فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۸۱ تا ۵٬۹۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
اسکان غیررسمی، که بهموجب شهرنشینی شتابان در جهان معاصر بهوجود آمده است، نتیجه نابرابریهای اقتصادی-اجتماعی است که در سطح مناطق شکل گرفته و شهرها بهویژه کلانشهرهای کشور را با مشکلات فراوانی روبهرو ساخته است. شهر مشهد بهعنوان یکی از کلانشهرهای کشور با پدیده اسکان غیررسمی مواجه است. شکل گیری مناطق اسکان غیررسمی در این شهر مشکلات فراوانی را برای مدیریت شهری فراهم کردهاست. ویژگیهای ناهنجار کالبدی در کنار ویژگیهای اجتماعی حاکم بر این محدودهها باعث شده تا این مناطق محل سکونت تعداد قابل توجهی از مجرمان شهر مشهد باشد. تحلیل عوامل مؤثر و جاذب سکونت در این مناطق از اهداف این مطالعه است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی با استفاده از مدلهای زمین آماری است. در این نوشتار تحلیل توزیع فضایی مجرمان در شهر مشهد بهلحاظ موقعیت سکونتی و اینکه این موضوع میتواند متأثر از چه عواملی باشد را مدنظر داشته است. در این راستا با استفاده از مدلهای رگرسیون اقدام به تحلیل متغیر وابسته(مجرمنشینی) در سطح محلهها گردید. مدل های مورد استفاده شامل OLS و GWR بود که به ترتیب ضرایب رگرسیونی آنها 68 و 74درصد محاسبه شد و توانایی بالاتر GWR را در مقایسه با رگرسیون معمولی ارایه کرد. در این مدلها متغیرهای مستقل مهاجرپذیری، بیسوادی و فضای سبز تأثیر معناداری بر روی مجرمنشینی داشته است که با تحلیل های بیشتری میتوان این فضاها را ناامنتر برای مجرمان و کاهش جذابیتهای آن در انتخاب محله های سکونتی برای مجرمان نمود.
تحلیل پراکنش فضاهای بی دفاع شهری با استفاده از GIS (نمونه موردی: شهر جدید پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت، یکی از مهم ترین نیازهای بشر است، چنانکه در طبقه بندی نیازهای مازلو، امنیت در درجه دوم اهمیت و پس از نیازهای طبیعی اولیه قرار گرفته است. محققان بر این باورند که عوامل گوناگونی چون عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... در ایجاد امنیت مؤثرند که در این میان می توان به نقش و تأثیرات محیط از جمله فضاهای بی دفاع شهری اشاره کرد. هدف مقاله حاضر به کارگیری ابزارهای تحلیلی GIS برای بررسی وضعیت فضاها ی بی دفاع شهری است تا از این طریق به شناخت بهتری در خصوص نحوه استقرار این فضاها، برای برنامه ریزی بهتر و هم چنین پیش گیری از جرم از طریق طراحی محیطی دست یابیم. در این پژوهش، با استفاده از ابزار تحلیل گر فضایی در محیط GIS، انواع فضاهای بی دفاع شهری در نمونه موردی (شهر جدید پردیس) تحلیل و بررسی شد و نتایج نشان داد که می توان الگوهای جغرافیایی خاصی را برای ارائه راه کارهای مؤثرتر بر اساس موضوع و موضع در فضاهای بی دفاع شهری در محدوده مورد مطالعه مدنظر قرار داد.
بررسی نحوه استقرار مراکز انتظامی شهر مشهد براساس مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی مقوله ای است که هدف آن ارائه برنامه ای مدون و جامع با توجه شرایط درونی و بیرونی سازمان است. در این نوع برنامه ریزی با شناسایی، بررسی و ارزیابی وضعیت سازمان، راهبردهای متناسب با شرایط سازمان ارائه می شود. برنامه ریزی راهبردی به ویژه برای مراکز انتظامی که وظیفه ایجاد و گسترش امنیت را در جامعه دارند، حائز اهمیت فراوانی است، به طوری که در صورت فقدان چنین برنامه ای، این مراکز عملکرد مناسب و چندان مفیدی نخواهند داشت؛ بر این اساس، در این پژوهش به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید مراکز انتظامی شهر مشهد و ارائه راهبردهایی با استفاده از تکنیک های SWOT و QSPM پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که موقعیت جاری مراکز انتظامی شهر مشهد در حالت تهاجمی قرار دارد؛ از این رو این مراکز باید از نقاط قوت و فرصت موجود در مراکز خود استفاده کرده تا بتوانند بر نقاط ضعف و تهدید پیشروی فائق آیند.
