فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
پیوند و همگراییِ آموزه های اسلامی با تعالیمِ عرفانی در حوزه نماز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد های باطنی و شیوه های ژرف نگرانه به متون مقدّس و ارکان عبادی، از شاخصه های تفکّر عرفانی است که البته هرگز به معنای غفلت از ظواهر دین و شریعت و تخطّی از احکام شرعی نیست. این ادعّا در بررسی نظریّات و تعالیم عارفان در حوزة یکی از ارکان اعتقادی اسلام یعنی نماز، قابل بررسی است. در تعالیم عرفانی در کنارِ تبیین طریقت، حفظ ظواهر شریعت و مطابقت این تعالیم را با آموزه های اسلامیِ مندرج درمنابعِ کتاب و سنّت ملاحظه می کنیم به گونه ای که گویا برخی از این سخنان، ترجمانِ منابع فوق هستند. در مقالة حاضر، جایگاه و منزلت نماز، آثار و برکات نماز، عواقب تقصیر و تقاعد در نماز، سه محورِ اصلی بحث هستند که نخست به بررسی دیدگاه شریعت (از روی منابع کتاب و سنّت) به آن پرداخته شده است آنگاه با توجه به ادبیّات منظوم و منثور عرفانی سخنان عارفان را در این زمینه نقل کرده ایم و سپس میزان انطباق پذیری آموزه های اسلامی را با تعالیم عرفانی در این باب مورد سنجش و داوری قرار داده ایم.
بررسی خطاب در قرآن بر مبنای مدل ارتباطی یاکوبسن با تکیه بر سه مخاطب «انسان»، «بنی آدم» و «ناس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های مؤثر در جلب توجه مخاطبان، خطاب قرار دادن مستقیم یا غیرمستقیم آن ها است که در قرآن کریم نیز از این شگرد برای تأثیر در مخاطب استفاده شده است. پژوهش حاضر به بررسی روشی می پردازد که قرآن عامه مردم را با واژه های «ناس»، «بنی آدم» و «انسان» مخاطب قرار می دهد و می کوشد با بهره گیری از روش توصیفی–تحلیلی، سازوکار این تخاطب را بر اساس نظریه ارتباطی[1] یاکوبسن[2] مشخص کند. پس از بررسی قرآن، بیست و یک آیه با خطاب «الناس»، پنج آیه با خطاب «بنی آدم» و دو آیه با خطاب «الانسان» یافت شد و تلاش برای دستیابی به پاسخ این پرسش ها آغاز شد که: کدام یک از عوامل ارتباطی یاکوبسن در این آیات پررنگ تر است؟ شیوه بیانی قرآن در انتقال معنی به مخاطبان عام خود چگونه است و این شیوه چه رابطه ای با ساختار جملات دارد؟ نتایج نشان می دهند که در هشتاد ودو درصد از این خطاب ها، جهت گیری پیام به سوی شنونده است که بیانگر نقش ترغیبی آیات است. برای ندا به مخاطبان عام در هفتاد و هشت درصد آیات از شیوه بیان مستقیم استفاده شده است و بسامد شیوه بیان مستقیم دوبرابر شیوه بیان غیرمستقیم است. در بیان مستقیم بیشتر جمله ها با ساختار انشایی بیان می شوند و در بیان غیرمستقیم، جملات معمولاً ساختار خبری دارند.
بینامتنیت قرآنی در طرب المجالس براساس نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
119 - 139
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت یکی از مباحث نوین در نقد جدید است که به ارتباط و تعامل بین متون می پردازد. بر اساس این نظریه، متون و گویندگان آنها از یکدیگر متأثر هستند و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های ادبی و فکری یکدیگر بهره مند شده اند. استفاده از مفاهیم و تعلیمات قرآنی از دیرباز در بین شاعران و نویسندگان فارسی زبان برای اعتبار و غنای سخن خویش مرسوم بوده است. جنبه های ادبی و بلاغی قرآن همراه با مفاهیم و آموزه های اخلاقی آن باعث این توجه شده است. طرب المجالس یکی از آثار نثر فارسی در قرن هشتم است. دوره ای که به واسطه تأثیر قرآن و حدیث و ادبیات عرب بر ادبیات فارسی، یکی از قابل توجه ترین دوران است. نویسنده کتاب توانسته با استفاده از آیات و احادیث کتاب را به گونه ای اخلاقی و آموزنده تحریر کند. انس و آشنایی هروی با قرآن و معارف دینی و عرفانی در تمام این اثر به چشم می خورد. نویسندگان این مقاله برآنند که با شیوه توصیفی – تحلیلی و روش نقد بینامتنیت ژرار ژنت این ویژگی طرب المجالس را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو نوع بینامتنیّت صریح و ضمنی در طرب المجالس دیده می شود. بیشترین بهره نویسنده از بینامتنیت صریح است که به شکل اقتباس از آیات قرآن به اشکال و دلایل مختلف صورت گرفته است.
بررسی تأثیر داستان های قرآنی بر افسانه های عاشقانه لری بر مبنای نظریه ترامتنیّت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
169 - 194
حوزه های تخصصی:
ارتباط متنی با متن های دیگر از موضوع هایی مهم است که ساختارگرایی و پساختارگرایی به آن می پردازد. ژنت در ترامتنیّت به بررسی تأثیرات یک متنِ اساس به عنوان پیش متن بر متن یا متن های دیگر(بیش متن) می پردازد. نظریه ترامتنیّت بهره گیری متون از یکدیگر را براساس پنج نوع رابطه بینامتنیّت، فرامتنیّت، پیرامتنیّت، سرمتنیّت و بیش متنیّت می داند. در این مقاله به بررسی تأثیر داستان های قرآنی بر افسانه های عاشقانه ی لری بر مبنای نظریه ترامتنیّت ژنت پرداخته می شود. هدف پژوهش نشان دادن چگونگی تأثیرپذیری افسانه های لری(بیش متن) از داستان های قرآنی(پیش متن) از منظر بینامتنیّت و بیش متنیّت و بررسی دلایل شکل گیری رابطه فرامتنی افسانه ها با داستان های قرآنی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. خواننده با مطالعه این مقاله در می یابد که افسانه های عاشقانه لری با داستان های قرآنی رابطه بینامتنی صریح و بیش متنیّت از نوع همان گونگی و تراگونگی با روش گشتار کمی و کاربردی دارند. هم چنین به دلیل ماندگاری باورهای اسطوره ای در حافظه جمعی مردم، برخی افسانه ها رابطه فرامتنی با داستان های قرآنی دارند. شایان یاد است که برخی از افسانه ها ممکن است فقط یک رابطه با داستان های قرآنی داشته باشند، ولی برخی افسانه ها هر سه نوع ارتباط را با داستان های قرآنی داشته باشند.
بررسی آیات «تحدّی» براساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی « نورمن فرکلاف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
163 - 178
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی«نورمن فرکلاف» یکی از نظریات مهم در حوزه گفتمان کاوی است که ضمن بیان رابطه میان ملاک های درونی و بیرونی متن و با تکیه بر اشکال زبانی و نشانه ها، درتلاش است قدرت مسلّط جامعه و فضایی را که اثر ادبی در آن شکل گرفته از طریق سه محورِ «توصیف»، «تبیین» و «تفسیر» مورد واکاوی قرار داده و نوعی مفهوم ایدئولوژیک را در ورای متن، بازخوانی کند؛ لذا با عنایت به اهمیت آیات تحدّی در مبحث إعجاز قرآن و تفسیرهای گوناگون پیرامون این آیات، ضرورت خوانشی نو، احساس می شود. دستاورد پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی حاکی از آن است که در سطحِ «توصیف»، واژگان کلیدی در توصیف و نقد گفتار و کردار مشرکان با بسامدهای مختلفی درسیاق آیات تحدّی، تکرار شده که نقشی اساسی در بازنُمود ایدئولوژی حاکم بر جامعه داشته و بازتابی جامع و دقیق از اوضاع و احوال جامعه عصر نزول است. سطح «تفسیر»، ترکیبی از محتوای متن و دانش های زمینه ای و منطبق بر کنشِ متقابلِ تاریخی است که نشان می دهد ساختارهای اجتماعی، چگونه گفتمان را به عنوان کنشِ اجتماعی توصیف کرده و تعیّن می بخشند. در سطح «تحلیل» نیز نظم آهنگ و بلاغت قرآن مهم ترین عامل در کنشِ افراد برای هماردی با قرآن است. هرچند مناسبات اجتماعی عصرِ نزول و ابعاد فرازمانیِ قرآن نیز در نزول آیات مؤثر بوده است.
