فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۲۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
رمان «از به» رضا امیرخانی سرگذشت شخصیت های یک روایت است که به شکل 47 نامه از طرف عدّه ای از شخصیت های داستان به گروهی دیگر از شخصیت ها فرستاده می شود. این رمان به دلیل ساختار منحصربه فرد خود از منظر شکل گیری روایت و شخصیت پردازی، اثری درخور توجّه و قابل تأمّل است. رضا امیرخانی این رمان را در سال 1380 با موضوع دفاع مقدّس خلق کرده است. الگوی کنشگرای گرماس به عنوان محمل تحلیل این روایت می تواند با نگرشی جامع و کامل، نقش هر یک از شخصیت های رمان را در الگویی دقیق پیرامون سه محور «میل» «انتقال» و «قدرت» به نمایش بگذارد.
نتایج به دست آمده از این تحقیق، انطباق الگوی کنشگرای گرماس را در تبیین و تحلیل شخصیت های این رمان نشان می دهد. در محور میل؛ کنشگر اصلی «مرتضی مشکات» و اهداف او «شوق پرواز» و «فرزندخواندگی فرانک ناصری» است. در محور انتقال با فرستنده هایی مرتبط به هدف اصلی و هدف فرعی از نوع، شوق پرواز(مرتضی مشکات)، طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان و فرانک ناصری مواجه هستیم.گیرنده یا ذینفع های روایت به ترتیب؛ طیبه همسر مرتضی، سرگرد خلبان رحیم میریان، فرانک ناصری، مرتضی مشکات، عموی فرانک، سیروس؛ پسرعموی فرانک می باشند و در محور قدرت؛ یاریگران این روایت، سرگرد خلبان رحیم میریان، طیبه همسر مرتضی، فرانک ناصری، عموی فرانک، پیرزن و سر سرگرد خلبان آرش تیموری می باشند و بازدارندگان، فرماندهی نیروی هوایی و سرگرد خلبان آرش تیموری هستند.
دموکراسی ادبی: مفهوم مرکزی دیباچه «یکی بود یکی نبود» جمالزاده (با نقدی بر تاریخنگاری ادبیات داستانی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه داستان کوتاه «یکی بود یکی نبود» نوشته محمد علی جمالزاده را سرآغاز داستان کوتاه مدرن فارسی دانسته اند. گذشته از داستان ها و طرح های این مجموعه که از نخستین کوشش ها در عرصه داستان کوتاه نویسی فارسی به حساب می آید، «دیباچه» این کتاب در مطالعات ادبی فارسی و در نظریه انتقادی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. جمالزاده، به عنوان پدر داستان کوتاه فارسی، در این دیباچه به دنبال نوعی قانونگذاری ادبی بوده و کوشیده است با نگاهی تطبیقی و آینده نگر مهم ترین مسائل ادبی عصر خود را به بحث بگذارد. یکی از مفاهیم مرکزی مطرح شده در این دیباچه، مفهوم بنیادی «دموکراسی ادبی» است. با بررسی ریزمفهوم ها و استعاره های مطرح شده در این دیباچه، می توان این مفهوم مرکزی را تحلیل و صورت بندی و مولفه های پشتیبان و برسازنده آن را بررسی کرد و نشان داد تا چه اندازه طرح این مفهوم مرکزی برای بررسی تاریخنگاری ادبیات معاصر فارسی ضرور است.
