فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۶۱ تا ۳٬۴۸۰ مورد از کل ۴٬۳۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش جاده سازی و کشت غیر اصولی بر تشدید خندق زایی در مناطق کوهستانی (مطالعه موردی: چاله ی اهر، دشت انباشتی مشگین شهر و دامنه های شمالی قوشه داغ
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی و تحلیل مورفولوژی لندفرم های زمین با استفاده از DEM و GIS (مطالعه موردی دامنه های شمالی سبلان)
حوزه های تخصصی:
نگرشی بر محیط زیست حوضه رودخانه شور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قسمت اعظم سرزمین ایران به دلیل نفوذ پر فشار جنب گرمسیری نواحی خشک گسترده ای از جمله استپ ها بیابان ها و کویر ها استقرار یافته اند البته عوامل دیگری در این خشکی نمقش دارند ولی نقش تخربیبی انسان این شرایط را تشدید نموده است از سوی دیگر متاسفانه اهمیت نواحی بیابانی و استپی کشورمان هنوز بریا بسیاری ازم ردم توجیه شنده است قطع رستنی ها چرای بی رویه و به زیر کشت بردن مراتع تخریزب زیادی را بر محیط زیست اعمال می کند و اکولوپی گیاهی با توجه به این روند با سیر قهقرایی مواجه گردیده است شکار بی رویه و عدم پایبندی به اصول شکار اکولوپی جانوری پهنه مورد مطالعه را با مشکل مواجحه ساخته است اهمیت اکوسیستم رودخانه شور به ویژه با گیاهان انتبوه و زنجیره های غذایی جالب و جانوران مهاجر نیز باید مورد توجه قرار گیرد آلودگی ناشی از دفع زباله پهنه مورد مطالعه را به شدت تحت تاثیر قرار داده است و انجام یک چنین اقدامات مخرب درجای جای کشورمان مشاهده می شود شیوع بیماری ناشی از دفع زباله و هجوم حشرات و جانوران زباله خوار پهنه مورد مطالعه را به مخاطره انداخته که در نهایت پیامدهای اسف باری را به انسان وارد نوموده است .
اثرات برداشت آب از آبخوان ایرانشهر بر روی دبی پایه رودخانه بمپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"آبخوان ایرانشهر یکی از آبخوان های تقریبا متعادل استان سیستان و بلوچستان محسوب می گردد. وجود رودخانه دائمی بمپور که زهکش سفره آب زیرزمینی ایرانشهر است موید این مطلب می باشد. با این وجود با توجه به خشکسالی های اخیر دبی پایه رودخانه بمپور با روند نزولی روبرو شده است. از این رو ارزیابی هیدرولوژیکی و مدیریت این آبخوان ضروری به نظر می رسد.
در این مقاله علاوه بر تهیه مدل آبخوان، پیش بینی نوسانات سطح آب زیرزمینی و تاثیر آن روی دبی پایه رودخانه بمپور در شرایط متفاوت با استفاده از مدل، مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ابتدا با توجه به اطلاعات موجود و بازدیدهای صحرایی، ارزیابی هیدروژئولوژیکی دشت انجام گرفت و سپس مدل آبخوان طراحی گردید.
برای تهیه مدل آذرماه 1378 به عنوان شرایط پایدار حاکم بر آبخوان مشخص شده است. سپس با در نظر گرفتن مدل مفهومی آبخوان و تهیه کلیه فایل های ورودی به مدل، واسنجی مدل با نرم افزار (PMWIN) Processing MODELOW Windows برای شرایط پایدار به منظور بهینه نمودن مقادیر پارامتر K و فاکتور Conductance کف زهکش و مرزهای جریان، صورت گرفته است.
در ادامه واسنجی برای شرایط ناپایدار ابتدا مقادیر پارامتر S بهینه و با ثابت بودن آن در دوره های بعدی، مقادیر پارامتر تغذیه ناشی از بارندگی و آب برگشتی چاه ها بهینه شده است. در نتیجه واسنجی مدل به مدت یک سال (دی ماه 1378 تا آذر ماه 1379) و صحت سنجی آن نیز به مدت یک سال (دی ماه 1379 تا آذرماه 1380) انجام شد. نتایج حاصل توانایی مدل را برای انجام کارهای مدیریتی تایید می کند. بر اساس نتایج خروجی مدل در دو سال واسنجی، میزان خروجی سالانه نسبت به ورودی آن بیشتر می باشد که با سیر نزولی هیدروگراف واحد دشت مورد مطالعه و چاه های مشاهده ای واقع در محدوده مدل، مطابقت دارد."
ژئومرفولوژی و تغییرات آب و هوایی هولوسن در کوه گچی قلعهسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استوک گچی قلعهسی در دامنة شمالی رشتة کوهستانی میشوداغ در شمالغرب ایران و در '25?38 عرض شمالی و ''45'33?45 طول شرقی قرار گرفته است.در اواخر دورة پلیوستوسن و در طول دورة هولوسن، تغییرات آب و هوایی در منطقه حاکمیّت شرایط انباشتی (آب و هوای سرد و مرطوب) و کاوشی (آب و هوای گرم و خشک) درسطح دامنهها را بهدنبال داشته است. بررسی آثار بجای مانده از هر کدام از این شرایط میتواند راه را برای بررسی تغییرات آب و هوایی هولوسن هموار کند. در این مقاله سعی شده است تا با تحلیل وضعیّت لیتولوژیکی و اقلیمی منطقه و رابطة بین آنها، پدیدههای ژئومرفولوژیکی موجود شناسایی و با تغییرات آب و هوایی منطقه در گذشته در ارتباط گذاشته شوند. درّة طوق مانند پای کوه گچی قلعهسی، درّههای پرشده، تالوس و مخروطهای واریزهای، لغزشهای دیرینه، وجود اشکال پریگلاسیر از قبیل رودخانههای سنگی، مزارع بلوکی و جوشهای گلی از جمله پدیدههای ژئومرفولوژیکی قابل توجّه در منطقه میباشند که ایجاد آنها ارتباط مستقیم با شرایط آب و هوایی حاکم در گذشته دارد. بر این اساس، پدیدههای موروثی و فعلی سطح دامنهها با توجّه به سنّ نسبی آنها، در چهار دورة کاوشی و سه دور? انباشتی دستهبندی شدهاند.امروزه سطح دامنهها بیش از هر عامل دیگر تحت تأثیر دستکاریهای انسان قرار دارد و عدم برنامهریزی و مدیریّت مناسب موجبات ناپایداری بیش از پیش دامنهها را به همراه خواهد داشت.
بررسی روابط بین الگوهای چرخش جوی کلان مقیاس نیمکره شمالی با خشکسالی های سالانه سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"الگوهای ارتباط از دور به وقوع و تداوم الگوهای بزرگ مقیاسی از ناهنجاری های چرخشی و فشار هوا اطلاق می شود که در محدوده های جغرافیایی وسیع گسترش یافته اند و مقیاس زمانی تداوم آنها از چند هفته تا چند سال را در بر می گیرد. این الگوها در امواج اتمسفری، موقعیت رودبادها، بارش و مسیر طوفان ها در سطح وسیعی اثر می گذارند بنابراین آنها اغلب موجب وقوع الگوهای هوایی ناهنجاری می گردند که به طور همزمان در مناطق دورتری اتفاق می افتد.
در این مقاله با توجه به اهمیت وقوع پدیده خشکسالی های متناوب در استان سیستان و بلوچستان که به شدت اکوسیستم حساس و جنبه های مختلف حیات را تحت تاثیر خود قرار داده است، تلاش گردیده تا تاثیرات الگوهای ارتباط با دور نیمکره شمالی بر شدت و گستره این خشکسالی ها تجزیه و تحلیل شود.
