فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
"تصوف اسلامی بر مبنای چه محورهایی شکل گرفته است، و بر اساس کدام شاخص ها و معیارها مسیر حرکت خود را تنظیم کرده و خطاهای خود را چگونه اصلاح نموده است؟ بررسی ها نشان می دهد منشا عرفان و تصوف اسلامی، منحصرا قرآن و سیرت پیامبر است؛ اما در مسیر حرکت خود، از آداب و رسوم و دیدگاه های سایر ملل نیز متاثر شده است؛ و اینکه بعضی- هر چند با دیدگاه های مختلف- کوشیده اند مسیر عرفان و تصوف اسلامی را به عکس نشان دهند، احتمالا تحت تاثیر برداشت ها و دیدگاه های دینی و سیاسی خود بوده اند، یا ـ بسته به نوع نگرش خود ـ خواسته اند با نشان دادن منشا غیراسلامی برای آن، تصوف و عرفان اسلامی را مغایر شریعت اسلامی یا در کنار آن قلمداد کنند؛ یا به گونه ای آن را معرفی کنند که نشان دهند سلوک عرفانی سنتی ادب فارسی، بی نیاز از عمل به احکام شریعت اسلامی است. حال آنکه مستندات فراوان حاکی از آن است که عرفان اسلامی مستقیما از قرآن و سیره نبوی، و روش و سلوک اهل بیت و صحابه و تابعین و زهاد صدر اسلام نشات گرفته است؛ اما بتدریج دیدگاه های پیروان مکاتب دیگر و آداب اجتماعی اقوام و ملل مختلف و بخصوص خواسته های نفسانی زاهدان و صوفیان ریایی، بر آن تاثیر گذاشته است و سبب شده اندک اندک انحرافاتی در آن راه یابد، بنابراین مشایخ بزرگ صوفیه کوشیده اند از طریق تالیف کتب متعدد و ارشاد مریدان، مسیر عرفان نظری و عملی را بر مبنای معیار و شاخصه اصلی آن، یعنی قرآن و سیرت پیامبر اکرم اصلاح کنند و آن را به مسیر اصلی خود بازگردانند تا عرفان و تصوف اسلامی همچنان بتواند در شاهراه اصلی خود به مسیرش ادامه دهد.
"
زندگی و آثار حاج میرزا حسین سبزواری
منبع:
حافظ مرداد ۱۳۸۶ شماره ۴۳
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری مولوی از قصه های قرآن در داستان روستایی و شهری در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، چگونگی تاثیرپذیری مولوی از قصه های قرآن در داستان روستایی و شهری در دفتر سوم مثنوی بررسی و تحلیل شده و در آن دیدگاه «الگو مدار» (pattern base) مولوی در اخذ الگوها و ساختارهای بنیادین ذهنی از قصه های قرآن کریم و بهره گیری از این «الگوهای مثالی» و «سرمشقهای عالی» برای پروراندن قصه و رمزگشایی عناصر سازنده آن و ارایه گزاره های اخلاقی، اجتماعی و معرفتی به عنوان دیدگاهی ویژه در پژوهشهای مولوی شناسی مطرح شده است. نتیجه نشان می دهد که مولوی با دیدگاه الگومدار خود از قصه های قرآن به صورت سرمشقهای عالی (paradigms) برای پروراندن و به بار نشاندن قصه ها و تمثیلهای خود و رسیدن به هدف اصلی خود، که تعلیم وانذار مخاطبان است، عمیقا بهره برده و این تاثیرپذیری و بهره گیری عمیقتر و اساسی تر از آن است که آن را به عناصر «تداعی معانی» یا «نظام تلمیحی» فرو بکاهیم.
تحلیل عناصر داستانی قصه حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
"در قرآن کریم سرگذشت بسیاری از پیامبران با قصه بیان می شود. از جمله قصه یوسف (ع) که به زندگی این پیامبر می پردازد. این سوره صد و یازده آیه دارد. سه آیه نخست و ده آیه آخر غیر داستانی و آیات دیگر بدون آنکه آیه های غیر داستانی، تسلسل آنها را برهم بزند، داستان را بیان می کنند. هدف قرآن داستان پردازی نیست، ولی این سوره بسیاری از جنبه ها و عناصر داستانی متعارف در ادبیات داستانی را دارد. هدف این مقاله بررسی فراوانی عناصر داستانی، در این قصه است.
مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است و طی آن به بررسی و تحلیل عناصر داستانی نظیر زاویه دید، طرح، ساختار، اندیشه (تم و موضوع)، کشمکش، شخصیت، شخصیت پردازی، گفت و گو، زمان و مکان می پردازد.
قصه یوسف، تنها قصه قرآن کریم است که از ابتدا تا انتهای آن، در یک سوره آمده است. در این قصه با بهره مندی از فنون عناصر داستان پردازی نوین، اهداف والای قرآن کریم، آشنایی با فرهنگ مذهبی، تعلیم، تربیت، هدایت و عبرت آموزی انسان، در قالب یک داستان بیان شده است. پرداخت عناصر داستانی در این قصه به گونه ای است که مخاطب در برخورد با آن به مثابه یکی از شخصیت های داستان حضور فعال دارد"
سیمای پیامبر اعظم (ص) در کشف المحجوب هجویری
حوزه های تخصصی:
سیمای پیامبر اعظم (ص) در بسیاری از آثار منثور و منظوم ادب فارسی به نحوی شایسته بازتاب یافته است که گویای علاقه مندی و دلباختگی نویسندگان آثار به آن حضرت است. کتاب کشف المحجوب یکی از متون های گران سنگ زبان فارسی در قرن پنجم، است. هجویری، پس از اشاره به آیه های قرآن، به سخن رسول (ص) و روش و منش آن بزرگوار استناد کرده است. نشان دادن برتری های پیامبر اعظم (ص) و تاکید بر مهربانی و محبت او و ضرورت معرفت بیشتر آن حضرت، هدف این مقاله است. بدین منظور، مباحثی چون مقایسه پیامبر اعظم (ص) با پیامبران دیگر مثل موسی و ابراهیم و داود (ع)، اخلاق و رفتار پیامبر به ویژه مهر و محبت و بخشندگی و بخشایندگی او، روحیه عبادی و عرفانی پیامبر مثل نماز و روزه و سرانجام خواب و بیداری پیامبر اعظم (ص) که در کشف المحجوب هجویری آمده، در این جستار بررسی شده است. حاصل این تحقیق نشان می دهد پیامبر اعظم (ص) مهربان و با محبت، بخشنده و کریم، کارگر و مشتاق در طاعت حق و محبوب و منظور حق تعالی بوده است
قصیده عروة الوثقی در منقبت حضرت علی کرم الله وجهه حسب فرمایش مولوی حکیم سید امیرحسن «سخا» محدث دهلوی
سحر، یا معجزه؟
حوزه های تخصصی:
معجزات پیامبر اعظم در شعر فارسی
حوزه های تخصصی:
"به قول مولانا نامعقول بودن یا ورای طور عقل بودن تعالیم انبیا، اظهار معجزات را لازم کرده است. این معجزات در هر زمانه ای با سطح دریافت مخاطبان دعوت انبیا، انطباق و تناسب داشته است. قرآن کریم معجزه اصلی پیامبر اکرم (ص) محسوب می شود که معاندان و کافران به هماوردی و رقابت با آن فراخوانده شده اند (= تحدی)؛ در حالی که از قبل ناتوانی و شکست قطعی شان پیش بینی و یادآوری شده است. در عین حال به اقتضای احوال خاص، معجزات دیگری نیز از ایشان صادر یا به خاطر ایشان ظهور کرده است که در کتب سیره و حدیث و به تبع آن در متون ادب فارسی انعکاس یافته است.
