فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
تغییرات پارامترهای اقلیمی، رشد و نمو محصولات و تولید آنها در شرایط دیم را تحت تاثیر قرار می دهد بنابراین، شناخت پارامترهای موثر مدیریت آنها، منجر به بهبود شرایط تولید و پیش بینی تولید خواهد شد. بر این اساس 25 پارامتر آمار هواشناسی دسته بندی شده همراه با آمار زراعی عملکرد گندم دیم در شهرستان های کوهدشت و پلدختر به عنوان نمونه مناطق گرم استان لرستان برای سال های زراعی 85-1377 برای تخمین توابع تولید اقلیمی مورد ارزیابی قرار گرفت. رابطه هر یک از عوامل آب و هوایی به عنوان متغیر مستقل با عملکرد دانه گندم دیم به عنوان تابع از طریق رگرسیون های خطی و غیر خطی تعیین و در تخمین تابع تولید اقلیمی استفاده گردید. تجزیه علیت، ضریب همبستگی را به دو بخش اثرات مستقیم و غیر مستقیم تفکیک کرد. نتایج نشان داد که آنچه که در توابع تولید شهرستان های مناطق گرم استان و هم در مدل جامع قابل دریافت است نقش ساعات آفتابی است. مدل های محلی نیاز به داده های ورودی کم تری دارند ولی مدل منطقه ای نیازمند داده های اقلیمی بیشتری است (Tmin, n, PWimter, PStart, PEnd, Tmin-abs, PAban, PAzar, PDay, PFar., POrd., Tmax-far.) و دقت برآورد آن نیز بیشتر است. با تعیین میزان شاخص بهره وری بارش در این شهرستان ها طی 8 سال زراعی مشخص شده است که بیش ترین، کم ترین و میانگین بهره وری بارش به ترتیب 411/0، 142/0 و 269/0 کیلوگرم بر متر مکعب بارش است که میانگین آن حدود 8 درصد از میانگین کشوری (292/0 کیلوگرم بر متر مکعب بارش) کم تر است. نتایج نشان داد که توابع تولید اقلیمی ابزار مناسبی برای پیش بینی عملکرد گندم دیم بوده و می تواند به مدیران و کشاورزی در فرآیند تصمیم گیری برای انجام فعالیت های زراعی دیم تحت شرایط تغییر پارامترهای اقلیمی کمک نماید.
فضا در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح دیدگاه های جدید درحوزة معرفت و دانش بشری، همواره سبب ایجاد افق های نو گردیده است. این طرح واره ها گاه تواناییهای ما را در حل مشکلات و مسائل بشری ا فزایش داده و علاوه بر آن توانسته است به مسائل بشری به گونة دیگری بنگرد؛ بنابر این، با جایگزینی دیدگاه جدید، بخشی از مشکلات بشری تغییر یافته و نحوة تحلیل، شیوة تحقیق، معیار های ارزیابی و.. دگرگون شده است. از جمله دیدگاه هایی که طرح آن در جغرافیا و علوم وابسته بدان تحولی عمیق در نوع مسئلهیابی، چگونگی تحلیل و روش شناسی تحقیق و ادبیات آن ایجاد کرده، نگرش یا دیدگاه فضایی است. ژئومورفولوژی به عنوان یکی از زیر مجموعه های علوم جغرافیایی از این قاعده مستثنی نیست.
بدیهی است آشنایی با تبلور هستة اولیة نگرش فضایی و نحوة ورود آن به حوزة دانش ژئومورفولوژی میتواند ما را در درک بهتر این مفهوم یاری دهد؛ بنابراین، برای دستیابی به چنین هدفی با انتخاب چهارتن از ژئومورفولوژیست ها و دو تن ازجغرافیدانان صاحب نظر، و واکاوی نوشته های آنان از مفهوم فضا کوشیده ایم به سیر شکل گیری و طرح در حوزة ژئومورفولوژی بپردازیم. نتایج این تحقیق نشان میدهد که مفهوم فضا در ژئومورفولوژی با واژة Flexus در نوشته های جیلبرت درسال 1886 برای اولین بار به صورت تلویحی در ژئومورفولوژی طرح شده است؛ اگر چه هرگز وی با چنین بینشی- آن چنان که بعد ها مطرح گردید- آشنا نبوده است.
بررسی وضعیت انرژی باد در استان خوزستان به منظور استفاده از توربین های بادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از توربین های بادی به عنوان مولد انرژی برق در مناطق بادخیز کشورهای مختلف، تبدیل به یک فرآیند کاملاً تجاری و اجتناب ناپدیر شده است. به این منظور، در این پژوهش سعی شده است تا وضعیت انرژی باد جهت استحصال انرژی از طریق نصب توربین های بادی در استان خوزستان بررسی گردد. روش تحقیق بر اساس استفاده از داده های ایستگاه های هواشناسی استان و محاسبه میزان انرژی حاصله از باد با توجه به نصب توربین های بادی تجاری می باشد. داده های سه ساعته سرعت و جهت باد دوره آماری مشترک (2010-2001) برای ایستگاه های منتخب استان که در این پژوهش ایستگاه های بستان، دزفول، بهبهان، آبادان، مسجدسلیمان و اهواز می باشند از اداره کل هواشناسی خوزستان اخذ گردید. داده های منفصل باد با استفاده از تابع توزیع ویبول جایگزین شدند. چگالی توان باد سالانه و دیگر فرا سنج های انرژی باد در ترازهای ارتفاعی 10، 20 و 50 متر به دست آمد و برای برآورد سرعت باد در ارتفاع بالاتر از 10 متر، از مدل قانون توان یک هفتم استفاده شد. نتایج حاصل از محاسبات نشان می دهد که در استان خوزستان، ایستگاه های دزفول، اهواز و آبادان به ترتیب با توان تولید 824، 232و 225 کیلووات نیرو برای نصب و راه اندازی توربین های مزارع بادی تجاری مناسب هستند. با توجه به نصب توربین های بادی تجاری در ارتفاع 50 متری و سطح روتور 80 متری و هم چنین با در نظر گرفتن ضریب قدرت بیشترین، توان تولید انرژی توربین، انرژی الکتریکی، ایستگاه های دزفول، اهواز و آبادان به ترتیب با توان تولید نیرو به میزان 443، 125 و 121 کیلووات در ثانیه مستعد نصب توربین های بادی تجاری هستند.
اثرات گسترش شهر مشهد بر الگوی زهکشی طبیعی و تشدید سیلابهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر مذهبی جهان و معرف یکی از کلان شهرهای اقالیم خشک با محدودیتهای محیطی فراوانی روبروست. علیرغم محدودیت محیط طبیعی، گسترش ناگهانی شهر طی دهههای اخیر منجر به بروز بحرانهای محیطی در این کلان شهر شده که از جمله بحرانهای نوظهور میتوان به کمآبی، آلودگی هوا، آسیبپذیری در برابر زمین لرزه و مشکل سیل و دفع آبهای سطحی اشاره نمود. تشدید خطر سیل و آبگرفتگی معابر که منجر به افزایش هزینههای نگهداری شهر و خسارات احتمالی جانی و مالی بیشتر خواهد شد، تا حد زیادی ناشی از اثرات توسعه شهری و تغییرات شدید ببار آمده در الگوی زهکشی طبیعی است. در این مقاله که از دیدگاه ژئومورفولوژی تاریخی و تلفیق آن با روشهای تجربی، موضوع سیلاب و آبگرفتگی شهر مشهد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته مشخص مینماید که اثرات غیر مستقیم گسترش شهر در داخل حوضههای آبریز منتهی به شهر و اثرات مستقیم آن بر الگوی زهکشی طبیعی در محدوده گسترش بافت فیزیکی باعث تشدید شرایط سیلخیزی در این شهر و آسیبپذیری بخشهای وسیعی از بافت آن شده است.
پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده لزوم طبقه بندی – مشکلات مدیریت
حوزه های تخصصی:
تدوین یک سامانه جدید پهنه بندی اقلیمی از دیدگاه نیازهای گرمایش- سرمایش محیط و اعمال آن بر گستره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کی از پارامترهای مهم در مبحث معماری همساز با اقلیم مقدار انرژی پایه لازم برای گرم کردن ساختمان در فصول سرد HDD و سرد کردن آن در فصول گرم سال CDD تا حدود آسایش گرمایی انسان است. در این بررسی، ابتدا با تدوین یک مدل محاسباتی مقدار متوسط CDD و HDD در روزهای مختلف سال از روی میانگینهای ماهانه دما برای شبکهای مرکب از 218 ایستگاه هواشناسی کشور برآورد گردید و در مرحله دوم توزیع فضایی آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بر اساس معادلات حاصل امکان برآورد CDD و HDD در هر نقطه از کشور فراهم گردید. در مرحله بعد، با تعیین آستانههایی برای درجه- روزهای گرمایش، هفت گروه اقلیمی از ملایم تا فراسرد بنامهای H1 تا H7 تشخیص داده شد. همچنین با تعیین آستانه هایی برای درجه- روزهای سرمایش، پنج گروه اقلیمی از ملایم تا بسیار گرم بنامهای C1 تا C5 تعیین گردید و چهار گروه رطوبتی نیز در طبقهبندی منظور گردیده است. بر این اساس گروههای اقلیمی در طبقهبندی پیشنهادی به طور کلی با فرمول HiCjRk تعریف شدهاند که i از 1 تا 7، j از 1 تا 5 و k (منحصرا برای مناطق ساحلی) از 1 تا 4 تغییر مینماید. در گام نهایی، نقشه پهنهبندی اقلیمی ایران بر پایه بررسیها و قراردادهای طبقهبندی فوق در مقیاس یک میلیونیم در محیط GIS تهیه و ارایه گردیده است.
مقایسه مدل های AWBM و SimHyd در مدل سازی بارش – رواناب (مطالعه موردی: حوضه آبریز نازلو چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل سازی بارش - رواناب یک منطقه، یکی از مهمترین تحقیقات هیدرولوژیک در علوم مهندسی آب است. با پیشرفت علوم، امروزه این مهم به صورت کامپیوتری انجام می شود و در این میان مدل های بسیاری ایجاد شده اند. در این مطالعه حوضه آبریز نازلوچای واقع در استان آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت و با داده هایی نظیر بارش و تبخیر-تعرق، رواناب روزانه در خروجی حوضه مورد بررسی به دست آمد. رابطه بارش و جریان در حوضه نازلو چای بر مبنای مدل های کامپیوتری مدل-سازی شد. سه ایستگاه کریم آباد، تپیک و مرز سرو درون حوضه انتخاب شدند. طول دوره آماری در این تحقیق 10 سال بود. مدل های AWBM(Australian Water Balance Model) و SimHyd(Simple Hydrology) جهت این تحقیق انتخاب گردیدند. این مدل ها در نرم افزار RRL(Rainfall Runoff Library) موجود و برای بدست آوردن روابط بارش رواناب حوضه طراحی شده اند. آماده سازی داده ها در نرم افزار Arc GIS 9.3 انجام شد. مجموع 224 واسنجی و صحت سنجی برای هر مدل انجام و در نهایت پارامترهای مدل بهینه گردیدند. آنالیز حساسیت نیز برای درک حساسیت مدل به تغییر پارامترها انجام گردید. اثر تغییر پارامترها بر روی نتایج مدل با آنالیز حساسیت روشن شد. هدف از این تحقیق، بهینه کردن پارامترهای مدلهای انتخابی، تعیین روان آب ناشی از بارش و محاسبه جریان خروجی در دوره های زمانی مختلف در خروجی حوضه آبریز نازلوچای بود. کارایی مدل ها برای مقایسه بین مقادیر تولید شده با مقادیر مشاهداتی مورد بررسی قرار گرفت و در این راستا شاخص های کارایی نظیر معیار ناش (Nash-Sutcliffe) و ضریب (R²) مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، نتایج نشان داد که مدلها، تطبیق قابل قبولی با شرایط منطقه مورد مطالعه دارند.
زمین شناسی و توان معدنی استان قزوین
حوزه های تخصصی:
تحلیل توزیع زمانی بارش در ایران طیّ چهار دهه ی گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش یکی از تغییرپذیرترین پدیده های هواشناسی و هیدرولوژیکی است. تخمین متوسط مقدار عددی بارش و بررسی نحوه ی تغییرات زمانی بارش به منظور مدیریت و برنامه ریزی منابع آب در مناطق مختلف امری ضروری است، بطوری که بیشینه نمایی و یا کمینه نمایی آن با اهداف مختلف در مدیریت منابع آب در یک کشور تبعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زیادی دربر خواهد داشت. در بسیاری از منابع همواره مقدار عددی بارش طیّ چند دهه ی گذشته در ایران 240 تا 250 میلی متر معرفی گردیده است. لذا بر این مبنا جهت کاوش در صحت و دقت عدد فوق، هدف از این پژوهش، محاسبه ی میانگین بارش و بررسی تغییرات واریانس آن طیّ دهه های مختلف در سطح کشور ایران است. در این پژوهش تغییرات بارش طیّ چهار دهه در 33 ایستگاه سینوپتیک کشور با توزیع مکانی مناسب مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل زمانی داده های بارندگی، ابتدا ماهیّت اولیه آن ها از نظر همگنی، کفایت و تصادفی بودن آمار بررسی گردید و میانگین بارندگی از طریق روش های پلی گون بندی تیسن و خطوط هم باران به روش های مختلف درون یابی کریجینگ، عکس فاصله و همسایگی طبیعی محاسبه گردید و با استفاده از آماره لیون، ناهمگونی واریانس ها در دهه های مختلف مورد مقایسه قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده، میانگین بارندگی در ایران طیّ چهار دهه ی گذشته در روش پلی گون بندی تیسن 421 میلی متر، روش کریجینگ 232 میلی متر، روش عکس فاصله 715 میلی متر و روش همسایگی طبیعی 5/715 میلی متر برآورد گردید. نتایج حاصل از بررسی ناهمگونی واریانس بارش طیّ چهار دهه نشان داد، واریانس ها همگون بوده و میانگین بارندگی در چهار دهه تفاوت معناداری باهم ندارند. براین اساس، پیشنهاد می گردد، روش منتخب در برآورد بارش در سطح با توجه به هدف و دقت و صحت مورد نظر انتخاب گردد.
جزایر گرمایی شهری نمونه ای از تغییر اقلیم
حوزه های تخصصی:
کاربرد شبکه ی عصبی مصنوعی در شبیه سازی و پیش بینی سیلاب در حوضه ی آبریز سرباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز سیلاب های سهمگین در اثر تغییرات آب و هوایی طیّ دهه های اخیر سبب بروز خسارات فراوانی در نواحی مختلف دنیا شده است. در نواحی خشک تأثیر این تغییرات محسوس تر است. در این بین استان سیستان و بلوچستان با آب و هوای گرم و خشک، مستعد وقوع سیل می باشد. حوضه ی آبریز سرباز که در قسمت های جنوبی این استان پهناور قرار گرفته، متأثر از شرایط موجود هرساله شاهد وقوع سیل و نتایج مخرب آن می باشد.
هدف از این پژوهش پیش بینی سیلاب رودخانه ی سرباز با شبکه عصبی مصنوعی می باشد. در این پژوهش از سه شبکه پرسپترون چندلایه، پس انتشار و Radial Basis جهت پیش بینی سیلاب رودخانه ی سرباز استفاده شد و نتایج این شبکه ها با مدل رگرسیون چند متغیّره مقایسه شده است. برای این منظور از داده های روزانه اقلیمی و هیدرولوژیکی سه ایستگاه سرباز، ایرانشهر و پیردان طیّ یک دوره ی 28 ساله (مهر 1360 تا شهریور 1388) استفاده شد. با بررسی همبستگی بین این داده ها و دبی رودخانه سرباز پارامترهای مؤثر بر سیلاب تعیین شد. پس از نرمالیزه کردن داده ها، مدل های مختلف ایجاد شد.
بررسی نتایج نشان داد که شبکه ی منتخبRadial Basisبا همبستگی 97/0 در مرحله ی آموزش و 714/0 در مرحله ی آزمایش و خطای کمتر نسبت به سایر شبکه ها به عنوان بهترین مدل در بین انواع شبکه ی عصبی شناخته شد. مقایسه ی نتایج این شبکه و مدل رگرسیونی نشان می دهد که مدل شبکه عصبی عملکرد مناسب تری دارد و پیش بینی بهتری نسبت به روش رگرسیونی از سیلاب رودخانه ی سرباز ارائه می دهد.
تفاوت های راهبردی سواحل ایران
حوزه های تخصصی:
مناطق ساحلی به عنوان فصل مشترک و محل تلاقی دو زیست بوم خشکی- دریا، دارای ویژگی های بسیار متفاوتی از دیگر نواحی زمین است. این نوارها از سده شانزدهم با آغاز انقلاب دریانوردی، آرام آرام به کانون و هسته سیستم نوین جهانی تبدیل شدند. چنان که از نیمه دوم سدة گذشته با ساحلی شدن اقتصاد، جمعیت ها و فعالیت ها به سوی آن کشیده شده اند. به عنوان نمونه تا آغازهای2010، حدود7/3میلیارد از جمعیت زمین در100کیلومتری ساحل زندگی می کردند. اما تا جایی که به کرانه های ایران برمی گردد، به دلیل فضای امنیتی چیره بر دریا و کرانه ها به ویژه در محور جنوب، چشم اندازها پیچیده بوده و نیازمند شناختی همه جانبه است. این کرانه ها با در اختیار داشتن تمام صادرات نفتی، بیشتر میدان های نفت- گاز، محورهای بازرگانی، ماهیگیری، ترانزیت و نیز کُنش های نظامی، در واقع پایه های استراتژیک ایران به شمار می روند. این در حالی است که جز در مفهوم ساحل بودن، هیچ شباهت چشمگیری میان سه کرانه دریایی ایران از دیدگاه کارکردهای استراتژیک به چشم نمی خورد
ژئومورفولوژی یخچال های زردکوه ( بررسی اشکال ژئومورفولوژیک و حدود گسترش آنها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تحولات اقلیمی کواترنر و مواریث اقلیمی آن یکی از جالب ترین مباحث ژئومورفولوژی ایران می باشد. در این میان بررسی آثار یخچالی و حدود گسترش آنها در نواحی کوهستانی ایران بهترین کلید برای مرزبندیهای مورفوکلیماتیک و مورفودینامیک به شمار می رود. ارتفاعات زردکوه بختیاری به صورت نواری با عرض حدود 15 کیلومتر و با امتداد شمال غربی - جنوب شرقی و منطبق با روند کلی زاگرس، درست در روی واحد زمین ساختی زاگرس مرتفع قرار گرفته اند. در دامنه های شمال غربی این رشته و پیرامون قلل اصلی آن که بالای 4000 متر ارتفاع دارند، بیش از 15 سیرک و زبانه یخچالی وجود دارد. این سیرکها تنها سیرکهای یخچالی موجود با هسته یخی در زاگرس بختیاری محسوب می شوند. نتایج بررسیهای مقدماتی از روی شکل های هوایی و نیز داده های میدانی تفصیلی نشان می دهد که حد اکثر گسترش زبانه های یخچالی تا ارتفاع 2500 متر و محدود به بستر رود خانه کوهرنگ بوده می باشد. مرز تشکیل سیرکهای یخچالی نیز حداقل تا ارتفاع 3400 متر بوده است. بررسیهای میدانی نشان میدهد که در حال حاضر فعالیّت مشخصی در یخچالهای زرد کوه وجود ندارد و هسته های یخی موجود در زیر یخرفتهای سطحی در حال ذوب تدریجی می باشند. انتقال حجم عظیمی از یخرفتها در طول گذر از دوره یخچالی، مخروط افکنه های بزرگی در انتهای دره های یخچالی و تا مجاورت دره رود کوهرنگ تشکیل داده اند. این مخروطها تنها نمونه های موجود با منشا یخچالی در منطقه زردکوه می باشند.
منطقه بندی در ایران
جاپای بوم شناختی؛ رویکردی نو برای سنجش اثرات زیست محیطی (مفهوم، کاربرد و سنجش آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد فزاینده ی جمعیت در سال های اخیر و به تبع آن افزایش و تغییر الگوی مصرف، فشار بر محیط طبیعی و منابع آن را افزایش داده است. از آنجا که تجدیدپذیری برخی از این منابع صدها سال به طول می انجامد و برخی نیز غیر قابل تجدید است، ادامه ی این روند سبب می شود که محیط طبیعی توان تامین نیازهای جمعیت را نداشته باشد و به مرور زمان دچار روند نزولی گردد. از طرف دیگر تمام نیازهای مصرفی مراکز سکونتگاهی منطبق با توان اکولوژیکی موجود در آن ها نیست، به همین دلیل برای تامین این نیازها، منطقه ی پشتیبان مورد نیاز است. با توجه به مفاهیم توسعه ی پایدار، ظرفیت محدود منابع زمین و همچنین نیازهای اساسی جمعیت، تعیین میزان مصرف و وسعت اراضی پشتیبان مورد نیاز جهت برنامه ریزی مطلوب با رویکرد آینده نگرانه ضروری به نظر می رسد. در همین راستا شناخت و تحلیل مفهوم جاپای بوم شناختی و روش های سنجش آن به عنوان ابزاری برای اندازه گیری پایداری فعالیت های انسانی اهمیت بسیاری دارد. هدف تحقیق حاضر شناخت مفاهیم، نحوه سنجش، کاربرد و در نهایت تحلیل و ارزیابی روش جاپای بوم شناختی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و با بهره گیری از مقالات و تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف جهان است. یافته ها حاکی از آن است که علی رغم محدودیت ها و دشواری های محاسبه جاپای بوم شناختی و برآورد اراضی پشتیبان، این روش می تواند چارچوب مناسبی برای سنجش و ارزیابی آثار زیست محیطی در راستای توسعه ی پایدار باشد.
پالئوژئومورفولوژی (ژئومورفولوژی دیرینه)
حوزه های تخصصی:
آب و هوا و رفتار در شهرهای سردسیر
حوزه های تخصصی:
در شهر گوتنبرگ کشور سوئد ، چهار فضای عمومی شهر که الگوها و میکروکلیماهای گوناگونی ارائه می دهند ، به منظور ارزیابی اثر میکرواقلیم و وضع هوا بر روی مردم در محیط های عمومی شهر مطالعه شده اند . روش تحقیق ، چند رشته ای و میان رشته است و دانشمندانی از سه رشته معماری ، آب و هواشناسی و روانشناسی را در بر می گیرد . این پروژه ها که بر اساس یک مطالعه موردی مشترک در طول چهار فصل سال انجام پذیرفته است شامل سنجش متغیرهای اتمسفری ، مصاحبه ها و مشاهدات فعالیت های انسانی در هر مکان می باشد ...
