فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه خلق ثروت از طریق ایده های نو وکسب و کارهای نو به یک مقوله جدی وضروری برای کشورها تبدیل شده است.کشوری که به خوبی بتواند چرخه ی ایده تا محصول را پیاده سازی کند بی شک رشد اقتصادی خوبی خواهد داشت.در این مقاله به مرور روش های تجاری سازی ایده های نو,مراحل تجاری سازی‚موانع تسهیل تجاری سازی این ایده ها,مکانیزم شکل گیری ایده های نو و چگونگی حمایت و تجاری سازی ایده های نو می پردازیم.ودر انتها پیشنهادهایی برای نهادینه کردن امر تجاری سازی و تسهیل فرآیند تجاری سازی ارائه می شود.
برنامه ریزی راهبردی تحقیقات کارآفرینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تحقیق در حوزه کارآفرینی سابقه نزدیک به 30 تا 40 ساله دارد و به عنوان یک فعالیت فکری توجه پژوهشگران زیادی را از کشورهای مختلف به خود جلب کرده است. بنابراین ضروری است تا به صورت نظام مند قوت ها، ضعف ها، فرصت و تهدیدهای آن ارزیابی شود. هدف این تحقیق برنامه ریزی راهبردی تحقیقات کارآفرینی کشور و تدوین راهبردهای مناسب برای بهبود آن است. تعداد 55 عامل خارجی (25 مورد فرصت ها و 30 مورد تهدیدها) و 48 عامل داخلی (19 مورد قوت ها و 29 مورد ضعف ها) تعیین شدند. سپس با استفاده نظرات گروهی متشکل از 31 نفر از پژوهشگران فعال و اعضای هیأت علمی در زمینه کارآفرینی وزن دهی و رتبه بندی تک تک عوامل از 1 (بی اهمیت) تا 4 (بسیار مهم) صورت گرفت. مجموع امتیاز نهایی عوامل خارجی 881/2 به دست آمد که به این معنی است که تحقیقات کارآفرینی نتوانسته است از عواملی که فرصت یا موقعیت ایجاد می کنند، بهره برداری نماید و یا از عواملی که موجب تهدید می گردند، دوری نماید. همچنین مجموع امتیاز نهایی عوامل داخلی 789/2 به دست آمد که به این معنی است که عوامل داخلی موثر بر تحقیقات کارآفرینی دارای قوت است. راهبردهای قابل قبول در برنامه ریزی بهبود و توسعه تحقیقات کارآفرینی، با توجه به قرارگیری در خانه شماره 5 ماتریس داخلی و خارجی، راهبردهای محافظه کارانه است. با توجه به قوت های مناسب تحقیقات کارآفرینی می توان راهبردهای تهاجمی را نیز مورد توجه قرار داد. در نهایت با استفاده از تکنیک QSPM جذابیت راهبردها تعیین شد.
طراحی ابزار ارزیابی آمادگی سازمان ها برای پیاده سازی مهندسی مجدد فرآیندهای کسب وکار در سازمان های ایرانی موردمطالعه: (بانک ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ابزاری برای ارزیابی آمادگی سازمان در راستای مهندسی مجدد فرایندهای کسب وکارارائه شده است. برای این منظور در ابتدا با بررسی ادبیات و پیشینه تحقیق 16معیار اصلی و 104 زیر معیار مرتبط شناسایی و سپس با نظر خبرگان مورد پالایش و دسته بندی قرارگرفت . در نتیجه این فرایند 9 معیار اصلی و 18 زیر معیار به عنوان مهم ترین عوامل انتخاب شد. سپس با استفاده از روش دیمتل روابط میان معیارهای اصلی و فرعی تحلیل و مشخص شد از بین عوامل شناسایی شده عامل مدیریت ارشد مؤثرترین معیار است.در ادامه با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای وزن هر یک از عوامل محاسبه و معیار منابع انسانی بیشترین وزن را به خود اختصاص داد. در نهایت براساس عوامل مذکور، ابزاری جهت سنجش آمادگی برای اجرای مهندسی مجدد فرآیندها در سازمان طراحی و به سنجش آمادگی در یک سازمان (بانک ملت) پرداخته شد. نتایج آزمون ها نشان داد که سازمان مورد مطالعه از آمادگی لازم برای پیاده سازی مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار برخوردار است.
