فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶۸۷ مورد.
نوروز در کردستان
تعویذ در فرهنگ عامه (مطالعه موردی: فرهنگ عامه مردم کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه، مردم با تعیین عناصری که قدرت فرامادی دارند، در حفظ خود، اطرافیان و اموالشان تلاش می کنند. یکی از مهم ترین این چاره اندیشی ها، استفاده از تعویذ است. ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی اﺳﺮارآﻣیﺰ عناصر تعویذی ﺑﺮای اﻧﺴﺎن، آن ها را در ﻣﺮکﺰ ﻫﺎﻟﻪ ای اﺳﻄﻮره ای و ﻣﻌﻨﺎیی ﻗﺮار داده اﺳﺖ، ﭼﻨﺎﻧکﻪ این عناصر، ﮔ ﺎه در ﺟﺎیﮕ ﺎه یک ﺗﺎﺑﻮ و ﮔﺎﻫی ﻧیﺰ ﻫﻤﭽﻮن ﺷیﺌ ی ﺷﮕﻮن ﻣﻨﺪ و ﺗﻮﺗﻢ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﺼﻮر ﺷ ﺪه اند. در ﻣیﺎن ﻣﻠﻞ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎیی از ایﻦ دوﮔﺎﻧﮕی دیﺪه ﻣی ﺷﻮد کﻪ دﻟیﻠی ﺑ ﺮ ﺗﻘ ّدس و رازﻧﺎکی این عناصر است. تعویذ در باورهای مردم سراسر دنیا و ازجمله مردم ایران، اهمیت بسیاری دارد. مهم ترین کارکرد تعویذ از گذشته تاکنون نقش حفاظتی آن است. عناصر تعویذی، عناصری اهریمن ستیز هستند که برای دور کردن، به بندکشیدن و یا کشتن نیروه ای اهریمنی، پلشتی و جذب خیرات و نیروهای خوب و سودمند به کار گرفته می شوند؛ باورمندان، بسته به نوع مشکل و آسیب، از عناصر تعویذی مختلفی استفاده می کنند؛ به نحوی که گاهی اوقات برای دورکردن نیروهای زیان کار و موجودات شرور از عناصر نامقدس و ناپاک نیز بهره می گیرند. در این پژوهش به کمک روش اسنادی و مشاهدات نویسندگان، تلاش شده است تا با کندوکاو در اعتقادات و باورهای مردم کرمان، عناصر تعویذی مشخص شود و کارکردهای آن ها به عنوان عناصری تأثیرگذار در زندگی این مردم، مورد بررسی قرار گیرد و در نهایت از دل باورهای این افراد، جایگاه آن ها به مفهومی فراتر از یک عنصر عادی نمایان گردد.
بستى و أمثال و حکم در دیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که امثال و حکم، درگوش هوش مردمان، در بلنداى زمان و دوران، زبان گویاى حقائق روزگارانند. نگارنده بر آن شد که سلسله مقالاتى درباره امثال و حکم، در دیوان حکیم ابوالفتح بستى، شاعر توانا و ذولسانین دوران غزنوى، نگارد و بدست زمانه سپارد. تا به حول و قؤه مفیض دقایق وجود و ملهم رقائق خلود، تعلیم حقائق را به دو زبان عربى و فارسى، در پهنه ادب تطبیقى، بکار آید. از این رو، از آغاز دیوان آغازکارکرد و به نثر و نظم خویشتن شرح و تفسیر امثال و جکم را عرضه داشت. تا گواهى صادق، براى ایجاد علم و هنر معاصر نیز باشد. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
باور بلاگردانی در قوم بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قربانی آیینی مذهبی است که در میان اقوام و ملل مختلف با اهداف گوناگون رواج دارد. بسیاری از سنت های دینی برای دور ماندن از بلایا و یا رفع آن، کشتن حیوانی را توصیه می کنند. باور بلاگردانی میان قوم بختیاری با هدف انتقال شر و دور ریختن آن در اشکال خونی و غیر خونی است. قوم بختیاری بر اساس آموزه های دین اسلام و در روز عید قربان، بر فراز کوه ها به قربانی حیواناتی همچون گوسفند، بز و گاو می پردازند. شکل دیگر خون ریزی برای دفع شر، چشم زخم و بلا، هنگام جشن عروسی و ... است. از دیگر نمود های بلاگردانی می توان به موارد غیرخونی مانند دَم بند کردن و دعانویسی اشاره کرد. هدف این پژوهش، تحلیل چگونگی برگزاری مراسم، هدف و اشکال باور بلاگردانی با خون ازجمله قربانی و خون ریختن و غیر خونی در قوم بختیاری است. این پژوهش به شکل بنیادی، بر پایة مطالعات کتابخانه ای میدانی و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. قوم بختیاری عمل آیینی قربانی را برای پیروی از فرمان الهی انجام می دهند؛ اما برخی از اعمال این قوم مانند انجام قربانی در بالای کوه، پرورش و تزیین حیوان و بریدن سر آن در پای درخت، ریختن خون بر زمین (جرعه افشانی)، مالیدن آن بر سروصورت و همچنین بستن مهره ها و بازوبند ها در پارچه تیره رنگ، نمودی اساطیری دارند.
دفتری در شناخت کهن الگوی جوان و جوانمردی
حوزه های تخصصی:
زبان و ادبیات فارسی: تشریح قلب یک کنایه (نقدی بر نقل وارونه ی یک کنایه در چند فرهنگ فارس معاصر)
خاندانها و آداب و آیینهای ایرانی وجنبه های از زندگی اجتماعی در قلمرو سامانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلمرو سامانیان، آخرین امیران ایرانی خاوران، تجلّیگاه سازگاری سنتهای قومی و ملی با آموزه های اسلامی بود. افزون بر حمایت و تشویق امیران، بقایای خاندانهای کهن ایرانی از عوامل مهم انتقال فرهنگی بوده اند. در نتیجة این همزیستی فرهنگی، پاره ای از آداب و آیینهای دیرین ایرانی برقرار ماند و از سوی دیگر، شعائر اسلامی با دلبستگی تمام بزرگ داشته می شد و شمار بسیاری از خاندانهای ایرانی در فرهنگ و علوم اسلامی درخشیدند. در این دوره، سرگرمیها و بازیهایی چون چوگان، شطرنج، تیراندازی و شکار بیشتر در میان امیران و درباریان رواج داشت و انجمنهای ادبی و مناظرات علمی و مجالس انس و محافل وعظ و داستان سرایی، هر یک طبقات خاصی را گرد هم می آورد. تفرج و شادخواری نیز بخشی از اوقات فراغت را پر می کرد.