سنجش توسعه پایدار محلات شهری با استفاده از تحلیل شبکه ای مطالعه موردی: محلات منطقه 17 شهر تهران
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه پایدار در تمام ابعاد اجتماع موردتوجه است. هم چنین با توجه به اهداف و ابعاد توسعه و ویژگی های جوامع مختلف (امکانات، محدودیت ها و غیره) برای رسیدن به توسعه پایدار به ویژه پایداری شهری راهکارهایی باید اتخاذ شود که از آن جمله می توان به توسعه در سطح محله و برنامه ریزی محله مبنا اشاره نمود. در این مقاله شاخص های پایداری و میزان پایداری در سطح محلات منطقه 17 شهر تهران موردسنجش قرارگرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از فرآیند تحلیل شبکه استفاده شده است. در این پژوهش 25 شاخص پایداری در سطح 12 محله منطقه 17 به کار گرفته شده و بر اساس بررسی های صورت گرفته، محله یافت آباد با کسب بیش ترین امتیاز (574/0) پایدارترین محله و محله فلاح با کسب کم ترین امتیاز (719/0) ناپایدارترین محله منطقه 17 شهر تهران شناخته شده اند؛ بنابراین خروج از توسعه نیافتگی محلات ناپایدار مستلزم اقدامات جامع و یکپارچه در تمامی بخش های مرتبط با توسعه در چارچوب مدیریت و برنامه ریزی توسعه محله ای است. ازاین رو مشارکت شهروندی، برنامه ریزی در سطح محله ای، توانمندسازی ساکنان محلات ازنظر معیارهای اقتصادی و اجتماعی به نحوی که در توسعه محلات اثرگذار باشد، ضروری است. در این راستا توجه به سطح محله ای در برنامه ریزی فضایی ضروری است و در کنار شناخت بهتر نیازها و امکانات و افزایش توان سرویس دهی محلات در رفع نیازهای ساکنان، به جلب اعتماد شهروندان پرداخته تا زمینه برای تحقق پایداری شهری فراهم کرد.
تدوین استراتژی توسعه طبیعت گردی بر اساس تحلیل SWOT و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) مطالعه موردی (پارک جنگلی آبیدر در شهر سنندج)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
121 - 136
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری، به ویژه طبیعت گردی، به منزله رویکردی جدید برای توسعه هم زیستی انسان و اجتماع، به منظور بهره وری اقتصادی، امروزه در توسعه مناطق جایگاه چشمگیری یافته است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی هر منطقه است. پارک جنگلی آبیدر با مساحت 1555 هکتار در جنوب غربی شهر سنندج واقع شده است که به سبب جاذبه های طبیعی از مزیت نسبی برخوردار است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل داخلی (قوت ها و ضعف ها)، عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها)، و تدوین استراتژی توسعه طبیعت گردی پارک جنگلی آبیدر انجام گرفته و بدین منظور از مدل تلفیقی SWOT و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. فرایند تحلیل شبکه ای اجازه اندازه گیری را در شرایطی که بین عوامل استراتژیک وابستگی وجود دارد می دهد. مدل شبکه ای ارائه شده در این تحقیق به منظور تجزیه وتحلیل SWOT از چهار سطح، هدف (بهترین استراتژی) در سطح اول، عوامل SWOT و زیر معیارهای SWOT به ترتیب در سطوح دوم و سوم، و آخرین سطح از گزینه های استراتژی تشکیل شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOT بر اساس روش ANP پرسش نامه ای به صورت مقایسه زوجی با مقیاس نه تایی طراحی و تکمیل شد. پس از آن، داده های جمع آوری شده با نرم افزار Super Decision تجزیه وتحلیل و استراتژی های WTبه منزله بهترین استراتژی ها، برای توسعه طبیعت گردی منطقه مشخص شد. نتایج نشان داد که آسیب پذیری منطقه مطالعه شده (پارک جنگلی آبیدر) به لحاظ توسعه طبیعت گردی بالاست و همچنین توزیع و تخصیص مجدد منابع در سطح پارک جنگلی آبیدر، با توجه به محدود بودن فرصت ها و بالا بودن ضعف ها، امری الزامی است. بنابراین، در پایان راهکارهایی جهت توسعه طبیعت گردی در منطقه ارائه شد.