طراحی مدلی برای شناسایی فرصت های کارآفرینی در مناطق بندری
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار امروزه دارای نقش کلیدی است. به عبارت دیگر در یک اقتصاد پویا، ایده ها، محصولات و خدمات همواره در حال تغییر می باشند و در این میان کارآفرین است که الگویی برای مقابله و سازگاری با شرایط جدید را به ارمغان می آورد. وضعیت اقتصادی کشور و ترکیب جمعیتی امروزه بیش از پیش مارا نیازمند یافتن زمینه های پیشرو در صحنه اقتصادی می کند و در این راستا ضرورت داشتن مدل، الگوها و راهکارهای مناسب جهت آموزش، تربیت و استفاده بهینه از نیروی فعال و کارآفرین بیشتر می شود. در این تحقیق به دنبال شناسایی و اولویت بندی فرصت های کارآفرینانه در مناطق بندری هرمزگان پرداخته شده است که بدین منظور با توجه به مرور ادبیات و تجزیه و تحلیل نظرات کارشناسان، خبرگان و مدیران و استفاده از روش دلفی چهار معیار صنعتی، بازرگانی، تولیدی و خدماتی به عنوان شاخص های کلان در ایجاد فرصت های کارآفرینانه شناسایی شدند و همچنین زیر معیارهای هربخش نیز بر همین اساس نهایی شد و در انتها مدل نهایی ترسیم گردید.
آموزه های 16 دوره ارزیابی فصلی محیط کسب و کار در ایران طی پاییز 1389 تا تابستان 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، نتایج 16دوره پیمایش فصلی با ابزار پرسشنامه است که از پاییز 1389 تا تابستان 1393، به طور مستمر با مشارکت حدود 900 تشکل اقتصادی سراسر کشور اجرا شده است. در این مطالعه از تشکل های اقتصادی خواسته می شد ارزیابی خود را از مؤلفه های محیط کسب وکار در ایران، ارائه کنند. نتایج این مطالعه نشان می دهد مشکل اصلی اداره بنگاه ها در ایران از نظر تشکل های اقتصادی، مسائل زیر ساختی نظیر راه و برق نیست، بلکه مسائل نهادی و نرم افزاری است نظیر تأمین مالی تولید و نیز تضمین های حقوق مالکیت. تشکل های اقتصادی سراسر کشور که در این مجموعه پیمایش ها مشارکت کرده اند، مجموعاً محیط کسب وکار ایران را در دوره مورد بررسی بدتر از متوسط (04/6 از 10) ارزیابی کرده اند. ارزیابی تشکل های بخش صنعت و معدن بدتر از متوسط (15/6) و ارزیابی تشکل های بخش کشاورزی نسبتاً بهتر از متوسط (95/5) بوده است.
در این شانزده دور پیمایش فصلی مجموعاً، بدترین ارزیابی را تشکل های اقتصادی استان همدان و بهترین ارزیابی را تشکل های اقتصادی استان گیلان ارائه کرده اند.
الگوی روابط بین سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش با گرایش های کارآفرینانه کارکنان شرکت صنایع کاشی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی «روابط بین سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش با گرایش های کارآفرینانه کارکنان شرکت صنایع کاشی اصفهان» پرداخته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه، کارکنان شرکت صنایع کاشی اصفهان به تعداد 420 نفر بودند که با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان (1970) تعداد 200 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزارهای اندازه گیری، پرسشنامه های سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998)، مدیریت دانش فونگ و چوی (2009)، کارآفرینی صمد آقایی (1378) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن شناختی، ساختاری، ارتباطی با گرایش های کارآفرینانه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. بین مدیریت دانش و تعدادی از ابعاد آن از جمله کسب، خلق، ذخیره، توزیع دانش با گرایش های کارآفرینانه رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که سرمایه اجتماعی بر گرایش های کارآفرینی تأثیر مستقیم با ضریب 52/0 و غیرمستقیم از طریق مدیریت دانش با ضریب 19/0 داشته است.
بررسی همراستایی استراتژیک کسب وکار و فناوری اطلاعات از دیدگاه مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و ارزیابی همراستایی استراتژیک کسب وکار و فناوری اطلاعات از دیدگاه مدیران سازمان انجام گرفته است. تحقیق حاضر با مدل سطح بلوغ همراستایی استراتژیک لوفتمن و عوامل ارتقای همراستایی گارتلن و شنکز همراستایی را ارزیابی کرده است. جامعة آماری تحقیق حاضر مدیران مؤسسة پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی (53 نفر) می باشند که به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. میانگین همراستایی استراتژیک نشان می دهد، مؤسسه در سطح دوم بلوغ همراستایی (مرحلة تعهد) قرار دارد. از میان ابعاد همراستایی استراتژیک، ابعاد ارتباطات، شایستگی و ارزش سازمانی، مدیریت و سطح اعمال اختیار، حیطة عمل و زیرساخت فناوری و مهارت ها در سطح دوم و بعد مشارکت در سطح سوم قرار گرفت. مدیران کسب وکار و مدیران فناوری اطلاعات، هر دو بلوغ همراستایی را در سطح دوم ارزیابی کردند.
مدل مفهومی آمیخته بازاریابی کارآفرینانه در کسب وکارهای خلاق هنری (مورد مطالعه: صنایع خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات پیشین کمتر به مستند سازی و بازخوانی دانش ضمنی و ساماندهی شیوه های بازاریابی کسب و کارهای فرهنگی- هنری پرداخته شده است. هدف مطالعه حاضر آن است تا با کنکاشی نوپردازانه و ایجاد هم گرایی موثر دو حوزه بازاریابی کارآفرینانه و کسب و کارهای خلاق هنری به تبیین چگونگی و چیستی آمیخته بازاریابی کارآفرینانه در کسب و کارهای خلاق هنری بپردازد و با ارائه و پیشنهاد یک چارچوب منطقی و مفهومی، شیوه ی سامان دهی فعالیت های بازاریابی کسب وکارهای خلاق هنری را تشریح کند. این پژوهش از نظر مشارکت نظری و توسعه مرزهای دانش آمیخته بازاریابی کارآفرینانه و همچنین مشارکت عملی و الگوشناسی فعالیت های بازاریابی کسب وکارهای فرهنگی- هنری با استفاده از راهبرد مطالعه موردی اکتشافی مرکب نوآوری دارد، بدین گونه که نتایج پژوهش با به چالش کشیدن پژوهش های پیشین منتج به یک مدل نوآورانه و منحصر به فرد از آمیخته بازاریابی در کسب و کارهای خلاق هنری شد. روش پژوهش از نوع مطالعه موردی مرکب و بهره گیری از ابزار مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با ۳۰ نفر از فعالان، متخصصان و صاحبنظران حوزه فرهنگ و هنر انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که عناصر تشکیل دهنده آمیخته بازاریابی کارآفرینانه در این کسب و کارها شامل ۵ مقوله اصلی و ۳۲ جزء است. ۵ مقوله اصلی به عنوان مدل 5Cs آمیخته بازاریابی کارآفرینانه کسب و کارهای خلاق هنری شامل: شبکه تماس و قابلیت های ارتباطی؛ محتوا؛ خلاقیت؛ ارزش فرهنگی؛ و خالق اثر هنری شناخته شدند.
پرسشنامه/ آیا ویژگیهای یک فرد کارآفرین را دارید؟
حوزه های تخصصی:
پرسشنامه ی کارآفرینی"" ابزار مناسب، و در دسترس است برای آنکه تشخیص دهید: آیا کارآفرین هستید یا بهتر است به همان شغل تان بچسبید.
