فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۳٬۵۴۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
خسرو و شیرین دومین منظومه از خمسه یِ میرزامحمدصادق نامی اصفهانی (1204ق) است که به تقلید از خسرو و شیرین نظامی سروده شده است. این اثر ضمن داشتنِ موضوع و درون مایه یِ مشترک و نیز وزن و قالبِ یکسان، موارد افتراق گوناگونی با نظیره ی خود دارد. تعداد ابیات خسرو و شیرینِ نامی تقریباً
14 23'>اثر نظامی است و حذف بسیاری از حوادث و صحنه ها، از گیرایی و کششِ داستان کاسته است. نامی در روایت خود، در بسیاری از حوادث دست برده و تغییراتی داده، ترتیب آن ها را عوض کرده و یا مواردی را حذف یا اضافه کرده است، چرا که مدعیِ خلق اثری هم پایه یِ منظومه ی نظامی بوده است. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و بر مبنای توصیف و تحلیل انجام شده است، این موارد مورد بررسی قرار گرفته است. گر چه خلاقیت و تواناییِِ نامی را در ایجادِ این دگرگونی ها، نمی توان نادیده گرفت و ترکیبات زیبا و تصویرهای شعریِ او را که محققان را به تحقیق و بررسیِ آثارش ترغیب می کند نباید از نظر دور داشت، اما باید اذعان کرد که نامی در روایتِ خسرو و شیرین، چندان موفق نبوده است.
بررسی انتقادی مقالات ادبیات تطبیقی در ایران در دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار، مداقه در فهرست منابع مقالات ادبیات تطبیقی و ارجاعات پژوهشگر به منابع خود را به عنوان معیاری در درک چارچوب نظری و روش شناسی پژوهش، پیروی تطبیقگر از یکی از نظریه های ادبیات تطبیقی، میزان فهم وی از نظریه و در نهایت تعیین استانداردهای متوقع از تطبیقگر از سوی منتقدان پژوهش، در نظر گرفته ایم، چراکه منابع مورد استفاده پژوهشگر، مرجع آگاهی وی از حوزه نظری و روش شناسی پژوهش است. محور اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل انتقادی مقالات ادبیات تطبیقی در ایران در دهه هشتاد است. نگارنده از یک سو می کوشد با بررسی منابع مورد استفاده در مقالات حوزه ادبیات تطبیقی، فقدان بنیان نظری، پای بند نبودن به نظریه و بدفهمی آن یا درک ناقص از آن را در پژوهش های ادبیات تطبیقی در ایران در دهه هشتاد نشان دهد و چرایی پویایی یا ناپویایی پژوهش های ادبیات تطبیقی در ایران به لحاظ نظری و روش شناسی را تبیین کند؛ از سوی دیگر تلاش می کند با بررسی ارجاعات پژوهشگران به منابع مورد استفاده خود و نحوه گزینش آنها، پای بندی پژوهشگر به روش شناسی ادبیات تطبیقی و بدفهمی نظریه و نیز تناقض میان نظریه و روش پژ وهش را بررسی و تحلیل کند.
تطبیق لغت فرس اسدی توسی و العین خلیل بن احمد فراهیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
35 - 49
حوزه های تخصصی:
اصولاً کار فرهنگ نویسی یا واژه نگاری(Lexicographie) تهیه و ارائه مجموعه های واژگانی است که بر طبق اصول زبان شناختی یا بهره گیری از واژگان شناختی صورت می گیرد. مقایسه تطبیقی فرهنگ «لغت فرس» اسدی توسی در زبان فارسی، و «العین» خلیل بن احمد فراهیدی در زبان عربی به عنوان اولین فرهنگ های لغت با توجه به پیشینه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دینی مشترک نشان از آمیختگی و نزدیکی دو زبان فارسی و عربی و اثرپذیری آن ها از یکدیگر دارد.
بن مایه های فوتوریستی در شعر ولادیمیر ماکایوفسکی و طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب فوتوریسم که در قرن بیستم با کوشش فیلیپو توماسو مارینتّی به ادبیات و هنر ایتالیا معرفی شد، پس از چندی از مرزهای ایتالیا گذشت. روسیه تنها کشوری بود که موج آوانگارد فوتوریسم را کامل پذیرفت و بخش عظیمی از ادبیات قرن بیستم خود را به دست مؤلّفه های فوتوریسم مبتنی بر انقلاب، تکنولوژی، کاربرد اصطلاحات مربوط به مظاهر جامعه مدرن و همچنین به چالش کشیدن سنت ها سپرد.
با آغاز نهضت مشروطه ایران و باز شدن درهای غرب، تبادلات فرهنگی و ادبی ایران و روسیه نیز آغاز شد. یکی از مکاتبی که به این واسطه تأثیر زیادی بر شعر شاعران ایرانی داشت مکتب فوتوریسم بود. ولادیمیر مایاکوفسکی به عنوان شاخص ترین چهره این مکتب، الگوی مناسبی برای تطبیق شعر شاعران فوتوریست ایرانی با مؤلّفه های فوتوریسم روسی است. در ادبیات ایران نیز طاهره صفّارزاده به عنوان شاعری انقلابی که چندین سال در غرب تحصیل کرد و رکود فرهنگی ادبی را تاب نیاورد و درصدد تغییر رویکرد ادبیات ایران بود و همچنین اشعارش شواهد زیادی از مؤلّفه های فوتوریسم دارد، بهترین گزینه برای این تطبیق است. از این رو در این مقاله درصدد هستیم با توجه به کارکرد مکاتب ادبی در حوزه ادبیات تطبیقی، وجوه مشترک شعر ولادیمیر مایاکوفسکی و طاهره صفّارزاده را از رهگذر مکتب فوتوریسم بررسی کنیم.
بررسی تطبیقی مضامین عشق عذری در «لیلی و مجنون» و «عروه و عفراء»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«لیلی و مجنون» یکی از برجسته ترین داستان های عاشقانه است که در ساختار، مضمون و نقش مایه های خود اشتراکات بسیاری با داستان «عروه و عفراء» دارد، در حالی که هر دو نمودی از عشق عذری و پاک هستند؛ از این رو شایستگی مقایسه و تطبیق با یکدیگر را دارند. نگارندگان در این پژوهش بر آنند که با تطبیق، توصیف و تحلیل این دو داستان مهم ترین ویژگی های عشق عذری را نمایان سازند و برای این منظور از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس رویکرد نقد تطبیقی در مکتب آمریکایی استفاده کرده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که نظامی و راویان داستان عاشقانه عروه و عفراء، آغاز و اوج گیری عشق را از دوران کودکی و به مرور زمان دانسته که بروز عوامل بازدارنده ویژگی های اصلی عشق عذری را سبب شده است. بر این اساس، مهم ترین مضامین عاشقانه مشترک میان دو داستان که مبتنی بر ویژگی های عشق عذری است، ویژگی هایی چون: اوج گرفتن عشق، تلاش برای وصال، پاکدامنی، عوامل بازدارندة متعدد، طلب یاری از نزدیکان، وجود رقیب و نصیحت کننده، پیوستگی یاد معشوق در تمام لحظات عاشق، وفاداری به معشوق تا پایان زندگی، تصویر حالت ناامیدی، طلب درمان، مرگ در راه عشق و وصال در جهان دیگر، هستند.
آن سوی ماهیت ادبیات تطبیقی از دیدگاه ناقدان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگامی که دانش ادبیات تطبیقی، مرزهای اروپا را درنوردید و به سرزمین های عربی راه یافت، موضع گیری های متفاوت و بعضاً متناقضی از سوی ناقدان عرب در برابر آن مطرح شد؛ برخی با استقبال از ادبیات تطبیقی، آن را روزنه ای برای تقویت فرهنگ و ادبیات ملی و ابزاری برای گفت و گو، دوستی، فهمیدن و شناخت دیگران و ... دانسته و گروهی دیگر با نگاه تردید و اتهام به آن نگریسته و بر این باورند که «اروپا محوریِ» مکتب های ادبیات تطبیقی و پیوند آن با «ناسیونالیسم» و «امپریالیسم» غرب، کوششی برای غربی نمودن اندیشه های عربی – اسلامی و آغازی برای استعمار نوین (فرهنگی) از سوی اروپاییان است. این پژوهش نظری، بر آن است تا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی به مرور موشکافانه و تحلیل دیدگاه های انتقادی گروه دوم بپردازد. یافتة اساسی آن نیز در این نکته است که این گروه ناقدان از زاویة هویت و فرهنگ به نقد و آسیب شناسی ادبیات تطبیقی پرداخته و بر این عقیده هستند که ادبیات تطبیقی دچار اروپا محوری و نژادپرستی فرهنگی است.
ریخت شناسی تطبیقی مقامه های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقامه های فارسی و عربی با وجود فراوانی و تنوع ظاهری، بنیانی همبسته دارند که حاصل ساختار روایی مشترک آن ها است. هدف اصلی این پژوهش، کشف و شناخت این ساختار روایی مشترک است. بدین منظور بر پایة «نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ» به ارزیابی 124 مقامة موجود در کتاب های مقامات بدیع الزمان همدانی، مقامات حریری و مقامات حمیدی پرداختیم و دریافتیم که ساختار روایات مقامه های فارسی و عربی از نظر انواع قهرمان و عملکرد آنان همانند هستند و در 31 «خویشکاری» و هفت حوزة عمل با نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ قابل تطبیق هستند. چنین رویکردی سبب شد، طرح 124 مقامه را در چارچوب الگویی واحد خلاصه کنیم و به این نتیجه برسیم که ساختار روایی این مقامه ها، در واقع اشکال مختلف از یک طرح اولیة بنیادین است که در خلق و ایجاد گونة مقامه مؤثر بوده است.
تأثیرپذیری گلستان سعدی از آموزه های تعلیمی قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعدی شیرازی، شاعر زبردست و نویسنده شیرین سخنی است که همگان به عظمتش در شعر و ادب مقرّ و معترفند. کسی چون او نیست که در زمینه پند و اندرز، داروی تلخ نصیحت را به شهد شیرین لطافت و ظرافت کلام بیامیزد و چون معجونی شفابخش، دل هر ادب دوستی را با کلامش التیام بخشد. وی در گلستان پرنقش و نگارش در هر بابی سخن رانده و به راستی داد سخن را در آن داده است. گویا سعدی در نگارش این کتاب گرانسنگ به قابوس نامه عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر نظر داشته و در بیان بسیاری از مسائل حکمی و اخلاقی از آن تأثیر پذیرفته است. اگر از دریچه ادبیات تعلیمی به کتاب گلستان و قابوس نامه بنگریم، به گنجینه ای سرشار از مواعظ مشترک و حکم مشابه و نکات ارزشمند تربیتی یکسان برخواهیم خورد که هر یک می تواند سرلوحه زندگی علمی و عملی بشر قرار گیرد. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی، به بررسی گلستان سعدی و قابوس نامه از دیدگاه ادبیات تعلیمی می پردازد تا در پایان بتوان از میزان تأثیرپذیری سعدی از قابوس نامه در خلق گلستان همیشه خوش وی آگاه شد.
همسانی مضامین ِحکایات و افسانه های اندرزی «ازوپ» با آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازوپ، افسانه پردازی است که نام او با حکایات ِاخلاقی حیوانات عجین شده و به عنوان پدر فابل در غرب شناخته شده است. گرچه از زندگی او اطلاع دقیقی در دست نیست اما حکایات باقی مانده از او هم چنان مورد توجه همگان است.
اغلب ۲۰۸ حکایت تعلیمی از افسانه های ازوپ در زمره فابل (= تمثیل حیوانی) قرار دارند که در آن ها هر حیوان، مثل یک تیپ از مردم است. افسانه های ازوپ مربوط به حدود قرن ششم قبل از میلاد است. شخصیت های حکایات ازوپ را حیوانات، گیاهان، انسان ها و خدایان تشکیل می دهد. به طور معمول، در پایان بیشتر این حکایات که نقش پردازان عمده آن حیوانات هستند، پندهایی بیان می شود. برخی از مضامین و محتوای آثار سعدی عیناً در افسانه های ازوپ دیده شده یا قابل تطبیق با کلمات و عبارات وی است. این می تواند از باب «توارد» یا «تأثیر و تأثر» باشد. از آن جا که فضایل و رذایل اخلاقی ریشه در ذات انسان دارد و تقریباً در تمام فرهنگ ها و زبان ها، مورد پذیرش همگان است، بسیاری از مفاهیمی که در افسانه های ازوپ آموزش داده شده در آثار سعدی هم به آن پرداخته شده است. مضامین ِآثار سعدی هم چون افسانه های ازوپ فضایل و رذایل اخلاقی را شامل می شود. در مجموع از میان حکایت های ازوپ، ۳۹ حکایتِ آن با بن مایه های شعر سعدی همسانی دارد و قابل تطبیق است. هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیلِ حکایت های ازوپ با مضامین و درونمایه مشابه درعبارات و اشعار سعدی است.
مقایسه ساختاری داستان خسرو و شیرین نظامی باشمس وقمرخواجه مسعود قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه و تحلیل دو داستان شمس و قمر و خسرو و شیرین از منظر ساختاری، نشان دهنده ی اوج هنر و بلاغت نظامی در نظم داستان های عاشقانه است.خواجه مسعود قمی را باید یکی از مقلدان نه چندان موفق نظامی دانست که اگرچه اثر او، به شکلی ساده و ابتدایی، همه عناصر سازنده داستان، از جمله: طرح، شخصیت، زاویه دید، صحنه پردازی و غیره را دارد، اما فاقد کیفیتی است که معمولاً داستان های موفق از آن برخوردارند. این جستار، به شیوه اسنادی و کتابخانه ای، به تحلیل و مقایسه ساختاری داستان شمس و قمر که از روی منظومه عاشقانه خسرو و شیرین و در همان وزن سروده شده است، می پردازد و با بیان خصایص داستان شمس و قمر، دلایل تفوّق نظامی را در پردازش اثر هنرمندانهجی وی، آشکار می سازد.
بررسی ترجمه ی کُردی «زاری» از لیلی و مجنون «نظامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظامی، از شاعران بزرگ داستان سرای ادب فارسی است که منظومه های او همواره مورد استقبال و پیروی دیگر شاعران قرار گرفته است. «زاری» (1283 ه.ش، 1360 ه.ش) از شاعران معاصر کُرد، یکی از این شاعران است که لیلی و مجنون نظامی را به زبان کُردی برگردانده است. این مقاله، به بررسی و توصیف مقایسه ای لیلی و مجنون «زاری» با لیلی و مجنون «نظامی» پرداخته است. برای نیل به این مقصود، ساختار داستان (هم خوانی ترجمه با اصل آن) و همچنین شیوه ی ترجمه ی آن (بیت به بیت یا مفهومی و...) مورد بررسی قرار گرفته و در سه بخش: حذف و ایجاز، افزوده ها، و تغییر، تقسیم بندی شده است. با توجّه به داده های این مقاله، در بخش حذف و ایجاز، حکایت هایی که در دل لیلی و مجنون «نظامی» آمده در برگردان این اثر به زبان کُردی، حذف شده و برخی از توصیف ها نیز به جانب اختصار گراییده است. در بخش افزوده ها که تنها دو مورد است به نظر می رسد توجیه بیشتر دو رخداد داستان، باعث شده است که شاعر این دو بخش را اضافه کند و آخرین بخش نیز که بخش تغییر است، تغییر در جزئیات داستان بوده است نه در ساختار کلّی داستان و توالی رخدادهای آن.
