فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
بررسی تطبیقی گسست رابطه اضافی در دستور زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح گسست رابطه اضافی به معنای جدا کردن مضاف از مضاف الیه و خارج کردن یک ترکیب از صورت و حالت اضافی است و از آن جهت آن را گسست یا فک اضافه نامیده اند که مضاف از مضاف إلیه جدا شده و از حالت ترکیبی خارج می گردد. این عمل در دستور زبان عربی و فارسی قابل اجرا و دارای کاربرد بوده و مورد استفاده اهل دو زبان است.
هدف از این مقاله دست یابی به نقاط مشترک و تفاوت های میان این دو زبان در موضوع فک اضافه است؛ لذا از نوع توصیفی- تحلیلی و استنباطی با رویکردی تطبیقی می باشد.
از ره آورد پژوهش حاضر می توان به این مهم دست یافت که فک اضافه در هر دو زبان شیوه-های مخصوص به خود را داشته و بنا به علل مختلفی صورت گرفته است. هر چند به نظر می رسد که این علّت ها و روش ها در دو زبان عربی و فارسی در برخی موارد با هم اشتراک دارند؛ امّا می توان چنین استنباط کرد که هیچ کدام متأثّر از دیگری نبوده است.
بررسی زمینه های مشترک گرایش به رئالیسم جادویی در جنوب ایران و آمریکای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رئالیسم جادویی شیوه ای است که در آن نویسنده، خیال و واقعیّت را چنان با هم در می آمیزد که مرز مشخصی میان آن دو نباشد. اگرچه گابریل گارسیا مارکز به عنوان پیشرو این شیوه و برخی دیگر از نویسندگان مطرح آن، در آمریکای جنوبی می زیسته اند؛ امّا این نوع ادبی درکشورهای جهان سوم نیز رواج یافت. در ایران منیرو روانی پور و غلامحسین ساعدی به عنوان پیشگامان این حوزه ادبی شناخته می شوند؛ امّا نکته قابل توجّه این است که اغلبِ نویسندگان این شیوه مربوط به منطقه جنوب ایران هستند. تلاش ما در مقاله حاضر این است که ضمن بررسی شرایط اقلیمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دو منطقه جنوب ایران و جنوب آمریکا، زمینه های مشترک و علل گرایش نویسندگان دو منطقه به رئالیسم جادویی را روشن کنیم. به نظر می رسد شرایط خاصِّ اقلیمی، دور بودن از مراکز شهری، فقر اقتصادی و بی سوادی باعث گرایش مردم این مناطق به اسطوره ها، خرافات و جادو شده عرصه مناسبی برای تخیّل فراهم نموده است؛ به گونه ای که عنصر خیال، بخشی از واقعیت زندگی شان شده است. این زمینه ها با مؤلفه هایی همچون: موقعیت استراتژیک این دو منطقه و برخورداری از ذخایر ارزشمند، حضور استعمارگران، اختناق در حکومت های مرکزی، به خطر افتادن فرهنگ بومی همراه شده است و نویسنده روشنفکر را به سمت استفاده از عناصر جادویی برای روشنگری، گریز از اختناق و تلاش برای احیای فرهنگ بومی سوق داده است.
مقاومت در آثار محمدرضا میرزاده عشقی و پرسی بیش شلی با نگاهی به دوره شکست و وحشت در ادبیات فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به ادبیات فارسی و انگلیسی، به نظر می رسد شباهت هایی میان جوانان ایرانی چون محمدرضا میرزاده عشقی در دوره شکست پس از انقلاب مشروطه و جوانانی چون پرسی بیش شلی در دوره وحشت در انگلیس پس از انقلاب فرانسه وجود دارد و مطالبی را که در دوره شکست و وحشت در این دو سرزمین مطرح می شود می توان مقایسه کرد. این پژوهش دوره شکست و وحشت حاکم بر ایران و انگلیس پس از دو انقلاب و نیز مقاومت و واکنش روشنفکرانی چون عشقی و شلی را از دریچه ماتریالیسم فرهنگی بررسی می کند. آلن سینفیلد به وجود گسست هایی در متن ادبی اشاره می کند که به دنبال تضاد میان گفتمان های گوناگون شکل می گیرند و ایدئولوژی حاکم را زیر سؤال می برند. هدف گفتمان های غالب در عصر عشقی و شلی راندن به انزوا و سرکوب شاعران انقلابی بود. اما در چنین فضایی، این دو با زیرسؤال بردن ایدئولوژی حاکم، صدای خود را، که صدایی مخالف است، به گوش همگان رساندند و نوعی پایداری از خود نشان دادند. این نوشتار بر آن است تا نشان دهد آثار عشقی و شلی را می توان مقاومت، مخالفت و گسست در ایدئولوژی حاکم در ایران و انگلستان آن دوران دانست.
بررسی تفاوت های ساختاری گروه واژه های عدد و معدود در حالت نهادی و مفعولی در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های مهم آموزش زبان های خارجی توجه به تفاوت های زبانی و تأثیر آن ها در فرآیند یادگیری است. شمار اشیا جزء پدیده های عام زبانی است که در زبان های مختلف به اشکال مختلف نشان داده می شود. امکانات زبان های روسی و فارسی در بیان شمار اشیا، به ویژه در سطح صرفی- نحوی کاملاً متفاوت است و به همین دلیل یادگیری و کاربرد صحیح «گروه واژه های عدد و معدود» (عدد+ اسم/ عدد+ صفت+ اسم) در حالت فاعلی و مفعولی در زبان روسی، یکی از مسائل دشوار مربوط به یادگیری این زبان برای فراگیران ایرانی است. تغییر ساخت های مورد اشارة زبان روسی با توجه به ملاک هایی مانند حالت دستوری، نوع عدد، جنس معدود، جاندار یا بی جان بودن آن از مقولاتی هستند که این ساخت ها را در تقابل با یک ساخت واحد در زبان فارسی قرار می دهد. هدف این پژوهش مقایسة ساخت های ذکر شده در دو زبان روسی و فارسی و بررسی علل بروز خطاهای یادگیری روسی آموزانِ فارسی زبان و تحلیل آن ها با هدف رفع مشکلات آموزشی زبان آموزان ایرانی است.
یک رباعی و چند شاعر
جستاری مقایسه ای در فن معارضة عربی و معادل فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از بررسی فرایند شکل گیری فن معارضه و سیر تحول و تطور آن در ادبیات عربی و فارسی، به مقایسة تطبیقی معارضات عربی و معادل های آن در ادبیات فارسی می پردازیم. فرضیة مقاله این است که معارضات در ادب فارسی مثل بسیاری از قالب های شعری از ادبیات عربی نشئت گرفته اند و مسئلة بنیادی این مقاله، چگونگی و میزان شباهت های این دو فن در ادبیات عربی و فارسی است. در این راستا ابتدا اصل فن معارضه را از منظر معانی لغوی و اصطلاحی بررسی و به دنبال آن معادل های این فن در شعر و نثر عربی و فارسی را معرفی می کنیم. در این قسمت مباحثی نظیر اقتفا، استقبال، نقیضه، نظیره، تخمیس و تضمین را به عنوان مشترکات ادبی دو زبان عربی و فارسی همراه با شواهد هریک می آوریم و در پایان با نگاهی تحلیلی به ارزیابی این گونه سروده ها و پیامدهای آن ها می پردازیم.
نقد و بررسی ردپای شب های موسه در افسانة نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیما که به عنوان پدر شعر جدید فارسی شناخته می شود، با بهره گیری از آثار ایرانی پیش از خود و منابع فرنگی، به ویژه ادبیات فرانسه، توانست درکنار ساختارشکنی هنری در شعر فارسی، به عنوان شاعری «دوران ساز»، مضامین و تصاویری جدید در شعر فارسی پدید آورد. بررسی تأثیرپذیری نیما از آثار فرنگی، هم به شناسایی منابع و سرچشمه های مضامین و عناصر شعر جدید فارسی کمک می کند و هم در شناخت شخصیت هنری نیما و بوطیقای وی بسیار مؤثر است. برخی از تصاویر جدید نیما که برای اولین بار در شعر فارسی و برپایة قواعد هنری ارائه شده اند، از آثار شاعران فرنگی، به ویژه شاعران رمانتیک فرانسه، الهام گرفته اند.