15 سؤال در پرسشنامه ی کارآفرینی آمده است. کافی است بدون شتاب و با تأمل و البته روراستی، به تک تک پرسشها پاسخ دقیق دهید. نتیجه ی نهایی در گرو پاسخ دقیق شما است. پس از آن، به خودتان امتیاز بدهید، و تکلیف خودتان را معلوم کنید.
پرسشنامه ی کارآفرینی که در دست دارید با همین 15 سؤال ساده اما فوق العاد ظریف، اصلی ترین ویژگی کارآفرینان را ارزیابی و سنجش می کند. و به این سؤال پاسخ قطعی می دهد که برخی افراد حاضرند تا پای جان بکوشند و تسلیم واقعیتها نشوند. می دانند چالشها همیشگی اند ولی قرار نیست آنها ما را اداره کنند.
کارآفرینی/ می خواهم روش خرید مردم را تغییر دهم
حوزه های تخصصی:
سوزان اکبرپور، بیانگذار و مدیرعامل شرکت ماواتار است. یک ابزار آنلاین که به مصرف کنندگان این اجازه را می دهد تا محصولات را از سایتهای متعدد با مقایسه ی قیمتها و با استفاده از کوپن، خریداری کنند.
خانم اکبرپور قبل از اینکه به منظور تأسیس یک شرکت پایدار، تصمیم به گرفتن مدرک دانشگاهی در زمینه ی کسب وکار بگیرد، سه کسب وکار کوچک دیگر را راه اندازی کرده است.
او در سال 2007 (1386)، در 39 سالگی و با یک کودک سه ساله در دانشگاه استنفورد ثبت نام کرد و در مقطع کارشناسی ارشد رشته ی مدیریت از دانشکده ی تحصیلات تکمیلی کسب وکار فارغ التحصیل شد و در نهایت شرکت ماواتار را در سال 2011 (1390) تأسیس کرد. این محصول برای استفاده ی عمومی در ماه ژوئن سال 2015 (1394) راه اندازی شد.
در پی، گفت وگوی وی را درباره ی چگونگی راه اندازی این کسب وکار می خوانید.
طراحی مدل توسعه صنایع کوچک و متوسط مورد مطالعه: صنایع غذایی و آشامیدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مهم صنایع کوچک و متوسط در توسعه اقتصادی کشورها، هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل فرآیند توسعه صنایع کوچک و متوسط کشور در بخش صنایع غذایی و آشامیدنی است. جهت طراحی مدل مذکور از روش شناسی «نظریه برخاسته از داده ها» استفاده شده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری نظری و انجام 14 مصاحبه نیمه ساختاریافته با متولیان توسعه صنایع کوچک و متوسط در کشور و مطالعه اسناد سازمانی منابع اطلاعاتی مورد نیاز جمع آوری شد. سپس با انجام کدگذاری باز، محوری و گزینشی مدل توسعه صنایع کوچک تدوین شد. بنا بر نتایج پژوهش، توسعه صنایع کوچک و متوسط مستلزم طیف وسیعی از اقدامات است که طی مراحل هفت گانه بهبود فضای کسب وکار، توسعه زیرساخت، توسعه بازار، توسعه و رسوخ فناوری، توسعه منابع انسانی، حمایت مالی و شبکه ای انجام می شود. بستر اقتصادی، سیاسی قانونی، فنی، فرهنگی اجتماعی، طبیعی و توان حمایتی دولت و همچنین مزیت نسبی و وضعیت موجود صنعت نیز بر مراحل هفت گانه فوق تاثیرگذارند. مهم ترین منافع توسعه صنایع کوچک و متوسط ارتقای رقابت پذیری این صنایع از طریق ارتقای بهره وری، نوآوری و ارزش افزوده است.
طراحی الگوی تدوین راهبرد صنعت: مورد مطالعه صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر پژوهش های مرتبط با حوزه راهبرد صنعت به دو سطح کلان (ملی یا بخش صنعت) و یا بنگاه پرداخته اند. در این میان مطالعه سطح هر صنعت و بررسی ارتباط آنها با سطوح بالایی و پایینی به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است. به دنبال این، پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه مولفه های تشکیل دهنده راهبرد صنعت پتروشیمی و ارتباط میان این مولفه ها چیست؟ در پاسخ به این پرسش الگو های مرتبط با سطوح سه گانه تحلیل صنعت (فراصنعت، سطح صنعت و درون صنعت) بررسی شده اند که در نهایت به ترتیب سه مدل STEEPELD، نیروهای رقابتی پورتر و الماس پورتر جهت بررسی ارتباط مولفه های هر سطح و الگو سازی آن به کار گرفته شده اند. این الگو سازی با استفاده از الگو سازی ساختاری تفسیری (ISM) و با نظرهای خبرگان شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران صورت گرفته است. حاصل به کارگیری روش پژوهش، سه الگوی خرد و یک الگوی جامع تحت عنوان الگوی نهایی تدوین راهبرد صنعت پتروشیمی به همراه ضرایب نفوذ مولفه ها بر یکدیگر است.
کارآفرینی شرکتی فناورانه، یادگیری سازمانی، نوآوری و عملکرد بنگاه: آزمون یک مدل در شرکت های دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط در حال تغییر امروز، بنگاه های داروسازی به سختی در حال رقابت با یکدیگر برای رسیدن به مزیت رقابتی هستند که بتواند آن ها را از دیگران متمایز نماید و عملکرد شان را بهبود بخشد. در چنین شرایطی، این شرکت ها برای دستیابی به این اهداف باید توانمندی های فناورانه جدیدی را توسعه دهند، یادگیری سازمانی را تقویت کنند و مشارکت فشرده کارآفرینان در شرکت را به دست آورند. هدف این مطالعه ارزیابی رابطه یادگیری سازمانی، کارآفرینی شرکتی و نوآوری فناورانه، و تحلیل اثرات آن ها بر عملکرد شرکت است. جامعه آماری تمامی شرکت های داروسازی فعال در سطح کشور را شامل می شود.
بررسی توانمندی قابلیت مدیریت دانش مشتری در ایجاد نوآوری در مدل کسب و کار (مورد مطالعه شرکت آپکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلق مزیت رقابتی، برگ برنده شرکتهای موفق است.نوآوری به عنوان یکی از راهکارهای خلق مزیت رقابتی شناخته شده است.نوآوری در مدل کسب و کار سازمان موضوع جدیدی است و شرکتهای پیشرو سعی می کنند تا بر اساس مدل های کسب و کار نوآورانه ارزش بیشتری را برای مشتریان خود خلق کرده و به آنها تحویل نمایند. از آنجاییکه نوآوری در مدل کسب و کار تنها نوآوری فنی و سازمانی نیست و نوآوری راهبردی که بر اساس اشتراک گذاری و بالا بردن تاثیر منابع دانش و مهارتهای مدیریتی ایجاد می شود را نیز شامل می شود از اینرو جایگاه مهم مدیریت دانش مشتری بر اساس نوآوری راهبردی در مدل کسب و کار مشخص می شود هدف تحقیق حاضر ارزیابی توانمندی قابلیت مدیریت دانش مشتری در ایجاد نوآوری در مدل کسب و کار سازمان است بر این اساس مدل مفهومی تحقیق بر اساس ادبیات مرتبط ارائه و آزمون شده است.این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی بوده و در آن شرکت تولید خودروهای سفارشی ایران خودرو(آپکو) مورد مطالعه قرار گرفته است.جهت آزمون مدل از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید.به طور کلی اطلاعات بدست آمده از تجزیه و تحلیل مدل مفهومی نشان می دهد که اگر سازمانها از مدیریت دانش مشتری جهت بهبود توانمندیهای خود در ایجاد محصولات سفارشی سازی و ایجاد شرایط تصمیم گیری بهینه و طراحی تجربه بهتر مصرف استفاده نمایند می توانند از طریق ایجاد ارزش بر اساس کامیابی در مشتریان و افزایش حجم فروش به نوآوری در مدل کسب و کار دست پیدا کنند.
کارآفرینی/ گفت وگو با کاترین کاپیتا، مؤلف کتاب ""برندسازی تا رسیدن به اوج
حوزه های تخصصی:
کاترین کاپیتا، مؤلف کتاب ارزشمند ""برندسازی تا رسیدن به اوج""، یک کارآفرین تمام عیار است.
خوشبختانه کتاب ""برندسازی تا رسیدن به اوج"" با ترجمه ی خلیل جعفرپیشه از سوی انتشارات بازاریابی به تازگی چاپ و منتشر شده است. تا خواندن آن کتاب، این مصاحبه را بخوانید که کاترین کاپیتا راههای ساده ای را برای کارآفرینان هوشمند معرفی می کند.
کاترین کاپیتا بر این باور است که می توان ایده ی کوچک را به یک برند بزرگ تبدیل کرد. نظیر کاری که یک کارآفرین انجام داد. او روی ایده ی ساده ای به نام اشتراک گذاری عکس متمرکز شد و سپس به اپلیکیشن اینستاگرام تغییر داد. همان ایده پس از چندی، به یک میلیارد دلار به فیس بوک فروخته شد!
دیدگاههای کاترین کاپیتا، اجرایی و عملیاتی است. در مصاحبه اش نیز جابه جا مثال آورده است. کتاب او پر است از نمونه های واقعی شکست و کامیابی برای کارآفرینان هوشمندی که علاقه مندند ""ایده های کوچک"" را به برندهای بزرگ تبدیل سازند.
پژوهشی در تأثیرگذاری ارزش پیشنهادی حوزه واسط مشتری، جهت طراحی مدل کسب و کار همراه با رویکرد BMO(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل های کسب و کار مورد استفاده در تجارت همراه در صورتی برای مشتریان دارای منافع خواهند بود که ارزش پیشنهادی موجود در ابزار همراه مانند استفاده از سرویس در هر مکان، آسایش، محلی سازی و شخصی سازی را به مشتریان خود در سرویس پیشنهادی ارائه نمایند. این پژوهش به دنبال آن است که به بررسی عوامل موثر در طراحی مدل کسب و کار تجارت همراه در حوزه واسط مشتری با استفاده از آنتولوژی مدل کسب و کار استروالدر بپردازد. به این صورت که ابتدا با استفاده از روش فرا تلفیق، عوامل موثر در طراحی مولفه های مدل کسب و کار تجارت همراه در حوزه های واسط مشتری و محصول استخراج می گردد. برای تائید و صحه گذاری عوامل شناسایی شده تحلیل واریانس درون گروهی، تحلیل هم بستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد استفاده قرار می گیرد. یافته های این پژوهش نشان دهنده تاثیرگذاری مولفه های واسط مشتری روی محصول در مدل کسب و کار تجارت همراه است. نتایج این پژوهش برای بازیگران فعال در شبکه ارزش تجارت همراه از جمله بانک ها، اپراتورها، فراهم کنندگان سرویس های ارزش افزوده، قابل استفاده می باشد. بنابراین پژوهش حاضر می تواند در پیشبرد علم در حوزه طراحی مدل های کسب و کار سهم داشته باشد.
