا که سازمان ملل متحد هر ساله با انتشار گزارشی شهرهای مختلف جهان را از نظر سطح کیفیت زندگی موجود مورد مقایسه قرار می دهد. کیفیت زندگی دارای معیارهای مختلفی است که یکی از مهمترین معیارهای آن دسترسی به خدمات شهری است که توجه به آن موجب کاهش مشکلات فراوانی از قبیل سوداگری زمین، ساخت وسازهای غیرقانونی و ... می شود. هدف این تحقیق ارزیابی کیفیت زندگی شهری با توجه به استانداردهای دسترسی به خدمات شهری است. بر این اساس معیار دسترسی به خدمات شهری از دو وجه عینی و ذهنی در بافت قدیمی شهر ارومیه مورد سنجش و بررسی قرار گرفته اند. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و در آن از ابزار پرسش نامه، مدل های تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکه دسترسی و تکنیک های فازی، وزن دهی و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل داده های کمی و کیفی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که رضایت از دسترسی به خدمات اثر مثبت و معناداری را به لحاظ آماری بر کیفیت زندگی ذهنی وارد می کند و افزایش رضایتمندی ساکنان از دسترسی به خدمات شهری، سبب افزایش کیفیت زندگی ذهنی می شود. این یافته ها به برنامه ریزان شهری گوشزد می کند که عوامل کالبدی نقش بسزایی در افزایش رضایتمندی از کیفیت زندگی شهروندان دارد.
تحلیل ساختار فضایی ناحیه خمین با تأکید بر برنامه ریزی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه های حاکم بر برنامه ریزی توسعه خمین طی چند دهه گذشته مبتنی بر ثبات و فقدان جامع نگری بوده است و تنها با تکیه بر حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب، سعی در چیدمان مجدد فضا داشته اند، در صورتی که پویایی جزء ذاتی سازمان فضایی حاکم بر ناحیه است و تنها با تکیه بر رویکردی پویا و ارائه آینده ای چندگانه قادر خواهیم بود که به برنامه ریزی فضایی توسعه پایدار سکونتگاه ها روستایی ناحیه دست یابیم. هدف پژوهش حاضر شناخت و تحلیل ساختار فضایی ناحیه خمین در چارچوب پویش ساختاری- کارکردی است. تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی با جنبه نظری و کاربردی است. جامعه آماری پژوهش 142 روستای دارای سکنه با مجموع 32092 نفر جمعیت و 10121 خانوار در شهرستان خمین است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی و نمونه گیری ناحیه ای 21 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی بوده است. در روش اسنادی سوابق آماری، کارهای صورت گرفته در دانشگاه ها و مؤسسات و اطلاعات موردنیاز در این زمینه از طریق سازمان هایی از قبیل: مرکز آمار ایران، جهاد کشاورزی شهرستان، فرمانداری شهرستان و بخشداری دو بخش و در روش میدانی نیز جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه روستا(دهیار و شورای روستا) بوده است. به منظور پهنه بندی ناحیه خمین از آمارهای فضایی استفاده شده و همچنین به منظور سطح بندی سکونتگاه های ناحیه خمین، از روش سطح بندی بر اساس شاخص های خدمات و جمعیت استفاده شده است. در این راستا، نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مجموع ساختارهای محیطی بوم شناختی(توپوگرافی، منابع آب و خاک) و انسانساخت (راه های ارتباطی، خدمات و صنایع) در سطح ناحیه موجب شکل گیری عرصه هایی شده است که تمرکز جمعیت، خدمات و نقاط سکونتگاهی را در عرصه دشتی و مرکزی ناحیه به دنبال داشته است؛ پیامد حاصل از آن نیز موجب شکل گیری نابرابری فضایی، فشار بیش از حد بر منابع محیطی در قسمت دشتی، رها شدگی و تخلیه جمعیتی سکونتگاه ها در سایر عرصه ها بوده است.
تحلیل ساختاری شاخص های توسعه ی پایدار روستایی مورد: دهستان های شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین گام در ارزیابی نابرابری های فضایی روستایی، شناخت دقیق ادبیات این حوزه و به تبع آن، تبیین و تحلیل شاخص های توسعه ی پایدار روستایی است. در این راستا پژوهش حاضر به مطالعه ی دهستان های شهرستان صومعه سرا پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از گونه ی تکاملی (توسعه ای) است. جامعه ی آماری، دهستان های شهرستان صومعه سرا و حجم نمونه شامل 20 تن از خبرگان، یعنی متخصصان و مسئولان اجرایی در حوزه های توسعه ی پایدار روستایی هستند. ابتدا به منظور اعتبارسنجی، شاخص های برداشت شده از مطالعات کتابخانه ای، بر اساس ابعاد توسعه ی پایدار روستایی مطابق طیف لیکرت، در قالب 15 معیار و 144 زیر معیار، مورد سنجش خبرگان قرار گرفته است. در ادامه به منظور توصیف و تحلیل شاخص هایی که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند، از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. این روش برای تحلیل روابط میان متغیرها به ویژه در سیستم های گسترده با ابعاد متعدد به کار می رود و یکی از روش های پرکاربرد در حوزه ی آینده پژوهی است. نتایج نشان می دهد که متغیرهای «ریسک»، «میزان سرمایه گذاری دولت در امور زیربنایی» و «اعتبارات تخصیص یافته به فصل عمران و نوسازی روستا» هستند. این متغیرها ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دارند و ماهیت ناپایدارشان، نقطه ی انفصال سیستم است. متغیرهای «هدف»، «(کنترل) روند مهاجرت ها»، «میزان امید به زندگی» و «درآمد حاصل از مشاغل پایدار» است. این متغیرها، بیش از اینکه تأثیرگذار باشند، تأثیرپذیرند و نتایج تکامل سیستم هستند. میزان امید به زندگی در روستاهای شهرستان علاوه بر جهان بینی، باورها و تجربیات فردی و اجتماعی، وابسته به امکانات و خدمات در دسترس روستائیان نیز است. عواملی که امید به زندگی روستائیان، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد، دغدغه هایی چون امنیت و پایداریِ اشتغال و دسترسی به کیفیت بالای امکانات و خدمات مدرن است. مسئله ی مهاجرت نیز در ارتباط مستقیم با شاخص امید به زندگی قرار می گیرد.
بررسی اثرات خشکسالی دریاچة ارومیه بر تغییرات تاب آوری سکونت گاه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: خشک سالی دریاچة ارومیه بیش از دو دهه است که ادامة حیات تعداد زیادی از سکونت گاه های شهری و روستایی پیرامونی خود را به چالش کشیده است. در این میان، جوامع روستایی به دلیل وابستگی بیشتر به عناصر محیطی در برابر پدیدة خشک سالی آسیب پذیرتر هستند. به منظور کاستن اثرات مخرب خشک سالی رویکرد تاب آوری به عنوان یک روش علمی و کاربردی شناخته می شود. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی میزان تاب آوری روستاهای پیرامون دریاچة ارومیه در برابر است.
روش: تحقیق از نوع کاربردی و رویکرد آن توصیفی-هم بستگی و تحلیلی است. جامعة آماری این پژوهش ۱۳۶۹۶ نفر جمعیت ساکن در ۴۲ روستای پیرامون این دریاچه بوده که در فاصلة کمتر از ۲۵ کیلومتری قرار داشتند. با استفاده از فرمول کوکران از بین افرادی که بالای ۱۵ سال سن داشتند و همچنین بالای ۱۵ سال در روستا سکونت داشتند، ۳۷۰ نفر به روش تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. همین تعداد نیز به عنوان جامعة کنترل و از روستاهای با فاصلة بیشتر انتخاب شد. با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ، پایایی بخش های مختلف پرسش نامة تحقیق ۸۶/۰ تا ۸۸/۰ به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و GIS انجام شد.
