فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵٬۱۶۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
" دیوان خاقانی از این ویژگی برخوردار است که مضامین دینی را در آیینه خود می نمایاند. شکوه و صلابت اشعار خاقانی و عناصر تشکیل دهنده آن که در بسیاری از موارد از باورهای دینی سرچشمه می گیرد، دریایی مواج را در ذهن خواننده تداعی می کند که امواج نیرومند آن، کاربرد هنرمندانه آن باورهاست. ماجراهای زندگی حضرت موسی (ع) یکی از آن مضامین دینی است که در جای جای دیوان خاقانی ظهور و تجلی یافته است. موضوعاتی چون تولد موسی (ع)، پرورش وی در درگاه فرعون، برگزیده شدن به پیامبری، فراخواندن فرعون به حق و مبارزه بر ضد وی و خلاصه تمامی مطالبی که در قرآن کریم، تفاسیر و قصص در مورد حضرت موسی نقل شده است، دستمایه شعر خاقانی می شود؛ بطوری که گاهی در یک بیت از چند تلمیح برای ارایه تصویر هنری پرداخته شده در ذهن خود استفاده می کند. از آنجا که خاقانی شاعری آفرینشگر و نوآور است و بر سخن و سخنوری تسلطی شگرف دارد، مضامین مذکور را چنان در اشعار خود درهم می تند و به کار می برد و بعد زیبایی شناسی سخنانش چنان ژرفایی می یابد که می توان گفت در میان شاعران پارسی گوی بی مانند است و همین ویژگی ها مزیت خاقانی بر دیگر شاعرانی است که به این موضوعات پرداخته اند.
در این مقاله نمونه هایی از موضوعات گوناگونی که به زندگی حضرت موسی (ع) مربوط است و در اشعار خاقانی به کار رفته، از منظر زیبایی شناسی و ابعاد مختلف آن بحث و تحلیل شده است و سعی شده معیارهای زیبایی های شعر خاقانی و لایه های پنهان آن در موضوع فوق روشن شود.
"
زمان و مکان در رمان
جادو در ادبیات فارسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالهء حاضر به بررسى جادو در برخى از آیین هاى کهن بشرى پرداخته ایم. سپس برخى از مظاهیر جادو را مورد نظر قرار داده و بخشى از مضامین مربوط به آن را که در برخى از متون در ادبیات فارسى به کار رفته است، آورده ایم. نکتة مهئم آن است که بررسى جادو و مظاهر آن و دانستنی نکات ادبى به کار گرفته شده دربارهء جادو براى فهیم بخشى از مشکلاب ادبی مندرج در متولب نظم و نثر فارسى لازم و بایسته است.
بررسی تطبیقی مدایح نبوی در شعر جمال الدین عبدالرزاق و احمد شوقی
حوزه های تخصصی:
در این گفتار مدح نبی یا منقبت، به عنوان یکی از انواع ادبی در زبان فارسی و عربی بررسی می شود. ادبیات مذهبی، یکی از گونه های پر کاربرد در ادب فارسی و عربی است که به گونه ای بایسته و در خور مورد توجه علمی قرار نگرفته است. یکی از زیر مجموعه های مهم این گونه ادبی، مدایح نبوی ( منقبت ها) است که از نظر کمیت و کیفیت در هر دو ادب درخور توجه است. در این مقاله، سعی بر آن است که پیشینه و سابقه این نوع ادبی بررسی گردد، وضعیت و چگونگی مدایح نبوی در ادوار مختلف ادب فارسی و عربی بررسی شود و چهره های شاخص و بر جسته این گونه ادبی -چه در ادب فارسی و چه در ادب عربی- معرفی گردند. مبنای کار در این مقاله، مقایسه نعت رسول اکرم ( ص ) در ترکیب بند جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی (588 هـ) و همزیه نبویه احمد شوقی ( 1932 م )است. این کار با بیان وجوه اشتراک و افتراق این دو منقبت، با پیش در آمد بررسی وضعیت منقبت سرایی در ادب فارسی و عربی همراه می گردد، تا هدف را به گونه بهتری مشخص نماید.
تأثیر زبان در ارتباطات میان فرهنگی (با تأکید بر جایگاه فرهنگی امیر علیشیر نوایی در ترکی غربی و ملی گرایی نوایی)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است در مورد جایگاه فرهنگی علیشیر نوایی در ترکی غربی بررسی شود، سپس تأثیرات ارزنده ای که نوایی در ترکی و علی الخصوص در ترکی غربی گذاشته پرداخته شده است. همچنین ویژگی های زبانی ترکی جغتایی که مانند ترکی عثمانی یک زبان ساختگی است مورد بحث قرار گرفته و همین طور در این مورد تأثیرات زبانی و ادبی که نوایی با ملهم شدن از زبان و ادبیات فارسی بر ترکی جغتایی و ترکی غربی علی الخصوص بر ترکی عثمانی گذاشته ، بررسی شده است. در بخش دیگری از این مقاله نحوه شکوفایی زبان و ادبیات ترکی در کنار ادبیات پیشرفته فارسی از نظر نوایی و همچنین نوع نگرش نوایی به زبان، ادبیات و فرهنگ فارسی در کنار زبان، ادبیات و فرهنگ ترکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در ادامه نیز دیدگاه ها و نظریات ترک شناسان برجسته ترکیه مانند کؤپرولوزاده، سماء باروتچو اؤزاؤندر، احمد بیجان ارجیلاسون، احمد جعفر اوغلو، کمال اراسلان و... در مورد زبان و ادبیات به کار گرفته شده در نوشته های نوایی، تأثیرگذاری و آینده نگری نوایی آورده بیان شده است. نتایج این تحقیق نشا می دهد که زبان می تواند در تقویت ارتباطات میان فرهنگی نقش به سزایی داشته باشد
سوانح روزگار و زندگی جمال الدین محمد بن عبدالرزاق اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرن ششم هجری عصر درخشان علمی و ادبی و هنری ایران زمین و به وجود بزرگانی چون خیام، سنایی، جمال الدین عبدالرزاق، خاقانی، نظامی، نجم الدین کبری و بسیاری دیگر از اندیشه مندان و گویندگان آراسته است. در این عصر، تنی چند از سلاطین و وزرا و دولتمردان حامی علم و ادب بوده اند. در در همین اوان بود که در بلخ، نیشابور، هرات و اصفهان مدارس نظامیه تاسیس شد و شاهکارهای هنری و معماری به جای مانده از این دوران نیز نظرگیر است.
مع الوصف، این قرن، از نظر اجتماعی و سیاسی، یکی از قرون تاریک و پر آشوب تاریخ سرزمین ماست. امرا و سلاطین عموما فاسد، بی رحم، شرابخواره، عیاش، بی حفاظ، سفاک، و متعدی به جان و مال مردم بوده اند. دارالملک اصفهان یکی از مراکز آشوب و فتنه بوده است. این احوال هم در متون تاریخی معتبر و هم در جای جای اشعار شاعران بازتاب یافته است. دواوین شاعران، به دلیل توجه آنان به مسائل فرهنگی و اجتماعی، از این حیث حایز اهمیت است. یکی از این آثار، دیوان جمال الدین محمد بن عبدالرزاق اصفهانی است که از اشارات تاریخی و اجتماعی سرشار و روشنگر اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران به خصوص اصفهان، زادگاه شاعر، در آن روزگار است. آنچه از ناامنی و کشت و کشتار و نهب و غارت و منازعات فرقه های مذهبی و ویرانگری و قحط و خشکسالی در اشعار این شاعر انعکاس یافته نمونه هایی است جان آشوب از اوضاع پریشان و نابسامان آن ایام. در این مقاله، بر آنم که، با ذکر اشارات شاعر، به بررسی سوانح روزگار و زندگی او بپردازم ...
روانشناسی رنگ در مجموعه اشعار نیما (بر اساس روانشناسی رنگ ماکس لوشر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در «روانشناسی کارکردی» انتخاب رنگ با روانشناسی شخصیت مرتبط است. تمایلی ذهنی نسبت به رنگ در مورد اشخاص مختلف متفاوت است. در این روانشناسی معنای واقعی رنگ تعریف شده و برای همه کس یکسان است. تحلیل کاربرد رنگ ها در آثار شاعران و نویسندگان به روشن شدن وضعیت روانی صاحب اثر کمک می کند. در این پژوهش سعی شده با آمار بسامدی هشت رنگ کارکردی ماکس لوشر در مجموعه اشعار نیما و مرتب کردن آنها به ترتیب فراوانی آنها با تحلیل روانشناسی رنگ ها و طبقه بندی زوجی در آنها به وضعیت روانی نیما نزدیک شویم. سیاه پربسامدترین رنگ در مجموعه اشعار نیماست، اما این رنگ، رنگ روح شاعر نیست؛ زیرا آبی بعد از آن، تمایل شاعر را برای کسب آرامش نشان می دهد. سیاه در شعر نیما همدردی با فقرا و فریاد روزگار خفقان است. رنگ سوم زرد است و معنای آن راهی برای بیرون آمدن از دشواری هاست نشان دهنده روحیه تلاش برای ایجاد برادری جهانی است. چهارمین انتخاب نیما سبز است (اگر رنگ سفید– که جز هشت رنگ نیست– محاسبه شود پنجمین است) که در وضعیت طرد شده، قرار دارد و بعد از زرد به معنای فرار به سوی آزادی است. آخرین رنگ اصلی نیما سرخ است. قرار گرفتن این رنگ در این مرتبه به معنی طرد آن است و معنای آن نبود شور زندگی و رنج بردن از آن است. رنگ های فرعی خاکستری و بنفش آخرین انتخاب های نیماست و مجاورت خاکستری و بنفش از روحیه هنرمندانه نیما حکایت می کند.
بررسی دین زرتشتی در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
ایران سرزمینی است که از روزگاران بسیار کهن، تمدن های گوناگونی را در خود پرورش داده است. وجود هریک از این تمدن ها سبب گردید که کشور ایران از فرهنگ والایی برخوردار شود. یکی از نشانه های برتری و ارجمندی فرهنگ ایرانی، پیدایش و ظهور دین ها و آیین هایی است که خاستگاهی ایرانی دارند. هریک از این ادیان به نوبه ی خود، تاثیر مستقیمی در شکوفایی فرهنگ و تمدّن ایران داشته اند. شاهنامه ی فردوسی که آیینه ی تمام نمای شکل گیری فرهنگ ایرانی از عصر اساطیری تا حمله ی اعراب به ایران است از بازتاب نمودن اعتقادات و باورهای مردمان پیش از اسلام دور نمانده است.
بازتاب باورهای خرافی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آدمی در بستری از باورهای غیرعلمی زندگی می کند. این باورها در آغاز پیدایش خود، بیشتر جنبه آیینی و مذهبی داشته اند، بتدریج و در طول تاریخ، با تکامل مذاهب بشری، ریشه های دینی باورها به فراموشی سپرده شده، امّا از رواج آنها در میان ملّتها کاسته نشده است. بررسی این باورها، بیانگر مشابهت فرهنگ کنونی بشر با فرهنگ کهن اوست. فرهنگ عامّه، با تمام عناصر و مواد طبقه بندی شده خود، در مثنوی مولانا به شکلهای گوناگون انعکاس یافته است. کثرت باورهای مندرج در مثنوی مولوی، این تصوّر را برای خوانندگان وی بوجود می آورد که در عصر او و در کتاب ارزشمندش همه نوع عقاید عامیانه کهن وجود داشته است. در این گفتار، ابتدا به تحلیل و طبقه بندی باورهای خرافی و دلایل اعتقاد مردم به آنها پرداخته شده، سپس، باورهای خرافی موجود در مثنوی در گروههایی معدود طبقه بندی شده اند، آنگاه در ذیل هر عنوان اصلی، موارد فرعی و چگونگی باورهای مردم عصر مولانا، که بسیاری از آنها با باورهای مردم روزگار ما مشترک است؛ ذکر و تحلیل شده است. یکی از نتایج مهمّ گفتار حاضر،آن است که انسان از همه چیز می تواند چشم پوشی کند؛ امّا هرگز توان آن را نداشته که از خرافات و اعتقادات خویش چشم پوشی نماید. این امر برای همه انسانها، با هر نوع تفکّر و بینشی صادق است.
ادبیات و نقاشی: نقاشی های رمانتیک بلیک از حماسه میلتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است. بلیک، شاعر و نقاشِ رمانتیک انگلیسی، بر اساس حماسه بهشت گمشدهٔ میلتن، شاعر انقلابی قرن هفدهم انگلستان، نقاشی هایی کشیده که بیانگر تفسیر خاصِ او از این حماسه جاویدان است. شاعران رمانتیک، عموماً تحت تأثیر روحیه غالبِ عصر انقلاب فرانسه، به شخصیت های سرکش، ناشناخته و اسطوره ای توجه ویژه داشتند. از این رو، شخصیت شیطان در بهشت گمشدهٔ میلتن که نزد شاعران نوکلاسیک قرن هجدهم ضدقهرمان محسوب می شد، برای شاعران رمانتیک به قهرمانی تبدیل شد که آزادگی و سروری در جهنم را بر بندگی و تسلیم در بهشت برگزید. با این وصف، بلیکِ نقاش خوانشی متفاوت با سایر شاعران رمانتیک دارد. بلیک، به رغم شیفتگی دوران جوانی، در سال های بعدی زندگی از خشونت های انقلاب فرانسه در سال 1796 دل زده و مأیوس شد و راه نجات را در تخیّل و اندیشه خلاّقانه جست و جو کرد. بلیک نقاشی های حماسه بهشت گمشدهٔ میلتن را در چنین حال و هوایی خلق کرد؛ نقاشی هایی که بیش از آنکه از حماسه میلتن بگوید، زبانِ حال بلیک است.
تقدیس نقش سرو در هنر ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش در واقع بررسی نقش سرو در آثار هنری ایران و ارتباط آن با عقاید آیینی، رسوم و فرهنگ ایرانیان می باشد. در این راستا نقش سرو از دوران کهن بر روی آثار گوناگون هنری، میزان تاثیر آن بر روی باورهای ایرانیان و یا بالعکس تاثیر باورها، عقاید و آیینهای ایرانیان بر روی نقش مایه سرو در نهایت افکار خاص وابسته به این نقش مایه مورد بررسی قرار گرفته است. تصویر نمودن نقش سرو در آثار گوناگون هنری می تواند دلیلی بر اهمیت این نقش و نیز عقاید خاص مذهبی ایرانیان باشد که از دیرباز آغاز و تا دوران اسلامی ادامه یافته است. این نقش مایه دارای مفاهیم عمیقی است و به همین دلیل آن را بر روی آثار گوناگون و به اشکال متنوع می توان دید. در این مقاله سعی بر آنست تا وجه نمادین و آیینی این نقش زیبا مورد شناخت و معرفی قرار گرفته و در نهایت تقدس آن شناخته شود. روش کار در تحقیق، اسنادی است و در نهایت به این نتیجه می رسیم که نقش سرو نمادی از آزادی، آزادگی، سایه گستری، جوانی و... می باشد و تاثیر آن بر عقاید و آثار ایرانی و تاثرش از آنها غیر قابل انکار است.
بناهای اساطیری و راز جاودانگی در اسطوره های ملی و مذهبی
حوزه های تخصصی:
انسان، از آغاز پیدایش برای درک و رسیدن به جاودانگی، به تلاش های بسیاری دست زده است. او بدین منظور نمونه های جاودانه گوناگونی تصور کرده و ساخته است. یکی از آشکارترین این نمونه ها، تصور بناهای جاودانه است. در اساطیر ایران، سخن از بناهایی است که به منظور گریز از مرگ و رسیدن به جاودانگی، ساخته یا تصور شده اند. این بناها، با ویژگی هایی ماورایی و با دیوارهایی از جنس سنگ های مقدس یا فلزند. بسیاری از این بناها، از نظام های مشترکی پیروی می کنند. با گذر از تفاوت های ظاهری و راه یافتن به لایه های پنهان این تصورات، می توان پی برد که تصور چنین بناهایی، نوعی «فرم» یا «شکل» بخشیدن به معنای جاودانگی است. در این مقاله با کنار هم قرار دادن و بررسی ویژگی های مشترک و اجزای چنین بناهایی کوشیده ایم اصلی ثابت و سرچشمه ای واحد، میان عناصر متغیر آنها نشان دهیم.
جادو و جادو شناسی
پژوهشهای میان رشته ای در مطالعات ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه میان رشته ای (Interdisciplinary study) که در دهه های اخیر در بسیاری از مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی جهان مورد توجه جدی قرار گرفته، رویکردی است که در آن، پژوهشگران با ایجاد تعامل بین رشته های گوناگونی و پل زدن میان دو یا چند رشته مختلف، می کوشند تا برای دستیابی به حل مسایل به الگوی مناسبی دست یابند.
هدف این مقاله آشنایی با رویکرد میان رشته ای و معرفی بعضی از گونه های پژوهشهای میان رشته ای است که با پژوهشهای ادبی مرتبط است. در این نوشتار، ضمن ارایه تعریف دقیقی از پژوهش میان رشته ای و بیان انواع آن در مطالعات ادبی، زمینه ها و علل گرایش به پژوهش میان رشته ای و مبانی این رویکرد مورد بررسی قرار می گیرد و نمونه هایی از آثاری معرفی و بررسی می شود که با چنین رویکردی به تحلیل متون ادب فارسی پرداخته اند. بررسیها نشان می دهد که در دهه اخیر، تحلیل متون ادب فارسی با استفاده از این رویکردها گسترش چشمگیری یافته و موجب توجه و بازخوانی آثار ادب فارسی با نگاهی تازه شده است.
جمله های خبری و بررسی صدق و کذب آن در زبان و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمله خبری و وجه تمایز آن با انواع دیگر جمله (انشا) از مباحث اصلی علم معانی است که نه تنها در این علم، بلکه در دانشهای گوناگون مرتبط با زبان، همانند فلسفه، منطق، زبانشناسی، معنی شناسی و حتی علوم ارتباطات و گفتمان شناسی نیز مورد بررسی و دقت نظر قرار گرفته است. به طور کلی، جمله خبری جمله ای در نظر گرفته شده که قابل صدق و کذب باشد و در اکثر علوم مذکور معیارها و ملاکهایی نیز برای سنجش صدق یا کذب آن ارایه شده است. هدف اصلی از این پژوهش، دست یافتن به پاسخی برای این سوال است که آیا امکان بررسی صدق و کذب در همه فرآیندهای زبانی وجود دارد یا خیر؟ و اگر پاسخ منفی باشد، چگونه می توان برای جمله های خبری در ادبیات- که منطق ویژه ای بر آن حاکم است - تعریفی براین مبنا در نظر گرفت؟ نویسنده براین باور است که نه تنها در ادبیات، بلکه در زبان ارتباطی نیز امکان بررسی صدق و کذب در همه فرآیندها وجود ندارد. بنابراین، لازم است چنین تعریفی بازنگری شده، معیارهای دیگری جهت تمایز این نوع جمله با انواع دیگر در نظر گرفته شود.
امثال و حکم دهخدا
بررسی رمان شازده احتجاب از چشم انداز نظریات یونگ
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نظریات یونگ در رمان شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری اختصاص دارد. در این مقاله دیدگاه هایی که یونگ بعد از فروید وارد حوزه ی روان شناسی کرد، مورد بررسی قرار می گیرد و رد بینش های کهن الگویی او در رمان شازده احتجاب پی گرفته می شود. کهن الگوهایی که وی بدانها پرداخته است در چهار دسته ی شخصیت ها (زن کهن الگویی، پیر خردمند، قهرمان)، موقعیت (سفر، جستجو، عشق ناتمام، حرکت از ندانستگی به دانایی و از معصومیت به تجربه) و نمادهای کهن الگویی (آب، آتش، صحرا، رنگها و اعداد) وکهن الگوهای فردیت یابی (سایه، نقاب و آنیما و آنیموس) می گنجد. علاوه بر این موارد بحث انواع شخصیت (درون گرا و برون گرا) از منظر او پی گرفته می شود.
نتایج این تحقیق نشان می دهد که رمان شازده احتجاب مملو از کهن الگوها است و در کل بر پایه نظریات یونگ قابل تحلیل است. از کهن الگوهای مهم این رمان می توان به اسطوره زن ازلی در فخر النسا، کهن الگوی شر و اهریمن در پدر بزرگ، کهن الگوی پیر خردمند در حکیم ابونواس اشاره کرد. اجداد شازده سایه های شخصیتی شازده هستند. پدر شازده شخصیتی است که فرآیند تفرد را برای دستیابی به خویشتن طی می کند. خود شازده هم قهرمانی است که کهن الگوی سفر را در پیش می گیرد و منهای خصیصه های قهرمانی است.
درخت در نمادپردازی های عارفانه و ریشه های اسطوره ای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درخت از دورترین ایام، در اساطیر، آیین ها و کیش های عرفانی، دارای اهمیت بوده است. بسیاری از اقوام باستانی، آن را به عنوان نماد جایگاه خدایان یا خود خدا می پرستیدند. در دوره های بعدی نیز وسیله صعود به آسمان و یکی از راه های برقراری ارتباط با خدایان بوده است. در متون عرفانی، از نماد درخت برای تبیین مفاهیم گوناگون استفاده شده است. تکرار مضمون درخت در اساطیر و عرفان، این سؤالات را برای نگارندگان ایجاد کرد: 1. کارکردهای درخت در عرفان چه ارتباطی با کارکردهای اسطوره ای آن دارند؟ 2. نماد درخت از اسطوره تا عرفان، چه مراحلی از دگردیسی را پشت سر نهاده است؟ در این جستار با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ارتباط میان مضامین عرفانی درخت و باورهای اساطیری بررسی می شود. مطابق نتایج، برخی از کارکردهای درخت در عرفان که عبارت اند از: نمادینگی تجلی گاه خدا، معرفت، انسان کامل و آفرینش، صورت تحول یافته کارکردهای درخت در دوران اساطیری است. باورهای اسطوره ای با رشد فکری بشر، تغییر چهره داده اند، صورتی معقول یافته اند و به شکل متعادل تری در ادیان نمود پیدا کرده اند. این باورهای تعدیل شده، بر اثر مجاورت یا تأثیرپذیری عرفان اسلامی از ادیان و نحله های عرفانی قدیمی تر، وارد ادبیات عرفانی شده اند.