فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۷۹۷ مورد.
۲۰۴.

کمی نماهای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۶۷
نگارنده در این نوشتار به بررسی بخشی از ساختمان جمله یعنی وابسته های پیشین گروه اسمی پرداخته و آنها را به انواعی تقسیم کرده است. وی پس از ارائه پیشینه ای مختصر از مطالعات انجام شده در این باره ، به توصیف و طبقه بندی برخی از وابسته های پیشین گروه اسمی موسوم به "کمی نما" که پیش از هسته گروه اسمی قرار می‌ گیرند ، پرداخته است. این پژوهش بر مبنای داده های گرد آوری شده از نوشته های نشریات و جملات گفتاری انجام شده است تا بتوان از هر دو گونه گفتار و نوشتار را فراهم آورد.
۲۰۶.

آیا شمس تبریز هندی بود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هند مولانا شمس تبریزی سماع عرفا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها عرفا و متصوفه
تعداد بازدید : ۱۷۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۶۵
در سال 1997 م. مجموعه مقالاتی با عنوان""نی مولانا روم"" به زبان انگلیسی در هند به چاپ رسید که بررسی یکی از مقاله های آن که نویسنده اش رسیه گووین بریتانیایی است موضوع این مقاله خواهد بود. وی به دلایلی ادعا می کند که شمس تبریز هندی الاصل است و در طول مقاله خود سعی در اثبات این مدعا دارد. ضمن طرح دلایل نویسنده، اینجانب آنچه را که در نقد نظر رسیه گووین لازم می دانم در مقاله حاضر خواهم آورد.
۲۰۷.

بررسی اجزای کلام در جنیدنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختارگرایی قصة عامیانه جنیدنامه تودوروف نظریة روایت نظریه اجزای کلام

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۷۵۰
از جمله بررسی های مفید برای آشکار شدن ساز و کار روایت ها و به طور خاص قصّه های عامیانه، روش تجزیه و تحلیل تودوروف، نظریه پرداز عرصه ساختارگرایی است که در تحلیل روایت های اسطوره ای به کار گرفته شده است. وی این نوع قصّه ها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده و در بررسی اجزای کلام قصه ها، آنها را همچون پاره های گفتمان به سه دسته اسم، صفت و فعل تقسیم کرده است. بنابراین با تجزیه و تحلیل روایت، می توان به واحدهایی صوری دست پیدا کرد که با اجزای کلام دستوری شباهت چشمگیری دارند. این نوشته «جنیدنامه» را از جنبه اجزای کلام بررسی می کند و می کوشد، با تکیه بر نظریه تودوروف به درک ارتباط متقابل شخصیت های «جنیدنامه» دست یابد. برای دستیابی به این هدف ابتدا توضیح مختصری در مورد نظریه تودوروف در زمینه اجزای کلام داده می شود و سپس اجزای کلام؛ یعنی اسم خاص (شخصیت)، فعل (کنش)، صفت (ویژگی) و همچنین چگونگی ارتباط شخصیت های قصّه با توجه به هریک از این اجزا مورد توجه قرار می گیرد. بررسی این ویژگی در درک پیکربندی روایت و نیز شناخت زنجیره ارتباطات شخصیت ها که قصه بر اساس آن پایه ریزی می شود مؤثّر خواهد بود.
۲۱۱.

بازاندیشی در اصطلاح و تقسیم اضافه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشبیه خودکاری اضافه تشبیهی اضافه اضافه های مجازی برجسته سازی زبان نقش ادبی اسم ِذات اسم معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۲۵
در این مقاله در آغاز به تعریف «اضافه» اشاره شده است و سپس به تقسیم بندی انواع اضافه ها -اضافه های حقیقی و مجازی- در دستورِ سنتی. پس از آن در اصطلاح «اضافه های مجازی» بازاندیشی شده و تقسیم بندی دیگری برای انواع اضافه ها پیشنهاد شده است. این تقسیم-بندی بر اساس «برجسته سازی»، «خودکاری» و «نقش ادبیِ» زبان صورت گرفته است. در پی تبیینِ این تقسیم بندی تازه، برخی ویژگی های «تشبیه» مورد بحث قـرار گرفته و نمـونه هایی از متونِ کهن نقـل شـده است که -با توجـه به ویژگی های اساسی «تشبیه»- در شمارِ اضافه های تشبیهی قرار نگرفته اند. این اضافه ها که از پیوند یک اسم ِذات و یک اسم ِمعنا پدید می آیند، گونه ای دیگر از «اضافه های زبان ادبی» به-شمار آمده و «اضافه ی تعیُنی» نام گرفته اند. در بخش دیگر نمونه هایی از تعیُن بخشی در زبانِ معیار نقل شده است. مطالبِ مطرح شده در بخش نتیجه گیری جمع بندی شده-اند.
۲۱۳.

بررسی زمان فعل فارسی در بوف کور و سووشون بر اساس نظریه زمان هارالد واینریش

کلید واژه ها: نقل بوف کور برجسته سازی سووشون حث زمان افعال واینریش چشم انداز بیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۶ تعداد دانلود : ۱۱۲۲
کاربرد نظریه زمان هارالد واینریش در دو متن داستانی فارسی بوف کور و سووشون نشان می دهد تقسیم بندی متون بر اساس زمان های فعلی به دو دسته نقل و بحث توسط واینریش در داستان فارسی نیز قابل تشخیص است. زمان های نقلی، حال و آینده بخش هایی از متن را می سازند که بیشتر جنبه بحث و گفت وگو دارند. از سوی دیگر زمان های گذشته ساده، گذشته استمراری و گذشته دور (بعید) بیشتر بخش نقلی و حکایتی متن ها را تشکیل می دهند. دیگر اینکه هر دسته حال، آینده و گذشته خاص خود را داراست. در نظام بحث، زمان نقلی نقش پس نگری، حال نقطه صفر و آینده نقش پیش نگری دارد. در نظام نقل، گذشته دور نقش پس نگری دارد و گذشته ساده و استمراری هر دو نقطه صفر هستند. در زبان فارسی زمانی که نقش پیش نگری را در این نظام داشته باشد، وجود ندارد. سرانجام اینکه در نظام نقل، دو زمان گذشته ساده و استمراری عملکردی در جهت برجسته سازی دارند. قسمت هایی که با گذشته استمراری می آیند در پس زمینه و نقاط دور صحنه قرار می گیرند؛ درحالی که مورد اصلی حکایت که با گذشته ساده می آید در جلو صحنه قرار دارد.
۲۱۵.

بن مضارع اشتقاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقل شعر فارسی مثنوی معنوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
تعداد بازدید : ۱۷۱۹
زبان فارسی، زبانی است ترکیبی و نه اشتقاقی اما در موارد بسیار نادر و استثنایی برخی از واژه ها که از بن مضارع ساخته می شوند؛ در آنها ساختار بن فعل می شکند و حرفی میان آن افزوده می شود و یا حرفی به حرف دیگر یا حروف دیگر تبدیل می یابد....
۲۱۸.

گذرایی در زبان فارسی بر مبنای برنامة کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجهول نامفعولی ناکنشی گذرایی مقوله نقشی ساخت های میانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای زبان شناسی دستور زبان و زبان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی دستور زبان زبانشناختی
تعداد بازدید : ۱۷۰۷ تعداد دانلود : ۸۸۸
در این مقاله مقوله نقشی گذرایی موجود بین مقوله نقشی اسناد و فعل مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش که در چارچوب برنامه کمینه گرای بوورز[1] (2002) صورت گرفته، نگاهی متفاوت به ویژگی گذرایی در زبان فارسی دارد. طبق این رویکرد، گذرایی مقوله ای جهانی است که در ساخت هایی از قبیل ساخت های متعدی معلوم، مجهول و میانه وجود دارد. اگرچه هسته این مقوله نقشی، که می تواند به صورت یک فرافکن بیشینه (گروه گذرایی) نمود یابد، قابلیت اعطای نقش تتایی[2] به جایگاه مشخصگر خود را ندارد، اما در صورت داشتن مشخصه های فی[3] توانایی اعطای حالت مفعولی به مفعول صریح را دارا خواهد بود. طبق تحلیل حاضر و با استناد به داده های زبان فارسی (همانند زبان های انگلیسی، آلمانی، ایسلندی، اسکاتلندی، روسی و اوکراینی) عملکرد فعل سبک (فعل پوسته ای) لارسن (1988) در زبان فارسی را می توان به دو گروه نقشی گذرایی و اسناد واگذار نمود

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان