فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
۳۴۴۱.

سایه روشن سیمای زن در رمان های نجیب محفوظ (پیامدهای ناگوار گذار از سنت به دنیای جدید)

کلید واژه ها: زن رمان نجیب محفوظ ادبیات داستانی مصر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۴۸۴ تعداد دانلود : ۶۶۳
نجیب محفوظ، نویسنده معاصر مصری، یکی از نویسندگان برجسته در ادبیات داستانی در جهان عرب در قرن بیستم است. او در رمان هایش مصر و فراز و فرود حوادث آن کشور را با مهارتی کم نظیر به تصویر کشیده است؛ جامعه ای که از فقر و ناآگاهی مفرط در رنج بوده است. رمان های محفوظ، تصویر آمال و آلام مردم این سرزمین است. زنان از مهم ترین نقش آفرینان قصه های او هستند. وی از پس سیمای زنان، جامعه ی معاصر خویش را به نقد کشیده است. این مقاله بر آن است که با شیوه ی توصیفی - تحلیلی به بررسی مسائل زنان در جزر و مدّ حوادث قصه های نجیب محفوظ بپردازد و تصویری از زن عرب معاصر را از لابلای برخی رمان های او ارائه نماید. نتیجه ی این پژوهش بیانگر آن است که زن در گستره ی رمان های محفوظ، فاقد شناختی صحیح از چیستی و رسالت خویش در جامعه بوده و از فقر، فساد اخلاقی، تزلزل مبانی نهاد خانواده و سلطه ی تباه کننده ی سیاست مداران فاسد، همواره در رنج بوده است. زنان جامعه ی مصر در رمان های او، در میان افراط و تفریط نظام ارزشی جامعه، همیشه آزرده خاطر و پریشان حال هستند. آنها در چنبره نقطه گذار از سنت به مدرنیته و در برزخ میان قدیم و جدید، در جست وجوی تعریفی نو از ارزش های اجتماعی و نظام خانواده هستند که هم با حقایق تاریخی کذشته و هم با عصرشان هم سویی داشته باشد. اما آنها غالباً از دستیابی به این آرزو ناکام می مانند.
۳۴۴۳.

تحلیل رمان «کودک پاک کن» (طفل الممحاة) اثر ابراهیم نصرالله از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم

کلید واژه ها: رئالیسم جادویی ابراهیم نصرالله طفل الممحاة الگوی روایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی مکتب های ادبی رئالیسم جادویی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۴۸۴ تعداد دانلود : ۷۷۷
ابراهیم نصر الله، رمان نویس معاصر فلسطینی، در مجموعه رمان های «کمدی فلسطینی» غالباً به شکلی واقع-گرایانه توجه خویش را به موضوع فلسطین و سرنوشت مصیبت بار مردم این سرزمین معطوف نموده است، اما او در یکی از رمان های این مجموعه، به نام: «طفل الممحاة» (کودکِ پاک کن)، شیوه ای متفاوت در پیش گرفته و در آن، برخلاف دیگر آثارش، از الگوی واقع گرایانه در روایت و پیرنگ حوادث پیروی نکرده است، وی در این رمان. حوادث فرا واقعی را در بستری از واقعیت ها ارائه نموده و پیرنگ رمان را بر آن ها استوار ساخته است. جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی این رمان را از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم بررسی نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که نویسنده درتلاش به منظور ایجاد هماهنگی میان مضمون و فرم، ابتکاری نو در رمان معاصر عربی به خرج داده است. او با این اثر، میان باورهای عامیانه مردم با رئالیسم جادویی پیوندی هنری ایجاد نموده است.
۳۴۴۶.

بینامتنی قرآن و نهج البلاغه در اشعار خیام نیشابوری و ابوالعلاء معرّی(مقاله علمی وزارت علوم)

سایر: نویسنده:

کلید واژه ها: نهج البلاغه قرآن کریم خیام بینامتنی ابوالعلاء

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تأثیر قرآن بر ادبیات
تعداد بازدید : ۱۴۸۳ تعداد دانلود : ۸۷۴
بینامتنی نظریه ای است که به بررسی روابط بین متونی پرداخته و موجب آفرینش متن جدید می شود. بر اساس این نظریه، متون و گویندگان آنها متأثر از یکدیگر بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های ادبی و فکری یکدیگر بهره جسته اند. متون دینی از جمله منابعی است که شاعران فارسی و عربی از آن بهرة فراوان برده اند. در ادبیات فارسی و عربی، تأثیر قرآن و نهج البلاغه بر احساس و آثار شاعران به روشنی دیده می شود. از جمله شاعرانی که تحت تأثیر این منابع برجستة دینی قرار گرفته اند، خیام نیشابوری و ابوالعلاء معرّی می باشند. این دو شاعر در سروده هایشان با تأثر از قرآن کریم و نهج البلاغه، گاه واژگان را در متن شعری خود وارد ساخته و گاه با الهام از مفاهیم و آموزه های آن ها، محتوا و مضامین متعالی آن ها را در قصیده های خود تداعی ساخته اند؛ از این رو به نظر می رسد که نوع روابط بینامتنی اشعار این دو سراینده برجسته ی ادبیات فارسی و عربی با قرآن کریم و نهج البلاغه، بیشتر از نوع نفی متوازی(امتصاص) و گاه نفی جزئی(اجترار) باشد. در این جستار برآنیم تا گزیده ای از اشعار شاعران یاد شده را از منظر روابط بینامتنی مورد بررسی قرار داده و پس از ارزیابی اشعار آنان بر اساس اصول و قواعد این نظریه، تأثیرپذیری آنان از آیات و روایات را تبیین کنیم.
۳۴۴۷.

بررسی داستان رستم و سهراب با رویکرد اخلاق ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه ارسطو رستم سهراب فضیلت اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۴ تعداد دانلود : ۱۵۶۰
هدف این نوشتار،بررسی داستان رستم وسهراب با توجه به فضایل اخلاقی در اندیشه ارسطو است. فضیلت از نگاه ارسطو،ملکه اخلاقی ستوده ای است که میان دو حد افراط وتفریط جای دارد؛شجاعت،صداقت،بزرگ منشی،درستکاری در شمار این فضایلند. دراین مقاله،پس از نگاهی کوتاه به رویکرداخلاقی ارسطو در زمینه فضایل اخلاقی،این فضایل در داستان رستم وسهراب،بررسی شده اند. تحلیل داستان رستم وسهراب از این نظر،نشان دهنده تناظری قابل اعتنامیان صفات اخلاقی و رفتاری شخصیت های داستان با فضایل اخلاقی ارسطویی است و علاوه بر این،مؤید اهمیت اصول اخلاقی در شاهنامهومنش پهلوانان ایرانی حتی با توجه به رویکردهای مهم فلسفی در این زمینه است؛چنانکه رفتار شخصیتی مانندسهراب،انطباقی قابل توجه بافضایل اخلاقی ارسطویی دارد.
۳۴۴۹.

زبان روایت در رمان های رئالیسم جادویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره آشنایی زدایی رمان های رئالیسم جادویی معنای تحت الفظی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۸۹
اغلب نویسندگان رئالیسم جادویی از قوه تخیل بسیار بالا و خلاقیت ادبی قابل تحسینی برخوردارند. این نویسندگان، برای ایجاد فضای متفاوت از دیگر ژانرهای ادبی، تحولاتی در سطح زبان روایت مرسوم در رئالیسم سنتی ایجاد می کنند. این تحولات در جنبه های مختلف فنون نویسندگی، از جمله صحنه پردازی، شخصیت پردازی و زبان روایت پدیدار می شوند. نویسندگان رئالیسم جادویی، در سطح زبان روایت، آشنایی زدایی از زبان را به نوع دیگری وارد آثارشان کرده اند. این نویسندگان گاهی استعاره های مرده و معانی مجازی رنگ ورو رفته را در معنای تحت الفظی شان به کار می گیرند و جان دوباره به آنها می بخشند. همچنین معمولاً بر خلاف روال معمول در رئالیسم سنتی حسن تناسب بین بزرگی حادثه و زبان روایت را عمداً رعایت نمی کند. به همین خاطر اغلب با توجه خاصی که به لحن روایت دارند عناصر خارق العاده را عادی جلوه می دهند یا بالعکس، عناصر عادی و روزمره را در نگاه شخصیت های داستان و خواننده خارق العاده می نمایانند. این نوع استفاده از زبان به نویسنده رئالیسم جادویی کمک می کند تا تصاویر جادویی ولی در عین حال ملموس تر و طنازانه ای را چاشنی اثر خود کند.
۳۴۵۰.

استعاره در زبان عرفانی میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استعاره نثر عرفانی کشف الاسرار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۴۸۳
استعاره تا کنون بیشتر در شعر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. دراین پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که استعاره در نثر عرفانی ابوالفضل رشیدالدین میبدی چه کارکردهایی دارد؟ برای یافتن پاسخ، کاربردهای استعاره را در متن نوبت سوم ده جلد تفسیر کشف الاسرار، بررسی کردیم. یافته های پژوهش نشان می دهند که جهان عرفانی کشف الاسرار از استعاره ساخته شده و تنها راه ورود به این جهان، ادراک استعاره است. استعاره توانمندترین ابزار زبانی در بیان شناخت عارفانه میبدی از هستی است که برای بیان معانی پیچیده، مبهم، عمیق وگاه ناگفتنی به کار گرفته می شود. خلق زیبایی در سخن نیز نتیجه بدیهی استعاری بودن زبان است. بنا بریافته ها کارکردهای استعاره به دو حیطه شناختی و زیبایی آفرینی تقسیم شده است. کارکردهای شناختی استعاره در این متن عبارتند از: تجسم مفاهیم انتزاعی، قابل شناخت ساختن مفاهیم و پدیده های ناشناخته ،خلق معنا یا شبه معنا، روشنگری مفاهیم و اندیشه ها ، جاندار نمایاندن مفاهیم و پدیده ها، اقناع مخاطب، بیان عواطف عرفانی و توصیف. کارکردهای زیبایی آفرین استعاره نیز عبارتند از: خیال انگیزی، تناسبات تصویری، فشردگی معنا در کلام (ایجاز)، پویایی تصاویر، ابهام، تفسیرپذیری.
۳۴۵۳.