تحلیل محتوایی و ساختاری مقامات حمیدی و گلستان سعدی و واکاوی ریشه های آن دو در ادب عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقامه نویسی در نثر فارسی، نخستین بار با مقامات قاضی حمیدالدّین بلخی در قرن ششم و به تقلید از اسلوب نگارش مقامه نویسی عربی، پدید آمد. این کتاب که در همان عصر مؤلّف با اقبال و توجّه فراوان روبه رو شد، از سوی مترسّلان و نثرنویسان بسیاری مستقیم و غیرمستقیم نیز مورد تقلید قرار گرفت. چنین به نظر می رسد که سعدی، نیز با تألیف «گلستان» که نثر آن از نظر نوع انشا و اسلوب نگارش به مقامه شباهت دارد، در نگارش اثر خود از جهاتی به این اثر ادبی نظر داشته و از آن متأثّر بوده است؛ خصوصاً وجود تشابهات بسیار در دو سطح زبانی و ادبی در حکایت «جدال سعدی با مدّعی» و مقامة «فی الشّیب والشّباب» از مقامات حمیدی، ای ن فرض یه را ق وّت می بخشد که سعدی در این حکایت از نظر ساختار کلّی و شیوة داستان پردازی، سبک نگارش و ویژگی های زبانی و ادبی، بسیار به مقامة قاضی حمیدالدّین نزدیک شده است که هر دو نویسنده نیز در موارد مشترکی تحت تأثیر مقامات عربی بوده اند. در این جستار، بر آنیم تا با بررسی وجوه تشابه در این دو مقامه، علاوه بر نشان دادن تأثیرپذیری سعدی از قاضی حمیدالدّین بلخی، میزان تأثیرپذیری آن دو را از مقامات عربی، به ویژه مقامات حریری، نیز مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
أثر فریدالدین العطار النیسابوری فی شعر عبدالوهاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
للرمز والقناع حضور مکثف فی شعر عبد الوهاب البیاتی إلا أنّ معظم رموزه تدخل فی نطاق الرموز الصوفیة ما یدلّ علی استمداد البیاتی من رموز کبار المتصوّفة من أمثال فرید الدین العطّار وغیرهم کثیرون. یبدو من آثار البیاتی أنّه تأثّر بآراء الأدباء الفرس خاصّة الأدیب الصوفی الشهیر العطّار. ربّما من الأسباب التی ساعدت علی تأثّر البیاتی من العطّار تشابه الظروف المعیشیة التی عاناها الشاعران. فکلاهما عاش أوضاع سیاسیة واجتماعیة قاسیة. لو تقصّینا أشعار البیاتی لوجدنا أنّه اهتمّ بآثار العطار اهتماماً بالغاً فأخذ المزید من أفکاره الصوفیة فی أشعاره إلا أنّ تأثر البیاتی بالعطار لم یمنع البیاتی من النزوع إلی الحداثة والعصرنة فیمکن القول إنّ البیاتی جمع النزعة الصوفیة مع الاتّجاه الصوفی المتأثّر بالعطار.
ترمی هذه الدراسة إلی المقارنة بین أشعار البیاتی والعطار والترکیز علی أنّ البیاتی استقی من مصدر عرفان العطار العذب حتی الارتواء بالاعتماد علی المنهج الصوفی التحلیلی والذی ینتمی إلی المدرسة الفرنسیة وقد بنیت النتائج أنّ البیاتی استلهم کثیراً من الأفکار الصوفیة لدی العطار الذی یظلّ مناراً مضیئاً لسالکی درب العرفان. ولذلک یوجد المزید من المضامین المشترکة بینهما والوجه الممیّز بین الشاعرین یتمثّل فی انتهاجهما لمسارین مختلفین فی توظیف النزعة العرفانیة عالجناه فی المقال هذا.
«از توارد تا سرقت ادبی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرقت ادبی از دیرباز تا امروز، در متون بلاغی و مباحث نقد ادبی، به انواعی تقسیم شده است و افزون بر آن بحثی درباره تأثیرپذیری شاعران از یکدیگر و توارد به میان آمده است. به نظر می رسد، جز مورد «نسخ و انتحال» که با اطمینان بیشتری می توان ذیل عنوان سرقت ادبی بررسی و طرح کرد، در بقیه موارد، چون نمی توان موضوع سرقت را اثبات کرد، باید بیشتر به تأثر و توارد و نقش ضمیر ناخودآگاه توجه داشت. در این مقاله، افزون بر نقل و بررسی نمونه هایی از تشابهات تام یا نسبی برخی متون از مقوله تأثرات و توارد یا نقلِ ناخودآگاهانه، بعضی سرقت های ادبی و آرا و نظریات برخی منتقدان ادبی و اهل بلاغت، پیشنهادهایی درباره نوع قضاوت و داوری هنگام مواجه شدن با تشابه متون با یکدیگر، به هر شکل و اندازه، ارائه شده است.
حکمتهای تعلیمی مشترک در شعر رودکی و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعة نظام مند ویژگیهای شعری نویسنده، شاعر و هنرمند از جمله راهها ی دقیق و علمی است که ما را به دنیای آن ها نزدیک م یکند . رودک ی، پدر شعر کهن فارسی و بزرگ ترین شاعر دورة سامانی است. با این که از اشعار بیشمار او کمتر از هزار بیت به ما رسیده اما همین مقدار شعر باقی مانده نشان می دهد شعر او گنجینه ای از اندیشه، فکر، پند و حکمت است. شیخ اجل سعد ی ش یرازی نی ز با زبانی بس یار برجسته، سخنان خود را به مضامین حکیمانه می آراید. نگارندگان این نوشتار به بررسی اجمالی اندیشههای حکیمانة مشترک این دو شاعر بزرگ در محورهای ناپایداری دنی ا، غنیمت شمردن حال، ناگزیری از مرگ، مکافات عمل و… پرداختهاند. از این رو مبحث اصلی نوشتار حاضر، مضامین حکمی مشترک رودکی و سعدی است که به رغم وجود نمونههای قابل توجه، گویا تاکنون مغفول واقع شده است.
مقایسه درون مایه اخلاقی حکایات کلیله و دمنه و داستان های هانس کریستین اندرسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیله و دمنه نصرالله منشی با وجود تحولات بسیاری که در طول تاریخ آفریده شدنش پذیرفته، یکی از آثار ماندگار در حوزه ادبیات تعلیمی در تاریخ ادبیات ایران و جهان است. داستان های هانس کریستین اندرسن نیز از آثار ماندگار اخلاقی و تعلیمی در ادبیات جهان محسوب می شود. پیام های اخلاقی و فرازهای ارزشمند، یکپارچگی داستان ها، تمثیل و توصیف و نثر زیبا، دلیل ماندگاری کلیله و دمنه محسوب می شود. دلایل ماندگاری داستان های اندرسن نیز پیام های اخلاقی، استفاده از تمثیل و نثر توصیفی زیبا است. با بررسی همه این عوامل در هر دو دسته آثار، مهمترین عامل، درون مایه و پیام اخلاقی داستان ها و بیان پیام به صورت یک داستان تمثیلی است. در این پژوهش، خلاصه چهار حکایت از کلیله و دمنه و چهار داستان از اندرسن بیان شده، پس از آن درون مایه و پیام اخلاقی هر داستان به صورت جداگانه بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پیام اخلاقی حکایات کلیله و دمنه مبتنی بر محافظه کاری و حفظ منافع فردی و عمل گرایی قهرمان است که در هدایت فرد برای رسیدن به اهداف و امیال شخصی، بسیار مفید و کارساز است اما داستان های اندرسن حاوی پیام های اخلاقی اجتماعی بر اساس ایمان به خدا، پیروزی خیر بر شر و ایثار و گذشت است.