فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
تسهیل در فرآیند راه یابی و تشخیص این که افراد در یک مجموعه از عملکردهای متفاوت در شهر، چگونه و از چه مسیرهایی به مقصدهای مورد نظرشان می رسند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است که معمولاً در فرآیند برنامه ریزی یک شهر نادیده گرفته می شود. راه یابی، به معنای توانایی افراد برای رسیدن به مقاصد فضایی خود در محیط های جدید و پیچیده، همانند محیط های آشناست که با تکیه بر دانش فضایی و قابلیت های فردی صورت می گیرد. هدف اصلی این مقاله، دست یابی به الگویی جهت ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر با بهره گیری از دانش روان شناسی محیطی است. روش تحقیق در این پژوهش، از حیث هدف، توسعه ای- کاربردی است که راهبردی ترکیبی (آمیخته) دارد و معیارهای کمی و کیفی را توأمان مدنظر قرار می دهد؛ لذا با روش تحلیل محتوا مبتنی بر پیشینه نظری و عملی موضوع، مؤلفه های کیفی پژوهش استخراج و مدل مفهومی پژوهش تدوین شد. سپس مدل عملیاتی پژوهش که در آن معیارهای محیطی و انسانی مؤثر بر فرآیند راه یابی که متأثر از دانش روان شناسی محیطی است، معرفی گردید. روایی محتوایی و ظاهری معیارهای کیفی توسط کارشناسان و با بهره گیری از ابزار پرسش نامه تایید و پایایی آن نیز بوسیله آزمون آلفای کرونباخ، تأیید شد. در ادامه، برای اعتبارسنجی پژوهش و نتایج حاصله از بخش کیفی، مطالعه تطبیقی (قیاسی) در 11 محور پیاده مدار شهر تهران انجام شد؛ معیارهای کیفی و کمی، با ابزار پرسش نامه و نظرسنجی از کارشناسان و شهروندان، وزن دهی شده و با بکارگیری روش الکتره، رتبه بندی و ارزیابی محورهای پیاده انجام شد تا درک واقع بینانه ای از عوامل مؤثر بر ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر فراهم آید. یافته های پژوهش بیان گر این مطلب است که خیابان صف (سپهسالار)، بیشترین ویژگی های مؤثر در تسهیل فرآیند راه یابی را دارد. نتایج برگرفته از روش الکتره نشان می دهد مادامی که مولفه حفاظت و امنیت تسهیل نگردد، نمی توان فرآیند راه یابی را تسهیل نمود؛ سایر ابعاد برآمده از رویکرد روان شناسی محیطی نیز بر اساس اولویت، شامل عدالت در دسترسی، لذت بردن، هویت، راحتی و تحرک (دسترسی) هستند؛ الگوی پیشنهادی این پژوهش می تواند به مثابه مبنایی برای برنامه ریزی در تسهیل فرآیند راه یابی با رویکرد روان شناسی محیطی در هر فضای شهری دیگری مصداق یابد.
واکاوی مولفه های تاثیرگذار بر همگرایی کشورهای اسلامی (باتاکید برظرفیت های انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران ظرفیت های مناسبی دارد که می تواند بستر همگرایی کشورهای اسلامی را تسهیل بخشد. در این تحقیق تلاش شده است تا از طریق دستاوردهای انقلاب اسلامی، نخست ظرفیت های انقلاب اسلامی مشخص و سپس چگونگی تسری این ظرفیت ها به کشورهای اسلامی مورد مطالعه قرار گیرد. از این رو تلاش شده است، با تلفیق نظریه همگرایی و نظریه پخش چارچوب مناسب در این زمینه طراحی شود. مبانی معرفت شناسی و هستی شناسی و انسان شناسی، تلفیق دین و سیاست، تأسیس نظام سیاسی مردم سالار، استکبارستیزی و مقابله با نظام سلطه و ... برخی از ظرفیت هایی است که در این جا به آن اشاره شده است. همچنین، استفاده از ظرفیت نهادها و سازمان هایی چون؛ سازمان همکاریهای اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، کنفرانس وحدت اسلامی، مجمع تقریب مذاهب اسلامی، دیپلماسی عمومی در وزارت امور خارجه و سازمان های مرتبط و... برخی از ابزاری است که می تواند به عنوان مسیر پخش ظرفیت های انقلاب اسلامی به کشورهای دیگر باشد.
