فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۰۱ تا ۴٬۲۲۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
دوگانگی در شعر رودکی
انگاره ای نو برای تاریخ استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره از مهمترین صور خیال در بلاغت اسلامی و در عین حال یکی از مناقشه برانگیزترین مباحث آن است. امروز به دلایلی نیازمند بازخوانی بلاغت اسلامی و بویژه سیر تکامل نظریه استعاره هستیم. در این راه با مشکلاتی از قبیل ترکیبی بودن مفهوم استعاره، تعدد و گوناگونی تعاریف آن در تاریخ بلاغت، مشخص نبودن مرزبندی دقیق آن با برخی صور خیال در ادواری از تکامل نظریه استعاره و تطور غیر خطی مفهوم آن در تاریخ رو به روییم. در این نوشته کوشیده ایم با در نظر داشتن مشکلات یاد شده، انگاره ای نو برای تکامل نظریه استعاره پیشنهاد کنیم و مبنایی نظری برای نگارش تاریخ استعاره بیابیم. در انگاره پیشنهادی، مفهوم ترکیبی استعاره به سه تلقی «عربی»، «یونانی» و «جرجانی» تفکیک می شود و هر یک از این تلقی ها در روایتی مستقل از منظر تاریخ بررسی می شود. سپس در گزارشی نهایی، تکامل «استعاره اسلامی» را که حاصل سنتز و تعامل این سه تلقی است، روایت می کنیم. این نوشته در حکم طرحی نظری برای نگارش تاریخ استعاره در بلاغت اسلامی است.
چیستی و کاربست هرمنوتیک ادبی
حوزه های تخصصی:
مدت زمانی است که هرمنوتیک در ردیف رقیب پوزیتیویسم در حوزه علوم شناختی و انسانی سربرآورده است و توانسته تا حدود زیادی بر آن غالب شود. یکی از حوزه هایی که این شاخه معرفتی توانسته در آن نفوذ یابد، حوزه ادبیات و تفسیر و تأویل متون ادبی است. این مقاله قصد دارد به بررسی این امر همت گمارد و اصطلاحی به نام هرمنوتیک ادبی و چگونگی کاربست آن را برای تفسیر متون ادبی، به ویژه رمان خلق کند. بنابراین، برای نیل به این امر ابتدا هرمنوتیک و سپس هرمنوتیک ادبی و نحله های مختلف آن تعریف، و در نتیجه گیری به این مهم اشاره می شود که انتخاب هر یک از این نحله ها برای تفسیر چه الزاماتی در پی دارد.
صدفی افتاده در کنار دریا
حوزه های تخصصی:
پیراهنی که بی سر و پا نیست (نگاهی به حبسیه های یک ماهی مجموعه غزل های علی رضا بدیع)
منبع:
شعر خرداد ۱۳۸۷ شماره ۵۷
حوزه های تخصصی:
سعدی در خندق طرابلس
حوزه های تخصصی:
«سعدی در خندق طرابلس»، موضوع یکی از حکایتهای گلستان سعدی است که در باب دوم در اخلاق درویشان آمده است. نویسنده در این مقاله به بررسی این حکایت و طرابلس میپردازد که بنا به گفته سعدی وی در چنگ صلیبیان این ناحیه اسیر شده. البته نویسنده در نتیجهگیری، این داستان را مجازی و نمادین میپندارد که بر اساس آن ، اسارت به دست فرنگیان، گِل کشی در خندق و کارکردن همراه یهودیان را با زجر زندگی با زن بد ، برابر و حتی بهتر از آن شمرده است.
طنز اجتماعی صائب
چاه راز ( شرح بیتی از خاقانی شروانی )
حوزه های تخصصی:
سر، ودیعه ای است نهاده در دل، که باید از نااهلان و نامحرمان، نهان داشته شود، در فرهنگ ما، به نگاه داشت راز، بسیار سفارش شده تا آنجا که رسیدن به مراد و مالا رستگاری را ، در گرو نهان داشت آن، برشمرده اند، هر چند تنگی سینه گنجایی راز را ندارد...
گل گشتی در کوچه باغ های تاریخ ادب پارسی
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیشین از مقوله «ادب پارسی» گفتیم و گستره حضور آن در عرصه جهانی. امروز برآنیم تا کوله باریاز نیاز بربندیم و سفریدراز را به دیار راز آغاز کنیم. ره توشه ما در این سفر سبوییاز شبنم اشتیاق است و دفتریاز گلبرگ هایاوراق. بر سمندِ بال دار خیال مینشینیم و بر فراز دره هایماه و سال پرواز میکنیم. هفت خوانِ تلاش و کوشش را میپیماییم، تا به کوه تاریکِ تاریخ میرسیم. صخره هایابهام را میکاویم و غارهایابهام را مییابیم. امید، پشتوانه پویشِ ماست و چراغِ راه، عطش پژوهش ما. در تاریک زارهایغار پژوهش دورترین آثاریکه در تیررس نگاه ما قرار میگیرد، ادبیات پارسیباستان از عهد هخامنشیان است. آثار بجا مانده از آن، بیش از 400 واژه نامکرر بر رویلوحه ها، ظروف سیمین و زرین، سنگ نبشته ها و کتیبه هاییاست چون نقش رستم، نقش رجب و مرغاب در فارس، کوه بیستون، کوه الوند، ارمنستان، مصر و از همه مهم تر و مفصل تر کتیبه داریوش بزرگ در بیستون (523-486 ق.م(.از آن جا که بگذریم به «اوستا» کتاب مقدس زرتشتیان میرسیم، که علیرغم تنوع نظرها درباره تاریخ آن بر اساس اهم نظریات مستشرقان حدود 1200 سال قبل از میلاد مسیح پدید آمده است. آن چه امروز از آن میراث ادبیباقیمانده، مشتمل بر 83 هزار کلمه و 72 فصل درباره اندیشه هایدینی، نیایش ها و آیین هایمذهبیدین زرتشت و نیز فرهنگ مزدیسناست. این کتاب قدیمیترین سندِ ادبیایران است، که تا قرن هفتم میلادیدر شوون ادبیایران موثر بوده است. پس از «اوستا» کاوش را پیمیگیریم. ردپایداستان هایاسطوره ایاز قبیل جنگ رستم با دیوان را در دست نوشته هایسغدیمییابیم، که در اثریبه نام «دیونامه» درج شده است.
فرهنگ تصویری
حوزه های تخصصی:
قاعده افزایی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده افزایی یکی از شیوه های آشناییزدایی در مکتب فرمالیسم روس است. در این شگرد قواعدی بر قواعد زبان معیار افزوده میشود که موجب برجسته سازی در متن ادبی میگردد. لیچ (Leech)، برجسته سازی را به دو شکل انحراف از قواعد حاکم بر زبان (هنجارگریزی) و افزودن قواعدی بر قواعد حاکم بر زبان (قاعده افزایی) امکان پذیر میداند. یاکوبسن معتقد است که فرآیند قاعده افزایی چیزی نیست جز توازن در وسیع ترین مفهوم خود و این توازن از طریق «تکرار کلامی» (Verbal Repetitoion) حاصل میآید. صناعاتی که از طریق توازن حاصل میشوند، از ماهیتی یکسان برخوردار نیستند، به همین دلیل گونه های توازن را باید در سطوح تحلیلی متفاوتی بررسی کرد. استفاده از قاعده افزایی، دلالت بر توانایی شاعر در بهره گیری از ظرفیت های زبانی، جهت ناآشنا ساختن و برجستگی زبان است که صورت گرایان روس آن را عامل شکل گیری اثر ادبی میدانند. «کوله ریج» (Coleridge) شاعر و منتقد انگلیسی بر آن بود که شاعر به واسطه قوه مخیله ـ خود خاصه با استفاده از قاعده افزایی حجاب عادت را از برابر دیدگان میزداید و واقعیت اشیا را به گونه ای تازه تر بر خوانندگان عرضه میدارد. در این پژوهش سعی بر آن است که غزلیات شمس را از طریق قاعده افزایی به عنوان یکی از شیوه هایی آشناییزدایی در سطوح تحلیل آوایی و واژگانی مورد بررسی قرار داده تا گوشه هایی از زیبایی و برجستگی اشعار مولانا از این رهگذر بر ما آشکار گردد.
عناصر بیانی در اشعار عمعق بخارایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهاب الدین عمعق بخارایی(542-440 هـ.ق)، از شاعران قرون پنجم و ششم هجری است که امیرالشعرای دربار خضرخان، از شاهان ایلک خانی، بوده است. از وی اشعار زیادی بر جای نمانده است. اما از همین مقدار اندک نیز می توان به قدرت شاعری وی پی برد و مهارت وی را در کاربرد تشبیه و استعاره و آفرینش تصاویر زنده و پویا دید.