گونه شناسی خدمات هتل ها برای آژانس های مسافرتی، مطالعه موردی: هتل های پنج ستاره شهر مشهد
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
191 - 204
حوزه های تخصصی:
اقامتگاه ها و هتل ها از جمله عناصر مهم هر مقصد گردشگری اند. مدیران هتل ها باید مضامین استراتژی های بازاریابی خود را بازبینی کنند. این کار مستلزم بررسی ویژگی هایی است که مشتریان آن ها، اعم از واسطه های تجاری (به ویژه، آژانس های مسافرتی و تور اپراتورها) و مصرف کنندگان نهایی (گردشگران و مسافران)، برای تفاوت قائل شدن بین برند یک هتل با برندهای دیگر به کار می برند و بر پایه آن ها، محصول خدماتی خود را تعریف می کنند. هدف اصلی از پژوهش حاضر این است که گونه شناسی مناسبی از خدمات ارائه شده از سوی هتل های پنج ستاره مشهد به آژانس های مسافرتی شهر تهران تعریف شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. کلیه مدیران آژانس های مسافرتی تهران، که به طور مستقیم خدمات «سفر به شهر مشهد با اقامت در هتل های پنج ستاره» را ارائه می دهند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. منظور از مدیر، مدیر عامل، مدیر فنی بند ب، مدیر تور و مدیر داخلی است. با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه محدود، حجم نمونه 218 نفر برآورد شد. برای دستیابی به اهداف پژوهش، پرسش نامه پژوهش با در بر داشتن 31 سؤال اصلی طراحی و بین اعضای جامعه آماری توزیع شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از نرم افزار لیزرل و آزمون تحلیل عاملی تأییدی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هتل ها سه نوع خدمت را در قالب «هسته اصلی محصول»، «خدمات تسهیل کننده» و «خدمات فزاینده» به آژانس های مسافرتی ارائه می دهند. تحلیل داده های جمعیت شناختی با استفاده از نرم افزار SPSS حاکی از آن است که میزان مشارکت زنان در پژوهش بیش از مردان بوده است. درصد بیشتری از پاسخ دهندگان، مدیران تور بوده اند و بیش از نیمی از آن ها، سابقه کاری کمتر از پنج سال داشته اند. از طرف دیگر، «وب سایت هتل»، «بازدید از هتل»، و «نظرهای مشتریان آژانس مسافرتی» رایج ترین منابع کسب اطلاعات درباره هتل های مطالعه شده بوده اند.
عوامل مؤثر بر انتخاب شهر مشهد به عنوان هدف گردشگری پزشکی
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
275 - 289
حوزه های تخصصی:
گردشگری پزشکی موضوعی کاملاً جدید است. این نوع گردشگری با مداخله مستقیم مسائل پزشکی ارتباط دارد و انتظار می رود نتایج چنین مسافرت هایی اساسی و طولانی مدت باشد. گردشگری پزشکی امروزه صنعتی جهانی با دامنه وسیعی از ذی نفعان، شامل واسطه ها، ارائه دهندگان مراقبت سلامت، بیمه ها و ایجادکنندگان وب سایت هاست. در این مقاله، تلاش شد عوامل مؤثر بر انتخاب کلان شهر مشهد جهت درمان از دیدگاه گردشگران پزشکی بررسی شود. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات هم به صورت آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل عاملی و آزمون T تک نمونه ای) انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، شامل گردشگران حاضر در شهر مشهد، که براساس برآوردها در سال 1393 حدود 13 هزار نفر است، طبق فرمول کوکران تعداد نمونه لازم 80 نفر به دست آمد. با توجه به یافته های تحقیق، میزان کیفیت خدمات درمانی با آماره 9/16 درصد بیشترین تأثیر را بر انتخاب این شهر جهت درمان از سوی گردشگران پزشکی داشته است. همچنین بر پایه آزمون T تک نمونه ای اختلاف معناداری بین میانگین عوامل و میانه نظری 3 در شهر مشهد از دیدگاه گردشگران وجود دارد که بیانگر اثرگذاری درخور ملاحظه این عوامل در انتخاب این شهر برای درمان است. با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل احداث شرکت های خدمات گردشگری پزشکی، اطلاع رسانی در مورد گردشگری پزشکی از طریق رسانه های ارتباط جمعی (تلویزیون، ماهواره، اینترنت و...)، ایجاد هماهنگی بین سازمان های متولی امر گردشگری و پزشکی و... پیشنهاد شده است.
