فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۳۵۶ مورد.
بررسی مضامین شعر اعتراض در ادبیات انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توللی و شعر نو
شعر ایران: شعر امروز
حوزه های تخصصی:
وظیفه ی اجتماعی شعر
مرگ شخصیت در رمان نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رمان نو (شخصیت) در جامعه غرق شده است و چه بسار قهرمان داستان از نسلی فراموش شده انتخابی شده باشد که اهمیت چندانی ندارد. رمان نویسان جدید، (شخصیت) داستان را از قالب سنتی بیرون کشیده اند و به او شکلی نو بخشیده اند . امروز دیگر از (قهرمان) داستان تعریف خاصی ارائه نمی شود و رفتار و سکنات او مورد تحلیل و بررسی قرار نمی گیرد. در این جستار سعی شده در قالب مثالهایی از آثار رمان نویسان جدید این فروپاشی و مرگ شخصیت نشان داده شود...
شعر مشروطه و شعر عوام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تبارشناسی ادبیات پیش از مشروطه ادبیات معترض و روشنگر (بخش نخست)
حوزه های تخصصی:
رمان تاریخی و دو رویکرد مکمل
حوزه های تخصصی:
فرخی یزدی و توانمندی های غزل در عصر مشروطه
حوزه های تخصصی:
قالبهای شعر، در طول هزار ساله ادب فارسی توانمندیها و ظرفیتهای گوناگونی پذیرفته اند و برای بیان و تشریح انواع حالات و موقعیتهای انسانی و موضوعات و مضامین متفاوت مورد استفاده قرار گرفته اند. این قوالب بنابر ذوق و سلیقه مخاطبان خود یعنی غالب فارسی زبانان هر کدام در انتقال برخی از عواطف و احساسات از توفیق بالنسبه قویتری برخوردار شده اند، چنانکه قالب قصیده در سرتاسر ادب سرزمین ما، با اینکه برای بیشتر موضوعات شعری، از قبیل مدح، وصف، پند، عشق و... به کار گرفته شده است اما در زمینه مدح و مدیحه سرایی بنا به دلایل و شرایط خاص تاریخی از موفقیت بیشتری بهره مند گشته است، یا قالب رباعی در شعر فارسی با اینکه در زمینه های گوناگونی مورد آزمایش قرار گرفته است اما در نشان دادن بی وفایی دنیا و بی اعتباری عمر و تلخی مرگ، توفیق چشمگیری یافته است به نحوی که در ادبیات ما هر کس چنین اندیشه ای را خواسته است بیان کند تاثیرات و احساس درونی خود را در قالب رباعی به مخاطبان خویش عرضه داشته است...
افسانه های گیلان
ساخت روایت در شعر نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت در سادهترین مفهوم، داستانی است که در زمان روی میدهد و راوی کسی است که این داستان را نقل میکند. با این که حجم گستردهای از اشعار نیما یوشیج روایتی از درد و رنج جامعه، عشق متعالی انسان به مردم و خاطرات کودکی و طبیعتی است که شاعر در آن زندگی کرده و تجربه آموخته اما به این جنبه از شعر او کمتر توجه شده است. اشعار روایت مدارانه نیما دارای دو ساخت سنتی و نو هستند. در ساخت سنتی گاه شاعر به شکل قدیم شعر کاملا وفادار بوده و گاه در قالبهای معهود شعر قدیم تغییراتی به وجود آورده که نتیجه رویکرد خاص او به کارکد جدید قافیه بوده است و از آمادگی ذهنی شاعر برای ورود به ساخت تازهای از شعر حکایت میکند. به عبارت دیگر نیما با روی آوردن به کارکرد دیگری از قافیه در واقع زمینه را برای طرح حرفها و درد و رنجهای تازه فراختر کرده است. در تمام اشعار روایی چه در ساخت سنتی و چه غیرسنتی، شاعر به عنوان دانای کل، شخصیتها و گفتار آنها را شکل داده و هرجا که لازم بوده با هنرمندی به توصیف صحنه و فضای داستان پرداخته و یا با تفسیر و تحلیل واقعه، نتیجهگیری و پیامرسانی کرده است. هدف نیما از روایتهای داستانی گاه اثبات مقولهای اخلاقی و گاه آموزش پند و حکمت و زمانی تهییج احساسات خواننده و تاثیرگذاری بیشتر بر او است و آنجا که مقولهای اجتماعی را مطرح میکند زبان او به شدت استعاری و سمبولیک و پنهان کار میشود. به طوری که به همراه عدول از هنجارهای صرفی و نحوی، بخصوص در منظومههای بلند، زبان شعر او بسیار دشواریاب گردیده و ارتباط معرفتی خواننده را با شعر به سختی ممکن میسازد.