کارکردهای زیباشناختی نقش نما در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش نما از انواع کلمه است که موجب تشخیص نقش کلمه ها در جمله می شود. شاید در نگاه اول، نقش نماها که وظیفه ای جز چفت و بست دادن بین واژگان ندارند در زمره واژگانی قرار نگیرند که شاعر با آن ها نیز رفتارهای ویژه ای داشته باشد اما بررسی آن ها در شعر نشان می دهد این نوع کلمات می تواند ابزار موثری باشد که شاعر از آن ها در ساخت زبان شعر خود بهره گیرد. آن چنان که یک شاعر با اشیا و اسامی و افعال برخورد خاصی دارد نسبت به حروف نیز می تواند برخورد تازه ای داشته باشد. هدف این مقاله بررسی کارکردهای زیباشناختی نقش نما در شعر معاصر است که با روش استقرایی نشان داده است اهمیت آن ها در ایجاد زبان شعر و تاثیر و برجستگی کلام از واژگان دیگر کمتر نیست. این نوع کلمات هم از نظر معنایی و هم از نظر لفظی و زبانی در برجستگی شعر نقش دارند و ابزاری برای تاکید و برجستگی معنا، عاطفه و اندیشه و عنصری برای ایجاد موسیقی، هنجارگریزی، ساخت فرم های تازه زبانی و خلاقیت و نوآوری در حوزه شعر به شمار می رود. خلاقیت هایی مانند شروع یا اتمام شعر و سطر با برخی از نقش نماهای پیوند و یا تعدد و حذف خلاقانه نقش نماها، تاکید بر معنا با کاربرد مناسب نقش نما در بافت نحوی شعر از جمله مهم ترین کارکردهای زیباشناختی این نوع کلمه در شعر معاصر محسوب می شود.
ملاحظات اخلاق زیست محیطی هدایت و چوبک نقد دو داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مفهوم «اندوه» در شعر سهراب سپهری و تطبیق آن با آموزه ها ی عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح و گسترة معنای «اندوه» در عرفان اسلامی ایرانی، از جایگاهی رفیع برخوردار است و از میان آثار شاعران معاصر، در شعر سهراب سپهری نمود و جلوه بیشتری یافته و بسیار پربسامد است. آشکار است که اندیشه عرفانیِ سهراب در سروده هایش، او را از دیگر معاصرانش کاملاً متمایز می کند؛ لیکن یافتن مشرب و منشأ دیدگاه های عرفانی او به دشواری قابل درک و دست یابی است. در این جُستار، معنا و مفهوم «اندوه» در شعر سهراب با دیدگاه ها و آموزه های عرفان اسلامی، مطابقت و بررسی شده است. یافته های این پژوهشِ توصیفی تحلیلی که بر اساس رویکردِ ادبیّات تطبیقی و مطالعات میان رشته ای تدوین گردیده است، گواه آن است که به دو دلیل، عدمِ مطابقتِ کاملِ مفهومِ «اندوه» در شعر سهراب با عرفان اسلامی ثابت شد؛ نخست اینکه در عرفان اصیل، «فاصله» وجود ندارد و بر «وصل» تأکید می شود، در صورتی که در شعر سهراب، تأکید بر وجود فاصله است. دو دیگر این که دست یابی به «حقیقت اصیل» در شعر سهراب، ناممکن و محال است، در حالی که در عرفان اسلامی این چنین نیست.
بررسی مفهوم «اندوه» در شعر سهراب سپهری و تطبیق آن با آموزه ها ی عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح و گسترة معنای «اندوه» در عرفان اسلامی ایرانی، از جایگاهی رفیع برخوردار است و از میان آثار شاعران معاصر، در شعر سهراب سپهری نمود و جلوه بیشتری یافته و بسیار پربسامد است. آشکار است که اندیشه عرفانیِ سهراب در سروده هایش، او را از دیگر معاصرانش کاملاً متمایز می کند؛ لیکن یافتن مشرب و منشأ دیدگاه های عرفانی او به دشواری قابل درک و دست یابی است. در این جُستار، معنا و مفهوم «اندوه» در شعر سهراب با دیدگاه ها و آموزه های عرفان اسلامی، مطابقت و بررسی شده است. یافته های این پژوهشِ توصیفی تحلیلی که بر اساس رویکردِ ادبیّات تطبیقی و مطالعات میان رشته ای تدوین گردیده است، گواه آن است که به دو دلیل، عدمِ مطابقتِ کاملِ مفهومِ «اندوه» در شعر سهراب با عرفان اسلامی ثابت شد؛ نخست اینکه در عرفان اصیل، «فاصله» وجود ندارد و بر «وصل» تأکید می شود، در صورتی که در شعر سهراب، تأکید بر وجود فاصله است. دو دیگر این که دست یابی به «حقیقت اصیل» در شعر سهراب، ناممکن و محال است، در حالی که در عرفان اسلامی این چنین نیست.
تحلیل درون مایه ها و عناصر زبانی در اشعار طنز غلام رضا روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنزهای «غلام رضا روحانی» ضمن بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم، حکایت از هم زیستی و هم دلی او با توده مردم داشته و از لحاظ زبان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی درصدد است به بررسی مهم ترین درون مایه های طنز در اشعار روحانی، نگرش وی نسبت به موضوعات و مناسبات اجتماعی و چگونگی بازتاب آنها بپردازد. روحانی ضمن طرح دیدگاه های انتقادی سیاسی- اجتماعی، برای بازنمود هنری تر و تأثیرگذارتر آنها از عناصر و شگردهای زبانی و بیانی مختلف استفاده می کند؛ مثلاً با استفاده از باهم آیی واژگانی، تضاد معنایی بسترهای مناسبی را برای به چالش کشیدن تبعیض ها و تضادهای سیاسی- اجتماعی و ایدئولوژیکی فراهم می سازد. وفور واژگان و ترکیبات عامیانه به عنوان ابزاری برای طرح مسائل اجتماعی به زبان مردمی از ویژگی های زبانی طنز روحانی است. تشبیه بنیاد بودن طنزهای روحانی دال بر این است که تشبیه در تصویر موضوعات اجتماعی و دریافت آنها توسط مردم، قدرت بیشتری دارد. انتقاد از شرایط محیطی همچون آلودگی شهرها و نبود زیرساخت های مورد نیاز، واقعه کشف حجاب و جنگ جهانی و پیامدهای آن، مشکلات اقتصادی و برخی از موضوعات اجتماعی، مانند غرب زدگی، مسائل زنان، بیکاری و وضعیت بغرنج اداری از جمله موضوعاتی است که در طنز روحانی بازتاب یافته اند. تحلیل طنزهای شاعر بیانگر کنش اجتماعی وی برای اصلاح، تغییر یا نفی گفتمان های موجود محسوب می شود. شاعر جز در برخی موارد، همچون پیشرفت و تحصیل و اشتغال زنان و یا حمایت از کالای ملی، غالباً به انتقاد و نفی وضع جامعه می پردازد و به دنبال تغییر آنهاست.
نصوص دیوان ""هشت کتاب"" (الکتب الثمانیة) لسهراب سبهری؛ وتأویلها من المنظور الریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إن وجود المفردات والمفاهیم المتعلقة بالعلوم من مثل الریاضیات، والجیولوجیا، وعلم الأحیاء، والکیمیاء، والفیزیاء فی الشعر یؤدی إلی ظهور صعوبات شکلیة ومضمونیة تجعل دراستها ونقدها أمراً ضروریاً. إن العلم قرین دوماً بالدقة وإن دخوله فی مجال الشعر والأدب یؤدی إلی أن یصطبغا بالدقة أیضاً کما یمنحهما شیئاً من العمق وقد یساعد علی الفهم الصحیح للشعر وقد یؤدی إلی انغلاق مفاهیمه والرمزیة فیه مما یؤدی إلی زیادة صعوبة فهمه. یعتبر علم الریاضیات من العلوم الأساسیة وإن دخول مفرداته ومفاهیمه فی الشعر، سیترتب علیه ظهور تطورات فی الشکل والمضمون فیه کما یؤدی إلی تغییر نسبة فهم المتلقی منه وهو أمر جدیر بالدراسة والنقد. تحاول هذه الدراسة استخراج جمیع المفردات والمفاهیم المتعلقة بعلم الریاضیات فی أشعار سهراب سپهری، محلّلة العلاقة بین علم الریاضیات والأدب، وکذلک تأثیر علم الریاضیات علی الشعر فی إطار دیوان هشت کتاب ""الکتب الثمانیة"" لسهراب سبهری، لمعرفة تأثیر هذا العلم علی مدی فهم الشعر. إذ کما یری کاتبو هذه السطور فإن دخول المفردات والمفاهیم الریاضیة إلی شعر سهراب سبهری کان ذا أثر کبیر علی شعره، وأضفی علیه فی أکثر الحالات شیئاً من الإیجاز، والتخییل، والتصویر، والدقة. وفی الوقت نفسه کان دخول هذه المفردات إلی شعره فی بعض الأحیان رغم إثراء هذا الشعر وتعمیق معناه سبباً فی زیادة صعوباته علی الفهم وتعقیده، حیث یتطلب فهمه تدقیقاً أکثر. بحیث إن انطلاقه من قیود هذا التعقید المحتمل، من شأنه أن یسبب سهولة التلقی والفهم لهذا الشعر أکثر فأکثر.
ابعاد اسلامگرایی در شعر طاهره صفّارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طاهره صفّارزاده یکی از چهره های شاخص اسلامگرا است که بررسی و تحلیل ابعاد اسلامگرایی شعر وی نه تنها برای شناخت جایگاه او در جریان شعر متعهّد و ادبیات انقلاب اسلامی، بلکه در بازشناسی جریان کلّی شعر معاصر فارسی ضرورت دارد. اسلامگرایی در واقع بازگشت به سرچشمه های معرفت دینی، بازخوانی آرمانشناختی(ایدئولوژیک) و نواندیشانه آیات قرآن کریم، احکام و فرمان های الهی، ارجاع به کردار و کلام پیامبر اسلام، بزرگان دین و میراث تاریخ و تمدن اسلامی است. پژوهش تحلیلی- توصیفی حاضر که مبتنی بر مطالعه متن اشعار، گزینش شواهد شعری و تحلیل و تطبیق آن با مبانی و منابع اسلامگرایی است به این پرسش پاسخ می دهد که اسلامگرایی طاهره صفّارزاده در اشعارش چه ابعادی دارد؟ نتایج تحقیق، ابعاد اسلامگرایی صفّارزاده را در شش سطح کلّی نشان می دهد: 1- محوریت قرآن کریم و نواندیشی دینی 2- تأکید و توجّه به وحدت مسلمانان 3-امام باوری 4- دادورزی، تعقل، اصلاح فرهنگی و مبارزه با استبداد داخلی 5- مبارزه با استثمار و استعمار و امپریالیسم 6-حق طلبی و همنوایی با ملل مظلوم جهان.
تنوع متمایز رنگ در اشعار حسین منزوی و تحلیل جلوه های نوآورانه و تقلیدی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از غزل سرایان موفق معاصر که در شعر خود، علاوه بر نوگرایی های ساختاری و زبانی، به عینیت و آفرینش تصاویر تازه و رنگارنگ اهمیت داده ، حسین منزوی است. در اشعار او 904 بار از واژه های متضمن رنگ استفاده شده که از این مجموعه بیش از 60 درصد را واژه های فامی و بقیه را واژه های بی فام و خاکستری تشکیل داده است. باتوجه به اهمیت منزوی در سیر تحول غزل و تأثیری که بر برخی شاعران مذهبی، ترانه سرا و حتی نیمایی سرایان پس از انقلاب گذاشته، در این مقاله، به روش تحلیلی- مقایسه ای، ضمن بیان بسامد انواع رنگ در مجموع اشعار منزوی و طبقه بندی آن ها در16 دسته، میزان نوآوری و تقلید او در کاربرد رنگ ها، بررسی و با شاعران گذشته و معاصر، مقایسه شده است. از یافته های پژوهش حاضر این است که تنوع واژه های متضمن رنگ و دامنه ی معنایی القای آن در اشعار منزوی، متمایز با اغلب شاعران معاصر، حتی بیش از شاعری نقاش چون سهراب سپهری است. او در کاربرد رنگ های بی فام کمترین میزان نوآوری را نشان داده و بیش ترین نمود تمایزش، مربوط به رنگ های صورتی، نارنجی، بنفش و تاحدودی کهربایی، سبز، آبی، قهوه ای و خاکستری است. همچنین تلقی های تازه ی او از رنگ عمدتا مربوط به رنگ چشم، بدن و پیراهن معشوق، تجربه های منحصر به فرد منزوی مثل اعتیاد و تخدیر و توصیف زمان، فصل ها و برخی جلوه های فردی زندگی اوست.
کارکرد اسطوره ها در اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی اسطوره ها یکی از راه های شناخت فرهنگ، اندیشه، باورها و اعتقادات، و تاریخ تمدن ملّت ها است؛ علاوه بر این، این بررسی ها دسترسی به ریشة برخی از آداب و الگوهایی را که هنوز در زندگی بشر کارکرد دارند، امکان پذیر می سازد. برخی از نویسندگان و شاعران در دوره معاصر نیز اسطوره ها را به منظور القای پیام، دست مایه کار خود قرار داده اند؛ چراکه این کار موجبِ نفوذ، غنا و هویت اثر خواهدگشت. در این پژوهش، به شیوه توصیفی- تحلیلی، کارکرد اسطوره ها در شعر سهراب سپهری نشان داده شده است.سپهریدر قلمرو هستی شناسی گام نهاده و فراتر از مضمون های اجتماعی با نقب زنی به جهان اسطوره ها، به دودمان و تبار انسان نظر افکنده است. وی رکود و استبداد زمانه خود را برنتافته و با انطباق اسطوره ها بر جامعه، اوضاع جامعه را با اعتراض هوشمندانه نشان داده است؛ از این رو، اشعارش نشان دهنده عصیان او در برابر تاریخ روزگار است و آرزوها و نیازهای مادی و معنوی انسان معاصر را بازتاب می دهد.
«تکرارهای غیرخلاق» در داستان های سیمین دانشور بر پایه دیدگاه بیش متنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تکرارهای غیرخلاق» در داستان های سیمین دانشور
بر پایه ی دیدگاه بیش متنیت
این پژوهش، پنج جلد از داستان های «سیمین دانشور» را زمینه ی بررسی خود قرارداده و گونه های بیش متنیت، که روش تاثیرگذاری متون بر هم است را در آن ها کاویده است. آشکار است که در این راستا از دیدگاه های «ژرار ژنت» یاری گرفته شده است.
در بررسی های انجام شده از بیش متنیت های به کار رفته در داستان ها می توان تقلید، اقتباس، فکاهه، بازنویسی و بازآفرینی را نام برد که کم ترین نمونه ی آن در فکاهه است و بیش ترین آن در بازنویسی ها یافته شده است. این نوشتار در جست وجوهای خود دریافته است که دانشور در روند داستان نویسی به «تقلید» و «تکرار» خود رسیده است. تکرارها در سه بخش موضوع، موقعیت و شخصیت ها بروز می یابند، هم چنین شخصیت های تکراری بیش ترین تقلید را از آن خود کرده اند. گردآوری داده ها به پشتیبانی فن کتابخانه ای و فیش برداری انجام شده و شخصیت های تکرار شده درجدول آماری ارائه گریده اند، سپس داده ها با روش «توصیفی تحلیلی» سنجیده شده اند.
بازتاب «عواطف انسانی» در اشعار فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فریدون مشیری یکی از بزرگ ترین سرایندگان پرشور اشعار عاشقانه که بیش از پنجاه سال، عاشقانه به جهان و انسان اندیشیده است. با توجه به آنکه در بررسی تاریخ ادبیات هر عصر و پیوند آن با اجتماع باید افکار و اندیشه های رایج در آن دوره شناسایی شود، این مقاله می تواند به شناخت بهتر این شاعر و شناخت غیرمستقیم تاریخ اجتماعی و فکری ایرانیان و تاریخ ادبیات دوران معاصر یاری کند. از آنجا که مضمون «عشق» در اشعار مشیری از جمله مضامین پربسامد است، نگارندگان کوشیده اند عواطف شاعر را در دو دسته عواطف فردی و عواطف اجتماعی، بررسی و تحلیل و طبقه بندی کنند و بسامد آن را در اشعار او نشان دهند. نتیجه آنکه مشیری بیشتر از آنکه به عواطف فردی توجه داشته باشد، نگاهش معطوف به عواطف اجتماعی است. روش پژوهش در این مقاله به صورت کتابخانه ای و اسنادی و براساس شیوه یادداشت برداری از منابع مکتوب و غیرمیدانی است.