در جریان تکاملی شعر فارسی و پیدایش سبک های جدید شعری، بیشترین تغییرات در بلاغت و کمترین تغییر در نحو زبان بوده است. در میان عناصر بلاغی نیز تشبیه که از نظر اکثر علمای قدیم یونانی و ایرانی و اسلامی،جوهره ادبیات شناخته شده و زیر ساخت برخی از مهمترین ابزارهای بلاغی از جمله استعاره و تمثیل است، بیش از بقیه تحول یافته است. این تحول تابع تغییراتی است که در جهان و محیط زندگی شاعر ایجاد می شود تغییراتی از قبیل پیدایش اندیشه وجهان بینی تازه و پیشرفت علوم و تحولات سیاسی، اجتماعی و دینی که در طرز نگرش شاعر اثر می گذارد و موجب تحول در سطح ادبی شعر می گردد.
بررسی عناصر بیانی در اشعار عمعق نشان می دهد که وی بیشتر به تشبیه تمایل دارد و در اشعار وی غلبه با تشبیهات حسی است اما سیر صعودی تشبیهات عقلی نیز بسیار چشمگیر است. پس از تشبیه، توجه عمعق به استعاره، مخصوصاً استعاره مصرحه مجرده است. از میان انواع کنایه، بسامد کنایه فعلی بیشتر است. عمعق به انواع مجاز مرسل نیز توجه دارد ولی کاربرد مجاز در اشعار او به گونه ای نیست که موجب تشخص و برجستگی این آرایه گردد. عمعق عناصر صور خیال خود را بیشتر از میان عناصر دینی و اشرافی برمی گزیند از این رو، نوعی تقدس و تجمل و اشرافیت در تصاویر اشعار او دیده می شود. میان تصاویر شعری عمعق با عناصر و اجزای اشعارش پیوستگی و تناسب کامل وجود دارد.
گذری بر ارزش ادبی نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هر ملتی به طور حتم از لحاظ ادبی دارای آثاری است که به عنوان برگ زرینی در تاریخ آن ملت می درخشد و از افتخارات آنها محسوب می شود. ولی باید اذعان نمود که این شاهکارها از جنبه خاصی شاهکار محسوب می شوند، نه از همه ابعاد و جنبه ها. اما تامل در نهج البلاغه، گویای این حقیقت می باشد که سخنان علی (ع) محدود به زمینه خاصی نیست چرا که او انسان تکامل یافته ای در همه ابعاد وجود بشری است؛ شگفتی این مطلب زمانی دو چندان می شود که خالق این اثر نفیس، به ظاهر در هیچ کلاس درسی شرکت نداشته و از هیچ دانشمندی تلمذ ننموده است. در تایید این مطلب می توان به سخن ابن ابی الحدید اشاره کرد، که می نویسد:«فصاحت را ببین که چگونه زمام خود را به دست این مرد سپرده است ... سبحان الله! جوانی از عرب در شهری مانند مکه بزرگ می شود، با هیچ حکیمی برخورد نکرده است اما سخنانش در حکمت نظری بالا دست افلاطون و ارسطو قرار گرفته است؛ با اهل حکمت عملی شرکت نکرده اما از سقراط بالا رفته است ... » (شرح ابن ابی الحدید، ... ج 145:16). ولی در عمل زانوی ادب در محضر بزرگترین و حکیم ترین معلم بشریت زده تا آنجا که پیامبر گرامی (ص) او را دروازه شهر علم خود دانسته است و اینجاست که به فرموده امام خمینی (ره) باید با جرات و شهامت گفت: و ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه از امام معصوم ما است.
بینامتنیت در رمان های پیتر اَکروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با استناد به نظریات سوسور، بختین، کریستیوا و بارت مبانی نظری بینامتنیت را ارائه می کند. سپس دو رمان پیتر اَکروید را بر مبنای این نظریات بررسی می کند. بینامتنیت به ارتباط مضمونی، کلامی، شکلی و ساختاری تعریف شده است، اما صرف پیدا کردن روابط بین متون، نمی تواند رهنمودی ارائه کند که فهم متن را روشن تر کند. از این رو مقاله حاضر به بینامتنیت همچون شکردی نقادانه می نگرد که موجد معانی متعدد است. رمان های پیتر اَکروید عمیقاً با تاریخ ادبیات ارتباط می یابند و فهم آن ها صرفاً با تحقیق ژرف در آثار ارجاع یافته مقدور است.