کشور عراق به علت اهمیت ژئوپولتیک آن و وجود انواع قومیتها و مذاهب گوناگون ، برای کسانی که می خواهند ایدئولوژی خود را عملی کنند پناهگاه خوبی به نظر می رسد. کردستان عراق به خاطر وجود کوههای مرتفع همیشه پایگاه مناسبی برای گروههای گوناگون از جمله تشکیل جنبشهایی با گرایش افراطی بوده است. یکی از این جنبشهای برجسته جندالاسلام است. بعد از یازده سپتامبر 2001 این گروه در این منطقه فلسفه ی وجودی خود را مبنی بر ترور دشمنان خدا اعلام داشت. با حمایتهای مادی و معنوی که القاعده از جندالاسلام می نماید، شباهت زیادی بین این دو جنبش از نظر نحوه ی انجام عملیات (انتحاری) و اهداف مورد نظر (اکثرا سکولارهای طرفدار غرب) وجود دارد. طرز تلقی این گروه و گروههای مشابه آن با آداب و سنن مردم این منطقه همخوانی ندارد به همین دلیل با حکومتهای نسبتا سکولار این منطقه بارها درگیر شدند . به علت جهت گیری های متفاوت در این جنبشها انشعاباتی در آنها تحت عناوین جدید ولی با اهدافی نسبتا یکسان صورت گرفته است. ادامه مطلب برگردانی در همین زمینه است.
پس از 11 سپتامبر 2001 ، آمریکا طرح خاورمیانه بزرگ را به عنوان استراتژی درازمدت خود در منطقه برگزیده است . این طرح ناظر به اهداف امنیتی آمریکا در حوزه های سیاسی ، اقتصادی فرهنگی ، اجتماعی و نظامی است . بی گمان یکی از اصلی ترین اهداف اجرایی این طرح ، پشتیبانی از اسرائیل و تامین امنیت آن از جمله امنیت اقتصادی این رژیم است . اما اسرائیل به عنوان دولتی که دشواریهای بسیار فراروی خود میبیند ، تنها با پیوندهای اقتصادی با ایالات متحده نمی تواند سیستم اقتصادی پویایی داشته باشد و نیازمند روابط اقتصادی با دیگر کشورها از جمله همسایگان است .
جهانی شدن که آزادسازی بازارهای داخلی و خارجی از آن استنباط می شود، شرایطی را در کشورهای فقیر فراهم می آورد که مستعد ظهور جنبش های افراطی، بی ثباتی و درگیری می باشد. ازادسازی همراه تقاضا برای تثبیت اقتصاد کلان، مردم را به تغییرات سریع و گاهی مخرب در اینده سوق می دهد. علاوه بر این ،جهانی شدن، اثرات گوناگونی به میزان وسیع در کشورهای فقیر مختلف داشته است. بسیاری با رشد فردی یا رکود، نابرابری و آشوب از پا درآمده اند، اگرچه دیگر کشورها عمدتا به یک موفقیت.
مخالفت گسترده روشنفکران ، دانشجویان و کارگران فرانسوی با لایحه اشتغال و ناتوانی دولت دومینیک دوویلپن در تصویب آن ، تقابل دو نگاه متمایز فلسفی به اجتماع را بازتاب داد : «نگاه عدالت طلب» که انقلاب فرانسه را ممکن نمود و «نگاه توسعه طلب» که سرمایه داری لیبرال را تحقق داد . مردم فرانسه با دغدغه «اصل عدالت» و مکمل آن «اصل سودمندی» به خیابانهای پاریس سرازیر شدند و حفظ وضع موجود را خواهان شدند چرا که وضع موجود را پاسدار عدالت سنتی و الگوهای اقتصادی همسو با منافع شخصی خود یافتند