فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۲۱ تا ۹٬۶۴۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
نقدی بر مجموعه «تاریخ تحلیلی شعر نو»: از ادعا تا واقعیت
حوزه های تخصصی:
معرفی و تحلیل پیشینه نسخه تَنکلوشای1074ه.ق.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چنان که از منابع کهن دریافت می شود، تنکلوشا از جمله قدیمی ترین آثار مربوط به تنجیم است که بر اساس نجوم ایرانی و با عنایت به حکایات زمان اولیه تألیف خود یعنی دوره ساسانی سامان یافته است. ادبیات تنجیمی چنین حکایت می کند که تنکلوشا پس از سامان در ایران به فارسی میانه، به زبان سریانی، و سپس در دوره اسلامی به عربی ترجمه شده است. این اثر منبع اطلاع بسیاری از ادبیات تنجیمی بعد از خود بوده است، اما از ترجمه سریانی آن اثری نیست، ولی از ترجمه های عربی و نیز ترجمه فارسی آن نسخه هایی در دست است و تنکلوشای 1074ه.ق. نمونه ای از ترجمه فارسی آن نسخه است. نسخه تنکلوشای 1074ه.ق. به فرمان پادشاه وقت و به قلم نستعلیق «محمد تقی بن حاجی محمد مشهدی» بازنویسی شده است. موضوع نسخه شرح و پیشگویی طالع در سیصد و شصت درجه بروج است. ویژگی منحصر به فرد نسخه که آن را از سایر نسخه های پیش و پس از آن متمایز می نماید، نگاره های آن است. در حقیقت نگاره ها تفسیری بصری از متن های پیشگویی هستند. جز در دیگر نسخه ها جز در شیوه خوشنویسی و تاریخ کتابت تفاوت چندانی با هم ندارند. مقاله دو هدف را دنبال می نماید: ابتدا به این پرسش پاسخ می دهد که آیا تنکلوشای 1074ه.ق. یگانه نسخه نگاره دار بوده است یا خیر. توصیف تنکلوشای مصوّر در اشعار دو شاعر سده ششم هجری یعنی خاقانی و نظامی، سابقه تنکلوشای مصوّر سده یازدهم هجری را تا سده ششم هجری به عقب برمی-گرداند و یگانه بودن آن را رد می کند. از سوی دیگر در منابع تاریخی سابقه تنکلوشا را از پیش از اسلام دانسته اند.هدف اصلی مقاله آگاهی از پیشینه کتاب و پاسخ به این پرسش است که تنکلوشا بیانگر باورهای کدام قوم است. استناد به منابع کهن بیرونی و تمرکز در برخی عناصر موجود در متن تنکلوشای1074ه.ق. و تجلّی آن در نگاره ها نهایتاً ما را به باورهای کیش صابی می رساند.
بازخوانی غزلیات شمس از منظر کهن الگوی نَفْس در اندیشة یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روانشناسی تحلیلی یونگ، نَفْس (Self) یکی از اصطلاحات بسیار حائز اهمیت است. از نظر او، نَفْس کهن الگویی است که می توان آن را مبنای قوام یافتن فرد دانست. مطابق با نظریة یونگ، هر یک از ما با گذشت زمان آرام آرام رشد می کنیم و با از سر گذراندن فرایندی که یونگ آن را «فردانیت» می نامد، آن کسی می شویم که هستیم. یونگ کلّ شخصیت را نَفْس می نامد. از منظر وی، نمی توان نَفْس را به طور کامل شناخت. نَفْس نماد تمامیت است و مسیح، نمونة کهن الگوی آن است؛ چراکه او مظهر تمامیتی از نوع الهی است. یونگ برای نَفْس ویژگی های مختلفی را برشمرده است. از طرفی، ما در غزلیات شمسمولوی و به طور کلی، در ادبیات عرفانی، با روح، جان یا دل مواجه هستیم که با الگویی که یونگ تعریف می کند، همخوانی دارد. در این مقاله، سعی کرده ایم علاوه بر تبیین کهن الگوی نَفْس از منظر یونگ، آن را با ویژگی های روح، جان یا دل در غزلیات شمستطبیق دهیم و به بررسی ویژگی های آن بپردازیم.
نقدی بر متن «غلط های مصطلح» و حاشیه ی آن
منبع:
گوهر آبان ۱۳۵۲ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
مرگ پرنده
شیادی در زبان (نقد ادبی به عنوان هجو خود گوینده)
حوزه های تخصصی:
کلک داستان: سیل خاکستر
بحثی درباره زبان دری
ایدز: عشق ویرانگر
حوزه های تخصصی:
تاریخ پیوستگی های فرهنگی ایران با فرهنگ زبانی های ترکی در سده های 11-17
حوزه های تخصصی:
کاربرد نمادین نام ها و باورهای آیینی - اسطوره ای در شعر سیاوش کسرایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
آزادگی و تساهل نظامی گنجوی
حوزه های تخصصی: