مقولة پایندانی از مباحث اصلی کلا می سده های نخستین اسلا می است که همواره محل اختلاف و نزاع متکلمان بوده و خود به دنبال مسئلة جبر و اختیار و مباحث کلا می دیگری چون تقدیر، عدل، رؤیت و... دربین مسلمانان مطرح شده است و داغ شدن مناقشه های کلا می را بین معتزله و اشاعره و بعد ها شیعه درپی داشته که به کندوکاو دربارة این مسئله و طرح آراء منجر شده است. در این مقال برآنیم که پس از بحثی کوتاه دربارة چگونگی تکوین آن و مقایسة آرای بزرگان این فرق دربارة پایندانی، به نمود آن در شعر فارسی به ویژه بین شاعران عارف مسلک و برجستة سده های ششم و هفتم مانند سنایی، عطار، مولوی و سعدی بپردازیم و رویکرد آنها را به این مسئله نشان دهیم.