یافته ها: نتایج شاخص استاندار بارش نشان داد که وضعیت خشک سالی محدودة مورد مطالعه در ۱۵ سال اخیر تقریباً در حالت نرمال قرار داشته است. براساس نتایج فرمول ویژة تاب آوری، تاب آوری زیست محیطی دارای بیشترین میزان فاصله از حد بهینه و تاب آوری زیرساختی و کالبدی دارای کمترین میزان فاصله از حد بهینة خود بوده است. میانگین نهایی تاب آوری روستاهای نزدیک دریاچه برابر با ۴۱/۰ از ۱ و روستاهای دور از دریاچه برابر با ۶۰/۰ از ۱ بوده است. نتایج حاصل از تحلیل آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد که اثرپذیری تاب آوری زیست محیطی از خشک سالی دریاچة ارومیه بیشتر از ابعاد بوده است (۸۷۴/۰=r). همچنین، یافته ها نشان داد که میزان تاب آوری اقتصادی و اجتماعی در روستاهای شرق و جنوب دریاچه بیشتر از جهات دیگر دریاچه بوده است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود در راستای ارتقای تاب آوری روستاهای پیرامون دریاچة ارومیه ضمن توجه به خصوصیات موقعیت جغرافیایی روستاها، توجه بشتر بر ابعاد تاب آوری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی معطوف شود.
Neo-Ottomanism; Turkish government’s new strategy to change the political geography of Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۲۳۲-۲۱۹
حوزه های تخصصی:
After demonstrating Ottoman Empire and attempt of Turkish emperors in order to gain caliphate and government of all Muslims, World’s political geography witnessed the demonstration of great Ottoman Empire for six months. The formation of Ottoman Empire, on one hand, was converted to the main axis of the political geography of the region, and started competing with other political power districts of the world on the other hand. This went on for ages. By the end of the world war first, the world’s political formation was altered and the disintegration of the great Ottoman caliphate occurred by Sykes-Picot agreement in 1917 and this led to the beginning of the advent of a new political geography. By getting into power, Turkish Islamists caused a new era in the region’s political geography in 2002. New neo- ottoman idea with the aim of changing the political geography of the region is included to be one of the most important political events of the region. In this paper, by having a quick look at the record of Ottoman Empire, we are going to focus on the new strategy of Turkish AKP and inspect the effect of the strategy on changing the political geography of the region.
تدوین شاخص های کالبدی موثر در خلق حس مکان در توسعه جدید شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۱۳۰-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
حس مکان مفهومی کلی و پیچیده از احساسات انسان نسبت به محیط است که در اثر انطباق و استفاده انسان از مکان به وجود می آید و از مفاهیم مهم در ارتقاء کیفیت محیط های انسانی و شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان از محیط است.پژوهش حاضر تاثیر عوامل کالبدی بر حس مکان را بررسی می کند و در راستای شناسایی و تدوین ویژگیهای کالبدی زمینه ساز حس مکان در توسعه جدید شهری می باشد.ابتدا به مفهوم حس مکان از دیدگاههای مختلف پرداخته و عوامل شکل دهنده آنرا بیان می کند و در نهایت با تشخیص ده شاخص کلیدی،مدلی تحلیلی برای نشان دادن تاثیر این عوامل بر القای حس مکان ارائه می کند.روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و در بستری پیمایشی و با استفاده از ابزار گردآوری داده از طریق مطالعات کتابخانه ای و با ارجاع به مستندات و مدارک موجود و پرسش نامه ها به ارزیابی تحقیقات انجام شده پرداخته است. همچنین از روش های آماری مدلسازی معادلات ساختاری، تحلیل عامل تاییدی، برآورد حداکثر درست نمایی، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون خطی چندگانه برای تایید مدل و تعیین ماهیت رابطه میان انگاره حس مکان و مولفه های کالبدی و نیز از روش تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس برای رتبه بندی مولفه های القا کننده حس مکان استفاده شده است و در این راستا محلات چشمه و دهکده المپیک از منطقه 22 شهرداری تهران بعنوان نمونه مطالعه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد، عوامل کالبدی در شکل گیری حس مکان در دو سطح در محیط موثر است: در سطح اول، ویژگیهای کالبدی محیط با تسهیل فعالیتها منطبق بر الگوهای رفتاری افراد و با تامین نیازهای استفاده کنندگان از مکان، در برقراری رضایت از محیط موثر واقع شده و امکان ایجاد و ارتقاء حس مکان را فراهم می نمایند. در سطح دوم، عناصر کالبدی محیط منبعث از تصاویر ذهنی افراد و ادراک آنان از محیط بوده و از طریق تناسب بین فرم و عملکردها، تمایز کالبدی، خوانایی و تداعی معنایی، واسطه بصری در ایجاد ارتباط ذهنی بین استفاده کنندگان از مکان را فراهم می نمایند.
سرمایه گذاری بخش خصوصی راهبردی برای مبارزه با فقر روستایی مورد شناسی: دهستان صائین قلعه، شهرستان ابهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلافِ پیشرفت های عظیم اقتصادی در جهان، در حالِ حاضر میلیون ها نفر که بیشترشان در نواحی روستایی زندگی می کنند، همچنان در فقر به سر می برند. از آنجا که تأمین رفاه اجتماعی و کاهش فقر از جمله مهمترین اهداف هر نظام اقتصادی است؛ از این رو فراهم کردن شرایط مناسب برای زندگی تمامی اقشار جامعه، نیازمند برنامه ریزی و فراگرفتن راهبردهای مناسبِ تأمین مالی از قبیلِ سرمایه گذاری در توسعة روستایی با هدف تنوع بخشی به تأمین اشتغال و درآمد است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش سرمایه گذاری بخش خصوصی در کاهش فقر روستایی در روستاهای دهستان «صائین قلعه» از توابع شهرستان ابهر در استان زنجان می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامع ة آماری تحقیق 3343 خانوار ساکن در دهستان صائین قلعه است که طبق فرمول اصلاح شدة کوکران، 104 پرسشنامه به صورت تصادفی بین خانوارهای روستایی محدودة مورد مطالعه توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، ویلکاکسون و همبستگی ) و مدل ویکور بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین سرمایه گذارهای بخش خصوصی و کاهش فقر در روستاهای مورد مطالعه، رابطة معناداری وجود دارد؛ به طوری که اکثر میانگین ها برای مؤلفه های مورد ِنظر بالاتر از حد ّمتوسط بوده و نشان دهندة این است که سرمایه گذاری بخش خصوصی، توانسته است تغییرات معناداری را در مؤلفه های کاهش فقر روستایی مورد استفاده در تحقیق، در محدودة مورد مطالعه ایجاد کند. همچنین، تحلیل فضایی اثرگذاری سرمایه گذاری خصوصی بر روی شاخص های فقر روستایی در محدودة مورد مطالعه نشان می دهد که در بین نقاط روستایی دهستان، تفاوت برخورداری بسیار بالایی مشاهده می شود که در بین روستاهای نمونه، روستای «صائین قلعه» بهترین رتبه و روستای «ارهان» کمترین رتبه را در برخورداری از اثرات سرمایه گذاری خصوصی در بهبود شاخص های فقر روستایی دارند.
برآورد قیمت مسکن شهری با استفاده از تابع هدانیک و شبکه های عصبی مصنوعی مورد شناسی: کوی ولیعصر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان یک کالای ناهمگن، بادوام، غیر منقول، سرمایه ای و مصرفی با پیامدهای جانبی، سهم زیادی از بودجة خانوارها را به خود اختصاص می دهد و همچنین نقش زیادی در اشتغال و ارزش افزودة کشورها دارد؛ بنابراین، تعیین و برآورد قیمت مسکن برای برنامه ریزان و تصمیم گیران، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این برآورد به ویژه اگر بتواند سهم عوامل تأثیر گذار در ارزش مسکن را به خوبی منعکس کند، می تواند در سیاست گذاری های شهری و منطقه ای مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اهمیت مسئله، تحقیق حاضر قصد دارد تا به بررسی عوامل تأثیر گذار در تعیین قیمت مسکن و برآورد قیمت مسکن شهری در کوی ولیعصر تبریز بپردازد. اغلب از روش تابع هدانیک و شبکه های عصبی مصنوعی به عنوان روش های رگرسیون چند متغیّره به منظور برآورد قیمت مسکن استفاده می شود. برای فراهم سازی متغیّرهای اثر گذار در قیمت مسکن، از روش دلفی بهره گرفته شد. داده ها نیز از طریق پیمایش و پرسشگری جمع آوری شدند. یافته ها میزان و ضریب اهمیت هر کدام از متغیّرها را در تابع هدانیک نشان می دهد. طبق یافته ها، نتایج تابع هدانیک در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی از دقت کمتری در برآورد و پیش بینی قیمت مسکن برخوردار است. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیّرهای فضایی و قیمت مسکن در کوی ولیعصر تبریز، همبستگی وجود دارد. این همبستگی برای متغیّر فاصله از پارک، مثبت و برای متغیّرهای فاصله از مراکز خرید، حمل و نقل، خیابان اصلی و مسجد، معکوس است. همچنین، نتایج به دست آمده نشان می دهد، شبکه عصبی در صورتی که آموزش کافی ببیند، قابلیت بالایی در برآورد دقیق قیمت هر متر مربع مسکن دارد.
تحلیلی بر رضایتمندی ساکنان از مسکن های اجتماعی اجاره به شرط تملیک مطالعه موردی: کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان ها، نشان دهنده وضعیت اقتصادی - اجتماعی افراد و رفاه عمومی جامعه، و از شاخص های توسعه یافتگی شناخته می شود و با تأمین حس رضایتمندی، نقش مؤثری در بهبود کیفیت زندگی ایفا می کند. مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک برای تأمین مسکن اقشار کم درآمد و آسیب پذیر در کلان شهرها ازجمله شیراز، از زمان برنامه دوم توسعه اجرایی شده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل رضایتمندی ساکنان مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک در کلان شهر شیراز تدوین شده است. نوع پژوهش ازنظر هدف، کاربردی - توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات و داده های موردنیاز پژوهش با استفاده از روش های اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل مجتمع های مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک است و تعداد و حجم نمونه واحدهای موردمطالعه برابر با 348 نمونه تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون آماری T تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان رضایتمندی ساکنان در همه ابعاد و شاخص ها در کلان شهر شیراز زیاد است. پس از انجام آزمون T تک نمونه ای، میانگین در بُعد اجتماعی برابر با 32/3، در بُعد اقتصادی 50/3، در بُعد زیست محیطی 56/3، در بُعد زیرساختی - کالبدی 29/3 و در بُعد دسترسی 34/3 است. از دلایل مهم میزان رضایتمندی ساکنان در مجتمع های موردمطالعه، سازگاری پایگاه و وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنان با انتخاب این مجتمع ها و سکونت در آنهاست. همچنین نتایج نشان می دهد مسکن اجتماعی اجاره به شرط تملیک در تأمین مسکن گروه های کم درآمد در کلان شهر شیراز نقش دارد.
تحلیل موانع و عوامل مؤثر در اجرای طرح ها و برنامه ریزی آمایشی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات آمایش سرزمین در ایران سابقه ای بیش از هفت دهه برنامه ریزی را تجربه کرده است، ولی در رویکردی کلی هیچگاه به مرحلة اجرا گذاشته نشده و اراده ای جدی برای عملیاتی شدن آن تاکنون مشاهده نشده است. بنابراین، این پژوهش با توجه به اجرایی نشدن اکثر طرح های آمایشی استانی، با هدف شناسایی عوامل مؤثر در اجرایی شدن طرح های آمایش استانی (در استان تهران) انجام گرفته است. نوع پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای، و از نظر روش بررسی، توصیفی و تحلیلی با تکنیک دلفی بوده است. جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجام گرفت. تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تأثیرات متقابل، و محاسبات پیچیدة ماتریس تأثیرات متقاطع با نرم افزار میک مک انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد، عوامل مؤثر در رویکرد اجرای طرح آمایشی استان تهران شامل توجه به قطبیت سیاسی منطقه، قطب رشد بودن شهر تهران در این استان، و قرارگیری در کریدورهای شرق به غرب و شمال به جنوب، و لزوم تعامل استان با مناطق همجوار است. در نهایت، راهکارهای مناسب برای رفع موانع موجود و اجرای برنامه ریزی آمایشی در استان تهران پیشنهاد شد.
ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در توسعه پایدار روستایی (مطالعة موردی: روستای کندوان، آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: روستای تاریخی و گردشگری کندوان با وجود برخورداری از شرایط و توان های محیطی و انسانی ویژه و اجرای طرح هادی، با مسائل و نارسایی های مختلفی در حوزه کالبدی روبه رو بوده و این امر بر سایر ابعاد توسعه آن نیز اثر گذاشته است. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در وضعیت پایداری روستای تاریخی کندوان انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی بوده است. برای برآورد حجم نمونه براساس فرمول کوکران، ۳۱۰ نمونه تعیین و به همین تعداد نیز پرسش نامه خانوار توزیع و تکمیل شد. برای سنجش و تحلیل آماری میزان موفقیت طرح هادی در پایداری/ ناپایداری کالبدی روستای مورد مطالعه، از آزمون Tیک نمونه ای استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در مجموع، میزان رضایت از عملکرد اجرای طرح هادی در نماگرهای مختلف مربوط به هر سه شاخص اکولوژیکی، اجتماعی- نهادی و اقتصادی در سطح پایین تر از حد متوسط بوده و می توان گفت به رغم تلاش های صورت گرفته، تهیه و اجرای طرح هادی روستایی به دلیل حاکمیت نگرش بخشی و نبود رویکرد سیستمی و کلی نگر، نتوانسته در جهت رفع نارسایی ها و پایداری کالبدی نظام فضایی مورد بررسی(روستای کندوان) عمل کند.
محدودیت ها: دسترسی به منابع اطلاعاتی به ویژه سطح همکاری پایین مردم محلی در پاسخ گویی به سؤالات از مهم ترین محدودیت های این پژوهش بوده است.
راهکارهای عملی: در جهت رفع یا کاهش نارسایی های کالبدی روستای مورد مطالعه پیشنهادهایی در چهارچوب نگرش سیستمی و توسعه پایدار کالبدی به این شرح مطرح می شود: در رابطه با رفع نارسایی های کالبدی روستا لازم است برنامه ها و اقدامات اصولی انجام شود تا باعث بهبود کالبد روستا شده و تداوم هویت آن را به ارمغان آورد و ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت مردمی در روند توسعه کالبدی نقاط روستایی (که می تواند ظرفیت ماندگاری جمعیت روستایی را ارتقا دهد)، ضرورت دارد.
اصالت و ارزش: به رغم مطالعات صورت گرفته در زمینه بررسی اثرات و عملکرد طرح های هادی روستایی در کشور، توجه به تحلیل و ارزیابی عملکرد اجرای طرح هادی در پایداری و ناپایداری کالبدی روستای کندوان در چهارچوب شاخص های توسعه پایدار کالبدی، از مهم ترین ویژگی هایی است که اصالت و ارزش علمی این پژوهش را نشان می دهد.
تحلیل تأثیر تصویر مقصد بر وفاداری گردش گران (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، آزمون یک مدل نظری از تصویر مقصد و ارائه یک رویکرد یک پارچه بر ادراک وفاداری به مقصد با بررسی نظری و شواهد تجربی در روابط علّی و معلولی میان اجزای تصویر، تصویر کلی و وفاداری به مقصد است. پژوهش حاضر با شش فرضیه ارائه شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه گردآوری شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه آمار ی نامشخص برابر ۳۸۴ نفر برآورد شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری(SEM) و با نرم-افزارهای SPSS و SmartPLS انجام شد. نتایج نشان داد که تصاویر منحصربه فرد شناختی و عاطفی به ترتیب تأثیر مثبتی بر تصویر کلی دارند. همچنین، تصویر کلی به عنوان واسطه بین انواع تصویر و وفاداری به مقصد عمل می کند و تأثیر مثبت بر تمایل به بازدید و توصیه مقصد داشته است. انجام آزمون تی جهت بررسی وضع موجود تصاویر نیز وضعیت مطلوب سه تصویر را در شهر تبریز تأیید کرد.