Analysis of the Model of Sustainable Development Planning in Rural Economy of Iran (Case Study: Yazd Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose - The present study was undertaken to explore the model of the sustainable development planning of rural economy in Yazd province. Design/methodology/approach - This is an applied research that draws on an exploratory approach for data collection and is descriptive-analytical with regard to the description of characteristics. The main research instrument was a questionnaire coupled with semi-structured interviews. The statistical population of the study consisted of government actors in Yazd province, who were selected using multi-stage sampling method. Findings - The findings of this research indicated that planning sustainable development of rural economy in Yazd province has been consistent with the rational approach in terms of characteristics and compatible with the operational planning in terms of pattern. The central planning process has been top-down, and therefore, the local communities have not been involved in any of the planning processes. Research limitations / implications -The dominance of the traditional views on planning and the absence of stakeholders and locals in the planning framework has led to seven decades of ineffective development programs in Iran. Therefore, changing the planning pattern from the traditional (rational) to new (interactive-communicative) approach, which would lead to decentralization and the establishment of a public involvement in the planning system, especially in rural development, can help cope with the shortcomings of seven decades of rural development programs in Iran in general, and Yazd province in particular. Practical implications - Trusting people and utilizing the knowledge of rural people, especially the educated and young people, not only in planning but also in managerial positions such as district deputy in which the candidates are chosen among the local people, use of regional potentials such as Basij of Engineers to set up small knowledge-based circles at the city level and specialization of rural districts are some of the solutions that can trigger rural development under an interactive pattern. Originality/value : It is also important to identify the model that is employed by the dominant approach to development planning in a country. Based on this model, many features such as the extent of concentration and the role of people in the planning system, the role of local potentials and the limitations in planning, the place of monitoring and evaluation, among other things, in fostering development can be identified.
بررسی نقش پیاده راه ها در سرزندگی فضاهای عمومی مطالعه موردی: پیاده راه حرم شهرری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 15
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی مهم ترین بخش از ساختار شهرها هستند و نقش مهمی در سلامت و کیفیت زندگی شهروندان دارند. یک جزء اساسی از فضاهای عمومی، گذرگاه های شهری می باشند که پیاده راه ها نیز در زمره آن ها محسوب می گردند. سرزندگی و پویایی عنصری مهم در ارزیابی کیفی فضاهای عمومی است. سرزندگی خود بازتاب فعالیت هایی است که در فضا صورت می پذیرد و پیاده مدار ساختن شهرها طریقی است بر تسهیل و ترغیب فعالیت هایی که می توانند به ارتقاء سرزندگی در شهرها کمک کنند. هدف این تحقیق ارزیابی سرزندگی در پیاده راه حرم واقع در شهرری و منطقه 20 شهرداری تهران است. روش تحقیق ارزیابی – تحلیلی بوده داده های مورد تحلیل به روش پیمایشی از نمونه آماری متشکل از 375 نفر از عابران پیاده راه و با ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. 38 نمایانگر سرزندگی در قالب 38 گویه در 5 طیف، مورد ارزیابی نمونه آماری قرارگرفته و داده های حاصل شده در نرم افزار SPSS واردشده اند و در آن ها آزمون فریدمن و روش های آمار توصیفی اعمال گردیده است. یافته ها نشان دادند که به لحاظ کلی، سرزندگی در محدوده مطالعاتی در وضعیت متوسطی قرار دارد به طوری که 47/58 درصد از شرایط مطلوب سرزندگی در آن نمایان است. نمایانگرهای تأثیرگذارتر در سرزندگی در این پیاده راه بیشتر در بعد اجتماعی و اقتصادی قرار دارند تا بعد کالبدی. «تنوع مردمانی که حاضر می شوند»، «رویدادهای فرهنگی» و تنوع «فعالیت ها» و «مراکز خرده فروشی» تأثیرگذارترین نمایانگرها بوده اند. درعین حال، ضعف سرزندگی فضا بیشتر متأثر از نمایانگرهای کالبدی بوده است. «پارکینگ خودروها»، «گنجایش محدود» فضا، «مزاحمت ورود موتورسیکلت ها»، کمبود «فضای سبز» و پایین بودن «سطح نظافت» نمایانگرهایی هستند که وضعیت ضعیفی را نشان داده و بایستی موردتوجه قرار گیرند.
ارزیابی موانع مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران شهری مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
115 - 128
حوزه های تخصصی:
با توجه به عدم امکان تأمین سرمایه برای پروژه های شهری، در بسیاری از شهرهای دنیا برای توسعه زیرساخت ها نیاز اساسی به حضور سرمایه گذاری و مشارکت بخش خصوصی و استفاده از تسهیلات بانک ها و مؤسسات ایجاد می گردد. هدف از پژوهش حاضر که از نوع توصیفی تحلیلی است، سنجش موانع مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران شهری در شهر شیراز هست. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارشناسان و مدیران مشغول به فعالیت در شرکت های بخش خصوصی فعال درزمینه توسعه و عمران شهر شیراز هستند، می باشد. 100 نفر از افراد مذکور به صورت تصادفی انتخاب و اطلاعات لازمه با استفاده از ابزار تحقیق جمع آوری شد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته ای است که دارای پنج بخش بود. روایی آن به صورت محتوایی (صوری) و سازه ای و پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی مورد تأیید قرارگرفته است (آلفای کرونباخ = 869/0). تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگو یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده است. مدل ارزیابی شده در پژوهش از شاخص های برازندگی قابل قبولی برخوردار بود. نتایج مطالعه نشان داد که به ترتیب متغیرهای موانع سیاست گذاری و تنظیم مقررات (4/0= γ، 33/5 = t)، تأمین مالی – حمایت مالی (364/0= γ، 68/3 = t)، مطالعه و آماده سازی (263/0= γ، 45/3 = t) و ظرفیت سازی و ارتقای دانش (145/0= γ، 14/2 = t) دارای بیشترین تأثیر بر عدم مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران شهر شیراز می باشند. به صورت کلی، این عوامل تبیین کننده حدود 6/47 درصد از تغییرات مشارکت بخش خصوصی در توسعه و عمران در شهر شیراز هستند.
منطق چیدمان فضایی سکونتگاه های جلگه خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
147 - 160
حوزه های تخصصی:
زمانی که مفهوم فضا به صورت جدّی در بین جغرافی دانان و معماران مطرح شد، همواره این پرسش ذهن کنجکاو بسیاری را به خود مشغول داشت که چیدمان پدیده ها در صحنه ای که فضا را به وجود می آورد، از چه قواعدی پیروی می کند؟ کنکاش در زمینه چیدمان در فضا به مثابه نحو در زبان تعریف می شود؛ همان گونه که بر ساختارهای زبانی دستور خاصی حاکم است، می توان سازمندی فضا را تابع قوانین و قواعدی مشابه زبان قلمداد کرد. در این پژوهش، نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای، عکس های هوایی، مدل ارتفاع رقومی منطقه به کار رفت. پژوهش با روش پدیدارشناسی انجام شد. آرایش سکونتگاه های جلگه ای در نگاره سرزمینی خوزستان با مدل تحلیلی چیدمان فضا و قاعده مئاندری تبیین و تحلیل شد. روش پدیدارشناسی، سه نگاره سرزمینی را برای جلگه خوزستان تعریف کرده است. هویت مکانیِ هر نگاره، حاکی از حافظه تاریخِ طبیعی آن نگاره است که در بینش مردم این سرزمین و در شکل سکونتگاه ها نقش اساسی داشته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد: 1- رفتار رودخانه های نگاره خوزستان در تعامل با مواریث پادگانه های دریایی خلیجِ فارس، قاعده سکونتگاهی شهری در این فضا را تعریف می کند؛ 2- اَشکال مئاندری رودخانه ای، تبیین کننده قاعده سکونتگاه های روستایی در این فضاست؛ 3- ژئونورون ها یا هورها تعریف کننده هویت مکانی با نام هورنشینی است.
پیامدهای اقتصادی اجرای طرح هادی در روستاهای دهستان انجیراب شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح هادی با هدف هدایت روستاها در ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در صدد آن است که رفاه نسبی را برای روستاییان فراهم آورد. این در حالی است که در خصوص تأثیر مثبت این طرح تردید وجود دارد و در بعضی از مناطق روستایی اثرات معکوس گذاشته و نارضایتی روستاییان را به همراه داشته است. در این تحقیق تلاش شده تا به سنجش رضایت مندی روستاییان از اثرات اقتصادی طرح هادی روستایی در دهستان انجیراب از توابع شهرستان گرگان پرداخته شود. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه سرپرستان خانوار های ساکن در دهستان انجیراب (به تعداد 6881 خانوار) بوده که با استفاده از فرمول کوکران 308 نفر سرپرست خانوار به عنوان نمونه، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد سنجش قرار گرفته اند. روایی ظاهری پرسشنامه توسط کارشناسان ذیربط تأیید و پایایی آن با انجام پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (74/0) بوده است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل عاملی در قالب چهار مؤلفه نشان می دهد که میزان تغییرات ارزش زمین داخل بافت روستاها (با واریانس 25/20 درصد از مقدار ویژه) به عنوان مهم ترین عامل و افزایش درآمد حاصل از اجرای طرح (با واریانس 63/19 درصد از مقدار ویژه)، بهبود شرایط اشتغال (با واریانس 68/14 درصد از مقدار ویژه) و میزان سرمایه گذاری اقتصادی (با واریانس 93/13 درصد از مقدار ویژه) از مهمترین پیامدهای اقتصادی اجرای طرح هادی در روستاهای مورد مطالعه می باشد. همچنین نتایج حاصل از چرخش عامل ها به روش واریماکس نشان می دهد که از 20 متغیر وارد شده در تحلیل عاملی اکتشافی، تنها 15 متغیر که دارای بار عاملی بالای نیم درصد بوده ، باقی مانده است.
چالش ها و تنگناهای توسعه اقتصادی در نواحی روستایی مورد: روستاهای بخش داشلی برون شهرستان گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد روستایی یکی از مؤلفه های اساسی و مهم در اقتصاد هر کشوری است و در بسیاری از کشورهای توسعه یافته توجه به اقتصاد روستایی از اهداف کلان در برنامه های توسعه ای محسوب می شود. در کشور ما نیز با وجود ظرفیت و توان های محیطی قوی روستاها در بخش های مختلف اقتصادی به خصوص تولید که سهم قابل توجه آن متوجه بخش کشاورزی است، به طور میانگین سهم اقتصاد روستا در اقتصاد کشور با احتساب نفت حدوداً معادل5/26درصد و بدون احتساب نفت حدوداً معادل 22 درصد است و در مجموع، بین 20 تا 23 درصد از سهم ارزش افزوده تولیدی کشور متعلق به روستاها است. با توجه به اهمیت موضوع هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تنگناها و چالش ها پیش روی توسعه اقتصادی و ارائه راهکارهایی در راستای توسعه اقتصادی روستاهای مرزی است. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای مرزی بخش داشلی برون شهرستان گنبد بوده است. پس از شناسایی و طراحی شاخص ، پرسش ای تنظیم شد که با استفاده از فرمول کوکران، 200 نفر از روستاییان و مسئولان ذیربط به عنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفته اند و در نهایت با استفاده از آماره های توصیفی و آزمون تحلیل عاملی در محیط نرم افزاری SPSS ، داده ها مورد سنجش و تجزیه و تحلیل واقع شده است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل عاملی حاکی از آن بوده که نقاط ضعف و چالش ها در چهار دسته (عامل) طبقه بندی می شود. مهم ترین چالش توسعه اقتصادی روستاهای مرزی به ترتیب چالش های زیست محیطی، نهادی، اجتماعی و زیرساختی است که مجموعاً 35/84 درصد از واریانس کل را تبیین می کند و 65/15 درصد باقی مانده مربوط به عامل هایی است که خارج از محدوده تحقیق حاضر بوده است.
Land Suitability Evaluation for Tourism Development in Desert Areas (Case Study: Eastern Regions of Isfahan Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose- Today, tourism has become the largest industry in the world with both direct and indirect socio-economic effects. Given the diverse climatic conditions and limited water resources for agriculture in Iran, among various forms of tourism, tourism in desert areas with a multifaceted approach can narrow the gap caused by environmental constraints and play an important role in the development of different areas such as eastern regions of Isfahan province, which have many tourist attractions. In this research, we try to identify and evaluate land suitability for tourism development in counties located in desert areas of Isfahan province. Design/methodology/approach- In this research, the multi-criteria evaluation (MCE) method was used in the GIS environment. Considering the variety of criteria used, before preparing the final map of land suitability, selected criteria were categorized in different groups with regard to topography, climate, land covers and animal species diversity, environment, hazards, socio-economic aspects. Then, land suitability classes in each of the mentioned groups were identified. In the following step, the maps produced in each of these groups were given to the relevant experts to generate the final map of the land suitability according to the current situation, weigh the selected criteria based on the AHP paired comparison, and implement the results of this comparison in the GIS environment through applying weighted linear combination (WLC) method. Findings - The results of multi-criteria evaluation showed that the study area has highly suitable lands in almost all assessment groups, and there were no specific human and natural constraints in this area. The result of the final land suitability map also showed that 21044 square kilometers of the total area (nearly 30 percent) were ranked in the “very suitable” and “suitable” classes, indicating high capacity and capabilities or minimum natural and human constraints for tourism development in the region. Practical implications- Making use of the capabilities of desert areas in eastern regions of Isfahan province and providing the necessary conditions for tourism development with regard to the particular natural and human conditions of this region can offer the best available, affordable, and effective alternatives in the short term to tackle the current problems based on the principles of sustainable development in these areas. The problems include socioeconomic inequalities between developed and underdeveloped regions of Isfahan province, limited water resources for development of agricultural activities, and low ecological capacity of the region for some activities especially in vulnerable communities.
بررسی اثرات تأسیس مدارس طبیعت در زیست پذیری شهری با استفاده از تکنیک دلفی، نمونه موردی پارک پردیسان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثرات احداث مدرسه طبیعت در زیست پذیری شهری در پارک پردیسان تهران است. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است که تحلیل های آن با استفاده از تکنیک دلفی انجام شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که آموزش محیط زیستی به صورت مدارس طبیعت اثر مستقیم و غیرمستقیم در مؤلفه های زیست پذیری شهری پایداری دارد. مقدار اثرگذاری کل ابعاد مدارس طبیعت به ترتیب برای شاخص های زیست محیطی 538/0، اقتصادی 521/0 و اجتماعی 429/0 است، لذا ایجاد و توسعه مدارس طبیعت موجب بهبود زیست پذیری در شهر خواهد شد. علاوه بر این مقدار، اثر مستقیم که بیان کننده تأثیر شاخص بر زیست پذیری بدون دخالت سایر شاخص ها است، کمی متفاوت از اثر کل است و گویای این مطلب است که شاخص ها به طور مستقیم تأثیر زیادی بر زیست پذیری دارند.
بررسی ضرورت منطقه گرایی انتقادی در توسعه معماری امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری ایران که در دوره معاصر تحت غرب زدگی و انحطاط، اصول خود را که یکی از مکاتب مهم معماری جهان محسوب می گردد، فراموش کرده است. همچنین عدم توجه به فرهنگ که سال ها تلاش پیشینیان بوده است، مسئله ایست که گریبانگیر وضعیت فعلی معماری معاصر ایران است. این پژوهش به بررسی ضرورت منطقه گرایی انتقادی در راستای توسعه معماری ایران می پردازد. هدف اصلی؛ اولویت بندی اصول معماری ایران تحت شاخصه های منطقه گرایی انتقادی است. ابتدا به بیان مسئله و هدف پژوهش سپس به بیان مفاهیم نظری ادبیات پژوهش در قالب پیشینه پژوهشی پرداخته شده است. از نرم افزار SPSS در روش تحقیق استفاده شده است. درآخر، اصول معماری ایران از رتبه یک به آخر؛ بترتیب عبارت است از: خودبسندگی، درون گرایی، مردم واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش. در بخش نتیجه با رتبه بندی اصول و ارزیابی رویکرد منطقه گرایی انتقادی مشخص گردید؛ خودبسندگی و درونگرایی بیشترین تأثیر و نیارش کمترین تأثیر را داشتند. این بدان معناست که دخالت منطقه گرایی انتقادی در بافت های تاریخی کمترین تأثیر و مانع از دیده منطقه گرایی انتقادی بوده و می توان با حفظ اصول فرهنگی و منطقه ای نگاهی جهانی داشت بدون اینکه سنت را به فراموشی سپرد.
تحلیل تطبیقی سطح توسعه یافتگی سکونتگاههای شهری با تآکید بر شاخص بهداشتی و درمانی (مطالعه موردی: شهرستان های استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش جمعیت، گسترش روزافزون شهرنشینی و افزایش سطح پیچیدگی نیازهای بشری، ضروری است توزیع امکانات شهری جهت بهره مندی شهروندان از نیازهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و... بصورت عادلانه و هماهنگ صورت گیرد تا شرایط متناسب و متعادل برای زندگی سالم همه افراد جامعه فراهم گردد. توسعه پایدار شهری، برقراری حالت توازن، تعادل و یکپارچگی در میان پراکنش جمعیت و توزیع خدمات و تسهیلات شهری در ابعاد مختلف توسعه است که هدف اصلی آن تامین رفاه و آسایش و ارتقاء و بهبود سطح کمی و کیفی زندگی انسان است. عدم تعادل در ساختار فضایی-کالبدی مناطق یکی از رویدادهای اساسی کشورهای در حال توسعه محسوب می گردد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از تکنیک های توسعه یافتگی موریس (Morris) و شاخص ترکیبی توسعه انسانی (HDI)، سعی در سنجش سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس میزان برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی (تعداد 17 متغیر) و ارائه پیشنهاداتی جهت کاهش نابرابری ها و شکاف های موجود در منطقه می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات از مطالعات اسنادی-کتابخانه ای و با استفاده از داده های سالنامه آماری و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان آذربایجان غربی در سال 1396 و سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 اتخاذ گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده عدم تجانس و ناهماهنگی در سطح توسعه یافتگی و نحوه توزیع متعادل امکانات و تسهیلات بهداشتی و درمانی بر اساس فاکتور جمعیت در برخی از شهرستان ها می باشد. یافته های پژوهش بیانگر این است که شهرستان ارومیه در میان سایر شهرستان ها بالاترین سطح توسعه یافتگی را به خود اختصاص داده است. همچنین شهرستان های خوی، میاندوآب، مهاباد، بوکان، سلماس، سردشت و نقده در رده های بعدی توسعه قرار دارند. شهرستان چایپاره نیز در پایین ترین سطح توسعه استان جای گرفته است. در نهایت جهت افزایش سطح تعادل و حذف نابرابری های توسعه یافتگی به ارائه پیشنهاداتی پرداخته می شود.
اثرات مزیت های ساحلی بر قیمت اراضی کشاورزی در شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نوار ساحلی استان مازندران و گردشگری در آن بر قیمت زمین های کشاورزی شهرستان بابل با استفاده از تابع ارزش گذاری هدونیک انجام گرفته است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق تکمیل 384 پرسشنامه در سال 1396 از کشاورزانی که زمین کشاورزی خود را از اول فروردین سال 1395 تا آخر اسفند ماه سال 1395 خریداری نموده، جمع آوری شده است. بر اساس یافته های پژوهش میانگین قیمت زمین کشاورزی در شهرستان بابل 4184 هزار ریال به ازای هر متر مربع در سال 1395 بوده است. نتایج حاصل از مدل برآورد ارزش زمین کشاورزی نشان می دهد فاصله تا نوار ساحلی استان مازندران، فاصله تا بازار مصرف محصولات کشاورزی شهرستان قائمشهر، سابقه کشت در زمین، مساحت زمین و فاصله تا جاده اصلی به طور معنی داری تأثیر منفی بر قیمت زمین های کشاورزی این شهرستان دارد و داشتن سند و استراحتگاه، باغی بودن زمین در مقایسه با کاربری زراعی آن و اجرای طرح یکپارچه سازی رابطه مثبت با قیمت زمین کشاورزی در این شهرستان دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، قیمت اراضی که نزدیک به نوار ساحلی استان مازندران قرار دارد به طور معنی داری بالاتر از قیمت زمین های کشاورزی است که دورتر واقع شده اند و این مسئله با افزایش هزینه فرصت زمین، سودآوری تولیدات کشاورزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و انگیزه برای تغییر کاربری زمین های کشاورزی را بالا می برد.
The Effect of Good Governance on Increasing the Quality of the Physical Environment of Rural Settlements (Case Study: Central District of Neyshabur County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose - In a good governance pattern with a broad participation of people, increasing self-reliance, pluralism, cooperation between actors, and the transfer of power to local levels can be key to solving the problem of rural development, increasing the quality of settlements and the quality of life of villagers; hence creating sustainable villages. Accordingly, the main purpose of this paper was to investigate the effect of good governance on the increase of the physical quality of rural settlements. Design/methodology/approach- The present study is descriptive-analytic. Questionnaires were used to collect data. After applying the Cochran formula, 192 questionnaires were prepared. The population of this study is 13 villages with local managers in Neyshbur. In order to measure the purpose and analyze data, one-sample T-test, Pearson correlation and structural equation modeling using smart PLS software were used. Finding- The results of the research showed that, based on the T-test, there was not a favorable situation in both good rural governance and physical quality of rural settlements. Based on Pearson's test, it was found that in the seven villages of Khanlogh, Sarachah, Bashnij, Mobarakeh, Bahrodi, Hoseinabad and Mirabad the relationship between good governance and physical quality of rural settlements was significant. The results of the PLS model also indicated that a good rural governance of 62% affects the improvement of the physical quality of rural settlements. Practical implications- Proposals that can be effective in improving good governance practice in order to improve the physical quality of rural settlements include: informing and educating people about the principle of construction in villages, effort-making of local managers to attract the cooperation of relevant organizations to improve the physical quality of rural settlements, creating a suitable field for attracting people's conscious participation in improving their physical condition, creating coordination and interaction between local managers to solve physical problems in the village. Originality/value - This study was innovative because it focused on the impact of good rural governance on the increase of the physical quality of rural settlements. In fact, in this research for each of these two variables, separate indices have been considered and the relationship between them has been evaluated.
واکاوی بسترهای ایجاد شهر خلاق در نواحی شهری نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
123 - 132
حوزه های تخصصی:
در قرن 21، شهرها در چارچوب اقتصاد جدید جهانی به شدت با یکدیگر در رقابت هستند و هر یک سعی می کنند فرصت های بیشتری را به سوی خود جذب کنند. در نظریه های نوین توسعه ی شهری، نظریه شهر خلاق بیان می کند که طبقه خلاق کلید رشد اقتصادی و ثروت شهرها هستند، بنابراین شهرها بایستی بستری را برای جذب طبقه خلاق ایجاد کنند. با وجود اقدامات انجام شده در کشورهای توسعه یافته جهت استفاده از طبقه خلاق برای توسعه شهرها، اما ایران تاکنون آنطور که شایسته است نتوانسته از آن ها بهره مند شود. شهر نیشابور، به عنوان شهری که دارای تاریخ و فرهنگ غنی است و پتانسیل های خلاق بودن را دارد به عنوان مورد پژوهی انتخاب شد. هدف پژوهش حاضر سنجش بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است، اطلاعات موردنیاز از طریق روش اسنادی تهیه شده اند. در این پژوهش، با مروری بر اندیشه های نظریه پردازان، مشخص شد شهر خلاق شامل دو مؤلفه اصلی طبقه خلاق و بسترهای جذب طبقه خلاق است. بنابراین به تحلیل بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور پرداخته شده است تا بتوان دریافت به چه میزان این شهر آمادگی جذب طبقه خلاق و نهایتا ایجاد شهر خلاق را دارد. جهت تحلیل داده ها و رتبه بندی نواحی شهر نیشابور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است و پس از استخراج نقشه رتبه بندی از نرم افزار GIS نتایج نهایی مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ناحیه 7 بهترین وضعیت را به لحاظ بسترهای جذب طبقه خلاق دارد و نواحی 6 و 11 در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج پژوهش حاکی از عدم تعادل میان نواحی شهر نیشابور به لحاظ برخورداری از بسترهای جذب طبقه خلاق است به گونه ای که عمده ی بسترها در نواحی مرکزی قرار دارند، که می تواند مانعی برای تبدیل شدن نیشابور به شهری خلاق به صورت یکپارچه باشد.