شاعران و عارفان ایرانی با زبان صریح و روشن در مضمون سازی های شاعرانه به این روایات پرداخته اند. در قالب های قصیده و مثنوی این مضامین پررنگ تر هستند و کمتر در ایجاد و خلق تصاویر به خدمت گرفته شده اند. درباره ذکر معجرات منتسب به حضرت ختمی مرتب باید گفت در این پژوهش صحت و سقم روایات مطمح نظر نبوده است و تنها انعکاس این روایت ها در شعر فارسی بررسی شده است و ذکر اصل روایت ها در شعر فارسی بررسی شده است و ذکر اصل روایت به مثابه تایید قطعی آنها نیست.
"
اندیشه کلامی سنایی درباره «عرش» و «استوا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های علوم اسلامی، که در میان مسلمانان در دوره هایی، رشد فزاینده ای داشته و ذهن بسیاری از دانشمندان اسلامی را به خود مشغول کرده، علم کلام و یا اصطلاحا فلسفه اسلامی بوده است. یکی از مباحث علم کلام، جسم پنداشتن خدا و مساله عرش و استوا است. هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که دیدگاه کلامی سنایی در این باره بویژه، عرش و استوا با دیدگاه فرقه های کلامی چه تفاوتی دارد. از این رو ضمن تعریف لغوی و اصطلاحی این دو واژه، پیشینه تاریخی آنها در بین فرق مختلف کلامی مورد و اکاوی قرار گرفته و وجود اشتراک و افتراق دیدگاه سنایی با دیگر متکلمان، بررسی شده است
وحدت ادیان و مذاهب از دیدگاه ابوریحان
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۶ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی تحلیلی برخی مدایح نبوی در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی شخصیت والا و بی عدیل حضرت رسول (ص) در حدیقه سنایی پرداخته است. از آن جا که این اثر عظیم و حجیم اولین اثر مدون عرفانی منظوم در ادب فارسی است، مملو از برجسته ترین توصیفات، افکار، دقایق معرفتی، زبانی، بلاغی، اشارات کلامی و قرآنی است که از جهت پختگی، نوآوری و نوگویی مورد تقلید و اقتباس بسیاری از شعرای پس از سنایی و حتی شاعران هم عصر او قرار گرفته است. بخشی از باب سوم حدیقه به پیامبر گرامی و نعت و منقبت او اختصاص دارد و بی تردید پس از باب اول که در توحید باری تعالی است، بهترین اندیشه ها، مضامین، عواطف، تصاویر، تعابیر و ترکیبات را در خود دارد. غالب مدایح نبوی در حدیقه بیان ارزش و مقام معنوی، سیرت و خصایل باطنی و ویژگی های اخلاقی و تعدادی نیز در او صاف و ویژگی های ظاهری رسول اکرم (ص) است. نگارنده با گزینش ابیاتی - غالبا دشوار - از این باب و شرح، تفسیر و بازگویی اندیشه، بلاغت، زبان، اشارات قرآنی، عرفانی و کلامی مندرج در آن ها سعی نموده است نگاه سنایی را به پیامبر عظیم الشان بنماید و شخصیت آن حضرت را در حدیقه نشان دهد.
بازتاب اندیشه های حکیمانه علی (ع) در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچنان که می دانیم، ادبیات پر بار فارسی دری از آغاز پیدایش تحت تاثیر شدید معارف نیرومند اسلامی قرار داشت و بخصوص آثار ادبی ایرانی برتر، با بهره مندی از این معارف فراگیر و غنی توانست جایگاهی محکم را در فرهنگ ایران و جهان از آن خود نماید. همچنین می دانیم که افکار و اندیشه های عالمانه و الهی مولای متقیان - که بخش هایی از آن توسط سید رضی با عنوان نهج البلاغه به جهان علم و ادب ارایه شده است - از منابع مهم و اصیل فرهنگ اسلامی به حساب می آید و چنان که تاریخ گواهی می دهد همواره مطمح نظر حکیمان و متفکران ایرانی و اسلامی در دوره های مختلف بوده است. از میان این حکیمان، حکیم سنایی عارف و اندیشمند توانای دوره های نخستین ادب پارسی است که از استوانه های نیرومند این عرصه به حساب می آید و از جمله کسانی است که به جهات علمی، ادبی و عرفانی از چشمه زلال سخنان متعالی خداوند سخن و معرفت بهره مند شده است. در این مقاله سعی شده است بعد از ارایه مقدمه ای تحلیلی، به صورت اجمالی و مستند نشان داده شود که سنایی به عنوان یک شاعر و اندیشمند برجسته در اثر ارجمند خود حدیقه، در بسیاری از موارد به سخنان حضرت امیر توجه داشته است و در اوضاع نامساعد آن زمان که ابراز برخی از عقاید اتهام رافضی بودن را در پی داشت، تا جایی که امکان داشته، با تمجید و تعریف آن، سخنان گهربار حضرت را برای تحکیم افکار و عقاید خود به کار گرفته است.
