فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
کردها یکی از دو قوم اصلی موسس نظام سیاسی امپراتوری ایران بوده اند. در این مقاله نوع مشارکت سیاسی آینده ایرانیان کرد در ساختار سیاسی عراق پس از 2003 مورد بررسی قرار گرفته است. با مفروض گرفتن تعهد کردهای ایرانی به لایه هویت ایرانی خود، سوگیری سیاسی توافقات کردهای ایران با حکومت مرکزی به سه شکل می تواند باشد: ادامه تمرکزگرایی در نظام تک ساخت، تمرکززدایی اداری و ساختار چند ساخت فدرالی.تصرفات نظامی عثمانی در ایران موجب پخش شدن کردها در چهار کشور خارج از فرهنگ ایرانی (ترکیه، روسیه، سوریه، و عراق)، و سیاسی شدن آنان گردید. نتیجه این سیاسی شدن، روی آوردن بعضی از گروه های سیاسی کرد به بن گرایی قومی یا بنیادگرایی دینی در کشورهای گوناگون شد. اما تاسیس حزب ایران به رهبری یک کرد ملی گرا و رهبری جبهه ملی از سوی دو کرد، و سخن گویی مدیریت هفتم و هشتم سیاسی - اجرایی در دوران جمهوری اسلامی، نشان از آگاهی بخش عظیمی از جمعیت کرد ایران به لایه های مختلف هویت خود دارد.با وجود این آگاهی کردها از سابقه تاریخی مشترک با ایران، گه گاه مناقشات بن گرایانه قومی در مقابله با لایه هویت ملی از مسایل درون مرزی دیگر کشورها نشات گرفته و به درون فضای سیاسی ایران نیز کشیده می شود. از لحاظ این ماهیت دوگانه آرمانی و آرزوی هیجان گرایانه، با احتساب خطرات ناشی از بن گرایی سیاسی قومی - طبقاتی یا بنیادگرایی دینی، هم قدرت های بزرگ مخالف احیا امپراتوری منسوخ قومی - فرقه ای هستند، و هم کشورهای منطقه نسبت به آثار امنیتی آن بر تمامیت ارضی خود بیمناک مانده اند.حضور کشورهای منطقه در دوران گذار از عوامل داخلی ای است که فرهنگ معنابخش قومی و دینی را به سطح خلقیات متعصبانه دگرستیز در منطقه وارد کرده است. این افول معنا به سطح خلقیات تحریک شده، به احتمال زیاد از عوامل داخلی است که در پیچیدگی مساله کردها تاثیر دارد. در این مقاله سعی شده تا با نگاهی صرفا علمی و دور از هر گونه تعصبات خاص سیاسی و مذهبی، موضوع مورد بررسی قرار گیرد. مولفین در نظر دارند تا با تجزیه و تحلیل اثرات فدرالیسم در کردستان عراق و تاثیر آن بر هنجارهای سیاسی و قومیتی کردهای ایران، به بررسی موضوع بپردازند.
گفت و گو: آیین اصلاحات
منبع:
آیین مهر ۱۳۸۷ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
تبیین از دریچه نتایج انقلاب: چرا جامعه ایران همچنان آبستن مردم سالاری است؟
حوزه های تخصصی:
جنسیت و شهرنشینی
حوزه های تخصصی:
گسست یک ملت
سیاست مداری که درس هم می خواند
حوزه های تخصصی:
بازاندیشی جریان اصلاحی و نواندیشی حوزوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حوزه کهن علوم اسلامی شیعه، علی رغم تنگناها و فشارهای حاکمان جائر، انحطاط شرایط اجتماعی و تحجر جاهلان، شاهد جریانی خلاق، نواندیش و انتقادی در درون خود بود؛ جریانی که از بستر فرهنگ و اندیشه خودی سر برآورد و در برابر استبداد و خودکامگی ایستاد. این جریان، ریشه های خود را از روح تعالیم دینی و مکتب اهل بیت: اخذ کرد و با نگاه به شرایط اجتماعی و اقتضائات آن، حرکتی اصلاحی و نواندیشانه را شروع نمود که هنوز به حرکت بالنده خود ادامه می دهد. این نهضت علمی و اجتماعی، شباهتی به جریان های روشنفکرانه ندارد. روشنفکری، واژه ای غیر بومی است، که بیانگر مدل یا مدل هایی است که تجربه تاریخی آن، مملو از خطرها و آفات است؛ از این رو اطلاق آن بر جریان اصلاحی و نواندیشی حوزوی، بسیار تامل برانگیز است.
