فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: سوانح طبیعی مثل زلزله، خشک سالی، سیل و غیره به عنوان پدیده های اجتناب ناپذیری به حساب می آیند که همیشه خطری جدی برای توسعه، به خصوص توسعه روستایی هستند. جهت کاهش آسیب های ناشی از سوانح طبیعی باید ظرفیت و توان روستاها را برای مقابله با این حوادث بالا برد. هدف این تحقیق، سنجش تاب آوری محیطی در روستاهای دهستان معجزات است.
روش: در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسش نامه استفاده شده است. روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ برای ابعاد مختلف تأمین شد. جامعه آماری، ۶۴۱۳ نفر از روستاهای در معرض زلزله دهستان معجزات بوده است که بر پایه فرمول کوکران، شمار نمونه ها ۳۶۲ نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل های توصیفی و آزمون های t برای نمونه های مستقل، هم بستگی، فریدمن، تحلیل واریانس یک طرفه و از تکنیک های پرومته و الکتره ۱ استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که تاب آوری اجتماعی روستاها در سطح مطلوب است و افراد بی سواد دارای میانگین تاب آوری اجتماعی بیشتری هستند؛ اما تاب آوری نهادی-سازمانی در سطح تا حدی مطلوب قرار گرفته است. همچنین، بین ابعاد مختلف تاب آوری رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. در بین روستاهای مورد مطالعه روستاهای دوران و رامین، تاب آوری بالا و روستاهای چورزق، سقل طولی، ریحان و باروت آغاجی تاب آوری پایینی داشته اند.
راه کارهای عملی: بهبود بسترهای نهادی و سازمانی و ایجاد رابطه دوطرفه بین سازمان های محلی و مردم روستایی، افزایش مشارکت در بین افراد و بهبود وضعیت زیرساختی روستاها پیشنهاد می شود. بررسی دلایل پایین بودن تابْ آوری روستاها و ارائه راه کار جهت افزایش تاب آوری برای تحقیقات آینده پیشنهاد می شود.
اصالت و ارزش: تاب آوری روستاهای دهستان معجزات برای اولین بار و با تمام ابعاد مورد مطالعه قرار گرفته است و این امر جنبه نوآوری پژوهش است. هم چنین، به دلیل وجود گسل های فراوان در نزدیکی روستاهای مورد بررسی میزان آسیب پذیری روستاها و تاب آوری آن ها در برابر زلزله دارای اهمیت اساسی است.
ارزیابی کیفیت محیطی فضاهای شهری پیاده مدار و پاسخدهی اجتماعی (نمونه موردی: خیابان فردوسی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در شهرهای امروز، حیات شهری و زندگی سالم شهروندی را بیش از سایر عوامل موجب می شود، توجه به ابعاد اجتماعی در طرح های شهری است. وجود قابلیت ها و کیفیت های محیطی برای درک و دریافت فضا و در نتیجه آن مکث و حضور افراد در فضاهای شهری، زمینه ساز دیدن و دیده شدن در سطوح پایین و در سطحی فراتر تعاملات و مراودات اجتماعی می شود. در واقع، تمرکز بر کیفیت های محیطی است که کارایی و سرزندگی فضاهای شهری، استمرار حیات شهری و تقویت سرمایه اجتماعی را به دنبال دارد. یکی از مهم ترین معیارهایی که در ارزیابی شهرها و محیط های شهری لحاظ می شود، کیفیت عرصه های عمومی شهری موجود در آن است و این واقعیت اجتناب ناپذیر است که کیفیت این فضاها معیار ارزیابی برای میزان مطلوبیت شهرها محسوب می شود. یکی از روش هایی که از دهه های گذشته به منظور ارزیابی کیفیت فضاهای شهری مورد استفاده قرار می گرفت، ارایه پارامترهای مشخص با عنوان مولفه های کیفی محیط بوده است که در نهایت با ارزیابی مولفه ها، به میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت محیط اشاره می گردید. این پژوهش با هدف ارزیابی کیفیت محیطی در فضاهای عمومی شهری پیاده مدار و پاسخگویی به نیازهای شهروندان با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. متغییرهای اصلی این پژوهش، در رابطه با وضعیت رضایت مندی شهروندان از پاسخگویی اجتماعی کیفیت محیط و عناصر موجود در محدوده مورد مطالعه از نظر ابعاد کالبدی و عملکردی در نظر گرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که میانگین رضایت مندی از پاسخگویی اجتماعی پایین تر از حد متوسط بودهکه بیانگر عدم رضایت شهروندان از کیفیت فضایی و عدم تناسب فضاهای طراحی شده با نیاز شهروندان در استفاده از فضای خیابان فردوسی است.
