فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷٬۱۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، برخی از شارحان در ضبط واژه ی «بوسم» در بیت یاد شده از خاقانی، تردید کرده و باور دارند که این واژه تصحیف «نوشم» (صورت کوتاه شده ی نیوشیدن) و به معنای شنیدن است و سخن خاقانی را در این بیت نه ناقوس بوسیدن، بلکه ناقوس نوشیدن؛ در معنای نیوشیدن و شنیدن گرفته اند که در گذر زمان تصحیف شده و به صورت ناقوس بوسیدن درآمده است. هدف نگارندگان از این نوشتار، بررسی معنایی و کاربردی «ناقوس» و انواع آن در متون منظوم فارسی و پیشینه ی این واژه و سرانجام، رسیدن به مفهوم درست ناقوس و ناقوس بوسیدن است و در همین رهگذر سعی شده است تا با مراجعه به منابع لغت و دیوان های شعری فارسی، موضوع ناقوس بوسیدن/ نوشیدن بیشتر بررسی و ریشه یابی شود و این ابهام رفع گردد.
بررسی و ارزیابی کتاب مرایا للالتقاء والارتقاء بین الأدبین العربی والفارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقالة حاضر، بررسی شکلی و محتوایی کتاب مرایا للالتقاء والارتقاء بین الأدبین العربی والفارسی به قلم حسین جمعه است. پیش از ورود به موضوع، شرح حال مختصری از نویسندة کتاب بیان شده و مشخّصات و مسألة پژوهش، ذکر گردیده است. سپس نقد مؤلّفه های شکلی و دیداری اثر، همچون میزان رعایت قواعد عمومی ویرایش و نگارش، کیفیت حروف نگاری، صفحه آرایی و جامعیت صوری کتاب، مورد توجّه قرار گرفته است. عناصر محتوایی، همچون انطباق عنوان با مطالب کتاب، اعتبار علمی منابع، دقّت پژوهشگر در ارجاعات، بهره گیری از ابزارهای علمی لازم برای تفهیم و تبیین موضوع، کیفیت و میزان کاربرد اصطلاحات تخصّصی و... در متن مقاله، بیان شده است. همچنین نظم منطقی و انسجام داده ها در کلّ کتاب یا در هر فصل، نوآوری و روزآمدی اطّلاعات، رعایت اصول منبع دهی علمی، شخصیّت و بی طرفی علمی پژوهشگر، میزان هم خوانی داده های علمی با مبانی و پیش فرض های مورد قبول، رویکرد اثر نسبت به فرهنگ و ارزش های دینی و... بررسی گردیده است؛ به عبارت دیگر، در این پژوهش توصیقی - تحلیلی، امتیازات و کاستی های هر یک از عناصر درون ساختاری و برون ساختاری در کتاب مذکور، اشاره و در حدّ توان ارزیابی گردیده است.
اصطلاح شناسی تطبیقی نقیضه و پارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اشکالات عمده در حوزة نقد ادبی امروز ایران، بی شک نبود اتفاق آرا بر سر استفاده از اصطلاحات است. نقیضه که به نظر می آید اصطلاحی پذیرفته شده در برابر پارودی است، در پژوهش های مختلف با اصطلاحات گوناگونی نام برده می شود که گاه هیچ ارتباطی به نقیضه ندارد. از سوی دیگر، اصطلاحات مهمی چون پاستیش و گروتسک و ارتباط آنها با پارودی نادیده انگاشته شده است. مقالة پیشِ رو، تلاش در جهت بررسی تطبیقی اصطلاحات مربوط به پارودی و نقیضه فارسی است زیرا در بسیاری از مواقع، چنان که نمونه هایی از آن ذکر خواهد شد، در تحلیل متون، اصطلاحات مشابه امّا متفاوتی، به جای یکدیگر به کار می روند. هدف از این مقایسه و تطبیق، روشن شدن حد و مرز اصطلاحات، تعیین معادل های مناسب و نهایتاً رسیدن به وحدت و اجماع در نقد و تحلیل متون ادبی است. به مناسبت نیز در برابر هرکدام از اصطلاحات، متنی به اجمال معرفی می شود تا مصداق روشنی برای هرکدام از این اصطلاحات باشد. رویکرد تطبیقی این مقاله در شناخت بهتر معانی اصطلاحات و متون مرتبط به آنها و در نتیجه تحلیل درست آنها، مفید خواهدبود.
تاثیرپذیری اندیشة اقبال از شخصیت پیامبر اسلام(ص) و حضرت ابراهیم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجلی مضامین و معانی بلند قرآنی و بازتاب سیرة انبیاء الهی در آثار شاعران ونویسندگان از چنان شمول و گستردگی برخوردار است که همواره از ابعاد گوناگون نیاز به واکاوی، تحلیل وبررسی دارد. در همین راستا متفکر عارف و شاعر نامدار پاکستانی علامه محمد اقبال به عنوان ادیبی هنرمند و سرایندة اشعار فارسی با قرآن کریم و دیگر منابع اسلامی ارتباطی تنگاتنگ داشته است. این ارتباط در سرتاسر دیوانش به وضوح مشاهده می شود به نحویکه بیانگر عمق تأثیرپذیری اندیشة وی ازکلام الهی و سیرة پیامبران است. او کوشیده است با کمک این منابع، الگوی کاملی از انسان مسلمان و جامعة اسلامی ارائه دهد؛ در الگو پردازی های او زندگانی پیامبر اعظم (ص)و حضرت ابراهیم (ع)نقش کلیدی و حساسی را بازی می کنند. اقبال در تبیین حیات این دو بت شکن بزرگ تاریخ، از منابع اصیل اسلامی یعنی قرآن، احادیث شریف و تاریخ اسلام استفاده کرده و از آن ها تأثیر پذیرفته و نوآوریهای زیبایی خلق کرده است. هدف از این پژوهش بررسی میزان تاثیر شخصیت این دو پیامبر در اندیشه اقبال و چگونگی بازتاب این تاثیر در دیوان اشعار وی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و تتبع در دیوان اشعار اقبال، به منظور دستیابی به اهداف فوق صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که اثر پذیری اقبال از شخصیت این دو پیامبر اولوالعزم، ذیل چهار مقولة الهامی بنیادی، تطبیقی، تأویلی و گزارشی می گنجد و اغلب این قالب ها در راستای تعلیم اخلاق مورد استفاده قرار گرفته اند.
نقد و بررسی کتاب مدارس الأدب المقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارش کتاب در موضوع ادبیّات تطبیقی از سال 1948 در ادبیّات عربی آغاز شد. بررسی جریان شناسانة این آثار نشان می دهد که این نگارش ها فراز و نشیب هایی را تجربه کرده است. کتاب مدارس الأدب المقارن، دراسة منهجیة نوشتة سعید علّوش از کتاب های تأثیرگذار در تاریخ نگارش های ادبیّات تطبیقی است. نویسنده پس از نگارش کتاب مکوّنات الأدب المقارن فی العالم العربی (1986) به دلیل اهمّیّت مطالب گفته شده در آن کتاب، مطالب آن را در کتاب دوّم خود قرار داد و در سال 1987 به چاپ رساند. این نوشتار با هدف تبیین مؤلّفه های جامعیّت صوری و ابعاد محتوایی و با تکیه بر روش تحلیل محتوای کیفی به نقد و تحلیل کتاب پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این اثر، در زمان خود، کتاب تأثیرگذار و موفّقی بوده و افق تاز ه ای به روی ادبیّات تطبیقی گشود. کتاب، پژوهشگران ادبیّات تطبیقی را با مبانی و چهارچوب های نظری هر مکتب آشنا کرد و زمینة پژوهش جدید در ادبیّات تطبیقی را فراهم آورد. روش علّوش در این کتاب، تحلیلی - نقدی است و در پژوهش خود، پیرو مکتبی خاص نیست؛ امّا دو اشکال در کتاب بسیار روشن و واضح است: اوّل اینکه تمام کتاب، تکرار مطالب کتاب دیگر نویسنده است که یک سال پیش از این به چاپ رسیده است و دیگر اینکه، نویسنده بیشتر به بررسی نظریّة صاحب نظران هر مکتب می پردازد و به روش و چگونگی پژوهش هر مکتب و مؤلّفه های آن در پژوهش تطبیقی اشاره نکرده است.
بازشناسی دگردیسی فکری عاطفی فروغ فرخزاد در بستر گزاره های پرسشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به زندگی، دست نویس ها و سروده های اکسیر اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه پیشنیان به صورت دست نویس برای ما به یادگار گذاشته اند، هر کدام گنجینه ای است که باید در نگهداری و شناسایی آن کوشید. با وجود آن که در سال های اخیر کوشش و کاوش های فراوانی دربارة شناسایی دست نویس های کم شناختة نفیس و ارزنده انجام گرفته، ولی هنوز کار ناکرده بسیار است و آثار دست نویس شدة بسیاری در کتابخانه های عمومی و خصوصی در گوشه و کنار جهان نهفته که برای تصحیح و شناسایی آن اقدامی صورت نگرفته است. یکی از این آثار ارزشمند، دیوان شاعری ناآشنا و در عین حال توانا به نام میرزا عظیمای اصفهانی متخلّص به «اکسیر» است. محمّد عظیم اکسیر اصفهانی معروف به میرزا عظیما (متوفّی1169ق) شاعر پارسی گوی شبه قارّه است که به دلیل دوری از وطن در خمول و گمنامی باقی مانده است. وی در سال 1135ق به هند رفت و در بنگاله ساکن شد و همان جا درگذشت. از دیوان وی که بیش از 9000 بیت بوده، تنها سه دست نویس باقی مانده است: یکی در کتابخانة مجلس شورای اسلامی و دیگری در کتابخانة ملّی ایران و دیگری در کتابخانة موزة بریتانیا محفوظ است. این مقاله بر آن است تا برای نخستین بار به معرّفی شاعر، زندگی، دست نویس ها و مضامین اشعار وی بپردازد.
تحلیل سبکی اوّلین شرح دیوان انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش زبان و ادب پارسی و آشنایی دیگر کشورها با آثار شعرا و نویسندگان ایرانی و اشتیاق به درک و دریافت مفاهیم آن، از ابتدای قرن هفتم، برخی بزرگان در داخل و عدّه ای بیرون از مرزها، به شرح و تفسیر آثار مشهور ادبی ایران پرداختند.یکی از شارحان مشهور دیوان انوری، محمد بن داوود علوی شادی آبادی از فضلای هند است، وی در نیمة دوم قرن نهم و ابتدای قرن دهم می زیسته، به امر ناصرالدّین خلجی جهت فهم و دریافت آسان مردم، ابیات مشکل دیوان انوری را برای اوّلین بار در تاریخ ادب پارسی شرح کرده است. این اثر از لحاظ تقدّم در شرح، کاربرد معادل واژه های هندی، تسلّط بر مطالب نجومی، وقایع تاریخی، بیان شأن نزول برخی ابیات و نیز تأثیر بر شارحان بعدی دیوان انوری حائز اهمّیت است. شادی آبادی علاوه بر دیوان انوری به شرح دیوان خاقانی نیز پرداخته، آثار دیگری نیز از خود برجای نهاده است.نگارندگان در این مقاله برآن هستند تا با استفاده از چهار نسخة خطّی شرح شادی آبادی بر دیوان انوری به روش کتابخانه ای، پاسخگوی آن باشند که ویژگی های سبکی این اثر چیست و شیوة وی در شرح چگونه است؟
طرح یک فرضیه در تاریخ زندگانی ابوطاهر طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوطاهر طرسوسی یکی از راویان ادیب و زبان آور ادب فارسی است که تا به امروز با عنوان راویِ دو روایت منتشرشده داراب نامه و ابومسلم نامه نامبردار شده است. پیش تر در زمینه هویت تاریخی ابوطاهر و حضور او در دربار سلطان محمود غزنوی فرضیه ای ارائه شد. پژوهش حاضر می کوشد تا برای نخستین بار با به دست دادن شواهد و اسنادی نویافته از روایت دیگر طرسوسی، یعنی نسخه فارسی حماسه قران حبشی، احتمالات دیگری در طول فرضیه نخستین طرح کند. برآیند این مقاله، در سه بخش شاهنامه بزرگ، منار گیتی نما و آبشخورهای دوگانه همراه با ذکر دلایلی چند تحلیل شده است و نتایج این جستار بر حضور ابوطاهر طرسوسی در فاصله تاریخی اواخر سلسله غزنوی تا اواسط سلطنت غوریان دلالت دارد. بنا بر شواهد این مقاله، قران حبشی یکی از آخرین روایت های ابوطاهر طرسوسی بوده و شخصیت قهرمان و عیّار آن تبلوری آرمانی از کردارهای سلطان صاحب قران غیاث الدین محمد غوری است که از جانب مادر «حبشی» خوانده می شده است.
زبان رمز در آثار حلاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان از مهم ترین ویژگی های بیانگر باورهای عارف است و به همین سبب اهمیت ویژه ای دارد. حلاج از عرفایی است که رمزهای زبانی آثار و سخنان او، زبان وی را از زبان معمول متمایز می کند. دستیابی به رویکردهای فکری و تجربیات او مرهون تحلیل و تفسیر این رمزها است. این نوشتار پس از توضیح رمز و رابطة مستقیم آن با تجربة عرفانی و تبیین دیدگاه حلاج دربارة زبان رمزی، رموز زبانی حلاج را در سه بخش حروف، کلمات و تصاویر، با روش توصیفی تحلیلی بررسی می کند. در این مقاله نقش رمز در زبان حلاج، ارتباط زبان رمزی حلاج با تجربه های روحانی او و نقش آن در شناخت تجربه ها و باورهای وی بررسی می شود. با توجه به تفاوت ظریف شطح و رمز، کشف رموز زبان حلاج، می تواند نوع تجارب و حقیقت باورهای او را آشکار کند. رمز و شطح، اصلی ترین و پراهمیت ترین بخش سخنان حلاج است و در زبان او بسیار به شطحیات توجه شده است؛ به همین سبب بررسی و تحلیل انواع رمز در سخنان او ضرورت دارد.
گزاره هایی بر «دو عید سنایی» در حدیقه الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابیات قابل تأویل و تفسیر در حدیقه الحقیقه سنایی، بیت «صوفیان در دمی، دو عید کنند/ عنکبوتان، مگس قدید کنند» است. وجود نمادها و استعاره های عرفانی در این بیت، همچون «دو عید صوفیان»، «عنکبوتان» و «مگس قدید کردن» سبب توجه ارباب معرفت به آن شده است و از روزگار سنایی تا دوره قاجار، چندین تفسیر و تعبیر راجع به آن از منظر عرفان و کلام نگاشته شده است. کهن ترین تأویلات مربوط به این بیت، از عین القضات همدانی و جدیدترین آن، از کوثر همدانی (عارف دوره قاجار) است. در تفسیرهای موجود، اختلاف دیدگاه ها، بیشتر راجع به تعبیر «دو عید» است و اکثر گزارندگان، آن را به فنا و بقا تعبیر کرده اند. با توجه به این که دنیانکوهی، یکی از مفاهیم محوری در اشعار سنایی، به ویژه حدیقه الحقیقه و قصاید اوست و او دنیاپرستان را به جانوران و حیواناتی چون سگ، گربه، زاغ، مور، مگس، کرکس و عنکبوت مانند کرده است لذا گزارندگان بیت مذکور، تفسیر درستی از نمادهای «عنکبوت» و «مگس قدید کردن» عرضه کرده اند که عبارت از دنیاپرستان و مشغول بودن به تعلقات دنیوی و اغراض نفسانی است. در این مقاله، ضمن معرفی گزاره های تحقیق شده درباره این بیت، چهار گزاره دیگر نیز بررسی شده است.
شرح و تحلیل بیتی دشوار از خاقانی « به پنج انامل به فتح باب سخن »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار خاقانی شروانی به همراه شاعرانی از پیچیده ترین اشعار زبان فارسی است. یکی از ویژگی های بارز شعر او دقت و وسواس خاصی است که شاعر در انتخاب الفاظ و کنار هم چیدن آنها دارد. به طوری که در نگاه اول این نکات از دید خواننده پوشیده خواهد ماند؛ از این رو دقتی خاص و کوششی مضاعف لازم است تا تمام نکات پنهان و زیبایی های ادبی و فنی آن بر خواننده نمایان شود. در بیتی از خاقانی (به پنج انامل به فتح باب سخن/ ز هفت کشور جانم ببرد قحط و وبا) روابط عمیق بین کلماتی مثل «پنج انامل» ، «فتح باب» ، «قحط» و «وبا» وجود دارد که در شرح ها به آن توجهی نشده است. فتح باب اصطلاحی نجومی در بارش باران و پنج انامل گیاهی در دفع وباست. که توجه به آنها معنای بیت را روشن و کامل می کند. البته خاقانی این موارد را با معنای ایهامی به کار می برد که خود جلوه های دیگری جلوهد را با معنای ایهامی به کار می کنندة هوا و دافع وبا ستاز زیبایی کار اوست.
تحقیقی در احوال شمس کاشی و شهنامه چنگیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شمس الدین کاشانی سراینده شهنامه چنگیزی یا همان تاریخ منظوم مغول از شعرای قرن هشتم هجری است. اطلاع ما از احوال و آثار احتمالیِ او بسیار اندک است. آنچه روشن است حضور او در دربار غازان خان ،(694-703ه .ق) و سلطان محمد خدابنده، الجایتو، (703-716 ه.ق) است. شمس کاشی شهنامه چنگیزی را که به نظم شده بخشی از جامع التواریخ است به پیشنهاد غازان خان و تایید و حمایت خواجه رشید فضل الله همدانی (645-718 ه.ق) به نظم در آورده است. اولین بار ادگار بلوشه، مستشرق فرانسوی، شمس کاشی را در جلد سوم فهرست نسخه های خطی کتابخانه ملی پاریس معرفی کرد، پس از او منوچهر مرتضوی در نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز و سپس کتاب مسائل عصرایلخانان به معرفی شمس کاشی بر پایه نسخه پاریس پرداخت. از آن پس اندک اشاره ها راجع به شمس کاشی و شهنامه چنگیزی همه بر پایه نوشته های مرتضوی است. مقاله حاضر بر اساس نسخ خطی موجود از شهنامه چنگیزی و اطلاعاتی که از وی در جُنگ ها و تذکره های خطی و چاپی است به معرفی شمس کاشی و اثر او می پردازد. همچنین هویت شمس کاشی صاحب شهنامه چنگیزی را با شمس الدین کاشی شاعر قرن ششم و اوایل قرن هفتم که با هم خلط شده است تفکیک می نماید.
بررسی و نقد کتاب تاریخ ادبیات فرانسه: قرن نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دروس آموزش تاریخ ادبیات فرانسه بخش بسیار مهمی از واحدهای کارشناسی زبان و ادبیات فرانسه را تشکیل می دهند. تاریخ ادبیات فرانسه در قرن نوزدهم و تفسیر متون آن در دو درس چهارواحدی ارائه می شود. برای تدریس این دروس بیش تر از کتاب های تاریخ ادبیات مورخان ادبی فرانسوی استفاده می شود. این کتاب ها معمولاً آراسته به گزیده های متون ادبی اند که به منظور توضیح در کلاس و نیز مطالعات تکمیلی از آن ها استفاده می شود. کتاب تاریخ ادبیات بدون گزیده متون ادبی ناقص است، چراکه این متون و پرسش هایی که در ارتباط با آن ها می توان مطرح کرد، در رشد تفکر تحلیلی و انتقادی مخاطبان مؤثر خواهد بود. کتاب مورد نقد ما، تاریخ ادبیات فرانسه: قرن نوزدهم، در ظاهر، ویژگی های مذکور را دارد. مؤلفان این کتاب فقط به ارائه تاریخ ادبیات اکتفا نکرده اند، بلکه پس از توضیح درباره زندگی نامه و معرفی آثار نویسنده مورد نظر و بعضاً بحث های مربوط به حوزه نقد ادبی و سبک شناسی، صفحاتی را به متون ادبی اختصاص داده و بسیاری از فصول کتاب را با خلاصه ای از مطالب و تمرین ها به پایان رسانده اند. اما این کتاب، چه از نظر شکل و چه از نظر محتوا، کاستی های فراوان دارد. از این رو، می کوشیم با بررسی ابعاد گوناگون این مشکلات به این پرسش پاسخ می دهیم که این اثر تا چه حد پاسخ گوی نیازهای دانشجویان دوره کارشناسی زبان و ادبیات فرانسة دانشگاه های کشور است.
خوانشی از یک «بازخوانی» بررسی و نقد کتاب نقد و نظریه های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید عنوان کتاب نقش مؤثری در جلب نظر مخاطبان دارد؛ مخاطبانی که در نخستین صفحه های کتاب در جست وجوی دلیل پیدایش آن اند. هدف ها و پرسش هایی که نویسنده در این صفحه ها مطرح می کند به نحوی ذهن خواننده را درگیر خود کرده و او را بیش تر به خواندن کتاب ترغیب می کند. گاهی این ترغیب با نوعی حس شگفتی و تحسین نیز در هم می آمیزد، زیرا نویسنده موفق شده است طبقه بندی ها و ساختارهای قوام یافته ذهن خواننده را با نوعی آشنایی زدایی در هم بشکند. کتاب نقد و نظریه های ادبی معاصر از این گونه کتاب هاست؛ زیرا به نظر می رسد مؤلفش در نظر دارد، در کتابی با حجم بسیار کم، به نحوی جامع و کامل طیف گسترده و گوناگونی از موضوعات را معرفی کند، به چندین هدف دست یابد و هم زمان به پرسش هایی پاسخ دهد که با این اهداف مناسبت چندانی ندارند. نوشته پیش رو بر آن است تا با مطالعه سطح های گوناگون این کتاب، افزون بر بررسی میزان دسترسی نویسنده به هدف هایش و پای بندی به قرارداد خوانش، نحوه پاسخ گویی او به پرسش ها و درجه اعتبار پاسخ ها را نیز بسنجد.
سنایی و اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق یکی از عمده ترین دغدغه های جامعه بشری است؛ زیرا هیچ نهاد و حرفه ای نیست که قادر باشد فارغ از اخلاق که مرزهای سلوک و رفتارهای بهنجار را معین می کند، به حیات مشروع خود ادامه دهد. اخلاق هم خاستگاه دینی و عرفانی دارد و هم متأثر از عرف، فرهنگ، تاریخ و سایر پدیده های اجتماعی است. درواقع، بین این مفاهیم و پدیده های اجتماعی و اخلاق تعامل دایمی وجود دارد که باعث می شود در طول زمان، اصول و ارزش ها و هنجارهای جامعه صیقل بخورد و الگو های موجه و مقبول رفتارهای فردی و اجتماعی شکل بگیرد. به قواعدو قوانین اخلاقی ورفتاری که بایدافراد در حین انجام فعالیت های شغلی رعایت نمایند، دراصطلاح اخلاق حرفه ای اطلاق می شود. درحقیقت، اخلاق حرفه ای یک فرایند تفکر عقلانی است که هدف آن حفظ و اشاعه ارزش ها در جامعه در زمان مناسب است. این مقاله بر آن است تا به مفهوم اخلاق حرفه ای عرفا و ابعاد گوناگون آن از دیدگاه سنایی در حدیقةالحقیقهبپردازد. بنا به دیگاه سنایی، عرفان همواره وسیله ای برای تبلیغ اخلاق، علم و کوشش بوده است. فردیکهآداباخلاقیرارعایتمی کند،خواسته هایخود را بهنفعدیگرانتعدیلمی کندو باتقویتوپرورشابعادمعنوی،هموارهدرراهخدمتبه همنوعاناقداممی نماید. سنایی تأکید می کند که خداوند متعال برترین زیبایی و مشخص کننده ملاک نهایی اخلاق است. در این نظام روشنی بخش، تقرب به خدا و کسب رضایت او، دستیابی به عدالت فراگیر اجتماعی، آزادی، و حرمت انسان آرمان اخلاق است. بیشترین سود برای بیشترین کسان نیز ازجمله اهداف زندگی اجتماعی در ساحت های فردی، شغلی، و اجتماعی است.
بازخوانی زندگانی میرزا عبدالقادر بیدل براساس تذکرة مرآت واردات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تذکره نگاران دامنة زادگاه بیدل را از بخارا تا اکبرآباد، از لاهور تا بنگاله و پتنه، و از اکبرنگر (راج محل) تا قریة خواجه رواش کابل گسترانیده اند و تبار او را به سه قبیلة بَرلاس، اَرلاتو اَرلاس منتسب کرده اند؛همچنین درخصوص چگونگی زندگی و ممدوحان او تا پیش از سال 1096 ق، اتفاق نظر ندارند؛این در حالی است که تذکرة مرآت واردات، مطالبی درخصوص زندگانی بیدل ذکر می کند که تطبیق آن با آثار بیدل، تذکره ها، شخصیّت های تاریخی و جغرافیای آن زمان هندمی تواند گره برخی از ابهامات زندگی او را باز کند. این مقاله در پی آن است با نگاهی به آثار و نوشته های بیدل، تذکره ها و کتاب های تاریخی، صحّت و اعتبار ادعاهای صاحبِمرآت واردات راروشن سازد. روش تحقیق به صورت اسنادی و با استفاده از امکانات کتابخانه ای است که در آن از دستاوردهای علمی پژوهشگران دیگر هم استفاده شده است. پراکندگی آراء تذکره ها و بیدل پژوهان درخصوص زندگی بیدل، اهمّیت و ضرورت این تحقیق را مشخّص می کند و نتیجة حاصل از آن، رفع ابهام اززندگی بیدل و ترسیم بخشی از خطِ سیر زندگانی اوست که تولد در راج محل/ اکبرنگر، پیوستن به صحبت میرزاسلیمان، و پس از آن درآمدن در سلک ملازمان اعظم شاه بن عالمگیر از آن جمله است.
نقد کتاب چالش میان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، کوشیده ایم تا کتاب چالش میان فارسی و عربی (سده های نخست) نوشتة آذرتاش آذرنوش را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم؛ نظریّة چالش میان فارسی و عربی، ادّعایی است که اوّل بار از جانب برخی از خاورشناسان همچون ریشتر - برونبورگ، باسورث و کلود ژیلیو ابراز شده است و البتّه هستند کسانی همچون جولی اسکات و میثمی که با آن مخالفند. در این میان، نویسندة کتاب، بنا به تصریح خود این معنا را از کلود ژیلیو وام گرفته است. ژیلیو این مطلب را به عنوان یک حدس، به هنگام مطالعة کتاب الاقتباس من القرآن ثعالبی طرح کرده با تذکار این نکته که ثعالبی خود از این چالش اسمی نبرده است. نویسنده بر مبنای قبول بی دلیل این حدس، کوشیده است تا با استمداد از مدارکی که ژیلیو نمی شناخته، درستی آن را تأیید کند. ما در این نوشتار، تنها بر مبنای اعترافات نویسنده، نشان داده ایم که ادّعای چالش، درست به نظر نمی رسد و مستندات مؤلّف به جای چالش، بیشتر بر تفاهم میان فارسی و عربی دلالت دارد. این پژوهش بر اساس چاپ دوّم کتاب است که در سال 1387 صورت گرفته و تمامی صفحات ارجاعی نیز متعلّق به همین چاپ است.
نقدی بر کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریة وتطبیقیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیّات تطبیقی در سال های اخیر، بسیار مورد توجّه محافل علمی و دانشگاهی ایران بوده است. این رویکرد، به ویژه در پژوهش های حوزة فارسی - عربی از اهتمام بیشتری برخوردار است؛ نشر مجلّه ها، برگزاری همایش ها و نگارش کتاب های گوناگون که در این زمینه حاصل شده است، مؤیّد این نکته است. البتّه، همة این تلاش ها نیازمند نقد و بررسی است تا علاوه بر کمیّت گرایی به کیفیّت دستاوردها نیز توجّه شود. نوشتة حاضر، با هدف بررسی کتاب الأدب المقارن دراسة نظریّة وتطبیقیّة اثر خلیل پروینی بر آن است تا ضمن معرّفی اثر، به مواضع قوّت و ضعف آن اشاره نماید. به همین سبب، نگارنده، کتاب را از دو منظر شکلی و محتوایی مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد، کتاب حاضر از لحاظ شکلی در سطح مطلوبی قرار گرفته است و از لحاظ فنّی و محتوایی، ضمن برخورداری از امتیازات لازم، در برخی موارد، به ویژه در بخش تطبیق، نیازمند بازنگری در چاپ های بعدی است.
عطای کثیر؛ شرح بیتی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیت «نعیم هر دو جهان پیش عاشقان به جوی/ که این متاع قلیل است و آن عطای کثیر» با ضبط ها و معانی متفاوتی در تصحیح ها و شرح های دیوان حافظ آمده است. این مقاله ضمن بررسی این موارد، در پی آن است تا شکل سالم و معنی درستی از بیت ارائه دهد. دو موضوع را شارحان در شرح بیت در نظر نگرفته اند؛ یکی بررسی دو ترکیب قرآنی ""متاع قلیل"" و ""عطای کثیر"" که معادل نعمت های دنیا و آخرت است و دیگر این که شارحان ""که"" را در ابتدای مصرع دوم، ""که"" ربط تعلیلی به معنی ""زیرا که"" معنی کرده اند و یک شرح نیز آن را به معنی ""بلکه"" دانسته است. نگارنده معتقد است در این بیت، حرف ربطِ ""که"" حرف پیروِ (ربطِ) اسم پرداز یا توضیحی است. این نوع ""که"" کلمه یا ترکیب پیش از خود را با جمله ی پس از خود مرتبط می سازد تا در باره ی آن توضیح و تفسیری ارائه دهد. حافظ بارها این نوع ""که"" را به کار برده است که با ذکر شواهدی از آن در متن مقاله، نظریه ی فوق قوت می یابد.