نقد شعر و شاعران در سروده های شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد شاعران بر شاعران که از روش ها و رویکردهای نقد ذوقی به شمار می آید، در پهنه ی شعر فارسی رواج نسبی داشته است. شاعران از دیرباز تاکنون با شیوه ها و انگیزه های مثبت و منفی به نقد و نظر درباب شاعر یا شعر او پرداخته اند. با مروری در سروده های شفیعی کدکنی درمی یابیم که وی در اشعارش به این شیوه ی نقد اهتمام ورزیده است. در این مقاله، کوشیده ایم تا افزون بر تبیین وجوه تشابه و تفاوت شعر – نقدهای شفیعی با آثار مشابه گذشتگان و نیز معاصران، به واکاوی روش و رویکردهای وی در این حوزه بپردازیم. حاصل پژوهش، نشانگر این نکات است که شعر – نقدهای شفیعی، دارای دو رویکرد اصلی اند.: نقدهای محتوا مدار، جامعه گرا و ایدئولوژیک، که بیشتر درآثار دهه های 40 و 50 شاعر تجلی یافته اند، و نیز نقدهای جمال شناسانه و ساخت گرایانه، که بیشتر شامل آثار پس از انقلاب اوست. این آثار از لحاظ روش بیان نیز دو شیوه ی اصلی دارند: روش نقد مستقیم؛ روش غیرمستقیم، که در روش نخست، از سویی به ستایش شاعران آزاده و آرمانگرا، و نکوهش شاعران و شبه شاعران مدیحه گو، عافیت جو، بی درد، افراطی و شبه مدرن پرداخته است، و در روش دوم، به تبیین شاعرانه ی مفهوم و ماهیت شعر و کارکردهای انسانی، اجتماعی و جمال شناسانه ی آن. نیز برخلاف آثار گذشتگان یا معاصران، شعر – نقدهای شفیعی، صرف نظر از برخی نمونه ها، خاستگاهی جز باورهای فرهنگی، عواطف انسانی و دغدغه های هنری ندارند.
زمان و هویت در داستان های گلشیری از منظر نقد مضمونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان از خصیصه های اصلی نقد ادبی و رمان قرن بیستم است. ژرژ پوله (1902-1999م) از منتقدان بزرگ نقد مضمونی، بنیان آراء انتقادی-فلسفی اش را به مقوله ی زمان اختصاص می دهد و می کوشد تا از خلال تصاویر نویسندگان به تشریح درک آنان از زمان بپردازد. هوشنگ گلشیری از جمله داستان نویسان مدرن ایران است که در روایت داستان هایش، به ترسیم هویت انسان هم عصر خود و درک او از زمان می پردازد. شخصیت های داستانی او هر کدام به نوعی با زمان درگیرند.
مقاله ی حاضر بر اساس نگرش پوله و با رویکرد تحلیلی- توصیفی به درک شخصیت های داستانی گلشیری از لحظه می-پردازد. مفهوم فضاهای شخصی در داستان های او با ادراک لحظه ی گذرای حال مرتبط است و با تصاویری چون ایستادن افراد در صف های طولانی، هم قدم شدن راوی با آنان، سفر، گام زدن ها و شمردن نقطه های متوالی به ایجاد ادراک متقاطع شخصیت ها از زمان می پردازد. علاوه بر این سرریز شدن گذشته در قالب تداعی صداها و تصاویر در لحظه ی حال ویژگی دیگرچنین زمان است و خصلتی جاودانه به لحظات می دهند. طرح های تکه تکه و ناتمامی که در داستان های گلشیری به شکل نمادهایی چون ریزش مداوم و یکنواخت فواره ها، تکه تکه شدن و شکستن موج های حوض از آن یاد می شود در عین اشاره به گذرایی لحظه، طرحی از معنای ذاتاً پایان ناپذیر آن است. از این رو تکرارها، یادآوری ها و حتی فراموش کردن های افراد رکن اصلی کشف هویت آنان و درک شان از لحظه محسوب می شود.