تحلیل توزیع فضایی کاربری های شهری منطقه 3 شهر اهواز با تاکید بر کاربری آموزشی
حوزه های تخصصی:
توزیع فضایی نامطلوب مدارس در سطح شهر اهواز نیز مشکلاتی چون طولانی شدن مسافت و زمان دسترسی به مدارس ،عدم وجود سطح و سرانه مناسب فضاهای آموزشی ناسازگاری کاربری های آموزشی با سایر کاربری ها را به همراه داشته که آثار منفی به بار آورده است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال تحلیل الگوی فضایی کاربری آموزشی و تعیین الگوی بهینه پراکنش فضایی دبیرستان های منطقه 3 شهر اهواز می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز (لایه های نقشه) با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های کاربری اراضی شهری و نقشه تفصیلی شهر اهواز بدست آمده است. تجزیه و تحلیل و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از نرم افزار ArcGis صورت گرفته است. وزن دهی لایه ها نیز با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شده است. تلفیق نهایی لایه ها به روش همپوشانی و با استفاده از گزینه Raster Calculator صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از تعداد 17 دبیرستان در محدوده مورد مطالعه تعداد 6 دبیرستان (تندگویان – جنت – فرهنگیان – حکمت – فردوسی- آزادگان ) در محدوده طیف مکان های بسیار مناسب از نظر الگوی بهینه توزیع فضایی مدارس قرار دارند. همچنین دبیرستان موعود در وضعیت فضایی بسیار نامناسب قرار دارد.
ارزیابی شاخص های کاربری اراضی شهری با تأکید بر سرانه مطلوب شهر سالم مطالعه موردی: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی شهر سالم عبارت است بهره برداری بهینه از محیط و رعایت همه کاربری ها با توجه به تراکم و سرانه مناسب، به گونه ای که شهروندان بتوانند به خوبی از آن بهره مند گردند. با توجه به اهمیت کاربری ها در شهر سالم، هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی وضعیت شاخص ها و سرانه های کاربری زمین شهر بابل و انطباق آن نسبت به استاندارد مطلوب شهرسالم با فرض نامناسب بودن سرانه کاربری ها و هم چنین عدم تعادل و سازگاری بین کاربری های شهری است. نوعِ پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس روش توصیفی- تحلیلی می باشد. هم چنین برای شناسایی نقاط قوت، ضعف و فرصت و تهدید شهر بابل از تحلیل راهبردی استفاده شد. نتایج حاصله نشان می دهد که سرانه های کاربری اراضی شهر بابل نسبت به شهر سالم خیلی پائین تر است و کمبود زیادی در میزان سرانه های کاربری اراضی شهر بابل وجود دارد. به جز کاربری مسکونی میزان تحقق پذیری بقیه کاربری ها نسبت به سرانه شهر سالم زیر 28 درصد بوده است. کاربری های تأسیسات و تجهیزات شهری، بهداشتی و درمانی، فضای سبز و پارک و کاربری ورزشی و فرهنگی در وضع بحرانی قرار دارند. از لحاظ میزان تعادل و سازگاری کاربری ها با یکدیگر، تعادلی بین کاربری ها وجود ندارد. مکان یابی کاربری ها به خصوص کاربری فضای سبز و ورزشی به طور صحیح انجام نشده و شهروندان شهر بابل دسترسی مطلوبی به کاربری های شهری ندارند.
آسیب شناسی و پهنه بندی لرزهای بافت شهری (مطالعه موردی: شهرک ولیعصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان بافت شهری با لرزه خیزی و آسیب شناسی لرزه ای، پیوندهای تنگاتنگی وجود دارد. بافت، نه تنها به واسطه خصوصیات کالبدی، بلکه از طریق مولفه های غیرکالبدی (کارکردی)، در کنشی مکان مند، از قابلیت لرزه خیزی زمین متأثر شده و بر آن تأثیر می گذارد. این مقاله می کوشد، با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی و هشت شاخص (فاصله از گسل،کیفیت بنا، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت، درجه محصوریت، کاربری زمین، سطح سرویس ترافیک و فاصله از مراکز درمانی) که در مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) تحلیل شده اند، سطوح و پهنه های آسیب پذیری لرزه ای را در بافت شهرک ولیعصر تبریز شناسایی نماید. یافته ها نشان می دهد 54 درصد بافت شهرک در پهنه آسیب پذیری لرزه ای قرار دارد. تراکم ساختمانی بالا، کمبود فضای سبز و باز، درجه محصوریت بالا و وجود کاربری تجاری، مشخصه های اصلی بافت، در پهنه آسیب پذیر و ریزپهنه های آن است. الگوی توزیع بافت و پهنه های آسیب پذیر، با موقعیت شریان های اصلی (مخابرات، ولیعصر، شریعتی، اوحدی، معلم، فروغی، تختی، پروین اعتصامی، عارف، زند و جوانمهر)، به ویژه معابر فرعی (8-10متری) منتهی به این شریان ها و کاربری غالب تجاری در بخش مرکزی (فلکه بزرگ و فلکه بازار) منطبق است. الگوی فضایی پهنه بندی لرزه ای، جهتی شرقی غربی و مرکز پیرامون دارد. این الگو ضمن شکل دادن به جهت و شدت تغییرات آسیب پذیری، الگوی کلان آسیب شناسی و پهنه بندی لرزه ای شهرک را در دو بخش به وجود آورده است. نیمه شرقی، پهنه ای است با ضریب خطر و آسیب پذیری پایین که پایدارترین بافت های شهرک را در خود دارد. اما، نیمه غربی بیانگر ناپایداری لرزه ای و آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد است. بخش مرکزی شهرک،کانون فضایی شدت لرزه ای این پهنه ها است.
