تحولات سیاسی پاکستان، همواره متاثر از ساختارها و کارگزاران بوده است، ساختارها سیاسی – اجتماعی داخلی و ساختارهای خارجی از یکسو و کارگزاران و کنشگران سیاسی - مذهبی حوزه پاکستان از سوی دیگر، بر روند تحولات و رخدادهای این کشور اثرگذار بوده است. به این معنی که تحولات پاکستان برآمده از ساختارها و کارگزارانی است که برهمدیگر تاثیرات متقابلی دارند و گاه این ساختارها (حکومت و نظام سیاسی پاکستان، جغرافیای سیاسی - جمعیتی، نوع مذهب و ...) به همراه کارگزاران (بازیگران داخلی، ارتش، احزاب قدرتمند و بازیگران خارجی)، می توانند بر فرایندهای سیاسی گروه های حزبی - سیاسی نظیر شیعیان و مشخصا حزب مجلس وحدت مسلمین پاکستان تاثیرگذار باشند. در مقاله حاضر، مطرح شده است که گرچه شیعیان همواره نقش تعیین کننده ای در مناقشات و رقابت های سیاسی دولتمردان و سیاستمداران ایفا نموده اند، اما حاکمان پاکستان به تناسب سعی کرده اند از نقش شیعیان در استحکام قدرت و حکومت خود استفاده نمایند. به این معنی که از شیعیان در ساختار قدرت پاکستان، به عنوان ابزاری برای ائتلاف و بهره برداری دیگر احزاب سیاسی استفاده شده است و کشتار شیعیان به نوعی حاصل بی اعتنایی دولت پاکستان به گروه های افراطی و تروریستی نظیر (لشکر طیبه و سپاه صحابه و جهنگوی)در این کشور است و به نوعی به نظر می رسد یک اراده سیاسی فرامنطقه ای برای فرقه گرایی و ایجاد تضاد بین شیعه و سنی در پاکستان وجود دارد. در این مقاله ضمن اشاره به جایگاه شیعیان پاکستان به برخی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای موثر بر ضدیت با شیعیان نیز اشاره شده است.
این کتاب که نوشته احرار مختار در تاجیکستان است، مجموعه ای ارزشمند از آنچه در قرون پیشین بر این شهر باستانی و مهم از جهت فرهنگی گذشته است و تصویری کامل از این شهر در دوره های مختلف و بناهای آن برای خواننده ترسیم می نماید.