طراحی و تدوین مدل شایستگی مدیریت بر کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین مدل علی شایستگی مدیریت بر کسب و کار مشاغل مدیریتی مدیران بانک انصار می باشد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- پیمایشی می باشد که در آن 150 نفر از مدیران بانک انصار در سال 1391 به روش نمونه گیری هدفمند مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته در مورد نمونه انجام گردید. روایی ابزار با استفاده از نظر اساتید مرتبط با موضوع پژوهش با کمک روش تحلیل مولفه های اصلی و برازش مدل اندازه گیری متغیرهای نهفته با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفت و جهت تعیین پایایی آن از روش آلفای کرانباخ استفاده شد که نشان دهنده پایایی (864% R=) می باشد و می توان گفت ابزار از ویژگی پایایی مناسب برخوردار است. همچنین برای آزمون فرضیه های این تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد و نتایج نشان دهنده تایید کلیه فرضیه های اصلی و فرعی تحقیق و تأثیرگذاری شایستگی های به وجود آورنده شایستگی مدیریت بر کسب و کار مدیران بانک انصار می باشد. همچنین متغیر مشتری مداری بیشترین تأثیر را یا به عبارت دیگر، بیشترین ارتباط با مدیریت بر کسب و کار را داراست و پس از آن متغیرهای ارتباطات، تغییر و تحول، مدیریت منابع به ترتیب بیشترین تأثیر را بر مدیریت بر کسب و کار مدیران می پذیرند.
توسعه ماتریس SPACE با کمک تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی به منظور تعیین موقعیت استراتژیک کسب و کار؛ مطالعه موردی در صنعت محصولات یوپی وی سی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین پرسش های تصمیم گیرندگان هر کسب و کار، شناسایی صحیح موقعیت بازار و تعیین جایگاه فعلی و جهت گیری آتی کسب و کار خود در آن است. از جمله ابزارهای با اهمیت در این مورد، ماتریس ارزیابی اقدام و موقعیت استراتژیک (SPACE) است که می تواند جهت گیری کلی مطلوب هر بنگاه را در فضای موجود نشان دهد. این ماتریس بر اساس نظرات خبرگان ایجاد شده و به همین دلیل دقت آن بر یک نظرسنجی کیفی استوار است؛ از این رو می توان با بهبود این دقت چالش های کمتری را در مواجهه با ماتریس ایجاد شده، ایجاد نمود. در این مقاله با به کارگیری تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی (FDAHP) این نظرخواهی با منطق فازی ترکیب شده و دقت بیشتری در فرآیند وزن دهی به مؤلفه های هریک از ابعاد ماتریس لحاظ می گردد. مطالعه موردی این مدل پیشنهادی در یکی از شرکت های مطرح در صنعت درب و پنجره یو پی وی سی صورت پذیرفته و نتایج آن گردآوری و بررسی شده است.
تأثیر تنوع سازی کسب و کار بر عملکرد و ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به تفکیک درجه تمرکز صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درسال های اخیر، ارتباط بین عملکرد و تنوع شرکت موضوع مهم تجربی در مدیریت مالی شده است. استراتژی های تنوع در کسب و کار شرکت ها می توانند توازن رقابتی یک صنعت را تحت تأثیر قرار دهند. هدف این مقاله بررسی تأثیر تنوع سازی کسب وکار بر عملکرد و ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای دستیابی به این هدف از شاخص هرفیندال_هریشمن برای اندازه گیری تنوع سازی کسب وکار، برای ارزیابی عملکرد از شاخص کیوتوبین و برای ارزش شرکت از ارزش بازار هرسهم در پایان سال استفاده گردیده است. نمونه مورد بررسی شامل 125 شرکت در غالب 7 صنعت، در دوره زمانی 1381-1390 است. به منظور بررسی صحت فرضیه های پژوهش، از رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های تلفیقی به روش حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS) استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش بیانگر این است که بین شاخص هرفیندال_هریشمن و عملکرد شرکت های مورد بررسی در صنایع رقابتی رابطه مستقیم و معنادار، در صنایع نیمه متمرکز رابطه معکوس و معنادار و در صنایع متمرکز رابطه معکوس و غیرمعناداری وجود دارد. و بین شاخص هرفیندال_هریشمن و ارزش شرکت های مورد بررسی در صنایع رقابتی، نیمه متمرکز و متمرکز رابطه معکوس و غیرمعناداری وجود دارد. در نتیجه می توان گفت که تنوع سازی کسب و کار، بر عملکرد شرکت های مورد پژوهش تأثیر مثبت و معنادار و بر ارزش شرکت های مورد پژوهش تأثیر منفی و غیرمعناداری داشته است.