تحلیل فضایی سرزندگی در فضاهای شهری مطالعه موردی پیاده راه 17 شهریور تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
107 - 124
حوزه های تخصصی:
تقویت و گسترش فضاهای عمومی شهری، فعال، پویا و سرزنده به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط مصنوع شهری موردتوجه برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. سرزنده ساختن حیات شهری مستلزم انسانی کردن و بعد انسانی دادن به آن است. هدف این مقاله تحلیل وضعیت کالبدی- فضایی پیاده راه 17 شهریور تهران به منظور ایجاد محیطی سرزنده جهت جذب جمعیت و گذران اوقات فراغت است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شاخص ها و داده های مورداستفاده به شیوه اسنادی و برداشت میدانی محیط جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. تحلیل ها نشان می دهد بیش از نیمی از مساحت محدوده را کاربری های نامناسب برای پیاده روی و فراغت تشکیل می دهد و نزدیک به 65 درصد فعالیت های ارائه شده در محدوده جاذب جمعیت نیستند، همچنین وضعیت دسترسی به محدوده با حمل ونقل عمومی و خصوصی مناسب ارزیابی شده است. اکثر افرادی که در محدوده بودند از مناطق هم جوار آمدند و افراد کمتری از مناطق شمالی و غربی به محدوده آمدند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است برنامه ریزی و طراحی محیط ساخته شده نقش بسزایی در گسترش پیاده روی دارد، زیرا در قسمت های شمالی محدوده با توجه به اینکه کاربری ها و فعالیت های متنوع و منعطف تری نسبت به بخش های میانی و جنوبی دارد، تراکم جمعیت بیشتر و عابران پیاده بیشتری در آن بخش تردد می کنند و دیگر اینکه برای افزایش قابلیت پیاده روی و سرزندگی محیط علاوه بر محدودیت دسترسی اتومبیل باید به ساختار محیط و کالبد آن هم توجه شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا در مناطق روستایی مورد: روستاهای استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش کشت کلزا در مناطق روستایی به دلیل جلوگیری از مهاجرت و اشتغال پایدار نقش مهمی در توسعه روستایی دارد. تامین حدود 90 درصد از دانه های روغنی مورد نیاز ایران از طریق واردات، اهمیت و ضرورت بررسی عوامل و دلایل توسعه کشت کلزا را دوچندان می کند. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا در مناطق روستایی استان خراسان رضوی بوده است. به این منظور تعداد 550 پرسشنامه در سال 1397 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده در مناطق روستایی چهار شهرستان استان خراسان رضوی که دارای بیشترین سطح زیرکشت و پتانسیل تولید کلزا هستند تکمیل گردید. به منظور بررسی مؤلفه های اثرگذار بر افزایش سطح زیر کشت کلزا به دلیل پراکندگی مناطق روستای مورد مطالعه و تاثیر مجاورت بر توسعه کشت کلزا از الگوی اقتصادسنجی فضایی استفاده گردید. نتایج نشان داد که برخی مؤلفه های توسعه اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی روستایی مانند درآمد روستاییان، شغل غیر کشاورزی، بهبود در پرداخت تسهیلات بانکی،برگزاری کلاس های آموزشی و شرایط اقلیمی نقش مثبت و معنی داری بر افزایش و توسعه سطح زیرکشت کلزا در این مناطق دارد. دسته بندی متغیرهای اثر گذار به سه گروه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نشان داد که گروه متغیرهای اقتصادی روستایی با بیشترین ضریب دارای بالاترین تاثیر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا می باشند. از سوی دیگر نتایج نشان داد که توسعه کشت کلزا به دلیل درآمد زایی و تاثیرات مثبت زیست محیطی آن سبب ایجاد اشتغال پایدار روستایی، کاهش مهاجرت روستا به شهر و توسعه روستایی و محلی می شود.
تفاوت های حافظه و هویت مکانی آلمان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث جدید، در حوزه ژئومرفولوژی، طرح مفهوم هویت و حافظه مکانی است. این مقوله که با طرح دیدگاه پدیدارشناسی در جغرافیا آغاز شده، با مبانی پوزیویتسم منطقیمتفاوت است. ژئومورفولوژی پدیدارشناسانه با نظامی از الفاظ جدید چون «نگار»[1] و «نگاره سرزمینی»[2]آغاز و مفاهیمی چون منطق چیدمان در فضا، حافظه و هویت مکانی از آن زاده می شود؛ به همین دلیل علی رغم وجود منابع ارزشمند یخچال شناسی در آلمان، جای تحلیل های پدیدارشناسانه در این مطالعات خالی است. اکنون از دیدگاه پدیدارشناختی، مسأله ژئومورفولوژی آلمان را می توان بدین گونه مطرح کرد که این کشور با چند نگاره سرزمینی روبه روست و این نگاره ها، حافظه مکانی کدام فرایند و دوره را در شکل گیری هویت مکانی و سکونتگاه های این سرزمین مشارکت داده اند؟ نتایج به دست آمده از تحقیقات مشترک دانشگاه اصفهان و ورتسبورگ که متکی به تحلیل داده های پایگاه Litho lex است، نشان می دهد که: آلمان حاصل سه نگاره از «دوره یخچالی»[3] در حافظه فضایی خود است. «خط تعادل آب ویخ قاره ای»[4] و کوهستانی، این سه نگاره را از یکدیگر تفکیک می کند. هویت مکانی سکونتگاه های شهری در این کشور، از قانون همگرایی بردارهای یخی[5] و مئاندرینگ رودخانه ای[6] پیروی می کنند و سکونت روستایی، حاصل تکوین سازمندی اجتماعی جنگل نشینی است. [1] .Land -text [2]. Land -context [3] .Last Glacial Maximum [4]. Equilibrium Ice -Water Line (I.W.E) [5] .Convergence [6] .River Meandering
بررسی کارایی روش های طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی شهری با استفاده از بهینه سازی مقیاس در پردازش شی ءگرا (مورد: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
117 - 128
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تهیه نقشه های پوشش گیاهی و کاربری اراضی، استفاده از داده های ماهواره ای و فرآیند طبقه بندی تصاویر است. با استفاده از تصاویرماهواره ای بررسی، شناخت و ارزیابی پدیده های مختلف و استخراج اطلاعات لازم برای برنامه ریزی منابع زمینی یا سایر مقاصد به سهولت انجام می گیرد. هدف پژوهش مقایسه میزان کارایی هفت روش رایج طبقه بندی نظارت شده داده های ماهواره ای در ارزیابی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده TM و OLIماهواره لندست و IRS و اسپات5 و کوئیک برد و ترکیب های رنگی متفاوتی از این تصاویر جهت استخراج کاربری های اراضی زراعی، مناطق مسکونی و مناطق آبی با استفاده از پردازش شی گرا می باشد. ابتدا نمونه های آموزشی در پنج کلاس کاربری به وسیله نرم افزار ایکاگنیشن با استفاده از بهینه سازی مقیاس سگمنت سازی با استفاده از ترکیب های رنگی متفاوت و ضرایب شکل و فشردگی استخراج شد. مقیاس مناسب جهت سگمنت سازی برای اراضی زراعی، مقیاس 50 ، برای عوارض انسانی 8 و در نهایت برای مناطق آبی 10 به دست آمد. سپس هر تصویر به طور جداگانه با استفاده از هفت روش طبقه بندی (مانند روش شبکه عصبی) و نمونه های مستخرج، طبقه بندی شده و میزان کارایی هر روش با محاسبه دو شاخص صحت کلی و ضریب کاپا بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده میزان دقت هر یک از روش های طبقه بندی بوده که شبکه عصبی با دقت کلی 475/94 و ضریب کاپای 095/92 به عنوان دقیق ترین روش طبقه بندی انتخاب شد. این نتایج نشان می دهد که برداشت نمونه های تعلیمی با دقت مناسب از طبقات موجود در تصاویر و همچنین بررسی میزان احتمال تعلق هر یک از پیکسل های تصاویر ماهواره ای به این طبقات، به خوبی می تواند در طبقه بندی گروه های موجود در منطقه مفید واقع شود.
تحلیل پیامدهای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی مورد: بخش مرکزی شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جا که توسعه کشاورزی به عنوان کانون و محور اصلی توسعه از نقش و جایگاه خاصی در کشور برخوردار است، صنایع تبدیلی را می توان شرط لازم و موتور محرک توسعه این بخش دانست. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش نگرش کارشناسان و مسئولان صنایع، پیرامون پیامدهای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیل در بخش مرکزی شهرستان جیرفت انجام شده است. داده های مورد نیاز از طریق منابع اسنادی کتابخانه ای و مطالعه میدانی به وسیله پرسشنامه ای محقق ساخته از 43 کارشناس و مسئول صنایع تبدیلی و تکمیلی شهرستان جیرفت به دست آمد. روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه پیش آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (بالای 8/0برای تمامی متغیرها) تأیید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 19 انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که به ترتیب در بُعد اقتصادی، مؤلفه های « گسترش جایگاه کشاورزی در منطقه»، «افزایش مشارکت بخش خصوصی در سرمایه گذاری» و «افزایش سرمایه گذاری در بخش کشاورزی» ، در بُعد اجتماعی مؤلفه های « نیاز منطقه به صنایع تبدیلی مربوطه» ، « افزایش انسجام و پیوستگی بین کشاورزان» و « افزایش علاقه جهت انجام فعالیت های کشاورزی»، و در بُعد زیست محیطی مؤلفه های «کاهش ضایعات محصولات کشاورزی» ، «عرضه بهداشتی تر محصولات غذایی» و « در نظر گرفتن برنامه های مدون جهت رعایت بهداشت محیط روستا» از مهم ترین پیامد استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی بوده است. همچنین مؤلفه های بُعد اقتصادی نسبت به دو بُعد اجتماعی و زیست محیطی دارای اهمیت و وضعیت بالاتری است.