فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲٬۲۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
نقد مضمونی روشی است که به ویژه از پدیدار شناسیِ هستی گرا نشأت می گیرد. هدف اساسیِ این روش بررسیِ مضامینی است که در یک متن به کار رفته اند و بدین منظور روی تکرار مفاهیم اساسیِ متن متمرکز می شود. در این روش، شیوه ی مطالعاتیِ باشلار به ویژه به تحلیل عناصر چهارگانه که توسط هر نویسنده به کار رفته می پردازد تا بدین وسیله، جوهره ی تخیّلِ مادی وی را نمایان سازد. این تخیّل توسط رؤیایی تبیین می شود که بر پایه ی ماده شکل می گیرد.
محمود دولت آبادی نویسنده ا ی ایرانی است که شهرت خود را به زبانی ممتاز مدیون است که توسط شناخت و انتخابِ بجای کلمات برجسته می شود. کلیدر بلندترین رمان وی، از هر جهت از این تسلط بر زبان بهره می گیرد.
هدف این جستار اینست که ابتدا سلطه ی عنصر خاک را در آثار دولت آبادی نشان دهد و سپس به بررسی امکان تلفیق چندین عنصر و تحولاتی که این تلفیق در آینده ی شخصیت های کلیدر ایجاد می کند، بپردازد.
بررسی چگونگی نام گذاری عنوان شعر در ادبیات سنتی و معاصر و کارکردهای زیباشناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان شعر، حکم شناسنامه ی شعر را دارد که برای بررسی و سخن گفتن در مورد یک شعر میان منتقدان و دیگر افراد مهم محسوب می شود. هدف این مقاله بررسی چگونگی نام گذاری عنوان شعر در ادبیات سنتی و معاصر است. این نام گذاری ها در شعر سنتی و معاصر تفاوت های چشمگیری با هم دارد. در گذشته چندان به نام گذاری شعر توجهی نمی شده است. البته از میان قالب های سنتی، در نام گذاری قصاید نسبت به قالب های دیگر تأکید بیشتری وجود داشته است. در شعر سنتی مواردی مانند واژه ی ردیف، حروف قافیه، محتوای شعر، مخاطب، بیت مطلع، واژه ی کانونی و... معیارهایی برای نام گذاری شعر به شمار می رفته است. با گسترش روزنامه و نشریات در دوران معاصر و پیدایش شعر نو، درج عنوان شعر نیز رواج یافته و بخصوص در قالب های نو یکی از ضروریات شعر محسوب شده است. در این دوران عنوان شعر جزیی از شعر است و در فضاسازی، درک معنا و اندیشه شاعر و ایجاد خلاقیت، تناسب با روحیات و دغدغه ها و جنسیت شاعر، نمادپردازی و... نقش دارد و ضروری است در نقد و بررسی شعر، عنوان آن نیز مورد بحث واقع شود؛ نکته ای که تاکنون مورد توجه جدی قرار نگرفته است.
الأنا والآخر فی روایة ""ثریا فی غیبوبة"" لإسماعیل فصیح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی شیوه بازنمایی زنان در هفتاد سنگ قبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب شعر هفتاد سنگ قبر اثر یدالله رویایی، مجموعه ای از سنگ قبرها و کتیبه هاست. هر سنگ در این کتاب مخصوص یک نام است که در ذهن شاعر جایگاه ویژه ای داشته و بخشی از هویّت فکری او بوده است. بر روی هر سنگ نیز اشیایی وجود دارد. هر سنگ قبر یک متن است و می تواند به اعتبار نام و اشیایی که روی آن قرار دارد خوانش شود. در میان نامهایی که در کتاب آمده است، هفده نام زنانه وجود دارد. هدف این پژوهش بازخوانی سنگ قبرهایی است که به نام زنان آمده است و با تکیه بر نظریات نقد ادبی زن محور، بر انگاره های زنانه ای که محصول بازنمایی ساختاری شاعر هستند، متمرکز است. این خوانش نشان می دهد که در هفتاد سنگ قبر، بررسی روابط دلالتی و نظام های معنادار، کلمات و تصاویر، عواطف و ارزش ها، نشان دهنده ورود زنان به حوزه ی زبان و تفکّر است. رویایی در بازنمایی انگاره های زنان در هفتاد سنگ قبر، از محدوده ی جسم و پیکر عبور کرده، در حوزه ای زبانی، که در درجه ی اول، نام ها آن را می سازند، وارد بافت فرهنگی و اجتماعی ویژه ای شده است و در نوع خود ساختارشکن است.
