این مقاله به بحث و بررسی شرح و معنی چند بیت از داستان رستم و اسفندیار اختصاص دارد. بدین صورت که نگارنده در آغاز طرح مساله کرده و بیت یا ابیاتی که در معنی آنها دشواری و در نتیجه، اختلاف نظر وجود داشته است، نقل کرده و سپس توضیحات و معانی آنها را از کتابهایی که به وسیله دکتر اسلامی ندوشن، دکتر انوری و دکتر شعار، دکتر رستگار فسایی، دکتر جوینی، دکتر شمیسا و دکتر نظری و مقیمی نوشته شده نقل کرده است. نویسنده پس از نقل توضیح و معنی بیتها از آثار هر کدام از نویسندگان بالا، اشکال یا نقص احتمالی آنها را مطرح کرده و در نهایت معنی تازه یا کاملتر بیتها را نوشته است.
قصه زال و رودابه در بستری از تقابل دوگانهBinaryopposition جریان دارد. تقابل بین زابلستان به محوریت زال، و کابل به محوریت مهراب. زال و زابل در پرتو فره ایزدی و گزاره های اهورا مزدایی معنا می شوند و مهراب و کابل با گزاره های اهریمنی. زیرا مهراب از تبار ضحاک ماردوش است. عناصر داستان اعم از اشخاص و حوادث در جریانی از تقابل دوگانه حرکت می کنند. اجزاء این تقابل دو گانه، گاه با هم در تعاملinteraction هستند و گاه در تضادparardox، یعنی زیر ساخت واحد دارند و رو ساخت متکثر. اشخاص محوری داستان عبارتند از سام، منوچهر، زال، رودابه، سهراب، سیمرغ(شخصیت فراتاریخی) و حوادث محوری عبارتند از: تولد زال، پرورش زال، طردِ زال از سوی سام. مجموعه اشخاص و حوادث، هر یک به فراخور موقعیت کار کردی و هویت ذاتی خود ساختار افسانه زال و رودابه را می سازند.