مکان یابی محل دفن پسماند جامد شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد روزافزون جمعیت و متعاقب آن گسترش فیزیکی شهرها و حرکت به سمت مصرف گرایی، تولید زباله و مواد زاید جامد شهری را افزایش داده و دفع غیر اصولی و غیر کارشناسی پسماندها اثرات زیان بار محیط زیستی خواهند داشت. مکان فعلی دفع پسماند شهر اردبیل در شمال شهر و ضلع شرقی محور اردبیل – مشگین شهر قرار دارد. در پژوهش حاضر سعی بر این است تا با روش توصیفی- تحلیلی، تناسب اراضی سایت را با کاربری وضع موجود آن، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و مکانی بهینه برای دفع پسماندهای جامد پیشنهاد گردد. بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی پارامترهای موثر در رابطه با موضوع تحقیق انتخاب شده و نقشه های معیار پژوهش با استفاده از نرم افزار Arcgis 10.2 تهیه و با استفاده از توابع Fuzzy membership و Fuzzy overlay کلیه پارامترهای موثر در پژوهش، ارزش گذاری و استاندارد شد و در نتیجه همه لایه ها با روش همپوشانی فازی، با یکدیگر تلفیق یافتند. بعد از همپوشانی نقشه های معیار در محیط نرم افزاری در جمع بندی نهایی مشخص شد که مکان یابی محل دفن زباله فعلی مطابق با استانداردها نبوده است. مکان بهینه به منظور جانمایی محل دفن پسماند در 32 کیلومتری جنوب غربی شهر اردبیل پیشنهاد شد.
تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زندگی کردن انسان را شامل می شود و استفاده کننده آن باید حق تصرف به نسبت طولانی و مطمئنی را نسبت به آن دارا باشد. مسکن انسان صرف نظر از ابعاد فیزیکی و ضوابط طبیعی و اقلیمی، تحت تأثیر عوامل فرهنگیِ جامعه، باورها و الزامات فرام ادی زن دگی قرار دارد که سکونت انسان را معنا می بخشند. ویژگی های مسکن برحسب شرایط محلی و منطقه ای اگرچه متفاوت محسوب می شود، ولی مناسبات فضایی حاکم بر آن از قاعده مندی و اصول یکسانی تبعیت کرده که ثبات و پایداری مسکن را تبیین می کند. تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار مبین آن است که تداوم، کارآیی، سازگاری، پویایی، مطلوبیت بصری، استحکام و یکپارچگی شاکله های مبنایی در تحلیل پایداری به شمار می آیند. بدین ترتیب تحقیق حاضر با هدف تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار بر معنا بخشی مؤلفه های کلیدی مسکن پایدار متمرکز بوده و تشابهات و افتراقات فضایی آن را در سطح سکونت گاه های روستایی استان مازندران مورد تحلیل قرار داده است. جمع آوری داده ها در این تحقیق با استفاده از پرسش نامه و در سطح سه تیپ روستاهای ساحلی، کوهپایه ای و کوهستانی انجام شده است. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 465 نفر تعیین شده است. نتایج تحقیق مبین آن است که میانگین میزان توجه به مؤلفه های پایداری مسکن در روستاهای تیپ ساحلی با میانگین 71/1 در وضعیت مطلوب تری نسبت به روستاهای کوهستانی با میانگین 55/1 و کوهپایه ای با میانگین 53/1 قرار دارد. میانگین کل پایداری مسکن در روستاها 54/1 که نشان دهنده پایداری کم مسکن روستایی در استان مازندران است.