در پژوهش حاضر، افسانة نیما را با قطعات شب های آلفرد دو موسه (1810-1857)، در چارچوبی علمی و به صورت تطبیقی مقایسه می کنیم و میزان و نوع تأثیرپذیری نیما در سرودن افسانه از الگوی فرانسوی را مورد بررسی قرار می دهیم. این اشعار اشتراکات ویژه ای دارند و به همین دلیل، الگوبرداری نیما از شعر فرانسوی برای ایجاد ساختاری جدید در نظام زیبایی شناسی شعر فارسی قطعیت می یابد. بستر هریک از این اشعار، مکتب رمانتیسم است و درنتیجه تصاویر، عاطفه، تخیل و تمامی اجزای این اشعار به مکتب رمانتیسم تعلق دارند. افسانه و قطعات شب های آلفرد دو موسه انگیزة سرایش و عناصر دراماتیک، اعم از مکالمه و شخصت پردازی مشترکی دارند که در پژوهش حاضر با ارائة نمونه هایی از این اشتراکات، توان هنری نیما در الهام گیری از الگوی فرانسوی را مشخص می کنیم.
مطالعه تطبیقی واژه افزایی در فارسی و عربی (با تکیه بر سه عنصر اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارندگان در این مقاله، فرایند واژه افزایی این دو زبان را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و توانایی ها و محدودیت های هریک از این دو زبان را در مسیر پویایی و زایایی نشان داده اند. این پژوهش، اشتقاق، ترکیب و تغییر معنایی کلمات را به عنوان سه ساز وکار اصلی و مشترک میان این دو زبان در حوزه واژه افزایی مورد مطالعه و دقت نظر قرار داده است. مطالعه حاضر نشان می دهد ساختار گسترده اشتقاقی و ترکیبی که زبان فارسی از آن برخوردار است، در قرن گذشته، بیشتر در خدمت زایایی قرار گرفته و طیف وسیعی از واژه های جدید به ذخیره انبوه واژگانی این زبان راه یافته است. در زبان عربی، از آنجا که واژگان در قالب هایی وزنی پایه ریزی شده اند قالب ها، انعطاف لازم را برای صورت بندی واژه هایی که از طریق ترکیب ساختاری ساخته می شوند، ندارند و محدودیت های ساختاری خود را بر برخی واژگان تحمیل می کنند. در زبان فارسی نیز، تکیه افراطی بر ساخت واژگان از طریق ترکیب، در مواردی باعث استفاده کمتر از عناصر اشتقاق ساز و نادیده گرفتن عنصر اشتقاق شده و مانعی در برابر زایایی واژگان اشتقاقی ایجاد کرده است.
حافظ و طرز سخن خواجو
ادبیات ملی و ضرورت بازتعریف آن؛ زبان: بازتاب زمان، فرهنگ و اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پاره ای موارد در حوزة مطالعاتیِ ادبیات تطبیقی نمی توان به طور دقیق و صریح معین کرد که یک اثر مربوط به ادبیات کدام ملت و قوم است. به نظر می رسد علت این مسئله مشخص نبودن تعریف و مرز ادبیات ملی باشد که خود، معلول دقیق نبودن معیارهایی است که برای ادبیات ملی تعریف شده است. در حالی که گروهی دنباله روان مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی زبان را یگانه (یا قوی ترین) ملاک برای تعیین مرز ادبیات ملل و تعریف ادبیات ملی دانسته اند، گروهی دیگر عموماً موافقان مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی با تردید در اعتبار و کارآیی معیار زبانی، ملاک هویت سیاسی را مطرح کرده اند. البته گاه در کنار دو معیار مذکور معیارهای دیگری همچون پیوستگی تاریخی، هویت مشترک فرهنگی، مرزهای دینی مذهبی، جهان بینی های سیاسی و حتی مرزهای جغرافیایی (هم سرزمینی) نیز مطرح می شود.
برای بررسی بیشتر این موضوع، نگارندگان مقاله کوشیده اند با نقد معیارهای مذکور و نشان دادن ناکافی و غیر دقیق بودن این معیارها، مؤلفه های فرهنگی و گفتمان فرهنگی حاکم بر اثر را به عنوان معیاری راه گشا پیشنهاد کنند.