کارکرد فرانقش متنی در سوره همزه بارویکرد زبانشناسی نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه نقش گرای هلیدی مبتنی بر سه سطح معنایی است که از آن ها به عنوان سه فرانقش اندیشگانی ،بینا فردی و متنی یاد می شود .در این پژوهش سعی بر آن است تا با روش توصیفی و تحلیلی، بند های آیات سوره همزه از منظر فرانقش متنی مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که بسامد آغاز گر نشاندار سبب برجسته سازی و القاء بهتر پیام به مخاطب و متناسب با فضای گفتمانی سوره است. هم چنین اطلاع نو در این سوره بیشترین بسامد را دارد؛ زیرا فضای سوره با نفرین و انذار و تهدید جمع آوری کنندگان مال و ثروت «الَّذی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ» و عیب جویان «وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ» است. انسجام دستوری و واژگانی و پیوندی موجب یکپارچگی متن شده و در ارتباط و تبادل منطقی با یکدیگر قرار دارند، که مخاطب را در فهم بهتر متن قرآن یاری می رسانند.
تحلیل دیدگاه روایی در سوره طه با تکیه بر الگوی سبک شناسی انتقادی سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی دیدگاه روایی سیمپسون که در حوزه سبک شناسی انتقادی قرار دارد، نحوه ی عملکرد راوی در جریان روایت را با تکیه بر ابزارهای زبانی تحلیل می کند. این روش که در زمره ی تحقیقات کیفیِ متن قرار دارد، امکان تحلیل زاویه دید را با استفاده از شناسایی نوع راوی و وجه مورد استفاده در اختیار پژوهشگر قرار می دهد. بر اساس این الگو که به عنوان مبنای عمل در پژوهش حاضر انتخاب شد، از زوایای دیدگاه زمانی، دیدگاه مکانی، روانشناختی و دیدگاه وجهی، نقش راوی در سوره مبارکه طه، با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. ظرفیت های داستانی سوره ی طه و پرداختن به جزئیات روایی، همچنین لزوم اجرای تحلیل های زبانی برای بررسی داستان های قرآن، از جمله ضروریات انجام پژوهش حاضر است. بر اساس یافته های تحقیق و ارزیابی های انجام شده، راوی در این سوره، از نوع سوم شخص در حالت روایتگر است که گاهی حالت خویش را به بازتابگر تغییر می دهد. همچنین وجهیت راوی در این سوره، مثبت و اشراف راوی نسبت به اطلاعاتی که به مخاطب ارائه می دهد، با توجه به نوع افعال به کارگرفته شده، جامع است.
مؤثرترین شیوه ها ی «جذب مخاطب» با محوریت ادب تعلیمی در بوستان و گلستان سعدی با اثرپذیری از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انس سعدی با قرآن کریم، به عنوان والاترین جلوه گاه فرهنگ اسلامی، میزان اثرپذیری وی از قرآن را بسیار نظرگیر نمود. برخی از عمده ترین مولفه های قرآنی که سعدی به شدت متاثر از آنها بود، عبارتند از: تعلیمی بودن بوستان و گلستان به عنوان محوری ترین ویژگیِ برداشت شده از قرآن، سادگی و روشنی کلام، حکایت ها و مثل ها، زبان مطایبه و طنز، آهنگین بودن کلام و ایجاز هنرمندانه. پژوهش حاضر، ادب تعلیمی و برخی ابزارهای تفهیم آن را به منزله ی موثرترین شیوه های جذب مخاطب در قالب مطالعات میان رشته ای در قرآن و شاهکارهای سعدی مورد بحث قرار داده است. روش تحقیق نظری- استنادی و مبتنی بر داده های قرآنی بوده و هدف نوشتار حاضر آن است که با تبیین برخی راهکارهای اثرگذاری بر مخاطب، تاثیر فرهنگ قرآنی بر دیدگاه سعدی را در این زمینه بررسی نماید. داده های پژوهش نشان داد که عمده ترین عامل توفیق سعدی در اثرپذیری از قرآن، انتخاب نوع ادبی ادبیات تعلیمی با زبانی بسیار ساده و همه فهم بود که ضمن رعایت زبان موسیقایی و لحن کلام برگرفته از ایجاز و اعجاز قرآن کریم، اثرپذیری هنرمندانه ی خود را از این منبع لایتناهی به حد اعلی رسانید؛ به گونه ای که همین بهره گیری عمیق از آموزه های قرآنی را می توان راز رسیدن به نوعی التذاذ ادبی پس ازمطالعه ی شاهکارهای سعدی برشمرد.
بررسی مشابهات لفظی قرآن کریم براساس رویکرد تاریخ ادبی هرمنوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از رویکردهای نوین در نقد ادبی، رویکرد تاریخ ادبی هرمنوتیکی است که به جای سرگذشت مؤلف و متن، «ت اریخ خوانن دگان م تن» ی ا «تاریخ ادبیات مخاطبان» را پیشنهاد می دهد. براساس این رویکرد، مورخ ادب ی، کار خود را بیشتر بر شرایط درک و دریافت متن ادبی متمرکز می کن د تا بر شرایط آفرینش آن و با این مبنا، به نگارش سرگذشت یک متن پس از تولد و سپس به بررسی حرکت آن در طول تاریخ می پردازد. از دیگر سو، دسته ای از آیات قران کریم هستند که از آن ها با نام مشابه لفظی(یا متشابهات لفظی) یاد می کنند؛ این آیات دارای الفاظ شبیه به هم بوده که از جهات مختلف با یکدیگر شباهتی سؤال برانگیز دارند. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که اینگونه آیات، در موقعیت های مختلف تاریخی چه نقشی بازی کرده اند و حضورشان در تاریخ، چگونه است؟ در حقیقت نسبت متن این آیات، با ذوق و سلیقه دوره های مختلف چگونه است؟ آیا متن این آیات، در گذر زمان، پرسش های مختلفی را طرح می کند؟ آیا نسل های مختلف در مکالمه با آن پرسش های تازه ای را مطرح نموده اند؟ بررسی تاریخ ادبی هرمنوتیکی آیات مشابه قرآن کریم، حاکی از آن است که مردمان هر دوره، با توجه به شرایط زمانی و مکانی خویش و نیز افق انتظاراتشان از متن مقدس قرآن کریم، مواجهه های مختلف با این آیات داشته اند و از آنجا رویکردها و خ وانش ه ای گون اگونی از این آیات، پدی دار ش ده اس ت. نوشتار حاضر با بررسی نگارش های به دست آم ده از این آیات، به معرفی انواع رویکردها در مواجهه با این آیات پرداخته و خوانندگان را بر مبنای نوع خوانشی که از این آیات دارند، دسته بندی نموده است.
ویژگی های دستوری عبهرالعاشقین در بهره گی ری از آیات قرآن مبین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد آیات قرآن در متون زبان فارسی، خصوصاً متون عرفانی بسیار چشم گیر است و یکی از منابع اصلی الهام نویسندگان بوده است. عبهرالعاشقین یکی از متون عرفانی قرن شش با محتوای منحصربه فرد، یعنی بررسی رابطه عشق ربانی و انسانی است. هدف از پژوهش حاضر بررسی پیوند آیات قرآن و دستور زبان فارسی در این اثر است. برای این منظور کلیه آیات به کاررفته در متن به دقت استخراج شد و جایگاه هر آیه در سطوح نقش ها و ترکیبات ساختار نحوی و جملات مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش آیات در نقش های دستوری نهاد، مفعول، متمم و مضاف الیه به کاررفته اند. در میان این اجزای دستوری، بهره گیری از آیات در ساختن ترکیبات اضافی، بیشتر و متنوع تر است و اضافه های تشبیهی و تلمیحی در سطح وسیع و با موضوعات گوناگون در القای مفاهیم خاص عرفانی ایفای نقش می کنند. موضوعاتی نظیر خلقت انسان، عهد الست، بهشت و نعمت های آن، موضوع ترکیبات تشبیهی، و عناصر مربوط به داستان انبیای الهی شامل حضرت آدم، نوح، ابراهیم، یوسف، موسی، عیسی علیهم السلام و حضرت محمد (ص) موضوع ترکیبات تلمیحی هستند. همچنین آیات قرآن در ساختار جمله های ساده، مرکب و معترضه در این متن به کار گرفته شده اند. گرچه برخی جملات به ظاهر معترضه و قابل حذف هستند ولی حضور آن ها بار معنایی خاصی بر جمله می افزاید. شیوه پیوستن جملات با متن اغلب به صورتی است که فک آن از بافت جمله، معنا را مختل می کند. در این اثر ساختار غالب جملات ساده و نشان دهنده پیوند استوار آیات با مفاهیم عرفانی است.