تحلیل فضایی توسعه فیزیکی شهر اقلید با استفاده از روش سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه فضائی و پایدار، از مبانی اولیه و اجتناب ناپذیر برنامه ریزی توسعه کالبدی شهرها می باشد. در راستای این رویکرد، و بنا بر ضرورت های اجتماعی، اقتصادی و طبیعی، توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید مورد بررسی قرارگرفت. شهر اقلید به دلیل قرارگرفتن در یک محیط کوهستانی و فعال زمین ساختی و زمین ریخت ساختی، نیاز مبرم به یک برنامه ریزی دقیق و مستمر جهت هدایت و برنامه ریزی توسعه آتی و بهبود وضعیت فعلی شهر دارد. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مناسب توسعه فیزیکی شهر می باشد که در محدوده حریم قانونی، اقدام به شناسایی عوامل موثر در توسعه شهر و معرفی آنها به عنوان معیارهای مورد بررسی در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل AHP نموده است. روش تحقیق ترکیبی از روشهای توصیفی- اسنادی، تحلیلی، علٌی و کمٌی است و از روش میدانی- اسنادی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد که عوامل طبیعی در شکلدهی شهر اقلید موثر بوده و الگوی خطی شهر اقلید، حاصل تأثیر عوامل و موانع طبیعی بوده است. در نقشه نهایی حاصل از فرایند مدل AHP ، اراضی واقع در حریم شهر به پنج طیف «بسیار مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و خیلی نامناسب» طبقه بندی شدهاند. نهایتا اراضی داخل شهر که قابلیت توسعه دارند به عنوان اولویت اول، اراضی بلافصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» واقع شدهاند در اولویت دوم و اراضی منفصل شهر که در طیف «متوسط» تا «بسیار مناسب» قرار میگیرند در اولویت سوم جهت توسعه فیزیکی- کالبدی شهر اقلید پیشنهاد می شوند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل ریشه ای تأثیرگذار در ارتقای رقابت پذیری منطقه ای مورد مطالعاتی: استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رشد جهانی شدن و تغییرات سریع در فضای جهانی، موضوع رقابت پذیری منطقه ای از اهمیت فزاینده ای برای شتاب بخشیدن به توسعه منطقه ای برخوردار شده است. یکی از پیامدهای جهانی شدن، ظهور اقتصادهای منطقه ای قدرتمندی است که تولید ناخالص منطقه ای برخی از آن ها زیادتر از تولید ناخالص ملی بیشتر کشورهاست. از این رو، از دهه 1990 میلادی، مفهوم رقابت پذیری منطقه ای در محافل عمومی کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای در حال توسعه به یک موضوع غالب تبدیل شده است تا کشورها از طریق آن به مجموعه روشنی از سیاست ها برای تقویت توسعه مناطق خود دست یابند. با این ذهنیت، هدف مقاله ی حاضر شناسایی و اولویت بندی مهم ترین عوامل رقابت پذیری است، که در توسعه استان کردستان تأثیرگذار هستند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است، که با استفاده از داده های کمی و کیفی انجام می گیرد. داده های کمی پژوهش به روش اسنادی و داده های کیفی به روش پیمایشی و از طریق توزیع پرسشنامه گردآوری شده است. این پژوهش در گام نخست، عوامل ارزیابی رقابت پذیری منطقه ای را متشکل از 4 عامل اصلی، 26 معیار و 62 زیرمعیار، تدوین کرده و در گام بعدی با کاربست این عوامل و مدل تحلیلی MSA و نرم افزار اکسل ضمن تحلیل داده هایی که از طریق توزیع پرسشنامه در میان 29 نفر از نخبگان 8 پیشران اصلی منطقه، گردآوری شده بود، به شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در رقابت پذیری استان کردستان پرداخته است. نتایج یافته ها نشان می دهد که در سطح عامل ها، عامل اقتصادی با 24/0 و عامل نهادی- سیاسی با 18/0 و در سطح دوم معیارهایی چون کارآمدی نظام تولید با 44/0 و سیاست گذاری دولتی با 43/0 بیشترین تأثیر را در ارتقای رقابت پذیری منطقه ای استان کردستان دارند و در بخش پیشرانهای اقتصادی منطقه هم بخش های جنگلداری، ساختمان و کشاورزی به ترتیب با 32/1، 17/1 و 04/1 رقابت پذیرترین بخش های فعالیتی استان محسوب می شوند.
توسعه گردشگری در شهرهای ساحلی و امنیت اجتماعی (مطالعه موردی: شهر تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری ساحلی از جمله گونه های گردشگری است که رواج آن پیامدهای مثبت و منفی فراوانی برای جامعه میزبان دارد. از پیامدهای منفی توسعه این گونه گردشگری می توان به برهم خوردن نظم عمومی و به دنبال آن اختلال در امنیت اجتماعی جامعه محلی اشاره کرد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت توسعه گردشگری در شهر ساحلی تنکابن و تأثیر آن بر امنیت جامعه است. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و روش اجرای آن توصیفی تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده که روش میدانی مبتنی بر استفاده از ابزار پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق شهر تنکابن با حجم نمونه 360 نفر بوده که به روش نمونه گیری ساده انجام گرفته است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری (توصیفی و استنباطی) استفاده شده است. با توجه به نوع سؤالات تحقیق و ماهیت داده ها از آزمون های T تک نمونه ای، ضریب هم بستگی پیرسون و نیز برای میزان اثرگذاری گردشگری بر امنیت اجتماعی از رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که توسعه گردشگری در شهر تنکابن در وضعیت مطلوبی قرار داشته و جامعه میزبان از آینده گردشگری حمایت شایان توجهی دارند. همچنین نتایج دیگر نشان دهنده آن است که توسعه گردشگری در شهر تنکابن تأثیر منفی بر امنیت جامعه گذاشته و باعث کاهش امنیت اجتماعی شهر شده است.