تحلیل شیوه های برقراری ارتباط با مخاطب بر مبنای اقتضای حال در «پیامبر» جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازتاب فعالیت های سیاسی زنان در ده رمان پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان از ابزارهای مهم جامعه پذیری، انتقال ارزش های زندگی و بازتاب دهنده ی مسایل گوناگون اجتماعی است. بر این اساس برای درک نوع نگرش افراد جامعه به مشارکت زنان در عرصه ی سیاست و نحوه ی این مشارکت، ده رمان معاصر فارسی بعد از انقلاب- پنج نویسنده مرد و پنج نویسنده زن- با روش تحلیل محتوا بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد نویسندگان زن در داستان های خود نه تنها به مسایل سیاسی می پردازند؛ بلکه در داستان هایشان، شخصیت های زن، آگاهی سیاسی بالایی دارند، طرف دار و شرکت کننده در گفتمان ها و احزاب سیاسی هستند و همپای مردان در مسایل سیاسی مانند کودتای بیست و هشت مرداد، حادثه ی شانزده آذر و انقلاب اسلامی مشارکت دارند. در داستان های مردان، شخصیت های زن حضور دارند؛ اما کمتر به مسایل سیاسی می پردازند و بیشتر تأثیر این مسایل بر زندگی آنها نشان داده شده است که به نظر می رسد علتش، بیشتر متأثر شدن از این کلیشه ی جنسیتی است که مردان سیاسی تر از زنان هستند.
تحلیل شعر و تاریخ ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر چند شاعر (میرزا شوقی، حسین پناهی و...)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضعیت ادبی
استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل دوری از مرکز و محرومیّت های اقتصادی و محدودیت های
سیاسی و اجتماعی تاکنون آنچنان که شایسته است، بررسی و تحلیل نشده است. در این
مقاله تلاش شده تا ابتدا وضعیت سیاسی و اجتماعی این استان از عصر صفویه تاکنون
معرفی شود، سپس تاریخ ادبی این بخش از ایران بررسی گردد. از این رهگذر، زندگی برخی
از شاعران مطرح متقدّم و متأخّر در این مقطع زمانی و موقعیّت مکانی بررسی شد. در
این میان دو شاعر در دو دوره متفاوت به لحاظ شهرت و تأثیرگذاری توانسته اند خود
را فراتر از دیگران معرفی کنند. اوّلی «میرزا شوقی»، شاعر عهد ناصری است که به دلیل پرداختن به مضامین مورد توجّه
مردم، مانند واقعه کربلا و مدح حضرت رسول(ص)، ائمه هدی(ع)
و همچنین سرودن اشعار خود به گویش مردم کهگیلویه و بهبهان، توانست حضور خود را در
اذهان مردم این سامان تا نسل های بعد تضمین کند. در میان معاصران نیز حسین پناهی
توانست در سطح ملّی خود را مطرح کند. «حسین پناهی» که بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون نیز بود، توانست
ضمن انتشار اشعار، خود را در میان مخاطبان داخل و خارج کشور نیز مطرح کند
«اقلیت شدن» در بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوف کور ظرفیت های متفاوتی در بررسی های ادبی دارد که از جمله آنها می تواند بررسی آن براساس دیدگاه های دلوز و گتاری باشد. اندیشه های ژیل دلوز، فیلسوف معاصر فرانسوی، در زمینه های علمی، فلسفی، هنری، نگرشی متفاوت پدید آورده است. از جمله میتوان به نظریه میل اشاره کرد که بر پایة آن، سرمایه داری میل و تمنای افراد را کانالیزه، و به فضای روانی- اجتماعی ویژه ای که قابل نظارت و کنترل باشد هدایت می کند تا زمینه بازتولید افراد را فراهم سازد. از دیدگاه دلوز هدف داستان این است که میل را رها نماید. آن هم با از هم گسیختن غل و زنجیرهایی که بر آن اند تا ما را به شیوه های خاصی از اندیشیدن مقید سازند. «اقلیت شدن»، از جمله از هم گسیختن همین قید و بندهاست تا با قلمروزدایی ها قلمروهای متعارف را از میان بردارد. این مقاله با تکیه بر نظریه «اقلیت شدن» ژیل دلوز به خوانش داستان بوف کور هدایت می پردازد و مشخص می کند که اثر حاضر از کدام ماشین های اجتماعی برمی آید، چه چیزهایی را در می نوردد و چه مرزهایی را مخدوش می کند.
تأثیر پیرامتن ها بر شکل گیری یا تحریف معنای متن: بررسی دوگانگی رمان شطرنج با ماشین قیامت از دریچه پیرامتن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خوانش رمان شطرنج با ماشین قیامت، شاهد دوگانگی ای هستیم که نه تنها در مضمون و تصاویر متن، بلکه در تصورات راوی و شخصیت های داستان نیز نمود یافته است. این داستان از یک سو با موضوع جنگ هشت ساله ایران نوشته شده و قاعدتاً باید دنباله رو آثاری باشد که با اندیشه ای دینی، شهادت را مرگی شامخ و قهرمانی و حاصل انتخاب انسان برای سعادت ابدی می پندارند و از سوی دیگر شاهد مفاهیم پوچگرایانه و جبرباوری هستیم که جنگ و اصولاً آفرینش را محصول سلطه قضا و قدر الهی می شمرد. این موضع نامتوازن در پیرامتن های رمان تشدید شده است. در نظریه ژرار ژنت، پیرامتن به تمام آن عناصری اطلاق می شود که پیرامون یک متن به وجود می آیند و در شکل دهی به معنای متن، نقش مؤثر دارند. پیرامتن های درونی رمان شطرنج با ماشین قیامت، یعنی نام رمان، طراحی روی جلد و سرنوشته ها، گویای جهتگیری جبراندیش و ضدجنگ داستان است؛ حال آنکه پیرامتن های بیرونی، مانند اظهارنظرهای نویسنده در مصاحبه ها، گزارش های خبرگزاری های وابسته به حاکمیت و عناصر تبلیغاتی انتشارات سوره مهر، این کتاب را در ردیف آثار ارزشی و معادباور دفاع مقدس معرفی کرده اند. بخشی از این دوگانگی به نحوه پایان بندی داستان مربوط می شود و بخشی نیز به فعالیت های خارج از متنِ نویسنده، مانند انتخاب بنگاه نشر سوره مهر که به چاپ کتاب های ایدئولوژیک شهرت دارد. به نظر می رسد دوگانگی مذکور، برخاسته از بصیرت دوگانه نویسنده در وجود طیف های متنوع خواننده و تلاش او برای جلب رضایت همه مخاطبان و تسهیل امر چاپ کتاب، صورت گرفته است.
بازنمایی هویت زن در آثار داستان نویسان زن دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری هویت زنان ایران متأثر از تصورات و انتظارات اجتماعی ای است که از طریق خانواده، منابع آموزشی، رسانه ها و درمجموع سیاست گذاری های کلان اجتماعی و فرهنگی به افراد انتقال می یابد. در دوران معاصر، ادبیات و به ویژه رمان نیز ازجمله عرصه های اندیشه بوده است که زنان در آن سهم انکارناپذیری داشته اند. این پژوهش با مطالعه هفت رمان دهه هشتاد از نویسندگان زن ایران، با سه رویکرد متفاوت به مقوله هویت پرداخته است. بر این اساس، رمان ها در بازنمایی هویت زن به سه دسته تقسیم می شوند: رمان هایی که به طور مشخص در زمینه هویت یابی زنان نوشته شده اند؛ رمان هایی که زنانی هویت یافته را نشان می دهند، اما هویت یابی موضوع محوری آنها نیست؛ و رمان هایی که نه به تأمل و خوداندیشی زنان پرداخته اند و نه زنان در آنها به فردیت دست یافته اند. در رمان های گروه اول و دوم، هویت زنان دغدغه اصلی نویسنده است که در یکی برای دست یابی به آن تلاش می شود و در دیگری امری تثبیت شده است، اما در داستان های عامه پسند، زنان داستان ها فردیت و استقلال هویتی چندانی ندارند.
تصویرشناسی دیگری در ادبیات خودی با تکیه بر داستان خسی در میقات از جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیّات تطبیقی، رهیافت ها و رویکردهای متنوّعی را دربر می گیرد که «تصویرشناسی»، یکی از آن هاست. براساس این رهیافت، تصویر فرهنگ خودی در ادبیّات بیگانه واکاوی می شود یا برعکس، بازنمودهای تصویری از فرهنگ بیگانه در ادبیّات خودی به بررسی گذاشته می شود. پژوهش حاضر با تکیه بر رهیافت تصویرشناسی، ضمن واکاوی سفرنامة خسی در میقات از جلال آل احمد و استخراج تصاویر ارائه شده از «من» و «دیگری»، آن ها را طبقه بندی کرده است. بر اساس این پژوهش، تصویرشناسی در مقام یک رهیافت مطالعاتی در حوزة ادبیّات تطبیقی می تواند بخشی از توانایی های ادبی نهفته در متن را نیز بکاود و استخراج نماید. بنابر پژوهش حاضر، جلال آل احمد «من» ها و «دیگری» های متنوّعی را به دست داده است و در این بین کوشیده است تا از طریق تصویر «دیگری»، تصویر «من» را برجسته نماید. به بیانی دیگر، در این اثر، آل احمد حرکتی دایره وار را طی کرده، از «من»، به «من» بازگشته است، امّا از رهگذر تصویرپردازی «دیگری». کما اینکه این پژوهش، نشانگر آن است که راوی در تصویرپردازی های خود به نوعی «گزینش تصویری» دست یازیده است؛ پژوهش حاضر همچنین نشان می دهد که تصویرشناسی با بهره گیری از رویکردهای نقد ادبی نظیر نشانه شناسی و ساختارگرایی، ماهیّتی بینارشته ای دارد و صرفاً به عوامل برون متنی و غیر ادبی پیوند نمی خورد بلکه در میانة ادبیّات و دیگر علوم انسانی نظیر تاریخ و جامعه شناسی قرار می گیرد.
مرگ و مرگ اندیشی در اشعار اخوان ثالث، شاملو و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ و زندگی پیوسته دو عنصر مهم و برجسته در دیدگاه اندیشمندان بوده است؛ شاعران معاصر ایران به مرگ از چشم اندازهای گوناگون نگریسته اند. در این میان، سه شاعر شاخص پس از نیما، (خوان، شاملو و فروغ) اهمیت ویژه ای دارند.در این جستار به شیوه ی تحلیل محتوای کیفی، اندیشه و احساس سه شاعر معاصر ایرانی، (اخوان، شاملو و فروغ) درباره ی مرگ و زندگی ارزیابی شد؛ به این منظور با جستجو در دیوان این شاعران، همه ی شعرهایی که مضمون مرگ و زندگی در آن ها یافت می شد، واکاوی شد و سپس از این رهگذر، مباحثی مانند تصویر زندگی، مرگ، سیر تحول فکری سه شاعر، دنیای پس از مرگ و سرانجام شهادت و هراس از مرگ بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد که تصویر نازیبای زندگی و بیزاری از مرگ و گاه هراس از آن، در آثار اخوان کم و بیش بدون تغییر نمایان است که گاه ملایم و گاه بی تفاوت و توأم با ریشخند است، اما در نگاه شاملو، زندگی با عشق زیباست و با وجود جان کاهی، چیزی کم ندارد. او زیستن در میان نامردمان و ظلم پذیران جامعه را بدترین نوع مرگ می داند و مرگ در راه عقیده برای او زیبا و تحسین برانگیز است؛ مرگ طبیعی را نیز به اجبار و به عنوان قانون طبیعت می پذیرد. در نگاه فروغ، سیر تحول بیش تر مشهود است. زندگی را با همه ی پوچی اش دوست دارد. در ابتدا اگر خواهان مرگ است به دلیل بیزاری از زندگی است؛ اما کم کم مرگ در نگاه او زیبا می شود و با واژه هایی روشن، شاعرانه، ترسیم می شود.
بازشناسی دگردیسی فکری عاطفی قیصر امین پور در بستر گزاره های پرسشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربردشناسی به کارکرد زبان در بافت مربوط است و هر جمله ثابت در بافت های متغیر می تواند کارکردهای متفاوتی داشته باشد؛ ازاین رو، معنا همان کاربرد است و مستقل از بافت وجود ندارد، اما نوع جمله ها از عوامل تعیین کننده در استنباط معانی است. جمله پرسشی در زبان فارسی دارای دوگونه ایجابی و غیرایجابی است. هدف از گزاره های پرسشی غیرایجابی یا بلاغی انتقال پیام به طرز غیرمستقیم و مؤثرتر است. قیصر امین پور در دفترهای پنج گانه شعری از گزاره های پرسشی به صورت گسترده و گوناگون استفاده می کند. پرسش های هریک از دفترها محصول اوضاع اجتماعی و افق های فکری عاطفی شاعرند و هرچه از دوره اول به دوره سوم نزدیک تر می شویم، ازنظر کیفی و ژرف اندیشی، خردمندانه تر و واقع گرایانه تر می شوند؛ به همین دلیل، با بررسی انگیزه های گزاره های پرسشی براساس فرایند زمانی می توان به بازشناسی دگردیسی فکری عاطفی شاعر دست یافت. مهم ترین این انگیزه ها عبارت اند از: 1) حیرت 2) تردید 3) انتقاد 4) امیدواری. حیرت در اشعار قیصر از یقین به آرمان های انقلاب و جنگ، به حیرت در خودشناسی و دست یابی به مقصود منجر می شود و تردید امین پور اساساً مربوط به دوره سوم و رهاورد حیرت هایش است و ابعاد اعتقادی و عمل گرایانه و واقع گرایانه را دربرمی گیرد. مهم ترین دگردیسی های فکری عاطفی شاعر عبارت اند از: 1) از یقین به تردید 2) از آرمان شهر به شهر و زندگی واقعی مردم 3) از فردگرایی به جمع گرایی 4) از نگرش به بینش یا از مشاهده به اندیشه 5) از پیروزی در جنگ به پیروزی بر جنگ 6) از نومیدی به امیدواری.
بازنمایی اصول کلاسیسم و نئوکلاسیسم در شعر پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پروین اعتصامی از شاعران سنت پذیر نوگرا، خردستا، اخلاق مدار و آرمان خواه عصرمشروطه است که در پیدایش ادبیات کلاسیسم و نئوکلاسیسم در ادب معاصر فارسی دخیل بوده است و در این زمینه از سرآمدان عصر خویش است. او شاعری اجتماعی با بینشی انسانی است که کوشش انسان عصر خویش را می ستاید و او را به خردورزی، دانایی محوری و تصمیم عاقلانه دعوت می کند. اگرچه این شاعر مکتب کلاسیسم به دنبال تبلیغ مسلک خاصی نیست اما خردمندی و اخلاق فردی و اجتماعی را می ستاید و به اصلاحات اخلاقی و اجتماعی می اندیشد و سعادت فرد و جامعه را خواهان است. پژوهش حاضر، بازنمایی اصول کلاسیسم و نئوکلاسیسم را در شعر پروین اعتصامی به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نقد تطبیقی بررسی و تحلیل کرده، نشان داده است که این شاعر معاصر به خردورزی، اخلاق مداری، آرمان گرایی و دوری از ناهنجاری گرایش دارد و در بند رستگاری ملی است. پروین میان سنت و مدرنیته ارتباطی مفید برقرار کرده است؛ یعنی هم دستاوردها و آموزه های سنتی را ارج می نهد و هم با رویِ باز به استقبال مضامین و افکار نو می رود، همان اصلی که در نگاه نئوکلاسیک ها مهم است. عقل ستایی و عقلانیت سرایی خمیرمایه اصلی شعر این شاعر عصر مشروطه است. او هم اختیار انسان را تبلیغ می کند و هم در انتخاب طرفین مناظره هایش شیوه ای نو و روزآمد دارد.