سنجش عدالت فضایی در بستر نظام حمل و نقل عمومی با مدل تحلیل شبکه ای (مورد پژوهی: مناطق 2، 3، 4 و 5 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت مفهومی است که هیچ گاه دغدغه بشر از آن عاری نبوده است. نام گذاری دهه چهارم انقلاب بنام پیشرفت و عدالت بیانگر این واقعیت است که عدالت و پیشرفت بدون یکدیگر فاقد ارزش است. توسعه ای که در آن عدالت نباشد پیشرفتی را در بر نخواهد داشت؛ لذا پیشرفت بدون عدالت یعنی توسعه فقر. در برنامه ریزی شهری آنچه به تحقق پذیری بیشتر عدالت شهری کمک می کند، توجه به عدالت فضایی و تعادل بخشی بین تمرکز جمعیت و خدمات است. لذا پژوهش به دنبالِ تبیین جایگاه حقوق عمومی در نظام برنامه ریزی شهری با تأکید بر سیستم حمل و نقل همگانی و همچنین تحلیل شبکه ای سیستم حمل ونقل عمومی از منظر عدالت فضایی، در جهت دست یابی به عدالت اجتماعی است. روش تحقیق این مقاله، روش ترکیبی و از نوع مطالعات کاربردی- بنیادی است. پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزار ARCGIS و با بهره گیری از تکنیک تحلیل شبکه ای (Network-Analyst) به بررسی سیستم حمل و نقل عمومی در چهار منطقه تهران (2 و 3 و 4 و 5) با استناد به استاندارهای دسترسی به ایستگاه ها پرداخته است. نتایج خروجی از تحلیل پژوهش، نشان می دهد شبکه حمل و نقل عمومی موجود (مترو و اتوبوس تندرو) سطح بسیار محدودی از مناطق 4 گانه مورد بررسی را تحت پوشش خدمات رسانی قرار می دهد. به نحوی که از کل سطح مناطق چهارگانه مورد مطالعه به ترتیب 14.5 درصد، 48 درصد، 36 درصد و 33.5 درصد تحت پوشش خدمات حمل و نقل عمومی می باشد؛ لذا دسترسی ساکنین سایر محله ها به ایستگاه ها در بازه های زمانی بسیار طولانی اتفاق می افتد که ناشی از عدم گسترش و توزیع فضایی نامتناسب شبکه حمل و نقل همگانی در سطح شهر تهران شده است که به دنبال آن تحقق عدالت اجتماعی را با چالش هایی مواجه کرده است.
نقش عوامل اجتماعی در بهبود اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: کوی خضر)
حوزه های تخصصی:
اجتماع پذیری عاملی است که باعث پیوند ارتباط بیشتر افراد با یکدیگر می شود. ابعادی که مرتبط با اجتماع پذیری است و بر آن تأثیرگذار می گذارد به سه دسته تقسیم می شود: بعد کالبدی، بعد فعالیتی و بعد اجتماعی. سکونتگاه های خودرو ازجمله فضاهایی است که می تواند اجتماع پذیری در آن ها مهم تلقی شود. سکونتگاه های غیررسمی به مناطقی اتخاذ می شود که در محلات فقیرنشین شهرهای بزرگ به وجود می آید و افراد ساکن در این مناطق نمی توانند به علل مختلف (اجتماعی، اقتصادی و...) وارد فضای شهری شوند. منطقه موردبررسی کوی خضر استان همدان است و بعد اجتماعی در نمونه، موردبررسی قرارگرفته شده و مؤلفه امنیت، گذراندن اوقات فراغت و تعاملات اجتماعی بیشترین تأثیر را بر اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی دارا بوده است. هدف از این پژوهش به دست آوردن بیشترین میزان تأثیر فضایی سالم و اجتماع پذیر بوده است که باعث بهبود مشکلات مدیریت و برنامه ریزی برای این مناطق شود. روش تحقیق پژوهش حاضر روش کمی و نحوه به دست آوردن اطلاعات با ابزار پرسشنامه و تحلیل آن با نرم افزار SPSS انجام شده است.