تحلیل نگرش مولوی درباره پیامبر اعظم (ص)
حوزه های تخصصی:
"پیامبر اسلام (ص) نزد مولوی جایگاه ویژه ای دارد. او در مقایسه با سایر پیامبران بسان میوه ای است که درخت نبوت به بار آورده است. لذا به رغم آنکه در آخر همه آنها قرار گرفته بر همه آنها تقدم دارد. از نظر مولوی پیامبر با خود پیام هایی آورده است که انسان تا زنده است محتاج آنها خواهد بود؛ زیرا پیامبر قفل هایی را گشوده است که پیش از آن هیچ کسی نسبت به گشودن آنها اهتمام نکرده بود. البته بهره مندی از آنها مشروط به آن است که اولا انسان احساس نیاز کند، یعنی از نیازهای خود اعم از وجودی و روان شناختی آگاه شود تا این آگاهی باعث حرکت وی به سمت آموزه های پیامبر گردد. ثانیا در زندگی خود درصدد عملی ساختن آنها باشد، ثالثا بین حیات مطلوب معنوی و حیات نامطلوب مقایسه به عمل آورد تا قدر پیغام پیامبر را بداند.
بی شک آگاهی از جایگاه عظیم پیامبر (ص) می تواند شخص را در سیر این سلوک یاری نماید؛ زیرا با عنایت به این جایگاه و داشته های پیامبر می توان از آموزه هایش بهره مند شد. اخلاق، معرفت و عرفان قطعا از جمله حوزه هایی اند که انسان عصر جدید می تواند از دستاوردهای پیامبر بهره ببرد. وقتی این مقولات با دقت مورد توجه قرار گیرد آنگاه می توان از خدمات و حسنات پیامبر سخن گفت و از دستاوردهایش بهره مند شد"
بررسی و مقایسه مدح و معراج پیامبر (ص) در چهار مثنوی عطار (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر، مصیبت نامه)
حوزه های تخصصی:
"مدح و معراج پیامبر (ص) از جمله موضوعاتی است که اکثر شاعران و نویسندگان بدان توجه نموده اند؛ به گونه ای که در سنت ادبی ما این دو مبحث از درونمایه های اصلی آثار کلاسیک به شمار می آید. عطار نیشابوری نیز به پیروی از چنین سنتی در ابتدای چهار منظومه الهی نامه، اسرار نامه، منطق الطیر و مصیبت نامه به تفصیل به این دو موضوع پرداخته است. بررسی و تحقیق نشان می دهد مدح و معراج در مثنوی های مذکور دو ساخت متفاوت دارد: در الهی نامه و منطق الطیر، این دو بخش در هم آمیخته و در اسرارنامه و مصیبت نامه از هم مجزاست؛ مدح پیامبر اکرم (ص) در همه آنها ساختار یکسانی دارد، لکن داستان معراج در مصیبت نامه مستند تر است. این دو بخش ویژگی های شاعرانه چندانی ندارند و تنها می توان داستان معراج را در الهی نامه شاعرانه ترین قسمت محسوب نمود. ایهام، برجسته ترین صنعت بدیعی این آثاراست. در حیطه مختصات زبانی نیز تکرار واژگانی و تکرار یک صورت زبانی کامل در آغاز، برجسته ترین ویژگی زبانی این دو بخش است.
"