در این جهت داده های اقلیمی ایستگاه های دارای اعتبار در سطح استان سیستان و بلوچستان مورد استفاده قرار گرفته و با محاسبه شاخص استاندارد بارش (SPI) شدت خشکسالی ها و شروع و خاتمه آنها در مقیاس فصلی و سالانه تجزیه و تحلیل شده است. داده های حدود 20 الگوی ارتباط از دور نیز در قالب های قابل مقایسه با داده های اقلیمی استان اخذ و بر اساس روش ها و مدل های همبستگی، رگرسیون چند متغیره، آزمون های فرض و بررسی مقایسه ای و سلسله مراتبی، ارتباط بین خشکسالی های عمده استان و این الگوها استخراج گردیده است. بر اساس نتایج این پژوهش الگوهای چند متغیری انسو (MEI)، نوسان شمالی (NOI)، آرام شمالی (NP)، دهه ای اقیانوس آرام (PDO) و قطبی/اورآسیا (POL) بیشترین همبستگی را با شاخص SPI سالانه دارند. بر اساس تحلیل معادلات رگرسیون چند متغیره الگوهای ارتباط از دور در مجموع، سالانه قادرند بیش از 70 درصد از تغییرات SPI را توجیه نمایند.
بر اساس معادلات رگرسیون گام به گام و حذف الگوهایی که نقش کمتری در توجیه تغییرات این الگوها داشته اند، موثرترین الگوها بر شدت خشکسالی استان مشخص گردیده است. همچنین تاثیر الگوها بر تغییر شدت خشکسالی و کاهش بارش بر اساس نتایج مدل ها برآورد شده است. برای مثال به ازای هر واحد افزایش در الگوهای MEI و NOI به ترتیب 26 و 12.3 درصد بر شدت خشکسالی افزوده می شود و به ازای افزایش هر واحد الگوهای POL، NP، PDO و استخر گرم نیمکره غربی (WHWP) نیز به ترتیب 32.5، 24، 16.6 و 7 درصد بر شدت خشکسالی سالانه افزوده می شود."
بررسی آب زیرزمینی دشت ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت ورامین دارای مساحتی بیش از 130 هزار هکتار بوده که حدود 60هزار هکتار از آن جزء اراضی کشاورزی محسوب می¬شود. به دلیل کم بودن منابع آب سطحی، حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق در کلّ سطح دشت رواج چشمگیری داشته و لذا مطالعه آب زیر زمینی که به عنوان اصلی¬ترین منبع آب آبیاری در کلّ دشت محسوب میشود، ضروری بنظر می¬رسد. در این تحقیق برای بررسی آب زیر زمینی جهت استفاده در آبیاری، ابتدا داده¬های کمّیّت و کیفیّت چاههای بهره¬برداری و پیزومتر تهیّه شد و سپس سطح آب زیر زمینی و جهت جریان مورد مطالعه قرار گرفت و با محاسبه عمق سفره بحرانی، نقشه آن ترسیم گردید. همچنین تأثیر سطح سفره در اراضی کشاورزی بررسی شد. و با استفاده از دیاگرام ویلکوکس نقشه قابلیّت آبیاری در کلّ دشت ترسیم گردید که مساحت کلاسه¬های مختلف آبیاری از آن استخراج شد. نتایج نشان داد که استفاده از آب زیرزمینی برای آبیاری در منطقة شمالشرقی دشت باید با دقّت بیشتری صورت گیرد؛ چون این قسمت از دشت، سطح سفره پایینتری نسبت به مناطق دیگر دارد و اگر روند افت سطح آب در این قسمت ادامه یابد، شاهد شوری¬زایی آب زیر زمینی و به تَبَع آن تخریب خاک و کاهش عملکرد و در نهایت شروع بیابان¬زایی در این قسمت خواهیم بود. از طرف دیگر، در منطقه جنوبغربی دشت، مساحتی حدود 9354 هکتار دارای سطح آب زیرزمینی کمتر از سه متر میباشد که عملاً انجام عملیّات کشاورزی را در با محدودیّت مواجه میسازد. عملیّات کشاورزی را در با محدودیّت مواجه میسازد. تنها قسمتی که می توان از آب زیرزمینی جهت آبیاری اراضی کشاورزی بدون هیچ محدودیّتی استفاده کرد، قسمت مرکزی دشت است که قلب کشاورزی منطقه محسوب میشود و در سایر مناطق باید به مسائل مدیریّتی مانند انتخاب نوع محصول، نوع سیستم آبیاری مورد استفاده، وضعیّت زهکشی و نفوذ پذیری خاک دقّت لازم بعمل آورد.