کاربرد تجزیه و تحلیل طیف مخلوط نرمال شده (NSMA) جهت استخراج مناطق ساخته شده شهری و استفاده از آن در شبکه عصبی مصنوعی (MLP) برای پیش بینی رشدآتی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی متوسط به منظور شناسایی، نظارت و پیش بینی مناطق ساخته شده شهری در دهه های اخیر توسعه یافته است. مهم ترین گام در پیش بینی رشد مناطق شهری، استخراج ویژگی های سطح شهر با دقت و صحت بالا و مهم ترین چالش در این راه پیچید گی عوارض شهری و مسئله پیکسل های مخلوط است. هدف از این تحقیق استفاده از مدل های تجزیه و تحلیل زیر پیکسل، برای استخراج عوارض سطحی شهر رشت به منظور پیش بینی برای تغییرات رشد آتی این شهر است. بدین منظور از سه تصویر لندست مربوط به سال های؛ 0991 (سنجنده TM)، 2002 (سنجنده +ETM) و5102 (سنجنده OLI/TIRS) و روش تجزیه و تحلیل طیف مخلوط نرمال شده (NSMA)، برای استخراج عوارض سطحی استفاده شد. برای طبقه بندی تصاویر از لایه های کسری پوشش به عنوان لایه های ورودی و عضوهای پایانی به عنوان نمونه های آموزشی و الگوریتم حداکثر احتمال به عنوان الگوریتم طبقه بندی کننده استفاده شد؛ که در نتیجه صحت کلی بالای 99%و ضریب کاپای بالای 89/0 برای تصاویر سه دوره بدست آمد. به منظور پیش بینی رشد شهری با شبکه عصبی در این تحقیق از مدل پرسپترون چند لایه(MLP)با الگوریتم یادگیری پس انتشار (BP) استفاده شد. نتایج مقایسه خروجی مدل با نقشه طبقه بندی سال 5102 ، ضریب کاپای 29%،کاپای استاندارد 98% و کاپای طبقه ای (برای طبقه ساخته شده) 39%، را نشان داد. مدل استفاده شده در این تحقیق در پیش بینی رشد مرزهای شهر موفق عمل کرده است، اما در پیش بینی مناطق ساخته شده انفرادی اطراف شهر صحت کمتری دارد.
بهبود شناسایی تغییرات در مناطق شهری با انتخاب ویژگی های طیفی و مکانی بهینه مبتنی بر الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنالیز تصاویر چندزمانه سنجش از دور، تکنیک کارآمدی برای شناسایی تغییرات کاربری و پوشش اراضی در مناطق شهری می باشد. جدا از تکنیک بکار رفته برای شناسایی تغییرات،فضای ویژگی تأثیر بسیار زیادی در صحت نتایج دارد. حصول نتایج رضایت بخش در شناسایی تغییرات مناطق شهری، مستلزم بکارگیری ویژگی های طیفی و مکانی (بافت) بهینه می باشد. اگرچه جستجوی سراسری تنها تضمین دست یابی به مجموعه ویژگی های بهینه است، ولی در عمل فرآیندی بسیار زمانبر و غیرعملی است. در تکنیک های کاهش بعد همچون تکنیکPCA تنها استقلال آماری داده ها برای رسیدن به مؤلفه هایی جدید با وابستگی کمتر مدنظر بوده و بهبود صحت شناسایی تغییرات بطور مستقیم دنبال نمی شود. تعیین حدآستانه مناسب برای انتخاب ویژگی های بهینه در تکنیک تفکیک پذیری آماری (SAA) با فاصله JM نیز عملاً از کارایی این تکنیک می کاهد. تمرکز اصلی مقاله حاضر، انتخاب ویژگی های طیفی و بافت بهینه با الگوریتم ژنتیک و طبقه بندی کننده بیزین می باشد. جهت بررسی کارآیی تکنیک پیشنهادی، تغییرات شهر جدید سهند (شمال غرب ایران) با بکارگیری تصاویر سنجنده های IRS-P6 و Geo-Eye1اخذ شده در 14 جولای 2006 و 1 سپتامبر 2013 مورد بررسی قرار گرفت.تمامی تکنیک های مذکور در محیط برنامه نویسی MATLABR2013aپیاده سازی شدند.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد ویژگی های بافت می تواند به عنوان منبع اطلاعاتی مکمل، سبب بهبود نتایج شناسایی تغییرات در مناطق شهری شود. انتخاب ویژگی یک فرآیند تأثیرگذار در شناسایی تغییرات مبتنی بر ویژگی های طیفی و بافت می باشد. هریک از تکنیک های انتخاب ویژگی، محدودیت ها و مزایای خاص خودشان را داشته ولی در کل بهبود صحت شناسایی تغییرات را بدنبال دارند. مقایسه کارآیی تکنیک های انتخاب ویژگی نشان داد، تکنیک پیشنهادی در مقایسه با دو تکنیک متداولPCA و SAA (که نتایج مشابهی داشتند) از کارآیی و صحت بالاتری برخوردار است.با بکارگیری روش پیشنهادی، ضریب کاپا و صحت کلی نقشه تغییرات به ترتیب از 66/53% به 49/88% و از 94/58% به 39/90%،(در مقایسه با بکارگیری باندهای اصلی تصاویر)،افزایش یافت.
ارزیابی شاخص های کمی و کیفی مسکن در استان همدان (با تأکید بر اقشار کم درآمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن کالایی با دوام، غیر منقول، چند بعدی، غیرهمگن و بسیار پر هزینه است و در سازمان اجتماعی فضا نیز نقش بسیار مؤثری دارد. اهتمام به تأمین مسکن مناسب، بادوام، مقاوم و ایمن، از بزرگ ترین دغدغه های انسان معاصر و جوامع کنونی است. از دید دیگر، مسکن در برنامه های درازمدت توسعه، به عنوان پویاترین زمینه ی عملکرد اقتصادی محسوب می گردد. تأمین مسکن برای همه دولت ها از دیرباز یکی از مهم ترین مسائلی بوده که برای رفع این مشکل راهبردها و سیاست های گوناگونی ارائه شده است. در ایران نیز، طی سال های اخیر، رونق و رکود بازار مسکن و مجموعه های هم پیوند با آن، با اهمیت تلقی شده و مسکن و وضعیت کمی و کیفی آن، به عنوان عاملی حساس و اثرگذار معرفی شده است. هدف اصلی این مقاله ارزیابی مسکن گروه های درآمدی و ارائه برنامه برای تأمین مسکن اقشار کم درآمد، با استفاده از تکنیک های آماری در استان همدان است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد و از تکنیک آماری دهک های درآمدی استفاده شده است. مطالعات انجام شده حاکی از آن است که شرایط مسکن در بین گروه های کم درآمد استان دارای وضعیت نامناسبی است. لذا به بررسی و تحلیل شاخص های مسکن بر حسب گروه های درآمدی پرداخته شده است. لازم به ذکر است عملکرد و سیاست های اتخاذ شده توسط دولت در سال های گذشته، تأثیر مناسبی بر ساماندهی مسکن گروه های کم درآمد استان همدان نداشته است و حتی در برخی از دوره ها تبعات منفی فراوانی برای این گروه ها داشته است.
ارزیابی اثرات فاضلاب های رها شدة شهری بر ناپایداری اقتصادی روستاهای ساوجبلاغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: از آنجایی که فاضلاب های رهاشدة شهری در مناطق روستایی، یکی از عوامل مهم در ناپایداری روستاها به شمار می آیند، هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر فاضلاب های رها-شدة شهری بر ناپایداری اقتصادی روستاهای بخش ساوجبلاغ است.
روش: تحقیق حاضر بر اساس روش توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر منابع اسنادی، بررسی-های میدانی و تکمیل پرسش نامه انجام شده است. روش میدانی شامل انجام مشاهده مستقیم برای بررسی اثرات فاضلاب های رها شدة شهری در روستاهای مورد مطالعه و بررسی منطقه و تکمیل پرسش نامه با استفاده از دو گروه است. گروه اوّل سرپرست خانوارهای تحت تأثیر فاضلاب هستند و گروه دوم، سرپرست خانوارهای بدون تأثیر فاضلاب هستند که هر دو گروه در روستاهای مطالعه شده ساکن بوده اند. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار SPSS و آزمون های mann-whitney و مدل ماتریسی موریس استفاده شده است که در این بین، داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند.
یافته ها/ نتایج: یافته ها نشان می دهد با توجّه به سطح معناداری کوچک تر از 05/0 (05/0sig
تحلیل مقایسه ای روش های تصمیم گیری چندمعیاره AHP و ANP در مکان یابی فضاهای سبز روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق از روش های تحلیل مکانی در GIS و روش های تصمیم گیری چند معیاره شامل فرایند تحلیل شبکه (ANP) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، جهت انتخاب مکان های مناسب و مستعد فضای سبز روستای چنار شهرستان کلات استفاده شده است. فرایند تشخیص واحدهای مناسب برای فضای سبز طی چند مرحله انجام شده است که مقاله حاضر این موارد را به صورت کامل بیان کرده است، در ادامه تعیین واحدهای مناسب جهت فضای سبز روستایی مورد کنترل قرار گرفت و با مطالعات میدانی صورت گرفته در طرح هادی روستا جهت مکان های پیشنهادی فضای سبز مقایسه شد و مشخص گردید زمین هایی که دسترسی به راه اصلی درجه یک با ضرایب 146/0 در مدل AHP و 171/0 در مدل ANP ، زمین هایی با کاربری بایر با ضرایب 077/0 در مدل AHP و 875/0 در مدل ANP و زمین هایی با قیمت ارزان با ضرایب 198/0 در مدل AHP و 321/0 در مدل ANP در اولویت می باشد. مکان پیشنهادی فضای سبز در طرح هادی روستا 52 درصد از کل کاربری پیشنهادی در پهنه کاملاً مناسب در مقایسه با مدل ANP می باشد و این میزان در پهنه کاملاً مناسب با مقایسه با مدل AHP، 41 درصد می باشد.
پایش چرخه حیات گردشگری پایدار با استفاده از مدل تلفیقی آلن-باتلر (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد ضمن معرفی مدل تلفیقی آلن –باتلر، روستاهای هدف گردشگری استان اردبیل را از منظر تکامل چرخه حیات گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد و بر اساس شاخص نقطه تکاملی آنها راهبردهای مناسب را جهت تحول در فعالیت های گردشگری پیشنهاد نماید.
این بررسی از نوع مطالعات بنیادی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش تحلیل-توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری مشتمل بر جامعه محلی روستاهای فوق و گردشگران آنها می باشد. حجم جامعه نمونه برابر 210 خانوار برآورد شده است. روش انتخاب جامعه محلی به صورت تصادفی سیستماتیک و گردشگران به صورت تصادفی ساده می باشد. نتایج این بررسی نشان می دهد که مقاصد مورد مطالعه هنوز در مراحل آغازین چرخه تکاملی گردشگری پایدار قرار گرفته و تا رسیدن به مرحله بلوغ و تثبیت فاصله قابل توجهی وجود دارد. شاخص نقطه تکاملی منطقه مورد مطالعه دوره آغاز گردشگری را نشان می دهد. در این مقاله، تدوین راهبردها بر اساس چارچوب رویکرد تلفیقی آلن-باتلر تدوین شده و آموزش جامعه محلی، توسعه خدمات زیربنایی و شناسایی ظرفیت ها و جاذبه های گردشگرپذیر در روستاهای بیله درق و گنزق و گسترش نظام تبلیغات و اطلاع رسانی در روستاهای بوسنیج و گنزق پیشنهاد شده است.
تبیین راهبرد گردشگری فرهنگ محور در دهستان کلین- فشافویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین اثرات گردشگری فرهنگ محور، سعی دارد تا با تأکید بر ثروت های فرهنگی غنی مکان-های روستایی کشور مانند شیخ کلینی در دهستان کلین - بخش فشافویه، ابتدا به تحلیل اثرات گردشگری فرهنگ محور در این منطقه نسبت به انواع دیگر گردشگری پرداخته و سپس نحوه درک آثار این نوع گردشگری را توسط جامعه محلی و گردشگران مورد کاوش قرار دهد.
روش: از نظر هدف کاربردی، از نظر روش همبستگی و اکتشافی، و از نظر گردآوری اطلاعات اولیه در زمره مطالعات میدانی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش شامل 170 نفر از ساکنان چهار روستای مورد مطالعه و 70 نفر از گردشگران می باشند. سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 801/0 و 832/0 بدست آمد که بیانگر ضریب اعتماد بالا می باشد. تحلیل داده های پژوهش با آزمون های آماری Tمستقل، t-test تک نمونه ای، رتبه بندی فریدمن و تحلیل مسیر در محیط نرم افزار 21Spss صورت گرفته است.
یافته ها: بنا به دلایل متفاوت نظیر وجود اماکن مقدس مذهبی و تاریخی و نیز قرابت فرهنگی جامعه محلی با گردشگران و همچنین کمک به احیای هویت فرهنگی، مردم محلی از گسترش گردشگری فرهنگ محور در منطقه حمایت بیشتری می-کنند.
محدودیت ها/ راهبردها: دسترسی دشوار طی چند مرحله به روستاهای مورد مطالعه به دلیل کمبود امکانات زیربنایی موجود در منطقه بود.
راهکارهای عملی: علیرغم امکانات کم این مکان ها، گردشگران رضایت مندی دارند. بنابراین، پیشنهاد می شود که زمینه توسعه گردشگری فرهنگ محور و شخصیت محور بیش از پیش فراهم شود تا امکان استفاده از قابلیت های فرهنگی موجود فراهم شود.
اصالت و ارزش: این پژوهش با رویکرد جدیدی به نظریه تبادلات اجتماعی می نگرد که تبادل سود را نه در نگاه مادی و سود مالی، بلکه با نگرش معنوی و با تأکید بر تبادل منافع مذهبی و هویت دینی و تاریخی تعریف می کند.
رویکرد بومی به نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز با تأکید بر روش های کمی (مطالعه موردی: دهستان سکمن آباد شهرستان خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر تلاشی در جهت ارزیابی ارتباط میان عناصر فرهنگی مطرح شده در نظریه خرده فرهنگ دهقانی راجرز در روستاهای دهستان سکمن آباد و سطح توسعه یافتگی این روستاها می باشد.
روش: روش تحقیق در این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور جمع آوری داده ها از روش میدانی (پرسشنامه ای) و کتابخانه ای استفاده شده است. سطح تحلیل تحقیق، خانوارهای ساکن در دهستان سکمن آباد شهرستان خوی می باشد که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها، از ضریب همبستگی پیرسون و برای تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه، از تکنیک ویکور استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که عناصر خرده فرهنگی شامل «خانواده گرایی»، «وابستگی به دولت» و «تقدیرگرایی» در تمامی روستاهای دهستان مورد مطالعه، و عنصر «عدم اعتماد متقابل» به غیر از روستای ممش خان و عنصر «تصور خیر محدود» بجز روستاهای کلوانیس و ممش خان جزء ارزش های فرهنگی این جوامع به حساب می آیند. همچنین عناصر خرده فرهنگی «محلی گرایی» و «عدم چشم پوشی از منافع آتی به خاطر منافع آنی» در جوامع روستایی مورد مطالعه جزء ارزش-های فرهنگی آن ها نمی باشد. در گام بعدی با استفاده از تکنیک ویکور اقدام به سنجش سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه گردید که نتایج نشان داد روستاهای گیلدور و زیوه به ترتیب بالاترین و روستاهای کولوس و سنت به ترتیب پایین-ترین سطح توسعه را در میان سایر روستاها دارند. در انتها، از طریق مقایسه میزان تأثیرپذیری روستاهای مورد مطالعه از عناصر خرده فرهنگی مطرح شده در نظریه راجرز، سطح توسعه افتگی این روستاها مشخص گردید. نتایج این مقایسه حاکی از آن است که روستاهایی که تأثیرپذیری کمتری از عناصر فرهنگی یاد شده دارند، نسبت به روستاهایی که این تأثیرپذیری در آن ها بیشتر است، از سطح توسعه بالاتری ، برخوردار می باشند.
راهکارهای علمی: با توجه به این که یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که بین عناصر فرهنگی نظریه راجرز و سطح توسعه یافتگی روستاها در منطقه مورد مطالعه رابطه وجود دارد، فراهم نمودن بستر مناسب برای توسعه در منطقه مورد نظر و انجام اقدامات اجتماعی- فرهنگی با تأکید بر اصلاح فرهنگ روستایی حاکم، امری ضروری می نماید.
اصالت و ارزش: وجه تمایز تحقیق حاضر در تلفیق روش های کمی در تجزیه و تحلیل اطلاعات و نیز در نظر گرفتن رابطه میان عوامل فرهنگی مورد نظر با میزان توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه می باشد.