آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

تسهیل در فرآیند راه یابی و تشخیص این که افراد در یک مجموعه از عملکردهای متفاوت در شهر، چگونه و از  چه مسیرهایی به مقصدهای مورد نظرشان می رسند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است که معمولاً در فرآیند برنامه ریزی یک شهر نادیده گرفته می شود. راه یابی، به معنای توانایی افراد برای رسیدن به مقاصد فضایی خود در محیط های جدید و پیچیده، همانند محیط های آشناست که با تکیه بر دانش فضایی و قابلیت های فردی صورت می گیرد. هدف اصلی این مقاله، دست یابی به الگویی جهت ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر با بهره گیری از دانش روان شناسی محیطی است. روش تحقیق در این پژوهش، از حیث هدف، توسعه ای- کاربردی است که راهبردی ترکیبی (آمیخته) دارد و معیارهای کمی و کیفی را توأمان مدنظر قرار می دهد؛ لذا با روش تحلیل محتوا مبتنی بر پیشینه نظری و عملی موضوع، مؤلفه های کیفی پژوهش استخراج و مدل مفهومی پژوهش تدوین شد. سپس مدل عملیاتی پژوهش که در آن معیارهای محیطی و انسانی مؤثر بر فرآیند راه یابی که متأثر از دانش روان شناسی محیطی است، معرفی گردید. روایی محتوایی و ظاهری معیارهای کیفی توسط کارشناسان و با بهره گیری از ابزار پرسش نامه تایید و پایایی آن نیز بوسیله آزمون آلفای کرونباخ، تأیید شد. در ادامه، برای اعتبارسنجی پژوهش و نتایج حاصله از بخش کیفی، مطالعه تطبیقی (قیاسی) در 11 محور پیاده مدار شهر تهران انجام شد؛ معیارهای کیفی و کمی، با ابزار پرسش نامه و نظرسنجی از کارشناسان و شهروندان، وزن دهی شده و با بکارگیری روش الکتره، رتبه بندی و ارزیابی محورهای پیاده انجام شد تا درک واقع بینانه ای از عوامل مؤثر بر ارتقاء فرآیند راه یابی در شهر فراهم آید. یافته های پژوهش بیان گر این مطلب است که خیابان صف (سپهسالار)، بیشترین ویژگی های مؤثر در تسهیل فرآیند راه یابی را دارد. نتایج برگرفته از روش الکتره نشان می دهد مادامی که مولفه حفاظت و امنیت تسهیل نگردد، نمی توان فرآیند راه یابی را تسهیل نمود؛ سایر ابعاد برآمده از رویکرد روان شناسی محیطی نیز بر اساس اولویت، شامل عدالت در دسترسی، لذت بردن، هویت، راحتی و تحرک (دسترسی) هستند؛ الگوی پیشنهادی این پژوهش می تواند به مثابه مبنایی برای برنامه ریزی در تسهیل فرآیند راه یابی با رویکرد روان شناسی محیطی در هر فضای شهری دیگری مصداق یابد.

تبلیغات