درخت حوزه‌های تخصصی

ادبیات تطبیقی

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
۲۸۲۱.

هنر شروع داستان در حکایات سعدی و داستان های کوتاه غرب

کلید واژه ها: گلستان داستان کوتاه آغاز داستان بررسی ساختار حکایات سعدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک حکایت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۳۴۸۵ تعداد دانلود : ۱۴۳۱
داستان کوتاه، از نظر فشرده سازی و حذف و گزینش، روند تکاملی را طی کرده است که برخی مراحل و نشانه های آن، در آثار ناب کلاسیک ادبیات فارسی و شاید برجسته تر از همه، گلستان سعدی، دیده می شود. هنر آغاز یا به عبارتی انتخاب نقطه آغاز پیش از آنکه در آثار نویسندگان بزرگ امروز تجلی یابد، در حکایات گلستان دیده می شود. جایی که انتخاب نقطه شروع مناسب، سبب شده است تا منحنی های ادراکی و احساسی در کوتاه ترین زمان ممکن بر هم منطبق شده، برداشت ذهنی و حظ حسی به صورت تلفیق شده در سیستم عصبی خواننده پدید آید. در این پژوهش، با نگرشی کالبد شکافانه، نوع آغازهای سعدی با آغازهای نویسندگان برجسته داستان کوتاه جهان مقایسه شده است. در این مقایسه چند عامل اساسی ملاک قرار گرفته؛ از جمله استفاده از هنر حذف و گزینش در آغازها، حذف زمانی، القای باورپذیری از طریق مستندسازی، هنر چینش واژه ها، و نوع به کارگیری ریتم برای تعمیق باورپذیری حکایات. نتیجه بررسی نشان داده است که دامنه نبوغ سعدی، به طور غریزی این عناصر را پیش از آنکه ادبیات غرب از طریق اکتسابی در نگارش داستان های کوتاه و به ویژه داستان های کوتاه موسوم به مینی مال، به کار گیرد، در حکایات خود، پوشش داده است.
۲۸۳۰.

مقایسه داستان بهرام چوبینه با تراژدی مکبث(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۱
در میان شاهکارهای ادبی جهان، به دلیل اندیشه ها و جان مایه های مشترک، همانندی های بسیار به چشم می آید. در این نوشته، با مقایسه داستان بهرام چوبینه از شاهنامه فردوسی و تراژدی مکبث اثر شکسپیر و از راه باریک شدن در سرنوشت قهرمانان این دو داستان می کوشیم تا سرشت انسانی را در پرتو اندیشه دو شاعر نامدار شرق و غرب روشن تر ببینیم. شاهنامه فردوسی و نمایشنامه مکبث شکسپیر از جهات گوناگون همانندند: آفرینندگان هر دو در شمار ابرمردان ادبیات جهان اند؛ هر دو روایات تاریخی را دست مایه آفرینش ادبی خود ساخته اند؛ هر دو، طبعا به مقتضای اثر هنری، در روایت دست برده اند؛ هر دو اثر در سال های پختگی و کمال خود- احتمالا در آخرین دهه زندگی- پدیده آمده اند؛ و سرانجام، در هر دو اثر، سایه روشن های روح آدمی در مواجهه با قدرت نگاشته شده است. نمایشنامه مکبث، چون دیگر آثار شکسپیر در دوران کمال او، از نوع تراژدی است؛ اما اثر حکیم توس، اگر کاملا با موازین تراژدی منطبق نباشد، مایه های سرشار تراژیک دارد. دو داستان را ذیل سه عنوان- بستر، وقایع، شخصیت ها- بررسی می کنیم و در این بررسی آنها را همچون دو آیینه در مقابل هم می گذاریم و می کوشیم تا کمال و نقص هر یک را در دیگری باز جوییم. ضمنا شایسته دیدیم که، در لابه لای گفتار، هر واقعه را در جای خود به اختصار نقل کنیم تا خوانندگان در جریان ماجرا قرار گیرند تا برای آنان یادآور خوانده های گذشته باشد.
۲۸۳۱.

مقایسه سرود بیست و دوم ایلیاد ( کشته شدن هکتور ) و حماسه رستم و اسفندیار بر پایه الگوی لباو والتسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی روند فضاسازی چکیده ساخت کلان گره گره گشایی درس اخلاقی نقش ارجاعی نقش ارزیابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۸
در این پژوهش به بررسی ساخت کلان یا چارچوب فکری حماسه رستم و اسفندیار شاهنامه فردوسی و روایت کشته شدن هکتور بر اساس الگوی لباو و والتسکی (1967) پرداخته شده است. از مقایسه و تطبیق روایت رستم و اسفندیار و کشته شدن هکتور بر بخشهای عمده الگوی فوق که شامل فضاسازی، روند و پایان بندی است مشاهده می شود که هر دو روایت بر الگو منطبق است. به عبارت دیگر، این دو روایت که از دو فرهنگ و زبان متفاوت هستند، جهانی بودن الگوی فوق را تایید می کند. در این مقاله، ابتدا به معرفی الگوی لباو و والتسکی...
۲۸۳۴.

حافظ و خیام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵۸ تعداد دانلود : ۱۱۸۵
میان ابوالعلا معری ، خیام و حافظ همسویی هایی وجود دارد که همه این اشتراکات نه در اثر تاثیر مستیم آنها از یکدیگر است . اشتراکات فکری حافظ و خیام را می توان در سه مقوله : خدا ، انسان ، جهان بررسی کرد . بیگمان زیر بنای فکری خیام ، ارسطویی است و زیر بنای فکری حافظ افلاطونی و اشراقی است . ولی آن دو درباره جهان و انسان غم مشترکی دارند برای مثال مرگ ، ناپایداری های جهان و اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار آنها بسیار رنج می دهد و به اندیشه وا می دارد ، بنابر هر دو سفارش هایی به دریافت وقت و اغتنام فرصت دارند . هر دو معتقدند به نیرویی مسلط بر اراده انسان هستند و از دست این نیروی ناگزیر با زبان شعر به فغان آمده اند . هر دو از وضع جهان و اداره آن ناراضی هستند و شکایت دارند . هر دو رند و سنت شکن هستند.
۲۸۳۶.

روایت آلمانی منظومه رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت حماسه تراژیک اساطیر آلمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۱۴۵۱ تعداد دانلود : ۷۰۰
یکی از حماسه های بسیار کهن، بازی تلخ سرنوشت پدریست که به نبرد با پسرش محکوم می شود و تلاش هیچ یک از طرفین نمی تواند مانع از تحقق مشیت محتوم گردد. در روایت آلمانی مهر پدری به منصه ظهور می رسد و در روایت فارسی مهر پدری و فرزندی هر دو خودنمایی می کند ولی هیچ یک به عاقبت خوشی منتهی نمی شود. گویی مضمون این حماسه پرشور باستانی از قدیم در نزد همه اقوام کهن با فاجعه ای غم انگیز همراه بوده است. در روایت آلمانی اگر چه پایان منظومه مفقود شده است ولی با توجه به روایات این حماسه در زبان های دیگر می توان چنین حدس زد که در آنجا نیز هلاکت فرزند به دست پدر این تراژدی دیرین را به پایان می رساند.
۲۸۳۷.

سهراب سپهری و ویلیام وردزورث، دو شاعر وحدت وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۸۷
سهراب سپهری و ویلیام وردزورث، شاعر انگلیسی اواخر قرن هجدهم و نیمه اول قرن نوزدهم، به دو زمان و دو فرهنگ و سنت شعری متفاوت تعلق دارند. اما، به رغم تفاوت های بارز از جهت شیوه بیان، به مضمون کم و بیش مشابهی می پردازند. هدف این مقاله بررسی همین مضمون مشابه است. مبنای این مقایسه شعر «صدای پای آب» از سپهری و شعر «صومعه تین ترن» از وردزورث است. این دو شعر، که هم از قوی ترین اشعار این دو شاعر شمرده می شوند هم به بهترین وجهی بیانگر افکار آنان هستند، از حیث قالب و شمار ابیات متفاوتند: «صومعه تین ترن» در 159 بیت و «صدای پای آب» در 367 بیت است. قالب «صدای پای آب»‌ نام مشخصی ندارد، فقط، به اعتبار شمار ابیات، می توان آن را شعر بلند خواند. شعر وردزورث در قالب قصیده وار است، هر چند شمار ابیات بندها مساوی نیست. شعر بی قافیه و، در نوع خود، از زیباترین نمونه ها در ادبیات انگلیسی است. در ادامه مقاله، نخست خلاصه ای از دو شعر را آورده ام و، پس از بیان کلیاتی در باب ساختار و زبان این دو منظومه، به مقایسه آنها از حیث مضمون پرداخته ام ...

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان