کارایی صنعت بیمه ارتباط تنگاتنگی با اطلاعات دقیق و صحیح ویژگی های بیمه گذار و خدمات بیمه گر دارد. نابرابری اطلاعاتی بین بیمه گذار و بیمه گر موضوع مطالعات حوزه اقتصاد اطلاعات است که منجربه بروز مسائل گوناگونی از جمله پدیده انتخاب وارون می شود. وجود اطلاعات نابرابر به دو صورت مخاطرات اخلاقی و انتخاب وارون خود را در بازار بیمه نشان می دهد و از عوامل کاهش کارایی در بازارهای بیمه محسوب می شود. هدف از این پژوهش بررسی وجود نابرابری اطلاعاتی شامل انتخاب وارون و مخاطرات اخلاقی در بازار بیمه اتومبیل ایران (مورد شرکت بیمه ایران) است. با استفاده از روش های پارامتری (معادله پروبیت، پروبیت دو متغیره) و تعاریف و مفاهیم ریسک و پوشش بیمه پیشنهادشده در کوهن (2005) به آزمون اطلاعات نابرابر میپردازیم. در این پژوهش اصلی ترین پیش بینی مدل های اقتصاد اطلاعات در صورت نابرابری اطلاعاتی یعنی همبستگی مثبت بین ریسک و پوشش بالاتر آزمون شده و شواهدی سازگار با وجود نابرابری اطلاعاتی در این بازار به دست آمده است
مدل های مرگ ومیر ناهمگن از مهم ترین موضوعات مورد بررسی در مطالعات تحلیل بقا هستند. در این مدل ها به علت تفاوت های فردی و ژنتیکی موجود بین افراد که بر طول عمر آنها موثر است، با جمعیت های ناهمگن مواجه هستیم که برای تبیین این ناهمگنی از کمیت حقیقی مقدار نامنفی و غیرقابل مشاهده ای به نام شکنندگی استفاده می کنیم. ازآنجاکه متغیر شکنندگی غیرقابل مشاهده است، اندازه گیری آن غیرممکن است. برای لحاظ کردن این متغیر در مدل مرگ ومیر با معرفی توزیع گومپرتز تعمیم یافته نشان می دهیم که در مدل های مرگ ومیر ناهمگن با نیروی مرگ ومیر پایه گومپرتز و شکنندگی گاما، متغیر تصادفی طول عمر را می توان به صورت تفاضل دو متغیر تصادفی گومپرتز تعمیم یافته درنظرگرفت. در این تفاضل، متغیر تصادفی اول، بیانگر نیروی مرگ ومیر جمعیت است که به صورت گومپرتز توزیع شده است و متغیر تصادفی دوم، بیانگر شکنندگی است که باتوجه به رابطه بین توزیع گومپرتز تعمیم یافته و نسخه عکس آن، می توان این متغیر را با توزیع عکس گومپرتز تعمیم یافته درنظرگرفت. روش مورد استفاده در این مقاله این امکان را به توزیع تفاضل می دهد که توزیع شکنندگی را به عنوان توزیع تحویل طول عمر تفسیر کند.
با نگرشی دقیق و سیستمی به سازمان، در می یابیم که انسان مهم ترین عنصر در رسیدن به اهداف سازمانی، ارتقای کیفیت و کمیت محصولات و یا خدمات سازمانی است و موفقیت و شکست سازمان به میزان زیادی به او بستگی دارد. پس تعیین جایگاه و ارزش منابع انسانی و افزایش کارایی نیروی انسانی اهمیت بسیار زیادی دارد. در دنیایی که به سمت تغییرات اساسی در تمام زمینه های اقتصادی، سیاسی و ... می رود، قیمت گذاری نیروی انسانی و انعکاس آن به عنوان دارایی در ترازنامه سازمان ها به خصوص شرکت های بیمه امری ضروری است. در گذشته ای نه چندان دور، ارزش تشکیلات اقتصادی در ترازنامه های سنتی به صورت ساختمان، ماشین آلات، میزان تولید و ... اندازه گیری می شد، اما با ظهور این اندیشه که سرمایه های انسانی، قسمت عمده ای از تشکیلات اقتصادی را تشکیل می دهند، ارزش گذاری های سنتی زیر سؤال رفتند و این سؤال در اذهان شکل گرفت که ارزش سرمایه های انسانی به چه طریقی تعیین شوند؟ هرچند که تهیه اطلاعات کافی و معتبر در مورد سرمایه های انسانی به صورت اعداد و ارقام در محدوده ترازنامه های سنتی بسیار مشکل بود، روش های جدیدی در حسابداری منابع انسانی شکل گرفتند که تا حد زیادی در پاسخ گویی به این پرسش کمک کردند. لازم به ذکر است که حسابداری منابع انسانی به این مفهوم نیست که اعداد و ارقامی را به سرمایه های انسانی نسبت دهیم، بلکه به معنای حمایت کردن، رشد و توسعه نیروی انسانی است.
در یک مقایسه تطبیقی از سهم بیمه در کشورمان با کشورهای هم طراز مشاهده میشود که بیمه های بازرگانی و به خصوص بیمه های عمر در ایران وضعیت مساعدی ندارند. مقاله حاضر، ضمن ریشهیابی علل این پدیده، توسعه صنعت بیمه به خصوص بیمه های عمر در کشور را در گرو تغییر و اصلاح قانون و همچنین توسعه بسیط و همه جانبه دانش اکچوئری، سرمایه گذاری و سیستم های اطلاعات حسابداری قلمداد نموده و به تفصیل آن را تشریح میکند. سپس در ادامه، سایر عوامل و مؤلفه های مؤثر بر توسعه بیمه های عمر در کشور را معرفی کرده و پیشنهادات سازنده ای در راستای توسعه همه جانبه بیمه های زندگی ارائه میکند.