«انقلاب خاموش» اصطلاحی است که در ارتباط با تغییر و تحولات تدریجی در عرصه فکری نگرشی و باورهای سیاسی به کار رفته است، این انقلاب می تواند منجر به کنش های سیاسی اعتراضی و انقلاب سیاسی و اجتماعی گردد. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل تاثیر اینترنت بر شکل گیری انقلاب خاموش ارزشی نگرشی و وقوع بهار عربی در چارچوب نظریه رونالد اینگلهارت است. پرسش پژوهش آن است که: مهم ترین عامل موثر بر بروز انقلاب خاموش در جوانان شهری و تحصیلکردگان خاورمیانه عربی در دو دهه اخیر چه بوده است؟ پیامد چنین انقلابی، در ساحت رفتاری یا کنشی چه بوده است؟ فرضیه تحقیق: بدون آن که تاثیر تحول در نظام آموزشی نادیده گرفته شود، باید گفت که از نیمه دوم دهه 2000 به این سو، افزایش دسترسی و استفاده از اینترنت منجر به شکل گیری انقلاب خاموش در ساحت ارزشی نگرشی و فکری و در ساحت رفتاری به تشدید کنش های اعتراضی در فضای سایبری و غیر سایبری و بهار عربی شد. روش تحقیق از نوع تبیینی علی و تحلیلی است. با استفاده از داده های پیمایش های ارزشی و نگرشی انجام شده توسط مراکز پژوهشی منطقه ای و مطالعات کمی انجام شده، در این پژوهش این نتیجه حاصل شد که اینترنت در بیش از یک دهه اخیر تا حد زیادی بر سپهر نگرشی و ارزشی و نیز سپهر رفتاری جوانان شهری و تحصیلکردگان تاثیرگذار بوده است؛ اما این نتیجه در مورد توده های بی سواد و کم سواد تایید نمی گردد لذا در تحلیل تاثیر اینترنت، متغیر نظام آموزشی متحول به عنوان متغیر زمینه ای که مفروض گرفته شده را نمی توان نادیده گرفت.
در این مقاله ، نویسندگان به پاسخگویی پرسشهایی اقدام نمودهاند که عبارتند از : آیا واقعا نظام انتخاباتی کشورهای ایران و الجزایر در راستای نظام سیاسی مورد نظر در این کشورها میباشند ؟ آیا این دو نظام بازگو کننده بیم و امیدهای تحول موجود در جوامع خود هستند ؟ به نظر نویسندگان ، نظامهای انتخاباتی در این کشورها تنها ساختارهای روبنایی هستند که به منظور کسب مشروعیت برای نظام سیاسی موجود و ممانعت از انتقال قدرت به دیگری ایجاد شده اند همچنین از ساز و کارهای لازم و ضروری در جهت تامین اهداف اساسی انتخابات بهره مند نمی باشند ...