نقش استعاره در فرهنگ کاوی زبان؛ مطالعه موردی استعاره «دنیا به مثابه بازار» در قرآن کریم از دیدگاه زبان شناسی شناختی- فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر زبان شناسی شناختی خاصّه بُعد فرهنگی آن زمینه تحقیق و پژوهش در جنبه های مختلف زبان را فراهم آورده است که از آن میان” استعار ه مفهومی” ابزاری راهگشاست؛ بدین صورت که از میان مفاهیم و ابزارهایی (نظیر "طرح واره های شناختی" و "مقوله های شناختی") که زبان شناسی شناختی برای تحلیل های زبانی بدست می دهد، استعاره های شناختی ابزاری برای تحلیل هر متن و از آن جمله متون کتاب های مقدس فراهم می آورد. چارچوب نظری پژوهش حاضر الگوی زبان شناسی فرهنگی مورد نظر شریفیان(2017) است که در آن، استعاره مفهومی نوعی ابزار تحلیل فرهنگی محسوب می شود. زبان و روش قرآن کریم عرفی و فرا عرفی است و بدیهی است که دلالت های قرآن نیز بدین گونه اند تا با قسم عرفی آن بتوان مفاهیم مورد نظر را برای عموم مخاطبان تبیین نمود. با لحاظ نمودن فرهنگ سازی استعاره ها و همچنین استفاده عرب از این بلاغت بیانی، خداوند متعال در قرآن کریم جهت تغییر الگوهای ذهنی و رفتاری انسان ها، نه تنها این صنعت را تخطئه نکرده، بلکه آن را تأیید نموده است. در این پژوهش یکی از استعاره های مفهومی قرآن کریم یعنی "دنیا بازار است" مورد بررسی قرار گرفته است. پرسش های اصلی تحقیق عبارتند از این که استعاره دنیا به مثابه بازار به چه تعداد و به چه هدفی در قرآن کریم به کاربسته شده است و بسامد وقوع و رخداد آن در چه نوع از سوره هایی بیشتر است و با استفاده از مبانی زبان شناسی شناختی- فرهنگی چه تبیین هایی می توان برای طرح آن در این کتاب ارائه کرد. روش تحقیق هم تحلیل محتوا (به منظور تخمین و سنجش میزان بسامد وقوع این استعاره در متن قرآن کریم) و هم تحلیل کیفی (به منظور ارائه تبیین های فرهنگی- شناختی در دلایل به کارگیری این استعاره در متن قرآن کریم) است. پیکره تحقیق تمام آیات قرآن است. آیات حاوی عناصر واژگانی مربوط به بازار و کسب و کار استخراج شده اند و بسامد وقوع این استعاره در هریک از این سوره ها تعیین شده است. نتایج نشان می دهد که 2/2 درصد آیات قرآن حاوی چنین استعاره مفهومی هستند. همچنین یافته ها نشان می دهند که تعداد این استعاره ها در سوره های مدنی بیشتر از سوره های مکّی است، چراکه با توجه به نقش و اهمیت بازار و تجارت در زندگی و حیات اعراب در صدر اسلام و نیز به طور کلی با توجه به اهمیت آن در تأمین نیازهای فیزیولوژیک انسان عامل تحولات تاریخی- اجتماعی در یک سرزمین را می توان به مثابه متغیری مستقل لحاظ کرد.
«تحلیلی بر آیات متشابه از منظر هرمنوتیک با تکیه بر کشف الاسرار»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
133 - 161
حوزه های تخصصی:
یکی از مطالب بسیار بحث انگیز و شبهه افکن در ذهن کسانی که در مسیر معرفت به آیات قرآن و روشنگری و تبیین آن ها برای مخاطبان گام برمی دارند، ماهیّت آیات متشابه و تفاوت اساسی آن ها با آیات محکم و فراهم کردن زمینه تأویل پذیری، تکثّر و چندمعنایی و گاه انحراف و کژفهمی کسانی است که خلوص قلبی را به دست نیاورده اند. ژرف اندیشی در آیات قرآن، دو علّت اساسی فلسفه آیات متشابه را یعنی زبان بلاغی قرآن از یک سو و نمادین بودن آن در طرح برخی موضوعات تبیین می کند که هر دو با موضوع هرمنوتیک چه به شیوه سنّتی و چه مدرن خصوصاً در تفاسیر عرفانی ارتباط دارد. یکی از تفسیرهای برجسته عرفانی، کشف الاسرار ابوالفضل میبدی (قرن ششم) است که در نوبه سوم به تأویل آیات قرآن با زبانی ادبی و عرفانی می پردازد. مهم ترین پرسش این پژوهش این است که آیا تحلیل آیات متشابه مهم در تفسیر عرفانی کشف الاسرار که با زبان تأویل پذیر رمزی و با زیبایی های بلاغی بیان شده است؛ از منظر هرمنوتیک سنّتی یا مدرن امکان پذیر است؟ روش تحقیق، تحلیل محتوا می باشد. تحلیل آیات متشابه در این تفسیر مبتنی بر رویکردی هرمنوتیکی درخور واکاوی است؛ ازاین رو ابتدا به موضوع تأویل و معانی متفاوت آن در قرآن و همسویی آن با انواع هرمنوتیک خواهیم پرداخت و پس از آن به طرح جزئیات این بحث یعنی تقسیم بندی آیات متشابه به لحاظ لفظی و معنایی، محکم و متشابه در پیوند با توحید افعالی، در وجود انسان و در عالم تکوین و نظرات مفسّرین در این زمینه مبادرت خواهیم ورزید.
بازسامانی دیدگاه ها و گونه های ساختارشکنی لفظی و ادبی در فواصل قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن از ویژگی ها و قابلیت های کلام عرب به بهترین شیوه استفاده کرده است. تناسب که هم شکلی و هم آهنگی در کلام است و آن را زیباتر، دلنشین تر و مؤثرتر می کند، در بالاترین حد خود در قرآن وجود دارد. از جمله موارد تناسب در فواصل یعنی حروف پایانی آیات است که باعث نظم بخشی و هم بستگی آیات یک سوره می شود. از اهمیت هم آهنگی و تناسب فواصل آیات آن است که هر کجا این هماهنگی با قواعد و هنجارهای لفظی و ادبی آنها در تضاد بوده، ساختارشکنی کرده و فراهنجاری هایی ارائه کرده که چشم و گوش هر قاری و شنونده ای را مجذوب خود ساخته است. اما جای این سؤال وجود دارد که آیا این ساختارشکنی ها در گونه های محدود و مشخصی قابل ساماندهی است؟ علت این تغییرات چیست؟ آیا به جهت تناسب و رعایت فواصل است یا جنبه معنایی دارد؟ این مقاله گونه های تغییرات و ساختارشکنی های ادبی، بلاغی و واژگانی را در پنج دسته «افزایش حرف»، «حذف حرف و کلمه»، «تقدیم و تأخیر»، «معادل گزینی» و «ترجیح بعضی صیغه ها و ترکیب ها» ساماندهی کرده است. همچنین به شیوه توصیفی- تحلیلی- انتقادی سعی شده است گزارشی از دیدگاه های اصلی موجود که یا جانب تناسب و رعایت فواصل یا معنا و محتوا را گرفته اند، بیان گردد. جنبه نوآورانه مقاله آن است که از طریق موردپژوهی انتقادی در تفسیر تسنیم و با روش تفسیر قرآن به قرآن، هدف از ساختارشکنی در پایان آیات را جنبه زیباشناسانه تناسب ثابت کرده است؛ گرچه نمی توان جانب معناشناختی آن را نیز کاملا نادیده گرفت و برای همه موارد قاعده ای کلی بیان کرد.
کاربست اعتبارسنجی روایات و منقولات تاریخی در نق د خوانش ادبی مع اصر از قصص قرآن با تأکید بر دیدگاه ادبی آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان های قرآن در مواضع و سیاق های گوناگون ذکر شده است. این پراکندگی و تفاوت سبک های بیان قصص در گفتمان آیات، شبهه راهیابی تعارض به متن قرآن را در ذهن مخاطب تداعی می نماید؛ این در حالی است که با بهره گیری از قراینی می توان ضمن پاسخ گویی به شبهاتی چون تاریخ مندی و متن ادبی و بلاغی بودن قرآن، در رد ادعای مذکور مبادرت ورزید. روایات منتسب به معصومین از جمله قراین ناپیوسته ای به شمار می روند که نقش مؤثری در تبیین آیات الهی ایفا می نمایند. لکن با عنایت به احتمال ورود اسرائیلیات به منابع روایی، ارجاع به این مصادر را با مشکل مواجه ساخته و زمینه را برای ادبی و بلاغی دانستن قصه های تاریخی قرآن می گشاید. از سویی از آنجا که موارد گوناگونی از اشتراک میان داستان های قرآن و نقل های تاریخی مشاهده می شود، با نظر به اینکه گاه حلقه های مفقود قصص در تاریخ یافت می شود، کاربست داده های تاریخی در تفسیر داستان های قرآن نافع می نماید و کمک شایانی نیز در پاسخ گویی به شبهاتی که، تنها روش فهم قرآن را روش ادبی و تحلیل متن می داند، خواهد نمود. بر این اساس پژوهش حاضر از رهگذر تأمل در آرای اندیشمندان مسلمان به ویژه آیت الله جوادی آملی و با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی به این پرسش کلیدی که «کارکرد روایات و منقولات تاریخی در نقد خوانش ادبی معاصر از قصص قرآن چگونه ارزیابی می شود؟» پاسخ داده است.
بررسی تلمیحات روایی-قرآنی در مجموعه اشعار فاضل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلمیح یکی از کهن ترین و پرکاربردترین صنایع بلاغی است که به سبب عواملی چون فشردگی و ایجاز زبانی خاص خود، ورود قسمتی از یک متن غایب در متن حاضر و نقش پررنگ مخاطب در ادغام و دریافت این تداخل متنی و ...، در همه ادوار مورد توجه شاعران بوده و موجب غنای معنایی و زیبایی شعر شده است. این صنعت ادبی در اشعار شاعران معاصر با پیچیدگی ها و تنوع فرمی و محتوایی بیشتری به کاررفته که تحلیل و بررسی آنها نیازمند مطالعات دقیق تر با رویکردهای نوین است. از سویی، قصص قرآنی یکی از اولین متونی است که شاعران کلاسیک و معاصر فارسی در تلمیحات خود به آنها اشاره دارند. برهمین اساس، در پژوهش حاضر تلمیحات روایی-قرآنی در اشعار فاضل نظری را با تأکید بر تنوع ساختاری و فرمی تلمیحات بررسی کرده است؛ تا دریابد بیشترین تلمیحات روایی در اشعار او کدام است و نظری با چه روش ها و فنونی از تلمیحات روایی قرآن در اشعارش استفاده کرده است. پس از بررسی توصیفی- تحلیلی هر شش دفتر شعر نظری، این نتایج به دست آمد که از نظر محتوایی داستان های آدم (ع) و یوسف(ع) پربسامدترین تلمیحات قرآنی در غزلیات نظری هستند؛ همچنین از حیث ساختاری انواع تلمیحات ترکیبی، چندوجهی، پژواکی، آیرونیک و... در اشعار او وجود دارند که این امر بیانگر تنوع کاربرد و پیچیدگی ها و ظرافت های هنری این صنعت در اشعار این شاعر است.