سنجش تاثیر تغییر بافت بهره وری از زمین در یکپارچگی زمین سیماهای طبیعی و باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی روشهای برآورد تبخیر- تعرق در مناطق خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برآورد میزان تبخیر- تعرق از پارامترهای بسیار مهم در برنامه ریزی های توسعه آبیاری می باشد. با توجه به این که روشهای گوناگونی برای این منظور توصیه شده است، انتخاب روش مناسب یکی از معضلات تصمیم گیری در این مورد می باشد. در این تحقیق از داده های لایسیمتر وزنی الکترونیکی جهاد دانشگاهی کرمان استفاده شده است و روشهای مختلف تجربی مقایسه شده اند. دستگاه لایسیمتر قادر است در دوره های زمانی کوتاه (حداقل 5 دقیقه) مقدار تبخیر- تعرق و پارامترهای هواشناسی را اندازه گیری و ثبت نماید. علاوه بر آن با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده توسط لایسیمتر و داده های هواشناسی اندازه گیری شده در ایستگاه جهاد دانشگاهی (به عنوان ایستگاه مرجع) و ایستگاه هواشناسی فرودگاه کرمان (به عنوان یک ایستگاه غیرمرجع)، روشهای مختلف برآورد تبخیر- تعرق گیاه مرجع چمن مورد واسنجی قرار گرفت. مقایسه تبخیر- تعرق اندازه گیری شده از لایسیمتر وزنی و برآورد شده با روشهای مختلف، نشان داد که در ایستگاه مرجع روشهای پنمن- مونتیث، پنمن فائو اصلاح شده دارای بهترین برآورد و روش جنسن- هیز دارای کمترین دقت بود. در ایستگاه غیرمرجع به ترتیب روشهای پریستلی- تایلور، پنمن 1948 بلانی- کریدل اصلاح شده فائو برآوردهای دقیق تری برای تبخیر- تعرق ارائه کردند و روش پنمن- کیمبرلی 1972 دارای کمترین دقت بود.
طبقه بندی همدیدی فضایی توده های هوای موثر بر یخبندانهای بهاره شمال خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی نقش گیاهان در پالایش طبیعی آب های آلوده ی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تغییر شرایط اقلیمی تحت تاثیر آلودگی های مختلف، زندگی انسان را به مخاطره انداخته است. از جمله آلودگی های مهم، آلودگی آب است که با توجه به کمبود آب شیرین، اثر مستقیمی بر توسعه یک کشور دارد. بنابراین پالایش آب های آلوده در جهان از اهمیت خاصی برخوردار است و هزینه زیادی را به شهرها و کشورها تحمیل می کند. لذا انتخاب فناوری مناسب با توجه به شرایط آب و هوایی، اقتصادی و اجتماعی هر منطقه حایز اهمیت فراوان است. روش طبیعی پالایش آب های آلوده شهری به وسیله نیزارها، علاوه بر هزینه کم، راهبری ساده، فناوری پایین مورد نیاز و مصرف انرژی کم و در مقایسه با روش های معمول پالایش، روشی مناسب برای حذف آلاینده ها از آب بوده که در اصلاح و بهبود محیط زیست نیز موثر است.
در همین راستا، کارآیی و نقش نیزارها در پالایش آب های آلوده شهری مورد مطالعه قرار گرفته و بازدهی نیزار مصنوعی با جریان زیر سطحی نمونه (پایلوت) با گیاه نی «فراگمایتیس استرالیس» برای پالایش آب های آلوده شهری تهران به صورت موردی بررسی شده است.
نتایج به دست آمده نشان می دهد که نیزار مصنوعی قادر است غلظت شاخص های آلودگی TSS (36±20 mg/l), COD (40±3 mg/l), BOD5(19±4 mg/l) را به پایین تر از میزان استاندارد توصیه شده از طرف سازمان حفاظت محیط زیست برساند و «کلی فرم های مدفوعی» را به بیش از 99 درصد کاهش دهد."
تحلیل سیستمی، به عنوان یک الگوی پایه در روش تحقیق ژئومورفولوژی
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییرات تپّههای ماسهای ساحلی استان سیستان و بلوچستان (از سال 1346 تا 1372)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقة ساحلی غیر سنگی شرق دریای عمّان از واحدهای رسوبی محیطهای بیابانی، رودخانه ای، ساحلی و دریائی کمعمق تشکیل شده و مهمترین آنها که حاصل اندرکنش توأم فرایندهای دریائی و خشکی است، تپّههای ماسهای میباشند. این تپّهها در اشکال طولی، عرضی، برخان، مرکّب، پناهگاهی،گنبدی شکل و پهنههای ماسهای رخنمون یافته اند. تپّههای ماسهای این منطقه به لحاظ ماهیّت تغییر پذیر خود، شاهد تحوّلات بسیاری بهصورت تشکیل تپّههای جدید، تبدیل آنها به یکدیگر و فرسایش کلّی و جزئی بودهاند. فرسایش و حرکت تپّههای ماسهای بهعنوان یکی از فرایندهای مهمّ مناطق حاشیة بیابانهای ساحلی استان سیستان و بلوچستان مشکلات فراوانی برای ساکنین این مناطق ایجاد کرده است. هدف از این تحقیق بررسی الگوی تغییرات بیابانهای ساحلی دریای عمّان و تأثیر این تغییرات برروی منابع طبیعی مجاور آنها بوده است. در این تحقیق عکسهای هوائی سالهای 1346 و 1372 منطقة ساحلی سیستان و بلوچستان مورد استفاده قرار گرفته است. منطقة بررسی شده بالغ بر 636123 هکتار مساحت داشته و کرانهای بهطول 300 کیلومتر از سواحل دریای عمّان را در برگرفته است. کلّیة اطلّاعات پایه و بهعلاوه نتایج پیمایشهای میدانی با استفاده از روش GIS آنالیز و بررسی شده است. حاصل این بررسیها، تهیّة نقشههای پراکنش انواع تپّههای ماسهای و تعیین نوع و میزان تغییرات آن بوده است. مساحت تپّههای ماسهای در انواع مختلف در سال 1346بالغ بر 45600 هکتار بوده و این در حالی است که پس از 26 سال در سال1372، مساحت آنها با 35/10 درصد رشد به 50867 هکتار رسیده است. در این بین، تپّههای ماسهای عرضی، پناهگاهی، مرکّب، و پهنههای ماسهای به علّت تبادل رسوب بین دریا و منطقة ساحلی، رویش گیاهان در حاشیة رودخانههای فصلی، حرکت تپّههای ماسهای به سمت مرکز بیابان و تبدیل آنها به انواع دیگر و فرسایش انواع تپّههای ماسه و پخش رسوبات در حاشیة آنها شاهد افزایش و توسعة بیشتری بودهاند؛ درحالیکه انواع طولی، برخان وتپّههای گنبدی شکل به لحاظ فرسایش بادی و تغییر شکل به انواع دیگر دچار کاهش سطح شدهاند.
نقش فرآیندهای دینامیک بیرونی در مرفوژنز کوهستان تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوّع، ویژگی ذاتی سرزمین ما است .مطالعات ژئومرفولوژی با علّتیابی تنوّع در محیط طبیعی، امکان بهرهبرداری بهینه و منطقی آنرا فراهم میآورد و با شناسائی مناطق پایدار و ناپایدار در ارتباط با نوع فعّالیّت، آن را در خدمت انسان قرار میدهد . بررسی فرآیند های فعّال در مرفوژنز ارتفاعات تالش، محور اصلی این تحقیق بشمار میرود. کوهستانی بودن منطقه، شیب تند دامنهها، گسل های فعّال، میانگین بالای بارندگی، نوسان دمایی در ارتفاعات، پوشش غنی گیاهان و رودخانههای دائمی از ویژگیهای طبیعی منطقة مورد مطالعه محسوب میشود. با توجّه به فرآیندهای فرسایش و محدودة عملکردی آنها، کوهستان تالش به دو طبقة مجاور یخچالی در ارتفاع بیش از 2000 متر با برتری اعمال مکانیکی و غلبة مرفوژنز به پدوژنز، و طبقة جنگل از مرز تحتانی طبقة مجاور یخچالی تا پای دامنه، با برتری فرآیندهای فیزیکوشیمیائی و غلبة پدوژنز به مرفوژنر تقسیم میشود . زمین لغزش چشمگیرترین پدیدة ژئومرفولوژیکی این بخش از کشور است که بهدلیل سوء مدیریّت و رفتار ناآگاهانة انسان، محیط حسّاس و ناپایدار کوهستان را بهشدّت تحت تاثیر قرار میدهد و نهایتاً عامل زیانهای طبیعی و اقتصادی در منطقه میشود. سیستم فرسایش رودخانهای، سیستم فعّال مرفوژنز کوهستان و مهمترین عامل حمل رسوبات است. رودخانههای جوان در عمق درّههای v شکل بهشدّت خصلت کاوشی دارند و با حمل مقادیر معتنابهی رسوب از پای دامنهها، چشم انداز ساحلی را میسازند
مطالعه ی زمان تمرکز شبکه های آبراهه ای حوضه مهران رود با روش زمان تأخیر
حوزه های تخصصی:
آثار یخساری در ایران
حوزه های تخصصی:
ارزیابی پتانسیلهای اقلیمی کشت نخل در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به این که تولید موادّ غذایی بهتر و بیشتر یکی از مسائل مهمّ دنیای کنونی بشمار میآید و از آنجا که تولید محصول و قابلیّتهای کشاورزی هر منطقه به هوا و مشخّصات اقلیمی آن بستگی دارد، مطالعة سازههای جوّی مؤثّر بر کشاورزی از اهمّیّت ویژهای برخوردار است. درخت خرما گیاهی است تک لپّهای از خانوادة پالماسه، در این خانواده قریب دویست جنس و چهار هزار گونه وجود دارد که در اغلب مناطق (به جز مناطق سرد) میرویند. موطن اصلی خرما را معدودی از محقّقین، شمال آفریقا و هندوستان دانسته، ولی اکثر دانشمندان و پژوهندگان برآنند که موطن اصلی نخل، بینالنّهرین بوده و از چهار الی پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح مردمان این سرزمینها به کاشت و پرورش درختان خرما اشتغال داشتهاند. عدّهای از باستانشناسان پس از تحقیق مفصّل پیرامون این موضوع، اظهار داشتهاند که کشت خرما در ایران از آغاز سلسلة هخامنشی معمول بوده است. استان گلستان با وسعت 20437 کیلومتر مربّع، در منتهی الیه جنوبشرقی دریای خزر قرار دارد. از کلّ مساحت استان حدود را مناطق بیابانی و نیمه بیابانی تشکیل میدهد. مطالعة عوامل اقلیمی استان گلستان نشان میدهد که مناطق شمالی استان که جزء مناطق خشک و نیمه خشک استان محسوب میشوند، دارای شرایط نسبتاً مساعدی برای کشت نخل خرما (به ویژه گونههای زودرس) میباشد؛ به این دلیل که مهمترین عامل رشد نخل یعنی درجه - روز (حدّاقل 1000 درجه – روز بر مبنای 18 درجة سانتیگراد) مهیّا است. در این مقاله علاوه بر محاسبة واحدهای حرارتی (درجه – روز)، سایر عوامل اقلیمی مؤثّر بر کشت نخل نیز مورد بررسی قرار گرفت و از دیدگاه اقلیمی، مناطق شمالی استان گلستان جهت کشت نخل مناسب تشخیص داده شد.