هدف: دستیابی به مزیت رقابتی در صنعت بیمه مستلزم نوآوری و کارآفرینی است و شناسایی فرصت؛ جوهره و نقطه شروع کارآفرینی محسوب می شود که ارزیابی آن رابطه میان کشف فرصت و بهره برداری از آن را تسهیل می کند. بنابراین، تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی معیارهای ارزیابی فرصت های کارآفرینی در صنعت بیمه انجام شده است.روش شناسی: این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. برای این منظور، ابتدا با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و نظرسنجی از خبرگان، معیارهای ارزیابی فرصت مستخر ج از پیشینه تحقیق غربالگری شد و با انجام آزمون میانگین و به وسیله نرم افزار SPSS تحلیل گردید. سپس، وزن معیارها با پرسشنامه بهترین-بدترین و نرم افزار LINGO تعیین شد. جامعه آماری اول شامل 31 نفر از اساتید دانشگاه و خبرگان صنعت بیمه و جامعه آماری دوم شامل 8 نفر از مدیران شرکت بیمه پارسیان بودند. روایی پرسشنامه ها نیز توسط اساتید دانشگاه و خبرگان صنعت مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه اول با آلفای کرونباخ 841/0 و پایایی پرسشنامه دوم با نرخ ناسازگاری 0427/0 تأیید شد.یافته ها: مهم ترین معیارهای ارزیابی فرصت کارآفرینی در صنعت بیمه به ترتیب اهمیت شامل منابع پروژه، میزان سرمایه گذاری منابع، نیاز بازار، حاشیه سود، سطح رقابت، مطلوبیت و جذابیت فرصت، وجود فرصت های بالقوه دیگر و موانع کم برای ورود است.نتیجه گیری: شرکت های بیمه با تأکید بر معیارهای شناسایی شده، ضمن ارزیابی فرصت های کارآفرینی در صنعت، می توانند تصمیمات صحیحی درباره چگونگی بهره برداری از فرصت ها اتخاذ کنند تا با کسب مزیت رقابتی، سبب رشد و توسعه اقتصادی کشور شوند. طبقه بندی موضوعی: G22، L26، C81.
کارایی، یک مفهوم اساسی در استفاده کارا و مؤثر از منابع سازمانی است که به عنوان یک فاکتور مهم در ایجاد مزیت رقابتی نیز مورد توجه است. در صنایع دانش بنیان مانند بیمه، سرمایه های فکری، نقش ممتازی در موفقیت بنگاه ها از جمله در ارتقای کارایی آنها دارند. در این تحقیق که مبتنی بر برداشتی نو از مفهوم کارایی است، تأثیر سرمایه فکری در ایجاد کارایی مورد توجه قرار گرفته است و در قالب مطالعه تجربی تأثیر شاخص های منتخب سرمایه فکری در صنعت بیمه بر کارایی شرکت های بیمه ایرانی (در محدوده 17 شرکت بیمه کشور و در دوره زمانی 1390-1384) مطالعه شده است. به این منظور، محاسبه کارایی شرکت ها با روش تحلیل پوششی داده ها انجام شده است و برای تشکیل تابع رگرسیون میان کارایی و شاخص های سرمایه فکری از روش معادلات برآوردگر تعمیم یافته استفاده شده است تا امکان درنظرگرفتن همبستگی زمانی داده ها فراهم گردد. نتایج مطالعه نشان می دهد شاخص هایی از سرمایه انسانی (سطح تحصیلات) و ارتباطی (تعداد نمایندگی) شرکت ها با کارایی آنها رابطه مثبت داشته است اما شاخص های مربوط به سرمایه ساختاری (تعداد و تنوع محصولات جدید) نتوانسته اند منجر به ایجاد کارایی در شرکت های مورد مطالعه شوند.
بیمه زندگی در جهان کنونی یکی از ابزارها ی مهم اقتصادی است و استفاده های متعددی از آن به عمل می آید و مهم ترین نقش خود ر ا در تأمین و تضمین آتیه خانواده ها ایفا می کند . در این راستا هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر آستانه ای تولید ناخالص داخلی واقعی بر حق بیمه سرانه زندگی ایران طی سالهای 1360-1394 و با استفاده از رویکرد غیرخطی رگرسیون انتقال ملایم است. نتایج حاصل از تحقیق نشانگر آن است که وقفه سوم تولید ناخالص داخلی واقعی در قالب یک ساختار سه رژیمی بر حق بیمه سرانه زندگی تأثیر گذاشته است. همچنین تولید ناخالص داخلی واقعی در رژیمهای کناری اثر منفی و در رژیم میانی اثر مثبتی بر حق بیمه سرانه زندگی داشته است. سایر نتایج مطالعه حاکی از آن است که متغیرهای نرخ پس انداز و شاخص توسعه مالی در رژیمهای کناری و میانی موجب بهبود در حق بیمه سرانه زندگی شده اند.