مکان یابی دهکدة گردشگری در ساحل سد مهاباد با بهره گیری از تکنیک های GIS، AHP و SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین گام ها برای برنامه ریزی گردشگری، مکان یابی سایت های مناسب برای ارائة خدمات موردنیاز گردشگران درقالب دهکده های گردشگری، براساس شناسایی و تجزیه وتحلیل معیارها و شاخص های مختلف است. دریاچة سد مهاباد در شمال غرب کشور و استان آذربایجان غربی، به-عنوان یکی از جاذبه های زیبای گردشگری، هر ساله و به خصوص در ایام تعطیلات، گردشگران بسیاری را به خود جذب می کند؛ درحالی که فاقد امکانات و تسهیلات لازم برای توسعة گردشگری و متناسب با نیاز گردشگران است. در پژوهش حاضر سعی شده است تا با انتخاب معیارها و زیرمعیارهای تأثیرگذار در مکان یابی یک سایت مناسب برای ارائة خدمات به گردشگران، بهترین سایت برای ایجاد دهکدة گردشگری در حاشیة دریاچة سد مهاباد انتخاب شود و موردتجزیه وتحلیل قرار گیرد.
روش: در این مطالعه، به دلیل وجود تفاوت در میزان تأثیرگذاری شاخص ها، با استفاده از تکنیک AHP، مقایسة زوجی مؤلفه ها توسط 25 نفر از کارشناسان خبره درزمینة توریسم انجام شد و وزن نهایی هریک از آ ن ها محاسبه گردید. سپس، با توجه به تعداد معیارها و وزن های نهایی زیرمعیارها، لایه های موردنیاز در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ایجاد شد و بهترین سایت برای ایجاد دهکدة گردشگری در حاشیة دریاچة سد مهاباد انتخاب گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، براساس درجة مطلوبیت، سه محدوده را به عنوان سایت های مستعد ایجاد دهکدة گردشگری اولویت بندی نمود. سپس، با استفاده از تحلیل SWOT، مکان الف به عنوان بهترین سایت برای ایجاد دهکدة گردشگری شناسایی شد.
راهکارهای عملی: برای توسعة گردشگری در محدودة موردمطالعه، براساس روش SWOT، راهبردهای SO، ST، WO و WT پیشنهاد گردید.
اصالت و ارزش: استفاده و به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، به عنوان ابزاری قدرتمند برای شناسایی و امکان سنجی قابلیت های گردشگری مناطق جغرافیایی، می تواند گام مهمی برای برنامه ریزی اصولی فعالیت های گردشگری به شمار آید و از این طریق زمینه را برای تسهیل توسعة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع و نیز دست یافتن به اهداف توسعة پایدار فراهم نماید.
ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری زمین پیرامون شهرها با استفاده از مدل CA-Markov (نمونه موردی: شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه سریع شهری در دهه های اخیر موجب تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین پیرامون شهرها شده و تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی–اقتصادی زیادی را به همراه داشته است. در این زمینه، ارزیابی تغییرات کاربری زمین و شبیه سازی تغییرات آتی آن می تواند در برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های شهری راهگشا باشد. ترکیب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و سنجش از دور (RS) می تواند ابزار مناسبی برای گردآوری داده ها و تحلیل تغییرات کاربری زمین باشد. این مقاله برای ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری زمین صورت گرف ته در شهر میاندوآب از مدل CA-Markov استفاده می نماید. ابتدا، با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه ای مربوط به سال های 1363، 1376 و 1390 نقشه های پوشش/کاربری زمین شهر و اراضی اطراف آن ایجاد گردید و تغییرات صورت گرفته مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حکایت از افزایش 1013 هکتاری مساحت شهر و مناطق ساخته شده اطراف شهر و کاهش 1114 هکتاری کاربری مزارع طی 27 سال گذشته دارد. سپس، با استفاده از مدل مارکوف، ماتریس مناطق گذار کاربری ها در فاصله سال های 1390-1363 محاسبه گردید. در مرحله بعد، نقشه های تناسب مکانی کاربری ها با استفاده از روش های ارزیابی چندمعیاره (MCE) ایجاد گردید. در نهایت، برای پیش بینی تغییرات آتی کاربری زمین تا سال 2025 از مدل CA-Markov استفاده گردید. نتیجه شبیه سازی، حاکی از روند مداوم کاهشی در اراضی کشاورزی و روند مداوم افزایشی در اراضی شهری می باشد. بنابراین، اگر روند کنونی تغییرات بدون اتخاذ یک سیاست توسعه پایدار ادامه یابد افت شدید شاخص های زیست محیطی و اجتماعی-اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.
ارزیابی زیست محیطی و اقتصادی توسعه پایدار در شهرهای استخراجی (مطالعه موردی: شهر عسلویه)
حوزه های تخصصی:
در میان انواع شهرها، شهرهای استخراجی دارای ویژگی های خاصی از جمله تمرکز بالای فعالیت های صنعتی و معدنی مرتبط با اکتشاف، استخراج، پالایش می باشد که می تواند مسئله ناپایداری را در ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی در محیط شهری این نوع شهرها، به وجود آورده یا تشدید نماید. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و ارزیابی ابعاد زیست محیطی و اقتصادی توسعه شهری پایدار در شهر عسلویه در جنوب ایران و در کناره شمالی خلیج فارس بوده و به لحاظ روش، رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از طریق بررسی های اسنادی، میدانی و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و ارزش گذاری نماگرها با بهره گیری از طیف لیکرت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل پژوهش پس از انجام آزمون های آماری T استیودنت، ویلکاکسون و آزمون فریدمن، بیانگر آنست که فعالیت های استخراجی – معدنی در شهر ساحلی عسلویه نه تنها منجر به پایداری این شهر نشده است که به ناپایداری بیشتر آن نیز انجامیده است. در بعد پایداری زیست محیطی،مولفه کنترل آلودگی ها به عنوان یکی از مهم ترین پارامتر ها در مسئله وجود یا عدم وجود پایداری در سطح شهر عسلویه،دارای کمترین رتبه و امتیاز (05/1) در بین مولفه های این بعد می باشد. همچنین در بعد پایداری اقتصادی، مولفه های فعالیت و اشتغال(2.03) و سرمایه گذاری(1.41) در وضعیت مناسبی قرار ندارند.
ارائه ی مدل مفهومی برای مدیریت زیرساخت داده های مکانی بخشی شهرداری مطالعه ی موردی: شهرداری بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیرساخت داده های مکانی، به اشتراک گذاشتن داده های مکانی در سطح سازمان یابین سازمان ها است. زیرساخت داده های مکانی، مجموعه ی موافقت نامه ها در زمینه ی استانداردهای فنّاوری، ساختارو گردش سازمانی، سیاست ها و خطّ مشی ها هستند که امکان به اشتراک گذاشتن اطلاعات مکانی را فراهممی کنند و براساس مقیاس و سطح کاربرد دسته بندی می شوند که از سطح سازمان گرفته تا سطح ملّی و بین المللی، پیش می روند. مجموعه هایی مانند شهرداری برای انجام امور جاری سازمان به اطلاعات و داده ها نیاز دارند، این اطلاعات باید به شکل مؤثّری تولید و مورد استفاده بخش های مختلف قرار گیرند. دراین پژوهش شهرداری بابل،به عنوان مطالعه ی موردی انتخاب شده است. برای طرّاحی مدل مفهومی مناسب شهرداری بابل اجزای مختلف زیرساخت اطلاعات مکانی بخشی، گردش اطلاعات مکانی و نیازهای اطلاعاتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. همچنین مدل مفهومی و رابطه ی مدل داده مکانی نیز پیاده سازی شده است. جریان جاری گردش داده در شهرداری بابل سنّتی است و با کمبود داده های مکانی آماده و مناسب روبه رو است. با توجّه به مشکل داده در شهرداری بابل، برای توسعه ی مدل SDI شهرداری بابل، مدل محصول مبنا پیشنهاد می شود.
حوزه بندی مجدد زمین ، ابزاری برای توسعه شهری
حوزه های تخصصی:
حوزه بندی مجدد زمین یا توسعه یکپارچه می تواند ابزاری برای عمران زمینهای جدید یا سازماندهی مناطق موجود شهری باشد، همه صاحبان زمین به صورت یکجا، بخشی از زمینهای خود را برای خیابان و سایر فضاهای عمومی تخصیص داده و زیرساختارهای مورد نیاز را به صورت کامل یا بخش به بخش به اجرا درآوردهو مرزبندی های موجود را با طرح جدیدی انطباق می دهند و سایت های ساختمانی جدید مطابق ...
