فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۷۲۲ مورد.
بررسی چند شگرد صرفیِ ادبی ساز زبان در سروده های بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که شعر نتیجه درهم شکستن نظام و اصول حاکم بر زبان معیار (خودکار) است، شاعر برای خلق یک اثر هنری ناگزیر است از این هنجارها عدول کند و برای ظهور این دگرگونی از ابزارها و شگردهای گوناگونی بهره می برد که سبب نزدیک شدن محور زبان به نقش ادبی آن می گردد. در این میان، بیدل دهلوی به عنوان برجسته ترین شاعر سبک هندی در به نمایش درآوردن ویژگی های فرمی و محتوایی این دوره، به خلق و به کارگیری شگردهایی زبانی پرداخته است که یا آن ها را تنها در زبان بیدل می توان یافت یا سروده های وی تبلور کامل و زیباتری از آن ها را دربردارد. از این رو، در پژوهش حاضر سعی شده است برخی از این شگردهای ابهام انگیز زبانی و ساختارهای سازنده و معانی قابل دریافت از آن ها، براساس فرایندهایی که در ژرف ساخت این عبارات و ترکیبات بر روی محورهای فرضی جانشینی و هم نشینی زبان صورت می گیرد و عامل پیوند آن ها به روساخت می گردد، تحلیل و ارائه گردد.
مقام و طریق جلال آل احمد
حوزه های تخصصی:
ویژگی های اقلیمی و روستایی در داستان نویسی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقلیم گرایی در داستان نویسی معاصر ایران به طور جدّی از دهة هزار و سیصد و سی شمسی آغاز می شود و در دهه های چهل و پنجاه به اوج خود می رسد. داستان های اقلیمی غالباً بازتاب دهندة ویژگی ها و عناصر مشترکی چون فرهنگ، باورها، آداب و رسوم یک منطقه جغرافیایی اند. با توجّه به خاستگاه نویسندگان و ویژگی های اقلیمی بازتابیده در آثارشان، پنج حوزه یا شاخة داستان نویسی اقلیمی شمال، جنوب، غرب(کرمانشاه)، شرق(خراسان) و آذربایجان، در داستان نویسی معاصر ایران قابل تشخیص است. این مقاله پس از دادن تعریفی از داستان اقلیمی و برشمردن ویژگی های آن- که خود مستخرج از داستان های اقلیمی پنج حوزة مذکور و مشترک در میان همة آن هاست به معرّفی انتقادی داستان های اقلیمی و روستایی خراسان و برشمردن ویژگی های آن ها با ارائة شواهد و نمونه های متنی، می پردازد.
« مام وطن » در دیوان ادیب الممالک فراهانی
حوزه های تخصصی:
جلوه های جمال شناختی سبک هندی در شعر پایداری قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه می انگاشتند نبود؛ سبک هندی آنقدر ها توانایی های تاکنون به چشم نیامده داشت که بتواند پس از دوره ای هویت خدشه دار شده خود را باز بسازد و با همان نازک خیالی ها و مضمون پردازی های انکار شده، از شاعران دلبری کند و در کنار رمانتیسیسم و سمبولیسم اروپایی در شعر نیما و پیروان وی رسوخ کند و به ویژه چشم هایی را که پس از انقلاب، به واسطه دردها و دغدغه های برخاسته از یک ایدئولوژی نوظهور، کمتر به افق های غرب می نگریست، به شگفتی آفرینی های رنگارنگ خود خیره کند و در این میان سهم بیدل دهلوی و صائب تبریزی از همه بیشتر بود. قیصر امین پور، نام آشنای ادبیات معاصر ایران نیز با همه وابستگی ها و دلبستگی ها به سنت های ادبی و رسم و راه های شعر نیمایی، از تاثیر پذیری از شگردهای شاعرانه سبک هندی بر کنار نماند و شعر خویش را از نظر برخی جلوه های جمال شناختی باز آمده در این سبک، به سبک هندی ماننده کرد. «جلوه های جمال شناختی سبک هندی در شعر قیصر امین پور» تفصیل این اجمال است.
مقایسه رویکردهای استعمار ستیزی در دو جریان کلاسیک و نوگرای شعر معاصر عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه شعر سیاه فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله قصد نگارندگان این است که ضمن بیان مبانی فکری شعر سیاه در غرب و بیان مناسبتهای آن با مکتبهایی همچون مکتب باروک، رمان گوتیک، گروتسک، ابسوردیته و ... عناصر زیرساختی شعر سیاه را در شعر معاصر فارسی، که عمدتا شامل برخی از نظریات فلسفی و نیز اوضاع اجتماعی و تاریخ سیاسی درهم تنیده شده ای است، گذرا تبیین کنند و جلوه های گوناگون این نوع شعر را در آثار فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی نشان دهند و تا حد امکان به مقایسه آنها بپردازند. با شیوه تحلیل توصیفی تطبیقی در خواهیم یافت که اشعار فروغ و رحمانی از جهت دربرداشتن مفاهیمی همانند 1- اندوه 2- شکست 3- ناامیدی 4- ظلمت/شب 5- تنهایی 6- سخنان هنجارستیزانه عقیدتی 7- سخن از کامجویی جسمانی نظیر هم است و در اموری نیز با هم متفاوت است که عبارت است از: 1- اختلاف در انگیزه تلخکامی 2- استنباط متفاوت از عشق 3- شیوه های گوناگون بیان طنز 4- تفاوت در تصویرسازی 5- تفاوت در روش ستیز با هنجارها.