نوشتار حاضر در صدد است با نگاهی جامعه شناختی، به بازشناسی ویژگی ها و شاخص های جریان اصلاحی و نواندیشی حوزوی بپردازد. تقلیدگریزی، حقیقت طلبی و واقع گرایی، توجه به مقتضیات زمان و مکان و بهره گیری از روش های مختلف معرفتی، بخشی از اصول روشی آن است
روشنفکری حوزه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با در نظر گرفتن معانی عرفی و اصطلاحی مختلفی که برای روشنفکری وجود دارد، به تبیین مفهوم روشنفکری حوزه ای پرداخته و فرایند تاریخی و اجتماعی روشنفکری حوزه ای را بر اساس معانی مختلفی که این ترکیب پیدا می کند، دنبال می کند.
مقاله براساس سه معنا از روشنفکری به سه مفهوم از روشنفکری حوزه ای می رسد، و در سه بخش به شناسایی موقعیت تاریخی این سه مفهوم می پردازد.
نواندیشی اجتهاد محور و روشنفکری معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی جریان نواندیشی در تاریخ معاصر در حوزه های اجتهاد و فقاهت می پردازد و تلاش می کند تا با بیان مختصری از تاریخ روشنفکری، ویژگی های نواندیشی حوزوی را برشمارد. نگارنده بیان می دارد که نواندیشی مبتنی بر اجتهاد و فقاهت تشیع، نه تنها در مهمترین عرصه های فعالیت روشنفکری، یعنی عرصه نقد و اصلاح فکری و اجتماعی حضور داشته، بلکه همواره جریان اساسی و مرجع بوده است.
در بخش دیگر، مقاله به بیان سیر حرکت های نو اندیشی شریعت محور از وحید بهبهانی تا امام خمینی می پردازد و در ادامه، نویسنده ده خصوصیت ویژه نواندیشی حوزوی را عنوان شاخص ترین ویژگی های دارندگان این تفکر بر می شمرد. این ویژگی ها عبارتند از: ارائه اندیشه درون معرفتی؛ محوریت فقه، خردگرایی، اتصال تاریخی، سیاست ورزی، مجاهدت و انقلابی گری، اتکا به معنویت، مردمی بودن و پذیرش عامه، اهتمام به گفت وگو و تبیین گری و محوریت اصلاح سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، به جای اصلاح دینی. و در نهایت، به لزوم تقویت هر یک از این شاخص ها و به پاره ای از چالش های نواندیشی حوزوی اشاره می شود.
عرصه های تصمیم گیری و تصمیم سازی زنان ایران زمین: نیم نگاهی به یک تحقیق علمی (5)
حوزه های تخصصی:
قومیت یا قوم گرایی در تاریخ معاصر ایران (3)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران اقوام
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنر ساسانی
قومیت یا قوم گرایی در تاریخ معاصر ایران
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران اقوام
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنر ساسانی
تأملاتی بر پیامدهای یک لایحه
حوزه های تخصصی:
رویکرد روشنفکری دینی و حوزوی؛ انگیزه ها و چشم اندازها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جریان روشنفکری دینی ایران که اشخاص و خطوط فکری متنوع و متکثری، آن را راهبری می کنند، نیاز به واکاوی، تحلیل و بررسی این اهداف و مقایسه آنها با اهداف و رویکردهای روشنفکری حوزوی اهمیت بالایی دارد. در این مقاله تلاش می شود ضمن ارائه گزارشی اجمالی از رویکردهای اندیشه ای مهم ترین جریانات روشنفکری دینی در دهه های پس از انقلاب اسلامی به بررسی انگیزه ها و چشم اندازهای فکری آنها پرداخته شود تا با تحلیل و بررسی دغدغه های این جریانات تا حدودی، مسئله بندی روشنفکری دینی در کشور، مورد بازخوانی مجدد قرار گیرد.
این نوشتار پس از بیان و تعریف مفهوم روشنفکری، به بررسی مهم ترین دیدگاه های روشنفکری دینی در کشور با توجه به زمینه های پیش گفته خواهد پرداخت تا ضمن بیان دیدگاه ها به مشکلات آنها در کامیابی به اهداف مورد نظر اشاره شود. محور مباحث در جریانات روشنفکری دینی در سمت و سوی روشنفکران دینی غیر حوزوی، متمرکز بر اندیشه های آقایان سروش و ملکیان و نگاه کلی بحث در بخش روشنفکری حوزوی، ناظر به جریان کلی نواندیشی و تحول خواهی در حوزه های علمیه است
ایده روشنفکری و موضع حوزه نجف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله ایده هایی که در صد سال اخیر در دنیای اسلام رخنه کرده، تفکر و یا ایده روشنفکری است که ادعا دارد عقل خودبنیاد بشر، می تواند مشکلات را در عرصه نظر و عمل حل نموده و انسان را از آموزه های ماورایی و وحیانی مستغنی کند، این ایده در میان برخی از دانش آموختگان مسلمان و بعضاً حوزوی، نفوذ کرده و آنان نیز با تکیه بر عقل تجربی و مشاهدات علمی تلاش کردند تا آموزه های دینی و حتی آیات و روایات را تفسیر و تبیین نمایند و به زعم خویش عقل و نقل را آشتی دهند. نوشتار پیش رو، تلاش می کند تا موضع نجف را در مقابل این رویکرد بررسی نماید و در این راستا، ابتدا نمونه ای از فعالیت های سلبی حوزه نجف در مقابل زایده عصر روشنگری و سپس فعالیت شهید صدر را به عنوان مصداقی از علمای حوزه، به عنوان نمونه ای از فعالیت های ایجابی که با بهره گیری میراث علوی به ساماندهی حوزه پرداخته و نوآوری هایی را برای جهان اسلام به ارمغان آورده است، اشاره خواهیم نمود تا روشن شود که حاصل روشنفکری حوزوی چگونه خود را از پیامد روشنفکری غربی متمایز می نماید.
شرایط شکل گیری یا افول رهبری کاریزمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر شرایط شکل گیری یا افول رهبری کاریزمایی و شرایط اجتماعی متناظر با آن را مورد توجه قرار می دهد. بدین منظور دو مفهوم «ویژگی های رهبر» و «بحران»، نقطه آغاز تحقیق را تشکیل می دهد. این دو مفهوم در یک رابطه متقابل مورد بررسی قرار می گیرند. در توضیح شکل گیری کاریزما، از یک سو، چهره ای بالقوه کاریزمایی با ویژگی های شخصیتی و گفتمان جدید و پاسخی برای بحران، وارد صحنه می شود و به تدریج ویژگی های فکری و منش رهبر از راه های گوناگون به پیروان ریزش می کند. از سوی دیگر، بحران به عنوان بستر تمهید کننده در میان علاقه مندان شور و احساس بر می انگیزد و اثرگذار می شود. ابتدا احساس نیاز به اندیشه ها و راه حل نوآورانه، نیاز به رهبری جدید و متفاوت از رهبران موجود را ایجاد می کند، سپس شور و عواطف ناشی از مواجهه با بحران، علاقه مندان را آماده می کند تا تحت تاثیر فرایندهای گروش کریزمایی به رهبر اعتماد کنند و به او پاسخی از سر علاقه بدهند. این گروش، اگر با موفقیت های کاریزما تقویت شود، احتمالا اعتماد پیروان به رهبر، بیشتر شده و نیرو و موقعیت کاریزمایی تداوم می یابد، اما اگر کاریزما به موفقیتی دست نیابد، از مشارکت اعتمادآمیز پیروان برای تغییر کاسته می شود و جامعه برای مدتی از وضعیت کاریزمایی خارج می شود. برابر با دیدگاه فوق، یک نمونه تجربی- شخصیت و دوره خاتمی- را در جامعه ایران مورد بررسی قرار داده ایم. در این مطالعه پتانسیل و ویژگی های کاریزمایی خاتمی مشخص شده، سپس به تحلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دوره وی پرداخته شده و بدین سان از یک موقعیت کاریزمایی (که از آن به عنوان جنبش اصلاحات نیز نام برده شده است) سخن به میان آمده است. در جریان این موقعیت کاریزمایی، انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری (1376) به عنوان تسهیل کننده (کاتالیزور) عمل کرده است. بدین معنا که برای جامعه فرصتی فراهم شده تا افکار و شعارهای خاتمی نه تنها به عنوان شعارهای یک شخص بلکه به منزله مطالبات عده زیادی از افراد که برای رفع مشکلات (و بحران ها) جامعه خود به حرکت در آمده اند، مورد توجه قرار گیرد. برای بررسی کاریزما و میزان نفوذ خاتمی در میان مردم از نظرسنجی های پیمایشی در این دوره استفاده شده است. با تحلیل ثانوی داده های موجود در این نظر سنجی ها نشان داده شد که در سال های 80 و 81 خاتمی از نگاه مردم واجد ویژگی های کاریزمایی بوده اما به تدریج به دلیل ضعف در تحقق شعارها و برنامه ها درعمل (یا وجود چنین احساسی در میان مردم) کاریزمای وی تا سال 84 نزول کرد، اگر چه پس از سال 84 و در جریان تجربه هایی که جامعه ایران داشته، احتمال ظهور مجدد کاریزما را نمی توان منتفی دانست.