تأثیر متقابل بیابان زایی توسعه ناهمگون شهری و روستایی
حوزه های تخصصی:
کارکرد صنعتی نواحی روستایی و ضرورت توسعه آن
حوزه های تخصصی:
از صنعتی شدن می توان به عنوان یک استراتژی در توسعه مناطق روستایی به ویژه ارتقاء شاخص های اقتصادی بهره گرفت. روستاها اگرچه توانایی پذیرش فعالیت های صنعتی بزرگ مقیاس را ندارند اما با توجه به قابلیت ها و توان مندی های درونی قادر هستند تا صنایع کوچک و حتی متوسط مقیاس را از نظر عوامل تولید پشتیبانی نموده و در خود جای دهند.استان گیلان اگرچه همواره به عنوان یک قلمرو جغرافیایی در راستای کارکرد کشاورزی وگردشگری مورد توجه بوده لیکن درشرایط جغرافیایی متنوع آن امکان احیاء و گسترش فعالیت های صنعتی نیز وجوددارد.شهرستان رودبار و ناحیه مطالعاتی(بخش خورگام) یکی از همین قلمروهاست که این تحقیق سعی نموده تا ضمن بررسی توانمندی های آن از بعد صنعتی راه های بهبود و توسعه این فعالیت را با اتکا به منابع درونی ناحیه ارائه دهد.نتیجه مطالعات نشان می دهدکه اگرچه ناحیه مورد نظر به دلیل انزوای جغرافیایی و ارتباطی کارکرد صنعتی ضعیفی دارد ولی با توجه به زیرساخت های موجود افزایش توان صنعتی آن در راستای بهره گیری از فواید و اثرات مثبت این استراتژی وجود دارد.ضمن اینکه سرمایه گذاری های جدید در زمینه صنایع روستایی تا حدودی بر همین نکته تاکید می نماید.
پدیده کاهش همبستگی اجتماعی در کلانشهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات جامعهشناسی و جغرافیای شهری معاصر، یکی از ویژگیهای عمده کلانشهرهای کنونی را کاهش نگرانکننده پیوندهای اجتماعی و اخلاقی شهروندان میداند. در واقع در کنار معیارهای متعدد تعیینکننده جغرافیایی، اقتصادی، اداری، فنی و شبکهای، کلانشهر کانون اجتماعی ـ فضایی است که به تناسب افزایش جمعیت، توسعه نظام کار فنی و نیز بالارفتن حجم انتظارات ساکنین آن، پیوسته در معرض اشکال مختلف از کاهش و یا گسست در پیوندهای اجتماعی و اخلاقی قرار دارد. گسترش کاهش همبستگیهای شهری و شهروندی ممکن است در نهایت به ظهور اشکال گوناگون از ناهنجاریها و بیماریهای رفتاری و حتی در سطحی بالاتر، شکلگیری جرائم شهری و اختلال در نظام روابط جمعی و کارکردهای آن کمک کند. افزایش آمار جرائم شهری، فزونی میزان ناهنجاریهای رفتاری و روانی، تشدید خردهفرهنگهای گروههای اجتماعی ناهمگن، تغییر کارکرد روابط خانوادگی، کاهش احساس مسئولیت مشترک اجتماعی، رواج فرهنگ فردگرایانه منفی و موارد متعدد مشابه دیگر، موضوع خطر کاهش همبستگیهای اجتماعی و اخلاقی را به یک نقطه تهدیدکننده برای سلامت و توسعه پایدار در کلانشهرها تبدیل نموده است. اگر بازسازی اجتماعی شهری با ارکان فرهنگی، اخلاقی و جهت دار، هدف توسعه پایدار کلانشهرهای کشور ما میباشد، لازم است بررسی گردد که چرا و چگونه و تحت نفوذ چه عواملی همبستگیهای اجتماعی در این دسته از شهرها در معرض کاهش قرار دارد. به علاوه بهتر است تبیین گردد علائم و نشانههای کاهش همبستگیهای اخلاقی و اجتماعی را به کمک کدام دسته از رویکردهای علمی میتوان مطالعه نمود. مطالعه مسأله کاهش همبستگیهای اجتماعی در شهر این موضوع را آشکار میکند که ماهیت توسعه شهری در دوران اخیر با انواعی از گسست در روابط اجتماعی همراه میباشد. به دلیل تراکم جمعیت و انباشت انتظارات جدید در محیطهای شهری و فقدان روشهای جایگزین اجتماعی و فرهنگی و نیز راهکارهای فضایی مناسب، کلانشهرها از آغاز شکلگیری در دوران اخیر نتوانستهاند در کنار ارائه خدمات عمومی فیزیکی و اقتصادی، موجبات افزایش پیوندهای اخلاقی و معنوی ساکنین شهری را فراهم کنند. بررسیها نشان میدهند تأخر فرهنگی در بعد روابط اجتماعی از منظرهای مختلف شهری تبعات و نتایج تخریبی فراوانی را تاکنون برای مجموعههای انسانی به همراه داشته است. گذشته از عواملی که ممکن است موجبات تولید جرم شهری در کلانشهرها را باعث گردند، مطالعات نشان میدهند که کاهش هبستگیهای اجتماعی، فقدان انسجام و نظم پایدار در تعاملات انسانی، متغیرهای عمده در وقوع انحرافات و بزههای کوچک و بزرگ شهری میباشند. به نظر میرسد بازسازی تعاملات انسانی، توجه به ابعاد جمعیت، سرمایهگذاری در بعد فرهنگی و سرانجام تغییر جهت برنامهریزیها به سود حل فضاهای اجتماعی میتواند تغییر ساختار فوق را موجب گردند. مقاله حاضر به کمک بررسی جامعهشناختی و جغرافیای شهری و با استفاده از تجارب تحقیق شهری به مطالعه موضوع فوق پرداخته، تلاش دارد تا زمینههای علمی آن را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. بعلاوه این نوشته در نظر دارد با استفاده از رویکردهای علمی کنونی، شرایط پیچیده روابط انسانی در کلانشهرها را مطالعه کند و راه را برای انجام بررسیهای بیشتر پیرامون عواقب منفی فرایند فوق تسهیل گرداند.
ارزیابی کیفیت محیط زندگی درنواحی روستایی از دیدگاه ساکنان (مطالعة موردی: دهستان میاندة شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی متغیرهای مؤثر بر رضایتمندی ساکنان از کیفیت محیط زندگی در نواحی روستایی، از دیدگاه ساکنان دهستان میاندة شهرستان فسا انجام شده است؛ براین اساس، با توجه به مطالعة ادبیات نظری مربوط به کیفیت محیط، چارچوبی مفهومی متشکل از عوامل شانزده گانه برای بررسی و تدوین مبانی تحقیق ارائه شده است.
روش: نوع پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برای محدودة موردنظر (دهستان میانده)، 384 نفر محاسبه شد. برای تحلیل داده ها، از آزمون تک نمونه ای T، ضریب همبستگی اسپیرمن، فی و کرامر استفاده شده است. همچنین، درراستای تکمیل تحلیل ها، از روش های چندمعیارة فازی و تحلیل خوشه ای بهره گرفته شده است. درمجموع، امتیاز نهایی سطح رضایت ساکنان نواحی روستایی از محیط سکونتی خود، با استفاده از تحلیل خوشه ای در سه سطح رضایت قابل قبول، رضایت متوسط و رضایت پایین شناسایی شده است.
یافته ها: پایین ترین سطح رضایت ساکنان از کیفیت محیط ایجادشده، در روستاهای بیشه زرد، رحیم آباد، گهراب و ابوذرآباد است که سطح رضایت پایین تر از حد متوسط را داشته اند که دراین راستا، بهبود دسترسی ها و وضعیت کالبدی معابر، ایجاد، گسترش و پیش بینی امکانات تفریحی مناسب و متناسب در محلات محروم، بهبود شیوة جمع آوری و دفع زباله های روستایی در سطح روستاها و سامان دهی فضاهای اطراف روستاها به ویژه دو روستای رحیم آباد و بیشه زرد، ازجمله راهکارهایی هستند که براساس نتایج پیشنهاد گردیده اند.
محدودیت ها/ راهبردها: محدودیت پژوهش حاضر ازنظر زمانی، مالی و نوع نگرش جامعة روستایی به برخی از سؤالات مرتبط با موضوعاتی مانند موضوع اقتصادی، اجتماعی و ... می باشد.
راهکارهای عملی: پژوهش حاضر بر این راهبرد تأکید دارد که برای ایجاد یک محیط مطلوب با توجه به پتانسیل های محیطی نقاط روستایی، برنامة مدونی برای ساکنان درنظر گرفته شودکه به حد رضایت بخشی از زندگی دست یابند. ارتقای کیفیت محیط زندگی در مناطق روستایی به پایدارماندن این روستاها کمک شایانی می کند.
اصالت و ارزش: ارزش این پژوهش، داشتن نگاه متفاوت وارائة نظرات و دیدگاه ساکنان به موضوع کیفیت محیط زندگی در مناطق روستایی ایران است.