منشأ شعر «پشت دریاها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واکاوی برون متنی و درون متنی اشعار متعهّد شاملو در دهه های بیست و سی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های بیست و سی خورشیدی، گفتمان ادبی متعهّد به چپ گرایی تا حدود زیادی در جامعة ادبی ایران فراگیر شد و شعر احمد شاملو نیز از این گفتمان تأثیر پذیرفت. در این مقاله کوشش شده ابتدا از منظری برون متنی و جامعه گرایانه، برخی از شاخص ترین شعرهای متعهّد شاملو در این دوران معرّفی و کیفیّت ایدئولوژیک و متعهّدانة آن شعرها تشریح شود و آنگاه در جستاری درون متنی و زبان گرایانه، و متّکی به آرای فرمالیستی، کیفیّت هنری و ادبی این اشعار تحلیل گردد. نتیجة این تحقیق که به شیوة توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده است، نشان می دهد که از منظر برون متنی، شعر شاملو در این دوره با تعهّد به گفتمان چپ، به وصف رویدادهای سیاسی زمانه پرداخته است و همین تعهّد، دغدغه و انگیزة اصلی سرایش شعرهای شاملو شده است. از این رو، شاعر گاهی به صراحت و گاهی نمادین، به بازنمایی ایدئولوژیک در اشعار خود دست می زند و گفتمان چپ گرای مسلّط، با خوانش های سیاسی، شاملو و شعرش را بر قلّة توجّه مخاطبان قرار می دهد. همچنین، از منظر درون متنی و زبانگرایانه، اشعار متعهّد شاملو با رویکرد غالب تأکید پیام بر مخاطب و موضوع، به زبان ارجاعی و ترغیبی نزدیک می شوند و بیشتر بر جنبة روایی عینی و رئالیستی تکیه می کنند و طبیعتاً از «ادبیّت» دور می شوند.
سیب فریب (پژوهشی در باره بازتاب میوه ممنوعه در شعر امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سروده های شاعران جز این که آینة ذهن و ذوق هنری و ادبی پدیدآورندگان خودند، آینة آموخته ها و دانسته های گوناگون آنان نیز هستند. و بازتاب هرچند فشرده و گذرای همین آموخته ها و دانسته هاست که آثار ادبی را از داده های گوناگون تاریخی، اساطیری، جامعه شناختی و ... سرشار می سازد. این داده ها خاستگاه های گوناگونی دارند که یکی از زاینده ترین آن ها داستان های اساطیری و تاریخی است؛ به ویژه داستان های پیامبران و قهرمانان. از میان داستان های پیامبران نیز داستان آدم و حوا به ویژه داستان میوة ممنوع از دیرباز در سروده های شاعران بازتاب گسترده ای داشته؛ در این پژوهش به شیوه توصیفی و تحلیلی کوشیده ایم به این پرسش ها پاسخ دهیم که این داستان در شعر امروز چه بازتابی، چه دگرگونی هایی، و چه کارکرهایی داشته است و به این نتیجه رسیده ایم که این داستان در غزل امروز هم بسامدی بیشتر یافته و هم حال و هوایی تازه تر. برجسته ترین تازگی آن نیز جا به جایی میو ة ممنوع از گندم به سیب است و این جابه جایی بی گمان پی آمد آشنایی شاعران امروز با ادبیات فرنگ است. از ره آوردهای این جابه جایی نیز کارکردهای نمادین تازة سیب است که نماد عشق، مهربانی، فریب، وسوسه، گناه و ... است.