غلبه تیپِ مذهبیِ مزوّر، نمودی از فهم ناروا از دین در رمان اجتماعی (با تامّل در نمونه های برجسته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان های اجتماعیِ پس از مشروطه، محصول جامعه دوره گذر از سنت به تجدد و میل به رهایی مطلق از سنت های گذشته بود. در غالب این رمان ها دین به عنوان شالوده سنن گذشته، آماج بیشترین انتقادها قرار گرفت. رمان نویسان این دوره در پی آن بودند که فرد را در جامعه، نزدیک به آنچه در عالم واقع اتفاق می افتد، به تصویر بکشند؛ اقتضای واقع گرایی ارائه تصویری است که خوبی ها و هنجارها را نیز در کنار ناروایی ها و پلشتی ها بنمایاند. مسئله این است که نویسندگان در تصویری که از طیف مذهبی جامعه در قالب داستان بازنموده اند، صرفا بر روی بخشی از این طیف، یعنی شخصیت های منفی و متظاهر تمرکز کرده و عملاً خصوصیات آنها را به دیگر تیپ های مذهبی تعمیم داده اند. آنها در این بین تیپ مذهبیِ دین دارِ راستین را تقریباً نادیده انگاشته اند. در قریب به اتفاقِ مواردی که شخصیتی مذهبی در رمان های اجتماعی حضور دارد، کانون تمرکز، رفتارهای منفی، گناه آلود و ریاکارانه اوست؛ از این رهگذر آثار مذکور غالبا از نوعی پیش داوری نسبت به مذهب رنج می برد. به نظر می رسد، در پدید آمدن چنین ذهنیتی تأثیر نوع نگاه غربی به دین در مفهومِ کلیسایِ خردگریز و علم ستیزِ قرونِ وسطایی که دین را در هیئتی منفور و تیره می دید، نمی تواند بی تأثیر باشد؛ نگارنده با مطالعه آثار داستان نویسان بزرگ نیمه نخست سده حاضر، تیپ های مذهبی شاخص را انتخاب کرده و در قالب چهار تیپِ روحانی، مذهبی غیر روحانی، زنان مذهبی و تیپ های غیر مذهبی متظاهر به مذهب، به صورت تحلیلی بررسی کرده است. بررسی مولفه های شخصیتی تیپ های مذکور نشان داد که نگاه منفی به تیپ های مذهبی و تعمیم صفات تیپ مذهبی ریاکارِ گناه آلود به دیگر طیف های مذهبی، تقریباً در همه داستان های این دوره، با اندکی تفاوت در شدت و ضعف، یک امر شایع است.