روند شاخص های حدی دما و بارش در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به تغییرات اقلیمیدر سال های اخیر به علت پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و خسارات مالی مربوط به رویدادهای حدی جوی اهمیت زیادی پیدا کرده است. در اکثر مطالعات توجه به تغییر اقلیم فقط در صدد آشکارسازی روندهای پتانسیلی یا نوسانات در متوسط طولانی مدت علائم اقلیمی است؛ اما مطالعه تغییر پذیری و تغییر رفتار رویدادهای حدی جوی نیز مهم می باشد. برای بررسی رویدادهای حدی، شاخص های اقلیمیحدی برای داده های سطح زمین به وسیله گروه کاری آشکارسازی تغییر اقلیم سازمان هواشناسی جهانی و کمیته اقلیم شناسی و برنامه تحقیقاتی تغییر پذیری اقلیم و قابلیت پیش بینی معرفی شده است. در این مقاله روند این شاخص های حدی بر اساس سریهای زمانی روزانه دما و بارش ایستگاه تهران در دوره آماری 2003 ـ 1951 مطالعه شده است .علاوه بر این، توزیع دنباله های حدهای گرم و سرد و کاربرد شاخص ها در موارد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که شاخص های FD و ID یا شاخص های حدهای سرد روند کاهشی محسوسی دارند. از طرف دیگر روند دمای حداقل و دمای متوسط روزانه کاملاً افزایشی است و شیب مثبت دارد. این در حالی است که روند افزایشی دمای حداکثر شیب کمتری دارد. روند افزایشی حدهای گرم مانند 40T (دماهای حداکثر بالاتر از 40 درجه)، شاخص CDDو GDD و روند کاهشی HDD و DTR نیز در همة مدل های بکار گرفته شده در این مقاله بارز میباشد. شاخص های حدی بارش نیز روند کاهشی با شیب بسیار کم را نشان می دهد. توزیع دنباله های سری های زمانی، دمای حداقل و دمای متوسط هماهنگی زیادی با هم دارند و هر دو گرمایش متقارنی را نشان می دهند. از نتایج این تحلیل میتوان سناریوهایی برای مطالعه موردی مناطق مختلف در زمان وقوع رویدادهای حدی اقلیمی ارائه و پیشبینی کرد. واژگان کلیدی: تغییر اقلیم، رویدادهای اقلیمیحدی، شاخص های حدی، روند
اصول موضوعه دانش ژئومورفولوژی و جایگاه ژئوتوریسم (نقدی در حوزه دانش ژئومورفولوژی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم اقبال محققان رشته ژئومورفولوژی به مطالعه در مورد موضوعات ژئوتوریسم در دهه گذشته، ساختار کلی این مطالعات از اصول موضوعه دانش ژئومرفولوژی فاصله گرفته است. بنابراین،، کنکاش در ابعاد مختلف موضوع و ارائه نقطه نظرات متخصصان امر، میتواند نقطه آغازی برای نقد و بررسی جایگاه ژئومورفولوژیکی ژئوتاین دانش و گامی در جهت غنای ادبیات ژئوتوریستی کشورمان تلقی شود. شخصیت جغرافیایی و زمین شناختی ژئوتوریسم و جایگاه ژئومورفولوژی در میان این شخصیت های مرسوم در ادبیات ژئوتوریسم جهان و ایران، رابطه ژئومورفولوژی و ژئوتوریسم، نقد اصطلاحات مورد استفاده در ادبیات ژئوتوریسمی ایران مثل ژئومورفوتوریسم، معادل فارسی«ژئومورفوسایت» و «Geo-Hiking Tourism»، رابطه ژئوتوریسم و اکوتوریسم، و روشهای تحقیق، مهمترین مسائل و چالشهای مطالعات ژئوتوریست با نگرش ژئومورفولوژیکی است که در اینجا به آنها پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصل از بررسی های مکتوبات موجود در این حوزه، می توان گفت: -ژئوتوریسم با ماهیت ژئومورفولوژیکی اساسا دارای شخصیتی جغرافیایی است و اشکال و فرایندهای ژئومورفولوژیک و نمود آنها در مکان های ژئومورفیکی یکی از ارکان اصلی دانش ژئوتوریسم است. - مکان ژئومورفیکی و گردشگری زمین پیمایی به ترتیب به عنوان معادل فارسی واژه های «ژئومورفوسایت» و «Geo-Hiking Tourism» پیشنهاد شده اند، - ژئوتوریسم زیر مجموعه اکوتوریسم نیست، و در ارزیابی مکان های ژئومورفیکی استفاده از روش های خاص ارزیابی ژئوتوریستی مکان های ژئومورفیکی و تحلیل سیستم های مورفوژنتیک مناطق مورد مطالعه ضرورت دارد. - به جای استفاده از واژه«ژئومورفوتوریسم» بهتر است انجام مطالعات ژئوتوریسم در قالب شخصیت جغرافیایی آن صورت پذیرد.