تحلیل توسعه ناحیه ای با تاکید بر تقویت سازمان فضایی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان شهرهای کوچک یک ناحیه ، با شهر اصلی آن انواع روابط فضایی وجود دارد. تشدید این روابط می تواند موجب افزایش تنوع شغلی، شکل گیری موسسات جدید، افزایش سطوح کارکردی و بالاخره پویایی سازمان فضایی ناحیه شود. از آنجا که پویایی سازمان فضایی از مقدمات توسعه محسوب می شود، این پژوهش در صدد مطالعه و ارزیابی میزان تاثیر روابط متعدد فضایی و سطوح کارکردی شهرهای یک ناحیه در پویایی سازمان فضایی و توسعه آن ناحیه می باشد. به همین منظور ناحیه مرند با جمعیت 232067، نفر که یکی از مهمترین نواحی منطقه آذربایجان شرقی می باشد و شهر مرند به عنوان شهراصلی ، بزرگترین شهرناحیه و مرکزشهرستان شناخته می شود، انتخاب شده است. در این پژوهش تلاش می شود به این سوال پاسخ داده شود: آیا میان ارتباط فضایی شهرهای کوچک ناحیه مرند با شهر اصلی آن و افزایش سطوح کارکردی ناحیه رابطه معناداری وجود دارد؟ و آیا با تقویت ارتباط فضایی شهرهای یک ناحیه می توان به توسعه ناحیه ای دست یافت؟ برای پاسخگویی به این سوالها ، ابتدا انواع ارتباط های فضایی موجود بین شهرهای کوچک ناحیه مرند با شهراصلی ناحیه ، براساس متغیرهای تعریف شده، اندازه گیری و سپس شهرها براساس میزان ارتباط فضایی با شهر اصلی رتبه بندی شدند. در مرحله بعدی همچنین سطوح کارکردی شهرهای کوچک با استفاده ازشاخص مرکزیت وزنی انداره گیری و رتبه بندی شدند و در مرحله نهایی با بررسی میزان همبستگی میان نتایج رتبه بندی ارتباط فضایی به عنوان متغیر مستقل و نتایج رتبه بندی سطوح کارکردی شهرها به عنوان متغیر وابسته ، معلوم گردید در ناحیه مرند میان پویایی سازمان فضایی این ناحیه ، با ارتباط فضایی شهرهای کوچک آن با شهر اصلی ارتبـاط کاملا معنا داری وجود دارد. نتیجه مهمی که از این پژوهش بدست آمده این است که با تقویت ارتباط فضایی سکونتگاه های ناحیه ای (در این پ ژ وهش شهرها) می توان به هدف توسعه مطلوب در سطح ناحیه نایل آمد.
مهروبان
ارزیابی و تحلیل وضعیّت ایمنی در پارک های شهری (نمونة موردی: پارک کوهسنگی و پارک بسیج شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: رشد و توسعة روزافزون شهرها، عوارض مدرنیسم و زندگی شهرنشینی، توسعة هرچه بیشتر فضای سبز و پارک ها را که در بهبود شرایط و کیفیت زندگی شهروندان و آرامش و لذّت آن ها نقش مؤثری دارد، ضرورت می بخشد، ولی این فضاهای شهری درصورتی که نتوانند ایمنی شهروندان را تأمین کنند، می توانند سلامت تمامی شهروندان به ویژه کودکان و کهنسالان را تهدید کنند. با توجّه به اینکه تحقق ایمنی در زیربخش های مختلف پارک تأثیر مستقیمی بر میزان استفادة شهروندان و رضایت آنان از پارک خواهد داشت، در این مقاله به بررسی وضعیّت ایمنی پارک های شهری در شهر مشهد براساس شاخص های احساس ایمنی، ایمنی بهداشتی، ایمنی فیزیکی، ایمنی روشنایی و دسترسی فیزیکی پرداخته شده است.
روش: جامعة تحقیق، دو پارک در شهر مشهد یکی در منطقة توسعه یافته تر شهر (پارک کوهسنگی در منطقة هشت شهرداری مشهد) و دیگری در منطقة کمتر توسعه یافتة شهر (پارک بسیج در منطقة چهار شهرداری) است که از طریق تعیین جامعة آماری از روش کوکران و تکمیل پرسش نامه (در سطح 200 نمونه) به جمع آوری اطّلاعات و تحلیل آن پرداخته شده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج تحقق نشان می دهد که وضعیّت ایمنی در پارک های واقع در مناطق توسعه یافتة شهر مشهد در مقایسه با مناطق کمتر توسعه یافته، از وضعیّت مناسب تری برخوردار است و کاربران پارک کوهسنگی شهر مشهد، بسیار بیشتر از کاربران بوستان بسیج احساس ایمنی می کنند.
نتیجه گیری: در مطالعات ریز از وضعیّت احساس ایمنی شهروندان پارک کوهسنگی مشخص شد که شاخص مورد نظر در حدّ بالاتر از متوسط یا مطلوب قرار دارد، در حالی که میزان این شاخص در پارک بسیج کمتر از حدّ متوسط است.