بررسی لحن در شعر اخوان (با تاکید بر مجموعه زندگی می گوید اما باز باید زیست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لحن یکی از عناصر اصلی و تاثیرگذار متن به خصوص متن های روایی است که برخورد شاعر را نسبت به موضوع و شخصیت ها نشان می دهد. هدف این مقاله بررسی چگونگی لحن در شعر اخوان و نقش آن در تاثیرگذاری اشعار روایی او با تاکید بر مجموعه زندگی می گوید اما باز باید زیست است. این اثر جز نظم و انضباط های شعری مانند وزن و قافیه، بهره چندانی از عناصر شعر مثل تخیل و صورخیال نبرده است. این ویژگی در کنار روایی بودن اثر، موجب شده بررسی آن از حیث ارزش های روایی و داستانی، ضروری تر از بررسی شعریت آن باشد. در همین راستا مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی با تاکید بر عنصر لحن، در سه حوزه لحن شخصیت ها، عناصر دخیل در ساخت لحن، و نقش لحن در انتقال معانی ضمنی و ثانویه سخن مورد بررسی قرار داده است. اخوان به شیوه داستان پردازان امروزی، لحن را بر اساس جایگاه اجتماعی شخصیت ها، حوادث و موقعیت های روایی و فضای داستان قرار داده و در این راستا از عناصری مانند واژگان، تصاویر، زبان بدن، ساختمان جملات، موسیقی و... بهره برده است. علاوه بر آن، یکی از مهمترین کارکردهای لحن در شعر او انتقال معانی ثانویه و ضمنی سخن است که موجب تاثیرگذاری کلام و انتقال بهتر معنا و گاه ایجاد طنز شده است.
بررسی و تحلیل ویژگی های محتوایی و زبانی اشعار حماسی سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان ها و اشعار مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و بزرگی ها و افتخارات قومی را در تعریف سنتی، حماسه می گویند. شعر حماسی از جمله جریان های عمدة شعر معاصر است که ویژگی های حماسی آن متناسب با شرایط تاریخی دگرگون شده است. در این پژوهش برای توصیف حماسه، متناسب با نیازهای بیانی تازه، ابتدا به روند تطور تعریف حماسه تا دوره ء معاصر اشاره شده و سپس نمودهای حماسی در شعرهای سیاوش کسرایی کاویده می شود. در این پژوهش اشعار حماسی سیاوش کسرایی در سه بخش بررسی وتحلیل شده است: ویژگی های محتوایی ( شکل روایی اسطوره و حماسه های مردمی )، موسیقی حماسی و ویژگی های زبانی ( بهره گیری از زبان و کاربردهای باستان گرایانه، ذکر اسامی اسطوره ای، ذکر ابزار جنگی، بهره گیری نمادین از عناصر طبیعت ). نتایج این پژوهش نشان می دهد که هرچند منطق رمانتیک ها در بخشی از شعر سیاوش کسرایی وجود دارد، اما او به اقتضای فضای سیاسی-اجتماعی روزگار خود به اشعار حماسی روی آورده است و در شعر و زبان وی می توان مضامین و رویکرد حماسی را مشاهده کرد.
تحلیل برشتی از داستان ""خانه های شهر ری"" غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برتولد برشت از نظریه پردازان تئاتر است. او تئاترش را نقطة مقابل تئاتر ارسطویی می داند. او با معرفی تئاترش به نام تئاتر حماسی به فکر ایجاد اختلال در پذیرش رضامندانة جهان از سوی تماشاگران بود و بدین سبب از تمهیداتی برای رسیدن بدین مقصود استفاده کرد که فاصله گذاری نام دارد. او با خلق شخصیت های شگفت انگیز مانع هم ذات پنداری مخاطب با بازیگر می شود. اگرچه نظریة او مربوط به نمایش نامه است، می توان در داستان هم از آن استفاده کرد. غلامحسین ساعدی نمایش نامه نویس بود: چوب به دست های ورزیل، آی باکلاه، آی بی کلاه، پرواربندان و... ازجمله نمایش نامه های او هستند. بنابراین با فنون تئاتر آشنا بود و می توان تأثیر نمایشنامه نویسی را در آثارش جست وجو کرد. نگارندگان این نظریه را در تحلیل داستان خانه های شهر ری غلامحسین ساعدی بررسی کردند و شگردهای فاصله گذاری را در حوادث و شخصیت های شگفت انگیز و همین طور مسائل اجتماعی جست وجو کردند. نتیجة این بررسی نشان می دهد نویسنده توانسته با ایجاد این فاصله گذاری ها روح تفکر مردم شهر ری، صورت بندی های اجتماعی، ارزش ها و هنجارها، مسائل روانی، اخلاقی، شخصیت های مونتاژگونه و داستانی گروتسک وار خواننده را به تغییر وادارد.