بررسی برخی از ویژگی های فرهنگ دموکراتیک در شعر عصر مشروطه و تفاوت های آن با شعر عصر بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی بررسی برخی ویژگی های فرهنگ دموکراتیک در شعر عصر مشروطه است. به این منظور ابتدا با اشاره به دیدگاه نظری مانهایم، مفهوم دموکراسی تعریف شده است. ساختار این مقاله بر اساس مفهوم فاصله زدایی مانهایم شکل گرفته است. این مفهوم که ویژگی اصلی فرهنگ دموکراتیک است، در پی حذف یا تحدید فواصل عمودی است. حاصل امر در حوزه های مختلف دارای وجوه بروز متفاوت است که در مجموع سیمای کلی فرهنگ دموکراتیک را شکل می دهد. برخی از وجوه این سیمای کلی در حوزة ادبیات قابل رؤیت است. بخش دوم مقاله به ارائة نمودهای ادبی فرهنگ دموکراتیک پرداخته است. در نهایت و در جمع بندی نهایی، این مقاله شعر عصر مشروطه را دارای ویژگی های دموکراتیک دانسته است.
پیچیدگی های سبک اصفهانی یا هندی و زمینه های پیدایش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان غالب بر ادبیات عصر صفوی، به دلیل قرار گرفتن در متن حکومتی ایدئولوژیک، رگه های نیرومندی از فرمالیسم را در بطن خود نهفته دارد. فرم گرایی و نگرش غیر ایدئولوژیک و سنت ستیزی و مبارزه به شیوه های غیر سیاسی و تساهل و تسامح و نگرش فرامذهبی و فراملیتی که از خصوصیات این ادبیات است، در واکنش به رویه های کاملا وارونه با این گونه شاخصه ها، در ادبیات این دوره مطرح گردیده است. بر اساس این ذهنیت و در واکنش به زمانه و زمینه های فرهنگی آن است که در ادبیات این دوره، پیچیدگی و دگر اندیشی و مضمون یابی و منطق تمثیلی و استقلال و فقدان وحدت در ابیات و نوآوری در همه موضوعات از اهمیت اساسی برخوردار شده است. چون همه این ویژگی ها در فرهنگ ساده و سنتی و یک رنگ و تقلیدگرانه حاکم بر جامعه به فراموشی سپرده شده است. البته تاثیر نقدهای محفلی در قهوه خانه ها و گویش فارسی زبانان هندوستان و خلاقیت های شماری از شاعران اصفهان و شهرهای پیرامون آن را بر شکل گیری این سبک نیز نباید به فراموشی سپرد.
تقویم تاریخ شعر
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
پایان بندی مصراع در شعر نیمایی
حوزه های تخصصی:
شرح حاشیه؛ نگاهی به کتاب شرح حاشیه (بررسی جریان های حاشیه ای شعر معاصر بعد از نیما)
حوزه های تخصصی:
ادبیات سرگرمی جذابی است!
حوزه های تخصصی:
تشخیص سبک فردی نویسندگان بر اساس شیوه تحلیلی کیوسام و بررسی کارآیی آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشخیص مؤلف، یکی از شاخه های زبان شناسی حقوقی است که در آن سعی می شود تا نویسنده متن (از متون ادبی گرفته تا حقوقی)، با توجه به ملاک هایی که هر شیوه ارائه می کند مشخص شود. از آنجا که در زبان فارسی بیشتر تلاش های صورت پذیرفته در این زمینه، در حوزه متون ادبی و بر پایه ملاک های سبکی و سلیقه ای بوده اند و از روش های مطمئن تر برای این منظور استفاده نشده است، عدم قطعیت و اختلاف نظر در مورد نتایج حاصل از آن دور از انتظار نیست. بر این اساس، مقاله حاضر پس از مرور اجمالی پیشینه مطالعات انجام گرفته در زمینه تشخیص مؤلف، به معرفی یکی از رویکردهای مطرحِ آماری موسوم به تحلیل کیوسام پرداخته و با اِعمال آن بر پاره ای از متون نثر فارسی معاصر، کارآیی شیوه مذکور را در این زبان بررسی می کند.