گذر از مالکیت به نمود در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۱ تعداد دانلود : ۹۴۷
مقاله حاضر در چارچوب نظریه به دستوری شدن (grammaticalization) به چگونگی بیان مفهوم مالکیت در زبان فارسی (شامل فارسی باستان، میانه و جدید) می پردازد و نشان می دهد چگونه شیوه بیان مالکیت با استفاده از فعل داشتن (مثل: پادشاه پسری داشت) جانشین بیان مالکیت با استفاده از فعل ربطی "بودن" و حالت" به ای یا برایی" (مثل: پادشاه را پسری بود) شده است. در ادامه این تحول فعل "داشتن" برای بیان نمود مستمر در فارسی امروز به کار رفته است. گذر از مالکیت به نمود تحولی است که در بسیاری از زبانها مشاهده می شود و با تکیه بر مفهوم "شستشوی معنایی" (semantic bleaching) یا استعاره توضیح داده می شود.
۳۴۵۷.

تصحیح دو تصحیف در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۰ تعداد دانلود : ۹۰۲
علیرغم روند روبه رشد خاقانی پژوهی در دهه های اخیر هنوز ضرورت یک بازنگری و شاید تصحیح مجدد در دیوان خاقانی منتفی نیست. هدف پژوهش حاضر تصحیح دو تصحیف در دو چامه حبسیه ایشان است. روش پژوهش کتابخانه ای است و در این راه تمامی تصحیح های موجود دیوان خاقانی و آثار خاقانی پژوهان بنام کشور در مورد این ابیات واکاوی شده است. نتیجه نشان می دهد که با این پژوهش می توان به درک تازه تری از این ابیات و به تبع آن شناخت بهتر سروده های این سراینده توانا دست یافت.
۳۴۵۸.

بررسی و تحلیل تحریفات دیوان امامی هروی (د 686) با مطابقه با کهن ترین نسخة موجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر فارسی تصحیح نسخه های خطی دیوان امامی هروی قدیمی ترین نسخه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۰ تعداد دانلود : ۸۰۰
رضی الدین عبدالله بن محمد، معروف به امامی هروی، ادیب و شاعر قرن هفتم هجری قمری، معاصر سعدی و مجد همگر و ملک الشعرای دربار قراختاییان کرمان بوده است. علاوه بر شعر و علوم بلاغی، در ادبیات عرب و علوم عقلی از سرآمدان روزگار خود بود و رساله ای به عربی در شرح قصیدة ذوالرمه (شاعر معروف عرب د 117 ق) دارد. دیوان این شاعر، فقط یک بار، آن هم در 1343 شمسی به کوشش همایون شهیدی از سوی انتشارات علمی چاپ شده است. مصحح در تصحیح این دیوان، سه نسخة متأخر و مغلوط در دسترس داشته و بسیاری از ابیات دیوان، به صورت تحریف شده، مبهم و ناقص ضبط شده است. نگارنده در این مقاله سعی کرده است که با معرفی قدیمی ترین نسخه از دیوان این شاعر، که فقط سیزده سال پس از وفات وی کتابت شده، و نیز مقابله و مطابقت این نسخة نفیس با نسخه های دیگر، از جمله نسخة مکتوب به سال 741 و 1003 هجری قمری، بسیاری از ابیات تحریف شده و ناقص این دیوان را تصحیح و تکمیل کند.
۳۴۶۰.

تصحیح دو واژه از قصیده حرز الحجاز خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۹ تعداد دانلود : ۷۱۲
سیر پژوهش درباره شعر و اندیشه خاقانی به ویژه در دو دهه اخیر رو به رشد بوده است؛ با این وجود شعر و شاعر دیرآشنای سده ششم ه ق. همچنان پژوهشهای بسیاری را می طلبد. از جمله ضروری ترین تحقیقات در مسیر خاقانی پژوهی، ارائه تصحیحی پاکیزه تر نسبت به دو تصحیح ارزنده - اما نیازمند بازنگری – از استاد علی عبدالرسولی و دکتر ضیا الدین سجادی است.این مقاله می کوشد تا دو واژه «خفتند» و «کاها» را در دو بیت زیر از قصیده مشهور حرزالحجاز خاقانی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و دلایل خود را در ترجیح تصحیح این دو واژه به «جفتند» و «طاها» اقامه کند:- عقل و جان چون یی وسین بر در یاسین خفتند تن چو نون کز قلمش دورکنی تا بینند - خاک مشکین که ز بالین رسول آورده است حرز بازوش چو الکهف و چو کاها بینند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان